نمایش نتایج: از 1 به 9 از 9

موضوع: افسوس گذشته

2440
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22422
    نوشته ها
    102
    تشکـر
    91
    تشکر شده 32 بار در 26 پست
    میزان امتیاز
    9

    افسوس گذشته

    سلام
    خیلی احساس بدی دارم. حس میکنم تا الان فقط عمرمو هدر دادم.
    از موقعیتی که الان هستم راضی نیستم ، حقم خیلی بیشتر از این بود.
    اصلا انگیزه ندارم. تا الان هر بار برنامه ریزی کردم یا شکست خوردم یا ادامه ندادم.
    وسط امتحاناست و با این که امتحان مهمی دارم پام کشش نمیده برم بخونم.
    😠😒

  2. 2 کاربران زیر از arash95 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22422
    نوشته ها
    102
    تشکـر
    91
    تشکر شده 32 بار در 26 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : افسوس گذشته

    خواهش میکنم کمکم کنید
    انگیزه ندارم

  4. کاربران زیر از arash95 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32486
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    58
    تشکر شده 14 بار در 10 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : افسوس گذشته

    الان شما تو مرحله بعد از پذیرش واقعیت قرار داری...
    و اندوه گین و افسرده ای
    مرحله ی بعدی حرکت و تلاش برای اون چیزی که میخوای باشی...
    در آخر برادر! قانع باش حسادت نکن! حسود کسیه که فکر میکنه کسیه...
    بعد با خودش میگه چرا من ندارم چرا من فلان...
    فروتنی داشته باش و خودت رو بسپار به خدا

  6. 3 کاربران زیر از polis بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30190
    نوشته ها
    129
    تشکـر
    137
    تشکر شده 113 بار در 71 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : افسوس گذشته

    نقل قول نوشته اصلی توسط arash95 نمایش پست ها
    سلام
    خیلی احساس بدی دارم. حس میکنم تا الان فقط عمرمو هدر دادم.
    از موقعیتی که الان هستم راضی نیستم ، حقم خیلی بیشتر از این بود.
    اصلا انگیزه ندارم. تا الان هر بار برنامه ریزی کردم یا شکست خوردم یا ادامه ندادم.
    وسط امتحاناست و با این که امتحان مهمی دارم پام کشش نمیده برم بخونم.
    ������������
    سلام پستت را که خوندم یک لحظه یاد خودم افتادم . چند وقت پیش بود دقیقا همین حرفا را داشتم به یکی میزدم و به قولی درد و دل میکردم .

    ولی مشکل اینجاست که ما ادما مسئولیت زندگیمون را نمیخوایم قبول کنیم . همه چیزو گردن بقیه میندازیم . من از وقتی مسئولیت زندگیما قبول کردم و با خودم رو راست شدم که هر چیزی الان هستم خودم ساختم و تقصیر هیچ کس دیگه ایی نیست حالم بهتره . اگر چیزی ندارم مسببش خودمم نه دولت و خانواده و هر کس دیگه ایی .

    باید اینا بپذیری تقصیر هیج کس نیست . توی کوچه خیابون و تلویزیون مدام از زبان همه میشنویم همه چیزو گردن دولت و بقیه ی ادما میندازن و شکست های زندگیشون را قبول نمیکنن و این علت اصلی این حالت افسردگیه .

    ما با طرز فکرمون و باورهامون زندگیمون را میسازیم . تمام
    هیچ چیز دیگه ایی هم نیست . خدا بین هیچ کدوم بنده هاش فرق نگذاشته . هیچ کس . این چرت و پرت های تلویزیون هم باور نکن . یکساله تلویزیون نمیبینم بخاطر مضخرفاتی که توی گوش مردم میکنن .
    توی تمام فیلم ها یجوری نشون میدن اگر خدا بخواد و فقط شانس داشته باشی موفقی . مثلا طرف یه ادم اس و پاسه داشته میرفته یکدفعه یکی میاد میگه اهای پسر فکر میکنم تو میتونی مدیر موفقی باشی و میبره یکدفعه مدیر کارخونش میکنه یک شبه زندگیش تغییر میکنه.
    تمام حرف مردم بوی همین مضخرفات را میده که میگن تا خدا نخواد نمیشه و شانسه . واقعا افکار مردم با این تلویزیون خیلی خراب شده همش دنبال شانسن در صورتی که اصلا این طور نیست و فقط اینا توهم هست .
    زندگیتو خودت با باورهات بساز و بهت پیشنهاد میکنم کتاب راهنمای درون را بخونی تا حرفای منا بهتر بفهمی .

    دلیل دیگه ایی که باعث افسردگی میشه عدم واضح کردن اهدافه . یه دفتر بردار بشین بنویس دلیل درس خوندنت چیه . اصلا هدف زندگیت چیه . میخوای به کجا برسی .
    میخوای چکار کنی اصلا .
    حتما این کار را بکن و تمام هدف هات را بنویس و برای هر کدوم کلی دلیل بنویس .
    در آخر اونهایی که نتونستی براشون حداقل 10 دلیل محکم و منطقی بیاری حذف کن چون اونها هدف نیست هوسه .

    ما چون بعضی خواسته ها و کارهایی که براشون میکنیم هوسه بعد مدتی شل میشیم و تلاشی نمیکنیم باید برای خودمون واضح کنیم چرا باید درس بخونیم یا یک کاری را انجام بدیم .

    اینو یادت باشه هدف واقعی باعث میشه شب ها خوابت نبره . وقتی ادم اشتیاق سوزان داره اصلا خواب براش معنی نداره .

    وقتی برنامه ریزی کردی و شکست خوردی یعنی انگیزه ی تلاش نداری و منم دقیقا مثل تو بودم . اما الان هوس و هدف هام را واضح کردم و تا شل میشم میرم نگاهشون میکنم و دوباره مسمم ادامه میدم چون میدونم چی میخوام و در واقع بخاطر هدف هام خواب از چشمم میره .

    مشکل بعدی که من داشتم و تو هم قطعا داری مقایسه ی خودت با بقیس . داداش سبک زندگی شخصی خودتا داشته باش . اصلا خودتا مقایسه نکن .
    اکثر مشکل من مقایسه ی خودم با بقیه بود .
    اهسته و پیوسته حرکت کن و خدا را احساس کن . با خدا رفیق باش و باور کن کمکت میکنه .
    من از هیاهوی دنیا فاصله گرفتم و تصمیم گرفتم خودما جدا کنم و مقایسه نکنم .
    مثلا قبلا تا یکی را میدیم بهتر از خودمه دپرس میشدم میگفتم زندگی من حقم نیست منم باید اونطوری بودم ولی الان تغییر کردم و وقتی میبینم یکی بهتر از خودمه تحسینش میکنم و برای خودم هدف گذاری میکنم و یادداشت میکنم که در آینده منم همچین کاری بکنم .

    پس اینا شد :
    1 - قبول مسئولیت زندگی
    2- هدف گذاری و شناسایی هدف ها از هوس ها
    3- عدم مقایسه ی خود و داشتن سبک زندگی شخصی

    موفق باشی
    ویرایش توسط Dev : 12-28-2016 در ساعت 09:46 PM

  8. 7 کاربران زیر از Dev بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    8050
    نوشته ها
    1,468
    تشکـر
    3,819
    تشکر شده 3,325 بار در 1,147 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : افسوس گذشته

    هیچ وقت تو زندگیت ناامید نشو چون بدترین اتفاق ممکن برای هر آدمی ناامیدی هستش
    هدف داشته اش برای رسیدن به اون تمام تلاش تو بکن
    ممکنه خیلی شکت بین راه بخوری ولی همین شکست ها هستن که تجربه میشن برای ما و بهمون انگیزه میدن
    که نباید نا امیدشد باید برای رسیدن ب هدفمون تلاش بکنیم و جا نزنیم
    با غصه خوردن و فکرو خیال فقط زمان رسیدن به هدف تو تلف میکنی
    .

  10. 2 کاربران زیر از رهگذر زندگی بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22422
    نوشته ها
    102
    تشکـر
    91
    تشکر شده 32 بار در 26 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : افسوس گذشته

    نقل قول نوشته اصلی توسط Dev نمایش پست ها
    سلام پستت را که خوندم یک لحظه یاد خودم افتادم . چند وقت پیش بود دقیقا همین حرفا را داشتم به یکی میزدم و به قولی درد و دل میکردم .

    ولی مشکل اینجاست که ما ادما مسئولیت زندگیمون را نمیخوایم قبول کنیم . همه چیزو گردن بقیه میندازیم . من از وقتی مسئولیت زندگیما قبول کردم و با خودم رو راست شدم که هر چیزی الان هستم خودم ساختم و تقصیر هیچ کس دیگه ایی نیست حالم بهتره . اگر چیزی ندارم مسببش خودمم نه دولت و خانواده و هر کس دیگه ایی .

    باید اینا بپذیری تقصیر هیج کس نیست . توی کوچه خیابون و تلویزیون مدام از زبان همه میشنویم همه چیزو گردن دولت و بقیه ی ادما میندازن و شکست های زندگیشون را قبول نمیکنن و این علت اصلی این حالت افسردگیه .

    ما با طرز فکرمون و باورهامون زندگیمون را میسازیم . تمام
    هیچ چیز دیگه ایی هم نیست . خدا بین هیچ کدوم بنده هاش فرق نگذاشته . هیچ کس . این چرت و پرت های تلویزیون هم باور نکن . یکساله تلویزیون نمیبینم بخاطر مضخرفاتی که توی گوش مردم میکنن .
    توی تمام فیلم ها یجوری نشون میدن اگر خدا بخواد و فقط شانس داشته باشی موفقی . مثلا طرف یه ادم اس و پاسه داشته میرفته یکدفعه یکی میاد میگه اهای پسر فکر میکنم تو میتونی مدیر موفقی باشی و میبره یکدفعه مدیر کارخونش میکنه یک شبه زندگیش تغییر میکنه.
    تمام حرف مردم بوی همین مضخرفات را میده که میگن تا خدا نخواد نمیشه و شانسه . واقعا افکار مردم با این تلویزیون خیلی خراب شده همش دنبال شانسن در صورتی که اصلا این طور نیست و فقط اینا توهم هست .
    زندگیتو خودت با باورهات بساز و بهت پیشنهاد میکنم کتاب راهنمای درون را بخونی تا حرفای منا بهتر بفهمی .

    دلیل دیگه ایی که باعث افسردگی میشه عدم واضح کردن اهدافه . یه دفتر بردار بشین بنویس دلیل درس خوندنت چیه . اصلا هدف زندگیت چیه . میخوای به کجا برسی .
    میخوای چکار کنی اصلا .
    حتما این کار را بکن و تمام هدف هات را بنویس و برای هر کدوم کلی دلیل بنویس .
    در آخر اونهایی که نتونستی براشون حداقل 10 دلیل محکم و منطقی بیاری حذف کن چون اونها هدف نیست هوسه .

    ما چون بعضی خواسته ها و کارهایی که براشون میکنیم هوسه بعد مدتی شل میشیم و تلاشی نمیکنیم باید برای خودمون واضح کنیم چرا باید درس بخونیم یا یک کاری را انجام بدیم .

    اینو یادت باشه هدف واقعی باعث میشه شب ها خوابت نبره . وقتی ادم اشتیاق سوزان داره اصلا خواب براش معنی نداره .

    وقتی برنامه ریزی کردی و شکست خوردی یعنی انگیزه ی تلاش نداری و منم دقیقا مثل تو بودم . اما الان هوس و هدف هام را واضح کردم و تا شل میشم میرم نگاهشون میکنم و دوباره مسمم ادامه میدم چون میدونم چی میخوام و در واقع بخاطر هدف هام خواب از چشمم میره .

    مشکل بعدی که من داشتم و تو هم قطعا داری مقایسه ی خودت با بقیس . داداش سبک زندگی شخصی خودتا داشته باش . اصلا خودتا مقایسه نکن .
    اکثر مشکل من مقایسه ی خودم با بقیه بود .
    اهسته و پیوسته حرکت کن و خدا را احساس کن . با خدا رفیق باش و باور کن کمکت میکنه .
    من از هیاهوی دنیا فاصله گرفتم و تصمیم گرفتم خودما جدا کنم و مقایسه نکنم .
    مثلا قبلا تا یکی را میدیم بهتر از خودمه دپرس میشدم میگفتم زندگی من حقم نیست منم باید اونطوری بودم ولی الان تغییر کردم و وقتی میبینم یکی بهتر از خودمه تحسینش میکنم و برای خودم هدف گذاری میکنم و یادداشت میکنم که در آینده منم همچین کاری بکنم .

    پس اینا شد :
    1 - قبول مسئولیت زندگی
    2- هدف گذاری و شناسایی هدف ها از هوس ها
    3- عدم مقایسه ی خود و داشتن سبک زندگی شخصی

    موفق باشی
    سلام
    ممنون از راهنماییتون
    منم تا حالا هر چی هستم رو مسببشو فقط خودم میدونم. کم و کاستی هایی که خودم گذاشتم.
    ولی فکرم عوض شده
    گذشته هر چی بوده خوب یا بد درگذشته.
    ازین به بعد میخوام با برنامه و هدف و انگیزه زندگی کنم.

  12. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22422
    نوشته ها
    102
    تشکـر
    91
    تشکر شده 32 بار در 26 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : افسوس گذشته

    سپاس از دوستانی که راهنمایی کردن

  13. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31648
    نوشته ها
    436
    تشکـر
    92
    تشکر شده 186 بار در 148 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : افسوس گذشته

    نقل قول نوشته اصلی توسط Dev نمایش پست ها
    سلام پستت را که خوندم یک لحظه یاد خودم افتادم . چند وقت پیش بود دقیقا همین حرفا را داشتم به یکی میزدم و به قولی درد و دل میکردم .

    ولی مشکل اینجاست که ما ادما مسئولیت زندگیمون را نمیخوایم قبول کنیم . همه چیزو گردن بقیه میندازیم . من از وقتی مسئولیت زندگیما قبول کردم و با خودم رو راست شدم که هر چیزی الان هستم خودم ساختم و تقصیر هیچ کس دیگه ایی نیست حالم بهتره . اگر چیزی ندارم مسببش خودمم نه دولت و خانواده و هر کس دیگه ایی .

    باید اینا بپذیری تقصیر هیج کس نیست . توی کوچه خیابون و تلویزیون مدام از زبان همه میشنویم همه چیزو گردن دولت و بقیه ی ادما میندازن و شکست های زندگیشون را قبول نمیکنن و این علت اصلی این حالت افسردگیه .

    ما با طرز فکرمون و باورهامون زندگیمون را میسازیم . تمام
    هیچ چیز دیگه ایی هم نیست . خدا بین هیچ کدوم بنده هاش فرق نگذاشته . هیچ کس . این چرت و پرت های تلویزیون هم باور نکن . یکساله تلویزیون نمیبینم بخاطر مضخرفاتی که توی گوش مردم میکنن .
    توی تمام فیلم ها یجوری نشون میدن اگر خدا بخواد و فقط شانس داشته باشی موفقی . مثلا طرف یه ادم اس و پاسه داشته میرفته یکدفعه یکی میاد میگه اهای پسر فکر میکنم تو میتونی مدیر موفقی باشی و میبره یکدفعه مدیر کارخونش میکنه یک شبه زندگیش تغییر میکنه.
    تمام حرف مردم بوی همین مضخرفات را میده که میگن تا خدا نخواد نمیشه و شانسه . واقعا افکار مردم با این تلویزیون خیلی خراب شده همش دنبال شانسن در صورتی که اصلا این طور نیست و فقط اینا توهم هست .
    زندگیتو خودت با باورهات بساز و بهت پیشنهاد میکنم کتاب راهنمای درون را بخونی تا حرفای منا بهتر بفهمی .

    دلیل دیگه ایی که باعث افسردگی میشه عدم واضح کردن اهدافه . یه دفتر بردار بشین بنویس دلیل درس خوندنت چیه . اصلا هدف زندگیت چیه . میخوای به کجا برسی .
    میخوای چکار کنی اصلا .
    حتما این کار را بکن و تمام هدف هات را بنویس و برای هر کدوم کلی دلیل بنویس .
    در آخر اونهایی که نتونستی براشون حداقل 10 دلیل محکم و منطقی بیاری حذف کن چون اونها هدف نیست هوسه .

    ما چون بعضی خواسته ها و کارهایی که براشون میکنیم هوسه بعد مدتی شل میشیم و تلاشی نمیکنیم باید برای خودمون واضح کنیم چرا باید درس بخونیم یا یک کاری را انجام بدیم .

    اینو یادت باشه هدف واقعی باعث میشه شب ها خوابت نبره . وقتی ادم اشتیاق سوزان داره اصلا خواب براش معنی نداره .

    وقتی برنامه ریزی کردی و شکست خوردی یعنی انگیزه ی تلاش نداری و منم دقیقا مثل تو بودم . اما الان هوس و هدف هام را واضح کردم و تا شل میشم میرم نگاهشون میکنم و دوباره مسمم ادامه میدم چون میدونم چی میخوام و در واقع بخاطر هدف هام خواب از چشمم میره .

    مشکل بعدی که من داشتم و تو هم قطعا داری مقایسه ی خودت با بقیس . داداش سبک زندگی شخصی خودتا داشته باش . اصلا خودتا مقایسه نکن .
    اکثر مشکل من مقایسه ی خودم با بقیه بود .
    اهسته و پیوسته حرکت کن و خدا را احساس کن . با خدا رفیق باش و باور کن کمکت میکنه .
    من از هیاهوی دنیا فاصله گرفتم و تصمیم گرفتم خودما جدا کنم و مقایسه نکنم .
    مثلا قبلا تا یکی را میدیم بهتر از خودمه دپرس میشدم میگفتم زندگی من حقم نیست منم باید اونطوری بودم ولی الان تغییر کردم و وقتی میبینم یکی بهتر از خودمه تحسینش میکنم و برای خودم هدف گذاری میکنم و یادداشت میکنم که در آینده منم همچین کاری بکنم .

    پس اینا شد :
    1 - قبول مسئولیت زندگی
    2- هدف گذاری و شناسایی هدف ها از هوس ها
    3- عدم مقایسه ی خود و داشتن سبک زندگی شخصی

    موفق باشی
    واقعا عالی بوووووود. مرسی از پستتون

  14. کاربران زیر از توسکا2016 بابت این پست مفید تشکر کرده اند

    Dev

  15. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    18897
    نوشته ها
    144
    تشکـر
    23
    تشکر شده 92 بار در 54 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : افسوس گذشته

    you should go

  16. کاربران زیر از drcivil بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. نرم افزار بصیر ضد جاسوسی
    توسط Dr . Security در انجمن اینترنت و کامپیوتر
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 04-18-2015, 08:24 PM
  2. مسدود كردن جاسوسی افراد غیر مجاز به تلفن همراه
    توسط Dr . Security در انجمن اینترنت و کامپیوتر
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 04-07-2015, 08:48 PM
  3. افسوس هاي 30 سالگي به بعد
    توسط m@ede در انجمن روانشناسی میانسالی و سالمندان
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 05-03-2014, 10:46 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد