حتما کسانی را از یک رابطه اذیت می شوند ولی به ادامه دادن رابطه شان اصرار دارند را دیده اید. می خواهند به زور با کسی که حرف هایشان را نمی فهمد و درکشان نمی کند نامزدی را ادامه دهند و به زندگی مشترک فکر کنند. چرا تمام کردن یک رابطه برای برخی بسیار سخت و دشوار است؟جداییعلائم زیادی وجود دارد که نشان میدهد شما به درد هم می خورید یا نه ؟ اگر علائم ناسازگاری زیاد باشد برایتان زنگ خطری است که اگر وارد زندگی مشترک شوید،همه چیز بدتر هم می شود. پیش مشاور رفته اید با دیگران مشورت هم کرده اید ،می دانید این ازدواج نباید انجام شود اما «نمی توانید» تصمیم درست بگیرید . توانایی این کار را در خود نمی بینید .
در اصل تنها کسانی که تشخیص می دهند رابطه شما شاد و سر زنده و امید بخش است یا بی سرانجام و رو به پایان است ،خود شما دو نفر هستید. این که دو نفر برای هم ساخته نشده باشند امری طبیعی است اما اگر این وضعیت را به همین صورت ادامه دهید و به زنگ های خطر عقل و فکر خود توجهی نکنید حتما با شکست غیر قابل جبرانی را در آینده روبرو خواهید شد.
تنها چیزی که شما را به ادامه ی یک رابطه ی تمام شده مجبور می کند یک اینرسی روانی است . طبق علوم فیزیکی اجسام اینرسی دارند. یعنی می خواهند در وضعیتی که هستند بمانند . جسم ثابت می خواهد همین وضعیت ثابت را ادامه دهد و جسم متحرک دوست دارد همان حرکت را حفظ کند به جز آن که انرژی بزرگیتری مصرف کند و روند خود را تغییر دهد.
این اینرسی در افراد و در وضعیت های روانی افراد هم دیده می شود. به دلیل این اینرسی روانی و عاطفی شما وضعیت فعلی را با همه ی سختی ها و دشواری هایش حفظ می کنید چون از تغییر می ترسید و فکر می کنید ادامه دادن این راه پیش رو بسیار ساده تر از تغییر مسیر است. می توان گفت که عادت به ترس ازآینده می رسد.
هر چه رابطه طولانی تر یا عادت یا قول و قرار ها بیشتر باشد، اینرسی بیشتر است.این نوع را در نامزدی هایی که دو طرف از حرف و حدیث هایی که در آینده در فامیل به وجود می اید می ترسند و نگران صحبت های دیگران هستند دیده اید. آنها راه کج خود را ادامه می دهند چون اگر نامزدی را بهم بزنند، مورد قضاوت های ناصحیح دیگر افراد می شوند.
هر چه اینرسی در رابطه قوی تر باشد، بیرون آمدن از آن بسیاردشوار و سخت‌تر است. مثل ماشینی که اگر موتورش هم خراب شود با سرعت زیادی که دارد تا مدتها به خاطر اینرسی می تواند ادامه دهد و متوقف شدنش کار ساده ای نیست .رابطه ای که با اینرسی جلو می رود،ولی تمام شده است به سختی باید از آن خارج شد. چون به انرژی زیادی برای تغییر روند نیاز دارد. در این صورت این شما هستید که باید تمام انرژی هایتان را جمع کنید تا در مورد رابطه تان تصمیم درست بگیرید و با رابطه ی اینرسی دار جلو نروید. و از ماشین ترمز بریده ای که بی هدفبه جلو می رود یا خارج شوید یا فرمان آن را در دست بگیرید و به درست مسیر برگردید!اینرسی روانی و عاطفی دلیل این است که شما وضعیت حاضر را با همه ی سختی ها ودردناکی هایش ادامه می دهید و چون از تغییر راه می ترسید ادامه دادن را بهترین روش از نظرخود می دانید.
چه زمان رابطه تمام شده است؟
رابطه ای که به آخر می رسد بسیار دردآور و هولناک است .شما فکر می کنید باید در این رابطه باشید ولی بدون هیچ لذتی از رابطه عاطفی خود. از شما خواسته می شود تغییر کنید یا تمام تلاش خود را برای تغییر دادن همسرتان بکار گیرید در حالی که ما هیچ گاه نمی توانیم کسی را تغییر دهیم . در یک رابطه نا سالم و نا به هنجار همیشه تنش دارید و جر و بحث همیشه همراهتان است. همیشه یک اتفاق ناپسند شما را اذیت می کند و هر بار به خود دلداری می دهید که این آخرین بار است ولی در واقعیت چنین نیست و فکری بیهوده است.وقتی همسرتان به اندازه شما تلاش برای ادامه ارتباط نمی کند، وقتی ارزش ها و فرهنگ ها وعقاید وسلایق اصلی متفاوت است، وقتی رابطه هر دو طرف را به عقب سوق می دهد و ادامه دادن این رابطه با حرکت نداشتن شما و ضعفتان است، وقتی هیچ کدام از شما احساس خوب قبلی را نسبت به هم ندارید، باید آگاه باشید که راه را اشتباه رفته اید و گم شده اید هر لحظه رابطه شما به پایان بحرانی که انتظارش می رود نزدیکتر می شود.
نظرت چیه؟