من خودم عقیدم اینه که زن و مرد از نظر حقوق اجتماعی و آزادی هایی که خدا به همه انسانها عطا کرده و اختیاری که به همه انسانها داده برابرند. اما وقتی حرف از این برابری میشه ذهن ها بیشتر میره به سمت شاغل بودن خانوم ها، نه از نظر شرعی و نه قانونی هیچ مشکلی برای سر کار رفتن خانوم ها وجود نداره البته اگر روابط کاری تعریف شده و خارج از موازین شرعی نباشه که رعایتش به خود فرد بستگی داره، اما یه نکته مهم هست این وسط بنظر من آرامشی که زن به همسر و فرزندش منتقل میکنه خیلی خیلی بیشتر نمود داره توی زندگی مشترک طوری که انتقال این محبت و آرامش میتونه جلوی خیلی از عقده ها و مشکلات روحی خانواده را سد کنه و تاثیر زیادی روی تربیت فرزندان داره من معتقدم یه خانوم اگه دوست داره شاغل باشه نباید از این نکته مهم غافل بشه و باید همزمان دو تا وظیفه را به دوش بکشه که کار خیلی سختی هست البته مرد هم توی این شرایط باید به خانومش در کارهای خونه کمک بکنه. شخصا هیچ مخالفتی با اشتغال خانوم ها ندارم ولی فکر میکنم همه چیز نسبی هست یعنی اگر این اشتغال فایده هایی داشته باشه ضررهای زیادی هم برای بنیان خانواده داره که بیشتر به فرزندان بر میگرده مثل کمبودهای روحی و عاطفی فرزندان، تنها بودن فرزندان درخانه و مشکلات تربیتی و... که این نشون میده خانومای شاغل برای کنترل این وضعیت باید فشار مضاعفی را تحمل کنند.
در رابطه به این موضوع که گفتید شاغل بودن خانم ممکنه تاثیر منفی رو تربیت فرزندان بزاره چرا که ممکنه به خاطر فشار کاری که از بیرون منزل بر روی خانم متحمل میشه ممکنه بازتابش روی خانواده اثر منفی بزاره میتونم بگم من خودم به عنوان شخصی که در خانواده ای بزرگ شدم که نه تنها مادر خودم بلکه تمام عمه ها و خاله هام شاغل هستن و به جز یک یا دو مورد از زن داییام که خونه دار هستن میتونم بگم که بچه های اقوام تماما درسخون و تحصیل کرده شدن و یه جور شخصیت استقلال طلیبی در همه موج میزنه. درسته من خودم به شخصه روزایی بود که مادرم به خاطر شاغل بودنش مجبور بودیم فست فود و غذاهای ساده و... بخوریم ولی این باعث شده که اولا خیلی شکمو نباشیم و روحیه اقتصادی و قناعت در ما ایجاد بشه و درضمن چون من در کودکی سه سال مهد کودک رفتم باعث شد زودتر وارد اجتماع باشم و روحیه اجتماعی تری پیدا کردم و بالطبع زودتر تونسم خودمو با جو مدرسه تطبیق بدم و کمتر بهونه خونه رو میگرفتم پس میتونم بگم جنبه های مثبت اون بیشتر از جنبه های منفیشه .
و در رابطه با خود مادرم از وقتی بازنشسته شده تازه ازینکه دیگه سرکار نمیره دچار افسردگی شده و من فکر میکنم زنان خونه دار حتما باید یه برنامه کلاسی و تفریحی برای خودشون ایجاد کنن چون احساس تنهایی و افسردگی بیشتری در خونه پیدا میکنن .
البته به نظرم هر کودکی تا 2 سالگی به مادرش نیاز داره که متاسفانه درایران تنها 6 ماه مرخصی میدن در حالی که من شنیدم در خارج تا یکسال مرخصی، هم به پدر هم به مادر میدن ولی در ایران همچین قانونی اجرا نمیشه ومقصرم زنان شاغل نیست بلکه باید قانونی برای این مرخصی تصویب بشه که متاسفانه کوتاهی میشه.
من فکر میکنم بیشتر درگیری هایی که به خاطر شاغل بودن خانم ایجاد میشه بیشتر مربوط به جنبه ی مالیشه که مردا تحمل ندارن که خانم پول در بیاره واسه همین رگ مردسالاریشو فوران میکنه و میخان این پولو به زور از خانم بگیرن یا اگر نتونسن مانع رفتن به سرکار خانم بشن که منم برای این موضوع تنها یه راه حل به ذهنم رسید که قبلا گفتم همون حساب مشترک و حساب شخصی هست اون حساب شخصی هم برای اینه که یه خانم مجبور نشه برای پول کرایه تاکسی یا خرید وسایل شخصی خودش مرتب دستشو جلو شوهرش دراز کنه که البته اگر مرد خودش از قبل این پولو به خانم بده قبل از اینکه خانم از شوهرش تقاضا کنه مطمنن دیگه حتی نیاز به اون حساب شخصی هم نخواهد بود.
و خدایی هست . مهربان تر از حد تصور ...
الان من دانشگاه برم يا نرم؟
شاغل بشم يا نشم؟
خلاصه جواب بديد لطفا
دقیقا همین طوره منم مادرم شاغل و نه تنها اینکه احساس کمبود محبت ندارم بلکه به قول شما از همون بچگی اجتماعی بودم و زیاده خواه نبودم مثل بگم من اینو میخوام باید برام بخرید الانشم همین طور خانواده ام کاری برام میکنند سپاس گذارشونم نکننم میگم وظیفه شون نیست و همچنین روحیه استقلال طلبی بالایی دارم
متنتون بیگ لاااااااایک داره
ویرایش توسط miss eli vrn : 06-23-2016 در ساعت 12:44 PM
Don't GIVE UP
if you wait for the perfect time you will never get anything done
این کاملا موضوع شخصی و براساس علاقه خودت هست هیچ کس و هیچ انسانی در این زمینه نمیتونه بهت بگه چکار کنی جز خودت . چون همه ی انسان ها علایق و خصوصیات اخلاقی متنفاوت و مختص خودشونو دارن . فقط باید ببینی میتونی با مشکلات کار کنار بیای یا نه آیا در آینده ازینکه دانشگاه رفتی یا نرفتی پشیمون میشی یا نه . بعضی وقتا باید یه چیزی رو از دست بدی تا به یه چیز بهتر برسی .
و خدایی هست . مهربان تر از حد تصور ...
خوب من در خانواده ي تحصيل كرده اي بزرگ شدم كه حداقل سطح تحصيلاتشون فوق ليسانسه...يعني حداقل حداقلش فوق ليسانس بايد داشته باشند...ابنطوري يه سري از كه آقايون انتظار دارند مطلقا كار خونه براي زن باشهكه نميشه...
البته من از اين لحاظ انتخابم رو كردم فقط خواستم نظر بقيه رو بدونم...دانشگاه رفتن و شاغل بودن خانم ها اگه با برنامه باشه خيلي هم ميتونه مفيد باشه...
برای خود من سواله واقعا وقتی زن و مرد صبح تا غروب میرن سر کار بچه وقتی از مدرسه بر میگرده تنهایی تو خونه چی بش میگذره؟ یه بچه ابتدایی خودش باید بره سر گاز غذاشو گرم کنه؟ اگه اتفاقی براش بیفته تکلیف چیه؟ هر روزم باید شام دو وعده ای دیشب رو بعنوان ناهار بخوره، اگه از خونه بره بیرون چی کی مواظبشه؟ حالا بچه که بزرگ باشه تو سن راهنمایی یا دبیرستان بالاخره از پس خودش بر میاد هرچند تو این سن هم مساله بلوغ و تنهایی بچه مشکلات خودشو داره، اینها واقعا برای من سواله ، منم گفتم هیچ کس حق نداره برای خانوم تعیین کنه که کار کنه یا نه میتونه با کسی ازدواج کنه که شرایطشون به هم بخوره، برای همه مادرها چه شاغل چه خونه دار احترام قایلم و البته نمیشه حکم کلی داد در مورد بچه هایی که مادراشون شاغل هستن نمونش خود شما که گفتید نه اینطور نیست ولی واقعا جواب سوالهایی که پرسیدم نمیدونم. من یه همکار دارم یه دختر شش ماهه داره خانومش شاغله هر دو صبح میرن شب بر میگردن هردوشون اهل ارومیه هستن و ساکن تهرانن بهش گفتم دخترتو چکار میکنی گفت دو هفته مادر خودم از ارومیه میاد تهران دو هفته مادر خانومم میان بچه را نگهداری میکنن واقعا زحمت زیادی داره.
در مورد پول هم باید بگم مرد اگه مرد باشه با افتخار به همسرش پول میده قبل ازینکه همسرش چیزی بگه. آدم پول در میاره برا زن و زندگیش نه برای چیز دیگه ای.
ویرایش توسط Mohammad313 : 06-23-2016 در ساعت 01:42 PM
اینایی که شما میگید مال زمانیه که اصلا تو خانواده هیچ برنامه ای مدیریت نشه...تو بعضی کارها افراط و تفریط باشه غلط از آب در میاد...خانم شاغل و آقای شاغل هم باید با برنامه پیش برن...خوب اولا الان نمیشه بچه رو مهد گذاشت...به عبارت درست تر نمیشه تو هر مهدی گذاشت...توی یه سری از مهد کودک ها بهشون داروی خواب آور میدند که اذیت نشن...اما خانم و آقای شاغل اگه مجبور شدند میتونند توی یه مهد قابل اعتماد بچه رو ثبت نام کنند که ساعاتی که نمیتونند کنارش باشن اونجا باشه ولی باید نیازهای مادی و معنوی بچه رو هم برآورده کنند...این که کم کمش یک سوم وقتش رو با خانواده و بچه باشن...یک سوم دیگه رو که استراحت میکنند و میخوابند...یک سومش رو هم واسه کارها و مشغله های خودشون بذارند
حالا این یه برنامه ی مختصر بود ولی من عقیده ام اینه که هرچیزی از قبل برنامه ریزی شده باشه احتمالش هست که درست پیش بره...برنامه ریزی هم این نیست که قلم و کاغذ بیارید و بنویسید حتی اگر ذهنی هم برنامه ریزی بشه ارزشش زیاده به شرطی که بهش عمل بشه...
مثلا من شب ها وسایل غذا رو آماده میکنم و پیش غذاهارو آماده میکنم و صبح ساعت5بیدار میشم غذارو آماده میکنم بعدش به بچه صبحانه میدم و میرم دانشگاه یا سرکار و یا جایی که باید برم...اگرهم لازم شد یه یادداشت کوچیک براشون میذارم
بازم میگم توانایی مدیریت خانواده خیلی مهمه...
ویرایش توسط مرسانا 19 : 06-23-2016 در ساعت 02:01 PM
درس و شاغل بودن در تضاد زندگی زن نیست .
مخصوصاً تحصیل خیلی هم خوبه ...
انتخاب رشته تحصیلی و یا شغل هم به استعداد و ظرفیت های شما بستگی داره ، وانتخابش به میل دوست داشتن شما در اون زمینه ، شما نباید مسیر دیگران رو بری ، مسیر خودتون رو میرید چون خاص و منحصر به فرد هستین .
فقط چیزی که جالب نیست اینه که بخواین در جایگاه جنسیت دیگه قرار بگیرین ،
مثلاً زن های که شخصیت و روحیه مردونه برای خودشون میسازن ( به هر دلیلی ) دیگه در زندگی به عنوان زن زیاد موفق نیستن . ( باز اشتباه برداشت نشه منظورم این نیست که زن تحصیل نکنه و شاغل نباشه ، از نظر روانی و شخصیتی میگم )
حضور زن در اجتماع مانع پیشرفتش نیست ، فقط باید شخصیت و روحیه اش رو به عنوان یک زن حفظ کنه ، تا بتونه در همسر بودن ، مادر بودن... هم موفق باشه .
اونای هم که نمیتونن و یا با روحیه شون سازگار نیست ، بهتره که کار نکنن تا بتونن در فعالیت خانواده پیشرفت کنن ، به هر حال خانه داری هم شغله .
مطمعنن فقط تمرکز روی خانواده داشتن تاثیر مثبت بیشتری هم به همراه داره .
( البته نمیشه برای همه جمع بست ، شاید بعضی ها با تمرکز فقط بر روی خانواده هم نتونن موفق بشن که زیادن هستن ، و بعضی با استعداد و ظرفیت بالای که دارن شاید بتونن هم در کار هم خانواده موفق باشن که کم هستن ، فقط چیزی که نمیشه کامل استفاده کرد زمانه چون فقط یک نفره )
منم نظر شخصیم اینه که بچه تا 2 سالگی به مادر خودش نیاز داره ولی خب متاسفانه کشور ما فقط 6 ماه مرخصی میده و اینجا به نظرم مادر بهتره حداقل تا یکسال سرکار نره و مادرخودم نیز دوسال سرکار نرفت ولی خب بعدش مهدکودک خوبیش به اینه که هر ساعتی بخوای میتونی بچه رو بزاری و وقتی کارت تموم شد بیای دنبالش و در مورد مدرسه هم یادمه مادرم همیشه میومد دنبالمون یعنی اینجوری نبود که وقتی برسیم خونه تنها باشیم و البته مامانم همیشه این آموزشو بهمون داده بود که دست به گاز نزنیم وبالاخره تا رسیدن مامان یه تنقلاتی میخوردیم تا مامی بیاد غذا درست کنه و بعضی مواقع هم یادمه خونه مادربزرگم میرفتیم .البته میشه بچه رو مدرسه هایی ثبت نام کرد که همزمان که ساعت کاری تموم میشه اونم مدرسه باشه .در مورد غذام خب این مشکلات هم همراش هست که مجبور میشیم یا غذای دیروزو بخوریم یا غذای فست فود یا .. ولی خب ما در این زمینه مشکلی نداشتیم . به قول من خاص در این زمینه برنامه ریزی خیلی مهمه . درضمن مادر نباید تاغروب سرکار باشه در غیراینصورت از بی درکی مادر و خودخواهیشه
و خدایی هست . مهربان تر از حد تصور ...
آشپزی کردن که یه جور هنره و ضد افسردگیه
ولی در کل میگم مدیریت خیلی مهمه...بچه باید بدونه دست پخت مادرش چه جوریه و از یه طرف فست فودها افسردگی میارن...وقتی هم که میره جایی میوه بهش موز بدید چون نشاط آوره
بادام هم برای سیستم عصبی خوبه و کج خلقی رو ازبین میبره
آشپزی خیلی مهمه...یکی از همون برنامه هایی هست که باید مدیریت بشه چون باید تمام جنبه هارو توش در نظر بگیره...ممکنه یکی ترشی براش مفید باشه و چربی خونش رو پایین بیاره ولی واسه یکی مضر باشه و باعث افت فشارش بشه
خلاصه هرکی آشپزی کنه به نفعشه چون ضد افسردگیه
و بازم میگم مدیریتتتتتتت خیلییییییی مهمههه در هرکاری
خیلی چیز های دیگه هست باعث میشه فعالیت زن به عنوان همسر ، مادر و.. درون خونه متمرکز بشه خیلی بهتره
من خودم دوست دارم همسرم فعالیتش رو بر روی خانواده متمرکز کنه ، چون کلی برنامه ها دارم که اگه همسرم شاغل باشه مطمعنن نمیتونیم بهشون برسیم .
یک نمونه اش من خیلی اهل طبیعت گردی ، کوهنوردی هستم و دوست دارم همشون رو باهمسرم برم ، اگه همسرم شاغل باشه مطمعنن در آینده خیلی کمتر به این برنامه باهم میتونیم بریم و لذت کمتری میبریم .
بحث تربیت بچه ها و رسیدگی به خونه که بماند ..
از نظر فیزیکی هم زن مثل مرد نیست ، پس وقتی از سر کار بیاد در بهترین حالتش نیست ، وانرژی و حوصله ای که میتونه خرج همسر و بچه ها و خانواده کنه رو نداره
هیچ بایدی در کار نیست ، اما بهتره که زن فعالیتش رو در خانواده متمرکز کنه . ( به نظر من ، البته با این که اصلاً ربطی به موضوع پست نداشت)
نظرتون قابل احترامه
ولی از نظر من زن میتونه خیلی پر انرژی تر از بعضی مردها باشه و انرژی چیزی نسبی هست
از طرفی با برنامه میشه هم برای خانواده و تفریح و تربیت بچه و کارش وقت بذاره
و اینجوری اصلا هم بهتر نیست
اگه جامعه صرفا به دست مردها باشه که نمیشه چون بالاخره زن ها هم ایده هایی دارند که ممکنه به مغز هیچ مردی خطور نکرده باشه
تربیت فرزندان خیلییییییی مهمه...تفریح هم همینطور...اما اگه بشه مدیریتشون کرد در کنارش میشه اشتغال هم داشته باشه
بحث اینه که دست مادر نیست که تا کی سر کار باشه مگر اینکه کارمند دولت باشه که ساعت دو تعطیل بشه البته توی شهرای بزرگ قشنگ دو ساعت طول میکشه تا از محل کار به خونه برسی اگر بخاطر مادیات و کسب درآمد خانوم بخواد کار کنه هر چی در میاد ازونطرف هزینه مهد کودک و پرستار میشه. مگر اینکه روحیه خانوم طوری باشه که نیاز به مشغله بیرون داشته باشه. نمیدونم واقعا چی بگم من بعنوان یه پسر فکر میکنم وظیفه زن نیست که کسب درآمد کنه پول مرد هم برا زن و زندگیه و این حرفا نباید باشه بین زن و مرد که پول من و تو داشته باشن.
ببین مدیریت خوبه برنامه ریزی لازمه ولی خب گاهی با حوادث پیش بینی نشده ای روبه رو میشیم که باید انعطاف پذیر باشیم چون اگر با اتفاقی روبه رو بشیم که برخلاف برنامه ریزی ما باشه ممکنه یدفعه عصبی بشیم و از کوره در بریم یک زن باید بتونه در هر شرایطی بهترین تصمیم رو بگیره بعضی وقتا مجبوره حتی به غذای فست فودی روبیاره نمیشه همیشه طبق برنامه عمل کرد . ولی خب آشپزی هم اونقدرام سخت نیست با وجود این زودپزا وماکروویو و...حتی در عرض یکساعت هم میشه غذا درست کرد
و خدایی هست . مهربان تر از حد تصور ...
زنی که شما میگی این همه انرژی داره ، دیگه بدرد من نمیخوره ، برا خودش مردی شده .
وقتی اونا برای خودوشن به فکر این چیزا و حضور در جامعه هستن
منو همسرم اون موقع کنار دریاچه داریم ماهیگیری میکنیم
یا شایدم کوهنودی
و یا مسافرت و...
وقتی دارن سخت کار میکنن برنامه ریزی ، ما تو خونه راحت کنار هم لم دادیم
تازه برا خانومم آشپزی هم میکنم کنار همدیگه
دیگه هر کس زندگی که میخواد رو بر اساس هدف هاش میسازه ، منم به نظر شما احترام میزارم .
آخه ببینید مسله پول نیست مسله علاقه هست یکی مثله من یا امثال من دوست دارن در زمینه های علمی یا کاری موفق باشن احساس مفید بودن میکنن و من به خودم به شخصه یه مدت که تو خونه بشینم دچار افسردگی میشم اگه در محیط علمی نباشم از زندگیم لذت نمیبرم ولی برعکس بعضیا عاشق خونه داری هستن . خب تکلیف یکی مثله من چیه؟ از علاقم بگذرم و بشینم تو خونه مس بساوم؟ در ضمن یه مشکل دیگم هست متاسفانه مردای ایرانی بعضیاشون وقتی حس میکنن که زنشون خیلی بهشون وابسته هست میتونن بهش ظلم کنن و حتی خیانت کنن هزاران نمونشو دیدم و شنیدم پس متاسفانه مردا هم بی جنبه هسن (شما استثنا هسین ) اگر اینجور نبود مطمن باشید اینقدر درصد خانمای شاغل زیاد نبود
و خدایی هست . مهربان تر از حد تصور ...
زمان کاری مرد و زن ممکنه با هم نخونه ، شاید زمانی که به من مرخصی میدن به همسرم مرخصی ندن ، برای همین گفتم باعث میشه کمتر بتونیم تفریح بریم .
مخصوصاً اگه تایم کاری زن یا مرد شیفتی باشه که امکان داره وقتی مرد خونه تنهاس زن خونه نباشه و مرد تنها و یا بلعکس ، که باعث میشه کمتر همدیگه رو ببینن .
و کلی چیز دیگه ....
ولی اگه زنم شاغل نباشه میتونیم به برنامه های بیشتری برسیم ، حتی میتونم از سر کار اومدم یک تفریح نزدیک یکهوی برم ، شب نشینی بیشتر ...
آخه همه چی که کار و پول نیست ، باید زندگی کرد
تازه همسرم میتونه وقتش رو به فعالیت های مورد علاقه ای که دوست داره هم بپردازه ، مثل فعالیت های ورزشی خاص ، فعالیت های هنری و ... ( حتی بعضی ها از طریق برای خودش پولی هم در میارن )
خب شما یه جورایی مردسالارین و احتمالا متولد آذرین که اینقدر عاشق تفریحاتین . من که به شخصه حالو حوصله تفریح نداریم اگرم بخوام مسافرت برم دوست دارم سوار هواپیما بشم یه راست کنار دریا درکنار ساحل با شوهرم چند قدمی میزنیم سپس به هتلی رفته و یک قهوه یا نسکافه میخورم و از دیدن مناظر لذت میبریم تموم شد رفت خخخخخخخخ .
و خدایی هست . مهربان تر از حد تصور ...
متولد آذر نیستم ، اتفاقا متولد فصل بهار هستم .
اون مرد سالاری که شما میگی هم نیستم ، هیچ مرد سالاری به فکر آشپزی و کمک به همسرش نیست ، بگذریم یک بحث دیگه الکی باز نشه .
تفریح بخشیش بود که گفتم .
تربیت بچه ها بماند ، وقتی که باید صرف رابطه زوجین بشه بماند ، تازه خود همسرمم کلی نیاز ها داره که باید من بهش برسم .
در کل روحیه زن لطیف و حساسه ، منم زن رو همونطور که هست میخوام .
ولی سر کار رفتن زن باعث میشه ، تایمی که کار نمیکنه در بهترین حالت خودش نباشه ( گفتم در بهترین حالت ) و اگه حتی سرشار از انرژی باشه ، اون لذتی که باید رو نمی تونه از بودن در خانواده ببره .
به شما هم خوش بگذره ،ما هم از اون تفریح ها هم در برنامه داریم
فقط این نکته رو اشاره کنم مطمنن اگر هرکسی بتونه به اون کاری که علاقه داره بپردازه مطمنن از نظر روحی شادتر خواهد بود شاید از نظر جسمی خسته باشه ولی درکل میزان رضایت از زندگیش بیشتره تا شخصی که از نظر جسمی خسته نیست ولی از نظر روحی غمگینه . اون کاری برای خانما خوبه که اجبار نباشه و از کارشون لذت ببرن منم خودم برنامم همینه که براساس علاقم پیش برم . انشالله و با توکل برخدا در آینده بتونم همسرمو فرزندانمو راضی کنم
ویرایش توسط eli2 : 06-23-2016 در ساعت 03:49 PM
و خدایی هست . مهربان تر از حد تصور ...
ببينيد من دليلم واقعا منطقي و قانع كننده بود چون منطق پشتش بود
اولا زني كه شما ميگيد شكننده و ضعيف هست و واقعا درحق خودش كوتاهي كرده
ثانيا شما مردسالاري به شيوه ي مدرن رو پيش گرفتيد؟!
حالا از اين ها گذشته زن ميتونه درهرصورت بهترين حالت خودش رو حفظ كنه
الان من بچه م يك سالشه حدودا...خوب واقعا براش مايه ميذارم و حواسم بهش هست
ولي واسه كارهاي ديگه م هم برنامه دارم
اولا روح و سلامتي و نيازهاي همسرم و بچه م برام مهمه
ثانيا به همه ي كارام ميرسم
درسته ، اما بهتره لذت و علاقه های ما تاثیر منفی روی خانواده نزاره ، بازم به خود فرد بستگی داره و آزاده . مثلاً خودم اگه بخوام سراغ کاری که دوست دارم رو برم مطمعنن زمان کمتری رو میتونم برای همسر و فرزندام بزارم ، برای همین بجاش به لذت ها و علایقم کمی جهت دادم تا هم به هدف ها هم خانواده همخوانی داشته باشه و خودم و از نظر روحی از زندگی رضایتمند باشم...
مثلاً یک مثال خیلی برجسته اش ، یک زنی که شغل سخت و پرکاری داره میتونه مادر و همسر موفقی هم باشه اما مطمعنن در زمینه مادری و همسری به اندازه زن خونه دار موفق نیست .
مثال های منم همش میگه بهتره ، و هر کس هم هدف خاص خودش رو داره ، مقایسه کردن زیاد جالب نیست ، چون هر کس مسیری رو میره مطمعنن چیز دیگه ای رو از دست میده ، پس باید ببینه ارزش براش چیه ، و از همه مهم تر زمان محدود و تکرار نشدنی .
انشالله در تمام زندگیتون همیشه موفق باشین .
نظریات شما در رابطه با مقایسه با بهتر و بهترین درسته مشخصه که روح زن با محیط خشن کار جور در نمیاد ولی شرایط جامعه به گونه ای تغییر کرده که تفکر ما خانما هم تحت شعاع قراره از مشکلات اقتصادی و بیکاری و افزایش سن ازدواج و هزاران دلایل دیگه باعث شده که یه دختر به جای اینکه در خونه بمونه و منتظر خاستگاربشینه ؛ برای اینکه از افسردگی و.حس انزجار از خودش دربیاد به سمت کارکردن و علایق خودش رو میاره و هدف هایی در زندگیش در نظر بگیره و چون مدت زمان زیادی برای بدست اوردنش تلاش کرده نمیتونه به راحتی دست برداره والانم مثله قدیم نیست که پسرا به راحتی تن به ازدواج بدن پس خودبه خود ما دخترا مجبور شدیم به سمت کار روبه بیاریم و تغییر این دیدگاه هم در صورتی است که تمام مشکلات اقتصادی و بیکاری و... برای مردم جامعمون برطرف بشه درعین حال مرد هم به زن وفادار باشه و به قول شما هدفش فقط و.فقط خدا باشه اینجوری میشه که خانم میتونه از،قید علایقش دست بکشه و اونم درصورت زندگی در یک جامعه ایده آل
امیدوارم همچین شما در تمام مراحل زندگیتون موفق باشید
و خدایی هست . مهربان تر از حد تصور ...
دقیقاً باید هدف آدما خدا باشه تا ارزش ها درست شکل بگیره...
اگه هدف همه جامعه هم خدا باشه کل جامه ایده آل میشه ...
( ولی لازم نیست حتماً همه جامعه ایده آل باشه تا ما عالی زندگی کنیم ، چون فقط با یک نفر که همسرمونه بیشترین تعامل رو داریم ، و اون رو هم خودمون انتخاب میکنیم با سبکی که انتخاب میکنیم )
Don't GIVE UP
if you wait for the perfect time you will never get anything done
نه نمیتونیم ، اصلاً کار خوبی هم نیست ، ربطی نداره با شاغل بودن همسر موافق باشیم یا نه.
یادمه یکروز به یکی از فامیل هامون گفتم چرا برا پسرت زن نمیگیرن ، آخه بالای سی سال بود پسرش ، بعد گفتن که دنبال زن کارمندیم براش ، یعنی معیار خود پسر بود که زنش شاغل باشه و خودش اینو خواسته بود ،
خیلی ناراحت شدم برای اینکه به همسرش به دید تامین کننده مالی نگاه میکرد ، و بقیه چیز ها رو نادیده گرفته بود .
حتی منی که دوست دارم همسرم وقت آزاد بیشتری داشته باشه و شاغل نباشه ، اینو معیارم نمی دونم .
Don't GIVE UP
if you wait for the perfect time you will never get anything done
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)