نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4

موضوع: اخلاق و رفتار بد خانواده شوهر

1518
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34188
    نوشته ها
    63
    تشکـر
    21
    تشکر شده 28 بار در 26 پست
    میزان امتیاز
    8

    اخلاق و رفتار بد خانواده شوهر

    سلام دوستان
    من یه خواهرشوهر دارم که پاش مشکل داره به طوری که داره پاش رو روی زمین میکشه و راه میره و پدرش اصلا اهمیت به این موضوع نمیده . همسرم و برادر شوهرم تصمیم گرفتن با خرج خودشون خواهرشون رو مداوا کنن . چند روز پیش شوهرم برای خواهرش نوبت گرفت و خواهرش رو برد بیمارستان در حالی که باید ساعت 2 میرفت سرکار . پدرشوهر گرامی که بازنشسته هستن و کاری به غیر از خرید خونه ندارن حاضر نشد باهمسرم بره بیمارستان که ببینه اصلا تشخیص دکتر برای دخترش چیه . شوهرم تا ساعت یک و نیم بیمارستان بود و با داد و دعوا خواهرشو رسونده بود خونده . که چرا منو میبرید دکتر من حوصله ندارم و دکترا چیزی سرشون نمیشه و گویا همسرم منم باخواهرش دعوا کرده بود که اینقدر خنگ بازی درمیاره و حتی راه رفتن عادیشو هم یادش میره که روال درمانش همیشه با مشکل برخورد میکنه (خواهرشوهر 32 ساله بیش فعاله) .این تا اینجای موضوع .
    موضوع دیگه اینکه شوهر بنده یه پسرخاله بیمار داره که شمال زندگی میکنه و روزهای اخر عمرش رو سپری میکنه . هروقت میریم خونه مادرشوهرم . گریه زاری میکنه که خواهر زاده ام مریضه خودم قند دارم نمیتونم با اتوبوس برم . شوهرم باهام نمیاد . فلانی زنگ زده که چرا نمیاین سر بزنید و همه اینا رو با گریه جانسوز میگه . این ماه همسرم تصمیم گرفت با پدر و مادرش و من و دخترم بریم دو روزه سربزنیم و بیایم .
    تا اینکه به محض اینکه حقوق گرفت تصمیم گرفتیم تا قسطامون رو ندادیم و حقوق تمام نشده بریم . همسرم فورا 500 هزار تومن داد پدرش که حقوق نگرفته و گفت فردا صبح ساعت شش اماده باشید میام دنبالتون ولی بعد از تماس با شمال متوجه شدیم که پسرخالش رفته شیمی درمانی و بستریه و مسافرت کنسل شد .
    دوسه روز پیش رفتم خونه مادرشوهرم و همسرم باهام نبود تا از در رفتم داخل دیدم خواهرشوهرم که ازدواج کرده با لحن تمسخرامیز و داد وفریاد شروع کرد چیز گفتن که واسه چی میخواین برید شمال . اگه به سر زدنِ که بابا و مامانم میرن به شوهرتو چه . برای چی میخواد بره شمال .تو واسه چی میخوای بری . اصلا پدر و مادرمن نمیخوان برن . و اینکه شوهر تو غلط میکنه خودشو میندازه جلو و خواهرمو میبره دکتر . شوهر تو تو هرکاری دخالت میکنه از این به بعد من خودم خواهرمو میبرم دکتر . اصلا ما میخوایم بشینه رو ویلچر به شوهر تو چه مربوط ....
    و همسر مهربون و دلسوزه من اینطوری پاداش زحماتشو گرفت .
    اگه شما جای من بودید چکار میکردید ایا یکبار دیگه اجازه میدادید شوهرتون از وقت شما و زندگیش بزنه به خواهرش برسه ؟ ایا شما حاضر می شدید یکبار دیگه با خانواده شوهرتون سفر برید ؟ شما چی جواب این خواهرشوهرتونومیدادید ؟؟؟؟

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : اخلاق و رفتار بد خانواده شوهر

    به هر حال شوهر شما کاری خداپسندانه انجام دادن و شما باید در کنارش باشید نه با یک رفتار بد عقب نشینی کنید

    جواب خانواده شوهرتون با ایشون هست ولی چیزی که مهمتره اینه که شما پشت همسرتون رو خالی نکنید

    در مورد کشیده شدن پای خواهر شوهر شما مشکل عصبی نخاعی هست که باید سریعا رسیدگی کنید

    و در این مورد از کمک افراد قابل اعتماد در خانواده و فامیل هم استفاده کنید

    مردم‌داری، شوهرداری، همسایه‌داری، خانواده‌داری و همین‌طور مادرشوهرداری هم فوت و فنی دارد كه باید آن را بیاموزید.این بحث برای خانم‌های جوان خیلی داغ است. وقتی به تالارهای گفتگوی خانوادگی سر می‌زنید، علاقه‌مندان زیادی را در آنجا می‌بینید. وقتی پای صحبت خانم‌ها می‌نشینید هم حرف‌های زیادی هست كه مورد مشورت قرار می‌گیرد، اما مردم‌داری، شوهرداری، همسایه‌داری، خانواده‌داری و همین‌طور مادرشوهرداری هم فوت و فنی دارد كه باید آن را بیاموزید.


    اگر شما با همه افراد روابط خوبی برقرار می‌كنید و هنر ارتباط برقرار كردن را دارید، بعید نیست كه روابط خوبی نیز با مادر همسرتان داشته باشید زیرا ارتباط یك مهارت اجتماعی است. اما پیش از هر چیز خوب است مادرشوهر را بشناسید.
    گرچه این سوال، ساده به نظر می‌رسد، اما ظرافت‌هایی دارد كه باید به آن توجه كرد.
    اول این‌كه مادرشوهر یك خانم است. بنابراین او هم مثل شما روزی مادرشوهر داشته و اگر بخواهید او را دور بزنید یا عروس‌بازی در‌بیاورید زود می‌فهمد، زیرا 4 تا پیراهن بیشتر از شما پاره كرده و مدت‌هاست كه نقش عروس را بازی می‌كند.

    دوم این‌كه او هم یك انسان مثل شماست. این را گفتم برای این‌كه بدانید برخی، مادرشوهر‌ها را دارای قدرت‌های اسطوره‌ای می‌دانند كه چندان واقعی نیست. نسترن عروس 20 ساله‌ای است كه در اولین مواجهه با مادرشوهرش زده بود زیر گریه، چون آنقدر دچار ترس و لكنت شده بود كه نتوانسته بود اثر مثبتی از خود به جای بگذارد و كاملا خود را درمانده حس كرده بود.

    مادر بودن با دلسوز بودن و مهربان بودن توام است. نرگس یك مادرشوهر 52 ساله است. او می‌گوید: ما هم زن هستیم و می‌دانیم عروس چه توقعاتی دارد، اما نمی‌توانیم راحت پا روی دل خود بگذاریم. اگر تازه‌عروس‌ها مادر شدن را تجربه كرده بودند، ما را بهتر درك می‌كردند. آدم دلش برای بچه‌اش كه یك عمر بزرگش كرده تنگ می‌شود. از بی‌تجربگی عروس نگران می‌شود كه مبادا زندگی‌شان سخت بگذرد. از تازه كاری داماد نگران می‌شود كه مبادا در زندگی كم و كسری داشته باشد. اگر می‌بینید مادرشوهری زیاد سراغ عروس و داماد را می‌گیرد از بدجنسی نیست؛ كمی مربوط به كنجكاوی‌های زنانه است و بسیاری به خاطر دلنگرانی‌های مادرانه.

    نیره ساجدی، روان‌شناس خانواده می‌گوید:‌ مادرشوهر همیشه آن شخصیت با صلابت و قدرتمندی نیست كه شما در تلویزیون دیده‌اید. خیلی از مادرشوهر‌ها از نسل قبلی و خانواده سنتی آمده‌اند. در خانواده‌های سنتی گاهی زنان بالاترین ظلم را به یكدیگر روا می‌داشتند. بانویی نزد من آمده بود و از عروسش گلایه می‌كرد و می‌گفت:‌ مگر من آدم نبودم. 15 ساله بودم كه عروس شدم و در این سن و سال زمستان كه می‌شد مادرشوهرم رخت همه خانواده را جمع می‌كرد و می‌داد من لب حوض بشویم. گاهی هوا اینقدر سرد بود كه به محض پهن كردن رخت‌ها همه یخ می‌زدند. حالا اگر عروس و پسرم به خانه ما بیایند عروسم مثل مهمان رفتار می‌كند و از جایش تكان نمی‌خورد و سهم خود را در همكاری با خانواده ادا نمی‌كند.


    این روان‌شناس می‌افزاید: گاهی مادرشوهر مادر رنج‌دیده‌ای است كه از فرزند خود جز پرخاش ندیده و حالا كه می‌بیند پسرش وقتی به ثمر نشسته همه كارهایی را كه از او دریغ می‌كرده در حق همسرش روا می‌دارد، دلشكسته می‌شود و گاهی خود را با عروس مقایسه می‌كند و می‌خواهد جایگاه خود را در مقابل عروس بازتعریف كند. گاهی نیز همه این كارها به خاطر دلتنگی است و یك رفت و آمد ساده ولو برای نیم ساعت می‌تواند این دلتنگی‌ها را كاهش دهد.
    شما اگر كمی دقت كنید همه این تشویش‌ها را در مادر خود نیز می‌یابید. البته واكنش افراد یكسان نیست، اما چیزهای دیگری نیز در این رابطه مهم است.

    با عروس خانم‌های زیادی برخورد كرده‌ام كه از مادرشوهر چنان گلایه می‌كنند كه گویی پرنده خوشبختی آنان را در قفسی حبس كرده و جلوی هر نوری را در زندگی آنان گرفته است. در حالی كه مشاوران معتقدند خوشبختی در درون شما یافت می‌شود، نه در دستان شخصی دیگر.


    بنابراین اگر خوشبختی و شادی و آرامش خود را وابسته به یك عامل بیرونی نكنید، چیزی آن را برهم نخواهد زد. ما آدم‌های بیرون از وجود خود را نمی‌توانیم كنترل كنیم. ممكن است مادر شوهر یكی از آنها باشد، ولی ما بدون كسب توجه او نیز می‌توانیم خوشبخت باشیم.

    اگر حس می‌كنید مادرشوهرتان دوست دارد هفته‌ای یك بار با شما ملاقات داشته باشد و شما می‌توانید این خواسته را برآورده كنید با همسرتان مشورت كنید و ابتكار عمل را به دست بگیرید.
    مهربان محمدی، بانوی 27 ساله‌ای است كه از ناخشنودی مادرشوهرش كلافه است و می‌گوید هر كاری می‌كنم مرا دوست ندارد و هر وقت او را دعوت می‌كنم از برخوردهایش ناراحت می‌شوم و حس می‌كنم او مرا بازیچه خود قرار داده است و در دل به ناراحتی‌هایم می‌خندد.


    نكته همین جاست. نباید پیشداوری و قضاوت كرد، اما باید مسوولانه و برنامه‌ریزی شده عمل كرد. شما برنامه‌ریزی كنید و طبق برنامه او و برحسب وظیفه با وی رفت و آمد كنید و هیچ توقعی نداشته باشید. مطمئنا او نیز بزودی نرم خواهد شد. شما نیز آسوده‌اید كه دارید طبق برنامه خود عمل می‌كنید و بازیچه دست كسی نیستید.

    همسرتان را متقاعد كنید كه خودتان باید برای زندگی خود تصمیم بگیرید. نه خانواده شما و نه خانواده همسرتان نمی‌توانند در زندگی شما تصمیم‌گیرنده باشند، اما در صورت نیاز، آنان بزرگ‌ترهای باتجربه‌ای هستند كه بهترین مشورت‌ها را می‌توانید از آنان بگیرید.

    فراموش نكنید خانواده شما و خانواده همسرتان از آدم‌های معمولی‌اند كه البته جایزالخطا هستند. بابت این اشتباهات و خطاها مچ‌گیری نكنید و نكوشید همسرتان را قاضی كنید. این كار، او را بین شما و خانواده‌اش قرار می‌دهد و كار خوشایندی نیست.


    عروس وظیفه‌شناسی باشید، ولی برای جلب توجه خودكشی نكنید. لازم نیست دست به هر كاری بزنید كه از شما راضی باشند. گاهی زمان همه چیز را حل می‌كند.یعنی با استفاده از مهارت‌های زندگی و ارتباطی در بستر زمان می‌توانید ارتباط خود و خانواده همسرتان را بهبود بخشید.


    در آخر تاكید می‌كنم كه دنیا خیلی بزرگ است و قرار نیست همه مردم آن شما را دوست داشته باشند. در واقع مهم است كه خودتان حتما خودتان را دوست داشته باشید و شاخص‌های انسانی را در روابط خود و مادر همسرتان در نظر بگیرید و منصفانه هر كاری كه برای مادر خود می‌كنید برای او هم بكنید. گاهی اگر لازم است رهنمودهایش را با احترام گوش دهید و نشان بدهید كه به كار می‌بندید. احترام، احترام می‌آورد و عشق جواب عشق دریافت می‌كند اما اگر این اتفاق نیفتاد، شما به آخر دنیا نرسیده‌اید.



    در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    021-22354282


    021-88422495


    021-88472864
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  3. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34188
    نوشته ها
    63
    تشکـر
    21
    تشکر شده 28 بار در 26 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : اخلاق و رفتار بد خانواده شوهر

    سلام ممنون از پاسختون . من با خانواده همسرم رفت و امد دارم . الان همسرم سرکاره ولی پدرشوهرم اومده دنبالم و الان خونشونم . من مشکل با مادرشوهرم ندارم . مشکل باخواهرشوهر ازدواج کردمِ که متاسفانه به دلایلی در خانه پدرشوهرم ساکنِ . اینقدر رفتارش پیش شوهرم خوبِ که اصلا شوهرم میگه خواهرم از فرشته بودن دوتا بال کم داره اما من یه زنم و البته ناگفته نماند هم زن باهوش و هم خیلی حساس فورا متوجه برخوردا و حرفاش میشم . همسرم کارمند از لحاظ مالی در سطح متوسط رو به بالاس . از لحاظ اخلاقم همه روش قسم میخورن . واز لحاظ قیافه هم چیزی کم نداره ولی خواهرش تا حالا چندین بار غیر مستقیم به من گفته که فکر نکن حالا شوهرت خیلی خوب یا ازدواج موفقی داشتی . اوایل ازدواج خیلی باحرفاش ناراحتم کرد که هرچی به همسرمم میگفتم میگفت خواهرمِ نمیتونم ناراحتش کنم . من تو بارداریم به خاطر همین خواهرشوهرم دعوای شدید و یکطرفه ایی با مادرشوهرم داشتم که باعثش این خانم بود ولی من بخاطر شوهرم نادیده گرفتم و باز رفت و امد میکنم . مشکل من اینکه همسرم اصلا رفتارهای اونا براش مهم نیست البته اونا هم پیش شوهرم از گل نازکتر نمیگن و جرات نمیکنن بهش اعتراض هم کنن . ولی متاسفانه این طرفداری های سوهرم از روز اول باعث شد که من حساس بشم . الان بعد از دو سال تا حرفی میشه من فوری پای اون حرفا رو جلو میکشم دست خودم نیست اصلا فکر میکنم همسرم منو نمی بینه هرچند واسم سنگ تمام میذاره ولی تا جایی که پای خانوادش وسط نیاد . من از این بابت خیلی ناراحتم .فکر میکنم من براش در درجه دوم هستم . من عاشق همسرمم ولی وقتی این رفتارو میبینم ازش متنفر میشم. و البته من ادمی نیستم که بتونم فیلم بازی کنم مثلا با زبون چرب و نرم خودمو جا کنم یا خودمو لوس کنم . از روز اول یه حریمایی رو بوجود اوردم که هنوز با خانواده همسرم شوخی هم نکردم . ولی بعضی وقتا احساس میکنم میخوان کنترلم کنن یا از ازدواج پسرشون ناراحتن چون نقش یه پسر خوب یه پدر خرج کن یه ادم همیشه هی و حاضر برای خانواده رو داشته حتی برای بچه خواهرش پدر بوده نه دایی و الان این موارد خیلی کمتر شده
    ویرایش توسط ایتکین : 07-07-2017 در ساعت 09:13 PM

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,187 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : اخلاق و رفتار بد خانواده شوهر

    سلام
    در اینجور مواقع باید با حفظ ظاهر و آرامش به خواهرشوهرت بگین همسر من ک برادرشما هست خیلی ادم مهربونی هست و طاقت نداره ببینه ناراحت هستن یا تو سختی هستن برای همین تز خودمون و زندگیمون میزنه و به خانواده اش کمک میکنه و منم چون دوستش دارم ازش حمایت میکنم چون ازقلب پاک و مهربونش خبر دارم حالا مشکل شما چیه
    با سلامتی خواهرت مشکل داری یا شاد شدن دل پدرومادرت؟!
    اینجوری اونم ساکت میشه و کم میاره
    فقط یادتون باشه با ارامش و لبخند و شمرده حرف بزنید

    فرستاده شده از LG-D855ِ من با Tapatalk

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 8
    آخرين نوشته: 11-04-2016, 07:10 PM
  2. تیری ها تولدتون مبارک
    توسط پریماه. در انجمن گپ خودمانی
    پاسخ: 31
    آخرين نوشته: 06-29-2016, 02:04 AM
  3. تولستوی منتقد یا تولستوی رمان‌نویس؟
    توسط saeed021 در انجمن خارجی
    پاسخ: 11
    آخرين نوشته: 06-03-2016, 11:17 PM
  4. ¤اردیبهشتی ها تولدتون مبارک¤
    توسط پریماه. در انجمن گپ خودمانی
    پاسخ: 30
    آخرين نوشته: 05-02-2016, 10:13 AM
  5. ( شهریوری ها تولدتون مبارک)
    توسط پریماه. در انجمن گپ خودمانی
    پاسخ: 37
    آخرين نوشته: 08-30-2015, 09:34 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد