نمایش نتایج: از 1 به 5 از 5

موضوع: ادامه زندگی با همسر معتاد

1357
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26552
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    ادامه زندگی با همسر معتاد

    سلام زنی 37 ساله و کارمند هستم. دو پسر بچه 11 و 9 ساله دارم. همسرم هم شغل دولتی داره و هم عصرها مغازه داره.وضعیت مالی نسبتا خوبی داریم . از همون اوایل ازدواج به همسرم مشکوک بودم. دیراومدن ها و غیب زدنها و دروغهاش. اولش من فهمیدم مواد مصرف می کنه و انکار کرد ولی سال 89 گفت که مصرف می کنه. اولش رفت کنگره 60 و بعد ولش کرد. بیش از ده بار خودش گرفته خوابیده ترک کنه و به یک هفته نکشیده. زیر بار درمان تحت هیچ کلینیک و ان جی اویی نمی ره. مصرفش خارج از خونه است و شبها ساعت 12 شب به خونه میاد. من زندگی خودمو دارم و همه بار زندگی پسرا به دوش منه. اگر کاری به کارش نداشته باشم آزاری نداره ولی زندگی اینطوری برام خیلی سخت و غیر قابل تحمل شده. بخصوص که مصرف مواد به وضوح روی اخلاق و رفتارش تاثیر وحشتناکی گذاشته. هر روز قبیح تر از قبل داره می شه و برای خودش داره عشق و حال می کنه. نمی دونم این مدل زندگی و این طلاق عاطفی درسته در شرایطی که از لحاظ مالی و حمایت خانواده شرایط طلاق رو ندارم. آیا باید من همچنان زندگی خودمو بکنم که ایشون یه روزی سرش به سنگ بخوره؟ از طرفی نمی تونم باهاش مهربون باشم و این عیبش رو نبینم و ما دو نفر توی خونه همیشه حالت قهر داریم و البته بیشتر از جانب من. چجوری می تونم این همه خشم درونم رو بیرون بریزم و حداقل فضای خونه رو از این حالت در بیارم؟

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21182
    نوشته ها
    1,442
    تشکـر
    764
    تشکر شده 1,211 بار در 755 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : ادامه زندگی با همسر معتاد

    نقل قول نوشته اصلی توسط zsaffary نمایش پست ها
    سلام زنی 37 ساله و کارمند هستم. دو پسر بچه 11 و 9 ساله دارم. همسرم هم شغل دولتی داره و هم عصرها مغازه داره.وضعیت مالی نسبتا خوبی داریم . از همون اوایل ازدواج به همسرم مشکوک بودم. دیراومدن ها و غیب زدنها و دروغهاش. اولش من فهمیدم مواد مصرف می کنه و انکار کرد ولی سال 89 گفت که مصرف می کنه. اولش رفت کنگره 60 و بعد ولش کرد. بیش از ده بار خودش گرفته خوابیده ترک کنه و به یک هفته نکشیده. زیر بار درمان تحت هیچ کلینیک و ان جی اویی نمی ره. مصرفش خارج از خونه است و شبها ساعت 12 شب به خونه میاد. من زندگی خودمو دارم و همه بار زندگی پسرا به دوش منه. اگر کاری به کارش نداشته باشم آزاری نداره ولی زندگی اینطوری برام خیلی سخت و غیر قابل تحمل شده. بخصوص که مصرف مواد به وضوح روی اخلاق و رفتارش تاثیر وحشتناکی گذاشته. هر روز قبیح تر از قبل داره می شه و برای خودش داره عشق و حال می کنه. نمی دونم این مدل زندگی و این طلاق عاطفی درسته در شرایطی که از لحاظ مالی و حمایت خانواده شرایط طلاق رو ندارم. آیا باید من همچنان زندگی خودمو بکنم که ایشون یه روزی سرش به سنگ بخوره؟ از طرفی نمی تونم باهاش مهربون باشم و این عیبش رو نبینم و ما دو نفر توی خونه همیشه حالت قهر داریم و البته بیشتر از جانب من. چجوری می تونم این همه خشم درونم رو بیرون بریزم و حداقل فضای خونه رو از این حالت در بیارم؟



    خب شما وقتی باهاش مهربون نیستید ؛چرا ایشون زودتر از 12 بیاد خونه ؟؟

    فک کردین فقط همسر شما این کارو میکنه ..این دیر اومدن ها و حضور کمتر در خونه رو میگم ..نه همه مردها وقتی فضای خونه رو مملو از ارامش و عشقو محبت نبینن ازش زده میشن و سعی میکنن کمتر تو اون فضا باشن ..
    پس شما خودتون عامل اولی هستین که ایشون رو حمایت نکردین و با نامهربانی و عدم حمایت و عشق و صمیمیت ؛روز به روز بیشتر باعث دور شدنشون از فضای خونه و بالطبع غرق شدن بیشتر در دام اعتیاد شدین که پیامدش شده بداخلاقی و نامهربون بودن همسرتون ...

    شما از کی نامهربون شدین و ابراز عشقتون رو کم کردین ؟چند ساله؟

    ایا دقیقا از وقتیه که تغییر خلقشون رو در اثر اعتیاد دیدین ؟

    شما اشتباه کردین ..شما باید با بوجود اوردن فضای محبت و عشق ؛همسرتون رو به سمت خانواده جذب میکردیو با محول کردن نیمی از مسیولیت بچه ها ؛وقت آزادش رو کمتر میکردید و فرصتی برای بودن با جنع های نامناسب که عموما دلایل پیشرفت اعتیاد هست وجود نداشته باشه .

    اصلا لزومی نداره کسی که کارمنده همیشه بعدظهراش رو هم پر کنه ..به شخصه معتقدم پول و درامد کمتر ولی محبت و کنار هم بودن بیشتر ...

    حالا اگر از قضیه کارشون بگزریم ؛باز هم با توجه به نوارد بالا اشتباهاتی رو شما هم داشتید و میتونستید کاری کنید که به اینجا کشیده نشه

    و به نظر بنده شما با اصلاح همون اشتباهات میتونید همسرتون رو به سمت خانواده جذب کنید و در درماناعتیاد بهشون کمک کنید و سفت و سخت پای زندگیتون بایستید ...

    چرا با داشتن دو فرزند و همسری که داره دو شیفت کار میکنه تا خانواده در رفاه باشند ؛بخاطر اعتیادی که سهل انگاری و عدم مسیولیت پذیری و خانواده داری شما هم بوده و تغییر خلقی که نتیجه اعتیاد ایشونه ؛به طلاق فکر میونید ؟؟؟؟

    شما چقدر در روزهای سخت کنارشون بودید ؟درسته که مسیولیت سنگین فرزند داریو تربیت بر عهده شماست و جای قدردانی داره ولیزوجین در برابر همدیگر هم مسیولند ..مسیول کنار هم بودن ..در شادی ها در ناراحتی ها در سخای ها در بیماری ها ...اعتیاد یک بیماریه ..کمکش کنید با اصلاح اشتباهاتی که در بالا گفته شد .ا

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17322
    نوشته ها
    3,619
    تشکـر
    3,638
    تشکر شده 6,747 بار در 2,688 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : ادامه زندگی با همسر معتاد

    غزل جان هرچی میخواستم بگم شما زحمتش رو کشیدی .

    متاسفانه به خاطر ارسالهای قبلی امتیاز دریافت کردی .دستم بسته است .دیگه نمیتونم امتیاز بهت بدم .
    امضای ایشان
    خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق

    خراش های وجودت بیشتر باشد

    خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد

    خدایا دردهایم دلنشین می شود

    وقتی درمانم " تویی "

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21182
    نوشته ها
    1,442
    تشکـر
    764
    تشکر شده 1,211 بار در 755 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : ادامه زندگی با همسر معتاد

    نقل قول نوشته اصلی توسط ستیلا نمایش پست ها
    غزل جان هرچی میخواستم بگم شما زحمتش رو کشیدی .

    متاسفانه به خاطر ارسالهای قبلی امتیاز دریافت کردی .دستم بسته است .دیگه نمیتونم امتیاز بهت بدم .
    مرسی ستیلا جان؛شما لطف دارید

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25315
    نوشته ها
    127
    تشکـر
    2
    تشکر شده 78 بار در 50 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ادامه زندگی با همسر معتاد

    نگاه کنید خواهر من ، انسان یه موجود عجیبی هست که تا زمانی خودش نخواد کاری رو بکنه انجام نمی ده حالا هر چه قدر آدم ها دورشو بگیرن اما با انجام نمی ده . اینو گفتم و چند فرضیه رو در پایین می گم هر کدومشونو خواستی انجام بدی مختارید :
    1- همین روال زندگی رو ادامه بدید تا بچه هاتون از آب و گل دربیان و خودتون هم فقط یه سایه بالا سر خواهی داشت که فقط سودش اینه که کسی چپ نگاتون نکنه . در این حالت این احتمال هست که پسرهاتون گرایش به پدرشون پیدا کنن . یه احتمال دیگه که باتوجه به پول دار بودنتون تقریبا غیر ممکن هست گرفتن بیماری هایی هست که در بین معتادها رایج هست .
    2- طلاق و گرفتن سرپرستی پسرها . که تبعات خاص خودشو داره
    3 - ترک دادن شوهرتون ، این در صورتی محقق میشه که شوهرت به این باور برسه که باید ترک کنه و رسیدن به این باور خیلی سخته ، برا همینه که شوهرت ترک می کنه و دوباره میره طرف مواد .
    یه راهی هست که شوهرت به این باور برسه و اون اینه که همه چیز رو از شوهرت بگیری یعنی پشتوانه ی عاطفی نداشته باشه ، این یعنی به طور موقت شما و پسرها ازش جدا بشن ، مادر و پدر و برادر و خواهر و تمام فامیل های خودش و خودت راهش ندن طور ی که شخصیتش خورد بشه اون وقت هست که به خوددش میاد و ترک می کنه و دیگه سراغش نمیره

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. اعتراف میکنم ...
    توسط reza1 در انجمن گپ خودمانی
    پاسخ: 246
    آخرين نوشته: 05-09-2016, 07:26 PM
  2. یه آدم معتدل چه شکلیه؟
    توسط saeed021 در انجمن روانشناسی فردی
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 06-21-2015, 01:28 AM
  3. شوهر معتاد
    توسط tara1 در انجمن اعتیاد
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 06-19-2015, 01:02 AM
  4. پدر هميشه معترض!!!
    توسط zahra75 در انجمن روابط والدین و فرزندان
    پاسخ: 7
    آخرين نوشته: 04-30-2015, 04:47 PM
  5. دارم معتاد میشم
    توسط ahmadreza در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 8
    آخرين نوشته: 02-24-2015, 11:53 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد