بحث آزاد:مقابله با فشار جنسی

[mr_soheil]

سلام
پسری 23 ساله هستم
قبل از اینکه بخوام چیزی بگم به جون عزیزترین کسم قسم میخوره که این موارد کاملا واقعیه و دلیلی نداره من توی فضای مجازی که آخرش به هیچ جا وصل نیست از خودم تعریف کنم
به خاطر چهره و هیکل ورزشی که دارم پیشنهادات (جنسی و عاطفی ) زیادی از طرف دختر ها دارم
گاهی توی خیابون که راه میرم خانم ها که اکثرا معلومه سنشون از من بیشتره پیشنهاد میدن سوار شم و ...
حتی متاسفانه انتخاب اشتباهی کردم و رفتم پیش مشاور خانم که بعد از مدتی که میرفتم محل کارشون دیدم دارن تغییر رویه میدن چه از نظر پوشیدن لباس وچه از طریق پیامک و ... سعی در تحریک کردن داشتند
من از پسرایی که دخترهای مردم رو گول میزنن فقط برای رابطه ی جنسی متنفرم
ولی بعضی وقت ها با خودم این فکر رو میکنم که پسر تو که کاری نکردی
اصلا فکر گول زدن و تحریک دختر ها رو هم نداشتی
خودشون راضی هستن پس چه اشکالی داره توی این سن که اوج جوونی و لذت هاست و شرایط ازدواج رو نداری این راهو امتحان کنی
من آدم مذهبی نیستم ولی یکدفعه گفتم برم از ی حاج آقایی مشاوره بگیرم شاید مشکلم حل شد
ایشون داستان یوسف پیامبر رو گفتن که در زمان تحریک شدن چهره ی زلیخاه به موجودی زشت تبدیل شد. یعنی ایشون هم تحریک شد ولی خدا کمکش کرد
حتی چن وقت پیش مقاله ای خوندم درمورد تن فروشی پسران که به شدت به سرم زده بود از این راه ساده و آسون پول در بیارم
بعضی وقتا انقدر فشار روم زیاد هست که به مرحله ی جنون میرسم ولی تا الان با هیچ دختری رابطه نداشتم
به نظرتون اگر با یک دختر رابطه داشته باشم و بقیه بینن تنها نیستم مشکل حل میشه ؟

[ملکه شیشه ای]

سلام
الان مشکلیتون فشار جنسیه یا با برخوردایی که میشه مشکل دارید؟

[mr_soheil]

سلام
الان مشکلیتون فشار جنسیه یا با برخوردایی که میشه مشکل دارید؟

سلام ی جورایی هردو میشه دیگه
در اثر این برخوردا این فشار بوجود بیاد
وگرنه اهل دیدن فیلم و این جور چیزا نیستم

[phd]

سلام. وقت بخیر. شما مگه کدوم شهر زندگی میکنید دوست عزیز؟

[mr_soheil]

سلام. وقت بخیر. شما مگه کدوم شهر زندگی میکنید دوست عزیز؟

سلام شب شما هم بخیر
تهران

[phd]

آره درست میگین تهران اینطوریه.واقعیتش تو این سنی که شما هستین اینکه دنبال این کارا رو بگیرید بجز تلف کردن عمرتون چیزی عایدتون نمیشه ،چون آدم تو جوونیش میتونه کار کنه درس بخونه و بلخره یه شغلی برای آینده اش درست کنه. شما با دوست شدن واین رابطه ها در واقع یه چیزو بدست میارین و ده چیزو از دست میدین. و اینم بگم اگه واردش بشین و مزه رابطه رو بچشین دیگه دامن گیرتون میشه و زندگیتونو مختل میکنه در واقع انگار تویه باتلاقی وارد میشین که هرجی دستو پا میزنین بدتر پایینتر میرین. و خصوصیت مرد هم اینه که تو همه سنی همیشه شرایط براش میتونه فراهم بشه و اینطور فک نکنین که اگه الان بیخیال رابطه بشین بعدا دیگه براتون نیس. سنهای بالاترم دوباره شرایط فراهم هس.پس به نظر من تو این سن فکر ارتقای مالی و شغلی و تحصیلیتون باشین.
اینم بگم من مشاور نیستم و صرفا خواستم راهنمایی کرده باشم....

[ملکه شیشه ای]

بحث آزاد:تجربه های زندگیم - صفحه 8
این تایپیک خیلی به مشکل شما نزدیکه. اما غیر پستای اولش به لطف یه سری کاربرا کلا شعر محضه.
به نظر خودم رابطه ای که توش وابستگی عاطفی نباشه اما هدف جنسی داشته باشه ادمو به پوچی میرسونه. یه چیزایی توی ادم نابه نباید خراب شه اگر تو وقت و زمان و با ادم درستش اتفاق نیفته ارزششو از دست میده.
شاید یه روزی بیاد که بخاین به خاطر عشق به کسی نزدیک شین اون وقته که ارزش پاکیتونو میفهمین.
اصلا از خودتون بپرسید ارزش من اینه که به خاطر نیازم یه ادمو تو زندگیم راه بدم یا اینکه منتظر ادم خودم باشم تا یه رابطه کامل و درست داشته باشم.

[mr_soheil]

بحث آزاد:تجربه های زندگیم - صفحه 8
این تایپیک خیلی به مشکل شما نزدیکه. اما غیر پستای اولش به لطف یه سری کاربرا کلا شعر محضه.
به نظر خودم رابطه ای که توش وابستگی عاطفی نباشه اما هدف جنسی داشته باشه ادمو به پوچی میرسونه. یه چیزایی توی ادم نابه نباید خراب شه اگر تو وقت و زمان و با ادم درستش اتفاق نیفته ارزششو از دست میده.
شاید یه روزی بیاد که بخاین به خاطر عشق به کسی نزدیک شین اون وقته که ارزش پاکیتونو میفهمین.
اصلا از خودتون بپرسید ارزش من اینه که به خاطر نیازم یه ادمو تو زندگیم راه بدم یا اینکه منتظر ادم خودم باشم تا یه رابطه کامل و درست داشته باشم.

مرسی از معرفی تاپیک حتما استفاده میکنم
گفتید رابطه ای که بدون عاطفه و احساسات باشه
شاید به نظرتون مسخره باشه ولی راستش رو بخواید همزمان با همین فشار شدیدا احساس میکنم نیاز دارم به یکی محبت کنم نوازشش کنم و ...
ی خواهر کوچکتر از خودم دارم که بعضی وقتا انقدر بهش مخبت میکنم که میگه چقدر لوس شدی

[ملکه شیشه ای]

مرسی از معرفی تاپیک حتما استفاده میکنم
گفتید رابطه ای که بدون عاطفه و احساسات باشه
شاید به نظرتون مسخره باشه ولی راستش رو بخواید همزمان با همین فشار شدیدا احساس میکنم نیاز دارم به یکی محبت کنم نوازشش کنم و ...
ی خواهر کوچکتر از خودم دارم که بعضی وقتا انقدر بهش مخبت میکنم و به قول برره ای ها احساسات در وکنم که میگه چقدر لوس شدی

خب محبت کردن و محبت دیدن خواست طبیعیه همست. چون تا الانم با کسی نبودید اگه یه نفر برای اولین بار بیاد تو زندگیتون حتما خیلی احساساتتونو تحریک میکنه یعنی اگه رابطه درستی باشه بیشتر عشق میورزید بیشتر لذت میبرید بیشتر غرقش میشید اگرم خدای نکرده اشتباه باشه بیشتر ضربه میخورید. به خاطر همین باید بدونید که الان به خاطر رفتارایی که باهات میشه، به خاطر سنتون و شاید به خاطر کشش جنسیتون شاید یه ادمو بدون اینکه کاملا مطابق معیاراتون باشه انتخاب کنید یعنی انتخابتون عاقلانه نباشه. پس بیشتر دقت کنید.
اما کسی حق نداره منعتون کنه از اینکه دنبال یه رابطه باشید.
الان به یه تایمی رسیدید که نمیخواین دیگه تنها باشید. تنها دلیلشم کشش جنسی نیست از نظر عاطفیم تمایل دارید. پس دنبال یه رابطه درست و کاملید. با این حساب هیچ اشکالی نداره که برید دنبالش. اما حتما ادم درستشو پیدا کنید.
من اقای صابیرم دعوت میکنم تا نظرشونو بگن

[یلدا 25]

سلام
پسری 23 ساله هستم
قبل از اینکه بخوام چیزی بگم به جون عزیزترین کسم قسم میخوره که این موارد کاملا واقعیه و دلیلی نداره من توی فضای مجازی که آخرش به هیچ جا وصل نیست از خودم تعریف کنم
به خاطر چهره و هیکل ورزشی که دارم پیشنهادات (جنسی و عاطفی ) زیادی از طرف دختر ها دارم
گاهی توی خیابون که راه میرم خانم ها که اکثرا معلومه سنشون از من بیشتره پیشنهاد میدن سوار شم و ...
حتی متاسفانه انتخاب اشتباهی کردم و رفتم پیش مشاور خانم که بعد از مدتی که میرفتم محل کارشون دیدم دارن تغییر رویه میدن چه از نظر پوشیدن لباس وچه از طریق پیامک و ... سعی در تحریک کردن داشتند
من از پسرایی که دخترهای مردم رو گول میزنن فقط برای رابطه ی جنسی متنفرم
ولی بعضی وقت ها با خودم این فکر رو میکنم که پسر تو که کاری نکردی
اصلا فکر گول زدن و تحریک دختر ها رو هم نداشتی
خودشون راضی هستن پس چه اشکالی داره توی این سن که اوج جوونی و لذت هاست و شرایط ازدواج رو نداری این راهو امتحان کنی
من آدم مذهبی نیستم ولی یکدفعه گفتم برم از ی حاج آقایی مشاوره بگیرم شاید مشکلم حل شد
ایشون گفتن داستان حضرت یوسف رو بخون یا فیلمش رو ببین که اوضاع رو برام بدتر کرد
چرا ؟
زمانیکه زلیخاه سعی در تحریک جناب یوسف داشتند قیافه شان تبدیل به یک موجود بد چهره ای شد. با خودم استدلال میکنم که حتی ایشون هم میتونست تحریک بشه ولی خدا کمکش کرد تو که دیگه جای خود داری ...
حتی یکبار یک مقاله ای خوندم درمورد تن فروشی پسران که به شدت به سرم زده بود از این راه ساده و آسون پول در بیارم
بعضی وقتا انقدر فشار روم زیاد هست که به مرحله ی جنون میرسم ولی تا الان با هیچ دختری رابطه نداشتم
به نظرتون اگر با یک دختر رابطه داشته باشم و بقیه بینن تنها نیستم مشکل حل میشه ؟

سلام
متاسفم از این موضوعی که براتون پیش اومده
به نظرم به دور از بقیه و محیط خودتون فکر کنید که تصمیمتون چی هست و دوست دارین این تنهایی رو به بودن با دخترانی به این شکل ترجیح بدین یا نه
اگه هم نه آیا به خاطر محیط هست یا اینکه بسترش رو دارید و محیط شرایط رو براتون سخت تر میکنه
به نظرم اگه نمیخواین با کسی باشین، سعی کنین همین طور پاک بمونین
چون کسی که آدم رو به خاطرش چهره و ظاهرش بخواد زیاد نمیشه روی علاقه اش حساب کرد، به خصوص اگه ابراز علاقه از طرف دختر باشه
وگرنه دختری تو خیابون یا جای دیگه از کجا میدونه شما چجوری آدمی هستین و با چه شخصیتی و شناخت زیاد نیست.

اگه هم با دیدگاه اعتقادی و دینی به موضوع نگاه کنیم شاید این هم آزمون زندگی شما باشه
زیبایی چه برای دختر چه پسر یه سری سختی ها رو همراه خودش داره که این ها نمونه اش هستن.
ارزش یه انسان گذشته از جنسیت فراتر از این هست که بخوایم بر اساس چهره و قیافه ی ظاهری غربالش کنیم و یا به این شکل برخورد بشه باهاش
امیدوارم تصمیم درستی بگیرین.

[JOY]

سلام
پسری 23 ساله هستم
قبل از اینکه بخوام چیزی بگم به جون عزیزترین کسم قسم میخوره که این موارد کاملا واقعیه و دلیلی نداره من توی فضای مجازی که آخرش به هیچ جا وصل نیست از خودم تعریف کنم
به خاطر چهره و هیکل ورزشی که دارم پیشنهادات (جنسی و عاطفی ) زیادی از طرف دختر ها دارم
گاهی توی خیابون که راه میرم خانم ها که اکثرا معلومه سنشون از من بیشتره پیشنهاد میدن سوار شم و ...
حتی متاسفانه انتخاب اشتباهی کردم و رفتم پیش مشاور خانم که بعد از مدتی که میرفتم محل کارشون دیدم دارن تغییر رویه میدن چه از نظر پوشیدن لباس وچه از طریق پیامک و ... سعی در تحریک کردن داشتند
من از پسرایی که دخترهای مردم رو گول میزنن فقط برای رابطه ی جنسی متنفرم
ولی بعضی وقت ها با خودم این فکر رو میکنم که پسر تو که کاری نکردی
اصلا فکر گول زدن و تحریک دختر ها رو هم نداشتی
خودشون راضی هستن پس چه اشکالی داره توی این سن که اوج جوونی و لذت هاست و شرایط ازدواج رو نداری این راهو امتحان کنی
من آدم مذهبی نیستم ولی یکدفعه گفتم برم از ی حاج آقایی مشاوره بگیرم شاید مشکلم حل شد
ایشون گفتن داستان حضرت یوسف رو بخون یا فیلمش رو ببین که اوضاع رو برام بدتر کرد
چرا ؟
زمانیکه زلیخاه سعی در تحریک جناب یوسف داشتند قیافه شان تبدیل به یک موجود بد چهره ای شد. با خودم استدلال میکنم که حتی ایشون هم میتونست تحریک بشه ولی خدا کمکش کرد تو که دیگه جای خود داری ...
حتی یکبار یک مقاله ای خوندم درمورد تن فروشی پسران که به شدت به سرم زده بود از این راه ساده و آسون پول در بیارم
بعضی وقتا انقدر فشار روم زیاد هست که به مرحله ی جنون میرسم ولی تا الان با هیچ دختری رابطه نداشتم
به نظرتون اگر با یک دختر رابطه داشته باشم و بقیه بینن تنها نیستم مشکل حل میشه ؟

سلام، من حدوداً چند سالى ازتون کوچکترم... اما خواهرانه يا شايد به عنوان همدرد! به نظرم رسيد بهتره حرف هايى بزنم.... اينکه ميگم همدرد واقعا و صريحا ميگم.... خدا که شاهده ،اما بنده هاش در اينجا هم شاهدند که درد شما رو منم ميکشم...

خواهشا حرفامو بخونيد منت نيست اما واقعا با گوشى تايپ کردن سخته...

اينا رو فقط گفتم که بدونيد کاملاً و کاملا درکتون ميکنم و تجربه دارم و میخوام به اصل قضيه وراه حل برسم....... رک میگم راه حل اصلى که ازدواجه، اما خب تا زمانش فرا برسه بايد به راه حل هاى موقت عمل کرد... من خدمت دو نفر از کاربران اينجا گفتم به شما هم ميگم....... اما فقط چون دردتون رو خودم هم تجربه کردم راحت تر ميفهممتون

اول از همه سعى کنيد به خدا نزديک بشيد... فرموديد مذهبى نيستيد منم نبودم نه اينکه کلا دينم رو بزارم کنار اون طور که بايد و شايد نبودم
........قدم اول همينه سعى کنيد به خدا حرف بزنيد از ته قلب حالا با هر حالتى که احساس نزدیکی بيشترى به خدا مى کنيد مثل بستن چشم يا عادت هاى اين چنينى.... نماز بخونيد اول وقت سخته ميدونم ميفهمم تجربه کردم اما جدا از اينکه بعد يک مدت کوتاهى عادت مى کنيد بلکه اصلا به خاطر چيز هايى که باهاش بدست مياريد دلتون نمياد رهاش کنيد..... استغفار هم سعى کنيد هر وقت تونستيد ذکرش رو بگيد.. در قنوت نمازتون راى خودتون دعا کنید... ميدونم ميفهمم سخته ...اما سخت تر از مقاومت در برابر اين فشار نيست .......شما حتما آدم قوى هستيد که با همه این ها پاک مانديد پس اين کار فقط براتون تا چند روزى سخته بعد راحت و آروم تر ميشيد

قدم دوم خودتون رو اماده کنيد مسلم هست که اين شماييد که باید شخص مطلوب رو پيدا کنيد تا به راه حل اصلى برسد پس ههمن طور که يکى از دوستان گفتند از نظر تحصيلى شغلى اجتماعی خودتونو آماده کنيد

قدم سوم يک همدم از جنس خودتون پيدا کنيد. نه هرکسى ....کسى که راهنمایی درست ميکنه و صحبت باهاشون آرامتر تون ميکند... و قابل اعتماد هستند

قدم چهارم بدونيد که داريد خودتونو براى دخترى پاک نگه ميداريد که همسرتون خواهد شد پس مطمئن باشيد که با هر خطاى شما از پاکى همسرتون هم کاسته خواهد شد اين يک قانون نانوشته و عدل است....... بر ميگرده به غيرت شما که آيا ححاضريد همسرتون هم همين کارها را کرده باشد؟! مطمئنم پاسختون منفيه

يک دفتر برداريد هر نيازى داريد هر حسى داريد هر چيزى ميخوايد داخلش بنويسيد و خطاب به همسرتون باشه..... ممکنه خنده دار به نظر برسه اما فکر اينکه روزى تمام اون ها حقيقتى شيرين مى شوند... زيباترش مى کند


ازتون خواهش ميکنم به حرفام خوب فکر کنيد لايق دونستيد عمل کنيد اگر همرو انجام بديد که من همينجا قول ميدم مشکلتون نصف مى شود....... منم مثل شما هستم از نظر فشار (اين صريح تر نميتونم بگم ) منم مثل شما در تهران زندگى مى کنم.منم مثل شما آدم مذهبى و آنچنانى نبوده و نيستم کاملا معمولى.. قدم به قدم خودم دارم حس ميکنم که دين واقعى چيه....منم مثل شما خيلى موقع ها ميگم برم و کل گذشته پاکم رو مثل بقيه دخترا بريزم دور.... اما بعد که به آينده فکر میکنم ميبينم طاقت ندارم که همسرم چنين باشه.... سخته پاک ماندن و زجر کشيدن.... دور خيلى از پيشنهادات خط کشيدن..... اما اگر فقط يک لحظه تصور کنيم وارد شديم بعد ميبينيم مثل يک کابوس شده... طاقت ناپاکى رو نداريم چون قلب ما هنوز اون قدر سياه نشده که سوسوى نور اميد رو نبينه.... کارى نکنيم که بعدا هر لحظه بخاطر يک آرامش کوتاه ...هزاران آرامش رو از خودمون بگيريم

درک مى کنم شما مرد هستيد سنتون ايجاب ميکنه اصلا هر سنى هر نيازى داره بالاخره . اما راهش رواگر انسان درست بره تا آخر سربلنده و هيچوقت از راهى که رفته پشيمان نخواهد شد چون راه درست رو رفته.....

من اين مشکل رو دقيقه عين خودتون داشتم و دارم و اين راهو رفتم... اغراق نمى کنم نه کاملا برطرف نشده چون فقط سه روز از عمل به همه موارد ميگذره اما خداى احد و واحد شاهده که به کمتر از نصف رسيده ...فقط سه روزه!..... تکى تکى انجام دادن شايد از درد کم کنه اما بعد دوباره مياد اما اگر مدام باشه همه با هم باشه اصلاو ابدا امکان نداره که تاثيرى نذاره..

صحبتى بود من بازم در خدمتم

[Name12]

ّا سلام
بله این که دخترها سمت شما بیان و حتی پیشنهاد سواز شدن بدن کاملا درسته من تو همین شهر مشهد دیدم دختر ها تای پسر جذاب و ظاهر خوب میبینن چه کارا که نمیکنن ....
خوب وقتی خودشان میخوان میتونید باهاشون رابطه داشته باشید اون بد هست که طرف مقابل رضایت نداشته باشه .
باهاشون دوست شید و اگر میخوان رابطتتون بیشتر کنید .

[sam127]

ببین من نه بلدم نه میخوام که آخوندی باهات حرف بزنم تعارف نداریم که جوونیم نیاز جنسی داریم توجه هم میشه بهمون هر کدومم یه مشخصاتی دارن اگرچه اگه آرایششون پاک شه جلو گربه بیوفتن فین میکنه گربه

ولی تو الان 2 تا راه داری


راه اول : بری تو فاز دختر بازی و رابطه جنسی همه سنیم هستش از 18 تا 80 سال چند سال اول هم واست خیلی جذابه چون همه جور بدنو امتحان میکنی ولی .....بعد یه مدت زده میشی به جایی میرسی که حالت از هرچی زن هستش به هم میخوره اونوقت دیگه نه راه پس داری نه راه پیش معتاد شدی به رابطه جنسی ممکنه تا جایی برسی که هرشب رابطه جنسی بخوای ولو شده بری تو خیابون با زن کارت خواب و معتاد .بدبختی از اونجا شروع میشه که اگه یه زن گیرت نیومد رو میاری به دختر بچه و پسر بچه و ممکنه تو هم بشی قاتل یه آتنا دیگه



راه دوم : خودتو حفظ کن زندیگتو رو روند نرمال طی کن ازدواج کن همسر خوب بگیر .رابطه جنسیتم برقرار کن و اینبار به جای اینکه بگن قاتل آتنا بهت میگن بابای آتنا

[maryam sadat]

چ دوره زمونه ای شده بقران آدم نمیدونه چی بگه!!
قدیما پسرا میفتادن دنبال دخترا الان دخترا میفتن دنبال پسرا
فک کنم چن وقت دیگه جای پسر و دختر عوض بشه
دخترا برن خواستگاری شوهر بگیرن

[siavash_en]

سلام
پسری 23 ساله هستم
قبل از اینکه بخوام چیزی بگم به جون عزیزترین کسم قسم میخوره که این موارد کاملا واقعیه و دلیلی نداره من توی فضای مجازی که آخرش به هیچ جا وصل نیست از خودم تعریف کنم
به خاطر چهره و هیکل ورزشی که دارم پیشنهادات (جنسی و عاطفی ) زیادی از طرف دختر ها دارم
گاهی توی خیابون که راه میرم خانم ها که اکثرا معلومه سنشون از من بیشتره پیشنهاد میدن سوار شم و ...
حتی متاسفانه انتخاب اشتباهی کردم و رفتم پیش مشاور خانم که بعد از مدتی که میرفتم محل کارشون دیدم دارن تغییر رویه میدن چه از نظر پوشیدن لباس وچه از طریق پیامک و ... سعی در تحریک کردن داشتند
من از پسرایی که دخترهای مردم رو گول میزنن فقط برای رابطه ی جنسی متنفرم
ولی بعضی وقت ها با خودم این فکر رو میکنم که پسر تو که کاری نکردی
اصلا فکر گول زدن و تحریک دختر ها رو هم نداشتی
خودشون راضی هستن پس چه اشکالی داره توی این سن که اوج جوونی و لذت هاست و شرایط ازدواج رو نداری این راهو امتحان کنی
من آدم مذهبی نیستم ولی یکدفعه گفتم برم از ی حاج آقایی مشاوره بگیرم شاید مشکلم حل شد
ایشون داستان یوسف پیامبر رو گفتن که در زمان تحریک شدن چهره ی زلیخاه به موجودی زشت تبدیل شد. یعنی ایشون هم تحریک شد ولی خدا کمکش کرد
حتی چن وقت پیش مقاله ای خوندم درمورد تن فروشی پسران که به شدت به سرم زده بود از این راه ساده و آسون پول در بیارم
بعضی وقتا انقدر فشار روم زیاد هست که به مرحله ی جنون میرسم ولی تا الان با هیچ دختری رابطه نداشتم
به نظرتون اگر با یک دختر رابطه داشته باشم و بقیه بینن تنها نیستم مشکل حل میشه ؟

سلام
این مسائلی که نوشتید متاسفانه در تهران وجود داره و چیز عجیبی نیست لازم به قسم خوردن نیست
به این فکرکنید کسی که به شما پیشنهاد رابطه جنسی میده و با ماشین جلوی پای شما وامیسته فقط شما نیستی با آدم های زیادی ارتباط داره و میتونه حتی بیمار باشه
ایدز در تهران بیداد میکنه صدایش رو در نمیارن خیلی بایست حواستون جمع باشه
مردم ما از روی ظاهر قضاوتت میکنند ممکنه ظاهر خوب حتی جاهایی کارت رو راه بندازه یه جایی بی دلیل دشمنی و حسادت بوجود بیاره
حتی توی انتخاب کار ممکنه جایی واسه کار بری بخاطر ظاهرت قبولت کنند جایی بری قبول نکنند بگن حواس کارمندای خانم پرت میشه
تازه اول راهی مراقب باش ظاهر شما باعث نباشه کج روی کنید یا حتی این مواردی که مثال زدم افسردگی واستون بوجود بیاره.
شما باید به طریقی رفتار کنید کسی به خودش اجازه نده درباره شما بد قضاوت کنه.
چندسال بعد که ازدواج میکنید از آنجایی که خیلی ببخشید دهن مردم مفته خیلی راحت با پیشنهادهای مختلف و قضاوت الکی میتونن زندگی شما رو خراب کنند
شما نباید فرمی برخورد کنید از روی ظاهر با شما برخورد کنند هرچند اجتناب ناپذیره ناراحت نباشید بالاخره نعمت خدادادی هست که به شما داده شده لذتش رو ببر و شکرگزار باشید

[آرش67]

من که صحبتای استارترو باور نکردم

[farokh]

استمرار و بقای موجودات زنده برخوردار از حکمت و فلسفه ای است که در اصل وجود آنان بوده است و آفریدگار جهان آن را از دو راه عملی می کند:
1ـ از طریق تغذیه و رساندن مواد لازم به بدن برای جایگزینی آنچه از آن به تحلیل می رود.
اولی موجب بقای ذات و خود موجود است و دیگری وسیله استمرار نوع در بستر زمان است.
در این میان، حیوانات اصولاً توجهی به ضرورت بقا ندارند و تنها بر اساس غریزه عمل می کنند و انسانها هم ممکن است بر اثر غفلت و یا نداشتن انگیزه ماندن، در پی عملی شدن عامل بقای خود نباشند و این اهمال کاری، قطعا به انقراض نسل آنها خواهد انجامید.
بدین جهت خداوند حکیم و مهربان، میل به تغذیه و جنس مخالف را در وجود آنان قرار داد، تا اینکه آنها از خوردن و آشامیدن و لقاح، احساس لذت کرده و به انگیزه ارضای این خواست طبیعی خود، نسبت به این دو عمل اقدام کنند و به موجب آن همواره در صدد اجرای عامل استمرار وجود خویش باشند.
قدرت و قوّت بسیار غریزه جنسی و میل به خوردن و آشامیدن در بشر و تأثیر فراوان و غیر قابل انکار آن در چرخه زندگی او و نقش بنیادی و بسیار قوی آن در شکل دهی به شخصیت و رفتار و افکار او و سمت و سوی بخشی به تحرکات فردی و اجتماعی او قابل انکار نیست. و بدین جهت و بر همین مبنا دو مکتب «فرویدیسم» و «مارکسیسم» در عرصه حیات فکری بشری پدید آمد، و هر یک از دو مکتب با بزرگ کردن بیش از حد هر کدام از آن دو خواسته طبیعی و اصالت دادن به آن، همان را پایه و اساس شخصیت و حیات بشری قرار داده و سایر نیازها و امیال او را بازتاب و برآیندی برای آن به شمار آورد.
در این میان غریزه جنسی از قدرت و نیروی فزونتری برخوردار است و حکمت آن هم شاید به جهت وجود زحمات و رنجهایی باشد که بر اثر این غریزه برای مرد و به ویژه زن، در بارداری و تربیت و تأمین فرزند پیش می آید.
میل به لقاح که در اصل آفرینش به جهت تأمین بقای موجودات زنده، در نهاد آنها به ودیعت سپرده شد، آنگاه که در اختیار بشر قرار گرفت، با سوء استفاده از آن، در جهت هلاکت و تباهی او نیز به کار رفت.
این غریزه، اگر رها شود، همچون موریانه که بی رحمانه بر درختان تناور هجوم می آورد و از درون آن را پوک و تهی می سازد، جسم و جان آدمی را به تحلیل برده و رفته رفته به ویرانی و سقوط می کشاند.
این غریزه چنانچه در اختیار هوا و هوس بشر قرار گیرد، بلایی که بر مغز و اعصاب و قوای جسمی و روانی او وارد می کند به گفته یکی از عالمان سترگ اخلاق و تربیت همچون کارگزار ستمگری است که رییس حکومت او را، مطلق العنان بر جان و مال مردم مسلط کند و او به تدریج تمامی اموال آنان را به زور از صاحبانش گرفته و به مصرف خود رساند و آنها را در بدبختی و دریوزگی رها سازد. ولی اگر تحت فرمان عقل و خرد باشد و مطیع آن گردد، بسان کارگزار عادلی است که مالیات را عادلانه از مردم می گیرد و سایر اموال آنان را برای خود آنها باقی می گذارد و در نتیجه هم دستگاه حکومت اداره می گردد و خدمات آن متوقف نمی شود و هم مردم به زندگی عادی خود ادامه می دهند و بدین سان نه تنها غریزه جنسی با وجود سلطه عقل بر آن، اشباع خواهد شد بلکه سایر قوای بدن نیز سالم مانده و با نشاط به وظایف مربوط به خود خواهند پرداخت.


شهوت جنسی، غریزه ای بسیار مقتدر و بی رحم است که اگر با بی بند و باری پیروی شود، تمام قوای انسانی را مقهور خویش می سازد. نیروی جسمانی و مغز و اعصاب را به سرعت رو به تضعیف می برد، ذهن را مسموم،
اندیشه را مغشوش و قدرت تصمیم گیری و اراده بشری را تباه می کند.
پیروی بی بند و بار از این غریزه، همت آدمی را پست، فکر را نزدیک نگر و محدود و شخص را در مواجهه با مشکلات حیات و فراز و نشیبهای آن، ناتوان و علیل می کند و قلب را که می تواند حرم خداوند و جایگاه او گردد، به لانه شیطان و جولانگاه ابلیس تبدیل می سازد.
سخن گرانبهایی از رسول اکرم(ص) نقل شده است که آن حضرت فرمودند: «پس از خود از سه چیز بر امت خود نگرانم: گمراهی و انحراف پس از معرفت و هدایت؛ حوادث و وقایع گمراه کننده و شکمبارگی و شهوترانی.»


خطر تهاجم فرهنگی و تجاوز به مرزهای اعتقادی و معنوی ما کمتر از حمله به مرزها و حدود جغرافیایی نیست، که به مراتب از آن حساس تر و مصیبت بارتر است. مقابله با متولیان و لشکریان تهاجم فکری، همچون مبارزه با متجاوزان ارضی، ضرورت قاطع دارد، استقامت و صبر می خواهد، قربانی و شهادت لازم دارد، سلاح و مهمات و نقشه و تدبیر می طلبد.
سلاح این میدان، اسلحه گرم و سرد نیست، حربه آن، دانش و بصیرت و تقواست که مسلح شدن به آن، جز با روی گردانی از شهوت پرستی و بی بند و باری میسر نیست.
تعبیر از غریزه جنسی و آثار آن بر شخصیت جوانان، به «بحران» قلم پردازی و یا بزرگ نمایی نیست، بلکه حقیقتی است روشن، برای همه کسانی که شخصیت جوان را به خوبی می شناسند و یا خود جوانند و یا دست کم دوران جوانی خود را کم و بیش به یاد دارند.
ابتدا گفتیم حکمت از غریزه جنسی استمرار و بقای نوع بشر است و لذا سالم ترین، بایسته ترین و مطلوب ترین نوع مواجهه با آن و بهترین راه حل مقابله با آن، ازدواج و نکاح مشروع است. انسان با نکاح بموقع و در وقت نیاز ـ بی آنکه به دیری یا زودی آن فکر کند ـ به مقبول ترین و کامل ترین صورت خود به نیازمندی خویش پاسخ مثبت می دهد و پیش از آنکه به عواقب و پی آمدهای آزاردهنده و فشارهای غریزه به دنبال آن عقده های روانی دچار گردد، آن را مهار ساخته و از التهاب آن کاسته است و قبل از آنکه انرژی انباشته آن از وجودش سرازیر شود و دامنش را آلوده کرده و بسوزاند، آن را با پاسخ طبیعی و مشروع ـ بی اضطراب و نگرانی ـ فرو نشانده است. و این نخستین توصیه دین در این مورد است.
رسول اکرم(ص) می فرمایند: «یا معشر الشباب! من استطاع منکم الباه فلیتزوّج ...؛
ای جمعیت جوانان هر کس از شما توانایی ازدواج دارد ازدواج کند ...».


از حضرت صادق(ع) روایت شده است که فرمودند: «جاء رجل إلی أبی علیه السلام فقال له: هل لک من زوجة؟ قال: لا، فقال أبی: ما احبّ أنّ لی الدّنیا و ما فیها و انّی بتّ لیلة و لیست لی زوجة. ثم قال: الرّکعتان یصلّیهما رجل متزوّج افضل من رجل أعزب یقوم لیله و یصوم نهاره. ثمّ أعطاه أبی سبعة دنانیر ثمّ قال: تزوّج بهذه. ثمّ قال أبی: قال رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله: اتخذوا الأهل فإنّه ارزق لکم؛
مردی به محضر پدرم ـ که درود خدا بر او باد ـ رسید، آن حضرت به او فرمود:
آیا همسری داری؟ عرض کرد: نه! پدرم فرمود: من دوست ندارم همه دنیا و آنچه در آن است از آنِ من باشد در حالی که یک شب را بی همسر، سر به بالین گذارم! سپس فرمود:
دو رکعت که مرد زن دار بجای آورد بهتر است ازمرد بی همسری که شبش را به نماز قیام کند و روزش را با روزه تمام کند. آنگاه پدرم هفت دینار داد و گفت: با این پول ازدواج کن. سپس پدرم از رسول اکرم(ص) نقل کرد که فرمود: برای خود تشکیل خانواده دهید که برای روزی شما بهتر و مفیدتر است.»


روایات در این باره فراوان است که به همین دو نمونه بسنده می کنیم.
اگر برای کسی به هر دلیلی امکان ازدواج نباشد، چنین شخصی تحت هیچ عنوان مجاز نیست روی به گناه آورد زیرا خطر گناه و آلوده دامنی بسیار فراتر از فشارها و رنجهای عزوبت و بی همسری است و در صورت خوف وقوع در گناه، ازدواج به هر صورت ممکن واجب می شود. و لذا چنین کسی یا باید خود را کنترل کند و دست به گناه نیالاید و یا مقدمات ازدواج خود را از هر راه ممکن فراهم آورد.


قرآن کریم می فرماید: «و لستعفف الّذین لا یجدون نکاحا؛
و باید آن کسانی که ازدواج برایشان مقدور نیست عفّت بورزند.»


کنترل این غریزه به دو صورت ممکن است تحقق پذیرد، 1ـ کنترل منفی. 2ـ کنترل مثبت.

غالبا وقتی سخن از کنترل غریزه جنسی به میان می آید، توجه اشخاص به سمت و سوی نوع منفی آن جلب می شود. و آن این است که کسی با وجود تحریکات مختلف و مواجهه با عوامل انگیزش این غریزه، بخواهد با میل تحریک شده اش مبارزه و مقابله کند و به سوی ارتکاب جرم نرود، چنین کاری گرچه قطعا بهتر از آلایش دامن و عمل به جرم است، ولی پیامدهای سوء و مخرب آن بر کسی پوشیده نیست. این کار هم به غایت دشوار است و هم زیانبار، و بدین جهت هرگاه شخصی به کنترل غریزه سفارش می شود، با چنین برداشتی از آن، و تصور دشواری و زیانباری آن، از پذیرفتن چنین توصیه هایی سر باز می زند.
غریزه جنسی اگر با ازدواج مهار نگردد، مطلوب ترین راه تسلط بر آن، کنترل مثبت است. و آن پرهیز از صحنه ها و کارهایی است که به تحریک این غریزه می انجامد.
این نوع از کنترل، که در حقیقت جنبه پیشگیری دارد هم راحت است و هم بی زیان و بلکه مفید.
راحت است، زیرا در این صورت همچون وسیله نقلیه ای است با سرعت معمولی و قانونی، که در مواجهه با خطر، مهار حرکت آن زحمت چندانی ندارد، بر خلاف ماشینی که با سرعتی بسیار فراتر از حد شناخته شده و بایسته خود سیر می کند. که چه بسا به کلی اختیار آن از دست صاحبش بیرون رفته و مصیبتها به بار آورد و کنترل آن هم در صورت تحقق، صدها زیان و رنج و زحمت و اضطراب برای وسیله و صاحب آن به همراه دارد.


و بی زیان است، زیرا با این حال کنترل غریزه فشاری بر جسم و روان تحمیل نمی کند تا به آن صدمه ای وارد شود.
و مفید است چون موجب می شود مغز و اعصاب و قوای بدن در حالت عادی به سر برند و تعادل روانی شخص محفوظ بماند و انرژی و سرمایه های جسمی و روحی او بیهوده مصرف نشوند.
پیش از این نیز از قرآن کریم نقل کردیم که باید کسانی که قدرت و وضعیت مساعد برای ازدواج ندارند عفت پیشه کنند و عفت در این آیه گرچه در ابتدا مفهوم عمل خاصی
منافی با آن را دارد، ولی با تأمل بیشتر معلوم می شود که آیه کریمه معنایی عام دارد و عفت در همه اعضا و اندام را شامل است. و اکنون طرق کنترل مثبت را به اختصار برمی شمریم:

1ـ پرهیز از فکر و ترسیم صحنه های محرک در ذهن و خیال.
عبداللّه بن سنان از امام صادق(ع) نقل می کند که حضرت(ع) فرمود:
«انّ عیسی قال للحواریّین: ... انّ موسی امرکم ان لا تزنوا و أنا آمرکم أن لا تحدّثوا انفسکم بالزنا فضلاً عن أن تزنوا فانّ من حدّث نفسه بالزنا کان کمن أوقد فی بیت مزوّق فأفسد التزاویقَ الدّخان و ان لم یخرق البیت؛


عیسی به اصحاب خود گفت: ... موسی به شما دستور داد که زنا نکنید و من به شما دستور می دهم که فکر زنا هم در سر نپرورانید تا چه رسد به اینکه زنا کنید زیرا کسی که خیال زنا کند مانند کسی است که در خانه ای نقش و نگار شده دود و آتش به پا کند. چنین کاری
گرچه خانه را نمی سوزاند ولی زینت و صفای آن را مکدّر کرده و فاسد می کند.»

2ـ دوری از نگاههای مسموم و مناظر تحریک آمیز.
قرآن کریم در دو آیه متوالی دستور به اغماض و نگهداری چشم از نگاه حرام و هوس آلود داده است. در آیه اول می فرماید: «قل للمؤمنین یغضّوا من أبصارهم و یحفظوا فروجهم ...؛
به مؤمنان بگو دیدشان ـ را از نامحرمان ـ فرو نشانند و نهانگاههای خود را ـ از وقوع در حرام ـ نگه دارند. و در آیه بعدی می فرماید: «و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهنّ و یحفظن فروجهنّ ...؛
به زنان مؤمن بگو ـ چشمهایشان را فرو گیرند و نهانگاههای خویش را محافظت کنند.»


جالب این است که در هر دو مورد خداوند متعال نخست دستور به مراقبت از نگاه محرک و عفت چشم می دهد و آنگاه به حفاظت از عورت فرمان داده است.
رسول اکرم(ص) می فرمایند: «النّظرة سهم مسموم من سهام ابلیس فمن ترکها خوفا من اللّه اعطاه اللّه ایمانا یجد حلاوته فی قلبه؛
نگاه هوس آلود ـ تیری است مسموم از تیرهای شیطان. هر کس آن را به جهت خوف الهی ترک کند، خداوند ایمانی به او می بخشد که حلاوت آن را در قلب خود احساس می کند.»(8)

3ـ گوش ندادن به آوازها و موسیقیهای تحریک کننده و مبتذل.
در حدیثی از حضرت صادق(ع) آمده است: «إنّ رجلا سأله عن سماع الغناء، فنهی عنه و تلا قول اللّه عزّ و جلّ: «انّ السّمع و البصر و الفؤاد کلّ اولئک کان عنه مسؤولاً» و قال یسأل السّمع عمّا سمع و الفؤاد عمّا عقد و البصر عمّا ابصر؛
مردی از آن حضرت در باره شنیدن آواز محرک پرسید. حضرت از آن نهی کرده و این آیه را خواندند: «به یقین گوش و چشم و دل هر یک مورد سؤال خواهند بود»(9) و فرمود: گوش از آنچه شنیده و قلب از آنچه بدان دل بسته و چشم از آنچه دیده است مسؤول بوده و بازخواست خواهند شد.»

4ـ اجتناب شدید از گفتگوهای دوستانه و نشستهای غفلت زا و معاشرت با دوستان ناباب و گوش سپردن به سخنان تحریک آمیز.
از حضرت امام باقر(ع) این گونه روایت شده است: «من اصغی إلی ناطق فقد عبده، فإن کان النّاطق یؤذی عن اللّه عزّ و جلّ فقد عبد اللّه و ان کان یؤذی عن الشّیطان فقد عبد الشیطان؛
هر کس به سخن گوینده ای گوش فرا دهد او را بندگی کرده است، پس اگر ناطق از خدا بگوید شنونده، خداوند را بنده شده و اگر از شیطان و سخنان شیطانی بر زبانش جاری کند قطعا بندگی شیطان کرده است.»


5ـ اعتدال در خوردن. بی تردید پرخوری و بی نظمی در خوردن در ذخیره سازی و انباشتن موادی که نیازمند تفریغ باشد مؤثر است، ولی در صورت اعتدال و کم خوری سهم ناچیزی از آن صرف تهیه آن مواد می شود.
در حدیثی که قبلاً از پیامبر گرامی(ص) نقل کردیم، آن حضرت پس از آنکه جوانان را به ازدواج ترغیب می کنند می فرمایند: «و من لم یستطع فلیصم، فإنّ الصّوم به وِجاء؛
هر کس قدرت بر ازدواج ندارد و روزه بگیرد یقینا روزه نیروی غریزه او را تضعیف می کند.»


6ـ اشتغال، ورزش و سرگرمیهای مفید. زیرا با وجود فراغت، هم مواد غذایی در تقویت غریزه به مصرف می رسد و هم فکر و خیال مصروف چاره سازی در تفریغ آن می شود. و لذا در روایات بر اشتغال و کار و پرهیز از فراغت تأکید بسیار شده است.
حضرت امام صادق(ع) در حدیث پردامنه «مفضّل» می فرمایند: «... و هکذا الانسان لو خلا من الشّغل لخرج من الأشر و العبث و البطر الی ما یعظم ضرره علیه و علی من قرب منه ...؛
و همین گونه انسان اگر بی کار و فارغ باشد، به بیهودگی و سرمستی دچار می شود و بر اثر آن به مسایلی مبتلا می شود که زیان آن هم بر خود و هم بر نزدیکان او سنگینی خواهد کرد ...»



7ـ تلاوت قرآن. بی شک انس با قرآن، تلاوت، تدبر و تفکر در مضامین آن، خود شفای هر دردی است که به سرعت کار هر پریشانی را رو به سامان می برد و زخمهای پنهان را التیام می دهد، و همتها را تا آسمانها بالا می برد و بشر را از فرو رفتن در عالم حیوانات را نجات می بخشد.


امیر مؤمنان(ع) می فرمایند: «و تعلّموا القرآن فانه ربیع القلوب و استشفوا بنوره فانّه شفاء الصّدور و احسنوا تلاوته فأنّه انفع القصص ...؛
قرآن را فرا گیرید زیرا قرآن بهار دلهاست و از نور آن بر مرضها و دردهای خود مرهم بگذارید زیرا آن داروی شفابخش سینه هاست و آن را نیکو تلاوت کنید که به یقین سودمندترین قصه هاست.»


خلاصه اینکه: راه حل دین در خصوص نوع مقابله و مواجهه به غریزه جنسی نخست ازدواج و نکاح مشروع است و در صورت عدم امکان، کنترل مثبت با شرحی که بیان شد و سپس کنترل منفی با وجود همه زیانهای آن، ولی هیچ گاه به بی بند و باری و افسارگسیختگی و آلودگی به گناه رضایت نمی دهد و زیان آن را به مراتب خسارت بارتر و ویرانگیرتر از ضرر کنترل منفی می داند.
این نوشتار را با این جمله به پایان می بریم که بزرگان گفته اند: «نفس را مشغول بدار و گرنه او تو را به خود مشغول ساخت.»

رسول اکرم(ص):
نگاه هوس آلود، تیری است
مسموم از تیرهای شیطان.
هر کس آن را به جهت
خوف الهی ترک کند
خداوند ایمانی به او می بخشد
که حلاوت آن را در قلب خود
احساس می کند.

[mr_soheil]

ممنون آبجیا و داداشای گلم
به غیر از این ی مسئله ی دیگه هم هست که هم دوستا و رفیقام هم بعضی از همین دخترا تیکه میندازن که طرف حتما ی مشکلی داره که تحریک نمیشه ...
البته آدم زبونداری هم هستم ولی دیگه این جمله تکراری و آزار دهنده شده برام

[JOY]

ممنون آبجیا و داداشای گلم
به غیر از این ی مسئله ی دیگه هم هست که هم دوستا و رفیقام هم بعضی از همین دخترا تیکه میندازن که طرف حتما ی مشکلی داره که تحریک نمیشه ...
البته آدم زبونداری هم هستم ولی دیگه این جمله تکراری و آزار دهنده شده برام

کارى نکرديم اميدوارم راهنمایی ها کمکتون کرده باشند

خب سعى کنيد رابطتون رو با اون افراد و دوستان قطع کنيد يا به حداقل برسونيد ، خب صحبت اينجور افراد خودش باعث فشار ميشه و اون رو افزايش ميده..... چکاريه که به حرفاشون اهميت بديد چه اون دختران بى پروا چه اين دوستان، شما که ميدونيد اينطور نيست ، مهم اينه که شما داريد کار درست رو انجام ميديد، بگذارید بگن مگر با حرفشون اتفاقى ميفته.... اونى که ضرر ميکنه خود همون افراد هستند نه شما... حتى به حرفاشون فکر هم نکنيد که درگير وسوسه بشيد ....بذاريد بگن چيزى از ارزش پاکى شما کم نميکنه

نگران چيزى در مورد این صحبت ها هستید؟ ، منظورم اينه که از از دست دادن چيزى ميترسيد؟