پاسخ : افســـــــــــردگـــی
افسردگی چیست و چطور تشخیص داده میشود؟
اگر شما علائم فوق را دارید، حتما به پزشک مراجعه کنید، قطعا میتوانید از او کمک بگیرید. از پزشک خود انتظار نداشته باشید که فقط با نگاه کردن به شما به افسردگی شما پی ببرد.
هرچه سریعتر درمان شما پیگیری شود، زودتر از افسردگی بهبود خواهید یافت.
اولین بار که شما در مورد احساس خود با پزشک سخن میگویید، ممکن است او از شما سوالاتی درباره نشانههای آن، سلامت شما، وسابقه مشکلات سلامت در خانوادهتان بپرسد. همچنین پزشک ممکن است شما را مورد معاینه جسمی قرار دهد یا آزمایشهای دیگری را برای شما درخواست کند.
درمان افسردگی چگونه است؟
افسردگی را میتوان هم با دارو، و هم با مشاوره یا هر دو درمان کرد.
داروهای ضدافسردگی :
داروهای بسیاری را میتوان برای درمان افسردگی مورد استفاده قرار داد.
این داروها "ضد افسردگی" (antidepressant) نامیده میشوند. آنها عدم تعادل شیمیایی در مغز را که باعث افسردگی میشود، اصلاح میکنند.
تاثیرداروهاثی ضد افسردگی بر هر فردی متفاوت است. بنابراین حتی اگر یک دارو بر بیماری شما تاثیری نداشته باشد، ممکن است داروی ضدافسردگی دیگر بر شما موثر باشد.
ممکن است یک هفته بعد از شروع مصرف داروها بهبودی را احساس کنید. اما احتمالا تاثیرات کامل دارو را تا 8 تا 12 هفته بعد از شروع مصرف آن نخواهید دید.
در هفته اول مصرف دارو ممکن است عوارض جانبی آن در شما ظاهر شود. اما میزان این عوارض جانی بعد از هفته دوم مصرف دارو به شدت کاهش مییابد.
تا کی به دارو نیاز خواهم داشت؟
مدت زمان نیازتان به مصرف دارو به میزان افسردگی شما بستگی دارد. ممکن است دکتر از شما بخواهد داروها را برای 4تا 6 ماه یا بیشتر مصرف کنید.
شما نیاز دارید به مدت زمان کافی دارو مصرف کنید تا احتمال عود افسردگی شما کاهش پیدا کند. در این زمینه حتما با پزشک خود مشورت کنید.
روان درمانی :
در روان درمانی ممکن است شما با یک پزشک خانوادگی، یک روانپزشک یا رواندرمانگر درباره شرایط زندگیتان صحبت کنید.
ممکن است موضوع بحث شما با این درمانگران در مورد افکار و عقاید یا روابط خانوادگیتان باشد. یا ممکن است بر رفتاریهایتان متمرکز شوید، و اینکه این رفتارها چگونه بر زندگی شما اثر میگذارد و چگونه می توانید آنها را تغییر دهید.
معمولا رواندرمانی برای مدت معینی مثلا بین 8 تا20 جلسه انجام میشود.
آیا لازم است بستری شوم؟
معمولا با مراجعه به پزشک میتوانید افسردگی را درمان کنید. اگر شما عارضه پزشکی دیگری دارید بر روی درمان تاثیر دارد، یا اگر خطر خودکشی در شما بالا باشد نیاز به درمان در بیمارستان دارید.
کی افسردگی به پایان میرسد؟
درمان افسردگی ممکن است برای هفتهها، ماهها، یا حتی سالها به طول انجامد.
خطر اصلی درمان نکردن افسردگی، خودکشی است. معمولا درمان افسردگی در مدت 8 تا 12 هفته یا کمتر باعث بهبودی شما میشود.
گذر از افسردگی
برای گذر از یک دوره افسردگی به این نکات توجه داشته باشید:
- تند نروید، از خودتان انتظار زیاد نداشته باشید. هر کاری را به صورت طبیعی انجام دهید. برنامهای واقع گرایانه تنظیم کنید.
- به افکارمنفی که ممکن است در شما وجود داشته باشد، اعتنا نکنید. افکاری از قبیل مقصر دانستن خود یا انتظارات غلط. این فکر بخشی از افسردگی است. اینها افکاریست که افسردگی شما را تشدید میکند.
- خودرا با فعالیتهایی در گیر کنید که حس خوبی در شما ایجاد میکند یا احساس موفقیت را در شما به وجود میآورد.
- زمانی که افسردهاید تصمیمگیریهای عمده درباره زندگی خود دوری کنید، اگر ضروری است که تصمیم بزرگی بگیرید از کسی که به او اعتماد دارید کمک بخواهید.
- اجتناب از مواد روانگردان غیرمجاز. این مواد سبب افسردگی شدید میشوند و تداخلهای خطرناکی با داروی ضد افسردگی تجویزشده برای شما دارند.
- به نظر میرسد که فعالیت جسمی باعث بروز واکنشهای شیمیایی در بدن میشود که ممکن است وضع روانی شما بهبود یابد.
- ورزش کردن 4تا6 بار در هفته، هر بار حدود 30 دقیقه، هدف خوبی است.اما کمترین فعالیت جسمی هم میتواند مفید باشد.
- امیدواری خود را حفظ کنید. برطرفشدن کامل افسردگی شما نیاز به گذر زمان خواهد داشت.
خودکشی
افرادی که افسردگی دارند بعضی وقتها به فکر خودکشی میافتند.
این فکر بخشی از افسردگی است.اگر شما به آزار رساندن خود فکر میکنید، به پزشک خود، دوستانتان، خانواده خود یا به مراکز محلی مشاوره مقابله با خودکشی، مراجعه کنید.
فورا درخواست کمک کنید. خبر خوش این است که پزشکان میتوانند به شما کمک کنند و افسردگی شما قابل درمان است.
چرا باید افسردگی را درمان کرد؟
- درمان زودرس کمک میکند از بدتر شدن افسردگی یا مزمن و مداومشدن آن جلوگیری شود.
- فکر کردن به خودکشی در بین افراد افسرده رایج است. اگر شما برای افسردگیتان درمان دریافت نکنید، خطر خودکشی افزایش پیدا میکند. درمان موفقیتآمیز افسردگی، افکار خودکشی را برطرف خواهد کرد.
- درمان میتواند به بازگشت شما به حالت طبیعی و لذت بردن از زندگی کمک کند.
- درمان میتواند به جلوگیری از بازگشت افسردگی کمک کند.
منبــــع
"ترجمه زهرا جباری امیری"
هفــت علت تعجب آور افســـردگـــی
درواقع، ممکن است افسردگی تان دلیل خاص و مشخصی نداشته باشد. در زیر به برخی از علتهای تعجبآور افسردگی اشاره میکنیم ؛
1. فعالیت بیش از حد در فیس بــوک
وقت زیادی را در اتاق های گفت و گو و وب سایتهای اجتماعی میگذرانید؟ نتایج تحقیقات نشان میدهند که فعالیت در این اتاق ها و شبکه های اجتماعی میتواند با افسردگی مرتبط باشد. معتادان به اینترنت با ارتباطات انسانی واقعی در کشمکش هستند و معمولا نگاه شان به دنیا غیر واقعی است. برخی متخصصین حتی آن را " افسردگی فیس بوکی " مینامند. در یک تحقیق که در سال 2010 انجام گرفت، محققان دریافتند که حدود دو درصد از افراد بین 16 تا 51 سال بیش از اندازه در اینترنت حضور دارند و در معرض افسردگی قرار دارند.
2. اتــمام برنامه تلویزیونی یا فیلم
وقتی چیز مهمی تمام میشود، مثل یک برنامه تلویزیونی، فیلم یا بازسازی خانه، میتواند در برخی افراد سبب ابتلا به افسردگی شود. در سال 2009 برخی طرفداران فیلم آواتار احساس افسردگی و حتی میل به خودکشی داشتند، چون دنیای ساختگی فیلم واقعی نبوده است. واکنش مشابهی نیز در مورد تماشاگران فیلم های هری پاتر نیز گزارش شده است.
3. دود کردن ســیگار
خیلی وقت است دود کردن سیگار یکی از عوامل افسردکی معرفی شده است. افرادی که در معرض افسردگی قرار دارند بیشتر به دود کردن سیگار روی میآورند. اما گفته میشود نیکوتین بر فعالیت انتقال دهندههای عصبی در مغز اثر میگذارد و موجب بالا بردن سطح دوپامین و سروتونین (که مکانیزم عمل داروهای ضدافسردگی نیز هست) میشود. این امر، ذات اعتیادآور دارو و تغییرات خلق و خو که با آن همراه است و هم چنین اینکه چرا افسردگی با ترک سیگار همراه است را توضیح میدهد. خودداری از کشیدن سیگار و ترک آن میتواند به متوازن کردن مواد شیمیایی مغز کمک کند.
4. بیماری تیروئیــد
وقتی غده تیروئید نتواند هورمون تیروئید کافی تولید کند، به آن کمکاری تیروئید گفته میشود که افسردگی یکی از علائم اش است. این هورمون چند کاره است اما یکی از مهمترین وظایف آن انتقال دادن پیام های عصبی و تنظیم سطح سروتونین بدن است. اگر علائم جدیدی از افسردگی را در خود مشاهده میکنید - مخصوصا اگر همراه با حساسیت به سرما، یبوست و خستگی باشد - بد نیست عملکرد تیروئید تان را بررسی کنید.
5. اختلـالـات خواب
تعجب آور نیست کمبود خواب میتواند منجر به آسیب پذیری شود اما میتواند احتمال بروز افسردگی را نیز افزایش دهد. در یک تحقیق که در سال 2007 انجام گرفت مشخص شد وقتی شرکت کنندههای سالم تصاویر ناراحت کننده مشاهده کردند، فعالیت مغزی شان بیشتر شد و بی خواب شدند. این واکنش درست شبیه واکنشی است که افراد افسرده نشان می دهند. اگر به اندازه کافی نخوابید، وقت کافی برای استراحت کردن و ترمیم شدن دوباره سلولهای مغزی نداشته و مغز خوب کار نخواهد کرد و افسردگی نمایان می شود.
6. هوای گرم تابستان
اختلال عاطفی فصلی بیشتر با افسردگی زمستانی شناخته شده است که افراد را تحت تاثیر قرار میدهد. اما برای تعدادی از این افراد، این نوع افسردگی در تابستان اتفاق میافتد. افسردگی هوای گرم زمانی اتفاق میافتد که بدن برای هماهنگ شدن با فصل جدید با تاخیر وارد عمل می شود. این میتواند به خاطر عدم توازن در شیمی مغز و هورمون ملاتونین باشد.
7. محل زندگی
بحث بر سر این که زندگی شهری بهتر است یا روستایی بحثی بیپایان است اما تحقیقات نشان داده افرادی که در شهر زندگی میکنند تا 39 درصد بیشتر در معرض اختلالات روحی هستند تا آنها که در نواحی روستایی زندگی میکنند. تحقیقی که در سال 2011 انجام گرفت، برای این مسئله توضیح ارائه میدهد: شهرنشینان در بخشی از مغز که اضطراب را تنظیم و تعدیل میکند فعالیت بیشتری دارند. مقدار بیشتر اضطراب میتواند موجب اختلالات روانی شود. میزان افسردگی در کشورها و شهرهای مختلف نیز متفاوت است. افسردگی در برخی کشورها شایعتر است.
منبـــــع : پــارسی تب
افســـردگــی پس از زایمـــان
نقل قول:
بسیاری از زنان پس از تولد کودکشان، یک تغییر بزرگ روحی را تجربه میکنند. این تجربه میتواند محدوده وسیعی را در برگیرد، از غم کوتاهمدت تا افسردگیهای عمیق و طولانی که نیاز به درمان دارد؛ این نوع احساس افسردگی، افسردگی پس از زایمان نامیده میشود.
http://images.seemorgh.com/iContent2/Files/170280.jpg
خواه برای اولین بار مادر شده باشید خواه برای چندمین بار، روزها و هفتههای پس از تولد فرزندتان به همان اندازه که میتواند شادیآفرین و هیجانانگیز باشد، میتواند توام با غم و غصه و افسردگی نیز باشد.
بسیاری از زنان پس از تولد کودکشان، یک تغییر بزرگ روحی را تجربه میکنند. این تجربه میتواند محدوده وسیعی را در برگیرد، از غم کوتاهمدت تا افسردگیهای عمیق و طولانی که نیاز به درمان دارد؛ این نوع احساس افسردگی، افسردگی پس از زایمان نامیده میشود.
احساس غم و ناراحتی پس از تولد فرزند به قدری شایع است که بسیاری از افراد آن را تجربه میکنند. برای کسانی که بتازگی مادر شدن را تجربه کردهاند و کسانی که خود را دوست دارند، بسیار مهم است که علائم این نوع افسردگی را بدانند و در صورت مشاهده آن در خود سعی کنند از خانواده، دوستان و متخصصان پزشکی کمک بگیرند. با توجهات و حمایتهای ویژه و درمان مناسب، مادرانی که درجهای از افسردگی پس از زایمان را تجربه میکنند، میتوانند تبدیل به مادری سالم و شاداب شوند.
تجربه کمابیش فراگیر
بیش از 80 درصد مادران، تجربه غم و اندوه در روزهای اول پس از زایمان را دارند.
در این نوع افسردگی ممکن است مادر در یک لحظه احساس شادمانی و در لحظه بعد احساس غم و غصه داشته باشد. او ممکن است احساس ناراحتی، خشم، غم یا خستگی را تجربه کند. این احساس معمولا فقط چند روز به طول میانجامد، اما ممکن است تا یک یا دو هفته نیز ادامه یابد. دلیل این احساس چیست؟
نقش هورمون ها
این امواج احساسی، یک تاثیر طبیعی از تغییر هورمونی ناشی از بارداری و زایمان تلقی میشود. سطح استروژن و پروژسترون که طی بارداری افزایش یافته بود بناگاه پس از وضع حمل افت میکند و این مساله میتواند روی روحیات فرد تاثیر بگذارد. این هورمونهای زنانه در طول یک هفته یا بیشتر به سطحی که قبل از بارداری بودهاند بازخواهند گشت. همین که سطح هورمون به حالت متعادل خود بازمیگردد، غم و اندوه نیز به طور خود به خود و بدون نیاز به درمان پزشکی از بین میرود.
اولین گام
استراحت کافی، تغذیه مناسب و حمایت شدن، از موارد مهم جهت مقابله با این حالت است، چرا که خستگی و کمبود خواب یا اضطراب میتواند احساس غم و ناراحتی را شدت ببخشد.
برای کنار آمدن با احساس غم ناشی از تولد فرزند، مادران باید سعی کنند کمک دیگران را در روزها و هفتههای اول پس از وضع حمل پذیرا باشند و به خانواده و دوستان اجازه دهند که در کارهایی مثل خرید، انجام کارهای منزل یا بچهداری به آنها کمک کنند. بهتر است در زمانهایی از روز، شخص دیگری غذایی برای مادر تهیه یا از کودک مراقبت کند تا مادر بتواند اندکی بخوابد یا دوش بگیرد. به عنوان یک مادر باید به اندازه کافی استراحت کنید و غذاهای مغذی میل کنید. صحبت کردن با افرادی که به شما نزدیکند یا با کسانی که آنها هم بتازگی مادر شدهاند، میتواند در شما احساس حمایت شدن را به وجود آورد و به شما یادآوری کند که تنها نیستید.
اگر احساس میکنید که به گریه کردن نیاز دارید نباید جلوی اشکهای خود را بگیرید، اما سعی نکنید روی افکار ناراحتکننده تمرکز کنید. اجازه دهید که این احساس گذرا، دوره خود را طی کند و سپری شود.
زمان مشورت با پزشک
اگر احساس غم و اندوه پس از تولد فرزند بیش از یکی دو هفته طول کشید با پزشک خود مشورت کنید تا ببینید که آیا احساس شما ناشی از افسردگی عمیق پس از زایمان است یا خیر. برای برخی از زنان، احساس غم و ناراحتی و خستگی، عمیقتر شده و بیش از غم و اندوه معمول پس از زایمان طول میکشد. حدود 10 درصد مادران این نوع افسردگی عمیق را تجربه میکنند.
وخامت اوضاع
افسردگی عمیق پس از زایمان معمولا 2 تا 3 هفته پس از تولد کودک شروع میشود، اما میتواند در هر زمان در طول چند روز اول یا هفتههای اول یا ماههای ابتدایی پس از زایمان آغاز شود.
کسی که افسردگی از این نوع را تجربه میکند، احساس غم، گریه، یاس، سرخوردگی، ناامیدی، بیارزش بودن یا تنهایی میکند. او همچنین ممکن است در تمرکز کردن یا انجام کارهای روزمره دچار مشکل شود یا شاید اشتهای خود را از دست داده و یا هیچ میلی به غذا نداشته باشد. او ممکن است به کودک خود بیاعتنایی کند یا هیچ احساس وابستگی به او نکند، یا شاید درباره موقعیت خود دچار آشفتگی شود و احساس کند که هیچ امیدی به بهبود اوضاع نیست. شاید حس کند که تنها روزها را میگذراند بدون این که کوچکترین حسی از شادی، علاقه یا نشاط در مورد چیزی داشته باشد. افکار و احساسات اینچنینی، برای یک زن دردآور است خصوصا در این زمان که شخص باید سرشار از شادی باشد.
بسیاری از زنان در این مواقع میلی به بازگو کردن احساسات خود برای دیگران ندارند. اما افسردگی پس از زایمان یک بیماری است که نیاز به توجه و درمان دارد.افسردگی پس از زایمان میتواند برای هر زنی پیش بیاید اما برخی زنان ممکن است آمادگی بیشتری جهت مبتلا شدن به این عارضه داشته باشند. زنانی که در زمانی از زندگی خود دچار افسردگی بودهاند یا بستگانی دارند که آنها دچار افسردگی بودهاند ممکن است از نظر ژنتیکی تمایل بیشتری به افسردگی پس از زایمان از خود نشان دهند.
اگر احساس غم و اندوه و افسردگی شما قوی است، اگر بیشتر طول روز، برای چند روز، شما را درگیر کرده یا اگر بیش از یکی دو هفته طول کشیده با پزشک خود صحبت کنید.
مادری که احساس میکند طرد شده، گمان میکند زندگی ارزش زنده بودن را ندارد، یا به خودکشی فکر میکند باید هر چه سریعتر با پزشک صحبت کند. افسردگی پس از زایمان میتواند چند ماه یا حتی بیشتر طول بکشد. با مراقبتهای مناسب، شخص مبتلا میتواند به زندگی عادی خود برگردد. درمان میتواند شامل صحبت کردن با مشاور، مدیتیشن یا هر دو باشد. به علاوه، رژیم غذایی مناسب، ورزش، استراحت و حمایتهای اجتماعی میتوانند بسیار مفید باشند. برخی زنان یوگا را بسیار سودمند میدانند. برخی محققان پیشنهاد میکنند که بیان افکار و احساسات با تکنیکهای نوشتاری خاص میتواند به رهایی از افسردگی کمک کند. ممکن است برای برخی، این بهبودی چندین هفته طول بکشد در حالی که برای برخی دیگر، بهبودی ناشی از درمان شاید سریعتر رخ دهد. از پزشک خود در مورد این که بهبودتان در چه مدت ظاهر میشود سوال کنید و راههای مراقبت از خود در این اثنا را جویا شوید.
وقتی وضع همچنان وخیم تر شود
یک بیماری جدیتر و نادرتر که ممکن است پس از زایمان رخ دهد بیماری روانی بعد از زایمان است. این بیماری یک نفر از هر هزار زنی را که زایمان کردهاند درگیر میکند و در اولین ماه بعد از وضع حمل رخ میدهد. این بیماری با توهم، مثل شنیدن صداها یا دیدن چیزها یا احساس سوءظن شدید همراه است.در اثر این بیماری، مادر میتواند ایدههای غیرعقلانی نسبت به فرزند خود داشته باشد مثلا این که کودک در تصرف اوست یا او میتواند به خود یا کودکش صدمه وارد کند.
درک تغییرات پس از تولد فرزند
زنانی که بتازگی مادر شدهاند تغییرات مختلفی را در روزها و هفتههای اول پس از زایمان تجربه میکنند. علاوه بر افت ناگهانی استروژن و پروژسترون (که روی حالات روحی اثر میگذارد) تغییرات فیزیکی و روحی و خانوادگی عظیمی نیز برایشان رخ میدهد که میتواند روی چگونگی احساسات یک مادر اثر بگذارد.
تغییرات فیزیکی: بارداری تغییرات فیزیکی زیادی را با خود به همراه دارد و درد زایمان و وضع حمل از نظر جسمی بسیار سخت و چالش برانگیز است. برای بازگشت بدن به وضع اول، زمان لازم است و یک مادر ممکن است احساس خستگی کرده و پس از زایمان احساس ناراحتی کند.
تغییرات روحی و شخصی: نقش یک زن و مسوولیتهای او ممکن است پس از مادر شدن اندکی تغییر کند. زمانی برای تطابق با شرایط جدید لازم است حتی اگر فرد فکر کند که برای این تغییرات به اندازه کافی آماده است. برخی زنان ممکن است احساس نگرانی، ترس یا تنهایی کنند. برخی زنان با اضطرابهای اضافهای ناشی از سخت شدن شرایط یا کمبود حمایت از جانب اطرافیان روبرو میشوند.
تحمل یک ارتباط بد با همسر، شرایط مالی نامناسب، یا برخی اتفاقات بزرگ در زندگی مثل از دست دادن شغل یا تغییر آن میتواند باعث اضطراب مضاعف شود. استرسهای مربوط به بارداری مثل عوارض بارداری یا درد زایمان میتواند باعث افزایش احساس تنها بودن و تهی شدن یک زن شود. برخی اوقات (اما نه همیشه) این استرسها میتواند موجب ایجاد زمینه لازم برای افسردگی شود.
تغییرات در زندگی روزمره و مسئولیتها: یک نوزاد نیاز خاصی به توجه، انرژی و زمان مادر دارد. برای کسانی که برای اولین بار مادر شدهاند، چیزهای خیلی زیادی برای آموختن در خصوص مواجهه با نیازهای اولیه کودک وجود دارد. آنها باید در خصوص خواب، تغذیه، حمام کردن و آرام کردن طفل چیزهای زیادی بیاموزند.خوابیدن و بیدار شدن کودک و برنامه غذایی او میتواند استراحت یک مادر را دچار اختلال کرده و او حتما برای رویارویی با این مسوولیتها و استرسها به کمک نیازمند است. بدون یک خواب شبانه خوب، حتما کوچکترین چیزها میتوانند خستهکننده باشند.
گام های درمانی
اگر از نظر روحی دچار افسردگی شدهاید، با پزشک خود مشورت کنید. این زمان، زمانی است که باید از یک شخص دیگر هم کمک بگیرید. این فرد میتواند والدین، دوستان یا یکی از اعضای خانواده باشد. در این میان، همسر مهمترین نقش را میتواند ایفا کند. علاوه بر درمان افسردگی پس از زایمان توسط پزشک، کارهای کوچکی را هم میتوانید انجام دهید که شرایط را برایتان آسانتر کند:
زمانی را به خود اختصاص دهید. با کمک گرفتن از یک فرد دیگر، میتوانید نگهداری از فرزندتان را برای چند ساعتی به او بسپارید و خود به استراحت و کارهای شخصی بپردازید.
اگر متوجه شدید که همسرتان یا شخص دیگری که او را میشناسید دچار این مشکل شده، باید او را تشویق به مشورت با پزشک کنید. گاهی اوقات یک زن ممکن است نسبت به دریافت کمک در این شرایط بیمیل باشد یا شاید متوجه مشکلات روحی خود نباشد.
سعی کنید به شخصی که دچار افسردگی پس از زایمان شده، اطلاعاتی راجع به این بیماری بدهید و کتابهایی در این خصوص به او معرفی کنید. به او پیشنهاد صحبت کردن و مشاوره بدهید.
به عنوان شوهر سعی کنید توجه، عشق و علاقه خود را به او ابراز کنید و کاری کنید که او احساس کند از سوی شما حمایت میشود. توجه کنید که او در طول روز چه کارهایی انجام میدهد. وقتی میخواهد صحبت کند با حوصله بیشتری به حرفهای او گوش بدهید. با او به پیادهروی بروید. برای او غذای مقوی تهیه کنید. زمانی را به مراقبت از کودک اختصاص دهید تا او بتواند استراحت کند. صبور و مهربان باشید و او را باور کنید.
روزهای خوش آینده
افسردگی پس از زایمان هم مثل انواع دیگر افسردگی، باعث ایجاد ابری از احساسات و افکار منفی در اطراف فرد، در مورد دیدگاه او نسبت به خود، اطرافیان و شرایط و آیندهاش میشود. به خاطر این افسردگی، زن ممکن است خود را تنها و بیثمر فرض کند. ممکن است شرایط را ناامیدکننده و خستگیآور تصور کند و همه چیزهای اطراف برایش غیرجذاب و ناامیدکننده و بیمعنی باشد.
بدانید که اینها قسمتی از افسردگی است. با درمان مناسب و حمایت بجا میتوان این ابر ناامیدی را از بین برد. میتوان به او کمک کرد تا دوباره شادی و نشاط و امید خود را به دست آورد.
منبع: سیمرغ
دلایل اینکه دختران بیشتر افسرده می شوند چیست؟
نقل قول:
فشارهای دوران بلوغ شامل شکل گیری هویت جنسی، جدا شدن از الگو ها همراه با دیگر تغییرات هورمونی ذهنی و جسمی باعث تمایل به افسردگی می شود که در دختران بیشتر نمود افسردگی را به همراه دارد.
در دوران کودکی میزان افسردگی بین دختران و پسران تفاوت چندانی ندارد. ولی در دوران نوجوانی و جوانی تعداد دختران افسرده به مراتب بیشتر از پسرهاست و مشابه الگوی افسردگی بزرگسالی است و تقریباً میزان آن دو به یک است که این را ناشی از تاثیر استرس و مکانیسم های سازگاری بدن انسان می دانند. این میزان در تمامی جوامع صرف نظر از سوابق قومی و نژادی و یا موقعیت های اقتصادی آنها یکسان است. دکتر مجدفر معتقد است: «قبل از بلوغ اختلاف قابل توجهی در میزان افسردگی بین دختران و پسران دیده نمی شود. اما در سنین بین 11 تا 13سال میزان افسردگی در دختران افزایش می یابد و تا سن 15 سالگی در دختران 2 برابر پسران می شود. تا جایی که دختران به علت وضعیت اجتماعی خاصی که در این سنین در آن قرار می گیرند، نسبت به افسردگی آسیب پذیرتر می شوند. برای مثال تحقیقات نشان می دهد. درحالی که بسیاری از پسران از تغییر اوضاع بدنی خود در سن بلوغ خرسند می شوند، دختران غالباً از تغییرات جدیدی که در بین آنها رخ می دهد دچار ناآرامی می شوند»
در هر حال، فشارهای دوران بلوغ شامل شکل گیری هویت جنسی، جدا شدن از الگو ها همراه با دیگر تغییرات هورمونی ذهنی و جسمی باعث تمایل به افسردگی می شود که در دختران بیشتر نمود افسردگی را به همراه دارد. حتی برخی کارشناسان معتقدند که تربیت سنتی دختران در رابطه با نقش جنسی و بلوغ می تواند موجب بروز این گونه خصوصیات شده و احتمالا عاملی در جهت افزایش ابتلاء دختران به افسردگی باشد.
در مراحل بالاتر، دختران جوان باز هم وقایع استرس زای بیشتری را نسبت به مردها تجربه می کنند. در بیشتر موارد آنها دارای درآمد کمتر، موقعیت شغلی پایینتر و کنترل کمتر بر سرنوشت خود هستند؛ برحسب مکانیزم های سازش، مردان جوان براحتی از مسائل چشم پوشی می کنند در حالی که دختران بیشتر به مساله می اندیشند.
ارتباط افسردگی و مصرف زیاد این داروها
نقل قول:
افرادی که به محض احساس هر گونه دردی به سراغ مسکنها و آنتیبیوتیکها مي روند از نوعی مشکل روحی و روانی رنج میبرند و به افسردگی پنهان مبتلا هستند.
دانشمندان در جدیدترین بررسیهای خود دریافتند مسکنها و آنتیبیوتیک ها باعث میشوند پس از مدتی افسردگی حاد سراغ فرد بیاید.
آنتی بیوتیکها مشکلات گوارشی را افزایش می دهند و گاهی فرد را دچار خونریزی معده میکنند.
دانشمندان دریافتند افرادی که به محض احساس هر گونه دردی به سراغ مسکنها و آنتیبیوتیکها مي روند از نوعی مشکل روحی و روانی رنج میبرند و به افسردگی پنهان مبتلا هستند.
مصرف مسکنها همانند آسپرین، استامینوفن و همچنین آنتی بیوتیکها باعث ترشح هورمونی در بدن میشوند که باعث وابستگی فرد به این قرصها میشوند و به نوعی فرد را معتاد میکنند، ضربان قلب را کاهش میدهند و پس از مدتی فرد را دچار بیماری و امراض قلبی مینمایند.
پزشکان توصیه میکنند به هیچ وجه خودسرانه نباید دارو مصرف کرد و حتما باید به پزشک مراجعه شود تا آنها بیماری را تشخیص دهند و مطابق با آن بهترین دارو را تجویز کنند.
با غمگيني و افسردگي خداحافظی کنید
نقل قول:
شما مي توانيد بر غمگيني ها و افسردگي غلبه كنيد. در اينجا بعضي از راه هاي مقابله معرفي مي شوند. روشي خاص و يا تركيبي از روش ها كه در مورد هر كسي كاربرد داشته باشد وجود ندارد. از طريق تجربه خواهيد فهميد كه كدام يك به شما بيشتر كمك مي كند.
آيا احساس تنهايي، غمگيني و ترديد مي كنيد؟ تقريباً همه در مواقعي اين احساس ها را دارند. امكان اين وجود دارد كه توسط اين احساس ها گير افتاده و در دام آن ها گرفتار شويد. اما شما گرفتار نخواهيد شد! شما مي توانيد بر غمگيني ها و افسردگي غلبه كنيد. در اينجا بعضي از راه هاي مقابله معرفي مي شوند. روشي خاص و يا تركيبي از روش ها كه در مورد هر كسي كاربرد داشته باشد وجود ندارد. از طريق تجربه خواهيد فهميد كه كدام يك به شما بيشتر كمك مي كند.
از رختخواب خارج شويد:
يكي از كارهاي بسيار مهمي كه مي توانيد انجام دهيد، بيدار شدن صبح ها در موعد مشخص است(حتي در تعطيلات پايان هفته). ترجيحاً ساعت 7 صبح يا زودتر پيشنهاد مي شود. داشتن نظم به كاركرد طبيعي بدن شما كمك كرده و در نتيجه احساس هاي بهنجاري خواهيد داشت.
نور:
نور به بهتر شدن كاركرد بدن كمك مي كند. بنابراين به محض بيدار شدن، خود را در معرض نور قرار دهيد. پرده ها را به كناري بزنيد تا نور بيشتري به درون خانه بتابد. از آن بهتر، هر چه سريع تر از منزل خارج شده و در معرض تابش نور خورشيد قرار گيريد. جهت تسهيل در ورود نور، عينك تان را برداريد(عينك بخشي از اشعه هاي نور را پس مي زند). البته به خورشيد خيره نشويد!
فعاليت كنيد:
فعال باشيد تا اكسيژن جلب كنيد! به اين معني كه بيدار شده و به مدت 10- 5 دقيقه را برويد و در صورت امكان دوچرخه سواري كنيد. ورزش ملايم به جريان خون كمك كرده و اكسيژن بيشتري را به بدنتان(به ويژه مغز) مي رساند و هوشياري و سرزندگي را براي شما به همراه مي آورد.
صبحانه ميل كنيد:
صبحانه خود را با پروتئين(گوشت، تخم مرغ ، كره بادام زميني ، آجيل ، پنير) شروع كنيد. هنگامي كه بيدار مي شويد، اندام هاي بدن شما جهت تامين نيروي لازم، آماده جذب غذا و به ويژه پروتئين هاست. براي متعادل كردن وعده هاي غذايي اصلي تان يك عدد پرتقال يا ساير ميوه هاي تازه و نيز حبوبات يا نان گندم را به رژيم غذايي تان اضافه كنيد.
با كسي صحبت كنيد:
يكي از سريع ترين راه ها براي مبارزه با افسردگي ها ايجاد ارتباط با ديگران است. نبايد فكر كنيد كه به هنگام افسردگي بايد از ديگران دوري كرد. بنابراين مساله را براي خود و ديگران آسان بگيريد. با كسي كه دوستش داريد در مورد موضوعي لذت بخش صحبت كنيد و بنابراين با يكديگر داد و ستد داشته باشيد و خود را مجبور كنيد به كساني كه در كلاس، كنارتان نشسته اند، به همسايه هاي خود و به هر كسي كه اطرافتان باشد،"سلام" كنيد.
در مصرف كافئين و قهوه احتياط كنيد:
كافئين در بلند مدت(چهار ساعت يا بيشتر) موجب افسردگي مي شود. سعي كنيد كه صبح ها بيش از يك فنجان قهوه نخوريد. قهوه براي ساعتي موجب افزايش هشياري شما مي شود. اما بعد از مدتي وضعيتي متضاد به بار مي آورد. كافئين معمولاً موجب ترشح انسولين به درون خون شده و انسولين قند خون را كاهش مي دهد. وقتي سطوح قند خون كاهش يافت، احساس اطمينان كمتري به خود داشته و سطح نيروي تان كاهش مي يابد، كه آن نيز به غمگيني و افسردگي منجر مي گردد.
نوشيدني ها يا شيريني هاي كافئين دار هر دو ساعت يك بار جهت بيدار ماندن، شما را در دام چرخه كافئين – قند گرفتار خواهند كرد. علاوه بر اينكه اين چرخه موجب غمگيني مي گردد، عوارضي ديگر از قبيل وابستگي، تغذيه نامناسب و چاقي را نيز به دنبال دارند كه خود اين ها نيز موجب احساس غمگيني بيشتري مي گردند.
قند در آغاز، نيروي خوبي به شما مي دهد. اما بعد از يك ساعت از مصرف قندهاي ساده، قند خون كاهش مي يابد و وقتي قند خون پايين باشد شما نيز احساس آرامش پاييني خواهيد داشت.
از غذاهاي فيبردار استفاده كنيد:
مواد فيبري باعث مي شود كه غذا در نظام گوارشي به اندازه مناسب و با سرعت مطلوب جذب شود. غذاهايي كه خيلي سريع جذب مي شوند(مانند قندهاي ساده) جريان سريعي از انرژي را توليد مي كنند كه در نهايت اين حالت ممكن است با افسردگي دنبال گردد. از طريق خوردن يك پرتقال يا گريپ فروت و نه فقط نوشيدن آب آنها مي توانيد مواد فيبري مورد نياز را وارد بدنتان كنيد. سبزيجات، ميوه هاي تازه، غلات و حبوبات را به علت داشتن فيبر مناسب مصرف كنيد.
برنامه عادي زندگي خود را تغيير دهيد:
با هدف تلاش جهت كاهش غمگيني ها، رفتارهاي عادي خود را تغيير دهيد. مي توانيد تركيب جديدي از لباس ها را انتخاب كنيد، به جاي رانندگي پياده روي نماييد، شيوه رفتاري جديدي را انتخاب كنيد و در مكاني ديگر غذا بخوريد. جهت كمك به تغيير رفتارهاي عادي، كارهايي متفاوت انجام دهيد.
شما براي انجام كارهاي فوق در چند روز اول نيازمند كمك هستيد. كسي بايد به شما كمك كنند تا عادت هاي خوب را در خود ايجاد كنيد. دوستان قديمي محشرند. البته اغلب ما نظام هاي حمايتي خوبي را تدارك نديده ايم. به اين موضوع بايد بيشتر فكر كنيم. علاوه بر گسترش منابع حمايتي خودتان، شايد لازم باشد با گروه هاي حمايتي اجتماعي كه از افراد مبتلا به دوره هاي غمگيني تشكيل شده است، نيز مرتبط گرديد.
توجه:
اگر احساس مي كنيد كه بيش از 4-3 روز به ياري فردي ديگر نيازمند هستيد، بهتر است با يك مشاور يا روان درمانگر تماس حاصل كنيد. شما نمي خواهيد كه دوستان خود را خسته كنيد.
تظاهر كنيد:
لبخند بزنيد و تظاهر كنيد كه خوشحال هستيد. راست بايستيد و قامت خميده و افسرده وار به خود نگيريد. آيا اين خود فريبي است؟ خير نيست. تحقيقات نشان مي دهد كه شكل چهره، واقعاً نوع احساس شما را بيان كرده و تغيير چهره تظاهر به يك حالت عاطفي، واقعاً آن حالت را در شما ايجاد مي كند.
لباس هاي روشن و شاد بپوشيد و تظاهر به شاد بودن كنيد. بعداً شما خود را خوشحال خواهيد يافت. پوشيدن لباس هاي شاد و وانمود به شادي غمگيني را كاهش مي دهد.
به دنبال طنز و شوخي باشيد:
فيلمي خنده دار ببينيد و بخنديد. كتاب طنز بخوانيد و يا به يك نوار يا cd كمدي گوش دهيد. هر گاه كارتون خنده داري ديديد، براي خودتان يكي داشته باشيد. هر گاه احساس كرديد كه غمگين مي شويد به طور آگاهانه براي استفاده از آنها تصميم بگيريد.
به ياد داشته باشيد:
زماني كه با افت عاطفي مواجه هستيد، وجود تغيير در خود را بشناسيد، آن را انكار و يا احساس گناه نكنيد. براي رهايي از آن خود را تقويت كنيد. شايد صرف نظر كردن از يك روز كاري در عوض انجام دادن چيزهاي مطلوب به بهبودي شما كمك كند.
ورزش كنيد:
تاكيد مجدد بر ورزش، ارزش آن را مشخص مي كند. ورزش راهي براي شكستن افسردگي است. پياده روي كنيد، دوچرخه سواري كنيد، به شنا برويد، اجازه ندهيد كه حالت غمگيني درونتان به شما بگويد "من آن را دوست ندارم" انجام هر كار سازنده مي تواند برايتان مفيد باشد. زماني كه احساس خوبي داريد خود را براي تمايلات آينده آماده كنيد.
افسردگي مادران پس از سقط جنين و درمان آن
نقل قول:
شايد همه احساس کنند تنها از ديدن و در آغوش گرفتنش محروم مانده اند، اما مادر او تنها کسي است که رابطه وجودي و فضايي کاملا زنده و حياتي را با او تجربه مي کرد.
http://www.migna.ir/images/docs/000017/n00017439-b.jpg
براي اين که حالش را بفهميم، شايد تنها راهش اين است که خودمان را جاي او بگذاريم، ولي آيا مي توانيم به همين راحتي خودمان را جاي او فرض کنيم؟
متخصصان مي گويند نقش اطرافيان در بهبود او بسيار مهم است و چه بسا در رفع مشکل وي مهم ترين و تعيين کننده ترين مهره باشند. تنها يک حالت وجود دارد که ما را به فضاي رواني و حال و هواي پر دردش نزديک مي کند و آن زماني است که حس کنيم يکي از عزيزان خويش را از دست داده ايم... سقط جنين و از دست رفتن موجود کوچک و بي گناهي که همه منتظرش بودند تا پاکي را در برق چشمان معصومش حس کنند ضربه سنگيني بر روح مادر وارد مي کند.
شايد همه احساس کنند تنها از ديدن و در آغوش گرفتنش محروم مانده اند، اما مادر او تنها کسي است که رابطه وجودي و فضايي کاملا زنده و حياتي را با او تجربه مي کرد. گاهي با او حرف مي زد و در خيالش او را نوازش مي کرد، خيلي وقت ها او را به نام خطاب مي کرد و دردل هايش را برايش مي گفت، آرزوهايش را در گوش جنينش نجوا مي کرد و... حالا از بطن او، همدم زنده کوچکش را گرفته اند، بي جان و بي نفس.
براي يک مادر خيلي دردناک است که حس کند آن دست ها و پاهاي کوچک اگر شکل گرفته باشند يا آن قلب نازنين و... دردي کشيده يا به خاطر شرايطي سخت در وجود او خفه شده و... خيلي سخت است!
ولي من و شما به عنوان مهم ترين افرادي که در کنار اين مادر غمگين حضور داريم، بايد بتوانيم درکش کنيم و او را به شرايط عادي زندگي برگردانيم.
از جنس افسردگي
افسردگي پس از سقط جنين ناخواسته، با ديگر افسردگي ها نشانه هاي مشترکي دارد:
دکتر ساحل همتي گرکاني؛ روان پزشک و عضو هيئت علمي دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي در گفت و گويي با هفته نامه سلامت برخي علائم افسردگي را ذکر کرده است: "خلق غمگين، نگراني، ناراحتي، بي حوصلگي، کاهش اشتها، کاهش ميل به زندگي و کاهش خواب."
اين موارد از جمله مسائلي است که گريبان فرد افسرده را مي گيرد و اين آسيب ها که هر کدام شان مي تواند، مسير گرم ارتباطات خانوادگي و لذت از زندگي را دستخوش نابساماني کند، ممکن است بانوي شاداب خانه را که در اندوه از دست دادن جنين است، خسته و او را درمانده سازد.
زنان، افسرده ترند
اين روان پزشک در توضيح بيشتر گفت: "به طور کلي افسردگي در خانم ها نسبت به آقايان شيوع بيشتري دارد که علل مختلفي در آن نقش دارد. افسردگي بعد از سقط يا بعد از دوره زايمان جزو اختلالات خلقي است که در برخي از خانم ها شاهد آن هستيم. اين افسردگي در واقع همان علائم افسردگي معمولي را دارد يعني توأم با خلق غمگين، نگراني، ناراحتي، بي حوصلگي، کاهش اشتها، کاهش ميل به زندگي و کاهش خواب است و مي تواند علائم شديدتري نيز داشته باشد.ميگناirبرخي مواقع مي توان احتمال خودکشي را نيز پيش بيني کرد. در اين مواقع به اقدامات جدي و پيشگيرانه اي نياز است.
" کارهايي که بايد انجام داد
ما بايد کاري کنيم که مادر سوگوار بهتر بتواند با موضوع روبه رو شود و درد و رنج کمتري تجربه کند و بتواند راحت تر به مرحله پذيرش دست يابد. يکي از کارهايي که معمولا اطرافيان فرد سوگوار انجام مي دهند، اين است که سعي مي کنند هر وسيله، تصوير يا هر مقوله اي که فرد را به ياد عزيز از دست داده اش مي اندازد، از دسترس و از برابر چشمان او دور مي کنند.
بياييد اين کار را نکنيم! اين کار حکم خدمت، لطف، مصلحت نگري و... هيچ مفهوم مثبتي از اين قبيل را ندارد. اين کار سنجيده نيست و تنها فرد را از درک و پذيرش واقعيت دور مي کند و هر چه پذيرش، ديرتر اتفاق بيفتد، آمادگي فرد براي بازيابي رواني خودش به تعويق مي افتد و نتيجه اين که دوره رنج و عذابش طولاني تر مي شود، در حالي که قرار ما اين بود که به او کمک کنيم و همدلي مناسبي با شرايطش نشان دهيم. "
ترس برخاسته از ناآگاهي
حمايت اطرافيان شاه کليد رويارويي درست با موضوع سقط جنين ناخواسته است ولي مسئوليت فرد را از او سلب نمي کند. خوب است بانواني که چنين شرايط تلخي را تجربه مي کنند، خود نيز براي بازگشت به شرايط عادي و نشاط انگيز تلاش کنند. همتي گرکاني ديدگاه خود را در اين باره اين گونه بيان کرد: "تاکيد من هميشه روي آموزش است. ندانستن و آگاهي نداشتن، بيشتر باعث ترس ما مي شود. براي داشتن اطلاعات بايد از جزوه ها، کتاب هاي مناسب و سايت هاي آموزشي و مراکزي که خانم ها بتوانند درباره مشکلاتشان صحبت کنند، استفاده کرد. همه زنان در طول زندگي مراحل مختلفي مثل بلوغ، باروري، شيردهي، نازايي و يائسگي را پشت سر مي گذارند پس بايد براي رويارويي با اين شرايط ويژه از آگاهي لازم برخوردار باشند."البته در اين مواقع همسر و اطرافيان نقش بسيار مهمي را ايفا مي کنند. حمايت هر چه بيشتر آن ها از نظر عاطفي و رواني در پذيرش مرگ جنين به مادر کمک مي کند تا بهتر و بيشتر با مشکلش کنار بيايد. در واقع زماني که فردي در خانواده فوت مي کند، اطرافيان سعي مي کنند در کنار بازماندگان بمانند تا از نظر رواني صدمه نبينند. در سقط جنين نيز بايدهمين طور رفتار کرد. حمايت اطرافيان به خصوص همسر سرعت برگشتن مادر به زندگي عادي را بيشتر مي کند.
"پس مي توانيم همدلي خود را به مادر سوگوار اين گونه نشان دهيم که:
- به او بگوييم که درک مي کنيم چقدر برايش سخت است که بپذيرد فرزندش را از دست داده است.
- اجازه بدهيم با اسباب بازي ها يا لباس هايي که احتمالا براي فرزندش تهيه کرده روبه رو شود و اگر خودش تمايل داشت به اتاق کودک از دست رفته برود، گريه کند و دقايقي را در آن جا تنها باشد، مانع او نشويم و حتي در مواردي همراهي اش کنيم.
- مي توانيم به او پيشنهاد دهيم احساسات و تجربه خود را روي کاغذ بنويسد. - اگر همسر او هستيم، حتما به جايگاه مطمئن او در قلب مان اشاره کنيم و نويد شرايط و روزهاي متفاوت و بهتري را به او بدهيم.
- از کارشناس آگاه مشورت بگيريم، ارزشش را دارد!
4 گام سخت
روانشناسان فرآيند 4 مرحله اي را معرفي مي کنند که افراد در برابر از دست دادن عزيزانشان با آن روبه رو هستند: ناراحتي، خشم، انکار و سپس پذيرش. دکتر همتي گرکاني با اشاره به اين فرآيند، يادآور شد بانوان بارداري که سقط جنين را تجربه مي کنند، نيز از همين مراحل عبور مي کنند.
در افسردگي بعد از سقط با از دست دادن و فقدان روبه رو هستيم يعني زني که آماده مادر شدن بوده است ناگهان جنين خود را از دست مي دهد درست مثل زماني که عزيزي را از دست داده است همان طور که در مرگ عزيزان مراحل متعددي مانند ناراحتي، خشم، انکار و سپس پذيرش را طي مي کنيم مادر نيز از اين مراحل عبور مي کند اما گاه در مرحله پذيرفتن، افسردگي نيز ديده مي شود.
در زندگي عادي انسان ها با از دست دادن بستگان خود افسردگي را تجربه مي کنند؛ بنابراين ناراحتي و نگراني هاي بعد از سقط کاملا طبيعي است ولي افسردگي غيرطبيعي محسوب مي شود."
ملاک های تشخیص افسردگی از دید گاه dsmtv( انجمن علمی روانشناسی آمریکا)
نقل قول:
افکار تکراری یا مکرردر خصوص مرگ ( نه فقط ترس از مرگ ) یا خودکشی بدون یک نقشه معین ، یا تلاش برای خودکشی ، یا داشتن یک نقشه معین برای اقدام به خودکشی .
مجموعه ای عالی وبسیار رایج از معیارهای لازم برای تشخیص افسردگی ، در یک نشریه رسمی آمریکائی به نام کتابچه راهنمائی تشخیصی وآماری اختلالات روانی متعلق به انجمن روانپزشکی آمریکا آمده است این معیارها که روانپزشکان انگلیسی نیز آنهاراپذیرفته اند وبه کار می برند که عباتنداز :
ملاک a : بیشتر علائم زیر در یک دوره دوهفته ای بروز می کند : داشتن خلق افسرده ( که گاهی اوقات در کودکان ونوجوانان به صورت تحریک پذیری بروز می کند ) در اکثر اوقات روزو تقریباٌ درتمام روزها.
کاهش چشمگیر در میزان شوق وعلاقه و لذت درتمام اوقات و یا تقریباً تمام فعالیت های زندگی دراکثر اوقات روز وتقریباٌ درتمام روزها( به گونه ای که ادراک خود فرد ومشاهدات دیگران از او دراکثر اوقات بربی احساسی افراد مبتلا به افسردگی دلالت دارند.) کاهش محسوس وزن یا افزایش آن بدون تغییر رژیم ( به میزان بیش از 5 در صد کل وزن بدن درعرض یک ماه) یا کاهش وافزایش تقریباٌ هر روزه اشتها ( در کودکان این خالت بر اساس نا توانی د رافزایش وزنبه میزان مورد انتظار سن دیده می شود. ) بی خوابی، کم خوابی ، خواب زدگی ، پر خوابی ، تقریباً درتمام روز. بی قراری روانی حرکتی یا کندی روانی حرکتی نوعی شتاب یاکند درفعالیت ها ، وفرایند های ذهنی روانی ، تقریباٌهر روزه ، چنانکه دیگران متوحه آن شوند .( نه صرفاً تصورات ذهنی بی قراری یا کندی در خود بیمار ) خستگی یا تحلیل انرژی به صورت تقریباٌ هرروزه . کاهش توانائی درتفکر یا تمرکز حواس ، یا نامصمم بودن، تقریباً هروزه . احساس بی ارزشی ویااحساس گناه مفرط یا نامناسب ( که می تواند هذیانی باشد ) تقریباً هرروزه ( نه صرفاً ملامت وسرزنش خود یا احساس گناه به دلیل مریض بودن)
افکار تکراری یا مکرردر خصوص مرگ ( نه فقط ترس از مرگ ) یا خودکشی بدون یک نقشه معین ، یا تلاش برای خودکشی ، یا داشتن یک نقشه معین برای اقدام به خودکشی .
ملاک : b علائم شامل یک دوره مختلط نشوند .ملاک :c کار کرد عادی فرد در زمینه های اجتماعی ، شغلی ویا سایر زمینه های تحت تاثیر این علائم قرار گیرد .
ملاک : dعلائم ناشی از تاثیر فیزیولوژی مصرف یک ماده نباشد.
ملاک :e داغ دیدگی توضیح بهتری برای این علائم نباشد.
دوستانی که احساس می کنند که به نوعی افسردگی مبتلا می باشند می توانند از طریق ایمیل مشکل خود را مطرح نمایند تااز راه حل های پیشنهادی ما جهت درمان ورفع مشکل افسردگی استفاده کنند.
علل نامتعارف افسردگي را بشناسیم
نقل قول:
اگر به طور منظم دچار بدخلقي مي شويد دفترچه اي تهيه کنيد و هر غذايي را که مي خوريد و هر تغييري که در خلق شما ايجاد مي شود در آن درج کنيد تا بتوانيد ارتباط بين آن ها را بيابيد.
در اين مطلب به نقل از «Prevention» به چند علت اشاره مي کنيم.
عدم تحمل غذا: عدم تحمل غذا، عامل بسياري از ناراحتي هاي جسمي است از جمله حالت تهوع و معده درد. اين امر روي خلق و خو نيز تأثير مي گذارد و باعث ناراحتي، بدخلقي، عدم تمرکز، پرخاشگري عصبي يا بيش فعالي نيز مي شود. اگر به طور منظم دچار بدخلقي مي شويد دفترچه اي تهيه کنيد و هر غذايي را که مي خوريد و هر تغييري که در خلق شما ايجاد مي شود در آن درج کنيد تا بتوانيد ارتباط بين آن ها را بيابيد.
دکور منزل:دکور منزل به طور موثر روي خلق و خوي فرد تأثير مي گذارد. در حالي که رنگ قرمز ناراحتي و تنفر ايجاد مي کند، رنگ زرد باعث شادابي و رنگ آبي آرام بخش است. بنابراين منزل خود را با رنگ هايي که تأثير مثبتي روي خلق و خو مي گذارد، تزئين کنيد. نتايج بررسي ها نشان مي دهد نصب عکس هاي آرام بخش روي ديوار و يا تابلوي نقاشي از منظره اي زيبا مي تواند روي خلق و خو اثر مثبتي بگذارد و ميزان استرس و اضطراب را کاهش دهد.
ارتقاي شغلي:
اگرچه خيلي از ما آرزو داريم ارتقاي شغلي پيدا کنيم اما بايد دانست که ارتقاي شغلي علاوه بر بهبود بخشيدن به وضعيت کار، باعث افزايش فشار ذهني مي شود.
چراغ شب:خواب رفتن هنگام تماشاي تلويزيون يا خواندن کتاب، مي تواند پيامدهايي روي خلق و خوي فرد داشته باشد. نتايج بررسي ها نشان مي دهد، روشنايي چراغ در شب توليد ملاتونين را کاهش مي دهد. اين هورمون تنها در تاريکي توليد مي شود. بنابراين بهتر است پرده هاي ضخيم براي اتاق خواب در نظر بگيريد. تمامي چراغ ها را خاموش کنيد تا اتاق کاملاً تاريک شود.
کمبود مواد مغذي:اگرچه افسردگي علت هاي مختلفي دارد اما در بسياري از موارد علايم آن با برنامه غذايي اتخاذ شده بدتر يا بهتر مي شود. کمبود ويتامين D، ويتامين هاي B (به ويژه B12,B6 و فولات) و اسيد چرب امگا ۳ به احساس افسردگي و اضطراب منجر مي شود. پس به برنامه غذايي خود مواد مغذي حاوي ويتامين هاي ياد شده را اضافه کنيد تا علائم بهبود پيدا کند.
روابط اجتماعي:نتايج بررسي ها نشان مي دهد که احساسات مثبت و منفي به آساني از فردي به فرد ديگر منتقل مي شود بدون اين که افراد متوجه آن شوند. به عنوان مثال احساسات کاربرهاي فيس بوک مي تواند به طور مستقيم روي احساسات دوستانشان تأثير بگذارد.
شب نشيني:کمبود خواب روي روحيه تأثير مي گذارد؛ اما زمان خواب همانند ميزان خواب اهميت دارد. براي پيشگيري از افسردگي سعي کنيد زود بخوابيد.
مصرف دارو:زناني که قرص ضد بارداري مصرف مي کنند، ۲ برابر بيشتر از ديگران دچار افسردگي مي شوند. در برخي زنان مصرف قرص ضد بارداري باعث تغيير خلق و خو و افزايش خشم مي شود. اين افراد قبل از مصرف دارو بهتر است به پزشک مراجعه کنند.
استعمال دخانيات:همه ما مي دانيم که سيگار عامل سرطان، بيماري قلبي و پيري است اما شايد ندانيم که استعمال دخانيات مي تواند روي سلامت ذهني فرد نيز تأثير بگذارد. استعمال سيگار خطر بروز افسردگي را افزايش مي دهد. افرادي که به نيکوتين اعتياد دارند ۲ برابر بيشتر از ديگران دچار علايم افسردگي مي شوند.
6 روش درمانی در افسردگی برای داشتن زندگی متفاوت
نقل قول:
در تحقیقاتی که روی گروهی از کودکان مبتلا به افسردگی انجام شده این نتیجه به دست آمده که مصرف روزانه هزار میلیگرم از اسیدچرب امگا۳ برای این گروه روند بیماری افسردگی را در بچهها کاهش داده و بعد از گذشت مدتی علائم بهبود بیماری در این کودکان گزارش شده است.
درعصر کنونی اشخاص بسیاری هستند که از بیماری افسردگی یا بیماریهای مثل آن رنج میبرند. برخی از این اشخاص برای معالجه بیماری خود به متخصصان و کارشناسان این رشته مراجعه میکنند و برخی از این بیماران، بیماری را کلا معالجه نمی کنند و مشقتهای زیادی را در طی زندگی متحمل میشوند.ب
رخی از متخصصان برای معالجه افسردگی داروهایی را به بیمار میدهند که بسیاری از این داروها برای بزرگسالان تولید شده و عوارض جانبی به همراه دارند.اما متخصصان شیوههای طبیعی درمان توصیه میکنند به این دلیل که هنوز تحقیقات جامعی روی برخی از داروهای ضدافسردگی برای گروه سنی نوجوان و سالمند صورت نگرفته و مصرف این داروها با عوارض جانبی همراه است، بهتر است از این داروها برای درمان افسردگی و افزایش نشاط و شادابی استفاده نکنند و بهجای آن شیوههای درمانی طب سنتی را بررسی کنند.
این روزها خنده کمتر سراغتان میآید
تا میتوانید غذای دریایی بخورید
به اعتقاد متخصصان، کمبود اسیدچرب امگا۳ در بدن عوارض مختلفی به همراه دارد که یکی از آنها احساس غمگینی و افسردگی است، بنابراین اگر میخواهید روز و شبی شاد را تجربه کنید غذاهای دریایی را به سبد غذایی خود اضافه کنید.اسیدچرب امگا۳ نقش بسیار مهمی را روی سلولهای عصبی بدن دارد. براساس تحقیقات دانشمندان در افسردگیهایی که به دلیل کمبود میزان اسیدچرب امگا۳ صورت میگیرد، جبران این ماده موجب درمان و بهبود افسردگی در فرد میشود.
از این رو متخصصان توصیه میکنند به طور کلی از موادغذایی حاوی این ماده مثل انواع ماهیها که سرشار از زنجیره غذایی چربیهای اشباع نشده هستند در رژیم غذایی خود استفاده کرده تا از ابتلا به این بیماری پیشگیری کنید.در تحقیقاتی که روی گروهی از کودکان مبتلا به افسردگی انجام شده این نتیجه به دست آمده که مصرف روزانه هزار میلیگرم از اسیدچرب امگا۳ برای این گروه روند بیماری افسردگی را در بچهها کاهش داده و بعد از گذشت مدتی علائم بهبود بیماری در این کودکان گزارش شده است.
بیحوصله شدید
از تاثیر رنگدرمانی غافل نشوید
یکی از شایعترین عواملی که ممکن است به کاهش میزان نشاط و سلامت افراد منجر شود عدم دریافت نور کافی از خورشید است. همین مسئله یکی از دلایل اصلی بروز و تشدید بیحوصلگی، بینشاطی و حتی افسردگی در میان افرادی که عادت به خانهنشینی دارند بسیار دیده میشود.برای پیشگیری از قرار گرفتن در این وضعیت درمانگران طب سنتی توصیه میکنند تا بیماران به صورت روزانه درمعرض تابش نور خورشید قرار بگیرند. در حقیقت متخصصان معتقدند که به واسطه تاثیرات نور خورشید میتوان این نوع از افسردگی را که در اصطلاح افسردگی فصلی نامیده میشود، درمان کرد.بهترین گزینه برای درمان این نوع افسردگی درمعرض نور خورشید قرار گرفتن بهویژه در ساعتهای آغازین روز است. کارشناسان طب مکمل معتقدند که تابش نور خورشید در درمان بیمارانی که دچار انواع دیگر افسردگی هستند نیز پرفایده است.
فکر میکنید افسردگی سراغتان آمده
هر روز نیم ساعت مدیتیشن کنید
تکنیکها و متدهای ریلکسیشن از جمله شیوههایی است که بسیاری از متخصصان برای درمان افسردگی و اضطراب از آن استفاده میکنند. این متدها از جمله سادهترین شیوههای درمانی در طب جایگزین هستند که از سوی درمانگران به بیماران آموزش داده میشوند.بیمار با انجام این تکنیکها میتواند با ریلکس کردن عضلات خود از میزان اضطراب و استرس وارد شده به بدنش بکاهد. در تحقیقاتی که متخصصان در زمینه درمان افسردگیها با ریلکسیشن انجام دادند این نتیجه به دست آمد که استفاده از این متد در کنار سایر شیوههای درمانی روند درمان بیماری را بسیار تسریع میکند.به گفته متخصصان اگرچه ممکن است این تکنیکها تاثیرات فوری و آنی در درمان افسردگی نداشته باشد، اما به مرور زمان موجب درمان و تسریع روند درمانی بیماری افسردگی بهویژه درکودکان و کهنسالان میشود.
میخواهید جسم شادابی داشته باشید
نسخه چینیها را از دست ندهید
گیاه جنسینگ یکی از معروفترین گیاهان دارویی در جهان است که به دلیل خواص شگفتانگیز خود به اکسیر جوانی شهرت یافته است. درمانگران طب سنتی چین این گیاه را به دلیل ایجاد نشاط و سرزندگی در مصرف کننده و همینطور افزایش سطح تحریکپذیری ذهن و بهبود حافظه از جمله گیاهانی میدانند که مصرف آن در رژیم غذایی روزانه درجهان به مخاطبانشان توصیه و تجویز میکنند.علاوه بر این مصرف این گیاه موجب از بین رفتن اختلالات ناشی از کهنسالی سلولهای بدن بوده و میزان قوا و توان جسمی افراد را نیز تا حد قابلملاحظهای افزایش میدهد.به اعتقاد بسیاری از متخصصان گیاه جنسینگ به واسطه تاثیراتی که بر ترشحات مغزی مانند سروتونین و هیستامین دارد، میتواند بهعنوان عامل موثری در کنترل، پیشگیری و درمان افسردگی در بیماران مفید باشند. مصرف این گیاه در رژیم غذایی همچنین برای بالا بردن توان و قدرت دستگاه ایمنی بدن بسیار توصیه شده است.درمان ضعف دوران نقاهت نیز یکی دیگر از ویژگیهای گیاه جنسینگ است که موجب تقویت عمومی بدن و بهبود سریعتر اندامهای رنجور میشود. به طور کلی مصرف این گیاه که در سراسر جهان به عنوان اکسیرجوانی شناخته میشود به جز افراد مبتلا به فشار خون و دیابت برای غالب مردم مفید و موثر است.
دنبال نسخه گیاهی میگردید
دمنوش بهارنارنج بنوشید
دمنوش بهارنارنج یکی از پرطرفدارترین چایهای گیاهی است که میتوانید با کمک آن لحظات پرنشاط و خوبی را سپری کنید. بسیاری از حکمای طب سنتی این دمنوش را برای افزایش نشاط و شادابی توصیه میکنند و حتی نوشیدن مستمر و روزانه آن را در عرض یک ماه بهترین روش برای بهبود و درمان افسردگی میدانند.چای بهارنارنج که به شیوه چای معمولی دم میشود بسیار خوشبو و خوشطعم بوده و مصرف آن اوقات آرامشبخشی را برای اعضای خانواده به همراه دارد. برای تهیه این چای کافی است یک قاشق غذاخوری از گیاه بهارنارنج خشک شده را درون یک لیوان آب جوش بریزید و سر لیوان را نعلبکی بگذارید تا به مدت ۱۰ دقیقه دم بیاید. این دمنوش گیاهی بهترین نسخه برای افزایش نشاط و انرژی درونی است.
برای دوپینگ شادی نسخه میخواهید
این طلای خوراکی را از دست ندهید
بیشتر ما از زعفران بهدلیل عطر قوی و رنگ زیبایش در تهیه و تزئین غذاهایمان بهره میبریم اما کمتر با خاصیت آرامشبخشی و نشاطآوری این گیاه خوشرنگ اما گران آشناییم. به اعتقاد درمانگران مکاتب درمانی در جهان، زعفران به دلیل بو و طعم تلخی که دارد محرک بسیار خوبی برای تسکین اعصاب تحریک شده است.این گیاه علاوه بر این موجب افزایش شادابی، نشاط و سرزندگی در افراد شده و از سوی درمانگران دارویی مناسب برای افزایش عمق خواب بیماران محسوب میشود. باید مراقب بود این گیاه را در ظروف در بسته و دور از نور نگهداری کرد چراکه نور و هوا باعث از بین رفتن خواص مفید آن میشود.نشاطآوری یکی از خواص گیاه زعفران است که موجب شده این گیاه به عنوان یک گیاه دارویی برای درمان بسیاری از بیماران مبتلا به افسردگی مورد استفاده باشد.
آیا پاییز فصل افسردگی است؟
نقل قول:
روانپزشكان و روانشناسان براین باورند كه برخی افراد در ماهها و فصلهای خاصی از سال از علائم افسردگی رنج میبرند؛ نشانههایی كه دائم نیست و با تغییر فصل فروكش میكند.
به آسمان ابری پاییز كه نگاه میكند، چشمش كه به برگهای زرد و نارنجی كف پیادهرو میافتد؛ خشخش زیر پایش را كه میشنود و كوچ پرندهها را كه در آسمان میبیند، غصهاش میگیرد و از اینكه دوباره چند ماهی باید منتظر باشد تا بهار و تابستان از راه برسد، دلگیر میشود.
انگار با رسیدن پاییز خسته و خوابآلود شده و حوصله هیچكس و هیچچیز را ندارد؛ فقط دوست دارد تنها باشد و دست و دلش به هیچ كاری نمیرود؛ اما مگر كار هم تابستان و پاییز میشناسد؟ مگر در پاییز قطار زندگی از حركت میایستد؟ اصلا پاییز كه فصل رنگهاست؛ رنگهایی پر از زندگی؛ پس چرا او افسرده میشود؟ همه اینها را میداند اما سالهاست با این مشكل كنار آمده و با آن زندگی میكند.
پذیرفته كه پاییز برای او فصل دلگیری، دلتنگی و غم و غصه است؛ در حالی كه متخصصان میگویند گروهی از افراد هم در فصل بهار و تابستان این شرایط را دارند و احساس افسردگی میكنند، پس چاره چیست؟ چطور باید بدون اینكه مشكلی ایجاد شود، این روزهای دلگیر را سپری كرد؟روانپزشكان و روانشناسان براین باورند كه برخی افراد در ماهها و فصلهای خاصی از سال از علائم افسردگی رنج میبرند؛ نشانههایی كه دائم نیست و با تغییر فصل فروكش میكند.
دكتر بهروز بیرشك، روانشناس و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشكی تهران در گفتوگو با جامجم درباره افسردگیهای فصلی میگوید: افسردگی فصلی یكی از اختلالات خلقی است كه برخی از افراد در طول زندگی آن را تجربه خواهند كرد. در چنین شرایطی فرد ممكن است در فصول خاصی متوجه تغییرات روحی و خلقی شود و احساس كند نسبت به سایر فصلها بیحوصلهتر و بیحالتر شده و انگیزه كافی برای انجام كارهایش ندارد. همچنین زمانی كه از خواب بیدار میشود احساس كسالت، خستگی و خوابآلودگی داشته و هرقدر هم خوابیده باشد، تصور میكند كافی نبوده است.
روانشناسان معتقدند خُلق پایین این افراد در روابط اجتماعی و عملكرد روزانهشان هم تاثیر میگذارد تا آنجا كه گاهی احساس میكنند بشدت عصبی هستند و فشارهای روحیشان افزایش یافته است. آنطور كه دكتر بیرشك میگوید، این مساله میان خانمها شایعتر بوده و جوانان نیز بیشتر در معرض آن قرار دارند.
مراقب پاییز باشید
بروز اغلب بیماریها و مشكلات جسمی و روحی به زمان خاصی وابسته نیست و هر روز و هر لحظه ممكن است ما را غافلگیر كند اما در این مورد، باید حواستان را حسابی جمع كنید وگرنه هر سال غافلگیر خواهید شد، چون افسردگی فصلی برای بسیاری از افراد، هر سال در زمان خاصی نمایان شده و باعث بروز احساسات مشخصی میشود.دكتر بیرشك با اشاره به این موضوع، یادآور میشود: چنانچه برای فردی هر سال و در زمان مشخصی چنین حالات و احساساتی ایجاد شود، میتوان احتمال بروز افسردگی فصلی را مطرح كرد.
بسیاری از ما عادت كردهایم پاییز را فصل افسردگی، بیحوصلگی و رخوت بدانیم، در حالی كه متخصصان میگویند ممكن است افراد مختلف در زمانهای متفاوتی این حس را تجربه كنند بنابراین نباید چنین تصور كرد كه فقط در فصلهای پاییز و زمستان افسردگی فصلی، خود را نشان میدهد.این روانشناس با اشاره به این مطلب، میافزاید: بروز افسردگی فصلی در پاییز و زمستان شایعتر است، ولی درصد كمتری از افراد هم ممكن است در فصلهای دیگر مانند تابستان چنین حالتهایی را داشته و افسردگی را تجربه كنند.
چرا افسرده میشویم؟
خیلیها قبول كردهاند كه پاییز فصل غم خوردن و غصهدار شدن است و حتی اگر بخواهیم، در این فصل نمیتوانیم شاد باشیم. در مقابل، گروهی هم هستند كه در این فصل از سال نسبت به فصول دیگر احساس بهتری دارند و زندگی شادتری را میگذرانند؛ پس بهتر است باور كنیم پاییز بهتنهایی عامل ایجاد افسردگی و مشكلات خلقی نیست و باید به دنبال یافتن عامل دیگری باشیم.
دكتر بیرشك درباره عوامل موثر در ایجاد افسردگی فصلی، میگوید: نظریههای مختلفی در این مورد مطرح شده است، ولی هنوز علت دقیق و اصلی این مساله مشخص نیست. برخی میگویند انتقالدهندههای عصبی كه وظیفه انتقال مواد شیمیایی مغز را به سایر بخشها برعهده دارند، در این فصلها دچار تغییرات خاصی میشود و همین مساله منجر به بروز احساس افسردگی و ایجاد خلقوخوی پایین این افراد خواهد شد. گروه دیگری نیز براین باورند كه تغییر تابش نور خورشید، عاملی برای ایجاد چنین احساساتی است.
به گفته این عضو هیأت علمی دانشگاه، بروز چنین حالتهایی حتی ممكن است روی غذا خوردن افراد هم تاثیر بگذارد و باعث شود علاقهشان به مصرف مواد غذایی خاصی مانند قندها افزایش یابد؛ پس نكته مهم این است كه در این دوران هم نباید در مصرف مواد غذایی افراط شود و همیشه باید تعادل را حفظ كرد.
این افسردگی دائمی نیست
خیلی از كسانی كه در فصل خاصی دچار افسردگی میشوند، نگرانند و نمیدانند راهحل این مشكل چیست؛ آنها تصور میكنند در مدتی كه افسرده و بیانگیزه هستند، باید با شرایط كنار بیایند؛ یا به بیان دیگر شرایط موجود را بپذیرند.دكتر بیرشك با تاكید بر اینكه افسردگی فصلی مشكل خاصی به حساب نمیآید، یادآور میشود: كسانی كه با این مساله روبهرو هستند، نباید نگران باشند، چون افسردگی فصلی مشكل حادی نیست؛ فقط كافی است علائم را بشناسید و قبل از اینكه چنین شرایطی پیش بیاید یا پیشرفت كند، به فرد متخصص مراجعه كنید و به فكر برطرف كردن آن باشید.
به گفته وی، متخصصان میتوانند به كمك درمانهای دارویی یا با استفاده از دستگاهها و تجهیزات خاصی، مشكل را حل كنند. این روانشناس به افرادی كه دچار افسردگی فصلی میشوند، توصیه میكند: اگر به این امكانات دسترسی ندارید، باید سعی كنید در طول روز بیشتر از خانه خارج شوید و مدتی در معرض نور خورشید قرار بگیرید.همچنین بهتر است هنگامی كه در خانه هستید، كنار پنجره بنشینید و پرده را كنار بزنید تا نور بیشتری وارد خانه شود. استفاده از یك برنامه ورزشی منظم و متناسب را هم فراموش نكنید و با وجود خلق پایین و احساس ضعف و بیحوصلگی، به هر میزان كه میتوانید فعالیت بدنی داشته باشید.
چرا افراد افسرده از مکان های شلوغ خوششان نمی آید؟
نقل قول:
علت این افراد فرستادن یک پالس و سیگنال الکتریکی توسط مغز افراد افسرده به بدن در هنگام بودن در یک مکان شلوغ است که سبب میشود بدن نوعی حالت تهاجمی و وضعیت خطر را به خود بگیرد و فرد دچار استرس زیادی شود.
http://migna.ir/images/docs/000019/n00019323-b.jpg
بر اساس جدیدترین تحقیقات صورت گرفته توسط روانشناسان افراد افسرده به حریم شخصی و فضای بیشتری در اطراف خود نسبت به افراد عادی احتیاج دارند.
گفتنی است: این نیاز به بودن در یک مکان خلوت باعث می شود تا افراد افسرده در مکان هایی مانند مترو، اتوبوس، مراکز خرید و حتی مهمانی ها دچار استرس و اضطراب شدید بشوند.
بررسی ها نشان میدهند: علت این افراد فرستادن یک پالس و سیگنال الکتریکی توسط مغز افراد افسرده به بدن در هنگام بودن در یک مکان شلوغ است که سبب میشود بدن نوعی حالت تهاجمی و وضعیت خطر را به خود بگیرد و فرد دچار استرس زیادی شود.
پزشکان با مطالعه بر روی افراد افسرده و قرار دادن آنها در موقعیت های مکانی با جمعیت کم و زیاد دریافتند که نمرات آزمون استرس در هنگامی که افراد در فاصله ی 20 سانتی متری فرد افسرده قرار دارند بسیار بیشتر از مواقعی است که افراد در فاصله ی 40 یا حتی 60 سانتی متری فرد افسرده قرار دارند. در این زمان محرک های عصبی کمتری به سوی مغز فرد افسرده ارسال می شود و او کمتر دچار هیجان می شود.
پزشکان بر اساس این یافته ها در حال بررسی روش های درمانی جدید برای افراد افسرده و به خصوص اجتماع گزیر هستند تا به این وسیله سلامت این افراد هر چه زودتر به دست آید.
افسردگی مردان چرا معمولاً تشخیص داده نمیشود؟
نقل قول:
برای افسردگی آقایان، استراتژیهای غلبه آمیز- یک نوع ناسالم- ممکن است بیاحتیاط رانندگی کردن، رابطه ج ن س ی پرخطر باشد. اما هیچ کدام از اینها راه درمان طولانی مدت برای افسردگی نیستند. حتی بدتر: اگر شخص افسرده باشد و تصمیم به خودکشی داشته باشد.
آیا فردی خشن، عصبی و انزواطلب هستید؟
آیا همیشه مشغول کار کردن میباشید، نوشابههای الکلی فراوانی مینوشید، داروهای غیر قانونی استفاده میکنید و از طریق فعالیتهای پرمخاطره به دنبال شور و شوق هستید؟
اگر پاسخ شما مثبت است، به افسردگی مردانه دچار شدهاید که وینستون چرچیل آن را سگ سیاه مینامد. چرچیل سعی میکرد که این افسردگی خود را از طریق کار سخت بیاراده و نوشیدنی فراوان، دفع کند.
برای افسردگی آقایان، استراتژیهای غلبه آمیز- یک نوع ناسالم- ممکن است بیاحتیاط رانندگی کردن، رابطه ج ن س ی پرخطر باشد. اما هیچ کدام از اینها راه درمان طولانی مدت برای افسردگی نیستند. حتی بدتر: اگر شخص افسرده باشد و تصمیم به خودکشی داشته باشد.
● مسائل پشت افسردگی مردان
بر اساس آمار موسسه ملی سلامت روان، افسردگی، سالیانه ۶ میلیون مرد و ۱۲ میلیون زن را در آمریکا تحت تاثیر قرار میدهد. اما تفاوت زیاد این ارقام گویای همه داستان نمیباشد. هر چند که تعداد مرد افسرده کمتر میباشد. اما این فرضیه به طور کاملا صحیح نمیباشد. محققان در تلاش هستند تا علت و چگونگی تفاوت افسردگی زنان و مردان را پیدا کنند و به دنبال آن راه درمانی ارائه کنند. اگر چه مسائل جای بحث و گفتگو دارند، اما احتمالاتی نیز وجود دارد: ممکن است افسردگی مردان مبهم باشد.
مردان و زنان علائم افسردگی متفاوتی را بروز میدهند. تعداد مردان افسرده که دست به خودکشی میزنند بیشتر از زنان میباشد. مردان باید مهارتهای لازم برای غلبه بر افسردگی را یاد بگیرند.
● افسردگی مردان ممکن است تشخیص داده نشود
افسردگی مردان نامشخصتر از افسردگی زنان میباشد. علل این مسئله عبارتند از:
▪ بی میلی برای بحث در مورد علائم افسردگی
به عنوان یک مرد، شاید برای صحبت کردن راجع به علائم خود با خانواده و دوستان خودتان رو راست نباشید، به ویژه بیان احساسات خود، بنابراین با متخصص در این زمینه مشورت کنید. و اگر نه افسردگی شما به طور صحیحی درمان نخواهد شد.
▪ اینکه فرد، بیماری روانی خود را تهدیدی برای مردانگی خود بداند
مثل خیلی از مردان دیگر، شاید به استقلال، مناعت طبع و وارستگی خود تاکید داشته باشید. شاید بیان احساسات مربوط به افسردگی خود را جدا از حالات مردانه خود بدانید و تمایلی برای بروز آنها نداشته باشید در صورتی که با بیان آنها میتوانید افسردگی را سرکوب کنید.
▪ بروز ندادن علائم افسردگی
علائم افسردگی مردان کمتر واضح میباشند. برای نمونه، شاید برای نهان کردن علائم افسردگی از نوشیدنیهای الکلی استفاده کنید. همچنین امکان دارد که بیشتر از علائم جسمی افسردگی بنالید تا از مشکلات رفتاری و احساسی آن. و شاید علائم افسردگی شما با علائم افسردگی معمول همخونی نداشته باشد. همه اینها بررسی افسردگی مردان را سختتر میسازد و همچنان در پردهای از ابهام باقی میماند.
▪ مخالفت با درمان بیماری روانی
گاهی اوقات، با وجود اینکه افسردگی مردان مشخص میشود اما با درمان خود مخالفت میکنند. شاید نگران خراب شدن وجه خود در محل کار خود میباشند یا فکر میکنند دیگر خانواده و دوستان به آنها احترام نمیگذارند.
▪ علائم افسردگی مردان
علت تفاوت افسردگی زنان و مردان میتواند هورمونها، مواد شیمیایی مغز یا روشهای غلبه بر آن باشد. علائم و نشان افسردگی مردان شامل موارد زیر میباشند: رفتار خشن و ناسزا آمیز، خشم نامناسب، رفتار گریزآمیز، درگیری در ورزش و کار، رفتار مخاطره آمیز از قبیل رانندگی بیملاحظه، رابطه جنسی نامشروع، مصرف بیش از حد الکل و مواد مخدر، خطور افکار خودکشی به ذهن. تمام اینها میتوانند شناسایی افسردگی مردان را سختتر کنند و حتی ممکن است منجر به تشخیص نادرست شوند.
▪ افسردگی مردان و خودکشی
اگر چه زنان بیشتر اقدام به خودکشی میکنند، اما مردان بیشتر، خودکشی را به سرانجام میرسانند. مردان سفید پوست پیرتر، در بیشترین خطر خودکشی میباشند. علل بیشتر به سرانجام رساندن خودکشی توسط مردان موارد زیر میباشند:
۱) استفاده از روشهای مهلکتر (استفاده از تفنگ)
۲) تسریع در عمل خودکشی
۳) بروز علائم اخطار کمتر، یعنی صحبت درباره خودکشی
● زمانی که فکر خودکشی به مغز شما خطور میکند
اگر زمانی فکر خودکشی به ذهن شما رسید، هر چه سریعتر از دیگران کمک بگیرید و با آنها صحبت کنید. بهترین انتخاب و گزینه زنگ زدن به اورژانس میباشد. اگر به هر دلیلی از این کار خودداری میکنید، خود را به یکی از اعضای خانواده خود برسانید، یا به یک دوست روان پزشک یا فرد حرفهای زنگ بزنید.
● افسردگی مردان و مهارتهای لازم
مثل خیلی مردان دیگر، شاید فکر کنید که افسردگی شما شدید نیست. شاید با خود فکر کنید که میتوانید بر آن غلبه کنید. یا شاید علائم آن را مخفی سازید و اقدام به نوشیدن الکل یا داروهای غیر مجاز کنید، یا ساعات کاری خود را بیشتر کنید، اما همه اینها برای غلبه بر افسردگی بی فایده میباشند و بیماری شما را مزمنتر میکنند و بیچاره میمانید و زندگی از کف شما خارج میشود. باید مهارت لازم را برای درمان افسردگی بیاموزید، نه اینکه به طور خودکار به الکل و چیزهای دیگر روی بیاورید. روانپزشکان برای آموزش این مهارتها مناسب میباشند. این مهارتها شامل موارد زیر هستند:
▪ اهداف: اهداف واقعی خود را مرتب ساخته و کارهای خود را رتبه بندی کنید.
▪ پشتیبانی: از حمایت احساسی خانواده، همسر یا دوستان خود بهره کافی بجویید.
▪ فعالیت ها: به فعالیتهای مورد علاقه خود بپردازید، فعالیتهایی از قبیل ورزش، رفتن به سینما، فوتبال یا ماهیگیری.
▪ تصمیم ها: تا بهبود افسردگی خود، تصمیمات مهم زندگی خود را به تاخیر بیاندازید (مثل تغییر شغل). خیلی از درمانهای موثر در جامعه در دسترس میباشند، هر چه زودتر برای درمان افسردگی خود اقدام کنید و اگر نه عواقب آن مخرب میباشند.
پاسخ : افســـــــــــردگـــی
سلام من 7ماه دارو سرترالین مصرف میکنم الان نزدیک 1ماه هست 2بسته ولبان 150 مصرف میکنم به همراه سرترالین 50 1جلسه مشاوره رفتم از خانواده بیماری رو پنهان کردم چون انها قدیمی هستند وبه این بیماری اعتقادی ندارند وخیال میکنن من روانی هستم مشاوره نمیرم چون پول ندارم سرکار نمیتونم برم چون حوصله کسیرو ندارم ترس از اجتماع دارم یه راه حلی نشانم بدین تا رو حیه ام را بدست بیاورم تورو خدا کمکم کنید
پاسخ : با غمگيني و افسردگي خداحافظی کنید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
R e z a
آيا احساس تنهايي، غمگيني و ترديد مي كنيد؟ تقريباً همه در مواقعي اين احساس ها را دارند. امكان اين وجود دارد كه توسط اين احساس ها گير افتاده و در دام آن ها گرفتار شويد. اما شما گرفتار نخواهيد شد! شما مي توانيد بر غمگيني ها و افسردگي غلبه كنيد. در اينجا بعضي از راه هاي مقابله معرفي مي شوند. روشي خاص و يا تركيبي از روش ها كه در مورد هر كسي كاربرد داشته باشد وجود ندارد. از طريق تجربه خواهيد فهميد كه كدام يك به شما بيشتر كمك مي كند.
از رختخواب خارج شويد:
يكي از كارهاي بسيار مهمي كه مي توانيد انجام دهيد، بيدار شدن صبح ها در موعد مشخص است(حتي در تعطيلات پايان هفته). ترجيحاً ساعت 7 صبح يا زودتر پيشنهاد مي شود. داشتن نظم به كاركرد طبيعي بدن شما كمك كرده و در نتيجه احساس هاي بهنجاري خواهيد داشت.
نور:
نور به بهتر شدن كاركرد بدن كمك مي كند. بنابراين به محض بيدار شدن، خود را در معرض نور قرار دهيد. پرده ها را به كناري بزنيد تا نور بيشتري به درون خانه بتابد. از آن بهتر، هر چه سريع تر از منزل خارج شده و در معرض تابش نور خورشيد قرار گيريد. جهت تسهيل در ورود نور، عينك تان را برداريد(عينك بخشي از اشعه هاي نور را پس مي زند). البته به خورشيد خيره نشويد!
فعاليت كنيد:
فعال باشيد تا اكسيژن جلب كنيد! به اين معني كه بيدار شده و به مدت 10- 5 دقيقه را برويد و در صورت امكان دوچرخه سواري كنيد. ورزش ملايم به جريان خون كمك كرده و اكسيژن بيشتري را به بدنتان(به ويژه مغز) مي رساند و هوشياري و سرزندگي را براي شما به همراه مي آورد.
صبحانه ميل كنيد:
صبحانه خود را با پروتئين(گوشت، تخم مرغ ، كره بادام زميني ، آجيل ، پنير) شروع كنيد. هنگامي كه بيدار مي شويد، اندام هاي بدن شما جهت تامين نيروي لازم، آماده جذب غذا و به ويژه پروتئين هاست. براي متعادل كردن وعده هاي غذايي اصلي تان يك عدد پرتقال يا ساير ميوه هاي تازه و نيز حبوبات يا نان گندم را به رژيم غذايي تان اضافه كنيد.
با كسي صحبت كنيد:
يكي از سريع ترين راه ها براي مبارزه با افسردگي ها ايجاد ارتباط با ديگران است. نبايد فكر كنيد كه به هنگام افسردگي بايد از ديگران دوري كرد. بنابراين مساله را براي خود و ديگران آسان بگيريد. با كسي كه دوستش داريد در مورد موضوعي لذت بخش صحبت كنيد و بنابراين با يكديگر داد و ستد داشته باشيد و خود را مجبور كنيد به كساني كه در كلاس، كنارتان نشسته اند، به همسايه هاي خود و به هر كسي كه اطرافتان باشد،"سلام" كنيد.
در مصرف كافئين و قهوه احتياط كنيد:
كافئين در بلند مدت(چهار ساعت يا بيشتر) موجب افسردگي مي شود. سعي كنيد كه صبح ها بيش از يك فنجان قهوه نخوريد. قهوه براي ساعتي موجب افزايش هشياري شما مي شود. اما بعد از مدتي وضعيتي متضاد به بار مي آورد. كافئين معمولاً موجب ترشح انسولين به درون خون شده و انسولين قند خون را كاهش مي دهد. وقتي سطوح قند خون كاهش يافت، احساس اطمينان كمتري به خود داشته و سطح نيروي تان كاهش مي يابد، كه آن نيز به غمگيني و افسردگي منجر مي گردد.
نوشيدني ها يا شيريني هاي كافئين دار هر دو ساعت يك بار جهت بيدار ماندن، شما را در دام چرخه كافئين – قند گرفتار خواهند كرد. علاوه بر اينكه اين چرخه موجب غمگيني مي گردد، عوارضي ديگر از قبيل وابستگي، تغذيه نامناسب و چاقي را نيز به دنبال دارند كه خود اين ها نيز موجب احساس غمگيني بيشتري مي گردند.
قند در آغاز، نيروي خوبي به شما مي دهد. اما بعد از يك ساعت از مصرف قندهاي ساده، قند خون كاهش مي يابد و وقتي قند خون پايين باشد شما نيز احساس آرامش پاييني خواهيد داشت.
از غذاهاي فيبردار استفاده كنيد:
مواد فيبري باعث مي شود كه غذا در نظام گوارشي به اندازه مناسب و با سرعت مطلوب جذب شود. غذاهايي كه خيلي سريع جذب مي شوند(مانند قندهاي ساده) جريان سريعي از انرژي را توليد مي كنند كه در نهايت اين حالت ممكن است با افسردگي دنبال گردد. از طريق خوردن يك پرتقال يا گريپ فروت و نه فقط نوشيدن آب آنها مي توانيد مواد فيبري مورد نياز را وارد بدنتان كنيد. سبزيجات، ميوه هاي تازه، غلات و حبوبات را به علت داشتن فيبر مناسب مصرف كنيد.
برنامه عادي زندگي خود را تغيير دهيد:
با هدف تلاش جهت كاهش غمگيني ها، رفتارهاي عادي خود را تغيير دهيد. مي توانيد تركيب جديدي از لباس ها را انتخاب كنيد، به جاي رانندگي پياده روي نماييد، شيوه رفتاري جديدي را انتخاب كنيد و در مكاني ديگر غذا بخوريد. جهت كمك به تغيير رفتارهاي عادي، كارهايي متفاوت انجام دهيد.
شما براي انجام كارهاي فوق در چند روز اول نيازمند كمك هستيد. كسي بايد به شما كمك كنند تا عادت هاي خوب را در خود ايجاد كنيد. دوستان قديمي محشرند. البته اغلب ما نظام هاي حمايتي خوبي را تدارك نديده ايم. به اين موضوع بايد بيشتر فكر كنيم. علاوه بر گسترش منابع حمايتي خودتان، شايد لازم باشد با گروه هاي حمايتي اجتماعي كه از افراد مبتلا به دوره هاي غمگيني تشكيل شده است، نيز مرتبط گرديد.
توجه:
اگر احساس مي كنيد كه بيش از 4-3 روز به ياري فردي ديگر نيازمند هستيد، بهتر است با يك مشاور يا روان درمانگر تماس حاصل كنيد. شما نمي خواهيد كه دوستان خود را خسته كنيد.
تظاهر كنيد:
لبخند بزنيد و تظاهر كنيد كه خوشحال هستيد. راست بايستيد و قامت خميده و افسرده وار به خود نگيريد. آيا اين خود فريبي است؟ خير نيست. تحقيقات نشان مي دهد كه شكل چهره، واقعاً نوع احساس شما را بيان كرده و تغيير چهره تظاهر به يك حالت عاطفي، واقعاً آن حالت را در شما ايجاد مي كند.
لباس هاي روشن و شاد بپوشيد و تظاهر به شاد بودن كنيد. بعداً شما خود را خوشحال خواهيد يافت. پوشيدن لباس هاي شاد و وانمود به شادي غمگيني را كاهش مي دهد.
به دنبال طنز و شوخي باشيد:
فيلمي خنده دار ببينيد و بخنديد. كتاب طنز بخوانيد و يا به يك نوار يا cd كمدي گوش دهيد. هر گاه كارتون خنده داري ديديد، براي خودتان يكي داشته باشيد. هر گاه احساس كرديد كه غمگين مي شويد به طور آگاهانه براي استفاده از آنها تصميم بگيريد.
به ياد داشته باشيد:
زماني كه با افت عاطفي مواجه هستيد، وجود تغيير در خود را بشناسيد، آن را انكار و يا احساس گناه نكنيد. براي رهايي از آن خود را تقويت كنيد. شايد صرف نظر كردن از يك روز كاري در عوض انجام دادن چيزهاي مطلوب به بهبودي شما كمك كند.
ورزش كنيد:
تاكيد مجدد بر ورزش، ارزش آن را مشخص مي كند. ورزش راهي براي شكستن افسردگي است. پياده روي كنيد، دوچرخه سواري كنيد، به شنا برويد، اجازه ندهيد كه حالت غمگيني درونتان به شما بگويد "من آن را دوست ندارم" انجام هر كار سازنده مي تواند برايتان مفيد باشد. زماني كه احساس خوبي داريد خود را براي تمايلات آينده آماده كنيد.
با سلام به همه دوستان و ممنون از مطالب خیلی خوبتون
به خدا من تمام اینایی رو که گفتید رو حس میکنم که انجام بدم خوب میشم و همه سعی ام رو میکنم و اینکارها رو انجام میدم تا یه حدودی اما وقتی تنها میشم افسردگی ولم نمیکنه. کلا غم و غصه نمیخواد دست از سرم برداره! البته به خاطر شرایط زندگیم هم هست و خودم اینو خیلی خوب میدونم که شدیدا نیاز به این دارم که حال و هوای زندگیم عوض بشه! اما چجوری؟!!
پدرم افسردگی دو قطبی داره و وقتی چندماهیی رو که غمگینه واقعا رووی من تاثیر بدی میذاره!
از اونطرف نامزدم که خیلی دوستش دارم و دلم میخواد همش پیشش باشم هنوز شرایطش واسه ازدواجمون جور نشده و این دوری واقعا از همه چیز بیشتر عذابم میده و هیچکس نیست بگه چیکار کنیم!!!
سر کار هم چون اعتماد به نفسم صفره و تمام فکر و ذکرم دنبال غم و غصه خوردنه بعضی وقتا کارمو نمیتونم درست انجام بدم یا چیزی یادم میره واسه همین با کارفرما یه وقتا بحثم میشه!
واقعا احساس پوچی میکنم و همیشه حس میکنم با همه آدمای دنیا فرق دارم! خیلی زودرنجم خیلیییییییییی
دائما بغض میکنم. کوچکترین چیزی ناراحتم میکنه اما هیچوقت نمیذارم کسی اشکامو ببینه! واسه همین این بغض بدجور نابودم میکنه تا وقتیکه جایی خلوت کنم و گریه هامو خالی کنم!
حتی وقتی اینا رو مینویسم دارم اشک میریزم!
خیلی داغونم چیکار کنم؟!!!
پاسخ : افسردگي مادران پس از سقط جنين و درمان آن