♦در مورد بدترین تجربه تون بگید.♦
♦در مورد بدترین تجربه تون بگید.♦
اى خدا بى تو ميسر نمى شود...
بهش نزديکتر از هميشه ات شو تا نظرش عوض شود
تصادف زنجیره ای و چپ کردن و چند بار غلتیدین ماشین رو آسفالت و جرقه های کنار شیشه(حاصل از کشیده شدن ماشین رو آسفالت) و همینطور خونریزی مغزی مامانم
که در زمان کودکیم اتفاق افتاد!
باعث شد هیچوقت سمت آموزش رانندگی نرم!
اما دارم با خودم کنار میام که برم!
ویرایش توسط parsana : 09-12-2016 در ساعت 11:46 PM
بیشتر از لیاقت بعضی از انسان ها ؛بهشون محبت کردم !
نامزدی ناموفق
و 5سال شب روز جون کندن برای رسیدن و نهایتا بیمعرفتی و خیانت.
که فکر میکنم همه رو خوب هستند همه دوستم دارن و باهام رفیق هستن .........و الا اخر
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
بازگو کردن حقایق زندگیم به بهترین دوستم که وقتی سرچیز مسخره ای دوستی بهم خورد تمام صحبتها و رازهام رو فاش کرد
خیانت در عشق خیلی بده مخصوصا اگر وابسته شخص هم باشیم امیدوارم در حال حاضر خوب باشید ، ممنون از توجهتون به پست من
اى خدا بى تو ميسر نمى شود...
بهش نزديکتر از هميشه ات شو تا نظرش عوض شود
فوت مادربزرگم بدترین اتفاق زندگیم بود
و خدایی هست . مهربان تر از حد تصور ...
چپه شدن فلاسک آب جوش روی پای پسر 4 ماهه ام
واااای؛خدایا خیلی بد بود
سلام
بدترین تجربه :
رفیق بازی کردن و به پای رفیق همه چی رو گذاشتن مثل گفتن رازها و وقت گذرونی زیاد از حد با رفیقی که در نهایت جزو رفیق اصلیش محسوب نشی
ولی از یه مدت پیش تصمیم گرفتم واسه ی خودم زندگی کنم که هیچی از رفیق بازی در نمیاد هیچییییییییییییییی
فقط برای خودم باشم و خدای خودم که اونه رفیقه ما
با تشکر
اعتماد کردن به کسایی که نباید،
الان متوجه شدم به هیچکس جز خانوادم نباید اعتماد کنم
آیا دوست دارید برای
صلح جهانی کاری انجام دهید ؟
به خانه بروید و به خانواده تان عشق بورزید
بي اعتماد شدن والدينم نسبت به خودم بخاطر اعتماد كردن به دوستم
اعتمادکردن بدبدبدددددددددددددددددددد دددددددترین تجربه زندگیممممممممممممم دنیاموسوزوند
وقتیکه که خدامو گم کردم
فک کنم بدترین اتفاق ممکنه توو تموم سالای زندگیم بوده باشه
زندگی تو فقط در خدا خلاصه کن
شبایی که ضجه میزدم و میگفتم خدایا تمومش کن! دیگه نمیکشم!
خیلی بد بود٬ خیلی.
زجر زیادی کشیدم اما خدا رو شکر آخرش اونجوری که درست بود و منو آروم میکرد تموم شد.
بازم ازت ممنونم خداجون.
همیشه هدف رو این قرار دادم که نظر همه رو جلب کنم و کسی رو ناراحت نکنم
که اشتباه بود
دل بردی
از
من
به یغما
ای ترک غارتگره من
درسته نباید به دیگران بیش از خود توجه نمود ، ممنون میشم بهم رای بدید
http://forum.moshaver.co/f79/%E2%9C%...%94-2-a-31956/
اى خدا بى تو ميسر نمى شود...
بهش نزديکتر از هميشه ات شو تا نظرش عوض شود
درس نخوندن تو کلاس پنجم و شکست خوردنم تو همون سال
آیا دوست دارید برای
صلح جهانی کاری انجام دهید ؟
به خانه بروید و به خانواده تان عشق بورزید
این تاپیک آدمو یاد گذشته ها و غصه هاش میندازه.
. کسایی که دردای گذشتشونو میگن٬ با یاد اون خاطرات دوباره غمگین میشن. کسانی هم که این تجربیاتو میخونن با خوندنشون هجوم انرژی منفیه که به سمتشون میاد وناراحتشون میکنه.
از طرف دیگه گفتن خاطرات تلخی که ممکنه مدتها ازش گذشته باشه نه نفعی برای گویندش داره نه شنونده.
یه همچین فضایی حال همه رو خراب میکنه .
اگر هم مقصود اینه که با بیان این تجربیات دیگران ازش استفاده کنن که شامل حال خودشون نشه به نظرم عنوان تاپیک رو تغییر بدید .
این فقط یه پیشنهاده.
ممنون.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)