به نظر من،شما مورد اولو اصلا خواستگار ندونین،حتی اگه همه ی حرفاشون راست باشه،زمانی میتونین به عنوان یه خواستگار و یه گزینه بهش فکر کنید که رسما و واقعی و بدون هیچ عذری ،با گل و شیرینی به خونتون اومده باشن....و اما مورد دوم.....اگه شما بپذیرین مورد اول رو فعلا و تا زمانیکه اقدام نکرده ،کلا در نظر نگیرین،میتونین راحت و با خیال آسوده و با فکره باز رو دومی فکر کنید و سنجیده عمل کنید...توجه کنید که درموردشون باید به این نتیجه برسین که ایشون رو واقعا میخاین یا نه....نه اینکه با خودتون بگین اگه خواستگار بهتری اومد،میزازمش کنار....یا چون سنتون داره میگذره..!!.باید واقعا بخواهیدش...
و اما درمورد شرایط این آقا....به نظر منم در نگاه اول شرایطتون به این آقا نمیخوره...ولی این کاملا بستگی به نگاهه خودتون داره...باید ببینین از زندگی چی میخاین...حرف و حدیث دیگران چقدر براتون اهمت داره،یا نگاهتون به آدما رو چ اساسیه....مثلا نگاه شخصه من به همسر آیندم اینه که ظاهر و شخصیت طرف به دلم بشینه.... و ذره ای باقی چیزا برام اهمیت نداره حتی حرف و حدیث بقیه(اینو نگفتم که بخوام خوب یا بده خودمو بگم...)میخام بگم شما باید با توجه به نگاهه خودتون به زندگی تصمیم بگیرین....نه نگاه دیگران به زندگی.....
مثلا از نگاهه من به زندگی،"اینکه یه خواستگاری صرفه اینکه کار داشته باشه،کافی نیست،مهم اینه که طرف جربزه و مسیولیت پذیری داشته باشه ،چون اگه هرکدوم از اینارو نداشته باشه،ممکنه کارشو هر لحظه از دست بده ،بنابراین با این دید، کسی که کار نداشته باشه ولی دو تا خصوصیته بالارو داشته باشه ،خیلی مورده پسند تره...
پس گام اول اینه که شما مورده اولو تا اطلاع ثانوی از ذهنتون پاک کنید...
گامه دوم...مورده دومو بشینین دقیق بررسی کنید ...با توجه به موارد عاقلانه ی ازدواج و دیده خودتون به زندگی ،سعی کنید به یه نتیجه ی محکم و ثابت برسین...اینکه خواستگار دومو میخاین یا نه...یک کلام....چ خواستگاره دیگه ای داشته باشین...چ نه....چ قرار باشه مجرد بمونین چ نه....قاطع تصمیم بگیرین..