بی توجهی به مسائل زندگی در نوجوانان

باسلام
من یک دختر 16 ساله دارم که امسال در کلاس دوم هنرستان رشته گرافیک مشغول به تحصیل است . مشکلی که دارم این است که دخترم خیلی بی خیال شده یعنی انگار اصلا توی این دنیا زندگی نمیکنه نسبت به درس و مدرسه و حتی خورد و خوراکش خیلی بی توجه شده. تا دو سال پیش اصلا اینطوری نبود. ولی از پارسال یواش یواش این حالتها توی دخترم خودشو نشون داد. اول فکر میکردم که به خاطر اینکه از راهنمایی وارد دبیرستان شده دوستای جدید و محیط دبیرستان روش اثر گذاشتن ولی امسال خیلی شدید شده و دیگه از کنترلم خارج شده . هروقت که شروع به صحبت میکنم و سعی میکنم که در مورد عواقب و اثرات این نوع رفتار توی زندگی براش بگم خیلی بی حوصله به حرفام گوش میده و انگار که اصلا نمیشنوه . معلمای مدرسه هم ازش شکایت دارن و میگن که نسبت به درساش اصلا توجهی نداره و مرتب در سر کلاس حواسش جای دیگه هست. این رو میدونم که دخترها توی این سن وسال یکمی هوایی میشن و فکر و خیال میکنن ولی به هر حال این موضوع روی زندگیش داره اثر منفی میگذاره و نمیدونم که چکاری باید بکنم کامل مستاسل شدم . لطفا من رو راهنمایی کنید. فقط لطفا از این حرفای کلیشه ای که باهاش دوست شو یا رفیق باش یا ازاین حرفای توی کتابا بهم نگید واقعا اگر یک راه حل عملی و واقع بینانه دارید ممنون میشم بهم کمک کنید.
باتشکر

چيزي که نوجواني را از بقيه مراحل عمر متمايز مي‏کند، بلوغ است. دختران نوجوان در سنين 10 تا 16 سالگي بلوغ جسمي را تجربه مي‏کنند که تمام عملکردهاي جسمي ‏و رواني‏شان را متحول مي‏کند. در اين دوران تغييرات فيزيکي موجب مي‏شوند که دختران از نظر رواني هم آسيب‌پذيرتر شوند چون در آستانه يک تغيير جدي يعني گذار از مرحله کودکي به بزرگسالي قرار مي‏گيرند. ميل به گوشه‎گيري، حساسيت نسبت به انتقاد ديگران، نوسان در خلق و خو، بي‌قراري، بي‌ثباتي، کاهش اعتماد به نفس، نافرماني از والدين، صرف توجه بيش از حد به ظاهر و تمايل بيش از حد به داشتن ارتباط نزديک با گروه دوستان و همکلاسي‏ها از ويژگي‏هاي رفتاري دختران در سنين بلوغ است.


از طرف ديگر، بلوغ زودرس و ديررس يکي از عوامل ناهنجاري‏هاي رواني در بعضي از نوجوان‏هاست. بلوغ چه به‌صورت زودرس اتفاق بيفتد و چه با تاخير همراه باشد، نگراني‏ها و مشکلاتي را براي نوجوان به همراه خواهد داشت. هرچند عواقب آن هم براي دختر و هم براي پسر وجود دارد اما بلوغ زودرس اغلب براي دختران و بلوغ ديررس بيشتر براي پسران مشکل‌آفرين‌ است. البته اين مشکلي است که با تشخيص والدين و مراجعه به پزشک و روان‌شناس به راحتي قابل حل است.

شايد باورتان نشود ولي تبليغات گسترده لاغري يکي از عوامل تهديد کننده سلامت رواني و جسماني دختران است. بي اشتهايي رواني يکي از بيماري‏هايي است که به خصوص در دوره نوجواني، بين دختران ديده مي‏شود. تيترهاي وسوسه انگيز مجلات و الگوهايي که رسانه‏هاي غربي به عنوان اندام متناسب تبليغ مي‏کنند، دختران نوجوان را دچار وسواس بيمارگونه نسبت به ظاهر خودشان کرده است. مطالعات نشان مي‏دهد در بين دختران دبيرستاني که اين مقالات را مي‏خوانند احتمال تلاش براي کاهش وزن از راه نخوردن غذا و يا حتي مصرف سيگار دو برابر بيشتر از ساير دختران است.


بي اشتهايي رواني موجب عوارض بسيار مخربي مثل پوکي استخوان، مشکلات گوارشي، ريزش مو و توقف قاعدگي مي‏شود. در اين ميان بعضي از دختران به بيماري خطرناک‏تري به اسم «آنورکسيا نوروزا» مبتلا مي‏شوند. اين افراد که نمي‏توانند به اشتهاي بيش از حد خودشان نسبت به غذا غلبه کنند، بعد از خوردن غذا با انگشت يا وسيله‏اي که اغلب يک مسواک است، حلق خود را تحريک مي‏کنند و همه غذاي خورده شده را بالا مي‏آورند.

اين بيماري ممکن است اوايل از چشم خانواده دور بماند ولي بعد از مدتي با عوارضي مثل خشکي و پوسته پوسته شدن ناخن و پوست و ريزش مو و حالت تهوع و اختلالات گوارشي بروز پيدا مي‏کند. اين بيماري‏ها که در مرز مشترک اختلالات رواني و جسماني حرکت مي‏کنند، مي‏توانند عوارض جدي و جبران ناپذيري روي سلامت دختران بگذارند.

* این موارد میتونه جزیی از تغییرات رفتاری در نوجوانان دختر باشه ...

تاثیر صحبت های دوستان در مورد داشتن دوستانی از جنس مخالف یکی دیگه از بحران هایی هست که میتونه روی سلامت روان دختر موثر باشه

به همین خاطره که باید شما دوست و همراهش باشید و یا با زیر نظر گذاشتنش و یا بررسی دوستانش به این مورد برسید

در این مورد مشاوره مدرسه میتونه به شما کمک کنه و با مشخص شدن دوستانش بتونید ریشه این رفتار رو پیدا کنید

در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

021-22354282

021-88422495

021-88472864

باسلام و تشکر از جواب سریع و مفیدتون

در خصوص موضوع آنارکسیا که فرمودید لازم هست که بگم وقتی که دخترم کلاس اول راهنمایی بود ما همچین مشکلی پیداکردیم که تحت درمان دکتر روانپزشک قرار گرفت و یک دوره یک ساله داروی فلووکسامین مصرف کرد و طبق نظر پزشک دارو کم کم قطع شد و اون مشکل برطرف گردید . در اون موقع دخترم خیلی نسبت به همه چیز وسواس داشت و حتی نسبت به درسهایش هم همینطور بود به طوریکه اگر نمره درسی اش از 19 کمتر میشد دنیا براش به آخر میرسید البته مشکل اصلیش بی اشتهایی شدید بود به طوریکه تقریبا حدود 15 کیلو در مدت یک ماه وزن کم کرد . از زمانیکه تحت درمان قرارگرفت ، همراه با مصرف دارو مشاوره هم به مدت 12 جلسه که هر جلسه 1:30 ساعت بود یعنی حدود 18 ساعت مشاوره خیلی کمک کرد و مفید بود و باعث شد که روند درمان خیلی سریع پیش بره و بعد از یکسال درمان مشکل بی اشتهایی اش به کلی برطرف شد. ولی نگرانی من از این هست که این حالتهایی که الان داره ادامه همان مشکل باشه که به شکل دیگه ای خودش رو نشون میده . نگران این هستم که نکنه داره دچار افسردگی میشه . در این مورد اگر من رو راهنمایی کنید ممنون میشم.