سلام
یک سوال دارم از کابران مؤنث سایت مشاور دات کو شما می خواهید شوهرتان جه خصوصیاتی داشته باشد؟اولویت اصلی شما برای ازدواج چه مردهایی هستند؟
سلام
یک سوال دارم از کابران مؤنث سایت مشاور دات کو شما می خواهید شوهرتان جه خصوصیاتی داشته باشد؟اولویت اصلی شما برای ازدواج چه مردهایی هستند؟
تا میتوانی دلی به دست آور
دل شکستن هنر نمی باشد
بستگی داره هر خانم در چه شرایطی بزرگ شده باشه
سلام تاپیک خوبی زدید.
دوست دارم هم من و هم همسرم اولین و آخرین تجربه هم باشیم و اولین عشق رو با هم تجربه کنیم.این اولین اولویتم هست.
فکرامون و عقایدمون در یک راستا باشه که این دومین اولویته.
ادم پایبندی باشه و در درجه اول انسانیت و شعور داشته باشه.
شخصیت متعادل و منطقی داشته باشه .چون هم حس خوبی به مردای مذهبی ندارم( ببخشید این یه نظر شخصیه قصد توهین به فرقه ای رو ندارم) هم از پسرای بی بندو بار متنفرم.
خیلی شوخ و باحال و اهل دیوونه بازی باشه
پول و تحصیلات برام اهمیت زیادی نداره و بیشتر باید از خود طرف خوشم بیاد.
از لحاظ ظاهرم حتما طوری باشه که به دلم بشینه و بهش حس خوبی داشته باشم.
ویرایش توسط saba95 : 04-10-2017 در ساعت 12:46 AM
جان امواتتون فقط شعار ندید خانما
جان امواتم شعار ندادم
کلی گفتم حرفم عمومیت داره
درباره خانواده هم بگید همش فردیت مهم نیست
من خودم شخصا در خانواده ای بودم که پول حرف اول را میزد وتقریبا بی نیاز از پول وشدیدا نیازمند به محبت و ایمان و اعتقاد.اولین ملاکم این بود که من اولین تجربه عشقی طرف مقابلم باشم. از عشق دوم بودن بیزار بودم. دومین ملاکم داشتن یک شغل ابرومند بود. سومین ملاکم این بود که ببینم شخص مورد نظرم به خانواده اش احترام میگذارد مخصوصا به پدر و مادر،زیراکه اعتقادم براین بود کسی که به عزیزترین و وفادارترین انسانهای زندگیش احترام نگذارد پس در اینده به همسرش نیز احترام نخواهد گذاشت.
سومین ملاکم ظاهر مقبول طرف مقابل و چهارمین ملاکم ایمان به خدا و پاک بودن طرف مقابل بود
ودر حال حاضر خداوند روشاکرم که در انتخابم موفق بودم
ویرایش توسط ostooree : 04-10-2017 در ساعت 07:47 AM
سلام من مذکرم ولی خودم این سوالو از خانومم کرده بودم
جواباش میگم بهتون
معیارا خانوم من اول اخلاق و رفتار خانواده
دومیش تحصیلات بود دوست داشت مثل خودش باشه تحصیلاتم لیسانس
سومیش اجتماعی بودن و ادب اجتماعی بود
چهارمیش چهره ای بود که به دلش بشینه (البته برد پیت نیستم ولی خب از خوشبختیام اینه که چهره معمولیم به دل خانومم نشست)
پنجمیش با عرضه گی و حس مسئولیت بود خانومم از پسرایی که باباهاشون براشون خرج میکنن خوشش نمیومدو اسرار داشت خودم برای زندگیم سعی کنم هرچقدر که از دستم برمیاد.
خداروشکر خانومم اصلا بهم سخت نگرفت برای عروسی و مراسمات و خیلی معمولی برگزار شد اما توقع شغل ثابت داشت ازم و درامدی که دستم جلو بقیه دراز نباشه،با اینکه خودش تو رفاه کامل زندگی میکرد..
بخاطر اینکه خرج زیاد نزاشت رو دستم(حتی مجبورم کرد سرویس طلا واسش نقره بگیرم،ما حتی حلقه هامونم نقرستولی میگه ارزششون از الماسم براش بیشتره) تونستم اوایل زندگی خونه نقلی بخرم
این اخریرو گفتم که خانوما یاد بگیرن انقدر واسه عروسی و مراسم و طلا رو دست شوهرشون خرج نزارن و خوشبختی به این چیزا نیست
کسانی که در خود احساس حقارت می کنند
به دیگران رحم می کنند
اما به دلیل غرورشان دم نمی زنند!
یعنی درد می کشند و می خواهند با دیگران هم دردی کنند.
کسانی که با دیگران همدردی می کنند به دلیل دردمند بودن خودشان است.
فریدریش نیچه
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)