خب قدیما چشم وهم چشمی کمتر بود دلا بهم نزیک تر بود ساده تر بودن ، تعداد بچه ها بیشتر بود واسه همین بچه ها خودساخته تر بودن و توجه رو بچه ها کمتر بود واسه همین خانواده ها سختگیریشون کمتر بود.شبکه های اجتماعی مثل انستگرامو و تلگرام این چیزا نبود که دم به دقیقه همه از لحظات خوشو خرمشون عکس بگیرن و دیگران هم به این فکر کنن که این پولدارا خوشبخترن ،
من خودم یادمه وقتی بچه بودم چندتا عروسک داشتم با لذت و ذوق تمام با همون عروسکا بازی میکردم و یبارم نشد بگم فلان عروکسو میخام و همیشه و هر لحظه هم میگم یکی از بهترین دوران زندگی من دوران کودکیم بود ولی بچه های امروزی که اکثرا تک فرزند یا فوقش دو فرزندن توجه و تمرکز اینقدر روشون زیاده و پدرومادر هرچیم براشون بخرن بازم اونا میگن کمه و لذت نمیبرن .خب توقع داری بتونن با شرایط سختی از صفر زندگی کنن؟ پدرومادری که فرض مثلا یک فرزند داشته باشن سختیگیرشون بیشتر میشه و دلشون میخوات بهترین عروس یا داماد دنیا نصیبشون بشه
اون زمان ها که از صفر شروع میکردن میدونستن تا یک یا دوسال دیگه صاحب خونه وماشین میشن چون قیمتا زیاد تغییرنمیکرد ولی اامروزه که سال به سال قیمت خونه و ماشین زیاد میشه حتی اگر دونفرم کار کنن همه میدونن تا ده سالم صاحب خونه نمیشنو و باید همین جوری اجاره نشین باشن و حتی قیده بچه رو میزنن .
و درضمن کمتر کسی امروزه میتونه خونه مادر شوهر زندگی کنه به همون دلایلی که گفتم یعنی چون تعداد فرزند کمتر شده بچه ها تحمل دخالتو غرغرای مادرشوهرو ندارن و در ضمن با این امید ازدواج میکنن که مستقل بشن و کسی تو زندگیشون امرو نهیشون نکنه ، وگرنه خونه خودشون که راحتر بودن.
ولی حالا همه میدون کار پیدا کردن سخت شده خونه و ماشین فراهم کردن سخت شده و تنها انتظاری که میره اینه که مرده یه کاری داشته باشه و از همه مهمتر انگیزه و امیدو تلاش که دختر بتونه بهش تکیه کنه و خیالش راحت باشه که مرده جا نمیزنه