نوشته اصلی توسط
Mohammad313
خاطرم بر میگرده به همین اواخر شهریور که تنها نبودم و با خانواده رفته بودیم شمال، برای اولین بار تصمیم گرفتیم با داداشم جت اسکی سوار بشیم، داداشم گفت من میخوام رانندگی کنم منم چون کوچیکتر بود گفتم باشه تو بشین پشت رول هر دومون با لباس کامل بودیم اولش تا میومد گاز بده آب میومد روی زین جت و لباسم داشت خیس میشد منم غر میزدم که آروم تر برو خیس شدم آقا یه سیصد متری که رفتیم جلو و از ساحل دور شدیم میخواست دور بزنه که تعادل جت بهم خورد و دو تایی افتادیم تو دریا و قشنگ خیس شدیم|laughingsmiley| وقتی برگشتیم مثل موش آب کشیده شده بودیم، مامانم میگفت دلم خوشه بچه هام بزرگ شدن هنوز باید تر و خشکشون کنم |laughingsmiley|