اخه من نميتونم بدون تون تحمل كنم من هرجا و هر زماني باهاش خاطره دارم حوصله برقراري رابطه با ديگران را ندارم چكار كنم نميتونم يه راحل ديگه لطفا بگين
اخه من نميتونم بدون تون تحمل كنم من هرجا و هر زماني باهاش خاطره دارم حوصله برقراري رابطه با ديگران را ندارم چكار كنم نميتونم يه راحل ديگه لطفا بگين
من که نگفتم به یک باره رابطتت رو قطع بکن.
گفتم خودتو بیشتر مشغول کن.
دوست های جدید پیدا بکن.
همه ی راز های زندگیت رو باهاش درمیون نذار.
سعی کن استعداد هایی که خدا درونت قرار داده رو پیدا کنی.
تو چند سال دیگه قراره بری دانشگاه.اونجا دیگه دست سرنوشت از هم جداتون میکنه.
بعدش ازدواج میکنین.شما که نمیتونین هردوتاون عروس یک خانواده بشین.
من فقط میگم به زندگیت اهمیت بده
...!
یک کار دیگه!
الان تابستونه.سعی کن چند تا کلاس ثبت نام بکنی:
شنا، بدمینتون، تئاتر ، موسیقی، نقاشی، و... هرچیزی که فکر میکنی دوست داری.فقط همین کارو انجام بدی.
میدونی اگه ادم زیاد پی گیر و پا پی دیگران بشه دیگه مثل قبل تحویش نمیگیرن وبراش ارزش قائل نمیشن.اگه توی همه ی روابطتت حد و اعتدال رو رعایت بکنی همه شیفته و مجذوبت میشن.اینو میدونستی؟
...!
كسي هست كه كمكم كنه دارم ديوونه ميشم اخه من خيلي وابستشم ولي اون انكار نه انگار بعضي موقع ها من ميفهمم كه ناراحت ميشه ولي همش بهم ميگه گريه كني تركت ميكنم
قربون ادم چیز فهم.
اینم قبول داری که اون داره از رفتار خوب تو سوء استفاده میکنه؟
قبول داری که داری که فقط داری خودتو کوچیک میکنی؟
قبول داری اگه همین جوری پیش بری فقط به زندگی خودت ضربه میزنی و به اون هیچ زیانی وارد نمیشه؟ بیشتر اتفاقا اون لذت میبره از این رفتارت؟آیا بهتر نیست درمورد خودت تجدید نظر بکنی؟
بهتر نیست اونقدر که ب دیگران اهمیت میدی به خودت هم اهمیت بدی؟مگه چیه تو از اون کمتره؟
...!
نگین من هم قبل ها به دوستانم خیلی اهمیت میدادم.هرکاری که درتوانم بود انجام میدادم.اما حالا این کاررو برای کسانی انجام میدم که میدونم ارزشش رو دارن.
مگه ادم چند بار زندگی میکنه؟چند وقت عمر میکنه که بخواد این همه به فکر کسی باشه که براش ارزش قائل نیست.
من ارزش دوست خوب رو پایین نمیارم.من هم دوستان خوبی دارم که حتی اگه نصف شب هم به کمکشون احتیاج داشته باشم باهام صحبت میکنن.
اگه کاری از دستشون بر بیاد برام انجام میدن.منم از وقتی ارزش خودم فهمیدم تصمیم گرفتم باهرکسی دوست نباشم.هرکسی لیاقت دوستی نداره.اما دوستای خوب رو هم نباید از دست داد.
...!
بگو چكار كنم بتونم به طرف خودم برش گردونم يا اگه نميشه چكار هايي انجام بدم كه هم حرصشو در بيارم وهم فراموشش كنم
خب ببین!اون دقیقا کاری رو داره انجام میده که من بهت گفتم.اون دوستای زیادی داره واسه همین هم دیگه خبری ازت نمیگیره.
من به شخصه وقتی میبینم یک دوست ازم خبری نمیگیره به راحتی دیلیتش میکنم از ذهنم.
اصلش هم همینه!
اما خب ی چیز دیگه هم هست اینکه ادم نمیتونه همیشه بایک نفر دوست باشه چون ارتباط با دیگران باید اعتدال رو رعایت کرد.اگه رعایت نشه دوستی به هم میخوره.
حضرت علی (ع) میفرماید بد بخترین مردم کسی است که نتواند برای خود دوستی برگذیند.بد بخت تر از اون کسیه که نتونه دوستانش رو نگه داره.
ببین دوست واقعیت کیه و نگهش دار با اعتدال!
...!
من ميدونم هردومون از اعتدال خارج شديم ولي حاضرم فقط ببينمش ولي ببينمش كه اروم شم نميدونم چقد براش ارزش دارم ولي تا يكم بهش بي ملي كردم برام نامه نوشت نگين من هنوز عاشقتم و برام مهمي ولي چون ديگه نميخواي باهام باشي باي واس هميشه
ميگفت نميخوام مجبورت كنم به دوستي با من
چرا چيزي نميگيد
میدونی تو توی سن کمی هستی و تجربت کمتره.
من این چیزهایی که دارم میگم برای همیشه است.
ی مدت سعی کن اعتدال رو رعایت بکنی.
دوام همه ی دوستی ها به اعتداله.
حتی اگه تو هر دقیقه مزاحمت برادر وخواهرت هم بشی از دستت ناراحت میشن.نه؟
تو سعی کن اعتدال رو رعایت بکنی.کمتر از سابق پای پی بشو ولی این جوری نباشه که اصلا ازش خبر نگیری(حالا که این جوری فکر میکنه)
سعی کن به زندگیت برسی در عین حال هرچند روز یک بار باهاش صحبت بکنی و باخودت بگی من برای خودم شخصیت دارم و هیچ وقت به کسی اصرار نمیکنم که بامن ارتباط داشته باشه.فهمیدی؟
...!
اره ميفههمم چيميگيد ومن سعي ميكنم خيلي مزاحمش نباشم و خيلي دنبالش نرم كه بشم كنه و اذيتش كنه فقط ميخوام باهام باشه ولي فك نكنم ديگه ببينمش اون ميره بادوستاش درحالي كه ميترسه از اينكه من با دوستاي خراب دوست شم براي همين هواسش به دوستام هست كه با بد كسي دوست نشم يه جورايي ميترسه ديكرون منو ازش بكبرن
رو دوستام خيلي حساسه ميگه نگين من ميترسم به راهاي خراي كشيده شي همش ميگه نگين ما هيچ وقت بهم نميرسيم پس بهتره ديگه همو نبينيم
خب این که خوبه حواسش هست با ادم بی دوست نشی.
توهم مثل اون سعی کن دوست های جدید پیدا بکنی.(البته دختر)
ببین تو چند سال دگه خندت میگیره از فکر های گذشتت.
فقط سعی کن که این خنده همراه با تایف نباشه.مثلا تاسف از اینکه با خودت بگی کاش بجای اون همه تلاش برای بودن با دوستان برای زندگیم درسم وایندم تلاش میکردم.اما خب میدونی اون تاسف دیگه فایده نداره
...!
از يه طرف پشت تلفن ميگه نگين من تورو بيشتر از دوستام دوست دارم و منم ميگم ميدونم ميخواي دلخوشي بهم بدي ولي ميگه نه بخدا راس ميگم از طرف ديگه از ظاهر اونچه كه ميگه بروز نميكنه شايدم من پر توقعم و شايد خجالت ميكشه اصلا نميدونم ترك كردن به نفعمونه يا ضررمون با اون همه خاطرات زيبا
بفرما
این فرد که میگی دوست پسرته؟
من همش فکر میکردم که منظورت یکی از اشنایان ودوستانته!آخه نگفتی دوست پسرم وفقط میگفتی وابسته شدی.
توی پست اخرت دیدم نوشتی رسیدن و دوست داشتن!
دختر چرا از همون اول نگفتی دوست پسرته؟ که من این همه چرت و پرت ننویسم برات.
...!
نه دوس پسرم نيس
اون دوستمه همه فك ميكنن دوست پسرمه من دوست پسر دوست ندارم
نيستي ديگه
سلام
حالا بگو چكار كنم من به دوستم به اندازه يه دوست پسر علاقه دارم هه مسخرم نه؟
...!
كجايي
دوستم رفته با دوست پسر و اين منو ازار ميده همش فكر اونه منم حسوديم ميشه هه
نميدونم ديگه ميبينمش يانه ولي اگه ديگه نبينمش چكار كنم چجوري زندگي كنم مگه ميتونم
نگین اون کار درستی نکرده.خودتم میدونی که اون مسیر اشتباهی رو انتخاب کرده که بعدا پشیمون میشه.
شاید دیر ! شاید به موقع!
تو سعی کن زندگیتو خودتو بسازی و توی گردابی که گیر افتاده گیر نیوفتی.
تو زندگی خودتو داری.
تو اینده ی خودتو داری. تو یک موجود مستقل از ادمای اطرافت هستی.میفهمی؟
...!
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)