نمایش نتایج: از 1 به 16 از 16

موضوع: پایان کنکور تجربی

1789
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30544
    نوشته ها
    653
    تشکـر
    498
    تشکر شده 470 بار در 269 پست
    میزان امتیاز
    8

    پایان کنکور تجربی

    سلام

    دلم واسه اونی سوخت که سر آزمون امروز آپاندیسش ترکید. البته بعد آزمون متوجه شدم. خدایا کمکش کن.

    اول از همه خیلی ممنون از اینکه این یه سالی روحیه دادین بهم. جبران می کنم.

    امسال هم تو یه چشم به هم زدن با خوبی ها و بدی هاش تموم شد.

    این یه یکی دو ماه آخر که آزمون های جامع میدادیم هر آزمون یه جور بودیم... یه آزمون من خوب میدادم بقیه بد میدادن... یه آزمون بقیه بد میدادن و من خوب میدادم... یه آزمون همه خوب میدادیم... یه آزمون همه بد میدادیم... خلاصه اینکه هممون در یه حد بودیم اما رقابت اونقدر شدید بود که عوض میشدیم... یه آزمون خوبم اونی بود که شده بودم 400 و خورده ای . آزمون بدم من هم اونی بود که شده بودم 900

    و آزمون های دیگه...

    کنکور هم تموم شد ... بد ندادم اما فک کنم بهتر هم میتونستم بدم ...

    به هر حال خدا رو شکر ناراضی نبودم ... ولی دوست داشتم بهتر از اینا جنگنده باشم و رقابت کنم. انگار انرژیم یکم کم بود و مثل قبل نبود. الآن هم رگ های مغزم یه جوری انگار گرفتس...

    سوالاش بین قلم چی و سنجش بود... عمومیاش و اختصاصیاش هر دو... دقیقا بینش... انگار طراحان قلم چی و سنجش رو با هم قاطی کرده بودن.

    تاریخ ادبیاتش قسمت های ریز کتاب بود مثل کنکور ریاضی 96. ادبیات سعی کردم بلد نیستم یا شک دارم نزنم امیدوارم درست اقدام کرده باشم و سوالایی رو که زدم درست زده باشم.

    دینیش مثل پارسال بود البته من پارسال خیلی دینی خونده بودم و امسال کمتر ولی به هر حال بد نزدم.

    عربی و زبان هم بد نبود اما ریدینگ هر دوتاش سخت بود.

    ریاضی آسون بود (مثل 95 خارج) هر چند، سوتی های محاسباتی داشتم و بعضی سوالای آسون رو نتونستم بزنم.

    زیستش نسبت به پارسال سخت تر بود اما زیاد هم سخت سخت نبود. من همیشه زیست زیاد (بیشتر مواقع هر 50 سوال) میزنم و سوتی میدم غلط در میاد.

    فقط امیدوارم امسال زیست رو خیلی خوب بزنم وگرنه ممکنه اتفاقات بدی بیفته.

    فیزیکش واسم سخت بود و سوتی محاسباتی هم باعث میشد بعضی سوالایی که بلد بودم به جواب نرسم. فیزیک خوب نزدم در حد 50 زدم امیدوارم کمتر از این نشه. ولی اعصابم از فیزیک داغونه... تو آزمون های جامع هفتاد میزدم...

    در مورد فیزیک هم مسائل ریزی طرح شد و مثل 94 داخل بود.

    شیمیش بد نبود... متوسط بود واسم... نتونستم عالی بزنم... اما بد هم نزدم... امیدوارم اونایی که زدم درست باشه. نمی دونم چرا امروز رفته بودم رو فاز نزدن... شک داشتم نمی زدم. امیدوارم غلط نزده باشم یا خیلی خیلی کم زده باشم.

    صندلیم جای خوبی بود... اما صبح حالم بد شد و متاسفانه استفراغ کردم (نه به خاطر استرس. استرس نداشتم. یکی دو ماهه که صبح هوای سرد تنفس کنم مثل باد کولر بعد خوردن سحر یا صبحانه سرفم می گیره همیشه و به خاطر همین امکانش هست گاهی اوقات استفراغ کنم. یه بار ماه رمضون همین اتفاق افتاد واسم و فک می کردم به خاطر اینه که روزه داشتم اینطوری شدم ولی بعد ماه رمضمون هم این سرفه ها ادامه داشت ولی میتونستم خودمو کنترل کنم که استفراغ نکنم غیر از دیروز بعد صبحانه و یه بار هم امروز که نتونستم) و گرسنه رفتم سر آزمون. البته گرسنگی مهم نبود. بنظرم الآن که فک می کنم انگار فقط فشار حاصل از حالت تهوع انرژیمو کم کرده بود. البته شکلات کوچیکی خوردم و سر آزمون هم گرسنم شد یه کیک خوردم.

    کلا خوب بود. از همه نظر متوسط رو به بالا بودم فک کنم. انتظار داشتم بهتر از این باشم. منظورم اینه که سر آزمون نمی دونم چرا حس جنگندگی و حس تمرکز جنگی نداشتم. انگار آزمون واسم مهم نبود... جنگنده نبودم و با تمرکز بالا... خودم نمی دونم دلیلش چی بود که نمی تونستم جنگنده تمرکز کنم. جنگنده بشم. میخواستم بشم اما انگار انرژی نداشتم.

    خدایا شکرت. امیدوارم بهترین اتفاقات واسم رقم بخوره. خدایا من همیشه ازت کمک خواستم ... همیشه ... همیشه همیشه ... تلاشم رو هم همه جوره کردم .... در آینده هم کمکم کن. واسه من هنوز چیزی تموم نشده... اگه دانشگاه خوبی قبول بشم تمومه و خیالم راحت میشه. اگه اون رتبه ای که در حد 80-90 درصد توانم بود آوردم خیالم راحت میشه (هیچوقت 100 درصد توان یا بیشتر از توان واسم اتفاقا نیفتاد... ولی میشه واسه کسی اتفاق بیفته. در این صورت میگن روز، روزه طرف بود.) واسه من فقط کنکور تموم شده.

    درسته من هم دوس داشتم روز، روز من باشه اما اگه نباشه ... حداقلش اون چیزی که میخوام باشه... اون توانی که در من هست رقم بخوره... نه همش... نه صد درصدش... اما مثل خیلیا حداکثر توان...

    من تو آزمونای جامعی که میدادم مینگین درصد عمومیام بالای هفتاد بود و میانگین درصد ریاضی 60 (سخت میگرفتن و کنکور راحت گرفتن) و میانگین بقیه هفتاد. البته زیست همیشه همه رو میزدم سوتی مدادم غلط میشد. اعصابم داغون میشد یه سوتی های ضایعی میدادم که...

    یه سال نشستم واسه پزشکی تیپ یک... چون میدونستم در توانم هست... بخدا من اصلا ادعا نیستم... نسبت به تلاشم و نسبت به سوادم و نسبت به آزمونایی که میدم میبینم... آزمونایی که تو قلمچی میدادم اکثرا خوب بود ... بقیه هم میدونن حقم تیپ یک هست ... خدا هم میدونه ... وقتی میگم حقمه ادعا نمی کنم. منظورم اینه که تلاش کردم زحمت کشیدم آزمون دادم بهش رسیدم... و اگه همچین اتفاقی نیفته و من تیپ یک قبول نشم یعنی خیلی خیلی کار اشتباهی کردم یه سال نشستم همون پزشکی آزاد تهران بهتره از دانشگاه های تیپ دو و سه... اگه قبول نشم نامردی زندگیه... من تمام تلاشمو کردم همه جوره... اصلا اومدنم به این انجمن واسه درس بود. منظورم از حق یعنی این. نه ادعا.

    وقتی همه بهم میگفتم برو پردیس برو آزاد و من نرفتم و گفتم من میتونم بیشتر از اینا بشم... توهم نزدم مرض نداشتم الکی بشینم. وقتی قلم چی آزمون میدادم مشخص شد که دارم راست میگم...

    اما اگه امسال نتونم تیپ یک قبول بشم یعنی شکست... شکست بزرگ... جلو همه ضایع میشم... من از ناراحتی این اتفاق و اینکه نتونم به همه اثبات کنم کار درستی کردم یه سال نشستم،اشکم در میومد... مخصوصا شب هایی که آزمون خوب میدادم قبل خواب همش تو این فکر بودم درسته امروز آزمونو خوب دادم اما کنکور مهمه.

    دوست داشتم پزشکی فردوسی مشهد قبول بشم. اگه جنگنده تر بودم سر کنکور میشد... به هر حال من تلاشمو کردم. اتفاقه دیگه...

    اگه امسال تیپ یک نشه خیلی خیلی خیلی خیلی نامردیه... دیگه از اتفاق میگذره... میشه نامردی... خدا خودش میدونه. همیشه امیدم به خدا بود و همه نمازهام از خدا کمک میخواستم... واسه اینکه اثبات کنم تواناییم و تلاسمو... اثبات کنم که کار درستی کردم یه سال نشستم... امیدم به آیه "و کفی بالله وکیلا" بود و هست.
    ویرایش توسط Mohsen123 : 07-20-2017 در ساعت 11:27 PM
    امضای ایشان



  2. 6 کاربران زیر از Mohsen123 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    30886
    نوشته ها
    1,578
    تشکـر
    1,236
    تشکر شده 2,029 بار در 1,083 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : پایان کنکور تجربی

    خوب من از الان قبول شدنت رو تبریک میگم محسن جان
    امیدوارم پزشک خوبی بشی پسرم

  4. کاربران زیر از siavash_en بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25992
    نوشته ها
    2,016
    تشکـر
    2,703
    تشکر شده 2,487 بار در 1,290 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : پایان کنکور تجربی

    خسته نباشی ای جنگنده مبارز خیلی خوشالم که تمام تلاشتو کردی مطمنم نتیجه تلاشاتو میگیری
    امضای ایشان
    و خدایی هست . مهربان تر از حد تصور ...

  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30544
    نوشته ها
    653
    تشکـر
    498
    تشکر شده 470 بار در 269 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : پایان کنکور تجربی

    نقل قول نوشته اصلی توسط siavash_en نمایش پست ها
    خوب من از الان قبول شدنت رو تبریک میگم محسن جان
    امیدوارم پزشک خوبی بشی پسرم
    ممنون اما من فک نکنم اون چیزی که میخواستم بشم...

    میترسم همین قدر فیزیکی که هم زدم رو بالا پایین زده باشن چون شماره سوال تو پاسخ ریز بود...

    آخه اونقدری زیاد نزدم که بگم یکی دو تا غلط اشکال نداره...

    نقل قول نوشته اصلی توسط eli2 نمایش پست ها
    خسته نباشی ای جنگنده مبارز خیلی خوشالم که تمام تلاشتو کردی مطمنم نتیجه تلاشاتو میگیری
    سلامت باشید

    من گفتم جنگنده بودم مگه!!!!

    گفتم امروز جنگنده نبودم... شاید هم بدجور نوشتم که فک کردی جنگنده بودم...

    امروز انرژی جنگندگی و سرعت لازم رو نداشتم...

    بیشتر باید تمرکز می کردم...
    امضای ایشان



  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : پایان کنکور تجربی

    نقل قول نوشته اصلی توسط Mohsen123 نمایش پست ها
    سلام


    . یه آزمون من خوب میدادم بقیه بد میدادن... یه آزمون بقیه بد میدادن و من خوب میدادم... .
    فک نمیکنی این دوتا یکی باشن؟ فک کنم هنو گیج جلسه ای

    سلام داداش خسته نباشی خدا قوت...ان شاءالله که بهترین نتیجه رو بگیری

  8. 2 کاربران زیر از رزمریم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 6


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    31215
    نوشته ها
    1,462
    تشکـر
    1,960
    تشکر شده 1,915 بار در 982 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : پایان کنکور تجربی

    خداقوت پهلوون

    جنگیدن با غول کنکور اونم واسه پزشکی توی چنین رقابت تنگاتنگی پهلوونی هم میخواد واقعا!

    ان شاءالله همونی که میخوای بشه؛

    اما اگرم نشد تو تمام تلاشتو کردی و نباید خودتو سرزنش کنی.
    باید سرتو بالا بگیری که یکسال واسه رسیدن به هدفت از هیچی کم نزاشتی؛

    باید به خودت احترام بزاری برای یکسال تلاش بی وقفه ای که داشتی؛

    باید با خودت بگی مهم نیست دیگران چی میگن مهم اینه که من میدونم همه کار کردم تا بهترین باشم پس شرمنده خودم و آرزوهام نیستم!

  10. کاربران زیر از رامونا بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27925
    نوشته ها
    2,306
    تشکـر
    3,118
    تشکر شده 3,059 بار در 1,592 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : پایان کنکور تجربی

    موفق باشی. دختر عموی منم امروز کنکور داد.

  12. کاربران زیر از saba95 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25992
    نوشته ها
    2,016
    تشکـر
    2,703
    تشکر شده 2,487 بار در 1,290 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : پایان کنکور تجربی

    نقل قول نوشته اصلی توسط Mohsen123 نمایش پست ها


    سلامت باشید

    من گفتم جنگنده بودم مگه!!!!

    گفتم امروز جنگنده نبودم... شاید هم بدجور نوشتم که فک کردی جنگنده بودم...

    امروز انرژی جنگندگی و سرعت لازم رو نداشتم...

    بیشتر باید تمرکز می کردم...
    باشه جنگنده نبودی
    امضای ایشان
    و خدایی هست . مهربان تر از حد تصور ...

  14. کاربران زیر از eli2 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34739
    نوشته ها
    398
    تشکـر
    35
    تشکر شده 121 بار در 88 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : پایان کنکور تجربی

    نقل قول نوشته اصلی توسط eli2 نمایش پست ها
    باشه جنگنده نبودی
    خخخخ محسن جان ببنده خدارو کتلت کردی ناراحت شد
    ویرایش توسط قیامت : 07-07-2017 در ساعت 09:24 PM

  16. کاربران زیر از قیامت بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34739
    نوشته ها
    398
    تشکـر
    35
    تشکر شده 121 بار در 88 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : پایان کنکور تجربی

    نقل قول نوشته اصلی توسط saba95 نمایش پست ها
    موفق باشی. دختر عموی منم امروز کنکور داد.
    بسلامتی
    ان شا الله هم دختر عموتون و هم خودتون تو تمام مراحل زندگی موفق باشید

  18. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30544
    نوشته ها
    653
    تشکـر
    498
    تشکر شده 470 بار در 269 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : پایان کنکور تجربی

    نقل قول نوشته اصلی توسط رزمریم نمایش پست ها
    فک نمیکنی این دوتا یکی باشن؟ فک کنم هنو گیج جلسه ای

    سلام داداش خسته نباشی خدا قوت...ان شاءالله که بهترین نتیجه رو بگیری
    ممنون

    نقل قول نوشته اصلی توسط رامونا نمایش پست ها
    خداقوت پهلوون

    جنگیدن با غول کنکور اونم واسه پزشکی توی چنین رقابت تنگاتنگی پهلوونی هم میخواد واقعا!

    ان شاءالله همونی که میخوای بشه؛

    اما اگرم نشد تو تمام تلاشتو کردی و نباید خودتو سرزنش کنی.
    باید سرتو بالا بگیری که یکسال واسه رسیدن به هدفت از هیچی کم نزاشتی؛

    باید به خودت احترام بزاری برای یکسال تلاش بی وقفه ای که داشتی؛

    باید با خودت بگی مهم نیست دیگران چی میگن مهم اینه که من میدونم همه کار کردم تا بهترین باشم پس شرمنده خودم و آرزوهام نیستم!
    مرسی اما فک کنم شکست خوردم...

    نمی دونم چرا انقدر بد شانسم...

    روز کنکور چرا باید استفراغ می کردم...

    این سرفه لعنتی رو چرا درمان نکردم...

    چرا نباید با تمرکز قوی میرفتم سر جلسه...

    یه سال نشستم... یه سااااااااااااااال... یه سااااااااااال خوندم... درست وقتی همه چیز داشت خوب پیش میرفت آخرش خراب شد...

    چرا همه چیز داره برعکس اون چیزی میشه که من میخواستم...

    و چرا آدم های بدشانس تری هم هست...

    یه دختره تو یه شهر دیگه که رشتش ریاضی بود روز کنکور به خاطر تصادف فوت کرد ... تو سایت سنجش تسلیت زده...

    یا اون پسره دیروز آپاندیسش ترکید چرا انقدر بدشانس بود...
    ویرایش توسط Mohsen123 : 07-08-2017 در ساعت 07:29 AM
    امضای ایشان



  19. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : پایان کنکور تجربی

    نقل قول نوشته اصلی توسط Mohsen123 نمایش پست ها
    ممنون



    مرسی اما فک کنم شکست خوردم...

    نمی دونم چرا انقدر بد شانسم...

    روز کنکور چرا باید استفراغ می کردم...

    این سرفه لعنتی رو چرا درمان نکردم...

    چرا نباید با تمرکز قوی میرفتم سر جلسه...

    یه سال نشستم... یه سااااااااااااااال... یه سااااااااااال خوندم... درست وقتی همه چیز داشت خوب پیش میرفت آخرش خراب شد...

    چرا همه چیز داره برعکس اون چیزی میشه که من میخواستم...

    و چرا آدم های بدشانس تری هم هست...

    یه دختره تو یه شهر دیگه که رشتش ریاضی بود روز کنکور به خاطر تصادف فوت کرد ... تو سایت سنجش تسلیت زده...

    یا اون پسره دیروز آپاندیسش ترکید چرا انقدر بدشانس بود...
    وای بخدا چن ثانیه اس مو به بدنم راس شده

    خدا رحمتش کنه

    حالا تو فکرش چقدر آرزو داشته وای خدایا چی بود اول صبحی خوندم

  20. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2017
    شماره عضویت
    34133
    نوشته ها
    218
    تشکـر
    190
    تشکر شده 91 بار در 65 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : پایان کنکور تجربی

    نقل قول نوشته اصلی توسط Mohsen123 نمایش پست ها
    سلام

    دلم واسه اونی سوخت که سر آزمون امروز آپاندیسش ترکید. البته بعد آزمون متوجه شدم. خدایا کمکش کن.

    اول از همه خیلی ممنون از اینکه این یه سالی روحیه دادین بهم. جبران می کنم.

    امسال هم تو یه چشم به هم زدن با خوبی ها و بدی هاش تموم شد.

    این یه یکی دو ماه آخر که آزمون های جامع میدادیم هر آزمون یه جور بودیم... یه آزمون من خوب میدادم بقیه بد میدادن... یه آزمون بقیه بد میدادن و من خوب میدادم... یه آزمون همه خوب میدادیم... یه آزمون همه بد میدادیم... خلاصه اینکه هممون در یه حد بودیم اما رقابت اونقدر شدید بود که عوض میشدیم... یه آزمون خوبم اونی بود که شده بودم 400 و خورده ای . آزمون بدم من هم اونی بود که شده بودم 900

    و آزمون های دیگه...

    کنکور هم تموم شد ... بد ندادم اما فک کنم بهتر هم میتونستم بدم ...

    به هر حال خدا رو شکر ناراضی نبودم ... ولی دوست داشتم بهتر از اینا جنگنده باشم و رقابت کنم. انگار انرژیم یکم کم بود و مثل قبل نبود. الآن هم رگ های مغزم یه جوری انگار گرفتس...

    سوالاش بین قلم چی و سنجش بود... عمومیاش و اختصاصیاش هر دو... دقیقا بینش... انگار طراحان قلم چی و سنجش رو با هم قاطی کرده بودن.

    تاریخ ادبیاتش قسمت های ریز کتاب بود مثل کنکور ریاضی 96. ادبیات سعی کردم بلد نیستم یا شک دارم نزنم امیدوارم درست اقدام کرده باشم و سوالایی رو که زدم درست زده باشم.

    دینیش مثل پارسال بود البته من پارسال خیلی دینی خونده بودم و امسال کمتر ولی به هر حال بد نزدم.

    عربی و زبان هم بد نبود اما ریدینگ هر دوتاش سخت بود.

    ریاضی آسون بود (مثل 95 خارج) هر چند، سوتی های محاسباتی داشتم و بعضی سوالای آسون رو نتونستم بزنم.

    زیستش نسبت به پارسال سخت تر بود اما زیاد هم سخت سخت نبود. من همیشه زیست زیاد (بیشتر مواقع هر 50 سوال) میزنم و سوتی میدم غلط در میاد.

    فقط امیدوارم امسال زیست رو خیلی خوب بزنم وگرنه ممکنه اتفاقات بدی بیفته.

    فیزیکش واسم سخت بود و سوتی محاسباتی هم باعث میشد بعضی سوالایی که بلد بودم به جواب نرسم. فیزیک خوب نزدم در حد 50 زدم امیدوارم کمتر از این نشه. ولی اعصابم از فیزیک داغونه... تو آزمون های جامع هفتاد میزدم...

    در مورد فیزیک هم مسائل ریزی طرح شد و مثل 94 داخل بود.

    شیمیش بد نبود... متوسط بود واسم... نتونستم عالی بزنم... اما بد هم نزدم... امیدوارم اونایی که زدم درست باشه. نمی دونم چرا امروز رفته بودم رو فاز نزدن... شک داشتم نمی زدم. امیدوارم غلط نزده باشم یا خیلی خیلی کم زده باشم.

    صندلیم جای خوبی بود... اما صبح حالم بد شد و متاسفانه استفراغ کردم (نه به خاطر استرس. استرس نداشتم. یکی دو ماهه که صبح هوای سرد تنفس کنم مثل باد کولر بعد خوردن سحر یا صبحانه سرفم می گیره همیشه و به خاطر همین امکانش هست گاهی اوقات استفراغ کنم. یه بار ماه رمضون همین اتفاق افتاد واسم و فک می کردم به خاطر اینه که روزه داشتم اینطوری شدم ولی بعد ماه رمضمون هم این سرفه ها ادامه داشت ولی میتونستم خودمو کنترل کنم که استفراغ نکنم غیر از دیروز بعد صبحانه و یه بار هم امروز که نتونستم) و گرسنه رفتم سر آزمون. البته گرسنگی مهم نبود. بنظرم الآن که فک می کنم انگار فقط فشار حاصل از حالت تهوع انرژیمو کم کرده بود. البته شکلات کوچیکی خوردم و سر آزمون هم گرسنم شد یه کیک خوردم.

    کلا خوب بود. از همه نظر متوسط رو به بالا بودم فک کنم. انتظار داشتم بهتر از این باشم. منظورم اینه که سر آزمون نمی دونم چرا حس جنگندگی و حس تمرکز جنگی نداشتم. انگار آزمون واسم مهم نبود... جنگنده نبودم و با تمرکز بالا... خودم نمی دونم دلیلش چی بود که نمی تونستم جنگنده تمرکز کنم. جنگنده بشم. میخواستم بشم اما انگار انرژی نداشتم.

    خدایا شکرت. امیدوارم بهترین اتفاقات واسم رقم بخوره. خدایا من همیشه ازت کمک خواستم ... همیشه ... همیشه همیشه ... تلاشم رو هم همه جوره کردم .... در آینده هم کمکم کن. واسه من هنوز چیزی تموم نشده... اگه دانشگاه خوبی قبول بشم تمومه و خیالم راحت میشه. اگه اون رتبه ای که در حد 80-90 درصد توانم بود آوردم خیالم راحت میشه (هیچوقت 100 درصد توان یا بیشتر از توان واسم اتفاقا نیفتاد... ولی میشه واسه کسی اتفاق بیفته. در این صورت میگن روز، روزه طرف بود.) واسه من فقط کنکور تموم شده.

    درسته من هم دوس داشتم روز، روز من باشه اما اگه نباشه ... حداقلش اون چیزی که میخوام باشه... اون توانی که در من هست رقم بخوره... نه همش... نه صد درصدش... اما مثل خیلیا حداکثر توان...

    من تو آزمونای جامعی که میدادم مینگین درصد عمومیام بالای هفتاد بود و میانگین درصد ریاضی 60 (سخت میگرفتن و کنکور راحت گرفتن) و میانگین بقیه هفتاد. البته زیست همیشه همه رو میزدم سوتی مدادم غلط میشد. اعصابم داغون میشد یه سوتی های ضایعی میدادم که...


    یه سال نشستم واسه پزشکی تیپ یک... چون میدونستم در توانم هست... بخدا من اصلا ادعا نیستم... نسبت به تلاشم و نسبت به سوادم و نسبت به آزمونایی که میدم میبینم... آزمونایی که تو قلمچی میدادم اکثرا خوب بود ... بقیه هم میدونن حقم تیپ یک هست ... خدا هم میدونه ... وقتی میگم حقمه ادعا نمی کنم. منظورم اینه که تلاش کردم زحمت کشیدم آزمون دادم بهش رسیدم... و اگه همچین اتفاقی نیفته و من تیپ یک قبول نشم یعنی خیلی خیلی کار اشتباهی کردم یه سال نشستم همون پزشکی آزاد تهران بهتره از دانشگاه های تیپ دو و سه... اگه قبول نشم نامردی زندگیه... من تمام تلاشمو کردم همه جوره... اصلا اومدنم به این انجمن واسه درس بود. منظورم از حق یعنی این. نه ادعا.

    وقتی همه بهم میگفتم برو پردیس برو آزاد و من نرفتم و گفتم من میتونم بیشتر از اینا بشم... توهم نزدم مرض نداشتم الکی بشینم. وقتی قلم چی آزمون میدادم مشخص شد که دارم راست میگم...

    اما اگه امسال نتونم تیپ یک قبول بشم یعنی شکست... شکست بزرگ... جلو همه ضایع میشم... من از ناراحتی این اتفاق و اینکه نتونم به همه اثبات کنم کار درستی کردم یه سال نشستم،اشکم در میومد... مخصوصا شب هایی که آزمون خوب میدادم قبل خواب همش تو این فکر بودم درسته امروز آزمونو خوب دادم اما کنکور مهمه.

    دوست داشتم پزشکی فردوسی مشهد قبول بشم. اگه جنگنده تر بودم سر کنکور میشد... به هر حال من تلاشمو کردم. اتفاقه دیگه...

    اگه امسال تیپ یک نشه خیلی خیلی خیلی خیلی نامردیه... دیگه از اتفاق میگذره... میشه نامردی... خدا خودش میدونه. همیشه امیدم به خدا بود و همه نمازهام از خدا کمک میخواستم... واسه اینکه اثبات کنم تواناییم و تلاسمو... اثبات کنم که کار درستی کردم یه سال نشستم... امیدم به آیه "و کفی بالله وکیلا" بود و هست.
    خوش بحالت من هم دیروز کنکور داشتم اما سر جلسه حاضر نشدم چون حتی لای کتاب هم باز نکرده بودم ک بخونم چون هیچ کتابی نداشتم
    واقعا نمیدونم با چ انگیزه ای ثبت نام کردم
    ولی برای سال 97 دوباره ثبت نام میکنم و اراده ب خرج میدم فقط نمیدونم کتاب درسی رشته ی تجربی استفاده شده رو از کجای انقلاب پیدا کنم چون نمیخوام زیاد هزینه برداره
    ویرایش توسط maryam sadat : 07-22-2017 در ساعت 11:21 AM
    امضای ایشان
    اگر من همه قوانین را رعایت کرده بودم هیچوقت به هیچ کجا نمیرسیدم
    مریلین مونرو




  21. کاربران زیر از maryam sadat بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  22. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33361
    نوشته ها
    191
    تشکـر
    64
    تشکر شده 56 بار در 47 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : پایان کنکور تجربی

    نقل قول نوشته اصلی توسط maryam sadat نمایش پست ها
    خوش بحالت من هم دیروز کنکور داشتم اما سر جلسه حاضر نشدم چون حتی لای کتاب هم باز نکرده بودم ک بخونم چون هیچ کتابی نداشتم
    واقعا نمیدونم با چ انگیزه ای ثبت نام کردم
    ولی برای سال 97 دوباره ثبت نام میکنم و اراده ب خرج میدم فقط نمیدونم کتاب درسی رشته ی تجربی استفاده شده رو از کجای انقلاب پیدا کنم چون نمیخوام زیاد هزینه برداره
    سلام. چه سالی دیپلم گرفتید؟ چند سال وقفه افتاده توی ادامه تحصیلتون؟

  23. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2017
    شماره عضویت
    34133
    نوشته ها
    218
    تشکـر
    190
    تشکر شده 91 بار در 65 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : پایان کنکور تجربی

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahnaz100 نمایش پست ها
    سلام. چه سالی دیپلم گرفتید؟ چند سال وقفه افتاده توی ادامه تحصیلتون؟
    دیپلمم رو سال 87 گرفتم و از تاریخ 89 ک کنکور قبول شدم تا الان دیگه کنکور ندادم
    امضای ایشان
    اگر من همه قوانین را رعایت کرده بودم هیچوقت به هیچ کجا نمیرسیدم
    مریلین مونرو




  24. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33361
    نوشته ها
    191
    تشکـر
    64
    تشکر شده 56 بار در 47 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : پایان کنکور تجربی

    نقل قول نوشته اصلی توسط maryam sadat نمایش پست ها
    دیپلمم رو سال 87 گرفتم و از تاریخ 89 ک کنکور قبول شدم تا الان دیگه کنکور ندادم
    اگه برای رشته هایی مثل پزشکی میخواین بخونین خیلی سخت شده چون اکثر کتابها تغییر کردن... فایل کتابهای درسی به صورت pdfتوی اینترنت هست ، موفق باشین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد