نمایش نتایج: از 1 به 7 از 7

موضوع: انگشت‌های هرز:روایت دختران

1122
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    انگشت‌های هرز:روایت دختران

    انگشت‌های هرز؛ روایت دختران از دست‌مالی‌های خیابانی

    +





    دو ماه پیش، «کبری خادمی»، هنرمند افغانستانی، در پرفورمنسی به‌نام «زره»، مایو آهنین به تن کرد و به خیابان رفت تا اعتراض خود را به مزاحمت‌های فیزیکی علیه زنان نشان دهد. او این نوع مزاحمت‌ها را در افغانستان، پاکستان و ایران تجربه کرده بود.

    واکنش‌ها نسبت به این اقدام متفاوت بود؛ عده‌ای کارش را شجاعانه دانستند و برخی به او ناسزا گفتند، در خیابان و شبکه های اجتماعی مجازی.

    روان‌شناسان بیماری‌های شخصیتی را یکی از دلایل اصلی مزاحمت‌های خیابانی می‌دانند. در این نوع بیماری‌ها، فردِ مبتلا، توانایی تشخیص باورها و عقاید خود را با حقیقت‌های موجود در جامعه از دست می‌دهد و عقاید نهادینه‌شده فرد در تقابل با جامعه‌ای قرار می‌گیرد که مدام در حال تغییر است.

    با این حال همه دلایل رخ دادن چنین وضعیتی، فردی نیست. باورهای اجتماعی نیز موثر هستند. برای مثال بسیاری از دخترانی که دوران دانشجویی خود را در شهری دور از خانواده‌ می‌گذرانند، براساس تجربه‌های خود عقیده دارند در اکثر موارد اگر افراد متوجه هویت دانشجویی آن‌ها شوند، امکان مزاحمت و شدت آن بیش‌تر می‌شود.

    «سولماز» که برای ادامه تحصیل از شیراز به تهران مهاجرت کرده، از خاطره اولین گردش‌ در تجریش می‌گوید: «برای پیاده‌روی رفته‌بودم که مادرم تماس گرفت. مثل همیشه با لهجه شیرازی شروع کردم به تعریف از درس و دانشگاه. چند دقیقه بعد مجبور شدم به‌خاطر سروصدای زیاد به داخل کوچه‌ای بروم تا صدایش را بهتر بشنوم. اندکی بعد متوجه شدم آقایی که تا قبل از این کمی جلوتر از من حرکت می‌کرد، پشت سرم وارد کوچه شده و به طرفم می‌آید. ترسیدم، تلفن را قطع کردم و خواستم به سمت خیابان بروم که جلویم ایستاد و پایم را نیشگون گرفت.»

    منظور سولماز چیز دیگری است، ولی رویش نمی‌شود بگوید: «می‌خواستم جیغ بزنم اما نمی‌توانستم؛ صدایم در نمی‌آمد. همان‌طور که من را بین دیوار و خودش گیر انداخته‌بود، شروع کرد به باز کردن زیپ شلوارش. نمی‌دانم دقیقا چقدر طول کشید؛ شاید فقط چند ثانیه. اما برای من مثل چند ساعت گذشت.»

    بغضش می‌شکند اما در عین حال می‌خندد و ادامه می‌دهد: «همان‌لحظه باز شدن در یک پارکینگ باعث شد بترسد و قبل از اینکه کسی سر برسد، با همان وضع از کوچه دوید بیرون. شاید اگر صحبت‌های من و مادرم را نمی‌شنید، خیال می‌کرد از اهالی همان‌جا هستم؛ راه‌اش را می‌رفت و کاری به کارم نداشت.»

    سال‌هاست بسیاری از روحانیون در صحبت‌های خود بدحجابی بانوان را دلیل اصلی سست شدن ایمان مردان عنوان می‌کنند. از نظر آن‌ها فلسفه حجاب خانم‌ها «جلوگیری از انحراف جوانان» و «ممانعت از گسترش فساد در جامعه اسلامی» است. برای مزاحمان خیابانی اما مسئله حجاب اهمیت چندانی ندارد، اتفاقا چادری‌ها پای ثابت مزاحمت‌های خیابانی هستند.

    «فرزانه» درمورد اتفاقی که برای مادرش افتاده اینطور می‌گوید: «چادرش را پوشید و برای خرید رفت بیرون. چند دقیقه بیش‌تر نگذشته بود که در و زنگ خانه هم‌زمان به صدا درآمد؛ آن‌هم نه یک‌بار، پشت سر هم و بعد از آن فریادهای مادرم که: باز کن، زود باش باز کن! با عجله در را باز کردم. رنگ صورتش مثل گچ سفید شده بود و خودش را انداخت داخل خانه. برایش آب‌قند آوردم، اما تلفن را برداشت و با پلیس تماس گرفت. داد می‌زد: مگر شما سر این کوچه کیوسک ندارید؟ مامورهایتان به چه درد می‌خورند؟ همین الان یک نفر با موتور مزاحم من شد، همان‌کاری را کرد که نباید بکند!»

    می‌خندد و می‌گوید: «خب دست‌مالی مادر آدم خنده‌دار است اما جدا تعجب دارد. مادر من آن موقع 55 ساله بود، همیشه هم چادر سرش می‌کرد. نمی‌دانم طرف با خودش چه فکر کرده بود؟!»

    «هدیه» که در بازار تهران شاهد چنین اتفاقی بوده هم متعجب است. البته بیش‌تر از واکنش خانمی که مزاحم‌اش شده بودند: «در شلوغی بازار، پسر جوانی دستش را روی بدن خانمی چادری که داشت خرید می‌کرد، گذاشته بود و با دست دیگرش مشغول بود! آن خانم هم هیچ واکنشی نشان نمی‌داد. نمی‌دانم متوجه نمی‌شد، یا خجالت می‌کشید که اعتراضش باعث جلب‌توجه مردم شود.»

    مرداد ماه 91 «محمدابراهیم نوروزیان» جانشین فرمانده نیروی انتظامی گیلان، در کارگاهی آموزشی به منظور آگاه‌سازی در رابطه با حجاب و عفاف گفته بود: «پدیده مزاحمت خیابانی و تجاوز به عنف، از آثار و پیامد‌های منفی بدحجابی است و افرادی که دارای پوشش نامناسب هستند در واقع مورد آزار و اذیت عناصر ناباب و سودجو قرار می‌گیرند.»

    در تمام این سخنرانی اما اشاره‌ای به برخورد با مزاحمین و نحوه پیش‌گیری از این مسئله نشده است. سایر مسئولان هم در اظهار نظرهای خود هرگز از حقوق شهروندی و حمایت از زنان حرفی نمی‌زنند.

    نظر «امید» کارشناس رشته روان‌شناسی در مورد موضوع حجاب و همین‌طور اظهارات نوروزیان چنین است: «به نظر من حجاب افراد نه عامل مزاحمت‌های خیابانی است، نه مجوز آن. گاهی اوقات مسئولین - خواسته یا ناخواسته- با مقصر دانستن زنان و پوشش آن‌ها، به دست افراد سودجو بهانه می‌دهند. به جای مقابله با مزاحمان، عرصه را برای بانوان تنگ‌تر می‌کنند، در صورتی که با روی دادن این اتفاقات، امنیت خانم‌ها است که به خطر می‌افتد، نه آقایان.»

    به طور طبیعی، اولین واکنش به قانون‌شکنی مراجعه به مسئولین امنیتی و قضایی است. «معصومه» که مقیم آمریکا است، از قوانین این کشور درباره مزاحمت‌های خیابانی می‌گوید: «بسته به نوع مزاحمت - زبانی یا فیزیکی- مجازات‌های مختلفی درنظر گرفته شده. فکر می‌کنم کم‌ترین آن اخراج از محل کار، دانشگاه یا مدرسه باشد. من خودم هیچوقت در این زمینه به مشکلی برنخوردم، ولی می‌دانم اگر مشکلی پیش بیاید از من حمایت می‌شود.»

    در ایران اما شرایط جور دیگری است. «باران»، 39 ساله و متاهل است، بعد از درگیری با پسری که به جای خاصی از بدنش دست زده بود، به دادسرا احضار می‌شود. البته نه به‌عنوان شاکی، بلکه در جایگاه متهم: «جلوی در خانه بودم. داشتم ماشین را قفل می‌کردم که دو نفر موتورسوار پشت سرم توقف کردند و مزاحمم شدند. خیابان خلوت بود، بی‌اختیار قفل‌فرمان را برداشتم و افتادم به جان موتورشان. در همان حال فریاد هم می‌کشیدم و کمک می‌خواستم. وقتی اوضاع را این‌طور دیدند، موتور را برداشتند و به‌دو دور شدند. چند روز بعد از گرفتن احضاریه در دادگاه، همه چیز به نفع پسری بود که موتورش را شکسته بودم. علت درگیری، تصادف اعلام شده بود! هرچقدر ماجرا را برای قاضی توضیح می‌دادم می‌گفت: اگر چنین قضیه‌ای بود، چرا شکایت نکردی؟ حالا هم می‌توانی در کلانتری شکایتت را بنویسی تا پی‌گیری کنیم. از کسی که نمی‌شناختمش به کجا شکایت می‌کردم؟! آن‌ها خانه‌ام را بلد بودند، من چه؟»

    تابو بودن مسائل جنسی در ایران بیش‌تر مختص خانم‌ها است. تا حدی که گاهی زشتی مزاحمت‌های فیزیکی بیش‌تر از اینکه متوجه مزاحمان باشد روی قربانیان این مسئله یعنی بانوان معکوس است.

    «مهسا» موقع خروج از ایستگاه مترو امام‌حسین با پسری که قصد ایجاد مزاحمت داشته، درگیر می‌شود. او می‌گوید: «قبل از اینکه دستش به من برسد، مچش را گرفتم و پیچاندم و شروع کردم به داد و فریاد تا کسی صدایم را بشنود و لااقل برای خبر کردن انتظامات مترو کمکم کند. در یک دقیقه‌ای که با هم درگیر بودیم، دو نفر از جلویمان گذشتند؛ اولی پسر جوانی بود که زیرچشمی نگاهی انداخت و بی‌توجه راهش را گرفت و رفت. بعد از آن از شدت عصبانیت دیگر کمک نمی‌خواستم، فحش می‌دادم، که نفر دوم رسید. آقای میان‌سالی که بعد از مکث کوتاهی، به من چشم‌غره رفت، سری به نشانه تاسف تکان داد و غرغر کنان دور شد! وقتی فهمیدم کسی قرار نیست به دادم برسد، دست پسر را رها کردم و او هم از خدا خواسته فرار کرد.»

    اکثر زنان عقیده دارند سکوت در مقابل مزاحمان باعث ترویج این عمل می‌شود. «درسا» می‌گوید: «سنم که کم‌تر بود فکر می‌کردم باید سکوت کرد، اما چند سال است به این نتیجه رسیدم که ساکت ماندن باعث ترویج آن عمل زشت می‌شود. بهتر است حتما کمک خواست و واکنش تند نشان داد.»

    برخی از زنان هم راه دیگری انتخاب کرده اند، مثلا تغییر ساعت خارج شدن از خانه، استفاده از وسایل نقلیه عمومی به‌جای پیاده‌روی‌های طولانی و یا به اشتراک‌گذاشتن تجربه‌های شخصی در برخورد با مزاحمان و انگشت‌های هرزشان!


    اگر شما نیز این تجربه تلخ را داشته اید در صورت تمایل کامنت گذاشته و روایت کنید.


    سپاس

    روانشناس . دکترا
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  2. 3 کاربران زیر از شهرام2014 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14456
    نوشته ها
    541
    تشکـر
    6
    تشکر شده 575 بار در 298 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : انگشت‌های هرز؛ روایت دختران از دست‌مالی‌های خیابانی

    متاسفانه این موضوع جدی تر و شایع تر از چیزیه که تصور میشه. منم چادری هستم ولی تو نوجوونیم چند بار مورد سو استفاده قرار گرفتم. اون موقع سنم کم بود و از ترس آبروم صدام در نیومد. حتی نمیدونستم اونی که پشت سرمه و بهم تنه میزنه کیه. تا اینکه وقتی خواستم بپیچم سمت پله های مترو، یه پسر جوونی متوجه مزاحمت شد و باهاش درگیر شد. من فقط وحشت زده دویدم سمت مترو تا کسی نفهمه قضیه چی بوده. بعد از اون البته بازم برام پیش اومد.
    الان با اینکه سنم بیشتر شده و متاهلم ولی هنوزم میترسم تنهایی برم جاهای شلوغ.

  4. 2 کاربران زیر از talieh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : انگشت‌های هرز؛ روایت دختران از دست‌مالی‌های خیابانی

    واقعا چرا اینطوریه مثلا چه دردی دوا میشه وقتی اون مردک میاد دست به باسن فلان زن میزنه
    و جالبیش اینه خیابون بعدش دست به باسن مادر و خواهر و زنش میزنن

    هی میگن آقا جوونا نیاز دارن پر از هوسن .خب پر از هوسن برن فاحشه بازی بکنن ولی دست به ناموس مردم زدن یعنی چی.برن یه خانمی که کارش اینه را اینقدر دست بهش بزنن تا خسته بشن ولی این کصافت کاری ها تو خیابون یعنی چی هیچ توجیهی نداره

    این چه لجنیه ما ایرانیا با 2 من ادعای فرهنگ 2500 ساله درونش گرفتار شدیم وقتی میری سواحل کشورای اروپایی میبینی زنه لخت مادرزاد لب ساحل خوابیده داره آفتاب میگیره یکی نگاه بهش نمیکنه اصلا انگار وجو نداره

    ولی حالا میری آنتالیا یا تایلند که بیشتر ایرانی ها و افغانی ها میرن هرکیو دوربین به دست میبینی که داره از سینه و باسن فلان زن فیلم و عکس میگیره بدون شک یا ایرانیه یا افغانی
    ویرایش توسط sam127 : 06-12-2015 در ساعت 12:44 PM

  6. کاربران زیر از sam127 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6938
    نوشته ها
    257
    تشکـر
    236
    تشکر شده 282 بار در 156 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : انگشت‌های هرز؛ روایت دختران از دست‌مالی‌های خیابانی

    چی بگیم؟بگیم که چی بشه؟چه راه حلی میدن؟فقط اینو بگم که نه فقط برای خودم برای خیلی از خانومای اطرافم و کسانی که باهاشون حتی یکبار صحبت کردم این اتفاق افتاده فقط میتونم بگم که دل خانومای ایرانز خیلی پره.متاسفم تنها حرفیه که میشه زد.

  8. کاربران زیر از tavoos بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17671
    نوشته ها
    12
    تشکـر
    4
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : انگشت‌های هرز:روایت دختران

    چندروز پیش برای خرید از منزل همراه دخترخاله ام و دختر خارج شدیم. مسافت کمی مونده بود که به مرکز خرید برسیم که چندتاپسر از کنارمون ردشدنی یکیشون زد به کمرم و جلوتر رفت. درحد چندکلمه باهاشون درگیرشدیم. چند دقیقه بعد از اون وقتی از پل هوایی رد میشدیم سه تا دختر جوان که حجاب متوسطی داشتن(نه بدحجاب نه خیلی باحجاب) جلوتر از مابودن و از مقابل اونا دوتا پسر داشتن میومدن که یکی از پسرا یه جوری رفتار کرد که انگار پاش پیچ خورده و تعادل نداره و خودشو انداخت رو دخترا و بطورزشتی (طوری که ما هم متوجه شدیم) سینه دختر خانوم بیچاره رو گرفت و لمسش کرد.

    تنها کاری که تونستیم انجام بدیم در اون لحظه فقط اعتراض کردن بود و چقدرهم که تاثیر داشت!!

    آرایش نکن نگات میکنن
    لباس قشنگ نپوش نگات میکنن
    بیرون نرو بهت دست میزنن
    کلا بمیر راحت شو دخترگلم!

  10. کاربران زیر از aysan15 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6350
    نوشته ها
    545
    تشکـر
    884
    تشکر شده 624 بار در 313 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : انگشت‌های هرز:روایت دختران

    از این اتفاقا برای هر دختری چه با حجاب متعارف و چه بی حجاب افتاده و به نظر من اصلا ربطی هم به مساله حجاب زنان تو جامعه نداره این خود مردا هستن که باید مواظب رفتار خودشون باشنچندسال پیش وقتی داشتم از پله های زیرگذر عابر پیاده رد میشدم و واقعا تو افکار خودم غرق بودن یه دفعه یکی از پشت منو گرفت (ران پامو) خیلی ترسیدم و یه چاقوی ضامن دار داشتم تو کیفم میخواستم اونو در بیارم تا بترسه و فرار کنه هنوز قیافه ش جلوی چشمامه . یه چشمای قرمزی داشت و معلوم بود چیزی مصرف کرده و حالت عادی نداره . تو همون گیر دار صدای پای چند نفر اومد و اونم فرار کرد و منم با تمام توان به محل کارم دویدم. وقتی برای دوستام تعریف کردن اولش باهام همدردی کردن ولی بعد کلی بهم خندیدن که (حداقل با کیف میزدم تو سرش تا اینکه یه ساعت از تو کیف دنبال چاقو برگردم تا درش بیارم) با همه این ها بعد از چند سال هنوز وقتی پیاده راه میرم حواسمو جمع میکنم مردی پشت سرم نباشه و اگه باشه صبر میکنم تا بره جلو بعد دوباره حرکت میکنم
    امضای ایشان
    Who looses today, won’t find tomorrow, There is nothing important as today

  12. 2 کاربران زیر از بهشت بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : انگشت‌های هرز:روایت دختران

    بچه ها همیشه به حس هاتون اعتماد کنید

    نمیدونم برا همه اتفاق میافته یا تعدادی کمی مثل من
    وقتی قرار یه اتفاقی برام بیافته محال محال. حداقل چند دیقه قبل حس نکنم که الان یه اتفاق بدی میافته ( زلزله .کسی بخواد اذیتم کنه ..بلایی بخواد سر عزیزام بیاد و. وووو و و....)


    مثلا یه بار تو خط واحد بودم خیلی خیلییی شلوغ بود. من دقیقا ردیف اول وایساده بودم که یه میل کنارمون بود که بعدش مرد ها وایساده بودن
    یه مردی دقیقا کنار من وایساده بود وای خیلی حس بدی بهش داشتم جامو عوض کردم. امدم این ور تر ولی هواسم به کاراش بود حالا زنی که نزدیک مرد بود.
    قشنگ دیدم مرد داره دست میزنه به زن


    حتی اگه حس میکنید. قرار اتفاق بدی براتون بیاقته حتما به حستون اعتماد کنید

    با صدقه دادن ..دعا خوندن ..صلوات فرستادن ..یا شرایط مس من تغیر مکان دادن. ..عجله کردن..
    رفع بلا. بشه



    خدا خودت به دادمون برس دنیا واقعا نابود
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  14. کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. مدیریت رمز گذاری وامنیت همه جانبه گوشی
    توسط Dr . Security در انجمن موبایل
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 05-15-2015, 09:11 PM
  2. وایبر با قابلیت ارسال ویدئو با کیفیت بالا
    توسط Dr . Security در انجمن موبایل
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 04-24-2015, 11:06 AM
  3. نظارت و مدیریت فعالیت های فرزندان HomeGuard Activity Monitor
    توسط Dr . Security در انجمن اینترنت و کامپیوتر
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 03-16-2015, 06:10 AM
  4. فقر نتيجه‌ تفکر فقيرانه‌ است‌!
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی شغلی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 09-15-2013, 11:26 PM
  5. عوامل مؤثر در کیفیت و کمیت رابطه زناشویی
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی جنسی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 08-14-2013, 12:50 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد