سیستم آموزشی در ایران از ابتدایی تا دانشگاه
شاید سیستم آموزشی ما خیلی مشکل داشته باشه...
و هرچه جلوتر می ریم بدتر بشه...
افراد مختلف باید درس بخونن اما نه با فشار...
چرا جامعه ما پر از فشار درسی شده؟
من بچه های کوچیکی رو می بینم تو مدرسه های خصوصی و ... که هنوز ابتدایی هستن اما برنامه درسی دارن... شاید به اندازه ما...
من که ابتدایی بودم میومدم خونه مشقامو می نوشتم تا فردا صبح میرفتم بازی و ...
بیرون یا بازی با کامپیوتر...
هر وقت امتحان داشتم هم درس می خوندم و برنامه روزانه نداشتم.
تو آزمون های مختلف هم مقام میاوردم.
اما الآن خیلی از مدارس به بچه ها برنامه درسی میدن و روزانه درس می خونن. تست میزنن و ...
ما هم تست میزدیم اما نه روزانه... نزدیک آزمون ...
این برنامه ها رو نداشتیم.
برنامه خوبه اما نه پر فشار. من نمیگم ما کار درستی می کردیم... اما برنامه پر فشار دیگه برنمه نیست...
آیا واقعا این سیستم آموزشی درسته و با برنامه ریزی علمی است؟ البته اگه علمی باشه و علم اثبات کرده باشه خب مشکلی نیست حتما روش درستیه دیگه و باعث میشه که از بچگی به برنامه و تلاش عادت کنن و بزرگ شدن آبدیده باشن...
تو خانواده و ... این فشار درسی رو روی بچه های خودتون یا آشنایان حس می کنید؟
نظر شما چیه؟
---------------
ولا بدترین سیستم آموزشی واسه آموزش دبیرستان و ورود به دانشگاه است...
کنکور
کنکور خیلی مضر نبوده ولی خیلی مضر شده... به خاطر اینکه رقابت زیاد شده... سوالات سخت تر شده... پس نیاز به تلاش و تمرین خیلی بیشتری نسبت به گذشته است. روزانه خیلی از افرادی که میخوان موفق بشن باید به طور متوسط نزدیک 8 الی ده ساعت درس بخونن. کمترش رو هم داریم بیشترش رو هم داریم و در افراد مختلف متفاوته... اما این فشاره واقعا برای بعضی یا خیلی از افراد. ابتدا نه... اما اگه ادامه داشته باشه چرا. اگه فرد اطلاع مناسبی نداشته باشه که چطور این فشار رو کاهش بده احتمال داره شکست بخوره. به جای اینکه دنبال کشف استعداد های افراد مختلف تو زمینه های مختلف باشه در حال نابود کردن استعداد ها است...
کجای دنیا باید سر یه رشته های بخصوصی این قدر فشار درسی و رقابت باشه؟
درسته خوندن درس مهمه و آدم باید درس بخونه اما این همه فشار واقعا مضره... ضررای مختلفش رو کمی پایین تر میگم. چرا ما باید نحوه گزینش و انتخاب افرادمون برای رشته های مختلف اینطور باشه؟
به نظرم کنکور بیشتر داره اونایی که قدرت تلاش زیاد و طاقت زیادی دارن که بتونن این فشار رو تحمل کنن جدا می کنه...
اما این مثل این می مونه که افراد دراز بکشن رو شکمشون سنگ بذاریم بعد هر کی تونست ده روز زیر این سنگ طاقت بیاره بدون آخ و اوخ، به عنوان یه کشتی گیر خوب یا ... شناخته بشه و از اون استفاده کنیم در میادین کشتی...
آیا واقعا با این روش کشتی گیر خوب گیر میاریم؟ درسته اگه کسی بتونه ده روز فشار این سنگ رو شکمشونو تحمل کنه ینی استحکام بدنی قوی ای داره اما بدن قوی مگه فقط به استجکامه؟ کشتی گیر شدن فقط به بدن قویه؟
تو این مسیر شاید یه سری از استعداد ها رو هم از دست داد...
بچه هایی هستن که درس و فشار زیاد اونا رو از تلاش زده می کنه... در حالی که مستعد هستن و دوس دارن تلاش کنن اما بی برنامگی اونا رو به هم میزنه...
درس زیاد و نداشتن وقت آزاد واسه تفریح و .... ممکنه رو روحیه بعضی افراد تاثیر بذاره و این به ویژگی های فرد بستگی داره...
نداشتن وقت آزاد و نرسیدن به خود باعث زندگی ناسالم میشه... زندگی ای که شده پر از درس... وقتی نیست تا فرد واسه ورزش بذاره... وقتی نیست تا فرد اگه بیمار شد بره دکتر و دردشو درمون کنه... وقتی نیست تا فرد تغذیه مناسبشو تامین کنه...
من خودم میرم کتابخونه درس می خونم و دور از خونه... چون تحرکم کمه از کتابخونه تا خونه حدود نیم ساعت پیاده روی دارم و پیاده میام خونه.
چون کتابخونه ای که من میرم از خونمون دوره غذای ناسالم زیاد می خورم... پارسال که میرفتیم فست فود و ...
امسال یکم رفتیم تو فاز غذاهای سالم و پنیر و الویه آماده و .. از مغازه میخریم یا میریم آشپزخونه مرکزی... البته فست فود هم می ریم.
اما آیا اینا هیچکدوم غذای خونه میشه؟
فوقش میایم پزشک میشیم... هفت سال درس می خونیم... اگه دانشگاه کنار خونه نباشه و مسلما نیست باز باید غذای ناسالم دانشگاه و .. رو خورد..
بعضی موقع که فرد وقت کم داره فقط دنبال یه چیزیه که بخوره و سیر بشه یا فشار درس بهش حوصله فک کردن نمیده یا تاثیر غذا رو کم اهمیت جلوه میده و درسش رو مهم و بخاطر همین تغذیه نامناسب داره...
تغذیه نامناسب منشا تمام بیماری های جسمی و روحیه...
همه این بچه ها رو به چشم خودم می بینم... بعضیا خیلی تلاش می کنن... خیلی... حقشون نیست... خودمو نمیگم... رفقامو میگم...
چرا فردی که انقدر تلاش میکنه و پتانسیل تلاش بالایی داره باید اینطور از دست بره...
خیلی از رفقا بودن که از درس خوندن خسته شدن...
من خودم درس بهم وقت نمی داد برم دندون پزشک خوب چشم پزشک خوب متخصص پوست خوب...
الآن هم حساسیت گرفتم و وقت نمی کنم برم تهران پیش دکتر خوب یا ...
یا اگه وقت کنم سعی می کنم وقتم رو روی کارهای دیگه بذارم که خستگیمو در کنه... کسی که با چنین سیستم آموزشی بی برنامه ای درس می خونه وقت آزادش واسه از بین رفتن خستگیشه، نه اینور و اونور و دکتر و ....
درسته یه ساله دوساله اما همین یه دود دو دود میشه دودورو دو دود...
کنکور تموم بشه دانشگاه چی؟
هفت سال عمومی...
چهار پنج سال تخصص...
فوق تخصص...
آیا دکتری که پول می گیره در عوض این همه بلا سرش میاد و مریضی و ... این پول در مقابل تلاشش چیز زیادیه؟
آیا پول مهمه؟
یکی از بهترین فوق تخصص های چشم شهرمون در حدود 55 سالگی همین امسال فوت کرد به خاطر مشکل کبدی... فوق تخصصی که بهترین پزشکای کشور میشناسنش... اینجور افراد کم نیستن. حالا این که واسه زمان قدیمه و واسه وقتیه که رقابت کم بود... الآن بدتره...
پس چرا سیستم آموزشی ما اینقدر فشرده است و ما در حال از بین بردن دانش آموزان کوشا هستیم...؟
من شنیدم که کشور های دیگه کتاب های درسی ما رو غیر استاندارد می دونن و میگن که خیلی سطحش بالاست... و ما به این حرفشون می خندیم در حالی که باید گریه کنیم.
همینطور داره بدتر و بدتر میشه....
شنیدم دانشجویان ایرانی که برای تحصیل به خارج از کشور میرن تئوری خیلی عالی اند اما در دروس عملی خیلی ضعف دارن.
جدای از این مشکلات زیاد فشار درسی بی برنامه...
کوچیکترین مشکل شاید استرس کنکور باشه که بیشتر واسه دختران پیش میاد... دخترا مگه دل ندارن...
استرس بدترین سمه.
کجای دنیا با استرس دادن به افراد گزینش انحام میدن؟
همه اینا به کنار افرادی که تو زمینه های درسی تلاش می کنن بیشترین فایده رو برای سایرین تو جامعه دارن اما کمترین روشنایی و فروغی از خود تابش می کنن...
پاسخ : نگاهی به سیستم آموزشی در ایران از ابتدایی تا دانشگاه
دقیقا همینطوره
فرستاده شده از GT-I9505ِ من با Tapatalk