پاسخ : درخواست کمک برای بهبود روابط با خانواده
سلام.
کمی بیشتر توضیح بدین.
رابطه دیگر افراد خونوادتون با هم و با والدین چطوره؟ والدین با هم چطورن؟
پاسخ : درخواست کمک برای بهبود روابط با خانواده
گفتم که فکر کنم صمیمیتی که بین بچه های خوابگاه هست بیشتر از اعضای خانواده ماست
همین که!!!! این واسه دیشب
مشکلات من همه در حد «همین» هست ولی من دیگه طاقت ندارم
خونه ما فقط غر غر خونه س
یکی از «همین» همین ها
چند وقت پیش دو نفر برای خواستگاری زنگ زدن و وقت گرفتن مادر گرامی به هر دو شخص توی یه روز و با اختلاف یک ساعت شانس که ندارم هردو با هم اومدن یکی نیم ساعت دیرتر رسید چون تو ترافیک گیر کرده بود و یکی نیم ساعت زودتر اومد
برای من خیلی سخت بود خیلی گریه کردم چون بدجور ابروم رفته بود چون فهمیده بودم یکی از اون مادرا که تشریف اورده بودن مادر همکلاسی من تو دانشگاه بود که شماره خونه مون رو از مدیر دانشگاه گرفته بود واسه امر خیر
هر دو اونا رفتن و دیگه هم زنگ نزدن
این وسط فقط ابروی من بود که رفت
فقط همین
پاسخ : درخواست کمک برای بهبود روابط با خانواده
بد دردیه مشکل منم همینه
وابسته نباش بی خیالی طی کن
ادم 20 ساله میتونه عوض بششه 30 سالشم میشه
ولی پدر مادرهای آلان که دیگه جا افتادن نمیشه عوض کرد
من یکی بی خیالشون شدم و ولشون کردم
توهم هرکاری فکرمیکنی درسته بکن
پاسخ : درخواست کمک برای بهبود روابط با خانواده
آره واقا منم با نظرReepaaموافقم
پاسخ : درخواست کمک برای بهبود روابط با خانواده
منم دارم سعی میکنم بی خیال بشم سخته ولی دارم سعی میکنم هرچند کانون گرم خانواده ما شبیه یخچال شدهمن اینجا فقط خواستم حرفای دلمو بزنم و از شما دوستان یه سوال بپرسم «من تواقع زیادی دارم؟»
پاسخ : درخواست کمک برای بهبود روابط با خانواده
اخه نمی دونم چرا کارایی که من میخوام انجام بدم بده زشت دور از شان خانواده س ولی خواهر و برادر کوچکترم اگر انجام بدن مساله ای نیستهر وقت مدرسه برنامه اردویی گردشی چیزی میزاشت والدین گرامی اصلا اجازه نمی دادن میگفتم 1- وقتی یه مش دختر دور هم جمع بشین سبک بازی در میارین تو توی خانواده مذهبی داری زندگی میکنی این کارا زشته 2- مسئولین رعایت نمیکنن که توی یه مینی بوس 50 دختر جا میدن تصادف میکنی یه بلایی سرت میادمن توی دوران تحصیلم اردو نرفتم و هیچ وقت توی یه جمع دخترونه برای گردش نرفتم (بماند که الان هم عادتم شده و الانم نه دوستی دارم و نه گردشی و تفریحی) تا حالا جشن تولد و مهمونی نرفتم فقط یکی دوبار یواشکی و بدون اجازه نهار رفتم بیرون البته چون یواشکی بود آی حال دادولی بعد خواهرم هم اردو میرفت هم جشن و مهمونی میخوام بدونم فقط من توی این خانواده زندگی میکنم؟؟؟این مساله شاید مسخره باشه ولی برای دانشگاه رفتن هم همین قضیه بوداونجا دختر و پسر با هم سر یه کلاس درس میخونن استادا مرد هستن در شان خانواده ما نیست الان خواهرم ترم اخر کارشناسی و من تازه تونستم برم دانشگاه ، کاردانی هستم دلم برای خودم میسوزه
پاسخ : درخواست کمک برای بهبود روابط با خانواده
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
بهشت
منم دارم سعی میکنم بی خیال بشم سخته ولی دارم سعی میکنم هرچند کانون گرم خانواده ما شبیه یخچال شدهمن اینجا فقط خواستم حرفای دلمو بزنم و از شما دوستان یه سوال بپرسم «من تواقع زیادی دارم؟»
تنها مشکلت اینکه از آدمایی انتظار داری که نمیفهمن خیلی چیزارو تقریبا هیچی رو
پایه ترین اطلاعاتم راجب فرزند ندارن
ازشون انتظارهیچکاری نداشته باش اینجوری کمتر اذیت میشی
دیگه از اوانا گذشت این تجربه خوبی میشه برات در آینده
من مطمعنم تو راه اونارو نخواهی رفت چون با گوشت و پوست و استخون درک کردی دردای بچگیت و
فکرکنم بچه ات زندگی خوبی داشته باشه البته اگرتو انتخاب باباش دقت کنی
بازم میگم انتظاری نداشته باش ازشون