صفحه 2 از 9 1234 ...
نمایش نتایج: از 51 به 100 از 427

موضوع: از هر دری سخنی ...

31658
  1. بالا | پست 51

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    یک سخنران مشهور سمینارش را با در دست گرفتن بیست دلار اسکناس شروع کرد.


    او پرسید: “چه کسی این بیست دلار را می‌خواهد؟[replacer_a]


    دست‌ها بالا رفت. او گفت: “من این بیست دلار را به یکی از شما می‌دهم. اما اول اجازه دهید کاری انجام دهم.”


    او اسکناس‌ها را مچاله کرد و پرسید: “چه کسی هنوز این‌ها را می‌خواهد؟”
    باز هم دست‌ها بالا بودند.

    او جواب داد: “خُب، اگر این کار را کنم چه؟”


    او پول‌ها را روی زمین انداخت و با کفش‌هایش آنها را لگد کرد، بعد آنها را برداشت و گفت: “مچاله و کثیف هستند حالا چه کسی آنها را می‌خواهد؟[replacer_a]

    بازهم دست‌ها بالا بودند!


    سپس گفت:
    “هیچ اهمیتی ندارد که من با پول‌ها چه کردم، شما هنوز هم آن‌ها را می‌خواستید. چون ارزشش کم نشد و هنوز هم بیست دلار می‌ارزید."


    اوقات زیادی ما در زندگی رها می‌شویم، مچاله می‌شویم، و با تصمیم‌هایی که می‌گیریم و حوادثی که به سراغ ما می‌آیند آلوده می‌شویم.

    و ما فکر می‌کنیم که بی‌ارزش شده‌ایم!


    اما هیچ اهمیتی ندارد که چه چیزی اتفاق افتاده یا چه چیزی اتفاق خواهد افتاد…


    شما هرگز [replacer_a] خود را از دست نمی‌دهید.

    شما هنوز برای کسانی که شما را دوست دارند بسیار ارزشمند هستید..
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  2. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 52

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3881
    نوشته ها
    187
    تشکـر
    171
    تشکر شده 212 بار در 124 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : از هر دری سخنی ...


  4. 2 کاربران زیر از nasimi بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 53

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    این دانشمندان چطوری به این نتیجه رسیدن كه [replacer_a] طول عمر رو زیاد میكنه؟

    خرگوش كه همیشه جنب و جوش داره دو سال عمر میكنه و لاك پشت كه ورزش نمیكنه 300-400 سال عمر میكنه!
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  6. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 54

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    مردی گربه ای داشت و هر روز پاره ای گوشت به او می داد.

    روزی آن گربه را در خانه ای بگرفتند و بکشتند, پوستش را پُر از کاه کردند و بر در کبوتر خانه ای بیاویختند.

    روزی مرد بدان طرف گذری میکرد. گربه خود را دید بدان حالت آویخته گفت:

    اگر بدان قدر گوشت که به وی میرسید قناعت میکرد, این بلا به وی نیامدی اما چون به دام طمع بماند, جانش از دست بداد ....



    کیمیائی تو را بیاموزم
    که در اکسیر و در صناعت نیست ...
    رو قناعت گزین که در عالم
    هیچ گنجی به از قناعت نیست...
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  8. 2 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 55

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    ﻣﯿﺪﻭﻧﯿﺪ ﺍﻭﻥ ﺯﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺑﺎﺭ ﻋﺒﺎﺭﺕ 'ﻫﻤﻪ ﻣﺮﺩﺍ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻫﻢ ﻫﺴﺘﻨﺪ' ﺭﻭ ﺑﮑﺎﺭ ﺑﺮﺩ ﯾﻪ ﺯﻥ ﭼﯿﻨﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺭﻭ ﺗﻮ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﮔﻢﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ?

    ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﺴﺘﯿﺪ ﮐﻪ ﺑﺰﺑﺰﻩ ﻗﻨﺪﯼ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺑﺰ ﺩﯾﺎﺑﺘﯽ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺍﺳﺖ !


    ﺍﯾﺎ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯿﺪﻗﻠﻘﻠﮏ ﺩﺍﺩﻥ ﻓﺮﺩ ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ ﺍﺳﻬﺎﻝ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺷﻮﺧﯽ ﺑﺎ ﺍﺳﻠﺤﻪ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﺖ ﺭﮔﺒﺎﺭ ﺍﺳﺖ


    ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ...ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﺍ ﺁﺩﻡ ﺟﺮﺃﺕ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﺩﺭﺩ ﺩﻝ ﮐﻨﻪ، ﯾﺎﺭﻭ ﺗﺎ ﺛﺎﺑﺖ ﻧﮑﻨﻪ ﺍﺯﺕ ﺑﺪﺑﺨﺖ ﺗﺮﻩ ﻭﻟﺖ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻪ


    ﺁﯾﺎ ﺷﻤﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﺴﺘﯿﺪ ﻣﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﮐﺸﻮﺭﯼ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﻣﻨﺸﯽ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﻭ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺩﮐﺘﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﺩﻡ ﻣﯿﮕﺮﻩ


    ﺁﯾﺎ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯿﺪ ﺩﮐﻤﻪ ﺁﺳﺎﻧﺴﻮﺭﻭ ﻫﺮ ﭼﯽ ﻫﻢ ﭘﺸﺖ ﻫﻢ ﺗﻨﺪ ﺗﻨﺪ ﺑﺰﻧﯽ ﺁﺳﺎﻧﺴﻮﺭ ﺯﻭﺩﺗﺮ ﻧﻤﯿﺎﺩ


    ﺍﯾﺮﺍﻧﯽِ ﻋﺰﻳﺰ ! ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﺴﺘﯿﺪ : ﺩﺭ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻣﺮﯾﺾ ﺭﺍ ( ﺑﯿﺪﺍﺭ ) ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﻗﺮﺹ ﺧﻮﺍﺑﺸﻮ ﺑﺨﻮﺭﻩ !


    ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﺴﺘﯿﺪ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺭﺩ ﺷﺪﻥ ﺍﺯ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﯾﮏ ﻃﺮﻓﻪ ﺍﮔﺮ ﺩﻭ ﻃﺮﻑ ﺭﺍ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﮑﻨﯿﺪ ﻣﯿﻤﯿﺮﯾﺪ !


    ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ ﺗﻤﺎﻡ ﺑﺎﻧﻜﻬﺎﯼ ﺧﺼﻮﺻﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ، ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﺑﺎﻧﻚ ﺧﺼﻮﺻﯽﺍﯾﺮﺍﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ؟ !
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  10. 2 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 56

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3562
    نوشته ها
    205
    تشکـر
    213
    تشکر شده 208 بار در 106 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    وقتي که وفا قصه برف به تابستان است و محبت گل نايابيست .به چه کسي بايد گفت: با تو خوشبخت ترين انسانم!؟

  12. 2 کاربران زیر از yass بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 57

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    تو باید بیاموزی قبل از این‌که از دیگران انتظار دریافت [replacer_a]و [replacer_a]داشته باشی، ابتدا خودت به وجودت عشق بورزی.

    لحظه‌ای دقت کن و ببین این فکر تا چه حد با افکار معمول و متداول تو هماهنگ یا متفاوت است.

    به خودت یادآوری کن که می‌توانی عشق ت را انتخاب کنی و می‌توانی تصمیم‌گیری که افکار روزمره‌ات را با افکار مثبت جایگزین سازی.
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  14. 3 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 58

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3881
    نوشته ها
    187
    تشکـر
    171
    تشکر شده 212 بار در 124 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    ﻣﺎ ﺁﺩﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﻋﺎﺷﻖ ﻣﯿﺸﯿﻢ

    ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎ ﻋﺸﻘﻤﻮﻥ ﻟﺬﺕ ﺑﺒﺮﯾﻢ ,


    ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﻧﺒﻮﺩﻧﺶ ﺩﺍﻏﻮﻧﻤﻮﻥ ﻣﯿﮑﻨﻪ ..!


    ﺷﮑﺎﮐﻤﻮﻥ ﻣﯿﮑﻨﻪ ؛


    ﺑﺪ ﺩﻝ ﻣﯿﺸﯿﻢ


    ﺑﺪ ﺧُﻠﻘﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ


    ﺩﻋﻮﺍ ﻣﯿﺸﻪ ؛


    ﺑﯽ ﺍﺣﺘﺮﺍﻣﯽ ﻣﯿﺸﻪ


    ﻗﻬﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ ﻭ ﺳﺮﺩ ﻭ ﺳﺮﺩﺗﺮ ﻣﯿﺸﯿﻢ …


    ﺍﯾﻨﺎ ﻫﻤﺶ ﺑﺨﺎﻃﺮِ ﺗﺮﺱِ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻧﻪ ﻫﺎﺍﺍ…



  16. 3 کاربران زیر از nasimi بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 59

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    نقل قول نوشته اصلی توسط nasimi نمایش پست ها
    ﻣﺎ ﺁﺩﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﻋﺎﺷﻖ ﻣﯿﺸﯿﻢ

    ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎ ﻋﺸﻘﻤﻮﻥ ﻟﺬﺕ ﺑﺒﺮﯾﻢ ,


    ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﻧﺒﻮﺩﻧﺶ ﺩﺍﻏﻮﻧﻤﻮﻥ ﻣﯿﮑﻨﻪ ..!


    ﺷﮑﺎﮐﻤﻮﻥ ﻣﯿﮑﻨﻪ ؛


    ﺑﺪ ﺩﻝ ﻣﯿﺸﯿﻢ


    ﺑﺪ ﺧُﻠﻘﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ


    ﺩﻋﻮﺍ ﻣﯿﺸﻪ ؛


    ﺑﯽ ﺍﺣﺘﺮﺍﻣﯽ ﻣﯿﺸﻪ


    ﻗﻬﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ ﻭ ﺳﺮﺩ ﻭ ﺳﺮﺩﺗﺮ ﻣﯿﺸﯿﻢ …


    ﺍﯾﻨﺎ ﻫﻤﺶ ﺑﺨﺎﻃﺮِ ﺗﺮﺱِ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻧﻪ ﻫﺎﺍﺍ…


    ایول به این پست زیباتون
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  18. 2 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  19. بالا | پست 60

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3881
    نوشته ها
    187
    تشکـر
    171
    تشکر شده 212 بار در 124 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    مرسی

  20. 2 کاربران زیر از nasimi بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  21. بالا | پست 61

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    چرا ﻣﻦ ﺷﮑﺴﺖ [replacer_a] ﻧﻤﯿﺨﻮﺭﻡ؟

    ﻓﮏ ﮐﻨﻢ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺷﮑﺴﺖ عشقیه ﻣﻨﻮ ﺧﻮﺭﺩﯾﻦ ﻋﺸﻘﯽ

    ﺩﯾﮕﻪ ﺑﻪ ﺷﮑﺴﺖ ﻋﺸﻘﯽ آﺩﻡ ﻫﻢ ﺭﺣﻢ ﻧﻤﯿﮑﻨﻦ، ﻭﺍﻗﻌﺎ که !
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  22. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  23. بالا | پست 62

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    ﺁﻣﺪﯼ، [replacer_a] ﻭ ﻣﺎﺗﻢ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻏﻢ ﺁﻣﺪ
    ﺧﻨﺪﻩ ﻭ ﮔﺮﯾﻪﯼ ﺗﻮﺍَﻡ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻏﻢ ﺁﻣﺪ

    ﺁﻣﺪﯼ ﻣﺜﻞ ﻫﻤﺎﻥ ﺳﺎﻝ ﻧﺒﻮﺩﯼ ﺩﯾﮕﺮ
    ﮐﯽ ﺭﺳﯿﺪﯼ ﮔُﻞ ﻣﻦ؟ ﮐﺎﻝ ﻧﺒﻮﺩﯼ ﺩﯾﮕﺮ

    ﺁﻣﺪﯼ « ﻧﻮ ﺷﺪﻩ » ﻫﺮﭼﻨﺪ ﮐﻬﻦﺗﺮ ﺷﺪﻩﺍﯼ
    ﺍﯼ ﻓﺪﺍﯼ ﻗﺪ ﻭ ﺑﺎﻻﯼ ﺗﻮ ... ﺯﻥﺗﺮ ﺷﺪﻩﺍﯼ!

    ﺷﯿﻄﻨﺖ ﺭﻓﺘﻪ ﻭ ﺍﻓﺴﻮﻧﮕﺮﯼ ﺁﻣﻮﺧﺘﻪﺍﯼ
    ﺧﻮﺍﻧﺪﻩﺍﯼ ﺷﻌﺮ ﻣﺮﺍ، ﺷﺎﻋﺮﯼ ﺁﻣﻮﺧﺘﻪﺍﯼ

    ﺟﺎﯼ ﺁﻥ ﭼﺸﻢﺷﺎﺩﯼ ﮐﻪ ﮔﻮﺭ ﭘﺪﺭِ ﺁﻫﻮ ﺑﻮﺩ
    ﻻﻧﻪﯼ ﻣﻀﻄﺮﺏِ ﻓﺎﺧﺘﻪﯾﯽ ﺗﺮﺳﻮ ﺑﻮﺩ

    ﺩﺧﺘﺮﯼ ﺭﻓﺖ ﮐﻪ ﺍﺧﻢ ﻭ ﻏﻀﺒﺶ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺑﻮﺩ
    ﺯﻧﯽ ﺁﻣﺪ ﮐﻪ ﻟﺐِ ﺧﻨﺪﻩﺯﻧﺶ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﺑﻮﺩ

    ﺩﺧﺘﺮﯼ ﺑﺴﺖ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﻭﯼ ﺩﺭﺧﺘﯽ، ﺗﺎﺑﯽ
    ﺯﻥ ﺳﺮﺍﺯﯾﺮ ﺷﺪ ﺍﺯ ﺳُﺮﺳُﺮﻩﯼ ﺑﯽﺗﺎﺑﯽ

    ﻗﻠﻌﻪﯼ ﺯﺧﻤﯽ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻓﺮﻭﺩﯼ ﺍﻧﮕﺎﺭ
    ﭘُﻞ ﺗﻦﺑﺎﺧﺘﻪ ﺩﺭ ﺑﺴﺘﺮ ﺭﻭﺩﯼ ﺍﻧﮕﺎﺭ

    ﮔُﻞِ ﭘﮋﻣﺮﺩﻩﯼ ﻧﺎﮐﺎﻡِ ﻗﺮﺍﺭﯼ ﺷﺎﯾﺪ
    ﺩﺳﺖِ ﺁﺷﻔﺘﻪﯼ ﻣﺴﺘﯽ ﺑﻪ ﻗﻤﺎﺭﯼ ﺷﺎﯾﺪ

    ﺑﻨﺸﯿﻦ ﺍﺯ ﻣﻦِ ﺑﯽﺣﻮﺻﻠﻪ ﺷﻌﺮﯼ ﺑﺸﻨﻮ
    ﻗﺪﺭِ ﯾﮏ ، ﺍﺯ ﺁﻥ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺷﻌﺮﯼ ﺑﺸﻨﻮ

    ﺑﻌﺪِ ﺗﻮ ﺑﺮﮒ ﺯﻣﯿﻦ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺑﻪ ﻃﻮﻓﺎﻥ ﺯﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ
    ﯾﮏ ﺷﺐ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺁﻏﻮﺵ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺯﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ

    ﺩﻝ ﺑﻪ ﺩﺭﯾﺎ ﺯﺩ ﻭ ﻫﯽ ﻫﻤﺴﻔﺮِ ﺟﻮﻫﺎ ﺷﺪ
    ﺯﻧﮓ ﺑﯿﺪﺍﺭﯼ ﺍﻭ، ﺩﺳﺘﻪﯼ ﺟﺎﺭﻭﻫﺎ ﺷﺪ

    ﺁﻩ ﺩﯾﺮ ﺁﻣﺪﯼ ﺍﯼ ﺑﻐﺾ ﻓﺮﻭﺑُﺮﺩﻩﯼ ﻣﻦ !
    ﺁﻩ ﺩﯾﺮﺁﻣﺪﯼ ﺍﯼ ﺍﺷﮏِ ﺯﻣﯿﻦ ﺧﻮﺭﺩﻩﯼ ﻣﻦ !

    ﺳﺨﺖ ﻣﺎﻧﺪﻡ ﮐﻪ ﻋﺬﺍﺏ ﺗﻮ ﺯﻣﯿﻨﻢ ﻧﺰﻧﺪ
    ﺳﯿﻨﻪﺍﻡ ﺳﻨﮓ ﺷﻮﺩ ﻣﺜﻞ ﺗﻮ، ﺳﯿﻨﻢ ﻧﺰﻧﺪ

    ﺳﺨﺖ ﻣﺎﻧﺪﻡ ﮐﻪ ﻧﯿﺎﯾﯽ ﻭ ﺧﺮﺍﺑﻢ ﻧﮑﻨﯽ
    ﻗﺼّﻪ ﺧﻮﺍﻧﺪﻡ ﻧﺰﺩﻡ ﭘﻠﮏ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﺑﻢ ﻧﮑﻨﯽ

    ﭘﻠّﻪﻫﺎ ﺑﺎ ﮐﻒ ﭘﺎﯼ ﺗﻮ ﻟﺤﻈﻪ ﻧﮑﻨﺪ
    ﺩﺭِ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﭘﺎﺷﻨﻪ ﻋﺎﺩﺕ ﻧﮑﻨﺪ

    ﺭﻓﺘﯽ ﻭ ﺩﻭﺭ ﺷﺪﯼ، ﺍﯾﻦﻫﻤﻪ ﺩﯾﺮﻡ ﮐﺮﺩﯼ
    ﻣﻮ ﺑﻪ ﻣﻮ، ﺭﻭﺑﻪﺭﻭﯼ ﺁﯾﻨﻪ ﭘﯿﺮﻡ ﮐﺮﺩﯼ

    ﮔﯿﺮﻡ ﺍﯾﻦم ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺩﻭ ﻗﺪﻡ ﺭﺩ ﺑﮑﻨﯿﻢ
    ﺁﻩ ! ﺑﺎ ﻋُﻤﺮِ ﻫﺪﺭ ﺭﻓﺘﻪ ﭼﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﮑﻨﯿﻢ

    ﻣﺤﺒّﺖ ﺩﻭﺭﻡ ! ﻓﻘﻂ ﺁﻥ ﺧﺎﻃﺮﻩﻫﺎ ﺳﻬﻢ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ
    ﺑﺴﺘﻪ ﺩﺭﻫﺎ ﻭ ﻫﻤﯿﻦ ﭘﻨﺠﺮﻩﻫﺎ ﺳﻬﻢ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ

    ﺩﺭ ﻫﻤﯿﻦ ﺷﻌﺮ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻢ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺟﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﺍﺩ
    ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﭘﻨﺠﺮﻩﻫﺎ ﺩﺳﺖ ﺗﮑﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﺍﺩ ...
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  24. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  25. بالا | پست 63

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    ملک الموت بر اهلِ دلی رسید . او را گفت: تو کیستی[replacer_a]

    ملک الموت پاسخ داد: من از بین برنده ی لذاتم و جداکننده ی جفت ها.

    ؟ گفت زاهد

    ای جوانمرد چرا از خود خصلت های بد نشان می دهی و از صفت های نیک چیزی نمی گویی ؟

    ملک الموت گفت: آن چیست؟

    زاهد گفت:

    تو رساننده ی دوستی به دوست :
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  26. 2 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  27. بالا | پست 64

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    10366006_10201148719279445_4599223576427903721_n.jpg

    درسی از عرفا


    تو در [replacer_a]فتوت کم از درخت مباش

    که سنگ میزنندش و او مقام میریزد
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  28. 2 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  29. بالا | پست 65

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3829
    نوشته ها
    1,254
    تشکـر
    954
    تشکر شده 1,186 بار در 691 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    ما خودمان را گول می‌زنیم و تصور می‌كنیم كسانی را كه [replacer_a] داریم با دیگران فرق دارند[replacer_a]!

  30. کاربران زیر از mahsa42 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  31. بالا | پست 66

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3829
    نوشته ها
    1,254
    تشکـر
    954
    تشکر شده 1,186 بار در 691 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    می ترسم از بعضی آدمها [replacer_a]

    آدمهایی که امروز دوستت دارند وفردا بدون هیچ توضیحی رهایت می کنند...

    آدمهایی که امروز پای درد و دلت می نشینند و فردا بیرحمانه قضاوت می کنند. . .

    آدمهایی که امروزلبخندشان رامی بینی و فرداخشم و قهرشان. . .

    آدمهایی که امروز . . . محبتت هستند و فردا طلبکارمحبتت...

    آدمهایی که امروز باتعریف هایشان تو رابه عرش می برند و فرداسخت بر زمینت می زنند. ..

    آدمهایی که مدام رنگ عوض می کنند

    امروز سفیدند فردا خاکستری پس فردا سیاهقدرشناسآدمهایی که فقط ظاهرا آدمند. . .

    چیزی هستند شبیه مداد رنگی های دوران بچگی مان !

    هرچه که بخواهند می کشند. . .

    هر رنگ که بخواهند می زنند...

    زندگی با این . . . ها سخت است سخت...

  32. 2 کاربران زیر از mahsa42 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  33. بالا | پست 67

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3829
    نوشته ها
    1,254
    تشکـر
    954
    تشکر شده 1,186 بار در 691 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    آیا میدانید ...

    با حذف جمله خب دیگه چه خبر از زبان پارسی
    ارزش سهام مخابرات با کاهش ۸۰ درصدی مواجه میشود !!


  34. 2 کاربران زیر از mahsa42 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  35. بالا | پست 68

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3829
    نوشته ها
    1,254
    تشکـر
    954
    تشکر شده 1,186 بار در 691 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    10337762_702635523134436_5806861285345164291_n.jpg

    گفتم ای فال فروش ، لای این بسته فال

    “مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید هم داری ؟

    گفت : اگر بود کسی فال فروشی میکرد ؟

  36. کاربران زیر از mahsa42 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  37. بالا | پست 69

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3881
    نوشته ها
    187
    تشکـر
    171
    تشکر شده 212 بار در 124 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    می گویند :عشق آن است که به او نرسی !
    و من می دانم چرا ؟!
    زی..
    می گویند :عشق آن است که به او نرسی !
    و من می دانم چرا ؟!
    زیرا در روزگار من.........
    کسی نیست که زنانه عاشق شود ،
    و مردانه بایستد...

    ویرایش توسط nasimi : 06-10-2014 در ساعت 06:56 PM

  38. 2 کاربران زیر از nasimi بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  39. بالا | پست 70

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3881
    نوشته ها
    187
    تشکـر
    171
    تشکر شده 212 بار در 124 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﻧﺒﺨﺸﯿﺪ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ،

    ﮐﻪ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺨﺸﯿﺪﯼ ﻭ ﻧﻔﻬﻤــــﯿﺪ ،

    ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺑﺨﺸﺶ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ !

    ﮔﺎﻫﯽ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺻﺒـــﺮ ﮐﺮﺩ ...

    ﺑﺎﯾﺪ ﺭﻫﺎ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ ﺗﺎ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ ،

    ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﺎﻧﺪﯼ ، ﺭﻓﺘﻦ ﺭﺍ ﺑﻠﺪ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﯼ !

    ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺮ ﺳﺮﮐﺎﺭﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ،

    ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯿﺪﻫﯽ ،

    ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻨﺖ ﮔﺬﺍﺷﺖ ...


    ﺗﺎ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﻢ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﻧﺪﺍﻧﻨــــﺪ ...

  40. 2 کاربران زیر از nasimi بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  41. بالا | پست 71

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3562
    نوشته ها
    205
    تشکـر
    213
    تشکر شده 208 بار در 106 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    نقل قول نوشته اصلی توسط farokh نمایش پست ها
    چرا ﻣﻦ ﺷﮑﺴﺖ [replacer_a] ﻧﻤﯿﺨﻮﺭﻡ؟

    ﻓﮏ ﮐﻨﻢ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺷﮑﺴﺖ عشقیه ﻣﻨﻮ ﺧﻮﺭﺩﯾﻦ ﻋﺸﻘﯽ

    ﺩﯾﮕﻪ ﺑﻪ ﺷﮑﺴﺖ ﻋﺸﻘﯽ آﺩﻡ ﻫﻢ ﺭﺣﻢ ﻧﻤﯿﮑﻨﻦ، ﻭﺍﻗﻌﺎ که !

  42. بالا | پست 72

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    10410320_750090278376154_8485030915736073478_n.jpg


    «گواهیِ فوت»
    این ترانه گواهیِ فوته، شاعرِ متن پیشِ رو مُرده
    بس‌که هِی خواب دیده بیداره، بس‌که رؤیاشو بالا آورده
    این شبیه دعای قبل از [replacer_a]، این شروعِ یه اختتامیه‌س
    شکلِ آژیرِ قرمزه حرفام، تف به تسلیم، تف به آتش‌بس

    ایدز داره فرشته‌ی الهام، تن واژه کزاز می‌گیره
    یه سگِ هار توی لپ تاپه، دستای شعرو گاز می‌گیره

    روی مغزم اسید پاشیدن، نفسای مسیح بو می‌ده
    دیگه هر حرفِ با پدر مادر، مزه ی شاشِ بازجو می‌ده

    تنها هورا کشیدن آزاده: هایل هیتلر! هیتلرِ قدیس!
    زنده باد اجتماعِ میلیونی! زنده باد کیک! زنده باد ساندیس!

    کانگوروها تو کیسه‌شون گرگه، مامِ [replacer_a] سزارین می‌شه
    سوسکا به ریش کافکا می‌خندن، دختری هفت ساله زن می‌شه

    من به زخمام دخیل می‌بندم، باورم نیست که زمین صافه
    مرده‌شورم نمی‌بره دیگه، پاپ بی‌خود خداشو می‌لافه

    آرزوهامو ارث می‌ذارم، واسه نسلی که شاملو خونده
    یه کلیسا نشون بده که تنِ صدتا گالیله رُ نسوزونده

    گول این چشم منجمد رُ نخور! دستای من هنوز هم مُشتن
    خوش خیالن اونا که فکر کردن با قپانی ترانه‌مو کشتن

    برای مرگِ اون که با لب‌خند کتکم می‌زنه عزادارم
    من هنوزم به مرگ مشکوکم، من هنوزم تو گور بیدارممرگ//

    *از مجموعه ترانه «رانندگی در مستی» / زخمه 2010
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  43. بالا | پست 73

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3881
    نوشته ها
    187
    تشکـر
    171
    تشکر شده 212 بار در 124 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : از هر دری سخنی ...



    اول ِ راه ، همه همراهند؛ به دنبال همراه “آخر” باش


  44. 4 کاربران زیر از nasimi بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  45. بالا | پست 74

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    گاندی خطاب به معشوقه اش :


    خوبِ من ، هنر در فاصله هاست ...
    زیاد نزدیک به هم می سوزیم و زیاد دور از هم یخ می زنیم .

    تو ، نباید آنکسی باشی که من میخواهم ، و من نباید آنکسی باشم که تو میخواهی .
    کسی که تو از من می خواهی بسازی یا کمبودهایت هستند یا آرزوهایت .
    من باید بهترین خودم باشم برای تو و تو باید بهترین خودت باشی و بشوی برای من [replacer_a]
    خوب ِ من ، هنرٍِِ [replacer_a] در پیوند تفاوت هاست و معجزه اش نادیده گرفتن کمبودها . . .
    زندگی ست دیگر[replacer_a]
    همیشه که همه رنگ‌هایش جور نیست ،

    همه سازهایش کوک نیست ،
    باید یاد گرفت با هر سازش رقصید ،
    حتی با ناکوک ترین ناکوکش،

    اصلا رنگ و رقص و ساز و کوکش را فراموش کن،
    حواست باشد به این روزهایی که دیگر برنمی گردد،
    به فرصت هایی که مثل باد می آیند و می روند و همیشگی نیستند ،

    به این سالها که به سرعت برق گذشتند،
    به جوانی که رفت،
    میانسالی که می رود،

    حواست باشد به کوتاهی [replacer_a]،
    به زمستانی که رفت ،
    بهاری که دارد تمام می شود کم کم،
    ریز ریز،
    آرام آرام،
    نم نمک...

    زندگی به همین آسانی می گذرد.
    ابرهای آسمان زندگی گاهی می بارد گاهی هم صاف است،
    بدون ابر بدون بارندگی.
    هر جور که باشی
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  46. 2 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  47. بالا | پست 75

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    ﭘﺴﺮ ﺑﭽﻪ ﺍﯼ ﭘﯿﺶ ﭘﺪﺭﺵ ﺍﻭﻣﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻦ ﺑﻢ ﺑﺪﻩ.

    ﺗﻮﭖ ﺑﺨﺮﻡ ﮔﻔﺖ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻓﻘﻂ ﯾﻪ ﺧﺮﻭﺳﯽ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﺮﻭ ﺑﻔﺮﻭﺷﺶ .

    ﭘﺴﺮﻩ ﺧﺮﻭﺳﻮ ﺑﺮﺩ ﮐﻪ ﺑﻔﺮﻭﺷﻪ ﻭﻟﯽ ﮐﺴﯽ ﻧﺨﺮﯾﺪ .

    ﺭﻑ ﺩﻡ ﺩﺭ ﯾﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﻭ ﺩﺭ ﺯﺩ ﯾﻪ ﺯﻥ ﻣﯿﺎﻧﺴﺎﻟﯽ ﺩﺭﻭ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ.

    ﭘﺴﺮﻩ : ﺧﺮﻭﺳﻮ ﻣﯿﺨﺮﯼ . ﺯﻥ ﮔﻒ ﻓﻌﻼ ﺑﯿﺎ ﺩﺍﺧﻞ .

    ﭘﺴﺮﻩﺭفت ﺩﺍﺧﻞ ﺗﺎ ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺧﺮﻭﺱ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﻨﻦ ﯾﮑﯽ ﺩﺭ ﺯﺩ .

    ﺯﻧﻪ ﮔﻔﺖ ﺷﻮﻫﺮ ﻣﻨﻪ ﺑﺮﻭ ﺗﻮ ﺯﯾﺮ ﺯﻣﯿﻦ ﻗﺎﯾﻢ ﺷﻮ.

    ﺩﺭﻭ ﮐﻪ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﺩﯾﺪ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﻧﯿﺲ ﺩﻭﺱ ﭘﺴﺮﺷﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﮔﺮﻡ ﺻﺤﺒﺖ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩﻥ ﮐﻪ ﺩﺭﻭ ﺯﺩﻥ .

    ﺯﻧﻪ ﮔﻔﺖ ﺷﻮﻫﺮﻣﻪ ﺑﺮﻭ ﺗﻮ ﺯﯾﺮ ﺯﻣﯿﻦ،ﻗﺎﯾﻢ ﺷﻮ .

    ﺯﯾﺮ ﺯﻣﯿﻦ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﺑﻮﺩ.

    ﭘﺴﺮﻩ ﺑﻪ ﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ ﺧﺮﻭﺱ ﻣﻨﻮ،ﻣﯿﺨﺮﯼ ﮔﻔﺖ ﺻﺪﺍﺗﻮ ﺑﯿﺎﺭ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﺎ ﺭﻭ ﻣﯿﺸﻨﻮﻥ .

    ﭘﺴﺮﻩ : ﻫﺮ ﺟﻮﺭ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﺍﻻﻥ ﺩﺍﺩ،ﻣﯿﺰﻧﻢ.

    ﻣﺮﺩ : ﺑﺎﺷﻪ،ﻗﺒﻮﻝ ﭼﻨﺪ؟

    ﭘﺴﺮﻩ : ﭘﻨﺠﺎﻩ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻦ

    ﻣﺮﺩ : ﻧﻤﯿﺨﺮﻡ ﮔﺮﻭﻧﻪ

    ﭘﺴﺮﻩ : ﺑﺎﺷﻪ ﺍﻻﻥ ﺩﺍﺩ ﻣﯿﺰﻧﻢ

    ﻣﺮﺩ : ﺑﺎﺷﻪ،ﺑﮕﯿﺮ ﺍﯾﻨﻢ ﭘﻮﻝ

    ﺑﻌﺪ ﭼﻨﺪ ﻟﺤﻈﻪ ﭘﺴﺮﻩ : ﺧﺮﻭﺳﻮ ﻣﯿﻔﺮﻭﺷﯽ

    ﻣﺮﺩ : ﭼﻨﺪ ﻣﯿﺨﺮﯼ

    ﭘﺴﺮﻩ : ﭘﻨﺞ ﺗﻮﻣﻦ

    ﻣﺮﺩ : ﺗﺎﺯﻩ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﻫﺰﺍﺭ ﺑﻢ ﻓﺮﻭﺧﺘﯽ

    ﭘﺴﺮﻩ :: ﻫﺮ ﺟﻮﺭ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﺩﺍﺩ ﻣﯿﺰﻧﻢ

    ﻣﺮﺩ : ﺑﺎﺷﻪ ﭘﻮﻟﻮ ﺑﺪﻩ

    ﺑﻌﺪ ﭼﻨﺪ ﻟﺤﻈﻪ، ﭘﺴﺮﻩ : ﺧﺮﻭﺳﻮ ﻣﯽ ﺧﺮﯼ؟

    ﻣﺮﺩ : ﭼﻘﺪ؟ ﭘﺴﺮﻩ : ﺻﺪ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻦ

    ﻣﺮﺩ : ﮔﺮﻭﻧﻪ. ﭘﺴﺮﻩ : ﺻﺪﺍﻣﻮ .....

    ﻣﺮﺩ : ﺑﺎﺷﻪ ﺍﯾﻨﻢ ﭘﻮﻟﺶ

    ﺑﻌﺪ ﭼﻨﺪ ﻟﺤﻈﻪ،: ﭘﺴﺮﻩ : ﺧﺮﻭﺳﻮ،ﻣﯿﻔﺮﻭﺷﯽ؟

    ﻣﺮﺩ : ﺑﮕﯿﺮ ﭘﻮﻝ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻡ ﻓﻘﻂ ﺩﺍﺩ ﻧﺰﻥ

    ﺑﻌﺪ ﺍﻭﻥ ﺯﻧﻪ ﺍﻭﻣﺪ ﮔﻒ،ﺑﯿﺎﯾﯿﺪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﺭﻓﺖ.

    ﭘﺴﺮﻩ ﺭﻓﺖ ﻫﻢ ﺗﻮﭖ ﺧﺮﯾﺪ ﻫﻢ ﺩﻭﭼﺮﺧﻪ.

    ﺧﺮﻭﺳﻢ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﺮﺩ ﺍﻭﻣﺪ ﺧﻮﻧﻪ ﺩﯾﺪ ﭼﺸﺎﯼ ﺑﺎﺑﺎﺵ ﻗﺮﻣﺰﻩ

    ﮔﻔﺖ : ﺑﺎﺑﺎ ﺧﺮﻭﺳﻮ ﻣﯿﺨﺮﯼ.

    ﭘﺪﺭﺵ : ﭘﺪﺭ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﺻﺪ ﻭ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﻫﺰﺍﺭ ﮐﺎﻓﯿﺖ ﻧﺒﻮﺩ ﺗﺎﺯﻩ ﺍﺯﻡ ﺑﺮﺩﯼ؟

    ﭘﺴﺮﻩ : ﻣﯿﺨﺮﯼ ﯾﺎ ﺑﻪ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﻣﯽ ﮔﻢ . . .
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  48. 2 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  49. بالا | پست 76

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3660
    نوشته ها
    171
    تشکـر
    135
    تشکر شده 167 بار در 99 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    به کسی اعتماد کن که بتواند سه چیز را در تو تشخیص دهد


    اندوه پنهان شده در لبخندت

    عشق پنهان شده در عصبانیتت


    و معنای حقیقی سکوتت را . . .

  50. 4 کاربران زیر از pegah64 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  51. بالا | پست 77

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    ccb3cdc9acc1.jpg
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  52. 2 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  53. بالا | پست 78

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    عشقی‌ که با یک [replacer_a] بوجود میاید


    با یک نگاه هم به [replacer_a]تبدیل می‌‌گردد


    طنابی که با دقت بافته شود اگر آویزان آن شوی


    تا به آخر سنگینی‌ ترا تحمل خواهد کرد
    عشقی‌ هم که با دید باز ایجاد میگردد در هر شرایطی ترا درک خواهد کرد
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  54. 2 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  55. بالا | پست 79

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    بهترین کار این است که مشکلاتتان را برای مردم تعریف نکنید.

    نیمی از آن‌ها علاقه‌ای به شنیدنش ندارند ...
    و
    نیمی دیگر هم از شنیدن آن خوشحال می‌شوند .
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  56. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  57. بالا | پست 80

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    بگذریم از [replacer_a] ای که با خوب و بدش گذشت

    دلم گذشته است به کسی که هنوز نیامده تا ترکم کند !
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  58. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  59. بالا | پست 81

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    ﭘﺸﺖ ﻓﺮﻣﻮﻥ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﯾﻪ ﻫﻮ ﻣﻮﺑﺎﯾﻠﻢ ﺯﻧﮓ ﺧﻮﺭﺩ
    ! ﺍﻟﻮ؟ ... ﺍﻟﻮ ... ؟ ﺑﻔﺮﻣﺎﯾﯿﺪ ... ﭼﺮﺍ ﺟﻮﺍﺏ ﻧﻤﯿﺪﯾﻦ ... ؟
    ! ... ﺟﻮﺍﺏ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﺩ
    ! ... ﻓﻘﻂ ﻓﻮﺕ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ
    : ...ﮔﻔﺘﻢ
    ،ﺍﮔﻪ ﺯﺷﺘﯽ ﯾﻪ ﻓﻮﺕ ﮐﻦ
    ! ... ﺍﮔﻪ ﺧﻮﺷﮕﻠﯽ ﺩﻭ ﺗﺎ
    ! ﺩﻭ ﺗﺎ ﻓﻮﺕ ﮐﺮﺩ
    : ...ﮔﻔﺘﻢ
    ،ﺍﮔﻪ ﺍﻫﻞ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ ﻧﯿﺴﺘﯽ ﯾﻪ ﻓﻮﺕ ﮐﻦ
    ! ... ﺍﮔﻪ ﻫﺴﺘﯽ ﺩﻭ ﺗﺎ
    ! ﺑﺎﺯﻡ ﺩﻭ ﺗﺎ ﻓﻮﺕ ﮐﺮﺩ
    ،ﻓﺮﺩﺍ ﻧﺎﻫﺎﺭ، ﺳﺎﻋﺖ ﺩﻭﺍﺯﺩﻩ، ﻧﺎﯾﺐ ﻭﺯﺭﺍ
    ،ﺍﮔﻪ ﻧﻪ ﯾﻪ ﻓﻮﺕ
    ! ... ﺍﮔﻪ ﺁﺭﻩ ﺩﻭ ﻓﻮﺕ
    ! ... ﺑﺎﺯﻡ ﺩﻭ ﺗﺎ ﻓﻮﺕ ﮐﺮﺩ

    """""""""""""""
    ! ﻓﺮﺩﺍ ﺻﺒﺢ ﺩﺭ ﭘﻮﺳﺖ ﺧﻮﺩﻡ ﻧﻤﯽ ﮔﻨﺠﯿﺪﻡ
    ...!ﻫﻤﻪ ﻓﮑﺮ ﻭ ﺫﮐﺮﻡ ﻗﺮﺍﺭ ﻧﺎﻫﺎﺭﻡ ﺑﻮﺩ
    ،ﺑﺎ ﺍﺷﺘﯿﺎﻕ ﺩﻭﺵ ﮔﺮﻓﺘﻢ
    ،ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺍﺩﻭﮐﻠﻨﻢ ﺭﻭ ﺯﺩﻡ
    ، ... ﻭ ﺷﯿﮏ ﺗﺮﯾﻦ ﻟﺒﺎﺳﻤﻮ ﭘﻮﺷﯿﺪﻡ
    : ... ﺍﺯ ﺧﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻣﯽ ﺭﻓﺘﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ
    ﺯﻧﻢ ﺻﺪﺍﻡ ﮐﺮﺩ
    ﻋﺰﯾﺰﻡ ﻧﺎﻫﺎﺭ ﻣﯽ ﺁﯼ ﺧﻮﻧﻪ؟
    ،ﻧﻪ ﻋﺰﯾﺰﻡ
    ! ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻧﺎﻫﺎﺭ ﯾﻪ ﺟﻠﺴﻪ ﻣﻬﻢ ﺑﺎ ﻫﯿﺌﺖ ﻣﺪﯾﺮﻩ ﺩﺍﺭﯾﻢ
    : ... ﺯﻧﻢ ﮔﻔﺖ
    ،ﺍﮔﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﯼ
    ﮔﺮﺩﻧﺘﻮ ﺑﺸﮑﻨﻢ ﯾﻪ ﻓﻮﺕ ﮐﻦ
    ...!!! ﺍﮔﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﯼ
    ﭘﺎﺗﻮ ﻗﻠﻢ ﮐﻨﻢ، ﺩﻭﺗﺎ
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  60. 2 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  61. بالا | پست 82

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    بدترین کاری که یک نارفیق میتونه باهات انجام بده اینه که : بجای [replacer_a] ، چاهنمایی کنه ...راهنمایی
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  62. 2 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  63. بالا | پست 83

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    تمام اجزا هستی‌ مثل هم عمل میکنند


    آب اگر نجنبد می‌‌گندد


    [replacer_a] هم اگر تلاش نکند بیهوده و باطل میشود


    هر ذره هستی‌ در مقابل ما می‌‌خواهد چیزی بما بگوید


    خانه‌ای که سست بنیان شود فرو خواهد ریخت


    تو زیر بنای زندگی‌ خودرا از خانه‌ای که سالیان دراز بر جای خود ایستاده تقلید کن


    درختی که در مقابل طوفان استوار ایستاده ریشه‌های خودرا در زمین سخت به سختی‌ دوانده


    اگر میخواهی‌ در طوفان زندگی‌ استوار بایستی به درخت ایستاده نگاه کن


    زمین سست هنوز از نوشیدن آب فارغ نگردیده [replacer_a] است زمین سخت ماه‌ها بی‌ آب تشنه نمیگردد
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  64. 2 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  65. بالا | پست 84

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    هیچکس بعد هیچکس نمرده

    ولی

    خیلیا بعد خیلیا ، دیگه زندگی نکردن . . .
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  66. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  67. بالا | پست 85

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    10440852_1498975706983172_8119617397621593256_n.jpg
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  68. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  69. بالا | پست 86

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﯾﮑﯽ ﺭﺍ

    ﺑﺎ ﻫﻤـﻪ ﻭﺟﻮﺩﺕ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ

    ﯾﮏ ﺗـﮑّﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭ

    ﺑﺮﺍﯼِ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﮐَﺲ ﺭﺍ

    ﺑﻪ ﺟﺰ ﺧﻮﺩﺕ ﻧﺪﺍﺭﯼ ...

    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  70. 2 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  71. بالا | پست 87

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    دیشب یه پشه نیشم زد، پاشدم دنبالش كردم.

    بالاخره گوشه اطاق خفتش كردم، اومدم بكشمش یهوگفت : بابا !


    راست میگفت، من باباش بودم. آخه خون من تورگاش بود ! تا صبح تو بغل هم گریه كردیم
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  72. 3 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  73. بالا | پست 88

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    شماره عضویت
    3033
    نوشته ها
    1,622
    تشکـر
    1,448
    تشکر شده 2,948 بار در 1,084 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    یاد بگیر ، قدر هر چیزی را که داری بدانی
    قبل از آنکه روزگار به تو یادآوری کند که
    می بایست قدر چیزی را که داشتی، میدانستی !!!

  74. 3 کاربران زیر از farimah بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  75. بالا | پست 89

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2013
    شماره عضویت
    1338
    نوشته ها
    1,720
    تشکـر
    315
    تشکر شده 1,186 بار در 704 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    نقل قول نوشته اصلی توسط farimah نمایش پست ها
    یاد بگیر ، قدر هر چیزی را که داری بدانی
    قبل از آنکه روزگار به تو یادآوری کند که
    می بایست قدر چیزی را که داشتی، میدانستی !!!
    دقیقا ...
    هنوز شما نرفتی

  76. کاربران زیر از a بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  77. بالا | پست 90

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    دلم گرفته [replacer_a] تو دلگشایی کن


    من آمدم به امیدت تو هم خدایی کن


    به بوی دلکش زلفت که این گره بگشای


    دل گرفته ی ما بین و دلگشایی کن


    دلی چو [replacer_a]دارم نهاده بر سر دست


    ببین به گوشه ی چشمی و خودنمایی کن
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  78. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  79. بالا | پست 91

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3881
    نوشته ها
    187
    تشکـر
    171
    تشکر شده 212 بار در 124 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    نقل قول نوشته اصلی توسط farokh نمایش پست ها
    دیشب یه پشه نیشم زد، پاشدم دنبالش كردم.

    بالاخره گوشه اطاق خفتش كردم، اومدم بكشمش یهوگفت : بابا !


    راست میگفت، من باباش بودم. آخه خون من تورگاش بود ! تا صبح تو بغل هم گریه كردیم
    خیلی رمانتیک بود الههههی

  80. 2 کاربران زیر از nasimi بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  81. بالا | پست 92

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3829
    نوشته ها
    1,254
    تشکـر
    954
    تشکر شده 1,186 بار در 691 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻢ
    ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﻧﻘﺎﺏ ﻫﺎﯼ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺩﺍﺭﻡ
    ...
    ﻧﻘﺎﺏ " ﺯﻧﯽ ﺧﻮﺷﺒﺨﺖ "
    ﺩﺭ ﺟﻤﻊ ﻓﺎﻣﯿﻞ
    " ﺯﻧﯽ ﺑﺎ ﺭﻭ ﺑﻨﺪﻩ "
    ﺩﺭ ﻣﻨﺎﺳﺒﺖ ﻫﺎﯼ ﻣﺬﻫﺒﯽ
    " ﺯﻧﯽ ﺭﻭﺷﻨﻔﮑﺮ "
    ﺩﺭ ﮔﺎﻟﺮﯼ ﻫﺎ
    "ﺯﻧﯽ ﻣﺮﻓﻪ "
    ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭﭼﻪ ﯼ ﮔﻠﺴﺘﺎﻥ
    "ﺯﻧﯽ ﻣﺘﻤﺪﻥ "
    ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮐﺎﻓﻪ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﺭﻭﺷﻦ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ
    " ﺯﻧﯽ ﺑﺎ ﺭﮊﻟﺐ ﻗﺮﻣﺰ "
    ﺩﺭ ﺭﻭﯾﺎﻫﺎﯼ ﻣﻤﻨﻮﻋﻪ
    " ﺯﻧﯽ ﺑﺎ ﮐﻔﺶ ﻫﺎﯼ ﭘﺎﺷﻨﻪ ﺑﻠﻨﺪ "
    ﺷﺒﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﮐﻨﺴﺮﺕ ﻣﯽ ﺭﻭﻡ


    [replacer_a]
    ﻓﻘﻂ ﺯﻣﺎﻧﯽ ...ﺧﻮﺩﻡ " ﻫﺴﺘﻢ ﮐﻪ
    ﭘﺸﺖ ﺩﺭﻫﺎﯼ ﺑﺴﺘﻪ
    " ﺗﻨﻬﺎ "
    ﯾﺎ "ﺩﺍﺩ " ﻣﯽ ﺯﻧﻢ ﯾﺎ " ﺯﺍﺭ "

  82. 3 کاربران زیر از mahsa42 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  83. بالا | پست 93

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    شماره عضویت
    3033
    نوشته ها
    1,622
    تشکـر
    1,448
    تشکر شده 2,948 بار در 1,084 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    چیزهای مهم در زندگی
    استاد کلاس فلسفه در برابر دانشجویان ایستاد و چند شی رو روی میز گذاشت.وقتی کلاس شروع شد بدون هیچ کلمه ای یک شیشه خالی بسیار بزرگ رو برداشت و شروع به پر کردن آن با چند توپ گلف کرد.بعد از شاگردان خود پرسید که آیا این ظرف پر است؟ و همه موافقت کردندنسپس استاد ظرفی از سنگریزه برداشت وآنها رو به داخل شیشه ریخت و شیشه رابه آرامی تکان داد.سنگریزه ها در بین مناطق جا باز کردند و بین توپ های گلف قرار گرفتند و سپس دوباره از دانشجویان پرسید که آیا ظرف پر است؟و باز همگی موافقت کردند.بعد دوباره استاد ظرفی از ماسه را برداشت و داخل شیشه ریخت و خوب البته ماسه ها همه جاهای خالی را پر کردند او یکبار دیگر پرسید آیا ظرف پر است و دانشجویان یک صدا گفتند بله!استاد دو فنجان پر از قهوه از زیر میز برداشت و روی همه محتویات خالی کرد..."در حقیقت دارم همه جاهای خالی بین ماسه ها رو پر می کنم
    !" همه دانشجویان خندیدند!در حالی که صدای خنده فرو می نشست استاد گفت: حالا من می خوام متوجه این بشید که این شیشه نمادی از زندگی شماست..توپ های گلف مهم ترین چیز هایتان هستند-خدایتان..خانواده تان..فرزندانتان..سلامتیتان.. دوستانتان و مهمترین علایقتان..چیز هایی که اگر چیز های دیگر از بین بروند ولی اینها بمانند باز هم زندگیتان پای برجا خواهد بود.سنگریزه ها چیز های قابل اهمیت هستند مثل کارتان...خانه تان و ماشین تان!ماسه ها هم سایر چیز ها هستند...مسائل خیلی ساده!اگر اول ماسه ها رو در ظرف قرار بدید دیگر جایی برای سنگریزها و توپ های گلف باقی نمی مونه...درست مثل زندگیتان..اگر شما همه زمان و تواناییتون رو روی چیز های ساده و پیش پا افتاده صرف کنید دیگر جایی و زمانی برای مسائلی که براتون اهمیت داره باقی نمی مونه...به چیز هایی که برای شاد بودنتون اهمیت زیادی داره توجه زیادی کنید...با دوستان و اطرافیان به بیرون بروید و با اونا خوش بگذرونید...همیشه زمان برای تمیز کردن خانه و تعمیر خرابی ها هست...همیشه در دسترس باشید!"اول مواظب توپ های گلف باشید...چیزهایی که واقعا براتون اهمیت دارند...موارد دارای اهمیت را مشخص کنید..بقیه چیز ها همون ماسه ها هستند..."یکی از دانشجویان دستش را بلند کردو پرسید :پس دو فنجان قهوه چه معنی داشتند؟استاد لبخند زد و گفت: خوشحالم که پرسیدی!این فقط برای این بود که به شما نشون بدم که"مهم نیست که زندگیتان چقدر شلوغ و پرمشغله است..همیشه در آن جایی برای صرف دو فنجان قهوه با یک دوست هست



  84. 2 کاربران زیر از farimah بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  85. بالا | پست 94

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3829
    نوشته ها
    1,254
    تشکـر
    954
    تشکر شده 1,186 بار در 691 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻣﺎ ﺗﻨﮓ ﺍﺳﺖ .

    ﭼﻘﺪﺭ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﻭ ﻫﻤﻪ ﮐﺲ ﺳﺮﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﯾﻢ.

    ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻣﺎ ﺻﺪﻓﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺮﻭﺍﺭﯾﺪﯼ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻧﯿﺴﺖ .

    ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﺎﻥ ﯾﮏ ﮐﺸﺘﯽ ﺑﯽ ﻟﻨﮕﺮ ﺍﺳﺖ .

    ﭘﺮ ﺍﺯ ﺗﻀﺎﺩ. ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﻣﺸﮑﻞ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻧﮕﺸﻮﺩ .

    ﺑﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯﻧﻪ ﺍﯼ ﺭﻭ ﺁﻭﺭﺩﯾﻢ ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ ﺭﻭﺯﻧﻪ ﻫﺎ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ .

    ﺍﯾﻦ ﮐﺸﺘﯽ ﺑﯽ ﻟﻨﮕﺮ ﮐﮋ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻭ ﻣﮋ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺻﺨﺮﻩ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﻣﯽ ﺷﮑﻨﺪ .

    ﻣﻦ ﻫﻢ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺷﻮﺭﺑﺨﺘﯽ ﺑﻪ ﻭﻃﻨﻢ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﻢ. ﺭﮐﻮﺭﺩ ﺩﺍﺭﻡ .

    ﺍﻣﺎ ﺑﺮ ﺑﺪﺑﺨﺘﯽ ﺍﻡ ﻧﻤﯽﺧﻮﺍﻫﻢ ﺍﺷﮏ ﺑﺮﯾﺰﻡ .

    ﻣﺮﺯ ﺷﺎﺩﯼ ﻭ ﻏﻢ ﮐﺠﺎﺳﺖ؟

    ﻣﺮﺯ ﺷﻔﺎﻑ ﻭ ﮐﺪﺭ؟ ﻣﺮﺯ ﺭﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭﻭﻍ؟ ﻣﺮﺯ ﻭﺍﻗﻌﯿﺖ ﻭ ﺧﯿﺎﻝ؟ ...

    ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﺮﻭﻡ ﮔﻮﺭﻡ ﺭﺍ ﮔﻢ ﮐﻨﻢ ...

    ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻦ ﮔﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﻋﻤﺮ ﻧﺼﯿﺐ ﻣﻦ ﺷﺪﻩ ﮔﻢ ﮐﺮﺩﻧﯽ ﻧﯿﺴﺖ ...
    " ﺟﺰﯾﺮﻩ ﺳﺮﮔﺮﺩﺍﻧﯽ __ ﺳﯿﻤﯿﻦ ﺩﺍﻧﺸﻮﺭ
    ویرایش توسط mahsa42 : 06-12-2014 در ساعت 11:56 AM

  86. 2 کاربران زیر از mahsa42 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  87. بالا | پست 95

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    روزهای برفی طولانی ترند [replacer_a]


    برای کودکی که از سوراخ کفشش به زمستان می نگرد [replacer_a]

    ...
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  88. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  89. بالا | پست 96

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    ﺧﻮﺑﯽ؟[replacer_a] ﻫﺎﯼ ﺍﻭﻝ ﻣﮑﺎﻟﻤﻪ ﻣﻔﺖ ﻧﻤﯽ ﺍﺭﺯﻥ .

    " ﺧﻮﺑﯽ" ﻫﺎﯼ ﻭﺳﻂ ﯾﺎ ﺁﺧﺮ ﻣﮑﺎﻟﻤﻪﻥ ﮐﻪ ﻣﻬﻤﻦ"
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  90. 3 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  91. بالا | پست 97

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    10178152_703641503033838_2917559416900115835_n.jpg
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  92. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  93. بالا | پست 98

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3881
    نوشته ها
    187
    تشکـر
    171
    تشکر شده 212 بار در 124 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    حکایت روزهای ما داستان همان گورخری است که نمیدانست سیاه است با خط های سفید یا سفید است با خط های سیاه!


  94. 2 کاربران زیر از nasimi بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  95. بالا | پست 99

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    از پاهایت شروع کردم

    هرچه نقاشی کامل تر میشد

    تو دیگر مثل من نبودی

    من و تو فقط کفش هایمان شبیه هم بود...
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  96. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  97. بالا | پست 100

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    تنم را زیر هوایی که هرگز بویی از تو نداشت جا گذاشتم،

    کاش بین این همه حرفها که گفته ایم،

    لحظه ای سکوت بود...

    نه این نگاههای ثابت و بی راه،

    و نه این حرفهای ساده ی آب شده روی گونه هایم...


    دست هایم را گذاشتم روی این دریاچه ها،

    و به ماهیانی فکر می کنم که برای دیدن معشوقه شان سالهاست که پلک نمی زنند،

    پایم را گذاشتم کنار چپر هایی که شیپوری های واشده،

    داد تنهایی سر داده اند،

    و من به ردّ پاهای تو خیره شده ام که سالهاست از شبنم های افتاده در آن پروانه ها سیراب می شوند...


    صورتم را به سمت بادهایی گرفتم که بویی از پریشانی موهای ترا بیاورد... گرچه تنم را

    زیر هوایی که هرگز ...

    بویی از تو نداشت جا گذاشتم
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  98. 2 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


صفحه 2 از 9 1234 ...

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد