صفحه 18 از 23 ... 81617181920 ...
نمایش نتایج: از 851 به 900 از 1134

موضوع: بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

386981
  1. بالا | پست 851

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2023
    شماره عضویت
    49414
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    1
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    وقتی 13 سالم بود توی تابستون عازم یه سفر شدیم. منو مادرم تنها زندگی میکردیم و پدرم وقتی خیلی کوچکتر بودم فوت کرده بود. مادرم مرخصی گرفته بود برای یک سفر چند روزه به مشهد. برای خودش و من بلیت قطار گرفته بود توی واگن بانوان. کلا از بچگی همیشه تو قسمت زنونه بودم. توی عروسی ها، توی مترو، توی مهمونی ها بین خانوما بودم. حتی برای کوتاه کردن مو هم با مامانم میرفتیم آرایشگاه زنونه و مامانم میگفت کنار کار خودم، موی منم کوتاه کنن و کلا موهام و جثه و اندام هام یکم حالت دخترونه داشت ولی تو اون سن اهمیتی نداشت. اینجا هم تو بلیت اسمم رو نوشته بود خانم ....! نمیدونم چرا اون موقع اینقدر ذوق کرده بودم. از اینکه پشت اسمم کلمه خانم بود احساس عجیبی داشتم ولی خب هیچ اهمیتی برای مادرم و بقیه نداشت.
    سوار قطار شدیم و توی کوپه ما، چند تا خانم میانسال همراه ما بودن. به محض دیدن من گفتن وای چه پسر قشنگی، از دخترها هم ناز تره! و همینطور تا آخر سفر از اینجور حرفا.
    صبح زود رسیدیم مشهد. ما که نمیخواستیم پول هتل و اینا رو بدیم، برنامه داشتیم کل تایم سفر یا تو حرم باشیم یا توی مشهد بچرخیم. از همون ایستگاه قطار که پیاده شدیم سوار تاکسی شدیم به سمت حرم. با کلی ذوق و شوق وارد حرم شدیم اما یهو ذوقمون کور شد.
    وقتی میخواستم همراه مادرم بریم داخل ساختمون حرم که زیارت کنیم، خادم های خانم گفتن این پسر بزرگ شده به سن تکلیف رسیده و نمیتونه بیاد بین خانوما! مادرم هرچی گفت که بابا این هنوز بچه است و نمیفهمه اصلا مرد چیه زن چیه، قبول نکردن. ولی مادرم منو از لای جمعیت برد تو. اما داخل هم ولکن نبودن و هی میگفتن نمیشه این پسر بیاد تو زنونه.
    مادرم دیگه کلافه شد و دست منو گرفت اومد بیرون. به یه خادم آقا منو سپرد که خودش حداقل بره سریع زیارت کنه و بیاد. وقتی اومد از خادم تشکر کرد و گفت با هم تو صحن میشینیم اشکالی نداره.
    گذشت و گذشت و مادرم مشغول دعا و نماز بود. برای ناهار رفتیم بیرون و یه اشترودل از اون اشترودل های معروف پیتزایی دم حرم خوردیم! بعد دوباره برگشتیم داخل حرم. من میخواستم برم سرویس بهداشتی، مادرمم از خادمها محل سرویس رو پرسید و راهنمایی کردن. وقتی رسیدیم دیدیم قسمت مردونه 2 کیلومتر از زنونه فاصله داره و یه عالمه آدم صف کشیدن. مادرم گفت نمیشه تنها بری تو این جمعیت گم میشی و دستمو گرفت که بریم قسمت زنونه که تنها نباشم ولی خب اونجا هم نذاشتن من بیام! مادرم کلی اصرار کرد و گفت الان ما چیکار کنیم بچه رو نمیتونم تنها بفرستم گم میشه. زنه هم دید وضعیت اینجوریه گفت بچه رو بگیر زیر چادرت ببر تو. واقعا نمیفهمیدم چه اصراری داشتن که یه بچه نیاد بین خانوما!
    خلاصه با هزار بدبختی رفتیم و کارمون انجام شد. ولی مادرم واقعا عصبی شده بود و سفر به کامش تلخ شده بود.
    اما ایده رفتن زیر چادر اون خادم، یه ایده ای انداخت تو سر مادرم. گفت بیا بریم بازار یه فکری به سرم زده. رفتیم بازار و یه مانتو بچگانه ارزون دید و خریدش. اول فکر کردم برای سوغاتی خریدیم و گفتم مامان برای سوغاتی همچین چیز ارزونی گرفتی؟ زشت نیست؟ گفت برای سوغاتی نیست که برای توعه و یه لبخند ریزی هم زد. من اونجا دیگه قند تو دلم آب شد. مانتو رو خریدیم و رفتیم تو حرم. یه گوشه خلوت پیدا کردیم. مادرم خواست مانتو رو بپوشم. یه روسری هم از خودش هم برداشته بود. من با اینکه خیلی دوست داشتم بپوشمشون اما برای اینکه مادرم فکر کنه از سر اجبار و خواهش اون دارم میپوشمشون، هی میگفتم نه و مامانم هم خواهش میکرد و کلی غذرخواهی میکرد و گفت چاره ای نیست. منم پوشیدمشون. بعد برگشتیم دم در ورودی و یه چادر بچگانه امانت گرفتیم. اولش اصلا نمیتونستم نگهش دارم ولی رفتیم تو صحن نشستیم و مامانم چادر گرفتن رو بهم یاد داد. منم سعی میکردم با تمام دقت به حرفاش گوش بدم و مو به مو اجراشون کنم. حس عجیبی بود. تا حالا هیچوقت اینقدر احساس رضایت نداشتم. اینقدر تو خودم غرق شدم که یهو با صدای "فهمیدی؟" به خودم اومدم. گفتم چی؟ مامانم گفت ای بابا چرا گوش نمیدی. میگم این چند روز اسمت مریمه. صدات میکنم مریم. فهمیدی؟ منم با خوشحالی قبول کردم.
    بعدش دیگه واقعا راحت شدیم. هرجا میخواستیم بریم بدون مانع میرفتیم و مادرمم دیگه نگران نبود. تازه دختر بودن هم واقعا بهم میومد
    سفر مشهد ما با این ترفند با خوشی تموم شد و موقع برگشت که باید دوباره به پوشش پسرانه برمیگشتم خیلی ناراحت بودم.

  2. بالا | پست 852

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2023
    شماره عضویت
    49414
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    1
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    اما ماجرا به همین ختم نشد. مامانم از این ترفند بیشتر استفاده کرد.
    چند روز رسیده به محرم مادرم همون مانتوی مشهد رو تنم کرد با یه روسری و شلوار های خودم چون دخترونه و پسرونه شلوار فرق نداره. با هم رفتیم بازار و میخواست برام چند تا لباس دخترونه بخره. باورم نمیشد. یکی از بهترین لحظات زندگی ام بود. یه مانتو دخترونه مشکی با روسری و چادر و یه کفش دخترونه. میخواست برای محرم منو همراه خودش ببره قسمت زنونه. هربار هم کلی عذرخواهی میکرد درحالی که من به آرزوم رسیده بودم!
    وقتی میرفتیم هیئت همه خانوما از خوشگلی ام حرف میزدن. مادرمم میگفت دختر خواهرمه و منو با اسم "مریم" به همه معرفی کرد. دیگه واقعا باور کردم که مریمم و تو خونه هم بعضی وقتا مریم صدام میزد.
    همینطور گذشت و گذشت و من توی نقش مریم بیشتر فرو میرفتم و مامانم هم بیشتر باورش میکرد و کلا راحت تر بود منو به عنوان مریم ببره بیرون تا خودم. تا اینکه یه روز وقتی از حموم اومدم بیرون و دیدم توی کمدم لباسی نیست و همه کثیف هستن. از مادرم پرسیدم چی بپوشم که اونم یه بلوز و یه شلوار مشکی از خودش بهم داد. چون لباس های زنونه کلا سایز کوچیکی دارن اندازم بود. وقتی اومدم بیرون مادرم گفت وای چقدر اینا بهت میاد! از اونجا بود که پای بلوز و دامن و شلوارهای مادرمم به کمدم باز شد و تو خونه لباسهای مادرم رو میپوشیدم که لباسهای خودم برای بیرون و مهمونی ها نو بمونن.
    اما مدرسه ها هم داشت نزدیک میشد و من بیشتر از اینکه به خاطر تنفری که همه بچه ها از مدرسه دارن ناراحت باشم، از این ناراحت بودم که از نقش مریم میام بیرون. ولی حداقل تو خونه لباس های زنونه میپوشیدم. رفتارم یکم دخترونه شده بود ولی تو مدرسه سعی میکردم خیلی پسرونه رفتار کنم و اصلا نزارم توسط دیگران مسخره بشم. چون از سال پیش خاطره یکی از بچه ها مثل من اندام و صدای دخترونه داشت و رفتار هاشم دخترونه بود تو ذهنم بود. همیشه مسخره میشد و کلا بد باهاش بد برخورد میکردن. منم با اینکه جسمی شبیه دخترا بودم ولی رفتارام توی مدرسه پسرونه بود و خوشبختانه هیچوقت مسخره نشدم و دوستای خودمو داشتم.
    همه چیز داشت عادی پیش میرفت تا اینکه مادرم خواست یه هفته ای بره شهرستانمون. منو سپرد به خاله ام و حالا دیگه واقعا شده بودم همون مریمی که به دیگران معرفی کرده بود. خاله ام در جریان این کار مادرم بود ولی نمیدونست ماجرا کش اومده و تو خونه هم تبدیل به مریم شدم. خاله ام رفتار خوبی باهام داشت و با هم رفیق بودیم.
    خاله ام گفت آخر هفته قراره تنهایی بدون همسرش بره عروسی یکی از همکاراش و منم اگه بخوام میتونم بیام. من جا خوردم گفتم آخه دیگه نمیزارن من بیام تو زنونه که!
    گفت چرا نزارن؟ مگه تو مشهد دختر نبودی؟ الانم دختر شو.
    از هیجان زبونم بند اومد. هرچقدر خواستم علاقه ام به این کار رو پنهان کنم نتونستم. خاله ام هم که علاقه مو دید گفت پس دوست داری! یه لباس هم برای تو میگیرم!
    خاله ام خودشم میخواست از دوستش لباس قرض بگیره چون قیمت لباس مجلسی خیلی بالا بود :/. دوستش یه دختر داری که البته درسشم تموم شده بود ولی لباس های بچگی اش رو نگه داشته بود. خاله ام یکیشونو برام ازش قرض گرفت. یه لباس قرمز آستین کوتاه ساده بود که تا قوز پام میومد و یه کمر بند مشکی داشت. آستین هاشم چین خورده بود
    روز قبل عروسی می خواست منو ببره آرایشگاه ولی هیچ مانتویی اندازه من نداشت که باهاش منو جای دختر جا بزنه. گفت مجبورم خودم آرایشت کنم ولی فکر نکنم بتونم. شاید نتونی بیای.
    من که خیلی دلم میخواست اون عروسی رو برم، یهو گفتم تو خونه ما مانتو اندازه من هست! از یه طرف از اینکه اینو گفتم راضی بودم چون عروسی اوکی شد، از یه طرف پشیمون چون قرار نبود ماجرای مریم توی محرم و خونه رو کسی بفهمه و میدونستم قراره کلی دعوا بشم. رفتیم خونمون و اونا رو پوشیدم. خاله ای از سرعت من توی پوشیدنشون تعجبب کرد ولی به روی خودش نیاورد. رفتیم آرایشگاه. به آرایشگر گفت به خاطر شپش موهامو پسرونه کوتاه کردم. اونم یه کلاه گیس برام گذاشت و یه آرایش خیلی ریز کرد. با اون لباس قرمز و جوراب شلواری که خاله ام بهم داد عالی شده بودم. فقط یه کفش مونده بود که اونم همون روز رفتیم یه کفش مجلسی دخترونه سفید نسبتا ارزون خریدیم و رفتیم سمت تالار
    انگار تو دلم رخت میشستن. تجربه هیئت و مشهد خیلی آسونتر بود چون همه جام پوشیده بود. ولی اینبار همش توهم اینو داشتم که همه میفهمن من پسرم. هی به خاله ام میگفتم خاله نکنه بفهمن؟! و خاله ام میگفت نگران نباش. وقتی رسیدیم یهو خالم گفت راستی اینجا موقتا بهم میگم... حرفشو بریدم و گفتم "مریم". خاله ام هم سریع قبول کرد و از ماشین پیاده شدیم. رفتیم توی سالن. یه قسمتی مثل رختکن بود که خاله ام مانتو اش رو درآورد و فقط لباس مجلسی داشت. رفتیم توی سالن. رفتیم یه گوشه نشستیم تا اینکه یهو 3 تا از همکارای خالم اومدن سمتمون. استرسم چسبید به سقف. گفتم الانه که بفهمن پسرم. ولی وقتی رسیدن بدون سلام کردن گفتن این دختر خانم ناز کیه با خودت آوردی؟ خاله ام هم منو با یه فامیل نسبت داد که یادم نیست؟؟!. وقتی نشستن و شروع کردن به حرف زدن استرسم کمتر شد. چندباری هم وسط حرفاشون گفتن چقدر دختر قشنگیه و فلان و بهمان. با حرفشون ذوق زده میشدم ولی اینقدر استرس داشتم که اصلا نفهمیدم چجوری گذشت
    بالاخره عروسی تموم شد و برگشتیم سمت خونه خاله ام. چون شوهرخاله ام شب از سرکار میومد خونه مجبور شدیم توی سرویس بهداشتی پارک لباسامو عوض کنیم تا شوهرخالم نفهمه.

  3. بالا | پست 853

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2023
    شماره عضویت
    49414
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    1
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    مادرم که از شهرستان برگشت، خالم ماجرای عروسی رو تعریف کرد ولی اینبار مادرم خیلی عصبانی شد. اول با خالم دعواش شد که چرا همچین کاری کرده. و بعدم با من که چرا لباسای زنونه بیرونم رو به خالم نشون دادم.
    اون روز واقعا از خودم متنفر بودم.


    داستان ادامه دارد...

  4. بالا | پست 854

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2023
    شماره عضویت
    49414
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    1
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    ولی خوشبختانه لباس های زنونه تو خونه ای هنوز سرجاش بود.
    مادرم که خودش باور کرده بود من مریمم، بهم کارهای خانه داری و کارهایی که معمولا بیشتر به دخترا یاد میدن یادم داد. آشپزی و تمیزکاری و خیاطی و ... . البته یاد گرفتن این موارد برای زندگی یه پسر هم لازمه ولی نحوه حرف زدن مادرم با من به طور کلی دخترانه بود.
    بعد چند وقت هم مادرم همه کارهای خونه رو سپرد به من و خودش بیشتر سرکار میموند تا اضافه کاری بگیره.
    سنم میرفت بالاتر و ویژگی های مردانه کم کم داشت میومد سراغم به جز صدا. از اینکه صدام دخترونه مونده خیلی خوشحال بودم. با خودم می گفتم شاید خدا هم میخواد من دختر باشم که این صدا رو بهم داده. این صدا حس دختر بودن من رو به مادرم هم بیشتر القا کرد.
    بزرگتر شدم ولی مادرم باز میخواست منو همراه خودش همه جا ببره. بچگیا به خاطر گم نشدن ولی شاید الان به خاطر اینکه کمکش کنم دوست داشت با پوشش زنونه باهاش بیام بیرون.
    مانتوهای مادرم خیلی زود اندازم شد. از اول سال هم موهامو کوتاه نکردم که به صورت طبیعی موهام هم شبیه خانم ها بشه. مادرمم با مدرسه صحبت کرده بود و اونا هم خلاف انتظارمون قبول کردن و به موی بلندم گیر نمیدادن
    تابستون ها فصل خانم شدن کامل بود. بعد از آخرین امتحان هر سال مادرم منو میبرد آرایشگاه، زیر ابرومو زنونه برمیداشتمو بند مینداختم. کمد لباسمون هم قاطی میشد و برای هم آرایش میکردیم. برای اینکه اندامم بیشتر زنونه بشه از گن و سو*تین کاپ دار استفاده میکردم و اینقدر عادت کرده بودم که تو خواب هم تنم بودن.
    عین یه مادر و دختر بیرون میرفتیم و زندگی میکردیم. این سه ماه دیگه اون پسر فراموش میشد...
    حتی وقتی 17 سالم شد سه ماه تابستون رفتم دوره آرایشگری دیدم. خیلی زیاده روی کردیم و میدونستیم واقعا نمیتونم همیشه زن باشم ولی مادرم میگفت توی بالاشهر یا خارج مردا هم آرایشگر خانوما هستن. حالا تو که دختر بودن رو بلدی، نقش بازی کن و آرایشگری رو یاد بگیر. البته هزاران حرفه دیگه هم بود ولی کسی که بابت آموزش پول نمیخواست بلکه پول هم میداد همین آرایشگر بود چون با مادرم آشنا بود. الانم که فکر میکنم خیلی کار غیرمنطقی ای بود ولی به هرحال اینجوری شد!

    همینطور غرق در دنیای زنانه و درس و مشقمون بودیم که یهو مادرم فوت کرد...
    زمین و زمان رو سرم خراب شد. برای مراسم ختمش دوست داشتم همونطوری دختر میموندم ولی نمیخواستم آبروی مادرم رو ببرم. خیلی سریع دوباره پسر شدم و نقش پسرا رو بازی کردم. شاید بازیگر خوبیم چون حداقل تا جایی که من فهمیدم هیچ کس بویی از نقش دخترونه من نداشت. فامیلامون هم اکثرا شهرستان بودن و کلا اهل ارتباط با فامیل نبودیم. نصف کسایی که اومده بودن ختم مادرم رو اصلا ندیده بودم.
    سخت ترین لحظات زندگی ام بود. هیچ جوره نتونستم کنار بیام. پدربزرگم و خالم کمک مالی ام کردن و هزینه مراسما رو دادن با اینکه متنفر بودم از بی عرضگی و آویزون بودن از دیگران ولی اصلا اصلا نمیتونستم حرکت اقتصادی بزنم. پدربزرگمم اینو فهمیده بود و گفت تا چند وفت ماهانه خرج زندگی رو واریز میکنه برام. سال کنکورم بود. کنکورمم خراب شد ولی همینطوری رفتم رشته شیمی محض خوندم که کاری جز تدریس نمیشد با مدرکش انجام داد...

    با روحیه داغونی که داشتم، رفتم که دنبال کار بگردم. مجبور شدم دوباره پسر بشم چون هرکار بکنم توی شناسنامه ام پسرم. رفتم تو کار پیک موتوری و درحد داشتن پول برای خوردن غذا و خریدن اینترنت برای تلف کردن وقت توی اینترنت. پول گرفتن از پدربزرگم سریع تموم شد و خودم گفتم که دیگه احتیاجی ندارم و تا همینجاشم لطف کردن
    اما یه چیزی قلقلکم میداد که دوباره برگردم به همون پوشش زنونه ام. دوست داشتم بازم مثل قدیما با مامانم بودم و اونم مریم صدام میزد.
    تنها جایی که میتونستم کار گیر بیارم همون آرایشگاهی بود که توش آرایشگری یاد گرفتم چون تنها جایی بود که ازم هیچ مدرک شناسایی نمیخواست!
    رفتم اونجا و به عنوان دستیارش بعد از ظهرها کار میکردم. آرایشگاهش شلوغ بود و چند تا دستیار داشت و حسابی پول در میاوردیم. منم توی آرایش استعداد داشتم، تقریبا هرکاری توی آرایشگری رو یادگرفتم و یه عالمه مشتری مخصوص خودم پیدا کردم که همیشه میخواستن من کارشون رو انجام بدم. یه عالمه دوست خانم پیدا کردم و چندباری هم باهاشون رفتم بیرون. صبح ها هم میرفتم دانشگاه و دوباره پسر میشدم و این چرخه ادامه داشت. مثل دوران مدرسه ها ولی شدیدتر.
    توی این سن مجبور بودم حتما خودمم شکل خیلی زنونه ای داشته باشم و چون سختگیری های دانشگاه کمتر بود قیافه ام خیلی زنونه بود و توی دانشگاه خیلیا "[اسم واقعی پسرونه ام] خانم" صدام میکردن که شوخی بود. استاد ها هم با این وضعیتم خیلی شوخی میکردن ولی منم ناراحت نمیشدم و با خنده جواب شوخی هاشون رو میدادم. وضعیت عالی نبود ولی ناراضی هم نبودم. مخصوصا الان که تیپ های عجیب , غریب مده، قیافه زنونه من خیلی جلب توجه نمیکرد.

  5. بالا | پست 855

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2023
    شماره عضویت
    49414
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    1
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    چند وقت بعد متوجه شدم قراره یه تئاتری از طرف دانشگاه درمورد زمان شاه ساخته بشه و به یه آقا نیاز دارن که نقش خانم های بی حجاب رو بازی کنه چون خانم واقعی نمیتونست روی صحنه بی حجاب باشه. وقتی هم بچه ها اعلامیه تئاتر و نقش های درخواستی رو دیدن بدون اطلاع من، من رو برای این نقش پیشنهاد دادن و خودم اصلا اعلامیه ها رو ندیده بودم. باهام تماس گرفتن. وقتی جواب دادم اینقدر صدام زنونس، فکر کردن شخص دیگه ای گوشی رو برداشته و سراغ منو میگرفتن. وقتی گفتم خودمم از مکث صداش فهمیدم جا خوردن و نقش رو توضیح دادن و خواستن بیام یه تست بدم. منم رفتم و به محض ورود کارگردان با خوشحالی اومد سمت من و گفت تو همونی هستی که میخوایم.
    ما هم از خدا خواسته وارد تئاتر شدیم. لباس های مختلفی رو تست کردم. قرار بود چندین نقش داشته باشم و در طول تئاتر چندین بار لباس و گریم عوض میشه. پول خوبی هم تو کار بود. البته نقش خاصی نداشتم کلا و فقط 10 تا دیالوگ داشتم که اونم بعد شنیدن صدای من اضافه شد وگرنه این نقش هیچ دیالوگی نداشت که صدای مردونه اش تو ذوق نزنه.
    نکته مثبت این ماجرا این بود که گروه تئاترمون از دانشگاه اجازه گرفته بود که من با پوشش زنونه بیام دانشگاه و برم. دانشگاه هم برای اینکه توجه بقیه جلب نشه یه اسم ازم خواست که تو این مدت به جای اسم واقعیم باشه و کلا به عنوان دختر برم سرکلاس که هرچند دوستام و همکلاسی هام میفهمیدن منم.
    باورم نمیشد که قراره رسما دختر بشم طوری که تمام روز، تمام مردم به چشم دختر نگاهم کنن.
    حسابی داشتم کیف می کردم.
    تا اینکه توی دوران دختر بودنم توی دانشگاه یه پسری خیلی رو من تمرکز کرده بود و از من خوشش اومده بود. اصلا ماجراهای منو نمیدونست و فکر میکرد من واقعا خانمم. منم که بیش از حد جوگیر شده بودم، گفتم من که تا اینجا دختر شدم، بزار ارتباط با پسرا رو هم امتحان کنم.
    توی کافه با هم قرار گذاشتیم. با یه بنز c200 اومد دم در کافه. نمیدونستم پولداره. ولی گفت پدرش تو کار ساخت و سازه و الان تقریبا همه کارا با اینه و دانشگاه رو فقط برای اینکه یه لیسانس بگیره و قاب کنه به دیوار گرفته.
    نمیدونم چه اتفاقی افتاد. ولی اینبار داشتم خیلی مریم میشدم. بهش احساس پیدا کردم و جور دیگه ای دوسش داشتم. هیچ وقت به پسرا کاری نداشتم ولی اینبار... نمیدونم شاید چون فکر میکردم اینم جزئی از تئاتره
    ولی عاشقش شدم. اونم خیلی از من خوشش اومده بود. چند باری با هم رفتیم بیرون و کلی با هم صمیمی شدیم.
    اینجا بود که من دلم میخواست واقعا تو زندگیم با این زندگی کنم. ولی میدونستم من واقعا زن نیستم. رفتم سراغ هورمون زنانه تزریق کردن. مجوز تغییر جنسیت و این داستانا خیلی سخت گیرانه بود و احتمال زیاد بهم نمیدادن
    به خاطر همین خودم هورمون تزریق کردم. اندام هام شروع به تغییر کرد و همچنین هورمون ها روی علاقیاتم تاثیر گذاشت و بیشتر و بیشتر عاشقش شدم. میخواستم هرکاری بکنم که واقعا تبدیل به زن بشم و بتونم باهاش بمونم.
    اندامم زنونه تر شد و دیگه نیازی به گن و چیزای فیک نداشتم. موهای بدنم هم به الگوی زنونه دراومدن.
    دوره تئاتر تموم شد ولی من دیگه اندامم هم زنونه شده بود. مجبور شدم از دانشگاه انصراف بدم.
    گذشت تا اینکه پسره بالاخره ازم پرسید دوست دارم باهاش ازدواج کنم یا نه؟
    دهنم خشک شد. هنوز خیلی تا اثر هورمون ها فاصله داشتم. تازه با هورمون فقط شبیه زنا شدم
    اگه واقعیت رو میگفتم میدونستم همونجا ولم میکنه. ولی مگه میشه واقعیت را نگفت! بالاخره میفهمه.
    دلمو زدم به دریا و واقعیت رو بهش گفتم. اما قبل اینکه بخوام توضیحی بدم پاشد و رفت. منم همه این داستانا رو از اول تا آخر براش توی چت نوشتم. اونم فقط بهم برچسب دیوونه و همجنسگرا بهم زد.
    دلم میخواست خودمو بکشم. تا چند ماه افسردگی شدید گرفتم. هورمون هایی هم که میخوردم افسردگی ام رو تشدید میکردن پس کمشون کردم و بدنم کلا به هم ریخت. توی منجلاب هورمون بازی گیر افتادم
    همونجا بود که از زنپوش بودن متنفر شدم. به مادرم فحش میدادم و میگفتم چرا با من اینکارو کردی؟! از هرچی آرایشگری و لباس زنونه بود متنفر شدم. ولی راه برگشتی هم نبود.

  6. بالا | پست 856

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2023
    شماره عضویت
    49414
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    1
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    ته زنپوشی فقط بدبختیه. باید از همون 14/15 سالگی جلوی این اتفاق رو گرفت. زنپوشی یعنی هرلحظه استرس دستگیر شدن داشته باشی. از فامیل دور بشی. از دوست و آشنا فراری... . این همه بدبختی نمی ارزه به چهار تیکه لباس
    میدونم قلمم آشغاله و دوست داری به خاطر چرتی که نوشتم بهم فحش بدی، ولی برادر من، تو این جامعه، آرامشی که با این کار میگیری خیلی کمتر از استرس و آسیب هاشه
    307000 بازدید. از این عدد چی میفهمیم؟ اینکه 307000 تا زنپوش داریم؟ نه
    نهایتا 10000 نفر با "توهم زنپوشی" داشته باشیم که اینقدر دنبال زنپوشی رفته باشن و اصلا بدونن همچین اختلالی وجود دارد. پس این بازدیدا یعنی هرکدوم ما 300 بار اومدیم به این صفحه.
    ای کسی که با داستانی شخمی-تخیلی دوستان که با یه قرص تغییر جنسیت میدن شبا خودارضایی میکنی. تو به زنپوشی معتاد نیستی. به .... زدن معتادی. وگرنه 300 بار نمیومدی اینجا. زنپوش های واقعی اینجا شاید فقط 3 یا 4 نفر باشن. بقیه فقط دنبال مسائل جنسی و ترنس و خودارضایی ان.
    داستانی که نوشتم رو شاید فقط همون 3 -4 نفر لذت ببرن که اونم به خاطر قلم بد من تا انتها نمیخوننش...

    راه جدا شدن از این داستان مسخره بی سر و ته که تهش فقط استرس و اضطرابه یه چیزه: رهایی یه شبه
    این چیزی نیست که نشه کنترلش کرد. کافیه یه سری لباس نپوشی!
    فکر نکن خودم تجربه نکردم. اتفاقا خودم تجربه کردم و فهمیدم از معدود اعتیادهایی که باید یهو و یه شبه ترکش کرد همین زنپوشیه. البته من تا ته تهش رفتم. دیدم تهش هیچی نیست. خسته شدم برگشتم. حالا من بهت تقلب میرسونم میگم داداش ته این مسخره بازیا هیچی نیست. تو هم بالاخره خسته میشی. یا صبر کن تا اون روز برسه. یا همین الان فراموشش کن. بشین از صبح تا شب تو اینستا بچرخ. گیم بزن. فیلم ببین. بخواب. خودتو با این چیزا که آدما خودجوش و از روی علاقه میرن سمتش سرگرم کن. مطمئن باش بعد 2 هفته اصلا یادت نیست اسم این سایت چی بود؟! زنپوشی چی بود؟!
    (نکته آخر هم برای یه شخصی که داستان تغییر جنسیت با قرص رو باور کرده بود، داستان منم خیلیاش شخمی تخیلی بود دیگه در این حد هم پیش نرفتم )

    - از طرف یه زنپوش سابق که پشیمونه. فعلا������❤

  7. بالا | پست 857

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2023
    شماره عضویت
    48792
    نوشته ها
    68
    تشکـر
    558
    تشکر شده 32 بار در 21 پست
    میزان امتیاز
    2

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    به نظر من زنانه پوشی یه لایف استایله ...
    نمیدونم چرا ما از این رفتار ها تابو می‌سازیم...
    خب طرف داره با علایق خودش زندگی میکنه . و به کسی هم آسیب نمیزنه ...
    امضای ایشان
    با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی ....

  8. بالا | پست 858

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2023
    شماره عضویت
    48792
    نوشته ها
    68
    تشکـر
    558
    تشکر شده 32 بار در 21 پست
    میزان امتیاز
    2

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    عزیزم عقاید و نوشته های شما قابل احترامه ...
    اما زنانه پوشی دائمی نیست . حداقل برای من ...
    من هفته ای یکبار به زنانه پوشی میپردازم و لذت میبرم .. قرار نیست کسی از نزدیکان و دوستانم بفهمه ..
    امضای ایشان
    با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی ....

  9. بالا | پست 859

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2023
    شماره عضویت
    48792
    نوشته ها
    68
    تشکـر
    558
    تشکر شده 32 بار در 21 پست
    میزان امتیاز
    2

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط ملوس2 نمایش پست ها
    من نزدیک به 16 ساله زنانه پوشم و از هر مدل لباس زنونه ای که بگی پوشیدم....همیشه دوست داشتم کنار یه خانم یا جمعی از خانمها زنونه پوش باشم و حتی باهاشون برن بیرون گردش و تفریح و خرید و غیره....یعنی بهترین حس دنیا واسه من اینه که در کنار یه خانم زنونه بپوشم.....ولی هیچوقت حتی یذره هم تو این 16 سال به اینکه کنار یه پسر یا مرد زنونه بپوشم فکر نکردم و هیچ علاقه ای به این کار ندارم
    عزیزم حستو کاملا درک میکنم
    امضای ایشان
    با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی ....

  10. بالا | پست 860

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2023
    شماره عضویت
    48792
    نوشته ها
    68
    تشکـر
    558
    تشکر شده 32 بار در 21 پست
    میزان امتیاز
    2

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط shayan.x نمایش پست ها
    من از بچگی درگیر این کار بودم .عاشق پوشیدن لباس دخترونه اسپورت و ************ی و ارایش هستم بدنم دخترونس واسه همین بیشتر ترقیب میشم بپوشم .چندبارم تو خونه مامانم دیده ولی دست بردار نیستم . دوسالم هست که با یه پسر تو رابطم مثل زن و شوهر واقعا لذت بخشه واسم
    منم دقیقا این که یکی پیدا بشه مثل شوهر باشه واسم لذت میبرم . البته تازگی ها یکی پیدا شده .. احتمالا نامزد کنم باهاش و ازدواج
    امضای ایشان
    با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی ....

  11. بالا | پست 861

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36401
    نوشته ها
    268
    تشکـر
    30
    تشکر شده 164 بار در 113 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    سلام
    داستان شخمیتو به قول خودت خوندم ولی باید بگم من همین زندگی الان دارم و باهاش زندگی می کنم و خیلی دوست دارم این زندگی ولی دوست دارم شما به دیگزان و عقایدشون احترام بزارید هرچند داستانک قشنگی بود و ارزش یک بار خوندنش داشت ولی خیلی از دوستانی که می شناسم این چیزایی که اخرش بافتی قبول ندارند و دنبال احساس پاک زن بودن هستند پس لطفا به همه انها احترام بزار و درکشون چون این حس دست خودشون نیست و به سراغشون میاد .
    من خودم چندین بار سعی کردم ترک کنم و حتی بدترین راه های ممکن هم فکرش کنی امتحان کردم ولی نشد .
    شرایط زندگی تنهایی و همچنین نیاز به چیزی که بتونه تنهایتو پر کنه متاسفاته دلیلی بر ادامه این راه ولی چیزی که شما تو داستانت بود من در واقعیت دارم تجربه می کنم و تو سن ۳۴ سالگی ......موفق باشید

  12. بالا | پست 862

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36401
    نوشته ها
    268
    تشکـر
    30
    تشکر شده 164 بار در 113 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط mehrbanu نمایش پست ها
    ته زنپوشی فقط بدبختیه. باید از همون 14/15 سالگی جلوی این اتفاق رو گرفت. زنپوشی یعنی هرلحظه استرس دستگیر شدن داشته باشی. از فامیل دور بشی. از دوست و آشنا فراری... . این همه بدبختی نمی ارزه به چهار تیکه لباس
    میدونم قلمم آشغاله و دوست داری به خاطر چرتی که نوشتم بهم فحش بدی، ولی برادر من، تو این جامعه، آرامشی که با این کار میگیری خیلی کمتر از استرس و آسیب هاشه
    307000 بازدید. از این عدد چی میفهمیم؟ اینکه 307000 تا زنپوش داریم؟ نه
    نهایتا 10000 نفر با "توهم زنپوشی" داشته باشیم که اینقدر دنبال زنپوشی رفته باشن و اصلا بدونن همچین اختلالی وجود دارد. پس این بازدیدا یعنی هرکدوم ما 300 بار اومدیم به این صفحه.
    ای کسی که با داستانی شخمی-تخیلی دوستان که با یه قرص تغییر جنسیت میدن شبا خودارضایی میکنی. تو به زنپوشی معتاد نیستی. به .... زدن معتادی. وگرنه 300 بار نمیومدی اینجا. زنپوش های واقعی اینجا شاید فقط 3 یا 4 نفر باشن. بقیه فقط دنبال مسائل جنسی و ترنس و خودارضایی ان.
    داستانی که نوشتم رو شاید فقط همون 3 -4 نفر لذت ببرن که اونم به خاطر قلم بد من تا انتها نمیخوننش...

    راه جدا شدن از این داستان مسخره بی سر و ته که تهش فقط استرس و اضطرابه یه چیزه: رهایی یه شبه
    این چیزی نیست که نشه کنترلش کرد. کافیه یه سری لباس نپوشی!
    فکر نکن خودم تجربه نکردم. اتفاقا خودم تجربه کردم و فهمیدم از معدود اعتیادهایی که باید یهو و یه شبه ترکش کرد همین زنپوشیه. البته من تا ته تهش رفتم. دیدم تهش هیچی نیست. خسته شدم برگشتم. حالا من بهت تقلب میرسونم میگم داداش ته این مسخره بازیا هیچی نیست. تو هم بالاخره خسته میشی. یا صبر کن تا اون روز برسه. یا همین الان فراموشش کن. بشین از صبح تا شب تو اینستا بچرخ. گیم بزن. فیلم ببین. بخواب. خودتو با این چیزا که آدما خودجوش و از روی علاقه میرن سمتش سرگرم کن. مطمئن باش بعد 2 هفته اصلا یادت نیست اسم این سایت چی بود؟! زنپوشی چی بود؟!
    (نکته آخر هم برای یه شخصی که داستان تغییر جنسیت با قرص رو باور کرده بود، داستان منم خیلیاش شخمی تخیلی بود دیگه در این حد هم پیش نرفتم )

    - از طرف یه زنپوش سابق که پشیمونه. فعلا������❤
    شما تا حالا کفش پاشنه بلند پوشیدی ؟؟؟ یا یه لیاس زیبا با آرایش کامل زنونه یا حتی مثل یه خانم بیرون رفتی فکر نمی کنم تا حالا لذت هیچکدام از این ها را جشیده باشی .
    لذتی که توی پوشیدن لیاس و آرایش کردن و تبدیل به یک شخصیت دیگه شدن را تا حلا تجربه نکردی
    دنیایی زنانگی سرتا پا دنیایی زیبایی است که کسی اگر به آن وارد شد دیگر نمی تواند به این راحتی از آن خارج شود .
    دنیایی که متفاوت از دنیایی مردانه است و اگر شما آنرا لمس کرده باشید اینطوری راحت از کنارش و با تمسخر رد نمی شدید . تنها گسانی درک می کنند حرفایی من را که واقعا از تمام وجود و دل و جان انرا لمس کرده باشند .
    شخصیت جدید و وارد شدن به دنیای زنانه قشنگترین چیزی هست که یک فرد می تونه تجربش داشته باشد و تنها زیبایی محض انرا با تمام وجودش حس خواهد کرد .
    انزمانی که جلوی ایینه می ایستی و سرتا پا زیبایی را می بینی چه حسی داری ؟؟؟ اگر تجربه کرده بودی انوقت به این راحتی رد نمی شدی .

  13. کاربران زیر از fariba_l3 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  14. بالا | پست 863

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2023
    شماره عضویت
    49369
    نوشته ها
    27
    تشکـر
    1
    تشکر شده 8 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط Zanposham نمایش پست ها
    عزیزم حستو کاملا درک میکنم
    سلام دوستان من هم مثل ملوس ۲دوست دارم کنار یک یا چند خانم زنونه پوشی کنم باور کنید این یکی از بزرگترین ارزوهای من هست که چند تا خانم از پوشش من خبر داشته باشند وجلوی اون ها یکی از زیباترین بلوز دامن های تور وچین دار بپوشم روسری سرم کنم سوتین ببندم ارایش کنم و تو جمعشان قبولم کنن بهترین لذته من هم توی خانه بیشتر اوغات که تنها باشم زنونه می پوشم و کارهای خونه رو انجام میدم

  15. بالا | پست 864

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2023
    شماره عضویت
    49369
    نوشته ها
    27
    تشکـر
    1
    تشکر شده 8 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط fariba_l3 نمایش پست ها
    سلام
    داستان شخمیتو به قول خودت خوندم ولی باید بگم من همین زندگی الان دارم و باهاش زندگی می کنم و خیلی دوست دارم این زندگی ولی دوست دارم شما به دیگزان و عقایدشون احترام بزارید هرچند داستانک قشنگی بود و ارزش یک بار خوندنش داشت ولی خیلی از دوستانی که می شناسم این چیزایی که اخرش بافتی قبول ندارند و دنبال احساس پاک زن بودن هستند پس لطفا به همه انها احترام بزار و درکشون چون این حس دست خودشون نیست و به سراغشون میاد .
    من خودم چندین بار سعی کردم ترک کنم و حتی بدترین راه های ممکن هم فکرش کنی امتحان کردم ولی نشد .
    شرایط زندگی تنهایی و همچنین نیاز به چیزی که بتونه تنهایتو پر کنه متاسفاته دلیلی بر ادامه این راه ولی چیزی که شما تو داستانت بود من در واقعیت دارم تجربه می کنم و تو سن ۳۴ سالگی ......موفق باشید
    من با حرف فریبا موافقم واقعا نمیشه این کار رو ترک کرداین یک حس وبخشی از درون ما هست که از انجام اون به اون چیزی که دوست داریم میرسیم من خودم بعضی وقت ها این قدر دوست دارم این کار رو انجام بدم که اصلا فکر نمیکنم که الان توی خونه شلوغه شاید یکی من رو با این شکل ببینه فقط به پوشیدن فکر میکنم اون لحظه واین کار رو انجام میدم

  16. بالا | پست 865

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2023
    شماره عضویت
    49369
    نوشته ها
    27
    تشکـر
    1
    تشکر شده 8 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    من هم از سن ۱۴ و۱۵سالگی شروع به پوشیدن کردم اوایل میرفتم سر کمد یه دامن بلند طوسی بود که روش گلهای مشکی درشت داشت می پوشیدم وجلوی اینه خودم رو نگاه میکردم خوشم می اومد ما داخل خونمون یه اینه قدی بزرگ داشتیم که تمام قدم داخلش دیده می شود یواش یواش دیگه با پدر و مادرم بیرون یا مهمونی نمی رفتم که توی خونه تنها بشم لباس زنونه بپوشم چون لباس های زنونه لرام بزرگ بود یک روز که همسایه لباسهای دخترش که هم سن من بود رو روی پشت بام پهن کرد ومن رفتم برداشتم ۲تا دامن خیلی خوشگل بود یه سوتین بود با چند تا لباس هر وقت تنها می شودم این ها رو می پوشیدم سریع می رفتم جلوی اینه و کلی ذوق می کردم همیشه دوست داشتم با دخترها بازی کنم دوست داشتم سهیلا صدام کنن الان از سوتین گرفته دامن های بلند و کوتاه لباس خونگی و مجلسی مانتو ساپورت هر چیزی کهیه خانم تنش میکنه من دارم واستفاده میکنم واصلا از این کار بدم نمیاد بر عکس از پوشیدن لباس مردونه خوشم نمیاد اکثر اوقات من تو خانه با بلوز دامن هستم بعضی وقت ها که داخل حیلط میرم چادر سرم میکنم

  17. بالا | پست 866

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2023
    شماره عضویت
    49369
    نوشته ها
    27
    تشکـر
    1
    تشکر شده 8 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    جلوی یک خانم زنونه پوشیدن بهترین حس برای من هست لطفا اگر خانمی داخل سایت هست و فعالیت میکنه نظر بده

  18. بالا | پست 867

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2023
    شماره عضویت
    49369
    نوشته ها
    27
    تشکـر
    1
    تشکر شده 8 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    بچه ها همیشه دوست دارم جای فریبا بودم لذت رو فریبا احساس میکنه وما فقط حسرتش رو می خوریم افرین به تو

  19. کاربران زیر از مهران خانم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  20. بالا | پست 868

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2023
    شماره عضویت
    49369
    نوشته ها
    27
    تشکـر
    1
    تشکر شده 8 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    من هم دقیقا مثل ملوس ۲ رفتار هام هست

  21. کاربران زیر از مهران خانم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  22. بالا | پست 869

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2023
    شماره عضویت
    49369
    نوشته ها
    27
    تشکـر
    1
    تشکر شده 8 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    من هم دقیقا مثل ملوس ۲ رفتار هام هست

  23. کاربران زیر از مهران خانم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  24. بالا | پست 870

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36401
    نوشته ها
    268
    تشکـر
    30
    تشکر شده 164 بار در 113 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط مهران خانم نمایش پست ها
    سلام دوستان من هم مثل ملوس ۲دوست دارم کنار یک یا چند خانم زنونه پوشی کنم باور کنید این یکی از بزرگترین ارزوهای من هست که چند تا خانم از پوشش من خبر داشته باشند وجلوی اون ها یکی از زیباترین بلوز دامن های تور وچین دار بپوشم روسری سرم کنم سوتین ببندم ارایش کنم و تو جمعشان قبولم کنن بهترین لذته من هم توی خانه بیشتر اوغات که تنها باشم زنونه می پوشم و کارهای خونه رو انجام میدم
    سلام به همه دوستان عزیزم
    یه نکته ای من بگم اینجا که جمع های زنونه فقط یک زن رو قبول می کنند نه یک مرد زنها تو جمع های زنونه خودشون خیلی راحت هستند و حتی شوخی هایی هم با هم می کنند که فکرشم نمی تونی بکنی مثلا فلانی تو می خوابی میدی به شوهرت عین خری ویا از این حرفای حتی رکیک تر زده می شه بینشون و اونها اینطوری هستند و یه چیز دیگه که اونه به شدت از مردی که لباس زنونه بپوشه و آرایش کنه بدشون میاد و یه جوری دیگه بهش نگاه می کنند و اصلا براشون قایل تحمل نیست که یک مرد با آرایش و لباس زنونه تو جمعشون باشه و حتی اگر بدونند حالت چندش و تنفر دارن و تنها شما در صورتی می تونی تو یه جمع زنونه باشی که اونها شما رو یک زن قبول کرده باشند و ندوند که مردی و فکر کنن زن هستی .
    من چون خودم به شخصه تجربه این جمع ها را داشتم میدونم که این می گم چون چند باری به اسم خانم و یا خییر توجمعشون بودم چه در روضه و چه در جلسات و ..‌ و حتی دوستان خانم داشتم که پارک بانوان میرفتیم یا گردش دسته جمعی ولی تو همه اونها من یک خانم بودم نه یک مرد حتی تو بعضی از گردش ها هم مثلا پریود بودم و هزار جور ادا و اصول که کسی شک نکنه در اینصورت شما می تونید تو جمع زنونه باشید وگر نه اگر بدونند که فاجعست در حد یک زلزله ۱۰ ریشتری .

  25. کاربران زیر از fariba_l3 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  26. بالا | پست 871

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36401
    نوشته ها
    268
    تشکـر
    30
    تشکر شده 164 بار در 113 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    من حتی یادمه یک بار برای جشن روز دختر رفتیم پارک بانوان و اونجا جشن بود و خیلی شلوع بود هرکسی با هر تیپ و مدلی اومده بود و اونجا خوب همه راحتند مانتو و روسری خیلیاشون در میارن حتی خانم های محجبه منم با چند تا خانم دیگه رفته بودم که یه گروه خییر بودن و نشسته بودیم دور هم و صحبت می کردیم که یکیشون لباساش کلا در آورد با یه تاپ و شلوارک نشست بقیه هم همینطور راحت شدن ولی خوب برای من سخت بود ولی چون میدونستم احتمال اینم هست چون تو صحبتهاشون شنیده بودم و میدونستم برای همین اندام سازی کرده بودم یعنی بغلران حجیم یه کمی سینه ها بزرگتر و لباس ترجیحا آستین توری که دستهم زیاد مشخص نشه چون اخرش بدن مردنه هست البته سن بالاتر ها نه ولی خانم های جوانتر راحت تر هستند . ببینید این مشکلات هم هست یعنی اندام زنونه با مردانه خیلی فرق داره دست ها حالت سینه و کمر و پاها گردن و هر جایی که خارج از لباس باشه برای همین خیلی سخته تو جمع زنونه چون کلا فیزیک بدنی فرق داره .
    فقط می خواهید لباس بپوشید و لذتش ببر ید درست فقط تو همون محیط در بسته خانه امکانش هست ولی تو محیط خارج از خانه خیلی سختر می شه اول چهرتون بعد دستها خیلی مهمه چون تو ایران این دو نقطه از زن ها معلومه ولی اگر تو یه کشور دیگه بودید که کل اندامتون بیرون باشه چی ؟؟؟؟؟؟
    به اونم تا حالا فکر کردید الان به لطف حجاب و پوشیدن چادر یا مانتومی شه زنونه بیرون رفت که اونم برای مانتو باید اندام سازی بشه که کمر باریکتر و باسن پهنتر باشد درست مثل اندام زنانه بشید تو خیابون که میرید دقت کنید به هیکل خانم ها تا ببینید یا سینه ها کلی اصول دارند تازه سختی کار اونجاست که برای یه عروسی می خوای لباس مجلسی بپوشی که فقط اندام زنانه دوخته می شه .......
    ویرایش توسط fariba_l3 : 09-26-2023 در ساعت 09:45 AM

  27. کاربران زیر از fariba_l3 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  28. بالا | پست 872

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2023
    شماره عضویت
    49484
    نوشته ها
    12
    تشکـر
    12
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط fariba_l3 نمایش پست ها
    سلام به همه دوستان عزیزم
    یه نکته ای من بگم اینجا که جمع های زنونه فقط یک زن رو قبول می کنند نه یک مرد زنها تو جمع های زنونه خودشون خیلی راحت هستند و حتی شوخی هایی هم با هم می کنند که فکرشم نمی تونی بکنی مثلا فلانی تو می خوابی میدی به شوهرت عین خری ویا از این حرفای حتی رکیک تر زده می شه بینشون و اونها اینطوری هستند و یه چیز دیگه که اونه به شدت از مردی که لباس زنونه بپوشه و آرایش کنه بدشون میاد و یه جوری دیگه بهش نگاه می کنند و اصلا براشون قایل تحمل نیست که یک مرد با آرایش و لباس زنونه تو جمعشون باشه و حتی اگر بدونند حالت چندش و تنفر دارن و تنها شما در صورتی می تونی تو یه جمع زنونه باشی که اونها شما رو یک زن قبول کرده باشند و ندوند که مردی و فکر کنن زن هستی .
    من چون خودم به شخصه تجربه این جمع ها را داشتم میدونم که این می گم چون چند باری به اسم خانم و یا خییر توجمعشون بودم چه در روضه و چه در جلسات و ..‌ و حتی دوستان خانم داشتم که پارک بانوان میرفتیم یا گردش دسته جمعی ولی تو همه اونها من یک خانم بودم نه یک مرد حتی تو بعضی از گردش ها هم مثلا پریود بودم و هزار جور ادا و اصول که کسی شک نکنه در اینصورت شما می تونید تو جمع زنونه باشید وگر نه اگر بدونند که فاجعست در حد یک زلزله ۱۰ ریشتری .


    😂🫵👌🏻ناقلا
    آره خیلی از مردی که آرایش کنه بیاد تو جمع مون بد مون میاد اما یه نکته وجود داره
    اینکه فکر غالب مون اینه که خودشو جینگول کرده که بیاد مارو دید بزنه
    حس تهاجمی بودن طرف بهمون القا میشه

    اگر این احساس و دیدگاه درونی بشه که اون نیومده دید بزنه راحت تر برخورد میکنیم
    اینکه حس کنند اون آدم یک زن هست با عواطف زنانه در جسم یک مرد ....
    ویرایش توسط دوفاخ : 09-26-2023 در ساعت 10:07 AM

  29. بالا | پست 873

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36401
    نوشته ها
    268
    تشکـر
    30
    تشکر شده 164 بار در 113 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط دوفاخ نمایش پست ها
    😂🫵👌🏻ناقلا
    آره خیلی از مردی که آرایش کنه بیاد تو جمع مون بد مون میاد اما یه نکته وجود داره
    اینکه فکر غالب مون اینه که خودشو جینگول کرده که بیاد مارو دید بزنه
    حس تهاجمی بودن طرف بهمون القا میشه

    اگر این احساس و دیدگاه درونی بشه که اون نیومده دید بزنه راحت تر برخورد میکنیم
    اینکه حس کنند اون آدم یک زن هست با عواطف زنانه در جسم یک مرد ....
    خوب چطوری می خواد ثابت کنه بهتون ؟؟؟ باید ارتباط برقرار بشه و شما واقعا بهش اعتماد کنید مشگل همینه اعتماد سازی چطوری ؟؟؟ یعنی همون اول کار بیاد تمومه
    البته شاید شما این میگی الان قبول ولی تا اونجایی که من شناخت دارم خیلی خیلی سخته و یاشایدم اصلا البته تو مجالس شادی و خانوادگی بوده یه مرد لباس زنونه پوشیده مسخره بازی در آورده همه خندیدن ولی برای مسخره بازی ولی همونم خیلی از زن های دیگه معذب می شدن و خیلی بدشون میاد .
    حالا وقتی تو جمعی که نه دیده شدی نه شناخته شدی اونوقت چی ؟؟؟؟
    شایدم واکنش شدیدتر بشه
    و حتی به پلیس گزارش بدن

  30. 2 کاربران زیر از fariba_l3 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  31. بالا | پست 874

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36401
    نوشته ها
    268
    تشکـر
    30
    تشکر شده 164 بار در 113 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    سلام خلاصه گریم و پوشاندن ابروها ببینید
    البته با لاتکس انجام بشه به جای چسب خیلی طبیعی تر و بعد از خشک شدن کاملا شبیه پوست می شهhttps://uupload.ir/view/ins486554738...00_n_pkdl.mp4/

  32. کاربران زیر از fariba_l3 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  33. بالا | پست 875

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2023
    شماره عضویت
    49484
    نوشته ها
    12
    تشکـر
    12
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط fariba_l3 نمایش پست ها
    سلام خلاصه گریم و پوشاندن ابروها ببینید
    البته با لاتکس انجام بشه به جای چسب خیلی طبیعی تر و بعد از خشک شدن کاملا شبیه پوست می شهhttps://uupload.ir/view/ins486554738...00_n_pkdl.mp4/

    آیدی ایشون توی اینستا چیه ؟

  34. بالا | پست 876

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2023
    شماره عضویت
    49484
    نوشته ها
    12
    تشکـر
    12
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط fariba_l3 نمایش پست ها
    خوب چطوری می خواد ثابت کنه بهتون ؟؟؟ باید ارتباط برقرار بشه و شما واقعا بهش اعتماد کنید مشگل همینه اعتماد سازی چطوری ؟؟؟ یعنی همون اول کار بیاد تمومه
    البته شاید شما این میگی الان قبول ولی تا اونجایی که من شناخت دارم خیلی خیلی سخته و یاشایدم اصلا البته تو مجالس شادی و خانوادگی بوده یه مرد لباس زنونه پوشیده مسخره بازی در آورده همه خندیدن ولی برای مسخره بازی ولی همونم خیلی از زن های دیگه معذب می شدن و خیلی بدشون میاد .
    حالا وقتی تو جمعی که نه دیده شدی نه شناخته شدی اونوقت چی ؟؟؟؟
    شایدم واکنش شدیدتر بشه
    و حتی به پلیس گزارش بدن
    نه اصلا همینطوری بیاد بگه قبول نمی‌کنیم
    می‌ترسیم
    خب حس غالب ما به این آدم این هست که در قالب پوشش زنانه و تظاهر به امیال زنانه میخواد مارو دید بزنه و شاید قصد تعرض داره
    یعنی همین که بدونیم این آدم از نظر جسمی مرد هست
    خودمون رو ضعیف و آسیب پذیر میبینیم

    چون ممکنه به ما تعرض کنه
    اینی که میگم هست واقعا و شنیدیم که مثلا یه آقا میاد خونه رو تمیز کنه به عنوان کارگر تمیزی میاد اما قصد تعرض داره
    یا خودشون رو شبیه زن میکنن میان دنبال زنا با تاکسی و میبرن تجاوز میکنن
    حالا تجاوز که آدم بتونه نجات پیدا کنه بازم جای شکر
    اصلا میبرن سر به نیست میکنن از زندگی کردن محروم میکنن آدم رو

    برای همین نه فقط با مرد های زن پوش حتی با زنی که یهو خیلی باهامون صمیمی بشه گارد داریم

    چون اینم خیلی گفتن که یه زن ممکنه با چندتا مرد همدست بشه زن ها رو ببره خونه ش برای شام و بعد مرد ها بیان تعرض کنن و ...

    پس اولین نکته اینه که ما می‌ترسیم از یک مرد
    چون خواهی نخواهی خودمون نسبت اون تو ضعف هستیم
    الان شما هیکل زنانه داری ، زنانه کاور میکنین ، درست
    اما زور شما مردانه س
    شما میتونی یک خانوم رو بزنی و تسلیم کنی
    پس اولش ترسه
    خب همین باعث میشه تهاجم کنیم دیگه و بفعکبم طرف مرد از شدت ترس مون همه کار میکنیم
    جالبه که ما وقتی می‌ترسیم حمله میکنیم
    یعنی ترس از طرف مقابل باعث حمله و تظاهرات جسمی ما میشه

    ببینید اعتماد سازی قبل رابطه اصلا ممکن نیست
    مطمئن باش !
    مگر اینکه با طرف دوست بشی یه مدت طولانی و باهاش حتی بری خونه ش و تنها بشید و این روند ادامه دار باشه
    که بعد از یکی دوسال که بهش گفتی
    باور کنه قصد تو تعرض نبوده
    تو واقعا زنی و ظاهرت مرده
    چون اعتماد در این مورد با تجربه باید باشه
    یعنی خانوم ایکس با شما به تایم طولانی دوست باشه اطمینان کنه بهت و بعد که فهمید تو‌ مردی
    دو دوتا چهارتا کرد
    بگه اوکی خیلی فرصت داشت که منو اذیت یا اخاذی کنه اما نکرد
    اینجاست که اعتمادش جلب میشه
    البته ممکنه یه مدت دور بشه ازت اما نهایتا تو دوست صمیمی هستی براش و برمیگرده
    اینم بگم که اصلا از این خانوم مومن ها نباشه
    یا اینا که دوستی جاست فرند با مرد رو هم حتی بد می‌دونن
    چون اینطوری باشه ده سالم بگذره بفهمی تو مردی بد تر میشه باز

    اصلا از دوستی جاست فرند گارد نداشته باشه و فقط گارد ذهنیش عدم اعتماد باشه
    در اینصورت با شرایطی که گفتم میشه دوست شد
    ویرایش توسط دوفاخ : 09-26-2023 در ساعت 03:38 PM

  35. بالا | پست 877

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36401
    نوشته ها
    268
    تشکـر
    30
    تشکر شده 164 بار در 113 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط دوفاخ نمایش پست ها
    نه اصلا همینطوری بیاد بگه قبول نمی‌کنیم
    می‌ترسیم
    خب حس غالب ما به این آدم این هست که در قالب پوشش زنانه و تظاهر به امیال زنانه میخواد مارو دید بزنه و شاید قصد تعرض داره
    یعنی همین که بدونیم این آدم از نظر جسمی مرد هست
    خودمون رو ضعیف و آسیب پذیر میبینیم

    چون ممکنه به ما تعرض کنه
    اینی که میگم هست واقعا و شنیدیم که مثلا یه آقا میاد خونه رو تمیز کنه به عنوان کارگر تمیزی میاد اما قصد تعرض داره
    یا خودشون رو شبیه زن میکنن میان دنبال زنا با تاکسی و میبرن تجاوز میکنن
    حالا تجاوز که آدم بتونه نجات پیدا کنه بازم جای شکر
    اصلا میبرن سر به نیست میکنن از زندگی کردن محروم میکنن آدم رو

    برای همین نه فقط با مرد های زن پوش حتی با زنی که یهو خیلی باهامون صمیمی بشه گارد داریم

    چون اینم خیلی گفتن که یه زن ممکنه با چندتا مرد همدست بشه زن ها رو ببره خونه ش برای شام و بعد مرد ها بیان تعرض کنن و ...

    پس اولین نکته اینه که ما می‌ترسیم از یک مرد
    چون خواهی نخواهی خودمون نسبت اون تو ضعف هستیم
    الان شما هیکل زنانه داری ، زنانه کاور میکنین ، درست
    اما زور شما مردانه س
    شما میتونی یک خانوم رو بزنی و تسلیم کنی
    پس اولش ترسه
    خب همین باعث میشه تهاجم کنیم دیگه و بفعکبم طرف مرد از شدت ترس مون همه کار میکنیم
    جالبه که ما وقتی می‌ترسیم حمله میکنیم
    یعنی ترس از طرف مقابل باعث حمله و تظاهرات جسمی ما میشه

    ببینید اعتماد سازی قبل رابطه اصلا ممکن نیست
    مطمئن باش !
    مگر اینکه با طرف دوست بشی یه مدت طولانی و باهاش حتی بری خونه ش و تنها بشید و این روند ادامه دار باشه
    که بعد از یکی دوسال که بهش گفتی
    باور کنه قصد تو تعرض نبوده
    تو واقعا زنی و ظاهرت مرده
    چون اعتماد در این مورد با تجربه باید باشه
    یعنی خانوم ایکس با شما به تایم طولانی دوست باشه اطمینان کنه بهت و بعد که فهمید تو‌ مردی
    دو دوتا چهارتا کرد
    بگه اوکی خیلی فرصت داشت که منو اذیت یا اخاذی کنه اما نکرد
    اینجاست که اعتمادش جلب میشه
    البته ممکنه یه مدت دور بشه ازت اما نهایتا تو دوست صمیمی هستی براش و برمیگرده
    اینم بگم که اصلا از این خانوم مومن ها نباشه
    یا اینا که دوستی جاست فرند با مرد رو هم حتی بد می‌دونن
    چون اینطوری باشه ده سالم بگذره بفهمی تو مردی بد تر میشه باز

    اصلا از دوستی جاست فرند گارد نداشته باشه و فقط گارد ذهنیش عدم اعتماد باشه
    در اینصورت با شرایطی که گفتم میشه دوست شد
    بعد چند سال دوستی ولی من تو مورد مشابه که شما گفتی دوست شدم با یک خانمی اوایل کارم بود ولی بعدش کاری کرد که من از خودم بد اومد و کلا دیگه ندیدمش و باهاش قطع رایطه کردم ولی اونم اصلا باورش نمی شد تا بهش ثابت کردم من مرد هستم بعدش رفت حدود ۲ ماه پیداش نشد نه تو تلگرام نه اینستا هیچ پیامی نداد ولی بعدش خودش اصرار بر دوستی کرد اوایل دوستی خیلی خوب بود باهم گردش میرفتیم عروسی خرید جمع زنانه حتی خونشم میرفتم با مادر شوهرش آشنا شده بودم من کاملا قبول کرده بود ولی اتفاقی افتاد که من مجبور شدم کلا حتی خونم عوض کنم تا من پیدا نکنه در کل دقیقا رفتارهای زنامه همین با مردی که زنانه بپوشه خیلی بد رفتار می کنند یا اصلا دیگه قطع رابطه می کنند

  36. 2 کاربران زیر از fariba_l3 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  37. بالا | پست 878

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2023
    شماره عضویت
    49484
    نوشته ها
    12
    تشکـر
    12
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط fariba_l3 نمایش پست ها
    بعد چند سال دوستی ولی من تو مورد مشابه که شما گفتی دوست شدم با یک خانمی اوایل کارم بود ولی بعدش کاری کرد که من از خودم بد اومد و کلا دیگه ندیدمش و باهاش قطع رایطه کردم ولی اونم اصلا باورش نمی شد تا بهش ثابت کردم من مرد هستم بعدش رفت حدود ۲ ماه پیداش نشد نه تو تلگرام نه اینستا هیچ پیامی نداد ولی بعدش خودش اصرار بر دوستی کرد اوایل دوستی خیلی خوب بود باهم گردش میرفتیم عروسی خرید جمع زنانه حتی خونشم میرفتم با مادر شوهرش آشنا شده بودم من کاملا قبول کرده بود ولی اتفاقی افتاد که من مجبور شدم کلا حتی خونم عوض کنم تا من پیدا نکنه در کل دقیقا رفتارهای زنامه همین با مردی که زنانه بپوشه خیلی بد رفتار می کنند یا اصلا دیگه قطع رابطه می کنند
    خب این جایی توی ذهنش گارد داشته
    تابو هایی بودن که آزارش میدادن
    شاید یکم سنتی بوده
    سنتی متمول و امروزی
    متاسفانه الان جامعه ما پر شده از این دسته افراد
    ظاهرش به نظر میاد خیلی امروزی باشه
    باهاش دوست میشی میخوای برین مسافرت میبینی بابا و عمو و دایی همه صاحب اختیارش هستن

  38. بالا | پست 879

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36401
    نوشته ها
    268
    تشکـر
    30
    تشکر شده 164 بار در 113 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط دوفاخ نمایش پست ها
    خب این جایی توی ذهنش گارد داشته
    تابو هایی بودن که آزارش میدادن
    شاید یکم سنتی بوده
    سنتی متمول و امروزی
    متاسفانه الان جامعه ما پر شده از این دسته افراد
    ظاهرش به نظر میاد خیلی امروزی باشه
    باهاش دوست میشی میخوای برین مسافرت میبینی بابا و عمو و دایی همه صاحب اختیارش هستن
    بله خودشم گفت قابل هضم نبوده براش همون دو سه ماه طول کشیده تا باهاش کنار اومده ولی خیلی سخت بود ولی بعدش دیگه به من به چشم فریبا نگاه می کرد نه کسی دیگه حتی چند باری هم که خونش رفتم برای نگهداری از بچش بوده چون یه دختر سه ساله داشت و مادر شوهرشم که خیلی پیر بود و طبقه پایین زندگی می کرد نمی تونست به کارای بچه برسه و من مجبور شدم برم خونش ولی اون چند باری هم که رفتم فهمیدم جایی که کار میکرده مجبور بوده شیف اضافی وایسه و مادر شوهرش با صاحبکارش هماهنگ بود .
    یه بار کخ خونشون بودم قرار بود زودتر بیاد ولی تا ۱۲ شب طول کشید خوب منم بخاطر گریمم محدودیت زمانی دارم بیشتر از ۴ یا ۵ ساعت ماندگاری نداره و اگر هوا کمی گرم بشه یه کم خراب می شه اخر شب که ا مد یه کم حالش نرمال نبود ولی چیزی نگفت منم نپرسیدم و رفتم .

  39. 2 کاربران زیر از fariba_l3 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  40. بالا | پست 880

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2023
    شماره عضویت
    49484
    نوشته ها
    12
    تشکـر
    12
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط fariba_l3 نمایش پست ها
    بله خودشم گفت قابل هضم نبوده براش همون دو سه ماه طول کشیده تا باهاش کنار اومده ولی خیلی سخت بود ولی بعدش دیگه به من به چشم فریبا نگاه می کرد نه کسی دیگه حتی چند باری هم که خونش رفتم برای نگهداری از بچش بوده چون یه دختر سه ساله داشت و مادر شوهرشم که خیلی پیر بود و طبقه پایین زندگی می کرد نمی تونست به کارای بچه برسه و من مجبور شدم برم خونش ولی اون چند باری هم که رفتم فهمیدم جایی که کار میکرده مجبور بوده شیف اضافی وایسه و مادر شوهرش با صاحبکارش هماهنگ بود .
    یه بار کخ خونشون بودم قرار بود زودتر بیاد ولی تا ۱۲ شب طول کشید خوب منم بخاطر گریمم محدودیت زمانی دارم بیشتر از ۴ یا ۵ ساعت ماندگاری نداره و اگر هوا کمی گرم بشه یه کم خراب می شه اخر شب که ا مد یه کم حالش نرمال نبود ولی چیزی نگفت منم نپرسیدم و رفتم .
    نمی‌دونم چرا نمیتونم درکش کنم
    شاید زیاد اجتماعی نبوده
    شاید به همون تابو های ذهنی منوط بشه
    چون بعضی ها به زندگی به چشم لذت و تفریح نگاه نمی‌کنند که بگن برو بابا اگر بجای p فریبا x داشته باشه به من چه مربوطه ! مهم شخصیتی هست که من دوست دارم و اون شخصیت ماهیت فریباست
    مهم رابطه دوستانه س ، یا از وجود و هم صحبتی باهاش لذت ببرم
    بعضی‌ها اینطوری نمیتونن فکر کنن
    محدودیت توی ذهن شون لونه کرده قابل پاکسازی هم نیست تا نخوان
    یه مشکلی داشته به هرحال ولی احتمال اینم که خیلی صمیمی نبوده باشید هست

  41. بالا | پست 881

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2020
    شماره عضویت
    43044
    نوشته ها
    61
    تشکـر
    2,118
    تشکر شده 59 بار در 27 پست
    میزان امتیاز
    5

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط دوفاخ نمایش پست ها
    آیدی ایشون توی اینستا چیه ؟
    منم خیلی دنبالشم
    یه آرایش ها میکنه فتنه س واس خودش
    امضای ایشان
    امضاء خداوند پای همه آروزوهایتان باشد

  42. بالا | پست 882

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2023
    شماره عضویت
    49369
    نوشته ها
    27
    تشکـر
    1
    تشکر شده 8 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    سلام دوستان من هم خیلی دوست دارم ارایش کردن حر فه ای یاد بگیرم خودم رو ارایش کنم زنونه بیرون برم

  43. بالا | پست 883

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2023
    شماره عضویت
    49369
    نوشته ها
    27
    تشکـر
    1
    تشکر شده 8 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    سلام دوستان چرا با پوشیدن لباس زنونه خانم ها باید برای ما گارد بگیرند ای کارشان اشتباه هست پس احساسات ما چی میشه باید خانم ها با درک بالا امثال ما رو قبول کنن چون خودشان یک زن هستند و پوشیدن لباس های پر زرق و برق زنانه برایشان عادی هست ولی برای ما یک تجربه بسیار دوست داشتنی داره باید خانم ها ما رو در این زمینه هم کمک وهم راهنمایی کنند نه این که به قول خانم دوفاخ برای ما گارد بگیرند ما هم مثل این خانم حس های زنونه داریم که باید تخلیه کنیم با پوشیدن لباس زنونه وارایش به نظرم خانم ها باید به این موضوع از قضییه بهتری به ما نگاه کنند فقط فکر میکنن که خودشان دل دارند و کارهای امثال ما اشتباه هست واین رو من اصلا قبول ندارم

  44. بالا | پست 884

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36401
    نوشته ها
    268
    تشکـر
    30
    تشکر شده 164 بار در 113 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط مهران خانم نمایش پست ها
    سلام دوستان من هم خیلی دوست دارم ارایش کردن حر فه ای یاد بگیرم خودم رو ارایش کنم زنونه بیرون برم
    ببینید دوستان زنانه بیرون رفتن به خدا به این راحتی که شما فکر می کنید نیست هزار دنگ و فنگ داره فقط آرایش کردن نیست فقط لباس پوشیدن نیست باید خیلی از نظر روحی قوی باشید و بدونید دارید چیکار می کنید این من دارم بهتون می گم هفته ای دو سه بار بیرون میرم .
    با اینکه بهترین آرایش و یا گریم داشته باشید بازم آخرش اون ترس دارید چون بیگانه هستید چون به شرایط آشنا نیستید و یه کار خلاف شرع و عرف جامعه دارید انجام میدید این بدونید که کار شما اگر اتفاقی بیافته خیلی آبروریری داره برای هم خودتون و هم خانواده پس با چشم باز با این مساله برخورد کنید آخرش شما یک مرد هستید و با محیط و رفتار زنانه آشنایی ندارید .
    زن ها خیلی تیز بین هستند و کوچکترین حرکات و مغایرتها را سریع می بینند و روش تمرکز می کنند پس از نظر روحی و استرس باید خیلی قوی باشید و خودتون برای هر اتفاق غیر قابل پیش بینی آماده کنید و باهش برخورد کنید .
    من یادمه اولین باری که می خواستم بیرون برم دم شب بود یه گریم خوب زده بودم چهره خوب و هر انچه که یک زن باید داشته باشه با یک آرایش خیای ملایم و لباسی که تابلو نبود مثل همه مامتو شلوار و مقنعه و چادر پوشیده بودم کاملا مثل خانم های اداری که هیچکس یک هزارم شک نمی کرد ولی همین که میرفتم پشت در در خونه باز کنن دستم آنچنان میلرزید و قلبم میزد که نگو خوب دفعه اولم بود نمیدونستم و هزار اگر و اما چند بار هی رفتم و هی برگشتم هی تو اینه خودم دیدم خوب چیزی کم نداشتم چهره زنانه لباس زنانه کفش و جوراب مشکی ولی اخرش ترس بود ولی از اونطرف هم دلم می خواست برم بیرون بین رفتن و موندن مونده بود ولی آخرش اون اشتیاق بر من غلبه گرد .لای ور باز کردم و از وسط در تو کوچه نگاه کردم بازم قلبم تند تند میزد در باز بستم بازم ترس ولی به خودم گفتم تو در فقط وایمیستم و مردم می بینم ببینم واکنش اونا چیه در باز کردم تو گوچه نگاه کردم هوا تاریک شده بود یه کم جرات پیدا کرده بودم .
    اولین کسی که من دید یه خانمی بود که داشت می اومد و با گوشی صحبت می کرد تا اومد نزدیکم یه نگاهی بهم گرد و رد شد رفت انگار نه انگار و من یه کمی ترسم ریخت بعدش چند نفر دیگه ولی اخرش ترس داشتم مردها خیلی توجهی نمی کردن و سریع سرشو پایین می انداختن و میرفتن ولی زنها نه

  45. بالا | پست 885

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2023
    شماره عضویت
    49369
    نوشته ها
    27
    تشکـر
    1
    تشکر شده 8 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    چه اشکالی داره یه فرد به سلیقه خودش لباس بپوشه چطور بلوز شلوار برای خانم ها عیب نیست ولی پوشیدن بلوز دامن برای ما عیب محسوب میشه چرا چرا خانم ها متوانند کت وشلوار بپوشند ولی ما نمی تونیم مانتو شلوار بپوشیم این اصلا عادلانه نیست مرد و زن هر دو انسان هستند فقط بعضی از ما اقایون این مدلی هستیم که دوست داریم لباس جنس مخالف را بر تن کنیم و خانم ها این را نباید عیب بدانند خانم ها که باید ادم های روشن فکری باشند وباید در مورد پوشیدن لباس زنونه به ما نظر هم بدهندکه چه مدل لباسی به اندام ما میاد یا نمیاد

  46. بالا | پست 886

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36401
    نوشته ها
    268
    تشکـر
    30
    تشکر شده 164 بار در 113 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    اونها همچین نگاه میکردن منم دیگه یه کم ترسم کمتر شده بود چادر سرم کردم و اومدم تو کوچه و در بستم رفتم تا سر کوچه که خیابون بود پیچیدم تو کوچه اولش جلوی صورتم گرفته بودم و کسایی که از کنارم رد میشدن بد جوری نگاه می کردن مخصوصا زن ها بعضی هاشونم یه نگاه عجیبی می کردن که تو دلم آشوب به پا میشد نکنه من بشناسن یا چیزی بگن و گیر بدن
    ولی کم کم چادر از صورتم کنار زدم و معمولی گرفتم دیگه نگاه ها مثل قبل نبود اخرش یه نگاهی می کردن بعد ها فهمیدم این خصوصیت زنهاست که به هم میرسن آخرش نگاه می کنند ولی اگر تو چشاشون زول بزنی سریع نگاهشون میره یه طرف دیگه .
    من رفتم یه مسیری و بر گشتم کلی چی با هزارجور ترس و استرس و نگرانی ولی وقتی برگشتم تو خونه آروم شدم با خودم فکر کردم آیا واقعا ارزشش داشت ؟؟؟؟؟ حالا چی گیرم اومد ؟؟؟ هیچی واقعا هیچی فقط یه هیجان برای تخلیه خودم
    خوب این درست تو آینه خودم میدیم دلم می خواست این ادامه بدم کلی خوب تا کی من باز باید صبحش همون پیرهن شلوار بپوشم باز کفش و کیف دستیم برم سر کار خوب این تضاد و دوگانگی چی برات داره فقط یه قمار سر آبروت سر حیثیتت و ترس ولی میایی خونه لباسات در میاری خستگیت در می کنی رو تخت دراز می کشی بازم یه چیزی تو وجودت مثل یه شهوت بهت فشار میاره بلند می شی لباست عوض می کنی یه جوراب و دامن و لباس می پوشی یهآرایش سبک می کنی و کلاه گیس سرت می کنی و گفش های پاشنه بلند می پوشی آروم می شی و کارای خونه می کنی انگار آبی که رو آتیش ریختن چی هست نمیدونن این چیه که چندین ساله یقه من گرفته و ول نمی کنه ......
    شاید برای زنها اینها چیزایی تکراری و عادی مثل مردها یا حتی از کفش پاشنه بلند زنها متنفر باشند ولی نمیدونم چرا برای ما انگار بهترین لذت دنیاست واقعا چرا ؟؟؟؟،؟؟؟
    ترس هراس آبرو و خیلی چیزای دیگه که بازم جلوی این گرفته
    من که فهمیدم شما هارا ننیدونم ولی آخرش من فهمیدم که هیچی توش نیست و آخرش یه روزی تموم می شه ...

  47. 2 کاربران زیر از fariba_l3 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  48. بالا | پست 887

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2023
    شماره عضویت
    49369
    نوشته ها
    27
    تشکـر
    1
    تشکر شده 8 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    مرسی از نوشته زیبات ولی برای یک بار بیرون رفتن هیجان بسیار بالای داره که خیلی ها می خواهند تجربه کنند درسته

  49. بالا | پست 888

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2023
    شماره عضویت
    49369
    نوشته ها
    27
    تشکـر
    1
    تشکر شده 8 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    فریبا شما این قدر این کار رو تجربه کردید که برای شما عادی شوده ولی برای افرادی مثل من یک ارزوهست که دوست دارم تجربه کنیم

  50. بالا | پست 889

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2023
    شماره عضویت
    49369
    نوشته ها
    27
    تشکـر
    1
    تشکر شده 8 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    حتی پوشش در خلوت و تنهایی هم لذت خوشایندی داره چون به ما یک حس فوق العاده ای میده این قدر زیاد که دوست داری مثل یک زن کارهای خونه انجام بدی مثل یه زن رفتار کنی تو اون لحظه هیچ حس مردونه ای نداری

  51. بالا | پست 890

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36401
    نوشته ها
    268
    تشکـر
    30
    تشکر شده 164 بار در 113 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط مهران خانم نمایش پست ها
    حتی پوشش در خلوت و تنهایی هم لذت خوشایندی داره چون به ما یک حس فوق العاده ای میده این قدر زیاد که دوست داری مثل یک زن کارهای خونه انجام بدی مثل یه زن رفتار کنی تو اون لحظه هیچ حس مردونه ای نداری
    ببینید زندگی دوگانه خیلی سخته اوایل من زندگیم به صورت دوتا نصف روز بود یهنی صبح ها و در محل کار مردونه ولی چه مردی که دورش پر از خانم بود و ا نا من مرد میدیدند ولی من در باطن زن در ظاهر هم خوب مجبور بودم یه سری تغییراتی داشته باشم که دستهام بزنم مو نداشته باشند یا بدنم شیو کنم از سر تا نوک پا و کمی هم ابروهام تمیز کنم والبته اونه فکر می کنند من خیلی با کلاس و تمیزم و البته همینطور هم هست ....
    ولی نصف روز هم یک خانم باکلاس که آشپزی می کرد خونه تمیز میکرد لباس می شست و کارهای دیگه که چون من تنهایی زندگی می کنم امکان پذیر هست ولی غیر این باشه خیر در مورد احساس مردونه خوب نه اونوقت که تو دنیای زنونه غرق می شی فقط می خوای زن باشی و من مثل زن زندگی می کردم یعنی آموزش آرایشگری و حتی خیاطی میدیدم یا خیلی از مسایلی که زنونه بود البته خوب بعضی وقت ها هم حس مردانگیم بالا میزد ولی خوب یاد گرفتم کنترلش کنم و تعادل برقرار کنم

  52. کاربران زیر از fariba_l3 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  53. بالا | پست 891

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36401
    نوشته ها
    268
    تشکـر
    30
    تشکر شده 164 بار در 113 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    دوستان لطفا سوالات تو همون پیج مخصوص خودم که اسمش هست[ حرف دل زنونه پوشان _ فریبا ]بپرسید تا جواب بدم تا اینجا مزاحم بقیه دوستان نشیم
    ممنون از همکاری و توجهتون
    ویرایش توسط fariba_l3 : 09-27-2023 در ساعت 12:52 AM

  54. بالا | پست 892

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36401
    نوشته ها
    268
    تشکـر
    30
    تشکر شده 164 بار در 113 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    زندگی کنید انگونه که می خواهید چون دنیا فقط دوروزه
    ویرایش توسط fariba_l3 : 10-29-2023 در ساعت 11:19 AM

  55. کاربران زیر از fariba_l3 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  56. بالا | پست 893

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2023
    شماره عضویت
    49569
    نوشته ها
    70
    تشکـر
    5
    تشکر شده 33 بار در 28 پست
    میزان امتیاز
    1

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    سلام دوستان من هم مثل شما

  57. بالا | پست 894

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2023
    شماره عضویت
    49569
    نوشته ها
    70
    تشکـر
    5
    تشکر شده 33 بار در 28 پست
    میزان امتیاز
    1

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    سلام دوستان من هم مثل شما

  58. بالا | پست 895

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2023
    شماره عضویت
    49414
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    1
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط fariba_l3 نمایش پست ها
    سلام
    داستان شخمیتو به قول خودت خوندم ولی باید بگم من همین زندگی الان دارم و باهاش زندگی می کنم و خیلی دوست دارم این زندگی ولی دوست دارم شما به دیگزان و عقایدشون احترام بزارید هرچند داستانک قشنگی بود و ارزش یک بار خوندنش داشت ولی خیلی از دوستانی که می شناسم این چیزایی که اخرش بافتی قبول ندارند و دنبال احساس پاک زن بودن هستند پس لطفا به همه انها احترام بزار و درکشون چون این حس دست خودشون نیست و به سراغشون میاد .
    من خودم چندین بار سعی کردم ترک کنم و حتی بدترین راه های ممکن هم فکرش کنی امتحان کردم ولی نشد .
    شرایط زندگی تنهایی و همچنین نیاز به چیزی که بتونه تنهایتو پر کنه متاسفاته دلیلی بر ادامه این راه ولی چیزی که شما تو داستانت بود من در واقعیت دارم تجربه می کنم و تو سن ۳۴ سالگی ......موفق باشید
    سلام. ممنون از تعریفتون... اول بگم که شما جزو معدود افرادی هستید که واقعا زنپوش هستید و دنبال چیزهایی که آخرش بافتم نیستید. ولی 90% بقیه اینجوری هستند

  59. بالا | پست 896

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2023
    شماره عضویت
    49414
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    1
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط fariba_l3 نمایش پست ها
    شما تا حالا کفش پاشنه بلند پوشیدی ؟؟؟ یا یه لیاس زیبا با آرایش کامل زنونه یا حتی مثل یه خانم بیرون رفتی فکر نمی کنم تا حالا لذت هیچکدام از این ها را جشیده باشی .
    لذتی که توی پوشیدن لیاس و آرایش کردن و تبدیل به یک شخصیت دیگه شدن را تا حلا تجربه نکردی
    دنیایی زنانگی سرتا پا دنیایی زیبایی است که کسی اگر به آن وارد شد دیگر نمی تواند به این راحتی از آن خارج شود .
    دنیایی که متفاوت از دنیایی مردانه است و اگر شما آنرا لمس کرده باشید اینطوری راحت از کنارش و با تمسخر رد نمی شدید . تنها گسانی درک می کنند حرفایی من را که واقعا از تمام وجود و دل و جان انرا لمس کرده باشند .
    شخصیت جدید و وارد شدن به دنیای زنانه قشنگترین چیزی هست که یک فرد می تونه تجربش داشته باشد و تنها زیبایی محض انرا با تمام وجودش حس خواهد کرد .
    انزمانی که جلوی ایینه می ایستی و سرتا پا زیبایی را می بینی چه حسی داری ؟؟؟ اگر تجربه کرده بودی انوقت به این راحتی رد نمی شدی .
    عرض کردم بنده زنپوش بودم. چند بار هم رفتم بیرون با پوشش کامل اما پوشیده چون به زیردستی شما توی گریم نیستم (و خداروشکر که نیستم وگرنه الان هنوز زنپوش بودم)
    قضد من تمسخر شما نبود... اما بیاید قبول کنیم هدف از زندگی ما پوشیدن چندتا لباس نیست. همینطوریش در جامعه ما زنان نمیتونن پیشرفت کنن، چه برسه مردی که خودشو شبیه به زن کنه و نه زنان قبولش کنن و نه مردان.
    باز هم میگم. احتمالا شما تنها کسی توی این جمع باشید که واقعا زنپوش هستید و نگاه مسموم بقیه رو ندارید (تمام چت های افراد دیگه پر از مسائل جنسیه. همونطور که خودتون هم توی "حرف دل زنونه پوش ها" از سوالات کاربران ناراحت شدید)
    دنیا چیز خاصی نیست که بخوایم سخت بگیریم ولی خیلی کارهای خفن تری هست که با جنسیت خودت بتونی انجام بدی! البته این نظر منه. احتمالا شما چند سال دیگه از این وضعیت خسته بشید یا هیچ وقت نشید...

  60. بالا | پست 897

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2023
    شماره عضویت
    49414
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    1
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    یه پیشنهاد دیگه برای ترک اینکار: یه ماه کامل کامل از صبح تا شب به زنپوشی فکر کنید (و تاجای ممکن لباس زنونه بپوشید) بعد یه ماه حالتون از اینکار بهم میخوره حداقل تا 2 سال (100% تضمینی)

  61. بالا | پست 898

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2023
    شماره عضویت
    49569
    نوشته ها
    70
    تشکـر
    5
    تشکر شده 33 بار در 28 پست
    میزان امتیاز
    1

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط mehrbanu نمایش پست ها
    یه پیشنهاد دیگه برای ترک اینکار: یه ماه کامل کامل از صبح تا شب به زنپوشی فکر کنید (و تاجای ممکن لباس زنونه بپوشید) بعد یه ماه حالتون از اینکار بهم میخوره حداقل تا 2 سال (100% تضمینی)
    سلام شاید حرف شما تا حدی درست باشد اما زنانه پوشی ان قدر زیباست که اگر به قول شما ۲ سال هم بپوشی از ان بدمان نمیاد بلکه بیشتر علاقه من هم میشیم مگه میشه ادم لباس زنونه بپوشه لذت نبره من که نمی تونم

  62. کاربران زیر از کاپیتا بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  63. بالا | پست 899

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2023
    شماره عضویت
    49569
    نوشته ها
    70
    تشکـر
    5
    تشکر شده 33 بار در 28 پست
    میزان امتیاز
    1

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    به نظرم وقتی ادم به چیزی علاقه داره باید از ان استفاده کنه من که این کار رو که عیب نمی دانم بر عکس خیلی هم دوست دارم مگه من چه چیزم از خانم ها کمتره هیچی پس ارایش میکنم سوتین های خوشگل میبندم بلوز ودامن های قشنگ تنم میکنم روسری ساتن سرم میکنم که اون جوری که دوست دارم خودم رو ببینم واز دیدن خودم لذت ببرم

  64. بالا | پست 900

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2023
    شماره عضویت
    49414
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    1
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط کاپیتا نمایش پست ها
    سلام شاید حرف شما تا حدی درست باشد اما زنانه پوشی ان قدر زیباست که اگر به قول شما ۲ سال هم بپوشی از ان بدمان نمیاد بلکه بیشتر علاقه من هم میشیم مگه میشه ادم لباس زنونه بپوشه لذت نبره من که نمی تونم
    مطمئنا هربار که وارد پوشش میشید، حینش و بعدش دچار حالت افسردگی شدید و با خودتون گفتید: خب که چی؟!. همین حالت هربار که بیشتر بشه کم کم اینکار براتون عادی و غیرهیجان انگیز میشه
    مثلا دفعه اولی که لباس پوشیدید حس خیلی هیجان انگیزی داره
    یا دفعه اولی که با پوشش میرید بیرون حس خیلی هیجان انگیز و پراسترسی دارید و ثانیه ها دیر میگذره
    ولی دفعه 20 ام دیگه نه استرسی دارید نه هیجانی. نه دوپامینی ترشح میشه نه هیچی. و چون دیگه بیشتر از بیرون رفتن کار دیگه ای نمیشه کرد، دیگه کلا بیخیالش میشید. (مگه اینکه حستون فراتر باشه و ترنس باشید)
    من خودم دفعه آخری که بیرون رفتم اینقدر بی استرس بودم که راحت به دیگران نگاه میکردم، سوار اتوبوس و مترو شدم. هر خانمی هم نگام میکرد راحت نگاش میکردم. یعنی انگار دیگه عادی شده بود و میگفتم: خب، که چی؟ همین الان میتونستی با لباس مردونه تو خیابون باشی، چه فرقی داشت؟
    حرفم خیلی روانشناسی زرده، شاید این پیشنهادی که من دادم اصلا درست علمی نباشه، ولی درست عملی هست.

    زنپوشی مثل چک کردن اینستاگرام میمونه. کار بدی نیست. اما از کار و زندگی میندازتت. اگه یکم با خودت روراست باشی میفهمی دنیا گسترده تر از اونیه که کل هدف زندگیت پوشیدن یک سری لباس خاص باشه

صفحه 18 از 23 ... 81617181920 ...

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 3 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 3 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ایجاد بیماری قارچی با پوشیدن کفش و شلوارهای تنگ
    توسط R e z a در انجمن زیبایی پوست و مو
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 11-21-2023, 01:12 PM
  2. پوشش نا مناسب همسر
    توسط mehhhhhhdi در انجمن اخلاق و رفتار همسر
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 03-29-2015, 02:58 PM
  3. آسمانخراش با پوشش مو مانند!/عکس
    توسط ASSASSIN در انجمن عکس های دیدنی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 03-13-2015, 12:20 PM
  4. 7 دردی که نباید چشم پوشی شوند
    توسط mahastey در انجمن بیماریهای جسمی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 12-09-2014, 04:06 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد