اين حلقه هاي دوستي ناخواسته ارتباط شما را با دوستان دوستان تان برقرار مي سازد و ممکن است در اين بين افرادي در صفحه شخصي شما عکس يا مطلبي منتشر کنند که از نظر فرهنگ و سبک زندگي هيچ سنخيتي با شما، همسر و خانواده تان ندارند و اين جاست که مشکلات بروز مي کنند.






عکس هايشان آزارش مي داد، ادبيات و لحن شان روح و روان او را به هم مي ريخت، مطالبي را که براي همسرش مي نوشتند نمي پسنديد. همسرش اما مي گفت آنها را نمي شناسد، مي گفت «آن ها فقط دوست هاي اينترنتي و فيس بوکي من هستند و در دنياي واقعي هيچ رابطه اي با آن ها ندارم». اما اين حرف ها نمي توانست دل سميرا را آرام کند، هر وقت وارد صفحه شخصي همسرش در فيس بوک مي شد و عکس ها و نوشته هاي دختراني را مي ديد که با شوهرش به اصطلاح «دوست» هستند، دوباره برآشفته مي شد و به هم مي ريخت...

* * *
چه بخواهيم و چه نخواهيم اين روزها موج فيس بوک و شبکه هاي اجتماعي جمعيت قابل توجهي را همراه خود کرده است، حتي براي عده اي از نان شب هم واجب تر شده طوري که اين سايت هاي اينترنتي قسمت جدايي ناپذير زندگي شان شده است.
آنچه در استفاده از اين شبکه هاي اجتماعي براي خانواده ها و به خصوص زوج هاي جوان چالش ايجاد کرده است ارتباط با برخي از دوستان اينترنتي است که زنجيره وار با يکديگر در ارتباط هستند.
اين حلقه هاي دوستي ناخواسته ارتباط شما را با دوستان دوستان تان برقرار مي سازد و ممکن است در اين بين افرادي در صفحه شخصي شما عکس يا مطلبي منتشر کنند که از نظر فرهنگ و سبک زندگي هيچ سنخيتي با شما، همسر و خانواده تان ندارند و اين جاست که مشکلات بروز مي کنند.

در ادامه مطلب به نقل از ماهنامه «همشهري آيه» داستان زندگي زوج جواني را نقل مي کنيم که ناسازگاري آن ها ريشه در عضويت و پرسه زني در همين شبکه هاي اجتماعي دارد.مرد خانواده به استفاده از فيس بوک اعتياد دارد و همسر جوانش از اين موضوع سخت دلگير است، مرد جوان مدعي است که همسرش اجتماعي نيست اما زن، شوهرش را متهم به خيانت مي کند و عضويت او در اين شبکه ها را عامل دلسرد شدن او نسبت به زندگي زناشويي شان مي داند:
خسته شده ام!
عصبانيت در چهره هر دو موج مي زند. گاهي صدايشان بلند مي شود و زن همسرش را متهم به دروغگويي مي کند اما مرد تسليم نمي شود و سعي مي کند او را محکوم کند. منشي دادگاه شماره پرونده شان را مي خواند و هر دو با ناراحتي وارد اتاق قاضي مي شوند. قاضي از هر دوي آنها مي خواهد آرام باشند اما رامين قبل از اين که قاضي چيزي بپرسد شروع به حرف زدن مي کند و مي گويد: «همسرم روزگارم را سياه کرده. ديگر نمي توانم با او زندگي کنم. مدام بهانه مي گيرد و سعي مي کند مرا محدود کند. از زندگي در کنار او خسته شده ام.»

سميرا که از حرف هاي رامين برافروخته شده، رو به قاضي مي کند و مي گويد: «کارهاي او زندگي ما را به اينجا رسانده است. شوهرم به جاي عشق و علاقه به زندگي مشترک، همه وقتش را صرف يکي از شبکه هاي اجتماعي مي کند. همين مسئله باعث اختلاف ما شده است. تصور مي کردم شبکه هاي اجتماعي شيوه بي ضرري براي برقراري ارتباط همسرم با دوستان و اقوام است اما الان فهميده ام که چه اشتباه بزرگي مي کردم.» او شئونات اخلاقي زندگي مشترکمان را زير پا گذاشته و با افراد مختلفي غير از دوستان و اقوام ارتباط دارد.»

اجتماعي بودن، ارتباطات بيش از حد را توجيه نمي‌کند

دکتر مجيد ابهري آسيب شناس اجتماعي در همشهري آيه مي نويسد: اينها اولين زوجي نيستند که زندگي شان به خاطر عضويت در شبکه هاي اجتماعي به بن بست رسيده است و آخرين آنها هم نخواهند بود.

بحث ارتباطات اجتماعي در شبکه هاي اجتماعي، امروزه زندگي عده زيادي را نه تنها در ايران که در بيشتر کشورهاي جهان به مخاطره انداخته و بنيان خانواده ها را دچار مشکل کرده است. اين که افراد بايد داراي روابط اجتماعي باشند، ارتباطات بيش از حد را توجيه نمي کند.
نکته مهمي که در زندگي اين زوج جوان وجود دارد اين است که هيچ توجيهي براي ارتباطات نادرست مرد خانواده وجود ندارد. اينکه زن و مرد در ارتباطات خود حريم ها را حفظ کنند مسئله اي است که هم در شرع و هم در عرف به آن تاکيد شده است. پذيرفتني نيست افرادي که در شبکه هاي اجتماعي مي چرخند به بهانه همدلي کردن و صميمي شدن با ديگر افراد حريم ها و حد و مرزهاي خانواده را بشکنند.

کارکرد اصلي شبکه هاي اجتماعي و آن چه بايد بياموزيم
کاربرد اصلي شبکه هاي اجتماعي بايد در زمينه تبادل اطلاعات علمي و فرهنگي باشد تا اعضاي اين شبکه ها بتوانند پاسخ سوالات علمي يا اجتماعي خود را به دست بياورند اين در حالي است که اين شبکه هاي مجازي در کنار کارکردهاي مثبت خود، آثار منفي و زيانباري را براي خانواده ها در پي دارند. به گفته دکتر طاهره هميز، استاد حوزه و دانشگاه به خطر افتادن فضاي خصوصي افراد و از هم پاشيدن اساس خانواده ها، مهم ترين و جدي ترين آثار منفي شبکه هاي اجتماعي مانند فيس بوک است.
نکته قابل تأمل در شبکه هاي اجتماعي اين است که افراد مي توانند هويت خود را مخفي نگه دارند و خودشان را با اسامي ساختگي به ديگران معرفي کنند.دکتر هميز در اين باره مي گويد: «پنهان کردن هويت اصلي و معرفي خود با عناوين جعلي و تقلبي تهديد اصلي اين شبکه ها براي افراد و خانواده هاست.ميگنا دات آي آر،وقتي مردي با داشتن همسر و فرزند مي تواند خودش را فردي مجرد معرفي کند اعتماد خانم هاي مجرد به او بالا مي رود.»اما راهکار مقابله با چنين خطراتي چيست؟ دکتر هميز در اين باره مي گويد: «ابتدا بايد افراد را آگاه کرد که از يک طرف در استفاده از شبکه هاي اجتماعي در فضاي مجازي به سادگي به ديگران اعتماد نکنند و از طرف ديگر لازم است حس تعلق به خانواده و همسرداري آموزش داده شود. وقتي انس و الفت ميان زن و شوهر ايجاد شود، امکان هرگونه تهديد براي زندگي مشترک شان از بين مي رود. چون کسي که به همسر و خانواده اش علاقه مند باشد و نيازهاي عاطفي خود را درون خانواده پاسخ بدهد، نيازي به فريب ديگران ندارد.»

فيس بوک؛ فضايي آميخته از فرصت و مخاطره
دکتر حميد پورشريفي متخصص روان شناسي سلامت نيز در گفت وگو با مجله «سپيده دانايي» فيس بوک را فضايي آميخته از فرصت و مخاطره عنوان مي کند و مي گويد: شبکه هاي اجتماعي فرصت هاي زيادي به کاربران بخشيده است. با وارد شدن به اين شبکه ها از اخبار، اطلاعات و جزئيات خيلي سريع آگاه مي شويد.
با ديدگاه هاي مختلف نيز آشنا خواهيد شد. چه در کشور خودمان و چه در ديگر جوامع با قوميت ها، نژادها و ديدگاه هاي مختلف. اما کساني که مهارت هاي ارتباطي ضعيفي در محيط هاي واقعي دارند و نمي توانند ابراز وجود کنند، مستعد آسيب پذيري از شبکه هاي اجتماعي هستند. آن ها نياز خود را از طريق اين شبکه ها برطرف مي کنند و به آن ها وابسته مي شوند. زماني که فرد با نگاه مثبت، هدفمند و به دنبال مسير مشخص وارد اين شبکه ها مي شود، اين شبکه هاي اجتماعي برايش آسيب کمتري در پي خواهد داشت، اما برعکس فردي که نگاه منفي به خود گرفته، دچار فقدان مهارت هاي ارتباطي و نيازهاي تامين نشده است و تفکر انتقادي و خلاق ندارد، در تعامل با اين شبکه ها به راحتي تحت تاثير قرار مي گيرد چرا که اهدافش جهت و سمت و سو ندارد.
آسيب ها مي تواند در سطح مسائل اخلاقي باشد تا باورهاي اجتماعي. به طور مثال نگاه جوانان به تشکيل خانواده با توجه به سطح تعاملات است.حال اگر فردي در شبکه هاي اجتماعي عضو صفحاتي باشد که در آن نگاه منفي نسبت به مردان يا زنان عرضه مي شود و فرد در معرض چنين نگاه هايي قرار گيرد، باورهايش خدشه دار مي شود چرا که تحت تاثير قرار مي گيرد و نسبت به ازدواج و خانواده نگاه منفي پيدا مي کند. البته عکسش هم صادق است.