نمایش نتایج: از 1 به 16 از 16

موضوع: ساختن شخصیت روح ازاد و ساختار گرا

1684
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12089
    نوشته ها
    770
    تشکـر
    572
    تشکر شده 462 بار در 297 پست
    میزان امتیاز
    10

    ساختن شخصیت روح ازاد و ساختار گرا

    باعرض سلام.بنا به درخواست یکی از دوستان این تاپیک رو ایجاد کردم.اطلاعاتی خودم در این زمینه داشتم اما ترجیح دادم که از گوگل سرچ کرده و اطلاعات رو دراختیارتون قرار بدم.

    درانتها شما قادر به حدس زندن شخصیت خود خواهید بود.ازتون میخوام بعد از پیدا کردن گونه ی شخصیتی خودتون سعی کنین مواردی رو به اون هایی که من گفتم اضافه کنین.تابه اینجا من خودم تونستم گونه ی شخصیتی چندتا از کاربران رو حدس بزنم.اما خودم تنوستم بفهمم که کدام گونه ی شخصیتی هستم.ساختارگرا یا روح ازادی که ساختار گرایانه رفتار میکنه.

    شاید کمی طولانی باشه اما به وقت گذاشتنش می ارزه

    .................................................. .................................................. .................................................. .............................................

    شخصیت اول :ساختار گرا

    اولین چیزی که باید در مورد ساختارگراها بدانید این است که آن ها "سیستم" را به خوبی درک می کنند. اصول و قواعد بازی را خوب یاد می گیرند . استعداد ذاتی در یادگیری قواعد بازی دارند و بعد از آن بلافاصله ذهنشان شروع به کار می کند. آنها جوری قوانین را در کنار هم می چینند که مسیر رسیدنشان به بالا راحت تر شود.


    البته همانطور که می توانید ببینید اگر یک ساختارگرا نتواند قوانین بازی را یاد بگیرید، یا هنوز برایش مبهم باشد، قادر به برداشتن قدم در راه صحیح نخواهد بود و ممکن است همان اول انصراف دهد. در حالیکه در چنین شرایط مبهمی ، "روح های آزاد" خیلی سریع رشد می کنند و موفق می شوند.


    نکته دوم در مورد ساختارگراها این است که آنها در "سازماندهی کردن" افراد و وظایف بسیار چیره دست هستند. به خوبی کارها را برنامه ریزی می کنند. وظایف هر کس را در گروه مشخص می کنند وبعد مدیریت می کنند.



    به اعتقاد من بهترین مسیر برای یک ساختارگرا تبدیل شدن به یک "مدیر موفق" است.
    ساختارگراها اگر وارد یک مجموعه (مثلا شرکت) شوند، خیلی سریعتر رشد می کنند تا آنکه به حال خود رها شوند یا بخواهند به تنهایی شرکتی را از صفر به پا کنند.


    لااقل در ابتدای راه هم که شده، بهتر است به عنوان یک ساختارگرا وارد سیستمی شوید که قبل از شما ساخته شده و موفقیت آن اثبات شده است. پس از وارد شدن به آن، سریع قوانین اجرائی را یاد بگیرید و کم کم خود را در هرم قدرت بالا بکشید.


    یکی از دوستان نزدیک من بهترین مثال برای این فرمول است.


    او تحصیلات خود را در رشته ی مهندسی مکانیک به پایان رسانده بود و یک ساختارگرای دو-نبش به حساب می آمد.
    در ابتدای دوران فعالیتش در یک شرکت کوچک استخدام شد. در آن زمان حقوق وی به معنای واقعی کلمه ناچیز بود و به زور می توانست هزینه اجاره خانه و خوراکش را تامین کند.


    بعد از حدود 2 سال کار کردن در آن شرکت، تجربیات وی بیشتر شده بود و در نتیجه از آن شرکت خارج شد و به استخدام یک شرکت بزرگتر درآمد.


    همانطور که می توانید حدس بزنید، در این شرکت جدید حقوق و مزایای وی خیلی بیشتر هم شده بود. اما این پایان راه وی نبود.


    پس از مدتی از آن کار هم انصراف داد ومشغول کار کردن با یک شرکت خیلی بزرگتر شد و سمتی مدیریتی پیدا کرد. یعنی مهندسین مکانیک زیر دست وی کار می کردند و وی بیشتر نقش نظارتی داشت.

    در نهایت پس از گذشت 7 سال از زمان شروع فعالیتش، وی در ماه حقوقی می گرفت که مطمئنا بیشتر از مجموع درآمد شما در یک سال می توانست باشد.


    و جالب اینجاست از آنجایی که وی آدم ولخرج و بی قیدی نبود، بیشتر درآمد خود را پس انداز می کرد، چون واقعا نیازی به خرج کردن آن نداشت.


    آیا می توانید ببینید که شما نیز چگونه می توانید با یادگرفتن قوانین حاکم بر یک مجموعه، خود را بالا بکشید؟


    و نکته مهمتر آن است که این دوست من درهیچ مرحله ی پیشرفتش کاری غیر قانونی یا ناشایست انجام نداد. به عبارت دیگر هیچ وقت متوسل به حقه بازی و سواستفاده از دیگران نشد.


    به جرئت می توانم بگویم که اگر شما وی را ملاقات کنید به این نتیجه می رسید که ذاتا آدمی هست که بیشتر احتمال دارد دیگران از وی سواستفاده کنند.


    و در طول مدت فعالیتش افرادی از وی سواستفاده کرده بودند، سرش کلاه گذاشته بودند. اما از آنجا که وی فقط روی هدف خودش متمرکز بود، هیچ وقت به خاطر رفتار بد دیگران، پیشرفت شخصی خود را متوقف نکرد.


    اما ماجرای موفقیت وی همیشه به این شکل دوام نیافت. چون پس از 7 سال کار کردن برای دیگران، حال وی به فکر افتاده بود که شرکت خودش را تاسیس کند و برای خودش کار کند. همانطور که پیشتر گفتم، تاسیس یک مجموعه یا شرکت جدید، زمینه ی مساعدی برای رشد یک ساختارگرا نیست.


    البته قصد ندارم بگویم که یک ساختارگرا هرگز نمی تواند یک مجموعه کاری جدید را از صفر خودش بنا کند، نه!
    اما آنچه مسلم است این است که یک ساختارگرا ذاتا قابلیت های لازم برای این کار را در حد یک "روح آزاد" ندارد. در نتیجه یک ساختارگرا باید وقت بیشتری برای یادگیری مهارتهای اولیه آن صرف کند.


    مثلا همین دوست ما که پس از 7 سال از کارش انصراف داده بود، پس از تاسیس شرکت جدیدش با مشکلات جدیدی روبرو شد. مشکلاتی که هرگز نمی توانست پیش بینی کند.


    مثلا پس از تاسیس شرکت جدید دریافت که برای پیدا کردن مشتری های جدید باید بازاریابی کند. شرکت وی تازه کار بود وکسی نامش را هم نشنیده بود.


    اسمی که برای شرکتش انتخاب کرده بود چنان پیچیده بود که هیچ کس نمی توانست با شنیدن آن زمینه کاری وی را تشخیص دهد.


    وی هیچ چیزی درباره ی بازاریابی نمی دانست و ماه ها وقت خودش را با فرستادن نامه های معرفی به شرکت های دیگر تلف کرد. مطمئنم 91% نامه هایی که وی می فرستاد حتی خوانده هم نمی شد.


    همچنین پول زیادی را برای آگهی دادن هزینه کرد که تقریبا هیچ فایده ای نداشت. البته شاید یک یا دو پروژه کاری گرفت. قرار داد نسبتا مناسبی بست. اما بعد از آنکه پروژه ی مورد نظر را تحویل داد تازه متوجه شد که دریافت پول از مشتری، بعضی از اوقات می تواند کار سختی باشد!


    و وی سابقا با هیچ کدام از این مشکلات روبرو نشده بود، چون در شرکت های بزرگی که برای آنها کار می کرد این وظایف به عهده ی افراد دیگر بود و وی از آنها خبردار نمی شد.


    اما حالا که خودش رئیس شرکت شده بود، باید به تنهایی با همه ی این مشکلات رو در رو می شد و کاری می کرد.
    یادم می آید که یکسال پس از شروع شرکت خودش، با وی به یک کافی شاپ رفتم.


    رفتار وی نسبت به سالهای گذشته بسیار عوض شده بود. قبل از سفارش دادن به دقت قیمت هر نوشیدنی را چک می کرد وسعی می کرد که حتی اگر شده هزار تومان بیشتر صرفه جویی کند.


    این برای من بسیار غیر منتظره بود. چون چند ماه قبل از شروع شرکت خودش، وی چندین برابر من درآمد داشت و آدمی دست و دلباز بود. اما حالا اوضاع عوض شده بود.


    یک نقطه ضعف بزرگ افراد ساختارگرا این است که اگر در زمینه ای متخصص و مجرب باشند، فکر می کنند که مردم به طور اتوماتیک سراغ آنها خواهند رفت. این کاملا اشتباه است! مردم به صرف اینکه شما متخصص یک کاری هستید سراغ شما نمی آیند!


    اگر مشتریان احساس نکنند که تخصص شما حقیقتا راهگشای مشکل آنهاست، سراغ شما نخواهند آمد.
    و این همان مشکلی بود که دوست من تجربه می کرد. وی کم کم داشت به این نتیجه می رسید که باید بی خیال همه چیز شود و برگردد سر کار قبلی خود.


    خوشبختانه وی مقاومت کرد. من وی را تشویق به ادامه راه کردم و تکنیک هایی را به وی یاد دادم که بتواند مهارت های جدیدی را که نیاز داشت ولی بلد نبود سریع یاد بگیرد.


    این تکینک ها را به طور کاملتر و عمیقتر در دیسک پنجم دوره ی"حلقه گمشده راز" آموزش داده ام.


    و با استفاده از همین تکنیک ها بود که وی توانست سال دوم را نیز دوام بیاورد و شرکت خود را به سود برساند.


    در حال حاضر هم درهمان شرکت خودش مشغول به کار است و چند کارمند زیر دستش دارد.


    و هر از گاهی زمانیکه دوباره با چالشی جدید روبرو می شود برای کمک سراغ من می آید.


    و من خیلی خوشحال می شوم که بتوانم کمکی به وی بکنم، اما یک مشکل کار کردن با ساختارگراها این است که به سختی ایده ها و اصول جدید را می پذیرند.


    چون آنها به یک ساختار مشخص ایمان دارند و فقط همه چیز را از دریچه ی همان پنجره قبلی می بینند.


    حال مشکل آنجاست که خود همان چارچوب پنجره قبلی مانع پیشرفتشان است و گاهی اوقات باید همان دریچه ها را عوض کنند. اینجاست که کار کردن با آنها سخت می شود.


    چند ماه قبل، زمانیکه وی دوباره از من مشورت می خواست و من طبق معمول یک پیشنهاد کاملا غیر منطقی و غیراصولی برای حل مشکلش دادم، وی دوباره موثر بودن آن را رد کرد موضع دفاعی گرفت!


    اما من به جای اثبات دیدگاه خودم، پاسخی بی رحمانه به وی دادم:


    "می دونی چیه؟ تو 99% مغزت از بتون ساخته شده. برو هر کاری دوست داری بکن!"


    می دانم که این جمله کمی غیرمودبانه و احساسی است، اما از آنجا که من یک ساختارگرا نیستم اجازه دارم چنین حرف هایی بزنم!
    البته هفته بعدش بسیار شگفت زده شدم. این دوست عزیز خودش به من زنگ زد و گفت که دیدگاه های غیر اصولی وعقلانی من را پیاده کرده و نتیجه هم گرفته! و بسیار از این بابت خوشحال بود.


    خوب شاید من زمانیکه گفتم 99% مغزش از بتون ساخته شده، کمی زیاده روی کردم. شاید اگر می گفتم 98% از بتون ساخته شده منصفانه تر می بود!


    متوجه منظورم هستید؟
    پس اگر یک ساختارگرا هستید، نکات قوت خودتان را بدانید. لااقل در ابتدای راه، برای کسب ثروت، وارد یک سیستم یا سازمان موفق شوید که قبل از شما جواب داده است.


    سپس از مهارت های ذاتی خود برای بهتر کردن سیستم استفاده کنید، پروژه ها را جوری سازماندهی کنید که سریعتر به نتیجه برسند و هزینه کمتری صرفشان شود. بهره وری سیستم را بیشتر کنید. به خاطر داشته باشید که اکثریت قریب به اتفاق مدیران کمپانی های بزرگ افراد ساختارگرای با تجربه هستند. این هیچ اشکالی ندارد. شما نیز می توانید با استفاده از قابلیت های ذاتی خود تبدیل به یک مدیر موفق شوید، در حالیکه گروه مقابل شما اول باید زمان زیادی را صرف یادگیری مهارت های ذاتی شما کنند تا بلکه بتوانند در رقابت با شما پیروز شوند.
    قوانین بازی در مجموعه خود را یاد بگیرید و بفهمید که چگونه دیگران ترفیع می شوند. شما نیز قدم به قدم در این مسیر جلو بروید. کاری کنید که همکارانتان در آن مجموعه، به استعداد و مهارت های درونی شما در زمینه مدیریت ایمان بیاورند و به شما متکی شوند. و بعد هنگام ترفیع، حقوق بالا و بالاتری را در خواست کنید. خود را به چند شرکت مختلف معرفی کنید واجازه دهید که برای به دست آوردن شما با هم رقابت کنند و بعد بهترین پیشنهاد کاری را انتخاب کنید.


    اگر فقط روی ورق های خوبی که در دستتان قرار دارد بازی کنید، خیلی بیشتر موفق خواهید بود تا اینکه منتظر ورق های بعدی باشید.


    هیچ کس نمی تواند بگوید که تنها راه پولدار شدن این است که شرکت خود را ازصفر پایه گذاری کنید. وقتی که دیگران زحمت آن کار کشیده اند، شما بهتر است در وقت و انرژی خود صرفه جویی کرده و میوه های این درخت را بچینید.
    و اگر در آینده به این نتیجه رسیدید که تجربه و توانایی کاشتن یک درخت جدید را دارید... هیچ اشکالی ندارد. شانس خود را امتحان کنید.


    اما همانطور که گفتم، یک ساختارگرا اگر بتواند سریعتر از ساختارگراها دیگر، دریچه ی ذهنی خود را به سمت ایده های جدید و متفاوت باز کند، سرعت پیشرفت خود را چندین برابر می سازد.


    من می دانم که شما به عنوان یک ساختارگرا، به راحتی نمی توانید عبارت های جدید را که خلاف اصول فردی خودتان باشند بپذیرید.


    و به همین خاطر است که در دیسک پنجم دوره حلقه گمشده راز مهارت هایی را برای یادگیری سریع به شما یاد خواهم داد تا بتوانید از قانون جذب، به شکلی موثرتر اسفاده کنید. بدون اینکه نیاز داشته باشید شخصیت خود را تغییر دهید.


    در این ایمیل منحصرا به ساختارگراها پرداختیم و شیوه مناسب کسب ثروت برای آنها را بیان کردیم.

    اما اگر شما "روح آزاد" هستید، زیاد خوشحال نباشید چون درایمیل بعدی منحصرا به شما گیر خواهم داد و لایه های ذهنتان را موشکافی خواهم کرد. تا آنجا بتوانید خود را بهتر بشناسید و پله های رسیدن به قدرت وثروت را به شیوه مناسب خودتان طی کنید. منتظر ایمیل بعدی من باشید.






    .................................................. .................................................. .................................................. ..........................

    خب حالا میریم سراغ شخصیت روح آزاد.


    همانطور که وعده داده بودم در این پست اختصاصا به "روح های آزاد" گیر خواهم داد! پس اگر شما نیز یک "روح آزاد" هستید خوشحال باشید که دریچه های رسیدن به دنیای دارایی و توانمندی تا لحظاتی دیگر در برابرتان گشوده خواهد شد!

    گفتیم که افراد از نظر مهارت های ذاتی خود به دو دسته ی "ساختار گرا" و "روح آزاد" تقسیم می شوند.
    اول اجازه بدهید درباره ی نقاط قوت "روح های آزاد" صحبت کنیم.

    آیا به خاطر می آورید که نقطه قوت "ساختارگراها" چه بود؟
    اگر یادتان نیست، من دوباره اینجا تکرار می کنم:
    ساختارگراها در سازماندهی کردن ومدیریت کارها استعداد ذاتی دارند.
    حال اگر شما "روح آزاد" باشید کلمه ی کلیدی که باید یاد بگیرید "خلاقیت" است.
    به عبارت دیگر مهمتر ین استعداد ذاتی "روح های آزاد"، حس خلاقیت و نوآوری آنهاست.
    برخلاف ساختارگراها، آنها اصلا در یادگیری قوانین و اصول حاکم بریک سیستم موفق نیستند. آنها عاشق این هستند که همیشه ساختارهای قبلی را به شکلی که خودشان حال می کنند عوض کنند، ترکیب کنند، دگرگون کنند ونهایتا یک چیز جدید از دلش بیرون آورند که هیچ ربطی به اجزای اولیه ندارد!
    روح ها آزاد نمی توانند به یک سیستم احترام بگذارند! چون به نظر آنها، خودشان همیشه چیزهای بهتری می توانند خلق کنند!
    اما آیا واقعا همیشه باید به ساختار فبلی بی اعتنایی کرد و چیز جدیدی ساخت؟

    مثلا اگر شما اعتقاد دارید که یک رستوران بهترین باقالی پلو با ماهیچه ی شهر را دارد، دوست دارید که هر دفعه پا به آنجا می گذارید مزه ی غذایش عوض شده باشد؟!
    مطمئنا نه! بعضی از اوقات چسبیدن به یک ساختار اثبات شده و بهتر کردن آن بیشتر پولساز یا مثمر ثمر است.
    به همین خاطر است که در میان روح های آزاد شما هر جور آدمی پیدا می کنید:
    بعضی از آنها خدای خلاقیت هستند و همه انسانها هنرشان را تحسین می کنند. و بعضی از آنها آنقدر در دنیای مفاهیم ذهنی و تخیلی خود غرق می شوند که از تیمارستان سر در می آورند!
    اما اگر یک روح آزاد بتواند مهارت های خود را با کمک دیگران مهار و هدایت کند، می تواند ذهن و روح خود را تبدیل به بزرگترین ماشین پولسازی کند که 24 ساعته کار می کند، حتی زمانیکه وی در خواب است.
    به طور مثال داستان نویسان موفق و پر فروش را در نظر بگیرید. به نظرتان ساختارگرا هستند یا روح آزاد؟
    من شخصا داستان نویس بزرگ یا مشهوری را نمی شناسم که ساختار گرا بوده باشد. البته ساختارگراها می توانند کتاب های علمی، آموزشی و مستند خوبی بنویسند. اما نوشتن یک رمان عاشقانه تکان دهنده که همه قوانین و اصول در آن به خاطر عشق به محبوب شکسته شده است، کار یک ساختارگرا نیست!
    حتی خواندن این جور کتاب ها می تواند برای یک ساختارگرا زجرآور باشد!
    اگر شما "یک روح آزاد" هستید، این قابلیت را دارید که خیلی راحتتر از بقیه، چیزهایی را که یاد گرفته اید با هم تلفیق کنید و یک چیز جدید بسازید.
    مثلا می توانید از اطلاعاتتان درباره ی دانش الکترونیک و باغبانی استفاده کرده و یک دستگاه آب پاش برقی درست کنید.
    (البته این یک مثال بود و مطمئنم شما متوجه منظورم هستید. و گرنه من نه از الکترونیک سر رشته دارم و نه باغبانی!)
    شما به عنوان یک "روح آزاد" باید تصویر بزرگتری از آینده داشته باشید که شما را به جلو حرکت دهد. تصویری که خیلی بهتر از اجزای فعلی آن است.
    و وقتی که من از تصویر بزرگتر و ایده آل صحبت می کنم، الزاما منظورم این نیست که تصویری جهان شمول و بین المللی باشد.
    اتفاقا می تواند خیلی ساده و کوچکترباشد: فرض کنید که شما راه بهتری برای درست کردن قرمه سبزی بلدید که طعم آن را خیلی دلپذیرتر می سازد و می دانید که 99% مردم آن را به شکلی سنتی درست می کنند که نمی تواند آن طعم را داشته باشد. پس می توانید دستور العمل خود را به صورت جزوه بنویسید و بفروشید!
    شوخی نمی کنم! اگر شما هم مثل من در بین قفسه های آشپزی یک کتابفروشی قدم بزنید می بینید که خیلی از آشپزهای آماتور حتی کتاب آشپزی خود را نوشته و چاپ کرده اند.
    البته مانعی که ممکن است بر سر راه خود ببینید این است که هنوز "خلاقیت" خود را آن قدرها با ارزش نمی دانید که بابت آن پولی دریافت کنید.
    اگر چنین مانع درونی را احساس می کنید، حتما باید دروه ی "حلقه گمشده راز" را تهیه کنید. این جزو مشکلاتی است که من در این دوره به آن حمله کرده ام و با هیپنوتراپی از سد آن خواهید گذشت.
    یکی از مشکلاتی که "روح های آزاد" را عقب نگه می دارد، بی نظم و ترتیب بودنشان است!
    کلا سازماندهی کردن افکار و کارهایشان را سخت و دشوار می بینند.
    راه های مختلفی برای حل این مشکل وجود دارد. اما من خودم ساده ترین راه را برای حل این مشکل انتخاب کرده ام!
    می دانید ساده ترین راه چیست؟

    دور و بر خودتان را با افراد ساختارگرا پر کنید!
    بله! درست شنیدید، همان کسانی که شما گاهی اوقات آنها را کسل کننده و جدی می بینید. چه در محیط کار و چه در فضای دوستانه، با افراد ساختارگرا همکاری کنید. آنها به شما کمک خواهند کرد تا بیشتر به افکار و زندگیتان سر و سامان دهید.
    و جالب اینجاست که این کار را با علاقه و بدون هیچ چشم داشتی انجام خواهند داد. چون این همان کاری است که آنها عمیقا از آن لذت می برند.
    پس اطراف خود را با افراد ساختارگرا پر کنید.
    وقت امروز ما به پایان رسید. امیدوارم که ازنکات آموخته شده در این 3 خبرنامه استفاده لازم را برده باشید و توصیه می کنم که اگر می خواهید بطور جدی موانع درونی خود را از سر راه بردارید تا از تمام توان بالقوه شخصیت خود استفاده کنید، حتما با "دوره حلقه گمشده ی راز"من بیشتر آشنا شوید:


    این دوره حاصل بهترین افکار و تکنیک هایی ست که شما را از زمین بلند خواهد کرد.

    در طی گوش دادن به 8 دیسک این دوره و همچنین انجام تکنیک های ارائه شده در قسمت اعضای سایت، شما قانون جذب را در مسیر مناسب با شخصیت ذاتی خود به کار خواهید انداخت. این دوره هم برای افراد ساختارگرا مفید است و هم برای روح آزاد. اگر شما در یکی از این دو دسته هستید، مطمئنا به نفعتان خواهد بود که بعضی از مهارت های دسته ی دیگر را هم یاد بگیرید.


    امضای ایشان
    ...!

  2. 6 کاربران زیر از 2015 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9782
    نوشته ها
    1,515
    تشکـر
    1,321
    تشکر شده 940 بار در 563 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : ساختن شخصیت روح ازاد و ساختار گرا

    خیلی خوب و مفید بود.
    چیزی بود که این رورا واقعا بهش نیاز داشتم.

  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12089
    نوشته ها
    770
    تشکـر
    572
    تشکر شده 462 بار در 297 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : ساختن شخصیت روح ازاد و ساختار گرا

    نقل قول نوشته اصلی توسط ملکه اسمان نمایش پست ها
    خیلی خوب و مفید بود.
    چیزی بود که این رورا واقعا بهش نیاز داشتم.

    خواهش میکنم.متوجه شدی کدوم هستی؟البته اگه دوست نداری نگو ولی متوجه شدی که کدوم هستی؟
    امضای ایشان
    ...!

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9782
    نوشته ها
    1,515
    تشکـر
    1,321
    تشکر شده 940 بار در 563 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : ساختن شخصیت روح ازاد و ساختار گرا

    من فک کنم روح ازادم.و یجورایی هم خوشحالم که ساختار گرا نیستم!

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12089
    نوشته ها
    770
    تشکـر
    572
    تشکر شده 462 بار در 297 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : ساختن شخصیت روح ازاد و ساختار گرا

    نقل قول نوشته اصلی توسط ملکه اسمان نمایش پست ها
    من فک کنم روح ازادم.و یجورایی هم خوشحالم که ساختار گرا نیستم!

    خوش حالم که متوجه شدی.منم فردی رو میشناسم که تقریبا هر روز سر رعایت نکردن قوانین باهاش دعوام میشه.اون ی ساختارگرای اصیل و واقعیه.منم فکر کنم روح ازادم که تاحالا مثل ساختارگراها رفتار کردم وهمین باعث شده نتونم پیشرفت چندانی داشته باشم.هروقت مثل روح ازاد رفتار کردم موفق بودم.
    امیدوارم توهم موفق باشی
    امضای ایشان
    ...!

  7. کاربران زیر از 2015 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9782
    نوشته ها
    1,515
    تشکـر
    1,321
    تشکر شده 940 بار در 563 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : ساختن شخصیت روح ازاد و ساختار گرا

    مرسی همچنین.
    اما بنظرم یه روح ازاد اگه خودشو تو چارچوب یه ساختارگرا قرار بده
    و همینطور برعکس
    موفقتره.

    من که میخوام یخورده هم ساختارگرا باشم
    (البته بنظرم گاهی تلفیقی از هر دو تا میشم و نمیتونم قطعی نظر بدم کدومم!
    شایدم یه گروه سومی وجود داشته باشه که تلفیقی از هردوتاس!)

  9. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15431
    نوشته ها
    1,975
    تشکـر
    1,705
    تشکر شده 2,460 بار در 1,195 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : ساختن شخصیت روح ازاد و ساختار گرا

    مرسی تایپیک خوبی بود
    من قبلا اینا رو مطالعه کرده بودم
    اینجام شما جامع بیانش کردین
    امضای ایشان
    من ریشه های تو را دریافته ام

    با لبانت برای همه لبها سخن گفته ام

    و دستهایت با دستان من آشناست

    در خلوت روشن با تو گریسته ام برای خاطر زندگان

    و در گورستان تاریک با تو خوانده ام زیباترین سرودها را

    زیرا که مردگان این سال عاشقترین زندگان بوده اند


  10. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12089
    نوشته ها
    770
    تشکـر
    572
    تشکر شده 462 بار در 297 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : ساختن شخصیت روح ازاد و ساختار گرا

    نقل قول نوشته اصلی توسط سوگل1 نمایش پست ها
    مرسی تایپیک خوبی بود
    من قبلا اینا رو مطالعه کرده بودم
    اینجام شما جامع بیانش کردین
    خواهش میکنم.
    امضای ایشان
    ...!

  11. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12089
    نوشته ها
    770
    تشکـر
    572
    تشکر شده 462 بار در 297 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : ساختن شخصیت روح ازاد و ساختار گرا

    نقل قول نوشته اصلی توسط ملکه اسمان نمایش پست ها
    مرسی همچنین.
    اما بنظرم یه روح ازاد اگه خودشو تو چارچوب یه ساختارگرا قرار بده
    و همینطور برعکس
    موفقتره.

    من که میخوام یخورده هم ساختارگرا باشم
    (البته بنظرم گاهی تلفیقی از هر دو تا میشم و نمیتونم قطعی نظر بدم کدومم!
    شایدم یه گروه سومی وجود داشته باشه که تلفیقی از هردوتاس!)

    اتفاقا اگه هرکدوم مطابق شخصیت دیگری رفتار کنه موفق نمیشه اگه هم بشه ثروتی به دست بیاره از زندگیش راضی نیست و احساس میکنه داره توی جهنم زندگی میکنه.
    واینکه فقظ این دو دسته هست.دسته ی سومی نیست.به احتمال قوی کسی که فکر بکنه هردوتا رو داره جزء ساختارگراهاست.
    هر کدوم که هستی فقط مطالب مربوط به همون رو بخون وتمرین کن.
    امضای ایشان
    ...!

  12. 2 کاربران زیر از 2015 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9782
    نوشته ها
    1,515
    تشکـر
    1,321
    تشکر شده 940 بار در 563 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : ساختن شخصیت روح ازاد و ساختار گرا

    منظورم اینه نقطه ضعف های هر گروه همزمان میتونه نقطه قوت اون یکی گروه باشه.پس لازمه تمرین کرد خصلتای اون یکی گروه رو تو خودمون پرورش بدیم.

    نه من ساختار گرا نیستم.

  14. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12089
    نوشته ها
    770
    تشکـر
    572
    تشکر شده 462 بار در 297 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : ساختن شخصیت روح ازاد و ساختار گرا

    نقل قول نوشته اصلی توسط ملکه اسمان نمایش پست ها
    منظورم اینه نقطه ضعف های هر گروه همزمان میتونه نقطه قوت اون یکی گروه باشه.پس لازمه تمرین کرد خصلتای اون یکی گروه رو تو خودمون پرورش بدیم.

    نه من ساختار گرا نیستم.

    بله.همین طوره.مثلا کسی که روح ازاده باید دوستان ساختارگرا داشته باشه.تا نقطه ضعف هاش جبران بشه ولی خودش باید روح ازادانه رفتار کنه.
    امضای ایشان
    ...!

  15. کاربران زیر از 2015 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  16. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7147
    نوشته ها
    100
    تشکـر
    152
    تشکر شده 15 بار در 14 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : ساختن شخصیت روح ازاد و ساختار گرا

    من روح آزادم
    معلمم هم ساختارگرا هست
    حس میکنم خیلی افکارم پریشان شده
    واسه همین دیشب تصمیم گرفتم برم در مورد همه چی باهاش حرف بزنم
    دارم مریض میشم
    منم از همونام که آخرش سر از تیمارستان در میارن

  17. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12089
    نوشته ها
    770
    تشکـر
    572
    تشکر شده 462 بار در 297 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : ساختن شخصیت روح ازاد و ساختار گرا

    نقل قول نوشته اصلی توسط Dance _ Star نمایش پست ها
    من روح آزادم
    معلمم هم ساختارگرا هست
    حس میکنم خیلی افکارم پریشان شده
    واسه همین دیشب تصمیم گرفتم برم در مورد همه چی باهاش حرف بزنم
    دارم مریض میشم
    منم از همونام که آخرش سر از تیمارستان در میارن

    اصلا باخودت اینجوری فکر نکن.چرا باید بری تیمارستان.با مشکلات زندگیت مقابله کن تا قوی بشی.
    امضای ایشان
    ...!

  18. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7147
    نوشته ها
    100
    تشکـر
    152
    تشکر شده 15 بار در 14 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : ساختن شخصیت روح ازاد و ساختار گرا

    نقل قول نوشته اصلی توسط 2015 نمایش پست ها
    اصلا باخودت اینجوری فکر نکن.چرا باید بری تیمارستان.با مشکلات زندگیت مقابله کن تا قوی بشی.
    میدونم ولی اگه کسی کمکم نکنه زود مریض میشم چون چندین بار بخاطر چیزایی که خودم تو ذهنم ساختم بدجور ضربه خوردم

  19. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12089
    نوشته ها
    770
    تشکـر
    572
    تشکر شده 462 بار در 297 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : ساختن شخصیت روح ازاد و ساختار گرا

    نقل قول نوشته اصلی توسط Dance _ Star نمایش پست ها
    میدونم ولی اگه کسی کمکم نکنه زود مریض میشم چون چندین بار بخاطر چیزایی که خودم تو ذهنم ساختم بدجور ضربه خوردم


    داری میگی خودت توی ذهنت ساختی.چه کمکی؟تو فقط باید باهاش صحبت کنی
    امضای ایشان
    ...!

  20. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7147
    نوشته ها
    100
    تشکـر
    152
    تشکر شده 15 بار در 14 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : ساختن شخصیت روح ازاد و ساختار گرا

    نقل قول نوشته اصلی توسط 2015 نمایش پست ها
    داری میگی خودت توی ذهنت ساختی.چه کمکی؟تو فقط باید باهاش صحبت کنی
    میدونم همین که صحبت کنم یعنی کمکم کرده دیگه
    زیادی این قابلیت رو دارم که چیزهایی را که یاد گرفته ـمو با هم تلفیق کنم و یه چیز جدید بسازم. واسه همین میگم تو ذهن خودم چیزای عجیبی میسازم این مال الان نیست موضوع یه سال پیشه که یه کار خیلی عجیبی کردم که خودم خیلی حالم بد شد و بعد از مدتی فهمیدم همه فرضیه هام اشتباه در اومدن ... این دیگه فعلا مشکلی نیست

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تحلیل شخصیتی کاربران سایت
    توسط ملکه اسمان در انجمن سایر
    پاسخ: 39
    آخرين نوشته: 06-26-2015, 04:43 PM
  2. عدم ثبات خلق
    توسط malih در انجمن دوقطبی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 02-20-2015, 10:39 AM
  3. دو شخصیتی و رفتن سمت مواد مخدر
    توسط Neo در انجمن تیپ های شخصیتی بیمارگونه
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 01-21-2015, 03:29 PM
  4. مشکل شخصیتی و عدم مراجعه به مشاور
    توسط حاجی در انجمن اختلال شخصیت
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 11-30-2014, 11:00 AM
  5. افسردگی شدید و اختلال شخصیتی
    توسط angellaa در انجمن اختلال شخصیت
    پاسخ: 10
    آخرين نوشته: 11-22-2014, 11:50 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد