خب ج بده
آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!
آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!
دوستان
شب احیا چه ارزویی کردین دخترا شوهر وپسرا همسر خخخخخخخخخخ
آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!
آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!
پریماه گوگل کمک رسانی خوبی میکنه خخخخخخخخخخ هر چن این چیستان نبود چیپستان بود خخخ
آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!
آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!
اره .چون ایشون پسر بودن و اسم کوهین یعنی ملکه. اسمشوعوض کرد بعدش شد اشکان ..که تو چت باکس فحش های خیلی خیلی زشت و رکیکی دادن اخراج شدند
برای سوال دوم برای تایپک های بخوانید عکس بگذارید ..اول. تو صفحه گوگل سرچ کنید اپالود عکس. بعدش عکس. رو پالود میکنی. گزینه لینک مستقیم برای انجمن کپی میکنی. میزاری اینجا اقرارش میدی ارسال پرکنی عکس میاد
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!
آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!
چه زیبا خالقی دارم
دلم گرم است می دانم
که فردا باز خورشیدی
میان آسمان ، چون نور می آید
شبی می خواندم .... با مهر
سحر می راندم ..... با ناز
چه بخشنده خدای عاشقی دارم
که می خواند مرا ، با آنکه میداند
گنه کارم
اگر رخ بر بتابانم
دوباره می نشید بر سر راهم
دلم را می رباید ، با طنین گرم و زیبایش
که در قاموس پاک کبریایی ، قهر نازیباست
چه زیبا عاشقی را دوست می دارم
دلم گرم است می دانم ، که می داند
بدونِ لطف او ، تنهای تنهایم
اگر گم کرده ام من راه و رسم بندگی ،
اما
دلم گرم است ، می دانم
خدای من ، خدایی خوب می داند
و می داند که سائل را نباید دست خالی راند
دلم گرم خداوندی ست
که با دستان من ، گندم برای یاکریم خانه می ریزد
و با دستان مادر کاسه آبی را، برای قمری تشنه
دلم گرم خداوند کریمِ خالق نوریست
که گر لایق بداند
روشنی بخشد ، به کرم کوچکی با نور
دلم گرم خداوند صبور و خالقِ صبریست
که شب ها می نشیند در کنارم
تا که بیند می رسد آن شب
که گویم عاشقش هستم؟
تنور دلتان گرم
☕خدا: بنده من نماز شب بخوان وآن یازده رکعت است
بنده: خدایا خسته ام! نمی توانم.
☕خدا:بنده من،دورکعت نمازشفع ویک رکعت نماز وتر بخوان.
بنده:خدایا خسته ام! برایم مشکل است نیمه شب بیدار شوم.
☕خدا: بنده من قبل از خواب این سه رکعت را بخوان.
بنده: خدایا سه رکعت زیاد است!
☕خدا: بنده من فقط یک رکعت نماز وتر بخوان.
بنده: خدایا امروز خیلی خسته ام! آیا راه دیگری ندارد؟
☕خدا: بنده من قبل از خواب وضو بگیرو رو به آسمان کن و بگو یا ا…
بنده: خدایا من در رختخواب هستم. اگر بلند شوم،خواب از سرم می پرد!
☕خدا: بنده من همان جاکه دراز کشیده ای،تیمم کن و بگو یا ا…
بنده: خدایا هوا سرد است! نمی توانم دستانم را از زیر پتو در بیاورم.
☕خدا: بنده من در دلت بگو یا ا… ما نماز شب برایت حساب می کنیم.
بنده اعتنایی نمی کند و می خوابد.
☕خدا: ملائکه من،ببینید آن قدر ساده گرفته ام،اما او خوابیده است.
چیزی به اذان صبح نمانده. او را بیدار کنید. دلم برایش تنگ شده است. امشب با من حرف نزده.
ملائکه: خداوندا دوباره او را بیدار کردیم،اما باز خوابید.
☕خدا: ملائکه من در گوشش بگویید پروردگارت منتظر توست.
ملائکه: پرورگارا باز هم بیدار نمی شود.
☕خدا: اذان صبح را می گویند. هنگام طلوع آفتاب است.
ای بنده من بیدار شو. نماز صبحت قضا می شود.
ملائکه: خداوندا نمی خواهی با او قهر کنی؟
☕خدا: او جز من کسی را ندارد... شاید توبه کرد…
بنده من،تو هنگامی که به نماز می ایستی،
من آنچنان گوش فرا می دهم که انگار همین یک بنده را دارمو
تو چنان غافلی که گویا صدها خدا داری.
آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!
آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!
مهستی
...!
آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!
آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!
راست گفتی سهراب...
من هـــــم در تردیدم،،،
من در این عرصه آغشــته به بغض
لبـــــــ خنــــــدان دیدم
چشــــــم گریان دیدم
گریه کـردم امـــا.........
بارها خندیـــــــدم!!!
رمز بـــــیداری را،
پشتـــــ بی خوابــــی این ثانیه ها فهمیدم
تو به آمــار زمــــین "مـشکوکـــــی"
من به دلـــــــــهای زمین....
...!
دوستان یه مشکلی برام تو پروفیلم پیش اومده وقتی میزنم که پست های خودمو بیاره چیزی نمیاره چکار کنم مثل قبل شه مشکلش از کجاس ؟
آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!
آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!
کی بیداره؟!
کسی نیست؟!؟
من برم لالا فعلا..
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
یسوال میپرسم راستشو بگو
آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!
آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!
بپرس
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
ار من خاص میپرسم میشه بگی دلیل اصلی مشکلت چیه تو نوشته های خاصت میگی و یکم مبهمه؟واینکه اسمتون چیه ؟ الان میگی اینکه دوتا شد ولی بهم وصله اگه قول دادی پ ج بده ...؟؟؟
آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!
آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!
اسمم لیلاست...دلیل اصلی مشکلات من به چهارسالگیم برمیگرده...یک شب که از خواب بیدار شدم اتفاق بدی برام افتاده بود من این رو میدونستم اما ضربه ی شوکی که به من وارد شده بود باعث شد اون حادثه رو فراموش کنم یه جورایی حافظم رو از دست دادم...بعد اون خوابیدم از خواب که بیدار شده بودم اون حادثه رو به کل فراموش کردم فقط میدونستم اتفاق بدی بود...از اون شب به بعد خیلی وقتا تو تنهاییم گریه میکردم...خلوت میکردم...دلیل گریمو نمیدونستم...ولی تو راهرو مینشستم و گریه میکردم...من آخرین دختر بودم و خیلی ها از به دنیا آمدنم ناراحت شدند و متاسفانه به بهانه ی اینکه نباید لوس شم منو به حال خودم رها کردند البته به جز از لحاظ مادی
ممنون از پاسخگویی وصداقتت لیلا جان.متاسفم بخاطر گذشته ات ولی میشه دوباره سازیش کرد اگه بخای فقط حرف بزنی باید تو همون تنهایی بشینی ولی وقتی به حرفتم عمل کردی اونوقتت دیگه هیچ چیز مهم نیست مهم خودتتی که میخای به اونچه که میخای برسی بدون گذشته چون تو حال هستی .
آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!
آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!
بازم که تو پیدات شد مگه نرفتی که دیگه برنگردی
آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!
آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!
بهش میگم نمیگم بد هان...شاید از من شایسته تر و بهتر باشی...خدا میدونه...ولی من منتظرت نبودم...حقیقتش تو برمیگشتی یا نمیگشتی از همون اول بخشیده بودمت...حالام برو دیرت نشه اونور یکی چشم به راهته
از خدا
از روزگار
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
"حضرت یوسف با اینکه میدانست همه ی درها بسته است به سمت درای بسته دوید و درها به خواست خدا باز شدند"خیلی جاها فکر میکنین خدا مقصره اما اینجوری نیست...من مادر بچه م باشم...قبول دارم که خدا بچه رو به من داده ولی اختیار بد و خوب بودنمو به خودم داده من اگه مادر بدی برای بچه باشم مسولم خدا بچه رو به من داده اما من رو به بدی مجبور نکرده تازه به خوب بودن تشویقم کرده...
چرا خدااااا؟
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
ببینید عوضش بچه ی من هم میتونه با من خوب یا بد باشه رفتار اون هم اختیاریه...خدا من رو موظف کرده من باهاش خوب باشم ولی من باهاش بد رفتار میکنم خوب اون هم اختیار خوب یا بد بودن رفتارشو با من داره
اما گناهش چیه ک باید همچین مادری راتحمل کنه
اون بچه از مادرش الگو میگیره وقتی تو بدی را بهش آموزش میدی اون بچه خوبی را از کجا بینه و یاد بگیره
از خودم
آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!
آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!
نه موافق نیستم...من بدم ولی مربیش خوبه....باباش خوبه....حداقل اطرافش یه آدم خوب پیدا میشه اما اون هم اختیار رفتارشو داره...اون مادر بدش رو تحمل میکنه ولی باهاش مقابله به مثل میکنه پس یه جاهایی اون هم مقصر میشه و از حالت بی گناهیش بیرون میاد...بعضی چیزا حکمته...حکمت یعنی اینکه دلیل محکمی داره که باید روشون تحقیق کنی
اما من عقلم به حکمت خدا نمیرسه پس ازش دلم پره
خوب خدا جزء گزینه ها بود
سلام.فرق ادم و شیطون تو همینه.شیطان عدالتشو زیر سوال برد
گفت خدایا تو ب من ظلم کردی.جلو پیشرفت منو گرفتی
این گلایه کردنا از خدا شاید معنیش عدالتشو زیر سوال بردن باشه.
یخورده ب خودمون هم فک کنیم شاید شرایط سخت و خیلی بسته باشه ولی راه خودشو میتونه داشته باشه
بنظرم مشکلات فاطمه با اینکه واقعن غیر قابل تحمله و خیلی سخته اگه خودش یخورده جسارت داشته باشه میتونه یخورده وضعو بهتر کنه(تا جاییکه من متوجه اش شدم.)
منم وضعیتم مشابه فاطمه اس.حتی شاید بدتر!!!!
مثلا امروز یه جلسه بود با استادم و پیشنهادای همکاری فوق العاده ایی داشتم.
طوری که یکی از بچه ها که خیلیم با تجربه اس میگفت این واقعا رویای ما بوده!
اما من چه امیدی میتونم داشته باشم!?
حتی نمیتونم بشینم و کامل راجبش با خانوادم صحبت کنم!
با کلی اعصابم داغون بشه تا توجیهشون کنم بعد حالا ببینم میزارن یا نه! که اونم احتمالا نتیجه منفی باشه!
هم دلم یه عالمه اون شرایطو میخواد هم یهویی ته دلم خالی میشه که بی فایده اس!
با این وضعیت من بجایی نمیرسم!!
جوری میشه که بعضی وقتا از اینکه اسممو صدا میزنن کلی عصبی میشم! در عین حال هم مظلوم و برام دوست داشتنی ان!!!
بین خودم و ارزوهام گیر کردم.
فقط امیدم بخداس.مطمعنم کمکم میده.مطمعنممممم.
نمونه کمکشو هم امروز دیدم
زمانی دیگران را قضاوت کنید ک باکفش اونا راه رفته باشین
هه چقد ازبیرون همچی راحت قابل حله و اما وقتی جای دیگران قرار بگیرن کم میارن
شیطان بخاطره غرورش رونده شد
اما من غروری درمقابل خدا ندارم اما ی چرا بزرگ واسه زندگیم دارم ک کلافه ام کرده و باعقل ناقصم درکش نمیکنم و از خدا جواب میخوام
از دست بنده اش شاکی نیستم چون آدمها جایزالخطا هستن اما از خدا شاکیم ک چرا تنهام گذاشته تو میون اینهمه سردرگمی ها.
هیچ برگی بدون اذن خدا به زمین نمی افته
فاطمه من قضاوت نکردم.فقط یه پیشنهاد دادم گفتم بنا ب شرایطت اگه حرفتو بزنی شاید موفقتر باشی
اما موافقم.
شرایط سخته. و از بیرون راحتتر بنظر میاد.
کلن ادما نسبت ب کار دیگران عاقلترن!!!!
سلام.
خوبین؟
بچه ها میخوام با دوستم ب شرکتی که تازگیا راه انداخته(یه شرکت کوچیک )
بریم سر بزنیم.
بنظرم چون دفعه اولمه دارم میرم و اونم این کارو تازه راه انداخته درست نباشه دست خالی برم!!!
نظر شما چیه؟!؟
چی با خودم بگیرم ببرم؟!!!!!؟
کمک لطفا
در حال حاضر 12 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 12 مهمان ها)