نميدونم واستون پيش اومده يا نه ولي يه وقتايي با يكي ميخاي صحبت كني ولي نميدوني چي بگي.
Sent from my iPhone using Tapatalk
نميدونم واستون پيش اومده يا نه ولي يه وقتايي با يكي ميخاي صحبت كني ولي نميدوني چي بگي.
Sent from my iPhone using Tapatalk
ولی من همیشه اون حرفی رو ک بخوام میزنم
اولش یه مقدمه چینی میکنم ، بعد اینکه تموم شد شروع میکنم اصل مطلب رو میگم
فقط کافیه از یه موضوع مشابه حرف بزنین بعد اینکه موضوع اصلی رو بیان کنین
اینجوری خیلی راحت میتونین قبل اینکه حرف اصلیتون رو بزنین مزه ی دهن طرف مقابلتون رو بدونین و یه خورده هم راجبش بحث کردین و گپ زدین
بعد کم کم وارد موضوع اصلی میشین
زندگی تو فقط در خدا خلاصه کن
نخستین بحثى که در این زمینه کمتر مورد توجّه قرار گرفته، در حالى که لازم است قبل از هر بحث دیگر، مورد توجّه قرار گیرد «گرایش به مذاهب» و همچنین «تأثیر مذهب در زندگى انسانها» است، یعنى از یک سو باید ببینیم چه عاملى موجب توجّه به مذهب شده و از سوى دیگر باید بدانیم، مذهب چه آثارى در زندگى بشر دارد؟
این دو مسأله که در کتب کلامى ما کمتر مورد بحث قرار گرفته اند، امروزه در میان «جامعه شناسان»، «روانکاوان»، «فلاسفه»، «مورّخان» و حتّى دانشمندان اقتصادى به طور وسیع، مورد کاوش و بررسى مى باشد; و از آن جا که فهم نظرات آنها به درک چگونگى دریافت آنان از مذهب کمک مى کند و به ما امکان مى دهد که بتوانیم حقیقت را بازشناسیم، ناچاریم تمام فرضیّه هایى را که در این زمینه اظهار شده، مورد بررسى قرار دهیم.
به طور کلّى مى توان نظرات و یا فرضیّه هاى عمده اى که درباره انگیزه و علل گرایش به مذهب گفته شده است را، در ده عنوان خلاصه کرد که پاره اى از آنان جنبه «روانى»، بعضى «اخلاقى و اجتماعى»، بعضى «اقتصادى» و بعضى «فکرى و عقلى» دارد; این عوامل عبارتند از:
1ـ عوامل اقتصادى استعمارى.
2ـ عوامل اقتصادى ضدّ استعمارى.
3ـ نیازهاى اخلاقى و اجتماعى.
4ـ جهل و بى اطّلاعى از اسرار طبیعت.
5ـ ترس از عوامل وحشتناک طبیعى.
6ـ عوامل جنسى.
7ـ عقیده به وجود روح.
8ـ اعتقاد به بخت و شانس.
9ـ فطرت انسانى و کشش درونى و ذاتى او (درک عاطفى).
10ـ مطالعه اسرار هستى و نظام آفرینش (درک عقلى).
روشن است که عامل اوّل و دوّم، جنبه اقتصادى و سیاسى، عامل سوّم جنبه اجتماعى، و عامل چهارم جنبه فکرى، و عامل پنجم و ششم جنبه روانى، و عامل هفتم جنبه فلسفى، و عامل هشتم جنبه خرافى، و نهم جنبه علمى و فلسفى، و دهم جنبه روانى دارد.
اکنون به بحث درباره هر یک از نظرات فوق مى پردازیم. پیش از آن که به بررسى انگیزه هاى ده گانه فوق بپردازیم، توجّه به این نکته لازم است که جامعه شناسان، امروزه معتقدند که تمام جوامع بشرى بدون استثنا، داراى نوعى مذهب بوده اند.
جامعه شناس معروف غربى «ساموئیل کینگ» در کتاب «جامعه شناسى» خود مى گوید:
«کلیّه جوامع بشرى داراى نوعى مذهب بوده اند. نژاد شناسان و جهان گردان و مبلّغان اوّلیه، از طوایفى نام برده اند که کیش و مذهبى نداشتند لکن بعداً معلوم شد که گزارشهاى آنها مبنایى ندارد و قضاوت آنان تنها ناشى از آن بوده است که گمان برده اند، مذهب این طوایف باید شبیه مذهب ما باشد...
دانشمندان جامعه شناس به دقّت این موضوع را بررسى کرده و به این نکته بر خورده اند که اساساً طایفه و جامعه اى بدون معتقدات و آداب و رسومى که در واقع، کیش و مذهب بشمار مى رود، وجود ندارد. امروز در سرتاسر جهان نه تنها مذهب وجود دارد، بلکه تحقیقات دقیق نشان مى دهد، طوایف نخستین بشر نیز داراى نوعى مذهب بوده اند».
مورّخ معروف معاصر «ویل دورانت» نیز در این زمینه بحث مشروحى دارد. او پس از نقل عدم اعتقاد بعضى از اقوام نخستین به خدا و دین مى گوید:
«با وجود این، آن چه ذکر کردیم جزو حالات نادر است و این اعتقاد کهن که دین موضوعى است که عموم افراد بشر را شامل مى شود با حقیقت توافق دارد، این قضیّه در نظر شخص فیلسوف از قضایاى اساسى تاریخ و روان شناسى به شمار مى رود.... و به این مسأله توجّه دارد که دین از قدیم ترین زمانها با تاریخ بشر همراه بوده است».
در این جا سؤالى پیش مى آید که اگر بپذیریم در گذشته، همواره دین با بشر همراه بوده، لااقل این معنا در دنیاى امروز صحّت ندارد، زیرا احزاب کمونیستى بیشتر ماتریالیست و فاقد دین هستند.
در پاسخ این سؤال باید گفت:
1ـ بر خلاف آن چه تصوّر مى شود مردمى که در کشورهاى کمونیستى زندگى مى کردند، همگى کمونیست نبودند بلکه حکومت آنها کمونیستى بود، به عنوان مثال اعضاى حزب کمونیست در روسیه (شوروى سابق) از چند میلیون نفر تجاوز نمى کرد، در حالى که جمعیّت آن حدود بیش از دویست میلیون نفر است و هنوز معتقدین به مذاهب در این کشورها فراوانند.
2ـ وضع این کشورها با توجّه به تبلیغات وسیع و گسترده ضدّ مذهبى و شستشوى مغزى افراد به وسیله دستگاههاى ارتباط جمعى، به هیچ وجه نمى تواند مقیاس قضاوت واقع شود. اگر مردمِ این کشورها را به حال خود مى گذاشتند و سپس آنها مذهبى براى خود انتخاب نمى نمودند، ممکن بود به آن استناد کرد.
3ـ معامله اى که آنها با پیشوایان مسلکى و مرامنامه حزبى و اصول مکتب کمونیسم و لنینیسم مى کنند، بى شباهت به رفتار صاحبان ادیان، نسبت به پیشوایان مذهبى و قوانین آسمانى نیست، مثلا آنها کمونیسم را مکتب نهایى و کامل ترین مکتبها مى دانند و هر گونه تجدید نظرى را در اصول آن نادرست مى شمرند و حتّى تعبیراتى را از قبیل «اصول ابدى»، «تحریم بدعت و تجدید نظر» و «مرتدّین حزبى»، و مانند آن، که در مذاهب دیده مى شود، با همان مفاهیم به کار مى برند، بنابراین مى توان گفت آنها هم داراى نوعى مذهب اند، منتها مذهبى براساس پرستش شخصیّتها!
لذا با فروپاشیدن شوروى سابق گرایش به مذهب، فوق العاده زیاد شد و هفتاد سال تبلیغات ضدّ مذهبى بر باد رفت، و در چین کمونیست، هم اکنون گرایشهاى مذهبى بسیار زیاد است، با این که حکومت ضدّ مذهب است.
خـــــدانـگهــــــدار
من همیشه از یه موضوع پیش پا افتاده استفاده می کنم و بعد وارد بحث اصلی می شم.
مثلا راجع به آب و هوا یا نمی دونم اتفاقات روزمره یه صحبت کوچیک می کنم و بعد یواش یواش بحث و می بریم به سوی چیزی که می خوام.
خب با کسی که میشناسیش دیگه کاری نداره شروع کردن بحث، از یه مطلب مرتبط شروع می کنی که نزدیکه اگه سخته از مطلب اصلی شروع کنی بعد بحث رو می اندازی تو مسیر اصلیش. تا به نتیجه برسی.
میگم سلام خوبی شما؟ چه خبرا ؟ چکار میکنی؟ .... کنجکاویم معمولا زیاده
و خدایی هست . مهربان تر از حد تصور ...
و خدایی هست . مهربان تر از حد تصور ...
من معمولا اگر بخام انتقاد کنم با انرژی مثبت وارد بحث میشم
یه تعریف کوچیکی میکنم و بعد اجازه میدم فرد مقابلم صحبت کنه
بعد که صحبت کردم بهش میگم میخاستم باهات صحبت کنم و وارد اصل مطلب میشم
ولی اگر انتقاد یا ناراحت کننده نباشه حرفم یه راست میگم که میخاستم باهات صحبت کنمو شروع میکنم
برای مورد بالام مثلا میگم تو خیلی ادم باهوشو منظمی هستی واقعا کارارو با تربیب انجام میدی
ولی کاش یکم سریعتر کارارو انجام بدی(مثلا با همکارم)
دل بردی
از
من
به یغما
ای ترک غارتگره من
جالب بود.
فکر کنم که اونقدر تو اجتماع هستم که وقتی برای خانه ندارم. من 35 سالمه و مدیر عامل یه شرکتم. و جدی گفتم با دوست و آشنا هیچ مشکلی برای شروع مکالمه و بحث ندارم. از کسی هم رو دربایستی ندارم که بخوام طفره برم و چیزی و قایم کنم. اگه بحثی باشه که باید انجام بشه انجام می شه. مخصوصا با دوست و آشناها.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)