عامو ولش کن ااا
نمایش نسخه قابل چاپ
عامو ولش کن ااا
http://forum.moshaver.co/imported/20...02037214-1.jpg
|coolsmiley| اوه مای گاد
خب رو فرمی دیگه
کوهی از عضله |yeah|
ولی هیکلی
فایل پیوست 2026
گمشو این چیه گذاشتی
این هیکل خوبه:4:
http://forum.moshaver.co/imported/20...10203721-1.jpg
وااای پری این عکس کیه :-*
چه خوووووبه
http://forum.moshaver.co/imported/20...22wa0000-1.jpg
:o: پسرهای هیئت ما
سه تا شیرازی شب میخواستن بخوابن , میگن یکی پاشه چراغ رو خاموش کنه کسی بلند نمیشه .
باهم شرط میبندن که هرکی حرف بزنه باید بلند شه چراغ رو خاموش کنه....
چند روزی شد ازشون خبری نبود تا اینکه همسایه ها در خونشون رو ش************دن سه تاشونو مرده پیدا کردن .
اولی رو غسل دادن و کفن کردن...
دومی رو هم غسل و کفن کردن...
سومی رو تا غسلش دادن گفت من زنده ام، یهو اون دوتا گفتن هورااااا باختي پاشو چراغ رو خاموش کن.
|tonguesmiley||tonguesmiley||tonguesmiley|
الان پری میاد خونت را میریزه خخ
تنها خدا،آرام بخش دلها
نترس نمیتونه کاری بکنه |tonguesmiley||tonguesmiley||laughingsmiley|
تو خیابون یه مرد میانسالی جلومو گرفت , گفت
آقا ببخشید, مادر من تو اون آسایشگاه روبرو نگهداری میشه, من روم نمیشه چشم تو چشمش بشم چون زنم مجبورم کرد ببرمش اونجا, این امانتی رو اگه از قول من بهش بدید خیلی لطف کردید.
قبول کردم و کلی هم نصیحتش کردم که مادرته بابا, اونم ابراز پشیمونی کرد و رفتم داخل آسایشگاه, پیر زن رو پیدا کردم, گفتم این امانتی مال شماس, گفت حامد پسرم تویی؟
گفتم نه مادر, دیدم دوباره گفت حامد تویی مادر؟
دلم نیومد این سری بگم نه , گفتم آره, پیرزنه داد زن میدونستم منو تنها نمی ذاری,
شروع کرد با ذوق به صدا کردن پرستار که دیدی پسر من نامهربون نیست؟
پرستاره تا اومد گفت شما پسرشون هستید؟
تا گفتم آره دستمو گرفت, گفت 4 ماه هزینه ی نگهداری مادرتون عقب افتاده , باید تسویه کنید
حالا از من هی غلط کردم واینکه من پسرش نیستم ولی دیگه باور نمی کردن
آخر چک و نوشتم دادم دستش, ولی ته دلم راضی بود که باز این پیر زن و خوشحال کردم , هر چند که پسرش خیلی ... بود.
اومدم از پیرزنه خدافظی کنم تا منو دید گفت دستت درد نکنه , رفتی بیرون به پسرم حامد بگو پرداخت شد , بیا تو مادر!!
دوستان من،مثل گندمند ...
یعنی یک دنیابرکت ونعمت،
نبودن شان،قحطی و گرسنگی ...
و من چه خوشبختم که خوشه های طلائی گندم دراطرافم موج میزند ...
مهربانى تان راقدر میدانم ,
و آنرا در سیلوی جان نگهداری خواهم کرد .
سلام دوستان امیدوارم همیشه لبخند مهمون لبتون باشه .
با یه وقفه طولانی در خدمتتون هستم .تقریبا چهل وچند روز از دنیای مجازی کاملا فاصله گرفته بودم .
سلام ستیلا خانم خوش امدید
http://forum.moshaver.co/imported/20...4Jal5zLP-1.jpg
سعی کن چون یک درخت کهن، ریشه در عمق خاک داشته باشی،
تا اگر شاخه ای از تو شکست، شکسته نشوی…
باید همیشه ریشه در امید داشت،
تا در هر فصلی از نو رویید…
- سوره مبارکه زمر
- آیه شریفه 49
- فَإِذَا مَسَّ الْإِنسَانَ ضُرٌّ دَعَانَا ثُمَّ إِذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَةً مِّنَّا قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ بَلْ هِيَ فِتْنَةٌ
- معنای آیه:هنگامی که انسان را ارزیابی رسد، خدا را می خواند سپس هنگامی که به او نعمتی دادیم. گوید: « این نعمت را به خاطر کاردانی خودم به من داده اند اما این وسیله ی آزمایش آنها است....»
- پیام آیه:علم بدون ایمان، انسان را دچار بیماری خود برتربینی می کند و این آغازی است برای همه ی کجی ها، افراد بامعرفت در همه حال چه در دوران سختی و چه در ایام خوشی با خدا ارتباط دارند. استعداد کسب علم از سوی خداست و علم وسیله ی امتحان الهی است. چنانکه مال، مقام و نعمت های دیگر، وسیله ی امتحان الهی هستند.
این همه تدبر در قران این ساعت انجمن مشاور
چقدر انجمن راکت و ساکت شده
هفته ای یک بار هم که میام همون نوشته های قبلی رو باز میبینم
من که میرم دانشگاه ، شما ها کجایین ؟
ماهم میریم دانشگاه
حالا باز تابستون شروع میشه :4:
:24: :24: من زندم حتی بمیرمم از اون دنیا براتون پست میذارم یه وقت کم بود من. و حس نکنید
|laughingsmiley|
کمپود اعتماد بنفس که میگن ، خودتی .
بیا یه آهنگ باحال
سلام آخر از احسان خاجه امیری
http://dl.media7.ir/music/93/ordibeh...ame%20Akhar%20
توکیو سپاس سپاس سپاس :77::77:
فکر کنم دیگه وقت خداحافظی منم رسیده
البته از این انجمن نه ، از این آیدی
آخه این رضا خیلی تغییر کرده
بهتره یک آیدی دیگه درست کنم اگه میام با اون بیام .
پس هم سلام هم خداحافظ |smilingsmiley|
وا رضا یعنی چی
خب یه سالی میشه اینجام
نصبت به اویل که اینجا الان خیلی تو نظر دادن احتیاط میکنم ، آخه واقعاً هم هر نظری رو نباید داد
تغییر کردم چون نصبت به قبل یکم سخت گیر تر شدم ، چیزای بیشتری رو میتونم ببینمو حس کنم ، و تو نظر دادن میخوام جدی تر باشم
آخه احساس میکنم بعضی وقتی جدی تر نظر ندادم ، بعضی چیزا رو کمتر گفتم یا شاید نباید نظر میدادم تا متخصصش بده
تو این مدت کلی دوست پیدا کردم ، تغریباً این انجمن مثل خانواده بود و همه بچه ها ارزشمند بودن
بعضی وقتی ها هم بجای همدلی با همدردی به خودم آسیب زدم
فکر کنم دیگه باید از این رضا1 خداحافظی کنم
چون این رضا جدید فرق میکنه ، به هر حال قرار نیست برم و نبینموتون
هستم با یک آیدی دیگه
فقط خواستم بگم که نگین رضا بی معرفته و بی خبر رفته
باشه داداش گلوم موفق باشی:53:
دخــتـــرکِ گـُــل فـــروش !
تـنـهـا کـسـی کـه در کـنـارِ گـُــل احـسـاسِ نـشـاط نـدارد ..
بـویِ گـلـهـا مـسـتـش نـمـی کـنـد ..
زیـبـایـی گـلـهـا مـحـوش نـمـی کـنــد ..
رنـگِ گـلـهـا جـذبـش نـمـی کـنــد ..
دخــتــرکِ گُـــل فــروش !
دسـتـه گـُــلهـا رو بـاری مـی بـیـنـد ..
کـه خـلـاصـی هـر چـه زودتـر از آنـهـا بـرایـش شـیـریـن اسـت
تقدیم به همه دختران گل فروش
با دمپایی های کوچک پاره ات وقتی دنبال ماشین های مدل بالا میدوی ،دلم مثل صورت افتاب
خورده ات میسوزد کاش میشد غمت را میخریدم نه گلهای رنگیت را نازنینم.....
نه عزیزم منظورم مسخره کردن وتوهین نبود .
شاید شوخی شما تلنگری بود برای من ودوستان تا کودکان کار رو بهتر وبیشتر از قبل درک کنیم .
در تقویم رنگی روزی داریم به عنوان جوراب خریدن برای کودکان کار شاید جوراب دردی رو از این بچه ها دوا نکنه ولی برای لحظه ای
هر چند کوتاه خوش حالشون می کنه .
بادکنک شوهر آیندته |tonguesmiley|
آره با این جا افتاده بیشتر میتونم حالت جا بندازم|tonguesmiley|
آخه همین که جا افتاد اس حس مسئولیت هم بیشتر میاره .
ممنون شما لطف دارین
نه کلا دیگه نظر دادن هم سخته
مثلاً یکی میاد در مورد شخصیت فرد مورد نظرش برا ازدواج سوال میپرسه ، آدم دلش نمیاد بگه که کلاً شما رابطه تون از بیخ غلطه
خخخ داداش گل فروشی ی استتاره واسه تور کردن شوور شاسی بلنددار خخخخخخ
بلدم به کی گل بفروشم
گلهام هم همشون رزسرررررررررخ اوووووووف
بیا تو هم بادکنک بفروش دختر پولدارهای لوس ازت میخرن و تو تورشون کن
از این دخترها ک سن ننه بزرگم هستن و میگن عجقم این بادکنک ها چقدر جوجولی هستن و میان ازت میخرن و عاشقت میشن و تو هم با پولشون حاااااال کن خخخخخ
گل دارم گللللللللللللللل
تنها خدا،آرام بخش دلها