چرا مشاوره ی قبل از ازدواج برای داشتن ازدواجی موفق و سالم ضروری است؟
مهدی آریافر مشاور صاحب نام خانواده در رابطه با انتخاب صحیح همسر و شروع یک زندگی زناشویی مطلوب بر اساس تجربیات مشاوره ای خود می گوید
ماه مارس گذشته به دعوت یکی از مشتریان مسیحی ام به همراه همکارانم در گروه مشاورین درس زندگی ، در مراسم ازدواج دختر خانم ایشان شرکت کرده بودم، عروس و داماد سوگند ازدواجشان را که از زبان کشیش جاری می شد، تکرار می کردند اما وقتی به عبارت ” تا زمانیکه مرگ ما را از هم جدا می کند” رسیدند، آن را حذف کردند. وقتی کشیش از آنها پرسید چرا این عبارت را تکرار نکردید؟ عروس جوان پاسخ داد: ” نمی خواستیم قولی بدهیم که بعداً نتوانیم به آن عمل کنیم.”


از آنجا که متأسفانه ۵۴ درصد ازدواج های اول به طلاق می انجامد، امروزه مسلماً ازدواج کاری پرخطر است. برای کسانی که یکبار طلاق گرفته اند، یا والدین آنها اینکار را کرده اند، ازدواج خطر بیشتری دارد. کارشناسان می گویند: درصد طلاق در ازدواج های دوم بیش از ازدواج های اول است و به حدود ۶۰ درصد می رسد.


دختر جوانی که در دفتر تهران ، به اصرار پدر و مادر خود برای مشاوره قبل از ازدواج مراجعه کرده است، می گوید: آقای مهدی آریافر! من عاشق آلن هستم ) به دلیل حفظ حریم خصوصی مراجعین از اسامی خارجی بجای اسامی ایرانی استفاده شده است ( و معتقدم نیازی به مشاوره قبل از ازدواج نیست، لطفاً شما به خانواده ام بگویید که آلن پسر خوبی است و هیچ مشکلی ندارد.

متأسفانه وقتی به بررسی شخصیت آن پسر پرداختم، متوجه شدم که او توانسته با دروغ های بسیاری که به دختر جوان و ساده دل گفته است، او را مجذوب شخصیت خود کند.


قطعاً اگر بصورت مستقیم به آن دختر جوان می گفتم: که همسر آینده اش شخصیت دروغگو و متزلزلی دارد و صرفاً بخاطر شرایط مادی تان به شما علاقه مند شده است، آن دختر جوان به دلیل عشق شدیدش به آلن ، حرفهایم را باور نمی کرد. لذا از او خواستم تا در طی چند جلسه مشترک با آلن حضور داشته باشد. در آن جلسات با طرح بحث های هدفمند، پسر جوان را به چالش جدی کشاندم. خوشبختانه واکنش های ناشیانه آن پسر، این ذهنیت را در دختر جوان به وجود آورد که او به هیچ وجه قابل اعتماد نیست و نمی تواند از پس زندگی مشترک با او برآید.


سرانجام در جلسه چهارم دختر جوان در حضور والدینش گفت: ” آقای آریافر این جلسات چشمان مرا به روی واقعیات زندگی مشترک با این شخص بازکرد و متوجه شدم که چقدر کورکورانه دل به عشق یک انسان فریبکار بسته بودم.”


متأسفانه در کشور ما مشاوره در مورد ازدواج از اهمیت چندانی برخوردار نیست. از بین هر ۱۰۰ مراجعه کننده، تنها ۱۳ مورد برای مشاوره ی ازدواج مراجعه می کنند و مابقی بعد از آنکه در زندگی زناشویی شان با چالش های جدی از قبیل اختلافات زناشویی، خیانت یکی از همسران و در نهایت جدایی و طلاق مواجه شدند، به فکر حل مشکل و ترمیم زندگی مشترکشان می افتند. حال آنکه مشاوره قبل از ازدواج می توانست تا حدود زیادی از بروز چنین مشکلاتی جلوگیری نماید.
متأسفانه بارها تجربه کرده ام که بسیاری از مشکلاتی که بعدها در زندگی زوجین به وقوع پیوسته در جلسات مشاوره ی ازدواج براحتی قابل شناسایی بوده است. به عنوان مثال خیانتکار بودن همسر ، دروغگویی و بسیاری از خصوصیات شخصیتی فرد را می توان در مشاوره ی ازدواج مورد بررسی قرار داد.


تصور اشتباه در مورد مشاوره ی قبل از ازدواج:
بارها در کارگاههای آموزشی گروه درس زندگی به این نکته اشاره کرده ام که متأسفانه علت ترس بسیاری از دختران و پسران جوان در مراجعه برای مشاوره ی قبل از ازدواج این است که آن تصور می کنند مشاور سعی دارد صرفاً با تحلیل شخصیت آنها به نقاط منفی ای برسد که مانع از ازدواجشان شود. حال آنکه باید عرض کنم بر مبنای تجربیاتم ، در ۹۰ درصد مواقع طرفین استانداردهای لازم برای ازدواج با یکدیگر را دارند و لذا بنده روش هایی را به آنها می آموزم که بتوانند با وجود تفاوت های فیزیکی و فکری ، زندگی سالم و موفقی را در کنار یکدیگر داشته باشند.