بحث آزاد : ازدواج آسان

[talieh]

به نظر من خانه از پای بست ویران است.

دختر و پسر دوازده سال چرت و پرت میخونن تا بتونن دیپلم بگیرن که دوزار هم نمی ارزه خدایی.
بعد رقابت میکنن واسه دانشگاه. دخترا چون دغدغه سربازی و کار ندارن، بحران بلوغشون هم تا حدی سپری شده، با خیال راحت میشینن پای درس.
پسرا یا باید برن دنبال درس. یه مدرک بیخود بگیرن. بعد برن سربازی. دوسال علاف بشن. بعد تازه بیان دنبال کار بگردن.
یا بیخیال دانشگاه بشن که زودتر بتونن سربازی رو تموم کنن و برن دنبال کار.
در هرصورت شغل های خوب رو خانما تو این فاصله اشغال کردن، اون هم با نصف حقوق!
شغل های درب و داغونی هم که مونده کفاف تشکیل زندگی رو نمیده. ولی خب از هیچی بهتره.

حالا میرسن به سن ازدواج.
خانم میگه من دکتری دارم با یه شغل خوب و پر درامد.
اقا میگه من به زور فوق دیپلم گرفتم، شغل کم در امدی هم دارم که با پولش تا اخر عمر هم بدوم نمیتونم خونه یا ماشین بخرم.

خانم میگه پس میشینم تا یه پسر دکتر با درامد ماهی بالای ده میلیون بیاد منو بگیره.

سن ازدواج خانم که میره بالا. اون اقا هم هرجا میره میبینه باید لااقل پول کرایه خونه داشته باشه که بتونه زنشو ببره، ولی همونم نداره. ماشین باباشم زیر پاشه. یعنی رسما از خودش هیچی نداره.

از اونور دختره با حمایت خانواده جهیزیه مفصلی هم تهیه میکنه و منتظر سواری بر اسب سپید می مونه.

چند سال میگذره. پسره تحت تاثیر فشار کار، فشار جنسی و فشار خانواده بالاخره با وعده وعید موفق میشه یه دختری رو نامزد کنه.

حالا در عمل میبینه از پس مخارج برنمیاد. از دختره میخواد کوتاه بیاد. دختره هم قبول نمیکنه. چون از نظر مالی، تحصیلی و شغلی از شوهرش بالاتره. پس توقع داره مراسمی در شان خودش براش بگیرن. حالا اگه مراسم پرخرجی بگیرن که حالا حالاها باید قسط بدن. اگرم به یه مراسم جمع و جور راضی بشن فردا همین رو مدام میکوبن تو سر هم. چون خانم جهیزیه گرون قیمتی اورده ولی اقا حتی پول تالار رو هم نداشته!
جرو بحث ها از همین جا شروع میشه. کم کم بالا میگیره.
به خودشون که میان میبینن با یه بچه، از هم طلاق گرفتن.

این وسط ممکنه خانم به قصد تلافی مهریه ای رو که قبلا ادعا میکرد کی گرفته و کی داده رو به اجرا بذاره.
مرده هم واسه اینکه کم نیاره حضانت بچه رو نمیده به مادرش.

خلاصه گروکشی و جنگ و دعوا.

اخر سر هم با دلخوری و کدورت جدا میشن.

[delaram1]

ای بابا کی گفت سادس ولی پسر بودن سخت تره بعد الان زندگی طوریه ۲۴ ساعت تلاش میکنی هیچ جا نمیرسی بعد یعنی اصلا وجود داره تو این دوره زمونه کسی تلاشم نکنه ولی به زیستش ادامه بده؟به منم یاد بدین

Sent from my E6833 using Tapatalk

ای بابا سخت نگیرین....زندگی همینه....نه مسلما نمیشه...ولی زیست داریم تا زیست!!کیفیتا زمین تا اسمون فرق داره....

[hamidrm]

پسرا خب چیکار باید بکنند!!

درس و کار می کنه و با هزار زحمت با این گرونی پس انداز می کنه و می ره در خونه دختر نششسته پدرش شروع می کنه ماشین داری و خونه یا پول رهن و اجاره خونه سه خوابه داری، نصف اموالت می زنی به اسمش و حق طلاق بهش میدی و الان مثل قدیم نیست حق نداری باز خواست کنی باید امضا کنی کار می تونه بکنه و درس بخونه وبچه دار هم شدید پوشاک بچه خودت می شوری و کارهای خونه هم باهم انجام می دهید و.....

خدا وکیلی پسر چه شریطی باید ایجاد کنه تا شرایط ازدواج اسان بشه!!

می بینی خیلی هم با هزار زحمت شرایط اماده می کنند و ازدواج می کنه و بعد به خاطر یکسری مسایل که موقع خواستگاری راستش نگفته و مخفی کرده و باعث سردی و طلاق میشه...

با این شرایط جامعه که ایجاد شده باید فکر اساسی بشه....

من هم با این نظد موافقم . همه اقداماتی که میتونه انجام بشه از طرفه خانومه. مگه شرایط خاص. مثل اینکه به آقا از طرف خانواده خانوم پیشنهاد داماد سرخونه شدن بشه. اونوقت اقدامی که اون آقا میتونه انجام بده اینه که اون پیشنهاد رو قبول کنه

[talieh]

به نظر من اگه یه کم قوانین جامعه به نفع خانم ها تغییر کنه و ازشون حمایت بشه، اینقدر واسه ثابت کردن خودشون به جامعه، مجبور نمیشن لگد بزنن به بختشون.

قوانین ما همگی بر ضد خانماست. یعنی یه خانم تنها در واقع هیچ حامی نداره.
شاید یکی از دلایلی که اینقدر رو مهریه و ملک و املاک پافشاری میکنن اینه که لااقل یه پشتوانه ای داشته باشن واسه خودشون.

سر ارث و میراث که فقط 1/8 دارایی شوهر بهشون می رسه.
برنامه های دولت هم اینه که خانما بشینن تو خونه و فقط بچه داری کنن و تقریبا از حضور در جامعه حذف بشن. پس درامد مستقلی هم برای یه خانم خانه دار وجود نداره.

مهریه ها رو هم که تصویب کردن بیشتر از صدتا سکه به رسمیت نمیشناسن و همونم قسطی پرداخت میکنن.
یه تبصره هم زدن واسه عندالمطالبه و عندالاستطاعه که خانما همون صد تا سکه رو هم پیر میشن تا بگیرن!

یعنی رسما وقتی شوهره مرد یا رفت دنبال یکی دیگه، زنه هم باید سرشو بذاره و بمیره.
باز صدرحمت به هندی ها. قدیما علنا زنه رو هم با شوهرش میکردن تو گور. لااقل اینجوری کمتر عذاب میکشید. ما که زن بیچاره رو زجرکش میکنیم که خودش ارزوی مرگ کنه.

حالا با این اوصاف خدایی امنیت واسه خانما می مونه؟ ادم میگه دستم تو جیب خودم باشه بهتره. نتیجه شم میشه چیزایی که تو چند تا پست بالاتر گفتم.
وگرنه کی از ازدواج و تشکیل خانواده بدش میاد؟


من خودم شش ساله ازدواج کردم.
کلی هم بریز و بپاش داشتیم. مراسم مفصل. جهیزیه کامل.
ولی الان که فکرشو میکنم میبینم همه اینا بی ارزشه اگه ارامش تو زندگی ادم نباشه.
البته خداروشکر همسرم واقعا مرد فوق العاده ایه اما چیزایی که جامعه به ادما تحمیل میکنه بالاخره اثرش رو میذاره.
شاید همسر من به عنوان یه خانم بهم احترام بذاره ولی ذهنیتی که جامعه از زن داره همون ضعیفه ی سابقه!!!!!

[sam127]

قبول میکنم ک برای شروع زندگی منم ی شغلی داشته باشم و کمی کمک حالش بشم
...
کلا دختر کم خرجیم و زیاد اهل خرید و ریخت و پاش نیستم ک بگم کم میکنم.
....
ماه عسل هم مشهد
...
بسه دیگه

خدا قسمت کنه اینطور دخترایی را به حق 124 هزار پیغمبر

عزیزم قناری چند سالته

[sam127]

ما بتونیم جلوی دخالت بابا ننه های گرامی را بگیریم اتومات مشکل ازدواج جوونا حل میشه

[ashkan1]

آقا اشکان از شما دیگه توقع نداشتم داری چی یاد پسر مردم میدی
مگه اینقدر کمک کردن به همسرتون سخته که میخای ظرف بش************ید خب اسمش مشخصه شریک زندگی یعنی تو همه ی مسایل شریک هم باشن . اینکه به همسرت کمک کنی عشق و محبتتون بهم بیشتر میشه اگه نمیخای بهش کمک کنی خب به جاش براش ماشین ظرف شوری بخر

خخخخخ خوب امید باید بیرون کار کنه عرق بریزه بیاد خونه استراحت کنه، نه اینکه بیاد ظرف هم بشوره. از نظر شما دخترا عشق زمانی خیلی زیاد میشه که همه کارا رو مردا انجام بدن. چه داخل خونه چه بیرون خونه...؟؟؟

[Mohammad313]

من به این نتیجه رسیدم که ازدواج آسان به نوع نگاه و نهایتا تصمیم والدین پسر و دختر گره خورده چون معتقدم اگه حتی دختر از خیلی چیزا کوتاه نیاد یا همینطور پسر والدینش میتونن راضی و قانعش کنن و اگر هم پسر و دختر خودشون سخت گیر نباشن ولی والدینشون سخت گیر باشن بازم این امر محقق نمیشه پس کاری که پسر و دخترای موافق ازدواج آسان میتونن بکنن صحبت کردن با پدر و مادرشونه البته بعد از اینکه خودشون به توافق رسیدن سر کارایی که باعث آسون شدن این روند میشه. فقط میدونم با این وضعیتی که الان داریم نهایتا با یه بحران اجتماعی بزرگ مواجه میشیم.

[محمدزاده]

یعنی خودتون اینو نمیدونستید اونموقع؟

اونموقع شد هفت میلیون یعنی زیاد هم هزینه نکردن یعنی سه سال پیش و خیلی کارها رو.خودشون کردن من نظری ندادم فقط یه لباس عروس رو خودم انتخاب کردم اونم با قیمت خیلی کمتر از اجاره اونموقع طلا هم خودشون رفتند پسندیدن
خیلی هزینه ها ،و سرپوشی کردن چیزی نگفتم
از اون ور هم جهیزیه هوای بابا م رو داشتم

[Mohammad313]

اونموقع شد هفت میلیون یعنی زیاد هم هزینه نکردن یعنی سه سال پیش و خیلی کارها رو.خودشون کردن من نظری ندادم فقط یه لباس عروس رو خودم انتخاب کردم اونم با قیمت خیلی کمتر از اجاره اونموقع طلا هم خودشون رفتند پسندیدن
خیلی هزینه ها ،و سرپوشی کردن چیزی نگفتم
از اون ور هم جهیزیه هوای بابا م رو داشتم

انشاا... در پناه خدا همیشه خوشبخت باشید. حالا هزینه های شما واقعا زیاد نبوده خدا به داد ما برسه هر روز شرایط داره بدتر میشه.

[ستیلا]

​

[ashkan1]

​

آی آی آِ اینا همه زیر سر عروسه. وگرنه داماد از خداشه.

[ستیلا]

این جمله ات رو باید با آب طلا نوشت .

[Experience]

​

اینا همش زیر سر عروس به اضافه خانواده های پسر و دختر هست.

[eli2]

دو نفری که واقعا همو بخوان در خیلی از ازین موارد با هم به توافق میرسن، مشکل خیلی فراتر از این حرفاست

[پریماه.]

اول اینکه مهریه کم گفتن معیار ازدواج اسان نیست

دوم اینکه پسرا این روزا انقد راحت طلب شدن تو سن 25 سالگی تازه یادشون میافته زن میخوان کار ندارن زندگی ندارن متاسفانه همه کاری هم عار میدونن. زودم میخوان یه کار توپ بخوره توپستشون. بهونشونم این درس بوده سربازی بوده نرسیدیم کار کنیم با اینکه پسر باید از همون دوران نوجوانی شروع به کار کنه و پس انداز کنه

بعدش توقع دارن دختر هیچیییی نخواد نه عروسی خوب مهریه پاین. توقع نداشته باشه پسر کار داشته باشه چون بهش میگن بعد ازدواج کار پیدا میکنه بعد بیاد تو یه اتاق تو خونه مادر شوهر زندگی کنه

این میشه یه خانم ایده ال با ازدواج اسان

[reza1]

در رابطه با ازدواج آسان من برای خودم ؛

از خانوده همسر هیچ گونه جهیزیه ای و یا رسم های دیگه ای که هست قبول ندارم را نمیخوام .

انتظار خاصی هم از جز احترام از خانواده عروس ندارم .

دیگه چیزی هم نیست که فکر کنم از طرف خودم بخوام ازش بگذرم .

حاضرم برای اینکه ازدواج آسان رواج پیدا کنه حتی از صفر شروع کنم ...

و در رابطه با ازدواج آسان بقیه هم ، یعنی دوستان و آشنایان و... در آینده میخوام عهده دار حداقل یکی از لوازم اساسی زندگی هر زوجی که میخوان تو جوانی ازدواج کنن بشم ، تا جای که توان مالیش را دارم .

کمک های مثل معرفی و ... هرچه هم از دستم بربیاد کوتاهی نمیکنم ، تا بتونم هم جوون ها رو به ازدواج درست و به موقع تشویق میکنم .