باسلام وخسته نباشید...
خیلی ممنون ازتون که وقت می زارید برای چنین مباحثی...
خب شما گفتید که >>>شما از کودکی فقط بازی های جنسی رو با هم جنس های خودتون داشتید؟ بله داشتم ولی مثل یک بازی بود که داشتیم انجامش می دادیم...
درباره دوستام >اونها هم علاقه ای به همجنس دارن ولی نه اینکه با اونها س.ک.س می کردم نه اونها هر هفته دو یا سه بار یک پسری می آوردند که باهاش س.ک.س می کردند این موضوع 3سال پیش بود قبل از رفتنم به سرباز بعد وقتی که سربازی رفتم اونوقت تصمیم ترک تمام رفقا رو گرفتم و دلیل تصمیم گرفتنم این است که>>>توی آموزشی سربازی که بودم هر روز یک جلسه ی عقیدتی داشتیم که یک آخوند می اومد واز همه چی می گفت وبه یک مسئله اشاره کرد که این مسئله خیلی بم خورد...مسئله درباره همجنس بازی در پادگان اتفاق افتاده حدود یک ساعت فقط در این موضوع اشاره کرد و تذکراتی ومباحثی در مورد همجس گفت که مرا تو فکر عمیقی کشوند...خلاصه از اون وقت تا الان الحمدالله که دیگه به همجنس دست نزدم ولی فقط از مغذم خارج نشد...
شما هم به یک نقطه مهمی اشاره کردید که گفتید>>آیا شما فیلم هایی میبینید که رفتارهای همجنس گرایانه تو اون فیلم ها اتفاق میافته؟ متاسفانه بله>من اعتراف می کنم که فقط وفقط فیلمهای هم جنس را نگاه می کنم خیلی سعی به ترک این فیلما کردم اما نتونستم.
در مورد دختران>>>من نگاهم به یک زن عادیه آن را حس می کنم . زنها به نظر من موجودی ساده هستند...و اصلا فکرم به یک زن نمی افته ... بعضی وقتا من وپسر عموم می ریم بازار ...اون نگاهش به یک دختر برام عجیبه و اون به نظرم سالمه ومن مریضم .اون اصلا تعجب می کنه که بم می گه تو چرا به دخترا نگاه نمی کنی و اصلا حسشون نمی کنی؟بهش گفتم من حسشون می کنم ولی علاقه ای به دخترا ندارم او تعجب کرد و من هم موضوع را عوض کردم چون نمی خوام کسی از خودمون بفهمه من این مرضو دارم ...
اوضاع درسی من افتضاحه علاقه ای به درس ندارم ...درسم در تمام دروس ضعیف هستند.