نمایش نتایج: از 1 به 42 از 42

موضوع: بحث آزاد : رسیدن به آرزوها

3276
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2017
    شماره عضویت
    34133
    نوشته ها
    218
    تشکـر
    190
    تشکر شده 91 بار در 65 پست
    میزان امتیاز
    8

    بحث آزاد : رسیدن به آرزوها

    سلام دوستان ، اگر کسی تجربه ی من رو داره و راهی به ذهنش میرسه ممنون میشم راهنماییم کنه
    چند وقتیه ذهنم درگیره اینه ک به خواسته هام وآرزوهام نرسیدم و الان در این موقعیت زندگی اصلا احساس آرامش ندارم مثلا رشته ی تحصیلیم رشته ی مورد علاقه م نبود و فقط صرفا جهت درجا نزدن اون رو ادامه دادم و همینطور موقعیت شغلیم و ک خیلی بی ارتباط با روحیه ی من و رشته ی تحصیلیم هستش....
    یه وقتا فکر میکنم من باید به بیشتر از اینا میرسیدم و آدم موفقی میشدم الان واقعا تو زندگیم دارم کم میارم
    خیلی دوسدارم دوباره کنکور بدم و رشته ی مورد علاقه م رو بخونم ولی همه ش پیش خودم میگم دیره و مهم تر از اون حوصله و اعصاب خوندنش نیست یا الان ک دارم کلاس زبان میرم هر سطحی رو ک میگذرونم میگم کووووو حالا تا تموم بشه و ناامید میشم
    تو زندگی خیلی از خودم انتظار داشتم و دارم همه ش احساس پوچی میکنم این قضیه حتی تو زندگی مشترک هم دست از سرم برنمیداره
    وقتی فکر میکنم ی نفر دیگه هم کنارم هست ، اصلا نمیتونم بپذیرمش ن اینکه مانع رسیدن ب اهدافم بدونمش هااااا نه چون کاری به کارم نداره و اختیار همه چیز رو دست خودم داده ، اصلا حوصله شو ندارم
    خیلی سردرگمم سر این قضیه یه وقتا واقعا به موقعیت زندگی و تحصیلات و شغل هم سن ها و همجنس هام غبطه میخورم
    حتی شده بیشتر وقتا بخاطر عدم موفقیتم گریه کردم
    نمیدونم شاید زیادی از خودم انتظار دارم ولی همیشه دوست داشتم و دارم بهتر از اینها میبودم
    امضای ایشان
    اگر من همه قوانین را رعایت کرده بودم هیچوقت به هیچ کجا نمیرسیدم
    مریلین مونرو




  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34739
    نوشته ها
    398
    تشکـر
    35
    تشکر شده 121 بار در 88 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تا حالا شده به خواسته ها و آرزوهات نرسیده باشی...

    نقل قول نوشته اصلی توسط maryam sadat نمایش پست ها
    سلام دوستان ، اگر کسی تجربه ی من رو داره و راهی به ذهنش میرسه ممنون میشم راهنماییم کنه
    چند وقتیه ذهنم درگیره اینه ک به خواسته هام وآرزوهام نرسیدم و الان در این موقعیت زندگی اصلا احساس آرامش ندارم مثلا رشته ی تحصیلیم رشته ی مورد علاقه م نبود و فقط صرفا جهت درجا نزدن اون رو ادامه دادم و همینطور موقعیت شغلیم و ک خیلی بی ارتباط با روحیه ی من و رشته ی تحصیلیم هستش....
    یه وقتا فکر میکنم من باید به بیشتر از اینا میرسیدم و آدم موفقی میشدم الان واقعا تو زندگیم دارم کم میارم
    خیلی دوسدارم دوباره کنکور بدم و رشته ی مورد علاقه م رو بخونم ولی همه ش پیش خودم میگم دیره و مهم تر از اون حوصله و اعصاب خوندنش نیست یا الان ک دارم کلاس زبان میرم هر سطحی رو ک میگذرونم میگم کووووو حالا تا تموم بشه و ناامید میشم
    تو زندگی خیلی از خودم انتظار داشتم و دارم همه ش احساس پوچی میکنم این قضیه حتی تو زندگی مشترک هم دست از سرم برنمیداره
    وقتی فکر میکنم ی نفر دیگه هم کنارم هست ، اصلا نمیتونم بپذیرمش ن اینکه مانع رسیدن ب اهدافم بدونمش هااااا نه چون کاری به کارم نداره و اختیار همه چیز رو دست خودم داده ، اصلا حوصله شو ندارم
    خیلی سردرگمم سر این قضیه یه وقتا واقعا به موقعیت زندگی و تحصیلات و شغل هم سن ها و همجنس هام غبطه میخورم
    حتی شده بیشتر وقتا بخاطر عدم موفقیتم گریه کردم
    نمیدونم شاید زیادی از خودم انتظار دارم ولی همیشه دوست داشتم و دارم بهتر از اینها میبودم
    سوالتو برعکس باید بپرسی
    تا حالا شده به آرزوهات رسیده باشی؟
    این شد
    من که به هیچ کدوم نرسیدم به قول خودت دارم درجا میزنم تا زندگی بگذره

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2017
    شماره عضویت
    34133
    نوشته ها
    218
    تشکـر
    190
    تشکر شده 91 بار در 65 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : تا حالا شده به خواسته ها و آرزوهات نرسیده باشی...

    نقل قول نوشته اصلی توسط قیامت نمایش پست ها
    سوالتو برعکس باید بپرسی
    تا حالا شده به آرزوهات رسیده باشی؟
    این شد
    من که به هیچ کدوم نرسیدم به قول خودت دارم درجا میزنم تا زندگی بگذره
    آره حق با شماست اگه از این دید نگاه کنی ک محالات بیشتر از ممکن ها اتفاق میافته باید تاپیک رو عوض کرد
    شما احساس ناامیدی بهت دست نمیده؟ چطوری با این قضیه کنار میای؟
    امضای ایشان
    اگر من همه قوانین را رعایت کرده بودم هیچوقت به هیچ کجا نمیرسیدم
    مریلین مونرو




  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : تا حالا شده به خواسته ها و آرزوهات نرسیده باشی...

    نه .به دونه دونش یا رسیدم یا در شرف رسیدنم یا در آینده میرسم تو زندگی من چیزی به اسم نمیشه وجود نداره

  5. کاربران زیر از sam127 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2017
    شماره عضویت
    34133
    نوشته ها
    218
    تشکـر
    190
    تشکر شده 91 بار در 65 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : تا حالا شده به خواسته ها و آرزوهات نرسیده باشی...

    نقل قول نوشته اصلی توسط Aamir2020 نمایش پست ها
    درود بانو.
    متاسفانه در کشور جهان سومی ما هیچ کس سرجای خودش نیست , من هم باالاجبار رشته ایی مزخرف و نامانوس با علایقم خواندم رشته ای که به درد لای جرز هم نمیخورد , چرا خواندم؟ دلیل حاصی نداشت زور والدین بر ادامه تحصیل همین
    اما یک مورد در کلامتان ناراحت کننده بود اینکه فرمودید "کوتا به فلان جا برسید" خب همه که یک روزه انگلیسی دان نمیشوند باید زمان بگزرد دیگر.
    بخش بعد اخلاق مزخرف مردم است که همیشه خود را برتر از آنچه هست نشان میدهند نه که مملکت غرق در خرافات است دخترها/پسرها همیشه سعی میکنند خود را طوری وانمود کنند که نیستند , برای نمونه : طرف از کنار سفارت آلمان رد شده حالا شده ساکن برلن
    یا طرف یک فیلم فرانسوی دیده حالا احساس کرده ناپلئون بناپارت است
    این پز دادن های الکی باعث میشود اشخاصی مثل شما احساس کنند بدبخت و پوچ هستند حالی اینکه این چنین نیست نیک که بنگرید همه مردم جهان سوم بدبخت هستند (که اگر نبودند وضعشان این نبود) اما دو چیز را خوب بلدند یکی پزدادن قپی آمدن یکی قدیس پنداری
    به قول صادق هدایت طرف از خوابیدن با گوساله هم دریغ نکرده اما بدنبال زن باکره است.
    البته مقصر این وضع شما نیستید ما همه هم قربانی هستیم هم مقصر , دیگر وضع همین است که هست یا باید بپذیرید یا فقط غم بخورید تصمیم با خودتان....
    آره حق با شماست شاید اکثر ما رشته ی تحصیلی مورد علاقه مون رو نخوندیم و یا شغلی کاملا بی ارتباط با رشته ی تحصیلی داریم اما واقعا وقنی میبینم طرف بیسواده ولی با پارتی بازی رفته بهترین شغل رو دراختیار گرفته و موفق هستش حتی کار خاصی هم نمیکنه حرصم میگیره و غبطه میخورم و واقعا احساس پوچی میکنم
    امضای ایشان
    اگر من همه قوانین را رعایت کرده بودم هیچوقت به هیچ کجا نمیرسیدم
    مریلین مونرو




  7. کاربران زیر از maryam sadat بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2017
    شماره عضویت
    34133
    نوشته ها
    218
    تشکـر
    190
    تشکر شده 91 بار در 65 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : تا حالا شده به خواسته ها و آرزوهات نرسیده باشی...

    نقل قول نوشته اصلی توسط sam127 نمایش پست ها
    نه .به دونه دونش یا رسیدم یا در شرف رسیدنم یا در آینده میرسم تو زندگی من چیزی به اسم نمیشه وجود نداره
    خیلی خوبه معلومه آدم موفقی هستید ای کاش به من هم بگین چطوری مثل شما بشم
    امضای ایشان
    اگر من همه قوانین را رعایت کرده بودم هیچوقت به هیچ کجا نمیرسیدم
    مریلین مونرو




  9. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : تا حالا شده به خواسته ها و آرزوهات نرسیده باشی...

    نقل قول نوشته اصلی توسط maryam sadat نمایش پست ها
    خیلی خوبه معلومه آدم موفقی هستید ای کاش به من هم بگین چطوری مثل شما بشم
    1. خودمو قبول داشتم
    2. واسه آیندم برنامه داشتم و دارم
    3. از آدمای منفی اندیش دوری کردم
    4.با آدمای موفق رفاقت کردم
    5.با خودم و افکار منفیم کل انداختم افکارم میگفت تو نمیتونی خودم میگفتم میتونم و ثابت میکنم که میتونم


    تمامی این 5 مورد روتین زندگی منه و هیچکدوم شعار نیست

  10. 2 کاربران زیر از sam127 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34739
    نوشته ها
    398
    تشکـر
    35
    تشکر شده 121 بار در 88 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تا حالا شده به خواسته ها و آرزوهات نرسیده باشی...

    نقل قول نوشته اصلی توسط maryam sadat نمایش پست ها
    آره حق با شماست اگه از این دید نگاه کنی ک محالات بیشتر از ممکن ها اتفاق میافته باید تاپیک رو عوض کرد
    شما احساس ناامیدی بهت دست نمیده؟ چطوری با این قضیه کنار میای؟
    شدیدا ناامیدم
    حوصله هیچی ندارم
    حتی حس میکنم ارزو معنی نداره برا ما ادما و به هرچی قسمته باید برسیم

  12. کاربران زیر از قیامت بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2017
    شماره عضویت
    34133
    نوشته ها
    218
    تشکـر
    190
    تشکر شده 91 بار در 65 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : تا حالا شده به خواسته ها و آرزوهات نرسیده باشی...

    نقل قول نوشته اصلی توسط Aamir2020 نمایش پست ها
    درود
    بله این بند معروف به بند پ است
    دیگر مملکتی که اداره اش دست دلسوزان نسبت به اعراب عربستان افتاده(و تمام هم غمش رساندن پول به انهاست و عملا ایران ایرانی برایش اهمیت ندارد) بهتر از این هم نمیشود, تازه همین هم که داریم از صدقه سری نفت و منابع ملی کشور است چند سال دیگر هم که ته کشید شرایطی به مراتب اسف بارتر از سومالی سودان خواهیم داشت این خط --- این هم نشان * ببینید کی گفتیم
    ارتباطش رو با موضوع نفهمیدم
    اما بهرحال ممنون
    امضای ایشان
    اگر من همه قوانین را رعایت کرده بودم هیچوقت به هیچ کجا نمیرسیدم
    مریلین مونرو




  14. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2017
    شماره عضویت
    34133
    نوشته ها
    218
    تشکـر
    190
    تشکر شده 91 بار در 65 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : تا حالا شده به خواسته ها و آرزوهات نرسیده باشی...

    نقل قول نوشته اصلی توسط قیامت نمایش پست ها
    شدیدا ناامیدم
    حوصله هیچی ندارم
    حتی حس میکنم ارزو معنی نداره برا ما ادما و به هرچی قسمته باید برسیم
    دقیقا من هم همین حس رو دارم
    امضای ایشان
    اگر من همه قوانین را رعایت کرده بودم هیچوقت به هیچ کجا نمیرسیدم
    مریلین مونرو




  15. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : تا حالا شده به خواسته ها و آرزوهات نرسیده باشی...

    نقل قول نوشته اصلی توسط Aamir2020 نمایش پست ها
    درود
    میتوانید شرح بدهید چگونه؟
    مثلا در انتخاب رشته آزاد بودید؟ در انتخاب دانشگاه چطور؟ به رشته علاقه داشتید یا اجبارا خواندید؟
    کارتان چطور؟مربوط به رشته تحصیلیتان بود؟ یا خیر؟ با بند پ وارد شدید یا با تلاش کوشش؟ اگر با تلاش کوشش اگر صلاح میدانید بگویید چگونه شاید گرهی هم از مشکلات ما باز شد.
    درمورد افکار منفی هرکس به خودی خود منفی نیست بلکه بعضی ها تحت شرایط منفی میشوند برای نمونه من وقتی صدها بار افرادی را میبینم چون پدر پسر فلان رییس هستند با مدرک سیکل میروند رییس میشوند آن موقع ما با مدرک لیسانس همینطوری روزگار با کارگری میگذرانیم, طرف مدرک ارشد داشت از دانشگاه امیرکبیر قاب کرده بود رویه داشبرد ماشینش
    خوب این باعث میشود آدم منفی بشود...
    یکساعت دیگه میام و کامل توضیح میدم قبلش این متن را بخون :


    وقتی دبیرستان بودم بدون اینکه خودم بفهمم و اصلا نمیدونستم هدفم چیه اشتباهات خیلی بدی داشتم .میدونم پدر مادرم خیلی اذیت شدن تو اون دوران چون 1 دونه بچه بیشتر نداشتن و میدیدن چنین کارایی را داره انجام میده و چه متلکایی که از فامیل خوردن از دوست و دشمن .اون زمانا تو دبیرستان کارای عجیبی میکردم مثلا با تیغ رو دستم خط مینداختم یا یه بار به خاطر یه بگو مگو خیلی ساده با بابام جلوی چشمش با چاقو اره ای دستمو بریدم اینقد بد که وقتی رفتم بیمارستان دکتر گفته بود اگه چند سانتیمتر بیشتر بریده بود دست راستش فلج میشد هیچوقت یادم نمیره بابام به پهنای صورت اشک میریخت و میگفت کاش اصن باهاش حرف نزده بودم .فک کن تنها فرزند بابا مامانم که کلی آرزو داشتن واسش حالا نه شغلی داشت نه درسی میخوند نه فعالیتی داشت کل روزش شده بود گیم نت رفتن.مسافرت رفتن.کنسرت رفتن.ولخرجی کردن و رستوران رفتن یه زندگی فوق العاده بی مصرف.
    این کارایی که میکردم تو فامیل پیچیده بود و همه منو به عنوان یه افسرده ای میشناختن که خوش گذرون بود.طفلی بابا مامانم هیچوقت یادم نمیره یه روز زن عموم جلو مامانم پز پسرشو داد و بعدشم گفت یحیی چیکار میکنه هنوز دنبال الافیه و بعدشم خندید چهره مامانمو که نگاه میکردم مشخص بود چه غمی رو دلش اومد که بچه های مردم چقدر پیشرفت کردن و پسر یکی یه دونه من وضعش اینه اون روز جوابی نداشت بهش بده .هیچوقت نمیره یه بار جلو بابام به قاب عکس بابا بزرگ خدا بیامرزم اشاره کردم و بهش فحش دادم اون روز بابام خیلی خیلی ناراحت شد گذشت اون سالها با همه بدی هاش گذشت


    تا به الان رسیدم .الان من یه آدم فوق العاده شاد هستم .یه آدمی که واسه دقیقه به دقیقه زندگیش برنامه و هدف داره .یه آدمی که بابا مامانش میتونن بهش افتخار کنن.الان حال میکنم وقتی بابام با افتخار میاد خونه میگه امروز حاجی فلانی تعریفتو کرده و گفته ماشالا خوب پسری داری.کیف میکنم وقتی یکی از مامانم میپرسه یحیی الان چیکار میکنه و مامانم اندازه یه کتاب حرف داره که واسه اون طرف بزنه از برنامه ها و کارایی که پسرش داره انجام میده.دیگه مثل اون دوران سیاه وقتی کسی میپرسید زبونش بسته نیست الان با میتونه با افتخار بگه پسرم دانشجو گردشگریه پسرم رئیس انجمن علمی دانشگاهشه پسرم شرکت فلان داره پسرم هدفای بزرگ داره پسرم زندگیش تو جاده نرمال و مستقیم هستش .پسرم به واسطه فعالیتهاش کلی آشنا و رفیق تو اجتماع داره که هرکدوم واسه خودشون کله گنده هایی هستن آشناهایی مثل هتلدارای معروف شهر.رئسای سازمانهای مختلف شهر .الان سعی کردم اروپایی زندگیم کنم هدفمند باشم ورزشم سر جاش شنا و فوتبال و پیاده روی و کوهنوردیم سر جاش .درس و تحصیلم سر جاش.فعالیتای تجاریم و شرکتم سر جاش .تئاتر و سینما و گردش و رستورانمم سر جاش.دورهمی با دوستامم سر جاش .سعی کردم اگه 2 سال بدترین کابوس پدر مادرم شدم تا آخر عمرم سعی کنم بهترین گزینه پدر مادرم باشم که حال کنن فرزندی مثل من دارن سعی کردم جوری باشم که پدر مادرم اصلا به فکرشونم نیاد کاش بچه من مثل فلانی بود

    و بعد صفحه اول این تایپک رو :

    http://forum.moshaver.co/f123/%D8%AA...F%DB%8C-22658/


  16. کاربران زیر از sam127 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34739
    نوشته ها
    398
    تشکـر
    35
    تشکر شده 121 بار در 88 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تا حالا شده به خواسته ها و آرزوهات نرسیده باشی...

    نقل قول نوشته اصلی توسط maryam sadat نمایش پست ها
    دقیقا من هم همین حس رو دارم
    بیا با کمک هم این مشکلو حل کنیم

  18. کاربران زیر از قیامت بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  19. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : تا حالا شده به خواسته ها و آرزوهات نرسیده باشی...

    نقل قول نوشته اصلی توسط maryam sadat نمایش پست ها
    خیلی خوبه معلومه آدم موفقی هستید ای کاش به من هم بگین چطوری مثل شما بشم
    سام آدم موفقیه... و این خیلی خوبه

    اما من فک میکنم چیزی که سام رو موفق کرد این بود نخواست مثل کسی بشه خواست که خودش باشه

    شما هم اون چیزی باش که خودت میخوای

    اینو بخاطر این میگم چون به سام گفتی چطور مثل شما بشم....راه موفقیت همه مثه هم نیست

    شاید اون تلنگری که به سام خورد برای شما کاری نباشه...یا حتی شاید بیش از توان شما باشه

    نمیدونم منظورم رو درست رسوندم یا نه

  20. کاربران زیر از رزمریم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  21. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2017
    شماره عضویت
    34133
    نوشته ها
    218
    تشکـر
    190
    تشکر شده 91 بار در 65 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : تا حالا شده به خواسته ها و آرزوهات نرسیده باشی...

    بله
    از نحوه ی پاسخ دادنشون فهمیدم ک آدم موفقی هستن اما شما میگی اون چیزی باش ک خودت میخوای خب مشکل من اینه ک چجوری؟؟
    من دوسداشتم بهترینها باشم اما نشد اینکه میگن باتلاش و اینا به نظر من همش الکیه مهمتر از اینا روحیه و حس رسیدن ب خواسته هستش ، کسی ک چندبار تلاش کرده و بهش نرسیده و ب در بسته خورده دیگه انرژی و روحیه ای درونش نمیمونه ک بخواد از نو شروع کنه چون واقعا دیگه خسته شدم ، دوست دارم از موقعیتی ک دارم راضی باشم و قانع اما واقعا نمیتونم


    اینو بخاطر این میگم چون به سام گفتی چطور مثل شما بشم....راه موفقیت همه مثه هم نیست

    شاید اون تلنگری که به سام خورد برای شما کاری نباشه...یا حتی شاید بیش از توان شما باشه

    نمیدونم منظورم رو درست رسوندم یا نه[/QUOTE]
    امضای ایشان
    اگر من همه قوانین را رعایت کرده بودم هیچوقت به هیچ کجا نمیرسیدم
    مریلین مونرو




  22. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2017
    شماره عضویت
    34133
    نوشته ها
    218
    تشکـر
    190
    تشکر شده 91 بار در 65 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : تا حالا شده به خواسته ها و آرزوهات نرسیده باشی...

    نقل قول نوشته اصلی توسط قیامت نمایش پست ها
    بیا با کمک هم این مشکلو حل کنیم
    من اگه میتونستم مشکلم رو حل کنم تا الان باهاش کنار میامدم
    امضای ایشان
    اگر من همه قوانین را رعایت کرده بودم هیچوقت به هیچ کجا نمیرسیدم
    مریلین مونرو




  23. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : تا حالا شده به خواسته ها و آرزوهات نرسیده باشی...

    نقل قول نوشته اصلی توسط maryam sadat نمایش پست ها
    بله
    از نحوه ی پاسخ دادنشون فهمیدم ک آدم موفقی هستن اما شما میگی اون چیزی باش ک خودت میخوای خب مشکل من اینه ک چجوری؟؟
    من دوسداشتم بهترینها باشم اما نشد اینکه میگن باتلاش و اینا به نظر من همش الکیه مهمتر از اینا روحیه و حس رسیدن ب خواسته هستش ، کسی ک چندبار تلاش کرده و بهش نرسیده و ب در بسته خورده دیگه انرژی و روحیه ای درونش نمیمونه ک بخواد از نو شروع کنه چون واقعا دیگه خسته شدم ، دوست دارم از موقعیتی ک دارم راضی باشم و قانع اما واقعا نمیتونم


    اینو بخاطر این میگم چون به سام گفتی چطور مثل شما بشم....راه موفقیت همه مثه هم نیست

    شاید اون تلنگری که به سام خورد برای شما کاری نباشه...یا حتی شاید بیش از توان شما باشه

    نمیدونم منظورم رو درست رسوندم یا نه
    [/quote]

    میگم که راه موفقیت همه مثل هم نیست

    تو باید راه خودت رو شروع کنی به پیمودن

    اولش سخته...یه شروع نفس گیره...ولی از یه جایی به بعد میفتی تو سرازیری و دیگه خودت نمیتونی دست برداری

    اراده هرکسی تو دست خودشه، خودشه که تصمیم میگیره چطوری راهش رو بره

    میشه بپرسم شما چن سالتونه؟؟؟؟

  24. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2017
    شماره عضویت
    34133
    نوشته ها
    218
    تشکـر
    190
    تشکر شده 91 بار در 65 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : تا حالا شده به خواسته ها و آرزوهات نرسیده باشی...

    میگم که راه موفقیت همه مثل هم نیست

    تو باید راه خودت رو شروع کنی به پیمودن

    اولش سخته...یه شروع نفس گیره...ولی از یه جایی به بعد میفتی تو سرازیری و دیگه خودت نمیتونی دست برداری

    اراده هرکسی تو دست خودشه، خودشه که تصمیم میگیره چطوری راهش رو بره

    میشه بپرسم شما چن سالتونه؟؟؟؟[/quote]

    26 سالمه
    امضای ایشان
    اگر من همه قوانین را رعایت کرده بودم هیچوقت به هیچ کجا نمیرسیدم
    مریلین مونرو




  25. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : تا حالا شده به خواسته ها و آرزوهات نرسیده باشی...

    نقل قول نوشته اصلی توسط maryam sadat نمایش پست ها
    میگم که راه موفقیت همه مثل هم نیست

    تو باید راه خودت رو شروع کنی به پیمودن

    اولش سخته...یه شروع نفس گیره...ولی از یه جایی به بعد میفتی تو سرازیری و دیگه خودت نمیتونی دست برداری

    اراده هرکسی تو دست خودشه، خودشه که تصمیم میگیره چطوری راهش رو بره

    میشه بپرسم شما چن سالتونه؟؟؟؟
    26 سالمه[/QUOTE]

    خب چرا فک میکنی واسه تغییر رشته دیره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    من همکلاسی داشتم 42 سالش بود خانمه...واسه کارشناسی

    اصلا دیر نیست....دست بجنبون فقط

  26. کاربران زیر از رزمریم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  27. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : تا حالا شده به خواسته ها و آرزوهات نرسیده باشی...

    نقل قول نوشته اصلی توسط Aamir2020 نمایش پست ها
    درود
    میتوانید شرح بدهید چگونه؟
    مثلا در انتخاب رشته آزاد بودید؟ در انتخاب دانشگاه چطور؟ به رشته علاقه داشتید یا اجبارا خواندید؟
    کارتان چطور؟مربوط به رشته تحصیلیتان بود؟ یا خیر؟ با بند پ وارد شدید یا با تلاش کوشش؟ اگر با تلاش کوشش اگر صلاح میدانید بگویید چگونه شاید گرهی هم از مشکلات ما باز شد.
    درمورد افکار منفی هرکس به خودی خود منفی نیست بلکه بعضی ها تحت شرایط منفی میشوند برای نمونه من وقتی صدها بار افرادی را میبینم چون پدر پسر فلان رییس هستند با مدرک سیکل میروند رییس میشوند آن موقع ما با مدرک لیسانس همینطوری روزگار با کارگری میگذرانیم, طرف مدرک ارشد داشت از دانشگاه امیرکبیر قاب کرده بود رویه داشبرد ماشینش
    خوب این باعث میشود آدم منفی بشود...

    من 2 ساله شروع کردم دانشگاه رفتن و دانشگاه علمی کاربردی میراث فرهنگی میرم و ترم 1 کارشناسی هستم.در انتخاب رشته و دانشگاه کاملا آزاد بودم و رشته انتخابیم گردشگری بود چون هم علاقه داشتم به گشت و گذار و هم زبانم خوب بود به نسبت و هم از درس تاریخ خوشم میومد و هم متنفر بودم از دروسی مثل ریاضی و شیمی و زیست و فیزیک پس بهترین انتخابم این رشته بود.کارم قبل از دانشگاه رفتنم شروع شد و اونم جز علایقم بود که از بچگی کشف کرده بودم علاقه به کامپیوتر و آی تی پس یه شرکت زدم و از تهران نمایندگی یکی از ارائه دهنده های اینترنت را گرفتم و کم کم گسترشش دادم یعنی شرکتمو از تک بعدی بودن درآووردم به طور مثال نمایندگی مودم را گرفتم بعد نمایندگی ایرانسل و رایتل بعد نمایندگی فلش مموری در کنارش چون تخصصم از 9 سالگی تا الان بازاریابی و وب منیجری در اینترنت هستش با یه فتوشاپ کار و طراح سایت ماهر صحبت کردم بهش گفتم من یه میز در اختیارت قرار میدم تو شرکتم و واست پروژه میگیرم کار از تو پروژه از من سودشم 60 درصد تو چون کار اصلی را انجام میدی 40 درصد من بعد از اون به این فکر کردم که تو منطقه ای که من شرکت دارم چند تا بیمارستان هستش چند تا بانک هستش و چند تا سازمان و چند باری دیده بودم که خیلی ها میان و درمورد فتوکپی و پرینت صحبت میپرسن خب یه دستگاه فتوکپی و پرینت و اسکن خریدم و گذاشتم یه گوشه از شرکتم و به یکی از رفقامم گفتم تو باش مسئول این دستگاه به جای حقوق بهت سود میدم و باهاش توافق کردم چون دستگاه و مکان و کاغذ از منه 70 درصد من و 30 درصد او .بعد از اون سعی کردم این چند مورد را گسترشش بدم و هرکدومشو با جذب بازاریابای مختلف به یه بخش تبدیل کنم اولین چیز این بود که شرکت من کوچیک بود همش 30 متر بود و طبقه بالا دیدم اگه بخوام گسترشش بدم جا کم میارم در نزدیکی شرکتم یه مغازه بود که اونو اجاره کردم 60 متر میز خودمو گذاشتم میز فتوشاپ کارم گذاشتم دستگاه کپی هم گذاشتم دیدم هنوز جا زیاد اومده یه آشنایی داشتم از قبل که تو کار دوربین مداربسته بود رفتم باهاش صحبت کردم گفتم چند نمونه از دوربین هاتو بیا بزار تو قفسه شرکت من و منم به جا واست مشتری میارم به ازای هر فروش بهم سود بده اونم قبول کرد اینکار انجام شد و نتیجه خوبیم داشت به دلیل اینکه در زمینه فروش اینترنت مشتری زیادی پیدا کرده بودم که اکثرا هم مغازه دار و رستوران دار و کافی شاپ دار بودن وقتی ازم اینترنت میگرفتن میپرسیدم واسه چی میخواید میگفتن دوربین مداربسته منم میگفتن اتفاقا ما هم دوربین مداربسته داریم و معرفی میکردیم طبعا طرف خوشترش میومد که همشو یکجا خرید کنه پس سفارش میداد اینجا من چند تا سود میکردم 1.سود فروش اینترنت2.سود نصب مودم.3سود فروش دوربین.4سود نصب دوربین .. بعد اون دیدم که هنوز کارم قابل پیشرفت هستش پس اومدم و یه بخشی از مغازه را تبدیل کردم به فروش لپ تاب و تبلت اینطوری هم مغازه پر میشد هم کامل تر میشد اونم بازم به شیوه شراکتی یعنی رفتم صحبت کردم با کسی که عمده فروش اینکار بود بهش گفتم آقا من فلان شرکتی دارم شرایطشم اینه چند تا تبلت و لپ تاپ بهم بده من میفروشم در ازاش سود بهم بده وقتی لپ تاپ و تبلت را بهم داد من هم یکم روش میکشیدم مثلا اگه میگفت قیمت فروشمون 1500000 هستش من میگفتم 1600000 اینجا هم 100 هزار سود میکردم هم 10 درصد پورسانت که میگرفتم وقتی دانشگاهم فشرده تر شد و دیدم نمیرسم خودم خیلی برم شرکت و اگه خودم نباشم موفقیتش ریسک داره شرکتم را واگذار کردم و الان تنها شغلی که دارم تو خونه هستش و وب منیجر هستم .نکته ای که هست به جایی که از رانت بازی ها و پارتی بازی ها دلخور بشم خوشحال میشم و میگم تو باید اینقدر خوب باشی که رقیبت اگه بزرگترین پارتی هم داشته باشه دلشون نیاد تورو پس بزنن و ماهر بودن تو بر پارتی پیروز بشه..

    من الان چند تا مسیر واسه آیندم درست کردم و اولویت بندی کردم دونه دونه دارم واردش میشم اگه مسیر 1 موفق شدم که هیچ اگه نشدم مسیر 2 هم خوبه اگه مسیر 2 موفق نشدم مسیر 3 هم بد نیست اگه مسیر 3 هم نشد اینبار مسیر 4 را میرم

    اگه بخوام ساده بگم دیدگاه من اینه چرا تو واسه دیگران کار کنی دیگران واسه تو کار کنن و تو درآمد به دست بیاری

    این خلاصه ای از کسب و کارمن سوالی هست بپرس:

  28. کاربران زیر از sam127 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  29. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : تا حالا شده به خواسته ها و آرزوهات نرسیده باشی...

    نقل قول نوشته اصلی توسط maryam sadat نمایش پست ها
    بله
    از نحوه ی پاسخ دادنشون فهمیدم ک آدم موفقی هستن اما شما میگی اون چیزی باش ک خودت میخوای خب مشکل من اینه ک چجوری؟؟
    من دوسداشتم بهترینها باشم اما نشد اینکه میگن باتلاش و اینا به نظر من همش الکیه مهمتر از اینا روحیه و حس رسیدن ب خواسته هستش ، کسی ک چندبار تلاش کرده و بهش نرسیده و ب در بسته خورده دیگه انرژی و روحیه ای درونش نمیمونه ک بخواد از نو شروع کنه چون واقعا دیگه خسته شدم ، دوست دارم از موقعیتی ک دارم راضی باشم و قانع اما واقعا نمیتونم


    اینو بخاطر این میگم چون به سام گفتی چطور مثل شما بشم....راه موفقیت همه مثه هم نیست

    شاید اون تلنگری که به سام خورد برای شما کاری نباشه...یا حتی شاید بیش از توان شما باشه

    نمیدونم منظورم رو درست رسوندم یا نه
    [/quote]


    دوست داشتی آیا تلاشم کردی ؟ چقدر خودتو تو اون علاقه قبول داشتی؟
    من یه دوستی دارم الان هتلداره + رئیس کارخانه مواد غذایی + مدرس موفقیت و بازاریابیه ..این 3 تاشو فقط من میدونم قطعا بیشتره

    33 سالشه مایل هستی زندگیشو واست بگم؟

  30. کاربران زیر از sam127 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  31. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : بحث آزاد : رسیدن به آرزوها

    این نکته را اضافه کنم من اول سال که میشه دقیقا بعد سال تحویل برنامه یکسالمو کامل میچینم
    کجا میخوام برم .چه کلاسی میخوام برم.فعالیتهام قراره چیا باشه.چه کارایی را دیگه نباید انجام بدم.چه ورزشایی را میخوام انجام بدم.آخر سال که میشد این لیستم را چک میکنم هرکاری را که تو طول سال انجام داده بودم را قرمز میکردم هرکاری هم که مونده بود انتقال پیدا میکرد به سال بعد و سعی کردم هرسال یک کار بیشتر از سال قبل انجام بدم

  32. بالا | پست 22

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    31916
    نوشته ها
    1,553
    تشکـر
    2,376
    تشکر شده 1,676 بار در 966 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : بحث آزاد : رسیدن به آرزوها

    سلام
    درست هست که آقا سام از نظر مالی وضعیتش خوب هست و این موجب شده راحتتر به هدفش برسد شاید کار برای دیگران سختتر باشد ولی بودند کسانی که از هیچ شروع کرده اند البته با تلاش و سعی خیلی بیشتری به موفقیت رسیده اند اولین گام برای موفقیت گذشتن از کلمه نتوانستن هست باید اول خودمان را باور کنیم و امید طلیعه موفقیت است پس کسی که امید ندارد دست به کار نمیشود نتیجه عدم اقدام چیزی جزء ماندن در همان وضعیتی است که هستند نیست پس نگوییم دیر شده و یا دیگر الان نمی شود من در یک تایپیک که نامش حس شکست بود داستان دانشمندی به نام سکاکی را نوشته ام می توانید اون تایپیک را مطالعه کنید شاید برایتان مفید باشد ان شاءالله با شروعی جدید در مسیر موفقیت قرار میگیرید(ضمنا تایپیک مذکور مال سه ماه پیش بود می توانید با کلیک روی کلمه روبرو مستقیم به تایپیک مورد نظر بروید حس شکست )
    امضای ایشان

    تا میتوانی دلی به دست آور
    دل شکستن هنر نمی باشد

  33. کاربران زیر از سعید62 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  34. بالا | پست 23

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : تا حالا شده به خواسته ها و آرزوهات نرسیده باشی...

    نقل قول نوشته اصلی توسط Aamir2020 نمایش پست ها
    درود
    ممنونم ممنونم بابت اینکه وقت گذاشتید و پاسخ دادید جوابم را گرفتم با تشکر.خوشبحالتان که آنقدر سرمایه داشتید تا بتوانید شرکت تاسیس بکنید امیدوارم همیشه در موفقیت باشید.

    چون میدونستم این حرفو و اکثر آدما بهونشون اینه آقا ما پول نداریم سرمایه اولیه من واسه شرکت 2 میلیون بود

    900 تومنش لپ تاپ
    500 تومنش میز و صندلی
    600 تومنشم تابلو

    ولی وقت واگذاری این مبلغ ..... بود
    ویرایش توسط sam127 : 06-11-2017 در ساعت 06:56 PM

  35. بالا | پست 24

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : بحث آزاد : رسیدن به آرزوها

    نقل قول نوشته اصلی توسط سعید62 نمایش پست ها
    سلام
    درست هست که آقا سام از نظر مالی وضعیتش خوب هست و این موجب شده راحتتر به هدفش برسد شاید کار برای دیگران سختتر باشد ولی بودند کسانی که از هیچ شروع کرده اند البته با تلاش و سعی خیلی بیشتری به موفقیت رسیده اند اولین گام برای موفقیت گذشتن از کلمه نتوانستن هست باید اول خودمان را باور کنیم و امید طلیعه موفقیت است پس کسی که امید ندارد دست به کار نمیشود نتیجه عدم اقدام چیزی جزء ماندن در همان وضعیتی است که هستند نیست پس نگوییم دیر شده و یا دیگر الان نمی شود من در یک تایپیک که نامش حس شکست بود داستان دانشمندی به نام سکاکی را نوشته ام می توانید اون تایپیک را مطالعه کنید شاید برایتان مفید باشد ان شاءالله با شروعی جدید در مسیر موفقیت قرار میگیرید(ضمنا تایپیک مذکور مال سه ماه پیش بود می توانید با کلیک روی کلمه روبرو مستقیم به تایپیک مورد نظر بروید حس شکست )

    من همیشه فکر میکردم فوق فوق زندگیم اینه که برم یه جایی استخدام بشم ماهی 800.900 بگیرم و بعدشم ازدواج کنم و یه زندگی روتین مث اکثر مردم.

    و اون زمان که بهم گفتن نمایندگی اینترنت بهت میدن یه ترس عجیبی داشتم چه خودم و حتی پدرم مادرم میگفتن تو اصن میتونی موفق باشی یهو نری شرکت بزنی بعدش چند ده میلیون ضرر کنی و برگردی سر جا اولت خودمم میترسیدم از اینکه اومدم تو بازار کار .قبلا تو بازار کار اومدنم فوقش روزی 2 ساعت بود اونم نه همیشه تفریحی که میرفتم مغازه بابام بعدشم کلی پول از دخلش بر میداشتم میرفتم آت و آشغال میخریدم


    ولی الان به آدمی از خودم تو رویاهام ساختم و دارم تلاش میکنم بهش برسم و میدونم قطعا بهش میرسم که قبلا اصن تو رویاهامم نمیومد و حتی یک درصد هم به اونی که تو ذهنمه نرسم وجدانم راحته که تو سعیتو کردی ولی نشد بهتر از اون وقتیه که بگم اگه انجام داده بودی شده بود
    ویرایش توسط sam127 : 06-11-2017 در ساعت 07:00 PM

  36. 2 کاربران زیر از sam127 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  37. بالا | پست 25

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27925
    نوشته ها
    2,306
    تشکـر
    3,118
    تشکر شده 3,059 بار در 1,592 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد : رسیدن به آرزوها

    سلام
    دلیل اینکه اکثرا رشته ای رو انتخاب میکنن که بهش علاقه ندارن چندتا چیز هست از نظر من
    توی جهان سوم طرف برای اینکه یه حقوق بخور نمیر داشته باشه و بتونه زندگی شو اداره کنه مجبور میشه گاهی از علایقش صرف نظر کنه در صورتی که توی جهان اول معیشت و رفاه حق طبیعی هر ادمیه و به خاطر معیشت سمت کاری نمیرن بلکه برای علاقه یه کاریو انتخاب میکنن و خب قطعا هم از شغلشون لذت میبرن.
    دوم اینکه چون مردم ما درمورد همدیگه زیاد نظر میدن خیلیا برای کلاس یه رشته رو و به اجبار انتخاب میکنن.من یادم نمیره زمان من فقط یه نفر رفت فنی و سه نفر رفتن انسانی بقیه ریاضی و تجربی چون برای خانوادشون افت داشت.میدونید که جامعه ما از مهندس اشباع شده و واقعا به این همه مهندس و دکتر نیاز نداره چون همه فکر میکنن باید دکتر یا مهندس بشن گرچه اگر علاقه نداشته باشن.
    کلا سیستم از ریشه مشکل داره .

  38. کاربران زیر از saba95 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  39. بالا | پست 26

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    30886
    نوشته ها
    1,578
    تشکـر
    1,236
    تشکر شده 2,029 بار در 1,083 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد : رسیدن به آرزوها

    سلام
    تجربه م رو واسه شما مینویسم نمیدانم چه اندازه به درد میخوره ولی شاید گفتنش کمک کنه... خصوصا واسه دوستانی که بیست، بیست وپنج ساله هستن و ایتدای راه هستند نگران از اینکه بدون سرمایه و داشتن فقط یک مدرک چکار میتوانند انجام بدن

    24 سالم بود بعد دانشگاه و خدمت، عمران خوانده بودم.قبل از اون پیش پدرم بودم ایشون همین رشته رو کار میکردند.
    بعد خدمت دوسه سال کار نقشه کشی و پروژه گرفتن رو انجام میدادم یادم نمیره در آن سال اولین دستمزدی که واسه یه نقشه گرفتم پنجاه هزار تومن بود
    سراغ شرکت های مهندسی میرفتم و میگفتم کار پروژه انجام میدهم بعضی ها میگفتن لازم ندارند بعضی ها قبول میکردند درصدی به من میدادند و بالاخره اگر کار زیاد داشتند کارهایشان روی زمین باقی نمی موند
    27 سالم شد با یکی ازدوستان شرکتی رو ایجاد کردیم با همین مقدار سرمایه ای که جمع کرده بودیم.یه مکان اداری اجاره کردیم که یه اتاق داشت یه لابی یه آشپزخانه و سرویس بهداشتی.
    دو تا کامپیوتر توی اتاق گذاشتیم و چندتا صندلی ،در لابی پارتیشن زدیم قسمتی رو دو تا میز کار گذاشتیم و قسمتی رو یک دست مبل که ارباب رجوع میاد آنجا باشند
    واسه آشپزخانه هم یخچال و ظرف و ظروف و یه مایکرو ویو گرفتیم. سرجمع 15 میلیون پول پیش دادیم و حدود 10 تومن وسیله گرفتیم. البته ملک اجاره هم داشت. این پول رو هم دوسه سال با انجام پروژه و کار پس انداز کرده بودیم.شما فکر کنید دو تا جوان با وجود مدرک، سه سال باهم روز و شب کارکنند کل پس انداز و سرمایه شون 25 میلیون باشه.. البته من خرج زندگی متاهلی رو هم داشتم

    پروژه و کار رو ازشرکت های قبلی تعطیل نکردم اصلا نگفتم ا الان که من شرکت دارم چرا برم کارهای دیگران رو انجام بدهم.یک بار مدیرعامل یکی از شرکت ها از سربرگ شرکت بین برگه هایم متوجه شد گفت تو شرکت داری و اینجا میای کار میکنی چرا به من نگفتی.
    برایم مهم نبود میخواستم پول دربیارم.گاهی پسرم همراهم شرکت می اومد خانمم کار داشتن من بچه رو روی میز کار کنارم میگذاشتم خوراکی چیزی واسش میگذاشتم کارها رو انجام میدادم. بارها پیش اومد موقع تحویل پروژه یا کار ،بچه همراهم بود و تازه چون بچه رو می دیدن بیشتر راه می اومدن

    روزی ده دوازده ساعت کار میکردیم از هفت روز هفته شاید پنج روز رو از 9 صبح تا 12 شب شرکت بودیم.
    دوباره بعد از اون برای یک اتفاق شراکت من و دوستم بهم خورد و ایندفعه با پولی که داشتم و یه مقدار قرض از پدرم که اگر نبود وام میگرفتم... شرکت خودم رو گذاشتم.
    تجربه م بیشتر شده بود شروع کردم پرسنل گرفتن و دستم از لحاظ مالی و زمانی باز شد کم کم جز کارهای پروژه ، آگهی های مناقصه و بعد مزایده رو از روزنامه در میاوردم شرکت میکردم بعضی هایش میشد بعضی نه. کلا ریسک بود
    نمیدونم چرا ولی خودم رو باور داشتم یعنی کار برایم نشد نداشت باید انجام میدادم. تهران هم دستم باز بود مشتری و کار زیاد بود ولی خوب باید به همان نسبت هم کار خوب تحویل میدادم چون دست زیاد بود

    این فاصله مطالعاتم ذرباره کار زیاد شد دایره ارتباطاتم قوی شد بین بچه های مهندسین بچه های شهرسازی شهرداری و... ( حفظ ارتباط در کار خیلی مهمه )توی این مدت ادامه تحصیل دادم به اصرار خانمم ارشد هم گرفتم و ادامه پیدا کرد تا همین دو سال پیش که یک سری از دوستان رو کار برایشان انجام میدادیم و کارخانه تولید مصالح ساختمانی داشتند میخواستند گسترش بدن و پیشنهاد کردن من هم سهام بگیرم و جزو هیئت شم ... دیگه به اینجای کار فکر نمیکردم درسته تلاش میکردم ولی میگفتم خوب همینکه زندگیم خوبه برای بچه ها همه چیز میتونم تهیه کنم کمبودی ندارند کافیه

    بعد سبک سنگین کردم دیدم پیشنهاد خوبیه با خانواده مشورت کردم گفتند قبول کن و خیلی خوب شد قبول کردم انگار خواست خدا بود چون این مورد بدون برنامه ریزی بود. الان شرکت رو دارم در کنارش یک تیم هستیم و تولید مصالح و کارهای پروژه ای رو با هم انجام میدیم.

    چند تا مورد که در کار مهمه
    اول باید حتما کار رو بدون کم و کاست سرویس داد شما شغلت هرچی باشه میخواد مهندس باشی آرایشگر باشی پزشک باشی ... از اول بنا رو بر این بگذارید کار درست باشه هرچقدر میخواد طول بکشه. وقتی کار خوب تحویل بدی و صداقت در کنارش داشته باشی طرف دشمنت هم باشه کارش رو مباد به شما میده.بارها تجربه کردم که میگم.طرف من رو میدید زورش می اومد سلام کنه ولی موقعی که کار داشت می اومد

    دوم اینکه به هیچ عنوان از چهارچوب اخلاقی که واسه خودتون در کار تعریف میکنید خارح نشید طرف هرکس میخواد باشه و خیلی مهمه که ریال به ریال پولی که آدم درمیاره درست باشه حق کسی رو ضایع نکنه. شاید یک شبه یک ساله پولدار نشی ولی خدا آنقدر بزرگه و کرم داره که لنگ نگدارتت.

    مورد دیگه یه چیزی رو واسه خودم قانون گذاشتم از اول باید حتما یه مقداری رو ببخشم. نمیتونم به شما بگم چقدر برکت به زندگی آدم میاره ،جدای از حس خوبی که به خودم دست میده به ازای هر چیزی که میبخشم قشنگ ده برابرشو خدا کنار میگذاره و کلا میاره از جاهایی که فکرشو نمیکنم . به نظرم این قانون برای همه هست اگر کسی بگه نیست قطعا تجربه ش نکرده

    و خودباوری و اعتماد بنفس بسیار مهمه شما اگر خودتان را باور داشته باشید دیگران هم باورتان میکنن.همیشه مطمئن باشید یک راهی هست که شما به هدفی که توی فکر دارید برسید

  40. 5 کاربران زیر از siavash_en بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  41. بالا | پست 27

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : بحث آزاد : رسیدن به آرزوها

    بدبختی خیلی از جوونای ایرانی اینه که فک میکنن اینایی که به جایی رسیدن یا بچه پولدار بودن یا رانت داشتن

  42. کاربران زیر از sam127 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  43. بالا | پست 28

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16868
    نوشته ها
    356
    تشکـر
    1,100
    تشکر شده 545 بار در 260 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : بحث آزاد : رسیدن به آرزوها

    به نظر من تمام آدمایی که موفق میشن این چندتا ویژگی رو دارن:
    جاه طلبن و به چیزی که الان دارن قانع نیستن
    متواضعن و غرور ندارن، به همین دلیل هیچ وقت دلبسته چیزایی که دارن نمیشن
    اعتماد به نفس بالایی دارن و می دونند تو این دنیا حقشونه به هرچیزی میخوان برسن
    کارشون رو دوست دارند

    این ویژگی ها رو داشته باشی اصلا مهم نیست کجای این ممکلت باشی، صد درصد موفق میشی.
    یکی از دوستان خود من تو یه روستای هزار نفره زندگی می کرد. یه روز یکی از انیمیشن های والت دیزنی رو می بینه و از همون لحظه به بعد
    عاشق انیمیشن میشه. کسی که تا دیروز داشت کشاورزی می کرد و مشغول دروی گندم و چغندر کاشتن بود، یهو تصمیم گرفت انیماتور بشه
    همون سوال هرچی درمیاورد رو رفت باهاش یه لپتاپ گرفت، یه نرم افزار تری دی مکس نصب کرد، یه بسته آموزشی نرم افزار تری دی مکس خرید
    و کنج همون خونه روستای 1000 نفری شروع کرد به یادگرفتن انیمییشن. داستان زندگیش طولانیه فقط بگم ظرف 6 سال الان به یکی از بهترین انیماتورها و
    مدل سازای کشور تبدیل شده. تمام شرکت های معتبر کشور براش سرودست می شکنند که بره باهاشون کار کنه منتها چون مادرش تنهاست هنوز
    تو همون روستا مونده. ولی ماهی حداقل شش، هفت تومنی درآمد داره. همین یه ماه پیش که برای یه همایش رفته بود تهران یه شرکت ایتالیایی هم
    بهش پیشنهاد کار داد! خلاصه میخوام بگم اصلا مهم نیست کجا هستی یا چه آرزویی داری، محاله با تمام وجود بری دنبال آرزوت و بهش نرسی

  44. 3 کاربران زیر از Blue Way بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  45. بالا | پست 29

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    30886
    نوشته ها
    1,578
    تشکـر
    1,236
    تشکر شده 2,029 بار در 1,083 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد : رسیدن به آرزوها

    نقل قول نوشته اصلی توسط sam127 نمایش پست ها
    بدبختی خیلی از جوونای ایرانی اینه که فک میکنن اینایی که به جایی رسیدن یا بچه پولدار بودن یا رانت داشتن

    نقل قول نوشته اصلی توسط Blue Way نمایش پست ها
    به نظر من تمام آدمایی که موفق میشن این چندتا ویژگی رو دارن:
    جاه طلبن و به چیزی که الان دارن قانع نیستن
    متواضعن و غرور ندارن، به همین دلیل هیچ وقت دلبسته چیزایی که دارن نمیشن
    اعتماد به نفس بالایی دارن و می دونند تو این دنیا حقشونه به هرچیزی میخوان برسن
    کارشون رو دوست دارند

    این ویژگی ها رو داشته باشی اصلا مهم نیست کجای این ممکلت باشی، صد درصد موفق میشی.
    یکی از دوستان خود من تو یه روستای هزار نفره زندگی می کرد. یه روز یکی از انیمیشن های والت دیزنی رو می بینه و از همون لحظه به بعد
    عاشق انیمیشن میشه. کسی که تا دیروز داشت کشاورزی می کرد و مشغول دروی گندم و چغندر کاشتن بود، یهو تصمیم گرفت انیماتور بشه
    همون سوال هرچی درمیاورد رو رفت باهاش یه لپتاپ گرفت، یه نرم افزار تری دی مکس نصب کرد، یه بسته آموزشی نرم افزار تری دی مکس خرید
    و کنج همون خونه روستای 1000 نفری شروع کرد به یادگرفتن انیمییشن. داستان زندگیش طولانیه فقط بگم ظرف 6 سال الان به یکی از بهترین انیماتورها و
    مدل سازای کشور تبدیل شده. تمام شرکت های معتبر کشور براش سرودست می شکنند که بره باهاشون کار کنه منتها چون مادرش تنهاست هنوز
    تو همون روستا مونده. ولی ماهی حداقل شش، هفت تومنی درآمد داره. همین یه ماه پیش که برای یه همایش رفته بود تهران یه شرکت ایتالیایی هم
    بهش پیشنهاد کار داد! خلاصه میخوام بگم اصلا مهم نیست کجا هستی یا چه آرزویی داری، محاله با تمام وجود بری دنبال آرزوت و بهش نرسی

    دقیقا... بخصوص اعتماد بنفس و سخت کوشی فقط رمز پیشرفت آدم هستش... آن دسته کم که از اول با کلی پول استارت میزنند یا از طریق نادرست پول در میارن استثنا هستند
    راهنمایی بودم یا پدرم رفته بودیم خانه یکی از اقوام بالای شهر بودند حالا ما هم جای خوب بودیم اما نه دیگه در اون حد ... به پدرم گفتم بابا دوست دارم یک روزی بیام اینجا زندگی کنم. پدرم گفت تلاش کن بابا بهش میرسی همه اینهایی که میبینی تلاش کردند.این جملات هنوز که هنوزه ملکه ذهنم شده
    میتوانست بگه نه نمیتونی یا اینها دزدی کردن یا مسخره کنه با هرچی
    باید تلاش کرد پنیر مجانی فقط توی تله موشه

  46. 2 کاربران زیر از siavash_en بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  47. بالا | پست 30

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2017
    شماره عضویت
    35375
    نوشته ها
    68
    تشکـر
    2
    تشکر شده 20 بار در 18 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : بحث آزاد : رسیدن به آرزوها

    وایییی خیلیییی خوووب همه چی رو گفتین
    چقدر احساس خوبی بهم دست داد
    منم همین مشکلو دارم
    نه میدونم به چی علاقه دارم نه میدونم باید چی کار کنم کار هم پیدا نمیکنم هدف هم ندارم
    کلا رو یه نقطه گیر کردم که نمیتونم جلو برم
    کاش منم میدونستم باید چی کار کرد

  48. کاربران زیر از E.m1993 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  49. بالا | پست 31

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2017
    شماره عضویت
    34133
    نوشته ها
    218
    تشکـر
    190
    تشکر شده 91 بار در 65 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : تا حالا شده به خواسته ها و آرزوهات نرسیده باشی...

    نقل قول نوشته اصلی توسط رزمریم نمایش پست ها
    26 سالمه
    خب چرا فک میکنی واسه تغییر رشته دیره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    من همکلاسی داشتم 42 سالش بود خانمه...واسه کارشناسی

    اصلا دیر نیست....دست بجنبون فقط[/QUOTE]
    اگه دوباره به در بسته بخورم چیکار کنم ؟
    دیگه کلا خودم رو میبازم
    امضای ایشان
    اگر من همه قوانین را رعایت کرده بودم هیچوقت به هیچ کجا نمیرسیدم
    مریلین مونرو




  50. بالا | پست 32

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2017
    شماره عضویت
    34133
    نوشته ها
    218
    تشکـر
    190
    تشکر شده 91 بار در 65 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : بحث آزاد : رسیدن به آرزوها

    نقل قول نوشته اصلی توسط sam127 نمایش پست ها
    بدبختی خیلی از جوونای ایرانی اینه که فک میکنن اینایی که به جایی رسیدن یا بچه پولدار بودن یا رانت داشتن

    خب مگه نیستن؟ مگه غیر از اینه؟
    لطفا شعار ندید ، افراد مسن موفق و پولدار از قدیم روی پای خودشون بودن چون قدیم پارتی بازی نبود ، اما جوونای الان اکثرا با پارتی بازی و رانت رفتن سرکار ، جلوی چشم خودم طرف رشته ش دیپلم یا فوق حسابداری بود اومده بود رئیس محیط زیست ناحیه 4 منطقه 19 شده بود ، بعدشم صبح تا بعد از ظهر فقط پاستور بازی میکرد و عکس های خانوادگیش رو ک توی سیستم شهرداری بود !!! به من نشون میداد ، بعد من ک رشته م مرتبط هستش باید برم سر یه کار الکی تازه بعد از پر کردن کلی فرم و گزینش و استرس و....
    مثال میزنم تا روشن بشید ، اصلا قبلا کی شغل معلمی روی بورس بود؟ تازه کسی نمیرفت معلم بشه دولت باید کلی التماس هم میکرد اما الان اینقدر سختش کردن و فقط رشته های خاص رو بر میدارن تازه با کلی آزمون بعد از دور و نزدیک میشنوی طرف چون خودش فرهنگی بوده دختر یا پسرش رو با رانت میذاره جای خودش بعد نیگا میکنی میبینی دیپلم داره فقط!!!!
    تازه سواد خیلی از چیزارو هم نداره اصلا نمیدونه جدول تناوبی چیه!!!!
    بعد حالا من و امثال من مثلا اگر محیط زیست خوندیم کسی نیس بگه بابا این بدبخت کم کمش زیست و شیمی رو پاس کرده ک ب اینجا رسیده سوادش رو داره
    والا ، بعد عزیزان فرهنگی 3 ساعت میرن سرکلاس پنجشنبه ها ک آف 3 ماه تابستون با حقوق آفففف آلودگی آفففف برف آففففف تعطیل رسمی آففففف ....
    البته قصد جسارت ب فرهنگیان عزیز رو نداشتم فقط مثال بود
    امضای ایشان
    اگر من همه قوانین را رعایت کرده بودم هیچوقت به هیچ کجا نمیرسیدم
    مریلین مونرو




  51. بالا | پست 33

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2017
    شماره عضویت
    34133
    نوشته ها
    218
    تشکـر
    190
    تشکر شده 91 بار در 65 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : تا حالا شده به خواسته ها و آرزوهات نرسیده باشی...

    دوست داشتی آیا تلاشم کردی ؟ چقدر خودتو تو اون علاقه قبول داشتی؟
    من یه دوستی دارم الان هتلداره + رئیس کارخانه مواد غذایی + مدرس موفقیت و بازاریابیه ..این 3 تاشو فقط من میدونم قطعا بیشتره

    33 سالشه مایل هستی زندگیشو واست بگم؟[/quote]

    ممنون میشم بگی شاید ک نه قطعا میتونه کمکم کنه
    امضای ایشان
    اگر من همه قوانین را رعایت کرده بودم هیچوقت به هیچ کجا نمیرسیدم
    مریلین مونرو




  52. بالا | پست 34

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2017
    شماره عضویت
    35375
    نوشته ها
    68
    تشکـر
    2
    تشکر شده 20 بار در 18 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : تا حالا شده به خواسته ها و آرزوهات نرسیده باشی...

    نقل قول نوشته اصلی توسط maryam sadat نمایش پست ها
    دوست داشتی آیا تلاشم کردی ؟ چقدر خودتو تو اون علاقه قبول داشتی؟
    من یه دوستی دارم الان هتلداره + رئیس کارخانه مواد غذایی + مدرس موفقیت و بازاریابیه ..این 3 تاشو فقط من میدونم قطعا بیشتره

    33 سالشه مایل هستی زندگیشو واست بگم؟
    ممنون میشم بگی شاید ک نه قطعا میتونه کمکم کنه[/quote]

    میشه بگین

  53. بالا | پست 35

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2017
    شماره عضویت
    35381
    نوشته ها
    25
    تشکـر
    9
    تشکر شده 20 بار در 16 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد : رسیدن به آرزوها

    مشکل اینه که درس خوندیم مدرک گرفتیم ولی تخصص نداریم
    من خودم لیسانس it دارم الانم شرکت کردم واسه ارشد در حال حاضرم توی بانک خصوصی مشغولم درآمدم خوبه ولی مشتریایی که میان اینجا و کار آزاد دارن و میبینم درآمد من خیلی کمه منم خودم میخوام بزنم تو کار آزاد البته سرمایه خوب میخواد حداقل 300 م باید داشته باشی ولی 100 درصد تصمیم و گرفتم

  54. کاربران زیر از arti بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  55. بالا | پست 36

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    30886
    نوشته ها
    1,578
    تشکـر
    1,236
    تشکر شده 2,029 بار در 1,083 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد : رسیدن به آرزوها

    نقل قول نوشته اصلی توسط maryam sadat نمایش پست ها
    خب مگه نیستن؟ مگه غیر از اینه؟
    لطفا شعار ندید ، افراد مسن موفق و پولدار از قدیم روی پای خودشون بودن چون قدیم پارتی بازی نبود ، اما جوونای الان اکثرا با پارتی بازی و رانت رفتن سرکار ، جلوی چشم خودم طرف رشته ش دیپلم یا فوق حسابداری بود اومده بود رئیس محیط زیست ناحیه 4 منطقه 19 شده بود ، بعدشم صبح تا بعد از ظهر فقط پاستور بازی میکرد و عکس های خانوادگیش رو ک توی سیستم شهرداری بود !!! به من نشون میداد ، بعد من ک رشته م مرتبط هستش باید برم سر یه کار الکی تازه بعد از پر کردن کلی فرم و گزینش و استرس و....
    مثال میزنم تا روشن بشید ، اصلا قبلا کی شغل معلمی روی بورس بود؟ تازه کسی نمیرفت معلم بشه دولت باید کلی التماس هم میکرد اما الان اینقدر سختش کردن و فقط رشته های خاص رو بر میدارن تازه با کلی آزمون بعد از دور و نزدیک میشنوی طرف چون خودش فرهنگی بوده دختر یا پسرش رو با رانت میذاره جای خودش بعد نیگا میکنی میبینی دیپلم داره فقط!!!!
    تازه سواد خیلی از چیزارو هم نداره اصلا نمیدونه جدول تناوبی چیه!!!!
    بعد حالا من و امثال من مثلا اگر محیط زیست خوندیم کسی نیس بگه بابا این بدبخت کم کمش زیست و شیمی رو پاس کرده ک ب اینجا رسیده سوادش رو داره
    والا ، بعد عزیزان فرهنگی 3 ساعت میرن سرکلاس پنجشنبه ها ک آف 3 ماه تابستون با حقوق آفففف آلودگی آفففف برف آففففف تعطیل رسمی آففففف ....
    البته قصد جسارت ب فرهنگیان عزیز رو نداشتم فقط مثال بود


    در اینکه استعداد ها و نیروی جوان ما هدر میره و هیچ کس جای خودش نیست تا حدود زیادی قبول دارم... اما خیلی تفاوته بین کسی که دنبال کار میره تا کسی که منتظر هست کار رو بهش تعارف کنند.
    با یه مدرک لیسانس همه منتظرند یه میز بدن بگن بفرمایید.
    نه تنها مدرک بلکه سواد هم مهمه .طرف لیسانس کامپیوتره یه برنامه نمیتونه بنویسه.مشکل از ما هم هست.
    من 38 سالمه و سالهاست دیگه دغدغه مالی ندارم چون نخواستم داشته باشم.فقط فکر کردن و خواستن مهم نیست عمل کردن صدپله جلوتره.
    اتفاقا از خدمت برگشته یودم پدرم خیلی تلاش کردند در شرکت های دولتی با بانک استخدام بشم فرم میگرفتند رو می انداختن به این و اون... با اینکه پدرم دو سال در جبهه جنگ بودند وشیمیایی شده بودن ولی بنا به اعتقاداتی که داشتن حاضر نشدن کارت جانبازی بگیرند. طرف جنگ از کنار گوشش رد شده بود با پارتی بازی جانبازی گرفته بود و بچه هایش سهمیه و استخدام دولتی و دانشگاه رایگان و....
    الان میگم خدا رو هزار مرتبه شکر که نشد
    به استعدادهایی که دارید تکیه کنید... خانمه تنها کاری که میدونه آشپزی هستش و البته ارزشمند... آنقدر اعتماد بنفس داره از غذا پختن در خانه شروع کرد الان کترینگ داره با درآمد آن چنانی
    سواد علمی تون رو بالا ببرید اگر به تدریس علاقه دارید در آموزشگاه ها و آموزشگاههای کنکورهم میتوانید تدریس کنید. فقط بر روی یک استعداد مانور ندهید. همه کارهایی رو که میتوانید انجام دهید لیست کنید از غذا خوردن و نفس کشیدن گرفته تا همه تواناییهایی که دارید.
    آنوقت می بینید چه کارهایی هستش که قدرت انجامش رو دارید و نادیده گرفتید.
    نمیدونم شما چند سال دارید ولی مشکل بچه های الان اینه اکثرا راحت طلب هستن. انتظار دارن زیر باد کولر با یه فنجان قهوه وکیک ماهی چندمیلیون حقوق بگیرند.نمونه اش پسر من 18، 19 سال داره دانشجوئه تنها کاری که خواسنم انجام بده درس خواندن هست هیچ کاری نمیکنه اما برای همین درس خواندن هم پدر من رو درآورده ...

    فرهنگی ها هرچقدر مزایا داشته باشند که در کشور ما خصوصا در این دولت برای این قشر دلسوز اصلا ارزشی قائل نیستن ... حقشون هست. یه فرهنگی در ژاپن چک سفید امضا برای حقوق میگیره. نمایندگان آلمان اعتراض کرده بودند چرا حقوق فرهنگی ها در آلمان از آنها بیشتر هست به آنها گفته بودند یعنی شما انتظار دارید حقوق شما از کسانی که شما رو تربیت کردن و آموزش دادن بیشتر باشه؟
    مادر من مدیر مدرسه بودند می دیدم چه زحمتی برای بچه های مردم میکشیدند و گاهی از وقتی که باید برای ما میگذاشتن، میزدند واسه بچه های دیگران میگذاشتن

    خلاصه اینکه اون سقف ذهنی تان که نمیشه نمیتونم نمیذارن و... رو بردارید
    موفق باشید
    ویرایش توسط siavash_en : 06-12-2017 در ساعت 12:57 PM

  56. بالا | پست 37

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : بحث آزاد : رسیدن به آرزوها

    نقل قول نوشته اصلی توسط maryam sadat نمایش پست ها
    خب مگه نیستن؟ مگه غیر از اینه؟
    لطفا شعار ندید ، افراد مسن موفق و پولدار از قدیم روی پای خودشون بودن چون قدیم پارتی بازی نبود ، اما جوونای الان اکثرا با پارتی بازی و رانت رفتن سرکار ، جلوی چشم خودم طرف رشته ش دیپلم یا فوق حسابداری بود اومده بود رئیس محیط زیست ناحیه 4 منطقه 19 شده بود ، بعدشم صبح تا بعد از ظهر فقط پاستور بازی میکرد و عکس های خانوادگیش رو ک توی سیستم شهرداری بود !!! به من نشون میداد ، بعد من ک رشته م مرتبط هستش باید برم سر یه کار الکی تازه بعد از پر کردن کلی فرم و گزینش و استرس و....
    مثال میزنم تا روشن بشید ، اصلا قبلا کی شغل معلمی روی بورس بود؟ تازه کسی نمیرفت معلم بشه دولت باید کلی التماس هم میکرد اما الان اینقدر سختش کردن و فقط رشته های خاص رو بر میدارن تازه با کلی آزمون بعد از دور و نزدیک میشنوی طرف چون خودش فرهنگی بوده دختر یا پسرش رو با رانت میذاره جای خودش بعد نیگا میکنی میبینی دیپلم داره فقط!!!!
    تازه سواد خیلی از چیزارو هم نداره اصلا نمیدونه جدول تناوبی چیه!!!!
    بعد حالا من و امثال من مثلا اگر محیط زیست خوندیم کسی نیس بگه بابا این بدبخت کم کمش زیست و شیمی رو پاس کرده ک ب اینجا رسیده سوادش رو داره
    والا ، بعد عزیزان فرهنگی 3 ساعت میرن سرکلاس پنجشنبه ها ک آف 3 ماه تابستون با حقوق آفففف آلودگی آفففف برف آففففف تعطیل رسمی آففففف ....
    البته قصد جسارت ب فرهنگیان عزیز رو نداشتم فقط مثال بود

    بله رانت هستش ولی عمومیت نداره

  57. بالا | پست 38

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : تا حالا شده به خواسته ها و آرزوهات نرسیده باشی...

    نقل قول نوشته اصلی توسط Aamir2020 نمایش پست ها
    درود
    با 2 میلیون شرکت تاسیس کردید؟! اوره کا به شما تاسیس شرکت با دومیلیون! لابد صادرات و واردات هم بوده!
    بزرگوار خرید یک شرکت یا اجاره آن دست کم ده ها میلیون میشود ...
    لااقل ازتان عاجزانه میخواهم جواب غیر منطقی ندهید اگر تمایل ندارید پاسخ بدهید اشکالی ندارد ولی این حرف شما هیچ جوره منطقی نیست....(الان مشغول کندن موهای سرمان هستیم!)

    دوست عزیز شرکت من مسئولیت محدود بود و اگه کمی سررشته داشته باشی از ثبت شرکت باید بدونی که مسئولیت محدود نیازی به سرمایه نداره و منم با 100 هزار تومان شرکت ثبت کردم..مکانی هم که اجاره کردم 500 هزار رهن دادم ماهی 200 هزار اجاره.

    الان کجای حرفم غیر منطقیه؟بگو تا جوابشو بشنوی

  58. بالا | پست 39

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : تا حالا شده به خواسته ها و آرزوهات نرسیده باشی...

    نقل قول نوشته اصلی توسط Aamir2020 نمایش پست ها
    درود
    خیر ما هیچ سررشته ایی نداریم سام جان , اما در کتمان نمیرود با دومیلیون بشود شرکت زد (!)
    بحث ما بحث ثبت اینها نبود بحث ما این بود این سرمایه بسیییار کم است , فرض کنیم اصلا شما با دومیلیون آمدی شرکت زدی قبول.
    کدام مغازه ایی پانصد تومان رهن میگیرد؟! عجالتا 500 میلیون نبوده؟! یا 50 میلیون؟ والا رهن یک زیر پله سی متری آن هم مس ک و نیی کم کم 10 میلیون است , تازه مس کو نی ! آنطور که میدانم قیمت تجاری باید بیشتر باشد.
    نمیدانم شاید من در اشتباهم,از آنجایی که بنده نمیدانم پس باید بنشینیم چرتکه بیندازیمطبق حرف خودتان)
    دومیلیون داشتید , بگوییم 100 تومان دادید ثبت شرکت , 500 تومان دادید رهن, اجاره ماه اول را هم فرض کنیم آخر ماه داده باشید, برایتان میماند تقریبا یک و چهارصد!
    با یک چهارصد میشود یک لپتاپ خرید , اگر فرض کنیم یک لپ تاپ یک و چهارصدی خریدید و فروختید مثلا یک و ششصد !( البته لا فرض اینکه مشتری به تورتان بخوردها چون گاها دیده شده بعضی مغازه های فروش کامپیوتر تا ماه ها هم مشتری سراغشان نمی آید این را از آن حیث گفتم چون شش ماهی در یک مغازه کامپیوتری کارگر بودم)
    یعنی از پول فروش یک لپتاپ دویست تومان درآوردید , خوب فرض کنیم یک لپات دیگر هم فروختید شد چهارصد تومان , در بهترین حالت تعداد مشتری های لب تاب خر در طول ماه 10 عدد است یعنی تقریبا میشود در یک ماه دومیلیون تومان که دویست تومانش هم میرود میماند 1800!
    پس در بهترین حالت ممکن شما باید الان (اگر فقط همان دومیلیون اولیه بوده باشد) بزور درآمدتان با خرجتان یکی بشود....دیگر اگر متاهل هم باشید بدتر.
    *خرج های دیگر را هم فاکتور گرفتیم, مثل آب و برق حق ماهیانه و مشتری هایی که سرتق هستند میروند شکایت و ....
    شما کلان همه چیزو قاطی کردید .شما توضیحات اولیه منو کامل بخونید

    گفتم 500 رهن ماهی 200 هزار اجاره ولی کجا گفتم مغازه؟؟ تو صحبتای من نوشتم همون ب بسم الله مغازه اجاره کردم؟؟

    ===
    اولین چیز این بود که شرکت من کوچیک بود همش 30 متر بود و طبقه بالا دیدم اگه بخوام گسترشش بدم جا کم میارم د
    ===
    شما اینو نخوندی مث اینه من چنین جایی را اجاره کردم 500 رهن ماهی 200 هزار.نکته دوم من تهران نیستم اهل شهر یزدم.نکته سوم دفتر من طبقه بالا بود حدودا 20 تا پله میخورید و بالا شهرم نبود مرکز شهر بود پس این اجاره نرمال اونجا بود
    ===


  59. بالا | پست 40

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34700
    نوشته ها
    1,062
    تشکـر
    842
    تشکر شده 530 بار در 398 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : بحث آزاد : رسیدن به آرزوها

    به نظرم باید تلاشت رو بکنی

    شاید جواب بده شایدم نه

    بسته به شرایط اقتصادی و جامعه و ... احتمال موفقیتت فرق می کنه

    من مدت زیادی ( نزدیک 18 ماه ) روزی 13 تا 14 ساعت و بعضی روزها بیشتر کار سنگین می کردم ولی از نظر مالی جواب خوبی نگرفتم.

    تعداد کمی از افراد هستند که موفق میشن از یه طبقه اقتصادی به طبقه بالاتر برن

    فقط باید کار کرد ، کار کرد ، کار کرد تا شاید به جایی برسی


    امضای ایشان
    من مثل خیلی از کاربرای دیگه دانش و تخصصی تو مشاوره ندارم و فقط نظر خودمو میگم


    برای کسانی که قوانین سرسختانه در زندگی شون میذارن:

    به جای تمرکز بر روی نتایج ، به تلاش های خود بیندیشیم و برنامه ریزی کنیم.
    نگاه به گذشته، افسردگی و نگاه به آینده ، اضطراب ایجاد می کند، چون نه قادر به تغییر گذشته ایم و نه به آینده آگاهی داریم.


  60. کاربران زیر از آرش67 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  61. بالا | پست 41

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : تا حالا شده به خواسته ها و آرزوهات نرسیده باشی...

    نقل قول نوشته اصلی توسط Aamir2020 نمایش پست ها
    درود
    بزرگوار خب اینها را بگویید دیگر ,بگویید شهرستان بودید شرایط فلان بود مرکز بود و اینطوری کار میکردید و...
    ما که علم غیب نداریم میخوانیم فکر میکنیم حرف شما اشتباه است , بله الان متوجه شدم , شرمنده من کمی دیر فهم هستم (شاید هم نکته سنج؟)
    ممنونم
    خب سوال بعد؟

  62. بالا | پست 42

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : بحث آزاد : رسیدن به آرزوها

    خوشحالم دیگه سوالی واست باقی نموند

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. هفت قدم تا رسیدن به آرزوها
    توسط ستیلا در انجمن فرهنگ
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 01-04-2019, 03:00 AM
  2. پاسخ: 5
    آخرين نوشته: 07-05-2016, 05:41 PM
  3. حس میکنم به آرزوهام نرسیدم
    توسط سوسنم در انجمن افسردگی
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 05-20-2015, 11:05 AM
  4. اسکیــزوفرنـی (روان گسیختگـی)
    توسط *P s y C h e* در انجمن بیماریهای اعصاب و روان
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 04-24-2015, 08:49 PM
  5. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 03-03-2014, 01:42 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد