عدم میل به همسر با وجود شهوت زیاد
سلام
سلام 3 ساله ازدواج کردم و در دوران مجردی هم جز گروه پسرایی نبودم که هر روز با هر دختری رابطه داره . یعنی کلا بگم جز همسرم کسیو ندیدم و تا اون زمان که ازدواج کردم هم اصلا تجربه بدن جنس مخالف نداشتم
خلاصه بگم که من ازدواجم از روی عشق بود و هست و همسرمو دوست دارم به حدی که همش باهاش میگم و میخندم و شوخی میکنم و ذوقشو میکنم و خلاصه دوسش دارم
ولی من اصلا نمیتونم رابطه جنسی باهاش داشته باشم انگار که از مجارم مثل خواهر و مادر و دخترمه . یه جوری میشم و با توجه به اینکه منم از اندامهای پر و درشت خوشم میاد در رابطه و خانمم متوسط ره به پایین (ببخشید که ذکر میکنم ولی خوب باید گفت تا کمک بشه)
اهل خیانتم نیستم که برم با یکی رفیق بشم(هر چند راحت میتونم چون هم خوش هیکلم و هم خوش قیافه و هم دانشجوی دکترا) ولی اصلا دوست ندارم از اعتماد زنم سو استفاده کنم و اصلا این کار به نظرم گذرا هست و فایده نداره
حالا من چه کار کنم؟
اهل صیغه و این کثافتکاریا نیستم
در کل هر چقدر فکر کردم در یک حلقه افتادم و گیر کردم چون انگار راهی ندارم
پاسخ : عدم میل به همسر با وجود شهوت زیاد
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
khoda_hast
سلام
سلام 3 ساله ازدواج کردم و در دوران مجردی هم جز گروه پسرایی نبودم که هر روز با هر دختری رابطه داره . یعنی کلا بگم جز همسرم کسیو ندیدم و تا اون زمان که ازدواج کردم هم اصلا تجربه بدن جنس مخالف نداشتم
خلاصه بگم که من ازدواجم از روی عشق بود و هست و همسرمو دوست دارم به حدی که همش باهاش میگم و میخندم و شوخی میکنم و ذوقشو میکنم و خلاصه دوسش دارم
ولی من اصلا نمیتونم رابطه جنسی باهاش داشته باشم انگار که از مجارم مثل خواهر و مادر و دخترمه . یه جوری میشم و با توجه به اینکه منم از اندامهای پر و درشت خوشم میاد در رابطه و خانمم متوسط ره به پایین (ببخشید که ذکر میکنم ولی خوب باید گفت تا کمک بشه)
اهل خیانتم نیستم که برم با یکی رفیق بشم(هر چند راحت میتونم چون هم خوش هیکلم و هم خوش قیافه و هم دانشجوی دکترا) ولی اصلا دوست ندارم از اعتماد زنم سو استفاده کنم و اصلا این کار به نظرم گذرا هست و فایده نداره
حالا من چه کار کنم؟
اهل صیغه و این کثافتکاریا نیستم
در کل هر چقدر فکر کردم در یک حلقه افتادم و گیر کردم چون انگار راهی ندارم
سلام
میتونم سن وسال شما همسرتونو بپرسم؟؟
علت اصلی که شما میل به رابطه جنسی ندارید چی هست؟؟ انگار از اندام همسرتون گله دارید؟ آیا این موضوع رو به همسرتون گفتید؟؟ که مثلا کمی چاق تر بشه و یا ورزش کنه و این موارد؟؟ آیا ایشون تقاضای رابطه میکنه و شما رد میکنید؟؟
دوست عزیز شما که تحصیلکرده هستید اصلا نباید به کلمه خیانت اشاره کنید. فرمودید که عمری در دوران مجردی با هیچ دختری رابطه نداشید اوا الان مه متاهل هستید خیانت؟؟ البه فرمودید که به این موضوع فکر نمیکنید
پاسخ : عدم میل به همسر با وجود شهوت زیاد
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
khoda_hast
سلام
سلام 3 ساله ازدواج کردم و در دوران مجردی هم جز گروه پسرایی نبودم که هر روز با هر دختری رابطه داره . یعنی کلا بگم جز همسرم کسیو ندیدم و تا اون زمان که ازدواج کردم هم اصلا تجربه بدن جنس مخالف نداشتم
خلاصه بگم که من ازدواجم از روی عشق بود و هست و همسرمو دوست دارم به حدی که همش باهاش میگم و میخندم و شوخی میکنم و ذوقشو میکنم و خلاصه دوسش دارم
ولی من اصلا نمیتونم رابطه جنسی باهاش داشته باشم انگار که از مجارم مثل خواهر و مادر و دخترمه . یه جوری میشم و با توجه به اینکه منم از اندامهای پر و درشت خوشم میاد در رابطه و خانمم متوسط ره به پایین (ببخشید که ذکر میکنم ولی خوب باید گفت تا کمک بشه)
اهل خیانتم نیستم که برم با یکی رفیق بشم(هر چند راحت میتونم چون هم خوش هیکلم و هم خوش قیافه و هم دانشجوی دکترا) ولی اصلا دوست ندارم از اعتماد زنم سو استفاده کنم و اصلا این کار به نظرم گذرا هست و فایده نداره
حالا من چه کار کنم؟
اهل صیغه و این کثافتکاریا نیستم
در کل هر چقدر فکر کردم در یک حلقه افتادم و گیر کردم چون انگار راهی ندارم
سلام
مطلب شما را خواندم عزیز ,والا در تعجبم که شما فقط درس خواندید و دیگر هیچ!!!
اخه چطور بدون کشش ازدواج کردید(کشش جنسی) شما که از هیکل درشت و.... خوشتان میامده, چطور سراغ خانمی رفتین با اندام و هیکل ریز!!!!؟؟
حالا که به هر دلیل ازدواج کردید و 3 سال از زندگی مشترکتان میگذره! به فکر.... افتادید!!!!!؟؟
کوتاه سخن و چند توصیه و پیشنهاد:
فعلا بچه دار نشید
اگر اصرار شدید و تمایل به بزرگ و درشت بودن بعضی نقاط در جنس مخالف دارید میتوانید با همسرتان مطرح کنید و از جراحان پلاستیک و متخصص امر کمک بگیرید با موافقت ایشان
موفق باشید
سپاس
دکتر
پاسخ : عدم میل به همسر با وجود شهوت زیاد
سلام.
به نظرم ربطی به سلیقه شما و اندام های همسرتون نداره.
من یه مطلبی خوندم ترجمش تو سایتای ایرانی نیست. فقط یه متن کوتاه از ویکی پدیا پیدا کردم براتون می ذارم. خودتونم می تونید انگلیسیشو سرچ کنید در موردش بخونید. یه مشکل روانیه به اسم عقده مدونا.
برای مردایی اتفاق میفته که فکر می کنند رابطه جنسی از نجابت و پاکی به دوره و خانوم خودشونو انقدر مقدس می دونند که حس می کنند نباید باهاش رابطه داشته باشند. همین باعث میشه از همسرشون دوری کنند.
مطلبش اینه:
عقدهٔ فرشته-فاحشه (انگلیسی: Madonna–whore complex) نوعی ناتوانی مردان در برانگیختگی جنسی هنگام برقراری یک رابطه عاطفی نرمال با زنان است. این عقدهٔ روانی نخستین بار توسط فروید توصیف شد.در ذهنیت کسانی که به این عقدهٔ روانی دچارند وجود میل و نیاز جنسی در زنان نهی و نفی میشود، مگر برای زنانی خاص (پتیاره، لکاته، آکله، …). در دوگانه ذهنی مبتلایان به این گره روانی زنان بر دو نوعند: "فرشته" (شامل مادر و خواهر و دیگر زنان شایسته احترام) و "فاحشه" (زنانی که میل جنسی دارند و البته محترم نیستند).
عقدهٔ فرشته-فاحشه که شیوع قابل توجهی بین مردان دارد، از آنجهت که زن را جز در دو قالب افراطی معصوم یا فاحشه به رسمیت نمیشناسد برای کنشهای جنسی زنان محدودیتزا و آسیبرسان است.
برای خیلی از مردان مبتلا به این عقده، تصور این واقعیت که خواهر و مادر او نیز خواهش جنسی دارند بسیار سخت و ناگوار است. در صحنهٔ مقابل زن و دختر چنین مردانی نیز باید تظاهر به آن کنند که چنان میلی ندارند و در قطب فرشتهاند. البته از سوی مرد خانواده نیز هرگونه تننمایی و جلوهٔ زن و دختر که به دیگرانی مجال آن را بدهد که او را در قطب دیگر تصویر کنند به به شدت محکوم میشود( تحت لوای "غیرت"، "ناموس")
در ادامه همین ذهنیت است پیشقدم شدن دختران به هدف ازدواج و تشکیل خانواده قبیح است. از آنجا که فرض بر این است که دختران نمیبایست تمایل "نداشته"شان برای ازدواج و تشکیل خانواده را ابراز کنند و حتی باید در مقابل "ناز" بکنند؛ ولی البته پسران میتوانند برای "نیاز"شان چه بسا سفارشی و از راه دور و پستی به خانواده سفارش زن بدهند. یا نیز پسران بزرگ شده در جامعهای که چنین عقدهای شایع است در ازدواج با دوستدختری که با او رابطه جنسی داشته مردد میماند چرا که او را دیگر در جایگاه "فرشته" و مادری نمییابد.
در چنان جوامعی حتی پس از ازدواج نیز زن نباید بر نیاز جنسیاش تاکیدی بکند مبادا که در ذهنیت دوقطبی شوهرش در قطب "فاحشه" تصویر بشود. نتیجه عملی آن میشود که در قطب دیگر و در نقش "فرشته" و مادر برای همسرش فرو برود و از آن طریق ابراز عشق بکند. با این کار البته شرایط بیشتر گره میخورد چرا که مرد هم در تعقیب فانتزیهای جنسیاش نمیتواند زنی که نقش مادری او را ایفا میکند در نظر بگیرد و ادامه سناریوی زندگی جنسی بسیاری مردان ایرانی این چنین رقم میخورد: زنی در خانه برای ایفای نقش مادری خود و کودکانش، و معشوقهای در بیرون برای تعقیب فانتزیهای جنسیاش؛ نیز برای زنان: ایفای نقش زن سردمزاج در خانه و نقش زن دلبر و لوند برای مردان غریبه.
یه مقالم از سایت 7گنج پیدا کردم می ذارم براتون. شاید کمک کنه.
کی از اختلالات رایج و البته پنهان جنسی در بسیاری از مردان غربی و برخی از مردان آسیایی اختلال جنسی فاحشه و مدونا است. مدونا که نام مریم مقدس است استعاره ای از زنان پاکدامن بوده و فاحشه ها از نظر این مردان، تمام زن هایی هستند که در رخت خواب پرشور و هیجان هستند. دسته ی اول آن هایی هستند که مردان آن ها را لایق عشق می دانند و دسته ی دوم از نظر آن ها فقط ابزار بوده و به نوعی برای ارضا شدن به سمت آن ها می روند.
http://forum.moshaver.co/imported/20...15edited-1.jpg
“زیگموند فروید روانکاوی است که در سال ۱۹۲۵ از اختلال فاحشه و مدونا سخن به میان آورد. وی معتقد است مردان در پستوهای ذهن خود عشق واقعی را مختص آن هایی می دانند که تمایلی به هم خوابگی نداشته یا بهره ای از این لذت نمی برند. درحالی که زنانی که از نظر جنسی فعالیت بالایی دراند قابل اعتماد نیستند.
منشا این اختلال چیست
دکتر “پاتریک سوراچی” یا Patrick Suraciنویسنده کتاب زره جنسی مردان در خصوص این اختلال این گونه توضیح می دهد که از لحاظ تاریخی مردان یک دوگانگی در خصوص برداشت شان از زنان باکره در مقابل زنان روسپی دارند. در گذشته جوامع غربی و همچنین زمان حال بسیاری از جامعه های جهان سومی و یا مذهبی مشاهده می کنیم که افراد به دنبال دختران باکره هستند و عدم باکرگی آن ها بخصوص در سنین نوجوانی برای شان قابل بخشش نیست. همین پشتوانه ی ذهنی در مردان سبب می شود تا آن ها تمایل زنان به رابطه ی جنسی یا عملکرد خوب شان را در این زمینه بد برداشت کرده یا در پستوهای ذهن شان در حین کشش جنسی که به آن ها دارند حس خوبی هم نسبت به آن ها نداشته باشند.
http://forum.moshaver.co/imported/20...81XSmall-1.jpg
پس از آن دکتر سوراچی توضیح داد که زنانی که به راحتی با مردان رابطه برقرار می کنند می توانند روابط آزاد زیادی را تجربه کنند اما مردان بیشتر به دنبال زنان باتقواتر هستند. هرچند این روزها در جوامع مدرن غربی باکرگی تقریبا اهمیت خود را از دست داده و مردان زیادی نیستند که توقع داشته باشند بتوانند با یک زن باکره ازدواج کنند اما هنوز هم پیشینه های ذهنی مردان اختلال فاحشه و مدونا را در آن ها پشتیبانی می کند.
ایا لذت جنسی در زنان فاحشگی است؟
در این جوامع توسط فعالیت های فمنیسم سعی بر آن بوده که با کار کردن روی ذهنیت مردان به نوعی اجازه ی لذت بردن از روابط جنسی را بدون آنکه از این حس خود احساس شرم داشته باشند یا برچسب زشت فاحشه را به خود بگیرند، تجربه کنند. از طرفی سعی می شود مفاهیم فاحشه و مریم مقدس را به آدم های درستی اعطا کنند و یا آنکه اصل خاکستری بودن آدم ها را به دیگران بقبولانند.
در جوامع غربی سعی می شود تولد یک کودک یا تعهد با شریک رابطه را به عنوان یک تعهد برای پایبندی به رابطه ذکر کنند و سعی کنند افراد را در چهارچوب خانواده به عنوان افراد باتقوا و اخلاق مداری بار بیاورند. در نهایت فاحشه کسی نیست که از رابطه ی جنسی لذت ببرد. بلکه فاحشه زنی است که تعهدات اخلاقی خود را زیر پا بگذارد و در لذت های جنسی اش به دنبال افراط یا تعدد باشد.
در این جوابع دختر خوب کسی است که به روابطش پایبند بوده و تعهدش را حفظ کند و دختر بد کسی است که نه اخلاق را مهم بداند و نه تعهداتش را بلکه به دنبال تنوع و لذت بی قید و شرط باشد. درحالی که هر دو این افراد این حق را دارند که بدون احساس شرم از روابط جنسی خود لذت ببرند.
http://forum.moshaver.co/imported/20...goodgirl-1.jpg
همچنین عامل دیگری که موجب ایجاد اختلال فاحشه و مدونا در مردان می شود این است که آن ها از سنین نوجوانی دوگانگی بین زنان را می بینند و تصور می کنند روابط جنسی تنها مختص زنان فاحشه است و باکرگی و تقوا از اصول اخلاقی زنان به اصطلاح مدونا. همین امر موجب می شود که مردان در ادامه ی عمرشان ناخواسته هر تمایلی را در زنان به روابط جنسی به فاحشگی آن ها ربط بدهند و سردی زنان را در این روابط ستایش کنند.
این اختلال تنها یک واکنش ز طرف مردان به زنان نخواهد بود بلکه می تواند تاثیرات عمیق تری هم داشته باشد. مردان به مرور می توانند تمایل جنسی شان را نسبت به زنی که یک ذهنیت فاحشه نسبت به او دارند از دست می دهند. به نوعی از این زن به خاطر تمایلی که به روابط جنسی دارد بیزار می شوند و ممکن است خودشان هم به درستی درک نکنند که مشکل شان چیست. از طرفی زنانی که در رابطه جنسی خود را پنهان می کنند و احساس لذت شان را بروز نمی دهند نمی توانند رابطه ی خوب و کاملی داشته باشند. همین امر موجب می شود تا به مرور سردی بر روابط زناشویی این دسته از مردان حاکم شود. چرا که به خجالت زنان از روابط جنسی دامن می زنند و یا عشق شان را به خاطر لذت جنسی همسرشان از یاد می برند.
تاثیرات اختلال فاحشه و مدونا بر مردان و زنان
اختلال جنسی فاحشه و مدونا می تواند به مرور رابطه ی طبیعی و سالم افراد را تخریب کرده و شادی و عشق را از آن بگیرد. تنها چیزی که در نهایت می ماند نفس رابطه جنسی یا حتی جدایی عاطفی و جنسی زوج هاست. اختلال فاحشه و مدونا یک خطر جدی برای روابط طولانی مدت به حساب می آید چرا که پس از فروکش کردن هیجانات عاطفی و حسی افراد به افکار منفی شان بیشتر میدان می دهند و بیشتر سعی در سنجیدن طرف مقابل شان دارند. حتی این امر می تواند هر دو طرف را به خیانت وادار کند. مرد در این روابط ترجیح می دهد رابطه جنسی سردش با همسر مدونای خود را رها کرده و به رابطه ی پر هیجان ولی بی تعهد و گذرا با روسپی یان واقعی رو بیاورد و زن با ناراحتی های جسمی و سرکوب های حسی که تجربه می کند ترجیح می دهد ارضا شدن واقعی و بدون حس گناه را تجربه کند. حتی ممکن است طرفین به پورنوگرافی یا خودارضایی نیز رو بیاورند.
اختلال جنسی فاحشه و مدونا یک فشار روحی برا ی هر دو طرف به حساب می آید چرا که زن از هر جنبه ای می تواند ارضا شود به استثنای جنبه جنسی و مرد تصور می کند که به هر زنی می تواند عشق بورزد ولی نمی تواند با او در لذت جنسی شریک شود و با هر زنی که یک هم خوابگی خوب داشته باشد نمی تواند عاشقش باشد. در نهایت هر دو آن ها دچار مشکلات و درگیری های روحی خواهند شد.
دراین مواقع گاهی مرد در یک رابطه بی نقص قرار می گیرد اما خودش نمی تواند احساس خوبی داشته باشد و یا رابطه را به خوبی هدایت کند. در این مواقع دچار بهت شده و از خود می پرسد که چرا نمی تواند از رابطه اش لذت ببرد. حتی ممکن است در یک خودتخریبی بیمار گونه تمام چیزی که مدت ها در انتظارش بوده است را خراب کرده و پشت سر بگذارد.
این مردان ممکن است هیچ گاه طعم یک رابطه ی واقعی و کامل را نچشند و همیشه در این خصوص دچار مشکل باشند. حتی ترس های ذهنی و غیر اصولی آن ها می تواند زندگی شریک رابطه شان را هم خراب کرده و وی را مورد آزار قرار دهند.
درمان اختلال فاحشه و مدونا
برای درمان این اختلال قطعا باید زیر نظر یک مشاور اقدام کرد. آن ها سعی می کنند تا ترس از قضاوت و همچنین پیشینه های ذهنی غلط فرد را از بین ببرند و او را آسیب زدایی کنند. گاهی توصیه می شود که زوج ها بیشتر با هم رابطه جنسی برقرار کنند و خجالت را کنار بگذارند. حتی از آن ها خواسته می شود که برهنگی کامل را در حین رابطه تجربه کنند و همدیگر را در این وضع ببینند. همچنین جلسات بحث در خصوص خواسته های جنسی شان بدون ترس از قضاوت شدن می تواند موثر باشد. سعی می شود مردان را بیشتر در خصوص خواسته ها و تمایلات جنسی طبیعی زنان توجیح کنند. این کار می تواند زمان بر و سخت باشد چرا که یک باور دیرینه به راحتی ریشه کن نخواهد شد. به همین علت باید وقت و هزینه ی کافی صرف کنید و با متخصص در این خصوص حرف بزنید.
پاسخ : عدم میل به همسر با وجود شهوت زیاد
دوستانی فرمودند من تحصیل کرده هستم و چرا خیانت؟
دوست گرامی من علنا دارم عرض میکنم از این کارا خوشم نمیاد یعنی کسی پیشنهاد نده برو صیغه کن
دوما در ابتدای ازدواج من از بس جنس مخالف ندیده بودم و رابطه نداشتم که اصلا برام فرقی نداشت هیکل و فقط میخواستم ببینم چیه
الان که به قولی گرگ شدم تازه فهمیدم چی میخوام
تحصیل کرده بودن چه ربطی به اختلالات این گونه ای داره که به جای کمک و راه صحیح اولش یه چند خط میکوبید آدمو
پاسخ : عدم میل به همسر با وجود شهوت زیاد
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
khoda_hast
تحصیل کرده بودن چه ربطی به اختلالات این گونه ای داره که به جای کمک و راه صحیح اولش یه چند خط میکوبید آدمو
ربطی به تحصیلات نداره
احتمالا چون فرمودید همسرتان همانند خواهر و ... هستند این تصور برای ملکه شیشه ای پیش آمد و نیت کمک بوده
اگر مشکل بالا رو نداشته باشید
تنها راهی که به ذهنم میرسه اینه که همسرتون سعی کنند با ورزش و رژیم غذایی و جراحی تغییراتی ایجاد کنند تا به حد مطلوب شما نزدیک بشه
پاسخ : عدم میل به همسر با وجود شهوت زیاد
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
آرش67
ربطی به تحصیلات نداره
احتمالا چون فرمودید همسرتان همانند خواهر و ... هستند این تصور برای ملکه شیشه ای پیش آمد و نیت کمک بوده
اگر مشکل بالا رو نداشته باشید
تنها راهی که به ذهنم میرسه اینه که همسرتون سعی کنند با ورزش و رژیم غذایی و جراحی تغییراتی ایجاد کنند تا به حد مطلوب شما نزدیک بشه
من چیزی از تحصیلات نگفتم. دو نفر دیگه گفتن. کلا مطلب منو نخوندن انگار
پاسخ : عدم میل به همسر با وجود شهوت زیاد
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
khoda_hast
سلام
سلام 3 ساله ازدواج کردم و در دوران مجردی هم جز گروه پسرایی نبودم که هر روز با هر دختری رابطه داره . یعنی کلا بگم جز همسرم کسیو ندیدم و تا اون زمان که ازدواج کردم هم اصلا تجربه بدن جنس مخالف نداشتم
خلاصه بگم که من ازدواجم از روی عشق بود و هست و همسرمو دوست دارم به حدی که همش باهاش میگم و میخندم و شوخی میکنم و ذوقشو میکنم و خلاصه دوسش دارم
ولی من اصلا نمیتونم رابطه جنسی باهاش داشته باشم انگار که از مجارم مثل خواهر و مادر و دخترمه . یه جوری میشم و با توجه به اینکه منم از اندامهای پر و درشت خوشم میاد در رابطه و خانمم متوسط ره به پایین (ببخشید که ذکر میکنم ولی خوب باید گفت تا کمک بشه)
اهل خیانتم نیستم که برم با یکی رفیق بشم(هر چند راحت میتونم چون هم خوش هیکلم و هم خوش قیافه و هم دانشجوی دکترا) ولی اصلا دوست ندارم از اعتماد زنم سو استفاده کنم و اصلا این کار به نظرم گذرا هست و فایده نداره
حالا من چه کار کنم؟
اهل صیغه و این کثافتکاریا نیستم
در کل هر چقدر فکر کردم در یک حلقه افتادم و گیر کردم چون انگار راهی ندارم
سلام دوست عزیز ، بله مدت سه سال با کسی زندگی کردن تعلق خاطر میاره ، اما ببخشید به نظر من چشم بسته ازدواج کردی ، نارحت نشو ، چون دوست داری همسرت با تو هم عقیده باشه ولی نیست یا از رفتارهای همسرت ناراحتی نمیتونی باهاش.... به هر حال به نظر من اگه یه مشاوره برید و رفتارهاتون رو همسو کنید اطمینان میدم زندگی خوبی خواهید داشت ، وگفتی عاشقانه ازدواج کردی اما بدون شناخت میگم این حرف الکیه ، خیلی ببخشید رک حرف میزنم ولی عشاق فقط زیبایی میبینن نه ضعف
به هر حال مشکل شما رفتاریه ، دیدم که میگم ، امیدوارم زندگیتون هر چه زودتر ردیف بشه از هر لحاظ ، ببخشید اگه تند حرف زدم
پاسخ : عدم میل به همسر با وجود شهوت زیاد
رفتارهای همسرت رو بپذیر ، او را انگونه دوست بدار که هست ، نه انطور که تو دوست داری که او باشد ، هر دو طرف باید پذیرای هم باشید انطور که هستید و یک طرفه بیفایده س ، برای همین حتما مشاوره برید مطمئن باش ردیف میشید
پاسخ : عدم میل به همسر با وجود شهوت زیاد
با سلام به استارتر و اعضاء محترم
دوست عزیز نظر تمام دوستان برای بنده قابل احترام و جالب بود اما به شخصه صلاح دیدم فقط نظر خودمو عنوان کنم بهتون
متاسفانه یا خوشبختانه بنده میتونم بگم به شخصه از صد درصد ؛ 90 درصد س.ک.س که میشه گفت کوتاه بلند چاق لاغر سفید سیاه و ........تجربه کردم در زندگی و به شخصه به این باور رسیدم که س.ک.س 90 درصد به ذهن شما مربوط میشه
بنظر بنده شما در درجه اول حدالممکن ذهنیتتون رو به لاغر بودن خانمتون تغییر بده و بعد از اون شروع کن به رابطه متفاوت گذاشتن با خانمت . سعی کن موقعیتهای آمیزشیتونو تغییر بدید مثلا حمام و پذیرایی و آشپزخانه . پوزیشنهای جدیدترو و ......
بنظر من اگر دیدگاهتون را با این منوال تغییر بدید کم کم گرایشتون بیشتر میشه
پاسخ : عدم میل به همسر با وجود شهوت زیاد
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
SHERVIN"66
با سلام به استارتر و اعضاء محترم
دوست عزیز نظر تمام دوستان برای بنده قابل احترام و جالب بود اما به شخصه صلاح دیدم فقط نظر خودمو عنوان کنم بهتون
متاسفانه یا خوشبختانه بنده میتونم بگم به شخصه از صد درصد ؛ 90 درصد س.ک.س که میشه گفت کوتاه بلند چاق لاغر سفید سیاه و ........تجربه کردم در زندگی و به شخصه به این باور رسیدم که س.ک.س 90 درصد به ذهن شما مربوط میشه
بنظر بنده شما در درجه اول حدالممکن ذهنیتتون رو به لاغر بودن خانمتون تغییر بده و بعد از اون شروع کن به رابطه متفاوت گذاشتن با خانمت . سعی کن موقعیتهای آمیزشیتونو تغییر بدید مثلا حمام و پذیرایی و آشپزخانه . پوزیشنهای جدیدترو و ......
بنظر من اگر دیدگاهتون را با این منوال تغییر بدید کم کم گرایشتون بیشتر میشه
عموجان باسواد خبره لطف کن تاپیکهای قدیمی رو بالا نیار
البته میل خودته میتونی همه تاپیکهای سایتو از اولین روز ایجاد سایت یکی یکی جواب بدی و بالا بیاری اگه قصد جدی برا انجام کار بیهوده داری
پاسخ : عدم میل به همسر با وجود شهوت زیاد
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
khoda_hast
سلام
سلام 3 ساله ازدواج کردم و در دوران مجردی هم جز گروه پسرایی نبودم که هر روز با هر دختری رابطه داره . یعنی کلا بگم جز همسرم کسیو ندیدم و تا اون زمان که ازدواج کردم هم اصلا تجربه بدن جنس مخالف نداشتم
خلاصه بگم که من ازدواجم از روی عشق بود و هست و همسرمو دوست دارم به حدی که همش باهاش میگم و میخندم و شوخی میکنم و ذوقشو میکنم و خلاصه دوسش دارم
ولی من اصلا نمیتونم رابطه جنسی باهاش داشته باشم انگار که از مجارم مثل خواهر و مادر و دخترمه . یه جوری میشم و با توجه به اینکه منم از اندامهای پر و درشت خوشم میاد در رابطه و خانمم متوسط ره به پایین (ببخشید که ذکر میکنم ولی خوب باید گفت تا کمک بشه)
اهل خیانتم نیستم که برم با یکی رفیق بشم(هر چند راحت میتونم چون هم خوش هیکلم و هم خوش قیافه و هم دانشجوی دکترا) ولی اصلا دوست ندارم از اعتماد زنم سو استفاده کنم و اصلا این کار به نظرم گذرا هست و فایده نداره
حالا من چه کار کنم؟
اهل صیغه و این کثافتکاریا نیستم
در کل هر چقدر فکر کردم در یک حلقه افتادم و گیر کردم چون انگار راهی ندارم
سلام.صیغه روی اصول کثافت کاری نیست.