بعد از 9 سال هنوزم دوستش ندارم
من 9 سال پیش با اصرار خانواده با همسرم ازدواج کردم اما تصمیم گرفتم باهاش خوب باشم از روزاول متوجه شدم با زنان و دختران دوست هست حتی چتد تاشون مهمان عروسی مون بودن اولش خیلی ناراحت و افسرده شدم با مشاور صحبت کردم.گفت خوب میشه محبت کن ولی هر دفه متوجه شدم با یکی دوسته . حتی تو بارداریم تمام نه ماه رو ب صورت من نگاه نکرد .البته ایشون حاشا میکنه. چتد دفه خواستم طلاق بگیرم نمیذاره انقدر واسطه میفرسته و خودشالتماس میکنه و میگه تو توهم داری. از طرفی 9 ساله شغل درست درمون نداره همش باید من خرج زندگی رو بدم و خوب زورمم میاد با پول من دختر بازی میکنه تفننی تریاک هم میکشه
اما بچه م خیلب بهش وابسته ست به علاوه اینکه شوهرم خیلی مواظب منه مریض بشم پرستاری میکنه دائم قربان صدقه میره ولی من هیچوقت بهش اعتماد ندارم شغل هم ک نداره بعد نه سال من دارم پول میدم بهشک اگر ندم ممکنه سر و صدا کنه نذاره سرکار برم. ن پول داره ن کار داره ن اخلاق داره ک تو اجتماع سرمو بالا بگیرم براش . همش سرنماز دعا میکنم وسیله جدایی را خدا خودش جور کنه ِِ اگر درخواست طلاق بدم ابروم رو میبره سرکار ک نتونم دیگه سرکار برم و جدا شم ازش ب دادم برسید
پاسخ : بعد از 9 سال هنوزم دوستش ندارم
سلام عزیزم.
درک میکنم که چه شرایط سختی داری ٬
توی زندگی مشترک یه چیزایی که برای ادامه صحیح زندگی مضرن رو اگه از اول جلوشو نگیری یه کم که بگذره یا دیگه زورت بهش نمیرسه یا اگه برسه خیلی سخت میشه جلوشو گرفت!
متأسفانه درمورد ارتباط شوهرت با خانومهای دیگه انقد محکم و جدی برخورد نکردی تا جلوش گرفته بشه٬
درباره بیکاری شوهرت هم انقد از ترس سر و صدا و دعوا کوتاه اومدی و با پول دادن تأمینش کردی که خوب ایشونم با توجه به روحیه ای که ازشون گفتی سراغ کار نرفتن٬
الانم به نظرم باید از وساطت بزرگترا استفاده کنی٬
اما محکم٬ خیلی محکمتر از سابق و خیلی شجاعانه باید پیش بری٬ نه از سر و صداهای شوهرت بترسی نه از حاشا کردنش؛
واستا و شرایطت رو مطرح کن و بگو که میخوای زندگیت رو درست کنی از هیچیم نمیترسی؛
البته نه با بی احترامی و بی حرمتی٬ فقط جدی و محکم باش. انقد جدی و بدون ترس که هیچ وقت نبودی ٬ جوری که شوهرت بترسه و به خودش بیاد.
گاهی باید احساس خطر رو در بعضیها ایجاد کرد تا به خودشون بیان.
مسیر سختیه اما قطعا سخت تر از وضعیتی که توش قرار داری نیست.
توکلت به خدا باشه و به خاطر بچه ت هم که شده بجنگ با هر آنچه که زندگیت رو داره به نابودی میکشه.
پاسخ : بعد از 9 سال هنوزم دوستش ندارم
پاسخ : بعد از 9 سال هنوزم دوستش ندارم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
سعیده خانم
ممنونم دعا کنید موفق بشم
میتونی عزیزم
شما الان یک بچه دارین و نباید بی گدار به آب بزنی٬ اون بچه با جدایی شما به خصوص با وابستگی که میگی به پدرش داره خیلی آسیب میبینه.
بهتره حضوری با یک مشاور صحبت کنی و از جزئیات مشکلت بگی تا دقیقتر راهنماییت کنه٬
اونوقت نترس و از انجام هر کار صحیحی که زندگیتو نجات میده دریغ نکن.
فقط چون قراره به زندگیت برگردی خیلی مراقب باش حرمتها رو حفظ کنی و به خانوادت هم بگو که حفظ حرمت کنن و حریمها رو نشکنین.
پاسخ : بعد از 9 سال هنوزم دوستش ندارم
یقینا باید جدا بشید بدون یک درصد تردید