چند تا سوال مهم در مورد عشق و دوست داشتن:
1 - آیا میشه کسی که واقعا عاشقش هستی رو فراموش کنی؟؟؟؟ ( اگه میشه چه قدر طول میبره فراموش بشه)؟؟؟؟؟؟؟
2 - چند بار انسان می تونه عاشق بشه ؟؟؟؟؟
3 - آیا باید در اینده به کسی که قرار بود باهاش ازدواج کنم در مورد کسی که عاشقش بودم بگم(با توجه به این که کسی که عاشقش هستم فامیله و زیاد در اینده دیده میشه)؟؟؟؟؟
سلام
1- بستگی داره تعریف از عشق چی باشه ، عشق چیزیه که معیارش تو هر شخص متفاوته و میزان علاقه هم تفاوت داره .
آیا این عشق واقعی هست یا خودمون اسم واقعی رو روش گذاشتیم ...
99 درصد کسایی که عاشق میشن میگن عشق من با همه فرق داره و عشق واقعی و خالص هست اما در واقعیت قضیه چیز دیگه ایست !
عشقی که قبل از ازدواج باشه عشق نیست ، وابستگی هست و صرفا یه حس نسبت به جنس مخالف
عشقی که قبل از ازدواج باشه به نظر شخص بنده قابل فراموش شدنه ، حالا ممکنه زمانش تو هر شخص فرق داشته باشه
و صد البته اینکه اگر به این باور برسید که عشقه قبل از ازدواج یه چیز هیچ پوچه
2- فکر نکنم محدودیتی وجود داشته :d
ممکنه 10 بار هم عاشق باشه و هر بار برای هر کدوم یک دلیل غیر منطقی بیاره
3- به نظرم اگر قبل از ازدواج بیان بشه خیلی بهتره ، چون ازدواج ینی شروع یک زندگی مشترک و چیزی که مشترکه توش پنهان کاری نباید باشه . البته اگر از عشق قدیم به عنوان یک اشتباه دوره جوونی یاد بشه ... نه اینکه بگید میخواستم با ایشون ازدواج کنم و ایشون من رو نخواستن !!
البته بستگی به طرز تفکر شخص متقابلتون هم داره که چطوری باید بیان کنید ...
هر سه مورد نظر شخصی من بود ، هیچ دلیل و استدلال و منطقی پشتش نیست ، من این دیدگاه رو دارم . مخصوصا تو مورد 3 که شاید مورد قبول خیلی از دوستان نباشه
1. خیر ، اگه وابستگی خیلی زیاد باشه البته مثل اینه که بگی مادرت یا پدرتو یعد از وفات فراموش کنی
2. عشق اول یه چیز دیگست و همیشه رو مخ میمونه ، من شنیدم تا چهار بار
3. بستگی به طرف مقابل داره ،ممکنه اگه بگید بعدا باعث حساس شدن طرفتون روی ارتباط و حتی سلام کردن معمولی شما بشه و باعث شک و دودلی بشه
اگر وابستگی در حد اینترنت باشه چی؟ میشه فراموش کرد ولی خیلی تو مخه ادمه هی فکرا میاد اینو باید چیکار کرد
سوال بود یا نظر ؟ :|نوشته اصلی توسط kimia.m
اگه سوال بود که باید بگم بعضی وقتا ممکنه یه رابطه مجازی فراموش کردنش از یه رابطه ی واقعی سخت تر هم باشه ، رابطه واقعی میری طرفو میبینی ، برای فراموش نکات منفی برخورد اول را توی ذهنت بزرگش میکنی و میتونی فراموشش کنی ، ولی رابطه مجازی چون خیلی ها خود اصلیشون را نشون نمیدن ، ممکنه توی ذهن آدم یه فرشته خیلی خوب مجسم بشن و فراموش کردنشون سختتر میشه (چون بدی ها و نکات منفی طرف توی مشخص نمیشه )
خدارو شکر من قبول دارم که هیچ چیزی این وسط درست نبود و خودم قبول کردم که کاملا اشتباه تلاش میکنم برای فراموشی این بهترین کاره ممنون از جوابتون
دوست عزیز ولی فکر نکنم هیچ موقع این طور که شما میگید باشه !!!!! اخه واقعی وقتی با طرف هزار تا خاطره داری و کل شهرو باهاش قدم زدی و از همه چیز و از همه جا خاطره داری خیلی سخت طره ولی مجازی وابستگی هست فکر نکنم کسی با ارتباط مجازی بتونه عاشق کسی دیگه بشه!!!!!
هیچ خاطره ای فراموش نمیشه ولی کمرنگ میشه
بستگی به شدتش داره
و در اینده خیر اصلا احتیاجی نیست به همسر ایندتون چیزی بگی بعضی از صداقت ها باعث. میشه رابطه مسموم بشه
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
فراموش نشه که من نابود میشم کم کم ... البته کمرنگم بشه خیلی خوبه ولی باز عذاب اور میشه در اینده
به نظر شما در اینده اگه بعد از ازدواج از یه جایی فهمید (که 100 درصد هم می فهمه) از لحاظ روحی داغون نمیشه؟
زمان همه چیز و درست میکنه
ما از دودیقه دیگه خودمون خبر نداریم
وقتی شما خیلی عادی براش تعریف کنید و جزیات و نگید نه نمیشه ..فقط خیلی سطحی بگید یکبار و برای همیشه که دیگه نخواد توضیح بهش بدید
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
عشق واقعی هیچوقت فراموش نمیشه ...هیچوقت
مگر این که همش الکی باشه و وابستگی به عشق تعبیر بشه
در این صورت بعد ی مدت فراموش میکنی
عشقم فقط عشق اول
ادم فقط ی بار عاشق میشه
نه...ب همسر ایندت نیازی نیست چیزی بگی
چون فقط حساس ترش میکنی
از کجا قراره بفهمه؟
باید یکبار به خاطر همه چیز گریه کرد
آن قدر که اشک ها خشک شوند
باید این تن اندوهگین را چلاند
و
بعد دفتر زندگی را ورق زد
به چیز دیگری فکر کرد
باید پاها را حرکت داد
و
همه چیز را از نو شروع کرد
هيچ وقت ب شوهرت نگو قبلا عاشق بودي
ایشون پسرن
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
می دونم فراموش نمیشه ولی کمرنگم بشه راضیم والا با توجه به این که عشق اول بودهعشق واقعی هیچوقت فراموش نمیشه ...هیچوقت
مگر این که همش الکی باشه و وابستگی به عشق تعبیر بشه
در این صورت بعد ی مدت فراموش میکنی
عشقم فقط عشق اول
ادم فقط ی بار عاشق میشه
نه...ب همسر ایندت نیازی نیست چیزی بگی
چون فقط حساس ترش میکنی
از کجا قراره بفهمه؟
همه ی فامیل و خانواده از دوست داشتن ما خبر داشتن چون از 15 سالگی بود تقریبا ولی قسمت نبود و سر لج بازی و عجله ی باباش و فشار باباش شوهر کرد... با توجه به اینکه رفت و امد زیادی با هم داریم می فهمه
ممنون از راهنمایتون ولی من پسرم
خب به خانمت نگو
متاسفم
ببین بستگی داره
واسه خیلیا گذشته مهم نیس
ولی اگه فک میکنی
ممکنه بفهمه
سربسته بهش بگو
ولی نگو عاشق بودی
باید یکبار به خاطر همه چیز گریه کرد
آن قدر که اشک ها خشک شوند
باید این تن اندوهگین را چلاند
و
بعد دفتر زندگی را ورق زد
به چیز دیگری فکر کرد
باید پاها را حرکت داد
و
همه چیز را از نو شروع کرد
نه منظورم اون نبود که یه عمر باهاش زندگی کنی :| خب معلومه اونجوری خیلی سخت تره ، منظورم رابطه ای بود که مثلا کمتر از 5-6 بار بتونی طرفو ببینیدوست عزیز ولی فکر نکنم هیچ موقع این طور که شما میگید باشه !!!!! اخه واقعی وقتی با طرف هزار تا خاطره داری و کل شهرو باهاش قدم زدی و از همه چیز و از همه جا خاطره داری خیلی سخت طره ولی مجازی وابستگی هست فکر نکنم کسی با ارتباط مجازی بتونه عاشق کسی دیگه بشه!!!!!
مشکل اینه که من هنوز اونو کمرنگم نکردم ولی پدر و مادر می خوان برام زن بگیرن تازه امادگیشم ندارم........به نظر خودمم خیلی ظلم در حق اون دختر میشه که من بخوام باهاش ازدواج کنم تو این موقعیت ...نمی دونم چه کار باید کنم ؟؟؟؟؟؟پدر و مادرمم کوتاه بیا نیستن و بی خیال نمیشن!!!!!!!!!
بدترین اشتباه اینه ک هنوز کااااااملا از ی رابطه و ... درنیومدی
وارد ی رابطه جدید بشی
همونطورم ک خودت گفتی
بدترین ظلم در حق همسر ایندته
با خانوادت صحبت کن
منطقی
حرفتو بززن
اگه حرفاتو قبول نکردن
ی وقت مشاوره بگیر
ببرشون مشاوره
بلکه حرفای مشاور قانعشون کنه
بعدشم شما چندسالته؟شرایط ازدواجو داری؟
اگه نداری ...از همینام میتونی ب عنوان بهونه استفاده کنی
ولی در کنار اصل موضوع
اصل موضوعو حتما ب خانوادت بگو
باید یکبار به خاطر همه چیز گریه کرد
آن قدر که اشک ها خشک شوند
باید این تن اندوهگین را چلاند
و
بعد دفتر زندگی را ورق زد
به چیز دیگری فکر کرد
باید پاها را حرکت داد
و
همه چیز را از نو شروع کرد
نمی دونم چه کار کنم من الان سنم خیلی کم هست برای ازدواج.. خانواده خیال می کنن من الان ناراحتم و یه خورده لاغر شدم اگه برام زن بگیرن درست میشم همون ادم قبلی .. ولی هر وقت اونو می بینم هم من و هم اون تا چند ماه داغونیم . مثال خیال می کنن گوشیم شکسته و می خوان برام گوشی جدید بگیرن که ناراحت نباشم ...دوست ندارم اون دختری که قراره باهاش ازدواج کنم همون بلایی سرش بیاد که سر شوهر همون دختره که عاشقش بودم و هستم بیاد(خیلی دلم به حال اونم می سوزه چون زنش دوسش نداره ولی اون زنشو خیلی دوست داره)
من 22 سالمه خیلی زوده به نظر خودم ولی بابام میگه تو باید 4 سال پیش زن می گرفتی الانم به نظر اون دیر شده هیچ جوری هم راضی نمیشه و چند تا دختر بدبختم برام انتخاب کردن.
خب اگه باهاشون صحبت کردی و نتونستی قانعشون کنی
ازشون بخواه برن مشاوره
یا
از بزرگتری تو فامیل کمک بگیر
از کسی ک خانوادت رو حرفش نتونن حرف بزن
حرفش ی جورایی واسه خانوادت سند باشه حجت
باید یکبار به خاطر همه چیز گریه کرد
آن قدر که اشک ها خشک شوند
باید این تن اندوهگین را چلاند
و
بعد دفتر زندگی را ورق زد
به چیز دیگری فکر کرد
باید پاها را حرکت داد
و
همه چیز را از نو شروع کرد
اصلا خیلی پیچیده شده اونی که دوسش دارم داره خودشو به اب و اتیش میزنه که طلاق بگیره البته ظاهرا چند وقتی هست که اروم شده ... به خاطر این اینا می خوان یه جورایی هم اونو اروم کنن و هم منو .... راه حل شما برای مشاوره هم بد نیست ..خواهرم هم میگه خواستگاری برو و رو دختر ها عیب بذار که به نظر خودم کار درستی نیست این کار .
واااااا
ینی چی عیب بذاری رو دختر مردم
واااای این بدتره
اینقد دیدم اینجوری دختره شکسته میشه
خب دلیل همین فامیلت واسه جدایی چیه؟
فقط واسه این که طرفو دوس نداره؟
پس دلیل خانوادت اینه
میخان زندگی اون حفظ بشه
و از طرفی
تو عذاب کمتری بکشی
(چون بالاخره این دوره سخته )
چقددددد اشتباه
ب نظرم بهتره ی طوری دختررو قانع کنی ک زندگی کنه
از طریق همین خواهرت
بهش بفهمون ک خوشبختیش واست مهمه
حالا در کنار هرکی
بزا فک تورو از سرش تا حدودی بیرون کنه
دلش ب تو گرم نباشه
تو مهمونیا شرکت نکن
جایی ک اون هس نرو
رفت و امدتو قط کن
مطمئنا وقتی تورو میبینه
شرایط زندگی براش بدتر میشه
هترین کار و تنها راه اینه ک خانوادتو قانع کنی
یا از طریق بزرگترا
یا مشاوره
ک اول از طریق بزرگترا
پدربزرگی
عمویی کسی
اقدام کن
اگه نشد
مشاوره
باید یکبار به خاطر همه چیز گریه کرد
آن قدر که اشک ها خشک شوند
باید این تن اندوهگین را چلاند
و
بعد دفتر زندگی را ورق زد
به چیز دیگری فکر کرد
باید پاها را حرکت داد
و
همه چیز را از نو شروع کرد
دلیل اصلی جدایش من بودم البته فعلا باز رفته سر زندگیش وفقط من عذاب می کشم
معمولا چون اینطور عشق ها به نوعی عشق غیر حقیقی هستن و بیشتر به خاطر ظاهر و یا رفتار هستن همیشه جایگزینی براش هست شما فقط باید روند ظبیعی زندگیتون رو به شکل طبیعی طی کنید.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
نظرت چیه؟
