سلام دوستان
من یه خواهرشوهر دارم که پاش مشکل داره به طوری که داره پاش رو روی زمین میکشه و راه میره و پدرش اصلا اهمیت به این موضوع نمیده . همسرم و برادر شوهرم تصمیم گرفتن با خرج خودشون خواهرشون رو مداوا کنن . چند روز پیش شوهرم برای خواهرش نوبت گرفت و خواهرش رو برد بیمارستان در حالی که باید ساعت 2 میرفت سرکار . پدرشوهر گرامی که بازنشسته هستن و کاری به غیر از خرید خونه ندارن حاضر نشد باهمسرم بره بیمارستان که ببینه اصلا تشخیص دکتر برای دخترش چیه . شوهرم تا ساعت یک و نیم بیمارستان بود و با داد و دعوا خواهرشو رسونده بود خونده . که چرا منو میبرید دکتر من حوصله ندارم و دکترا چیزی سرشون نمیشه و گویا همسرم منم باخواهرش دعوا کرده بود که اینقدر خنگ بازی درمیاره و حتی راه رفتن عادیشو هم یادش میره که روال درمانش همیشه با مشکل برخورد میکنه (خواهرشوهر 32 ساله بیش فعاله) .این تا اینجای موضوع .
موضوع دیگه اینکه شوهر بنده یه پسرخاله بیمار داره که شمال زندگی میکنه و روزهای اخر عمرش رو سپری میکنه . هروقت میریم خونه مادرشوهرم . گریه زاری میکنه که خواهر زاده ام مریضه خودم قند دارم نمیتونم با اتوبوس برم . شوهرم باهام نمیاد . فلانی زنگ زده که چرا نمیاین سر بزنید و همه اینا رو با گریه جانسوز میگه . این ماه همسرم تصمیم گرفت با پدر و مادرش و من و دخترم بریم دو روزه سربزنیم و بیایم .
تا اینکه به محض اینکه حقوق گرفت تصمیم گرفتیم تا قسطامون رو ندادیم و حقوق تمام نشده بریم . همسرم فورا 500 هزار تومن داد پدرش که حقوق نگرفته و گفت فردا صبح ساعت شش اماده باشید میام دنبالتون ولی بعد از تماس با شمال متوجه شدیم که پسرخالش رفته شیمی درمانی و بستریه و مسافرت کنسل شد .
دوسه روز پیش رفتم خونه مادرشوهرم و همسرم باهام نبود تا از در رفتم داخل دیدم خواهرشوهرم که ازدواج کرده با لحن تمسخرامیز و داد وفریاد شروع کرد چیز گفتن که واسه چی میخواین برید شمال . اگه به سر زدنِ که بابا و مامانم میرن به شوهرتو چه . برای چی میخواد بره شمال .تو واسه چی میخوای بری . اصلا پدر و مادرمن نمیخوان برن . و اینکه شوهر تو غلط میکنه خودشو میندازه جلو و خواهرمو میبره دکتر . شوهر تو تو هرکاری دخالت میکنه از این به بعد من خودم خواهرمو میبرم دکتر . اصلا ما میخوایم بشینه رو ویلچر به شوهر تو چه مربوط ....
و همسر مهربون و دلسوزه من اینطوری پاداش زحماتشو گرفت .
اگه شما جای من بودید چکار میکردید ایا یکبار دیگه اجازه میدادید شوهرتون از وقت شما و زندگیش بزنه به خواهرش برسه ؟ ایا شما حاضر می شدید یکبار دیگه با خانواده شوهرتون سفر برید ؟ شما چی جواب این خواهرشوهرتونومیدادید ؟؟؟؟