این تاپیکو هم برای این شروع میکنم که هروقت حال هرکدوممون بد، ویا بهتر بگم، داغون بودیم، اینجا پست بذاریم. همین که می دونیم کسی هست که حال بد ما رو بخونه و احیانا دلداریمون بده،آروممون میکنه
این تاپیکو هم برای این شروع میکنم که هروقت حال هرکدوممون بد، ویا بهتر بگم، داغون بودیم، اینجا پست بذاریم. همین که می دونیم کسی هست که حال بد ما رو بخونه و احیانا دلداریمون بده،آروممون میکنه
سلام ممنون دوسته عزیز ک ب فکر دیگرانی.
من امشب حالم خیلی بده . ناراحتم از قسمت و تقدیری ک خودم رقمش زدم......
از همیشه ناامیدتر و داغون ترم.
خدایا خودت کمکم کن.....
تجربه بهترین درس است ، هرچند حق التدریس آن گران باشد . . .
سلام تبسم، حالت خوب شد؟ امیدوارم که بهتر شده باشی
من که خلائم...بد خوب با هم....
.:: M:R NIRO NAJA ::.
رسیدم به جایی که قید همه رو زدم
دیگه با کسی کلکل نمیکنم
یگه با کسی حال نمیکنم
دیگه از کسی خوشم نمیاد
دیگه از کسی بدم نمیاد
دیگه بی خیالم
یکمم خسته
یکمم عصبی
کلا میخام یه چیزی رو بش************م
ولی چیزی نیست دورو برم
هستا لازمش دارم
چ حس بدیه بخوای یه چیزی رو نابود کنی ولی اون چیز به وجود خودت وابسته باشه
عشق مهمترین امتحان خداست ..
فرزندان آدم و حوا چندهزار سال است که عشق را حل میکنند
اما فقط کسانی قبول می شوند که عشق را زیبا بکِشند
بقیه فقط عشق را می کِشند و می کُشند(ReePaa)
سلام میشه لطفا کمکم کنید
من دختری ٢۵ساله هسم ک نیاز شدیدی به ازدواج دارم دیگه دارم دیوونه میشم زندگیم همش شده خیالبافی ,هرچی دعا میکنم جواب نمیده خسته شدم دیگه دستم به هیچ کاری نمیره تورا خدا کمکم کنید
منم حس ریپا رو دارم بدجور دلم میخاد همه چی رو بشکنم
سلام، یکی به من بگه چطور میتونم پاسخ با نقل قول بدم؟ دکمه پایینی ر هم که می زنم همون مطلبی میاد که می خوام بش جواب بدم.
سلام، یکی به من بگه چطور میتونم پاسخ با نقل قول بدم؟ دکمه پایینی ر هم که می زنم همون مطلبی میاد که می خوام بش جواب بدم.تازه شکلک ها هم که میزنم تو متنم نمیاد
من امروز حالم زیاد خوب نیست. احساس می کنم یه وزنه سنگین روی سینم گذاشتن. واقعا سنگینیشو حس می کنم. خودم میدونم چرا اینطوریم. به مشکل اولیم برمیگرده. دوست ندارم دوباره به اون حالت برگردم. چیکار کنم؟
وقتی فکرم بیش از حد مشغول یه موضوع خاص میشه، اینطوری می شم. از وقتی عضو مشاور شدم، با راهنمایی های بچه ها کمی بهتر شدم. ولی انگار دارم دوباره برمیگردم. یه تاپیک با عنوان " بی توجهی به عکس العمل دیگران زدم" اونجا کامل شرح دادم. ممنون که جوابم رو دادی . همین که به نفر حال منو خوند کمی بهتر شدم.
خب عزیزم من تاپیکت رو ندیدم میشه لینکشو بذاری؟؟
سلام. من امروز رفتم پیش یکی که مثلا بهم انرژی مثبت بده واس ایندم بهتر تصمیم بگیرم انقدر چرت و پرت گفت که از قبل داغون تر شدم گفت تو طلم شده ای بخت تو بستن باید بری باطل سحر بگیری پسری ک تو باهاش بودی ادم درستی نیست اقا داغونم کرد بدجور بهم گف تو رفتی تو قبرستون جن بهت برخورد کرد تو رو بخت تو رو بست من خیلی برای مادرم سرخاک میرم تقریبا هر هفته خیلی داغونم یکی یه چیزی بگه
الان دو هفته اینکارو کردم ولی ج نداد وقتی بهم گف طلسم شده ای بدجور نا امید شدم درباره اون ادمی ک دوسش دارم خیلی بد گف خیلی نا امیدم کرد اززندگی من اونو ولش کرده بودم ولی دلم نمیاد کسی دربارش بد بگه
به خانم همین حرفو زدم گفتم خودم برای زندگیم تصمیم میگیرم و نیازی ندارم که باطل سحر بگیرم بمن میگه در کل سر من درد گرف تو اومدی تو اتاقدعات سنگین بمن گف تو از قبرستون رد شدی جن بهت برخورد کرد تو رو طلسم کرد نباید میرفتی اونجا اخ من برای شب قدر رفتم سر قبر شهیدا اقا 1500 نفر ادم زنده در قبرستان بودن دیگه بنظر شما اونجا روح میاد جن میاد والا بسم الله موندم تو حرفش
همه جاش اگه اون نباش منم نیستم
اخه عزیز دل من اون ادم ها اگه چیزی حالیشون میشد زندگی خودشون را درست میکردن و اینقد بدبخت نبودن ک این مزخرفات را بگن و سرمردم را کلاه بزارن و کلی فحش بشنون ,به عقلت رجوع کن
قبل از خواب سوره های ناس و فلق و آیه الکرسی را بخون
وتوکلت فقط به خدا باشه گلم
منم همین به خانم گفتم اخ شرایط پسره بخاطر بی پولیش ک حرف نمیزن بمن میگه تو شرکت نگات میکرد پس عاشقت اقا من نمیدونین چه حالی بهم دست داد اقا من کارم جوری بود روزی صد تاادم برخورد داشتم پس همشون عاشقمن . ولی بعضی از حرفاش دلمو لرزوند اخ اون چطور میدونست من قبرستون بودم چطور میدونست من تو خونه حیاط دار بودم
کیه ک قبرستون نمیره ,مگه بهت گفت کی رفتی
مطمین باش تو حرفات فهمیده ک خونتون حیاط داره البته اگه اشاره مستقیم کرده باشه اگرم نه ک ی تیر بود تو تاریکی ک اگه میگفتی خونمون حیاط نداره میگفت خونه آشنا یا همسایه ,ی چی ک ماست مالی کنه
ی چی را بهش دروغ میگفتی تا ببینی راست میگه یا نه
بهم گف رفتی قبرستون منم گفتم اره چطور گف جن بهت برخورد کرده گفت تو خونه حیاط دار زندگی میکردین توش دعا بود اره دقیقا همچین چیزی بود و من دعا رو دیدم
کی اون فرد را به شما معرفی کرد
چه دعایی را دیدین ؟!اگه اون دعا را دارین ببرین نزد ی روحانی و ماجرا را تعریف کنید
دوست صمیمیم اونم دوستش بود تازه هزینه ای هم ندادم فقط روحم داغون ترش کردم بیچاره اون پسره چه حرفایی دربارش زد خود ارضایی میکنه حوس بازه وایی دارم دیوانه میشم . اون دعایی بود که خود صاحب خونمون واس یکی گرفته بود بست ب تن درخت ی بارم یکی ی دعا نوشته بود رو پوست اهو و من مجبور شدم ببرم قبرستون چالش کنم البته با ی نفر اهل فن این کار صحبت کردم
برای خودم ناراحت نیستم فقط فقط برای اون پسر همین خیلی خیلی ناراحتم کرد انقدر که براش ناراحتم برا خودم ناراحت نیستم
هر دعایی بوده کاملا سر ب نیستش کنید و نزارین هیچ دعایی حتی دعای خیرم وارد زندگیتون بشه.پناه ببرین بخدا درست میشه.حرفای اونم فراموش کنین فقط یخورده جدی تر و با چشم بازتری درباره زندگیتون و اون اقا فک کنین.همین
فکرتون را آشفته نکنید حتما از ی جایی این اطلاعات را بدست آوردن این افراد هیچی بارشون نیس اگه اینقد خاص بودن الان به ی جایی رسیده بودن نه اینکه رمال باشن
اشفته بودم بدتر شد اعتماد بنفسم از دست دادم
رسال شده در 1 دی 1393 - 626 بازدید
رييس پليس اطلاعات و امنيت عمومي استان يزد از دستگيري فرد شيادي که به بهانه هاي طلسم، جادو و احضار روح اقدام به فريب افراد ساده لوح مي کرد خبر داد.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني پليس، سرهنگ رضا رضايي گفت: پليس امنيت عمومي استان يزد با انجام يک کار اطلاعاتي فردي شياد و رمالي را که با فريب افراد ساده لوح به بهانه هاي احضار روح، جن گيري و هيپنوتيسم آنها را سرکيسه مي کرد و از اين طريق براي خود کسب درآمد کرده بود شناسايي و دستگير کرد.
او گفت: اين فرد که داراي مراجعه کنندگان زيادي از مناطق مختلف شهر يزد بود به اتهام کسب درآمد نامشروع، اختلاف افکني در بين خانواده ها، ترويج خرافات، اغفال و انحراف دختران و پسرها به مقامات قضائي معرفي شد.
رضايي گفت: در بازرسي از محل کار اين متهم يک دستگاه ريسيور ماهواره، چندين جلد کتاب هاي دعانويسي و جزوه هاي هيپنوتيسم و همچنين تعدادي از اجزاء حيوانات براي طلسم و جن گيري کشف شد.
رييس پليس امنيت عمومي استان يزد يادآور شد: همشهريان اين نکته را مد نظر داشته باشند که مراجعه به چنين افرادي براي رفع گرفتاري ها و مشکلات خانوادگي جز دردسر و گرفتاري هاي بعدي هيچ نتيجه ديگري در بر نخواهد داشت
سلام دوستان
میبخشید من سوالم رو اینجا مطرح میکنم
من یک خاستگاری دارم که از لحاظ تحصیلی فرهنگی و خانوادگی اوکیه تنها مشکلی که هست اینه که قدش فقط 3 سا 4 سانت از من بلندتره(خودم 169 سانتم)
با توجه به اینکه من حساسیت زیادی روی قد دارم در برخورد با ایشون باید چیکار کرد به نظرتون؟
منظقا پسر خوب و اوکیه ولی احساسا هنوز منو درگیر نکرده
کاش همونقد که از جن ( یه چیز خیالی در اصل) میترسیم یکم از خدا میترسیدیم
کاش اینقد بجای دیگران خودمونو باور داشتیم
کاش بجای جن یکم خدارو باور داشتیم.
مث بچه ها بادیدن یه فیلم ترسناک به جن ایمان میاریم که بخدا نمیاریم.
.:: M:R NIRO NAJA ::.
مگه من گفتم از جن میترسم حتی تو قران هم دربارش اماده پس اینشکلی ننویسین لطفا
انجمن، مرکز مشاوره روانشناسی، مشاوره آنلاین، مشاوره های فردی، بی توجهی به عکس العمل دیگران
به یه مشکل خوردم حسابی طوری که
روحیم الان زیر خطه فقره
تو رو خدا یه دعا کنید مشکلم حل شه بخدا از استرس 3شبه همش کابوس میبینم یهو تو خواب میپرم
زندگیم خراب میشه اگه مشکلم حل نشه توروخدا دعام کنید
شازده کوچولو گُفت
گُلِ مَن گاهی بَداَخلاق و کَم
حوصِله و مَغرور بود
اَما ماندَنی بود این بودَنَش بود که او را تَبدیل به گل مَن کَرده بود
I
هر وقت که دستتون از همه جا کوتاه شد، با همه ی وجودتون این جمله رو بگید.
خیلی بی نظیره...
:.وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّـهِ ۚ إِنَّ اللَّـهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ .:
کارم را به خدا می سپارم، خداوند بینای به بندگان است
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)