نمایش نتایج: از 1 به 6 از 6

موضوع: یه خاطره....

520
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21901
    نوشته ها
    71
    تشکـر
    3
    تشکر شده 29 بار در 20 پست
    میزان امتیاز
    9

    یه خاطره....

    بچه ها بیاین هرکی ازبچگیش یه خاطره بگه
    امضای ایشان
    آهای آقاپسری که منتظری بیام دانشگاه بهم بخوری جزوه هام بریزه زمین

    متاسفم من کنکوروخراب کردم


    منتظرم نباش
    شکست عشقی میخوری

  2. کاربران زیر از ثمر بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16452
    نوشته ها
    202
    تشکـر
    220
    تشکر شده 173 بار در 110 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : یه خاطره....

    بچگی؟ یاد ادم میمونه مگه؟
    من یادم نیست دیروز ناهار چی خوردم

  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21119
    نوشته ها
    255
    تشکـر
    252
    تشکر شده 188 بار در 121 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : یه خاطره....

    یادمه یه درخت جمبو داشتیم خیلی دوسش داشتم می رفتم رو شاخش می نشستم و خوراکی می خوردم یه روز تو درخته مار پیدا شد هر چی مامانم اینا بهم می گفتند دیگه حق نداری بری بالا درخته،خطرناکه و از این حرفا تو گوش من نمی رفت تا اینکه یه روز از مدرسه برگشتم دیدم افتاده زمین... قطش کرده بودن خیلی تو روحیم تاثیر گذاشت شاید خندتون بگیره اما یکی از بهترین دوستام این درخت بود بدجور شکست عاطفی خوردم... 😢😢😁😁😂😂
    خیلی اهل ماجراجویی بودم کلی فانتزی داشتم. کاش می شد برا چند لحظه هم که شده برگردم به اون دوران.
    ویرایش توسط کرانه آسمان : 10-23-2015 در ساعت 07:11 PM
    امضای ایشان

    تنها کسی که با من درست رفتار می کند، خیاط من است
    که هربار اندازه های جدیدم را می گیرد. بقیه به همان اندازه های قبلی چسبیده اند
    و توقع دارند من خودم را با آنها جور کنم.


    جرج برنارد شاو



  5. کاربران زیر از کرانه آسمان بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21862
    نوشته ها
    171
    تشکـر
    500
    تشکر شده 144 بار در 92 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : یه خاطره....

    یه روز یه دسته گل دستم بود رفتم تو کوچه ؛پسر همسایمون گفت :میدیش به من ؟.منم گفتم: نه .با سنگ سرمو ش************د

  7. کاربران زیر از مهسا90 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21119
    نوشته ها
    255
    تشکـر
    252
    تشکر شده 188 بار در 121 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : یه خاطره....

    نقل قول نوشته اصلی توسط مهسا90 نمایش پست ها
    یه روز یه دسته گل دستم بود رفتم تو کوچه ؛پسر همسایمون گفت :میدیش به من ؟.منم گفتم: نه .با سنگ سرمو ش************د
    چقد پرووووو
    امضای ایشان

    تنها کسی که با من درست رفتار می کند، خیاط من است
    که هربار اندازه های جدیدم را می گیرد. بقیه به همان اندازه های قبلی چسبیده اند
    و توقع دارند من خودم را با آنها جور کنم.


    جرج برنارد شاو



  9. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21901
    نوشته ها
    71
    تشکـر
    3
    تشکر شده 29 بار در 20 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : یه خاطره....

    ایول درس مثله من ماله ماروهم عموم قطع کرد یه بارسگ دنبالم کرد رفتم بالای درخت ازوقتی قطعش کردن خیلی ناراحت شدم
    امضای ایشان
    آهای آقاپسری که منتظری بیام دانشگاه بهم بخوری جزوه هام بریزه زمین

    متاسفم من کنکوروخراب کردم


    منتظرم نباش
    شکست عشقی میخوری

  10. کاربران زیر از ثمر بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد