نمایش نتایج: از 1 به 34 از 34

موضوع: تنهایی و وابستگی 2

2655
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27428
    نوشته ها
    121
    تشکـر
    11
    تشکر شده 94 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    9

    تنهایی و وابستگی 2

    سلام دوستان ممنون از پستاي خوبتون در رابطه با پست قبليم ترس از تنهایی و وابستگی شدید این ادامه اون هست دیروز بهش پیام دادم و ازش خواستم بهم بگه دلیل اينکاراش چیه اونم فقط گفت مشکل من تنها بی محلی و دوری از خانوادمه که باهاشون نیومدی سفر واسم خیلی سخت بود بهم گفت اگه بري از خانوادم عذرخواهی کنی مشکل ما حله ولی من که کاری نکردم که بخوام از کسی عذر بخوام واسه همین بهش گفتم شرمنده نمیشه اونم گفتم باشه یا همین جور بلاتکلیف بمونیم یا هم از هم جداشيم خیلی ناراحت شدم بهش گفتم با اینکه خیلی دوست دارم ولی مجبورم ازت جدا شم و بی خیال همه چی شم اونم گفت باشه خیلی دپرس شدم هرچی می گفتم فقط میگفت سر دعواهای قبلی من اومدم حالا تو بیا اونم اقرار کرد خیلی دوسم داره و گرنه صدبار ازم جدا میشده میدونم همه این چیزا زیر سر خواهر و مادرشه نمیدونم خوردم به بن بست هم ميخاد هم نميخاد چی بگم یه بار میگفت جدایی یه بار عذرخواهی یه بار هم بی خیالی چی بگم خیلی سختی کشیدم دلم نميخاد انگشت نما بشم و مدام بهم میگه برو مثل خواهرت باش برو جدا شو شما عادتتون هست طلاق نمیدونم باهاش چیکار کنم مدام میگه خواهرت چیکار کرده چیکار نکرده سخته بخدا همش کار کسه دیگه ای رو بزنم تو سرت منم خیلی چیزا میدونم و میتونم بگم اما میگم دنیا بی ارزشه و دار مکافات پس فردا سر خودم میاد واسه همین چیزی نميگم ممنون دوستاي گلم

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21877
    نوشته ها
    2,577
    تشکـر
    2,345
    تشکر شده 1,788 بار در 1,138 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تنهایی و وابستگی 2

    همدیگر دوست دارید ،دلیلی نداره به خاطر حرف های خاله زنکی زندگی به هم بپاشید.
    شوهرت هم اشتباه می کنه جریان خواهرت وسط می کشه شاید از روی نااگاهی باشه.
    شما هم یکم کوتاه بیا ولی هردوتاون پیش مشاوره برید .

  3. کاربران زیر از omidd بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27428
    نوشته ها
    121
    تشکـر
    11
    تشکر شده 94 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : تنهایی و وابستگی 2

    اون قبول نمی کنه مادرش خیلی بهش یاد میده میخواد منو خورد کنه میگه نذار حرف زنت باشه همش بهش میگه من واست چیکار کردم و سختی کشیدم تو هر کوچه ای هزارتا زن هس ولی مادر واست يکيه سخته خداوکيل

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,187 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : تنهایی و وابستگی 2

    سلام گلم
    همسر شما یا میخواد از محبت شما سواستفاده کنه یا واقعا از شما دلزده شده ک در هردو صورت ادامه دادن این زندگی تنها به ضرر شماس
    اون فهمیده شما خیلی دوسش دارین و میخواد عذابتون بده
    فقط بهش ی چیز بگو
    بگو مهریه ام را بده و تمام کنیم همه چیز را ، تازه فهمیدم ک ارزشم خیلی بالاتر است و باید باهم سطح خودم همنشین باشم.
    اونجوری یا به خودش میاد و میفهمه چه کسی را داره از دست میده یا تموم میشه راحت میشی از این همه خار شدن.

  6. 2 کاربران زیر از fateme.68 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27428
    نوشته ها
    121
    تشکـر
    11
    تشکر شده 94 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : تنهایی و وابستگی 2

    اما...... خیلی سخته اونم میگه بیا جداشيم ولی حتما باید برسم دادگاه که سخت تر میشه پدرم خیلی سختی کشیده دلم نمیاد اذيتش کنم آبروش نیره شهرمون کوچیک هی همه همو ميشناسن با جدایی خواهرم خیلی زجر کشید پدرم اذیت شد واقعا دلم نمیا. فقط بخاطر اونکه من همش کوتاه ميام

  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : تنهایی و وابستگی 2

    دوست عزیز یکم برای خودت ارزش قائل شو این داستان تا کی میخواد ادامه پیدا کنه زندگی خواهرت جداست زندگی توهم جداست اصلا ربطی بهم نداره ببخشید ولی اون بی ادبیش میرسونه که مشکل خواهرتون میاره وسط. سه سال عمرت گذاشتی به پاش و روز به روزم بدتر شده احترامت نگه نمیداره یکبار پیش قدم نشده برای اشتی. هرسری داره دعوا الکی راه میندازه

    اینکه گفتی با اینکه دوستت دارم ولی باید جدا شیم خوب گفتی این اقا پسر هنوز عاقل نشده برای زندگی دونفره

    بخواد اینجوری پیش بره بهتر جدا بشید الان جدا نشی فردا با دوتا بچه جدا میشی ....

    و اینکه بهتر اول خودت بری پیش مشاور بعد با پدرت بری. و اگر قسد جدا شدن داری یه وکیل بگیر کاراتو کنه اصلا احتیاجی نیست پدرت بفهمه فقط باید بهش بفهمونیم که اینجوری تو خوشبخت تری ..درضمن بخاطر حرف مردم زندگی نکن .... واقعا همچین مردی غیر قابل تحمل به قول دوستان خودش داره یه کاری میکنه. که شما. پیش قدم بشید برای طلاق.. .... این اشتباه شماست که زود عقد کردید دوران نامزدی گذاشتن برای شناخت اگه دوران نامزدی به خوبی گذرونده بودید الان این همه مشکل نبود و بهتر میتونستی بشناسیش
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  9. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21877
    نوشته ها
    2,577
    تشکـر
    2,345
    تشکر شده 1,788 بار در 1,138 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تنهایی و وابستگی 2

    چرا طلاق !! به همین راحتی!!

    شوهرت سرش یکم باد داره و هنوزم کامل نشده و از طرفی هم مادرش به جای اینکه درس زندگی بده داره وضع بدتر می کنه، این بدون اگرشوهرت اگاه بشه این کارا نمی کنه اگر به گفته شما دوستت داشته باششه.

    مادرشوهرت از اون مادر شوهرهای قدیمی هاست که یک مثل هستش :توی اتاق دختر و دامادش بودند و یکم اون طرف تر پسر و عروسش ، مادره به عروس میگه از پسرم فاصله بگیر گرم ه گرمش میشه و به دخترش میگه به شوهرت بچسب سرده سردش نشه.

    این نوع مادرشوهرها کارشون اینه اگر محل زندگیت تغییر کنه و جدا باشین و دور شاید خیلی مشکلات حل بشه .مگر اینکه پسر واقعا دیگه نخواهد.

  10. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27428
    نوشته ها
    121
    تشکـر
    11
    تشکر شده 94 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : تنهایی و وابستگی 2

    ممنون امید جان ..حق با تویه رفتار مادرش کاملا همینطوره

  11. کاربران زیر از mahdis.p بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : تنهایی و وابستگی 2

    نقل قول نوشته اصلی توسط omidd نمایش پست ها
    چرا طلاق !! به همین راحتی!!

    شوهرت سرش یکم باد داره و هنوزم کامل نشده و از طرفی هم مادرش به جای اینکه درس زندگی بده داره وضع بدتر می کنه، این بدون اگرشوهرت اگاه بشه این کارا نمی کنه اگر به گفته شما دوستت داشته باششه.

    مادرشوهرت از اون مادر شوهرهای قدیمی هاست که یک مثل هستش :توی اتاق دختر و دامادش بودند و یکم اون طرف تر پسر و عروسش ، مادره به عروس میگه از پسرم فاصله بگیر گرم ه گرمش میشه و به دخترش میگه به شوهرت بچسب سرده سردش نشه.

    این نوع مادرشوهرها کارشون اینه اگر محل زندگیت تغییر کنه و جدا باشین و دور شاید خیلی مشکلات حل بشه .مگر اینکه پسر واقعا دیگه نخواهد.
    همچین هم به این راحتی نیست 3 سال عمرشو گذاشته روز به روز داره بدتر میشه. مطمعن باش الان با این وضع بد جدا نشه بخواد شوهرش همین رفتار هارو کنه فردا با دوتا بچه جدا میشه چون ادم تا یه حدی صبر داره
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  13. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21877
    نوشته ها
    2,577
    تشکـر
    2,345
    تشکر شده 1,788 بار در 1,138 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تنهایی و وابستگی 2

    نقل قول نوشته اصلی توسط پریماه. نمایش پست ها
    همچین هم به این راحتی نیست 3 سال عمرشو گذاشته روز به روز داره بدتر میشه. مطمعن باش الان با این وضع بد جدا نشه بخواد شوهرش همین رفتار هارو کنه فردا با دوتا بچه جدا میشه چون ادم تا یه حدی صبر داره
    خب یک فرصت چند ماهه هم بده، خونه شون عوض کنن و پیش مشاور برند شاید شوهرش به اشتباه اش پی برد ودرست شد. ونشد اونوقت به فکر دیگه باشه.

  14. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : تنهایی و وابستگی 2

    نقل قول نوشته اصلی توسط omidd نمایش پست ها
    خب یک فرصت چند ماهه هم بده، خونه شون عوض کنن و پیش مشاور برند شاید شوهرش به اشتباه اش پی برد ودرست شد. ونشد اونوقت به فکر دیگه باشه.


    امید مگه ادم باید چند بار یه فرصت بده یه زن عاشق واقعا صد بار فرصت دوباره میده ایشونم بخاطر اینکه دوستش داره نمیتونه جدا شه

    دیگه بدتر از این شوهرش عین خیالش نییست که جدا بشه حرف جایی بیاد وسط و خیلی راحت ازش بگذره ؟؟ بگه هرطور راحتی؟؟

    پیشنهاد مشاور موافقم ولی با این خصلت هایی که مهدیس خانم میگن فکر نکنم شوهرشون حاظر به امدن پیش مشاور باشن
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  15. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27428
    نوشته ها
    121
    تشکـر
    11
    تشکر شده 94 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : تنهایی و وابستگی 2

    ما خونه نداریم هنوز تو عقديم ....

  16. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27428
    نوشته ها
    121
    تشکـر
    11
    تشکر شده 94 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : تنهایی و وابستگی 2

    نقل قول نوشته اصلی توسط پریماه. نمایش پست ها
    امید مگه ادم باید چند بار یه فرصت بده یه زن عاشق واقعا صد بار فرصت دوباره میده ایشونم بخاطر اینکه دوستش داره نمیتونه جدا شه

    دیگه بدتر از این شوهرش عین خیالش نییست که جدا بشه حرف جایی بیاد وسط و خیلی راحت ازش بگذره ؟؟ بگه هرطور راحتی؟؟

    پیشنهاد مشاور موافقم ولی با این خصلت هایی که مهدیس خانم میگن فکر نکنم شوهرشون حاظر به امدن پیش مشاور باشن
    آره شاید نیاد قبلا گفتم گفت اینجا کوچيکه نمیام گفت برسم یه شهر دیگه ولی بعدش نیومد حتی گفتم بیا بريم پیش استادم ولی گفت اون پشته تورو ميگيره

  17. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : تنهایی و وابستگی 2

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahdis.p نمایش پست ها
    آره شاید نیاد قبلا گفتم گفت اینجا کوچيکه نمیام گفت برسم یه شهر دیگه ولی بعدش نیومد حتی گفتم بیا بريم پیش استادم ولی گفت اون پشته تورو ميگيره


    صادقانه با خودت بگو فکر میکنی ته این رابطه چی چون خودت بهتر از هرکی میدونی
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  18. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27428
    نوشته ها
    121
    تشکـر
    11
    تشکر شده 94 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : تنهایی و وابستگی 2

    یه عاشق فقط کر و کوره درک میکنه اینجا کسی منو خیلی به خودم گفتم ولی بی فايدس خیلی تلاش کردم ولی نتونستم جلو خودمو بگیرم چون میدونم اونم منو میخواد ولی مادرش شده یه هیولا واسه من و یه فرشته نجات واسه بچش بهش گفتم اگه منو ميخاد امشب وقتی همه خوابیدن باهم بريم بیرون تا حرفامونو بزنیم دعا کنيد

  19. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : تنهایی و وابستگی 2

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahdis.p نمایش پست ها
    یه عاشق فقط کر و کوره درک میکنه اینجا کسی منو خیلی به خودم گفتم ولی بی فايدس خیلی تلاش کردم ولی نتونستم جلو خودمو بگیرم چون میدونم اونم منو میخواد ولی مادرش شده یه هیولا واسه من و یه فرشته نجات واسه بچش بهش گفتم اگه منو ميخاد امشب وقتی همه خوابیدن باهم بريم بیرون تا حرفامونو بزنیم دعا کنيد


    امشب برید بیرون ؟؟ خوبه

    فقط هواست باشه با ارومی صحبت کنی با داد و بیداد لج باز تر هم میشه
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  20. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27428
    نوشته ها
    121
    تشکـر
    11
    تشکر شده 94 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : تنهایی و وابستگی 2

    ممنون پریماه گلم خیلی متشکرم ازت

  21. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27428
    نوشته ها
    121
    تشکـر
    11
    تشکر شده 94 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : تنهایی و وابستگی 2

    موافقم چون واقعا همينجوريه بنظر ت چی بگم بهش

  22. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : تنهایی و وابستگی 2

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahdis.p نمایش پست ها
    ممنون پریماه گلم خیلی متشکرم ازت

    مهدیس جون میدونی خیلی دلم میگیره مثل شماها زیاد میبینم انقدر عاشقش هستی ولی اینکار و باهات کنه کم محلی کنه درکت نکنه امیدوارم واقعا درست بشه چون خیلی اشتباه میکنه ضررش خودش میبینه اگه شما رو از دست بده یکی که انقدر دوستش داره
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  23. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27428
    نوشته ها
    121
    تشکـر
    11
    تشکر شده 94 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : تنهایی و وابستگی 2

    ممنون پریماه جون پيامتو نتونس باز کنه میتونیم باهم دوست بشیم ايميلمو میفرستم شمارتو اگه دوست داری بفرست واسمbaran2sf@gmail.com

  24. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : تنهایی و وابستگی 2

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahdis.p نمایش پست ها
    ممنون پریماه جون پيامتو نتونس باز کنه میتونیم باهم دوست بشیم ايميلمو میفرستم شمارتو اگه دوست داری بفرست واسمbaran2sf@gmail.com

    میتونم باهات تو. یاهو در تماس باشم فقط یاهو دارم
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  25. بالا | پست 22

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27428
    نوشته ها
    121
    تشکـر
    11
    تشکر شده 94 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : تنهایی و وابستگی 2

    ولی من فقط ایمیل دارم تو یاهو چطور میتونیم باهم در تماس باشيم

  26. بالا | پست 23

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2016
    شماره عضویت
    27470
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تنهایی و وابستگی 2

    سلام دوستان
    من ٢٤ سالمه و٨ ماه هست كه باآقايي آشناشدم وتصميم به ازدواج داريم.خانواده ي ٢ طرف هم درجريان رابطه آشنايي مابودن وهستندوهميشه نفرسوم زمان ملاقاتهاي ماهمراهمون بوده، ايشون به من اجازه نميدن كه تنهاجايي برم وميگن بامادرت بيا، اظهارميكنن كه آدم غيرتي اي هستندواين مسائل ازسرغيرت وعلاقه است وچون حس ميكنن كه جامعه ماوضعيت خوبي نداره كه من بخوام تنهاجايي برم. حتي وقتي خونه خواهرام ميرم همش ميگه تنهانرودوماداتون نامحرمن، باخونوادت برو.
    وقتي جايي ميرم باخواهرام و همسراشون ميگه من نيستم وناراحتم ، بعدش كه علت روميپرسم ميگه حسوديم شده ودوست داشتم پيشت باشم.
    من قبلاً ازلحاظ ديني آدم معتقدي نبودم و حجابم رورعايت نميكردم، اما مدتي است كه شرايط عوض شده وايمانم بيشترشده وخيلي چيزارورعايت ميكنم ، اماهرباركه بحثمون ميشه ، ايشون گذشته من رويادم مياره وتوسرم ميزنه. اماهميشه اظهارداره كه عاشقمه واين موضوعات ازسرعلاقست
    من بايدچيكاركنم.
    ویرایش توسط H.e : 04-03-2016 در ساعت 05:10 PM

  27. بالا | پست 24

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27428
    نوشته ها
    121
    تشکـر
    11
    تشکر شده 94 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : تنهایی و وابستگی 2

    شاید حق با ایشون باشه ولي سخت گیری تا این حد خوب نی گلم حتما مشاوره برو اگه هنوز ازدواج نکردي

  28. بالا | پست 25

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : تنهایی و وابستگی 2

    نقل قول نوشته اصلی توسط H.e نمایش پست ها
    سلام دوستان
    من ٢٤ سالمه و٨ ماه هست كه باآقايي آشناشدم وتصميم به ازدواج داريم.خانواده ي ٢ طرف هم درجريان رابطه آشنايي مابودن وهستندوهميشه نفرسوم زمان ملاقاتهاي ماهمراهمون بوده، ايشون به من اجازه نميدن كه تنهاجايي برم وميگن بامادرت بيا، اظهارميكنن كه آدم غيرتي اي هستندواين مسائل ازسرغيرت وعلاقه است وچون حس ميكنن كه جامعه ماوضعيت خوبي نداره كه من بخوام تنهاجايي برم. حتي وقتي خونه خواهرام ميرم همش ميگه تنهانرودوماداتون نامحرمن، باخونوادت برو.
    وقتي جايي ميرم باخواهرام و همسراشون ميگه من نيستم وناراحتم ، بعدش كه علت روميپرسم ميگه حسوديم شده ودوست داشتم پيشت باشم.
    من قبلاً ازلحاظ ديني آدم معتقدي نبودم و حجابم رورعايت نميكردم، اما مدتي است كه شرايط عوض شده وايمانم بيشترشده وخيلي چيزارورعايت ميكنم ، اماهرباركه بحثمون ميشه ، ايشون گذشته من رويادم مياره وتوسرم ميزنه. اماهميشه اظهارداره كه عاشقمه واين موضوعات ازسرعلاقست
    من بايدچيكاركنم.


    دوست گلم تایپک جدا بزنید
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  29. بالا | پست 26

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : تنهایی و وابستگی 2

    مهدیس جان چیش دیشب با شوهرت صحبت کردی
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  30. بالا | پست 27

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27428
    نوشته ها
    121
    تشکـر
    11
    تشکر شده 94 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : تنهایی و وابستگی 2

    آبجی بخدا داغونم فردا میخوام برم اما الان دو هفته تمام هست که یه لحظه هم کنارش نبودم دلم داره آتیش میگیره دیشب بابام صداش کرد گفت بیا حرف بزنیم واسه خواهرم که طلاق گرفته بودخواستگار اومده بود اون گفته بود که اگه بهشون ج بدین من پامو نميذارم دیگه خونتون پدرم شک کرده بود واسه همین صداش کرد که بیاد بحرفه اومد دم در گفت بالا نمیاد بابام رفت پایین گفت تو نیا بعد بیست دقیقه رفتم همش داشت پشتمو میزد همش بدم و به پدرم میگفت من شدید پاهام. می لرزید ولی من بهش بدی نکرده بودم همون دعوای عادی زن و شوهر ی بود ...بخدا خسته بودم یه لحظه بعد خواهرم اومد به خواهرم گفت تو با کی دوست بودی و چیکار کردی و بهش گفت من سه ماهه حرف نزدم باهاش خواست به پسره بزنگه رو در رو کنه که از ماشین پیاده شد و وسايلشو برداش رفت پدرمم گفت برين خونه دعوام کردد و. گوشيرو ازم گرفت تا امرو عصر بعد بهم داد و گفت باهاش حرف نزنم خستم هم ميخامش هم دوست ندارم رو حرف پدرم حرف بزنم چون چندروز پیش گفتته بود حرف نزنم باهاش من حرف زدم و اون به پدرم گفته بود مدام پیام میداده و ميزنگيده از غصه دارم ميميرم بخدا

  31. بالا | پست 28

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21877
    نوشته ها
    2,577
    تشکـر
    2,345
    تشکر شده 1,788 بار در 1,138 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تنهایی و وابستگی 2

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahdis.p نمایش پست ها
    آبجی بخدا داغونم فردا میخوام برم اما الان دو هفته تمام هست که یه لحظه هم کنارش نبودم دلم داره آتیش میگیره دیشب بابام صداش کرد گفت بیا حرف بزنیم واسه خواهرم که طلاق گرفته بودخواستگار اومده بود اون گفته بود که اگه بهشون ج بدین من پامو نميذارم دیگه خونتون پدرم شک کرده بود واسه همین صداش کرد که بیاد بحرفه اومد دم در گفت بالا نمیاد بابام رفت پایین گفت تو نیا بعد بیست دقیقه رفتم همش داشت پشتمو میزد همش بدم و به پدرم میگفت من شدید پاهام. می لرزید ولی من بهش بدی نکرده بودم همون دعوای عادی زن و شوهر ی بود ...بخدا خسته بودم یه لحظه بعد خواهرم اومد به خواهرم گفت تو با کی دوست بودی و چیکار کردی و بهش گفت من سه ماهه حرف نزدم باهاش خواست به پسره بزنگه رو در رو کنه که از ماشین پیاده شد و وسايلشو برداش رفت پدرمم گفت برين خونه دعوام کردد و. گوشيرو ازم گرفت تا امرو عصر بعد بهم داد و گفت باهاش حرف نزنم خستم هم ميخامش هم دوست ندارم رو حرف پدرم حرف بزنم چون چندروز پیش گفتته بود حرف نزنم باهاش من حرف زدم و اون به پدرم گفته بود مدام پیام میداده و ميزنگيده از غصه دارم ميميرم بخدا
    خواهر شما طلاق گرفته تموم شده؟

    طلاق اش موردی داشته که به شما پیله می کنه و سوظن شده!!؟


    شوهرت رسم همسرداری بلد نیست و مادرش هم یاد نمی ده هیچ و بکمم بدتر می کنه.

    ولی فکر کنم موضوع خواهر شما شدت اش بیشتر کرده حالا چی شنیده یا دیده که به شما سوظن شده!!

  32. بالا | پست 29

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27428
    نوشته ها
    121
    تشکـر
    11
    تشکر شده 94 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : تنهایی و وابستگی 2

    اون به من اطمینان کامل داره من حتی باهيچ پسری هم حرف نمیزنم حتی همکلاسيام چون میترسم ناراحت شه باور کن... آره طلاق گرفته دوبارهم از دونفر جدا شده بختش اینجوری بوده اونم مدام تو سرم میزنه طلاق رسمتونه اولی چون باهم دعوا داشتن بچه بود دومی هم چونعجله کرد مادرم به یه آدم بی فرهنگ بی همه چی دادش بعد شیش ماه جدا شد الان شیش ماه میشه ولی بازم خداروشکر خواستگار داره خواهرم و یکی از همکلاسياش میخواست مدام پاپیچ میشد خواهرمم بدش نميومد ولی بعد سه ماه بهم زد باهاش الانم دیگه باهاش نی ولی کارای اون که تو زندگیش خیلی درد دیده به من هیچ مربوط نی چون من خیلی مواظب م پام نلغزه

  33. بالا | پست 30

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : تنهایی و وابستگی 2

    هوووف چرا اینجور میکنه ببین کی گفتم با این رفتاراش تو تادیه حدی بتونی تحمل کنی نهایتن چندماه دیگه بعدش چی
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  34. بالا | پست 31

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27442
    نوشته ها
    1,301
    تشکـر
    2,179
    تشکر شده 2,242 بار در 1,070 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : تنهایی و وابستگی 2

    شوهرت مثلن فکر کرده ازت یه نقطه ضعف گرفته همش داره ازش سواستفاده میکنه بشین باهاش منطقی صحبت کن یا داخل یه نامه همه ی حرفای دلتو براش بنویس و بعدشم پیشه یه مشاور حضوری باهم برید اگر قبول نکرد خودت پیش چند نفر مشاوره برو و بهترین تصمیم رو بگیر
    به فکر خودت باش و در درجه ی اول آرامش خودت برات مطرح باشه بعد از همه ی اینا اگر بار دیگه حرف جدایی و زد بهش بگو مهریه و نفقه و... میخوام حقمو بده اگر واقعا دوست داشته باشه طلاقت نمیده و این نقطه ضعف هم از دستش میره

  35. بالا | پست 32

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27428
    نوشته ها
    121
    تشکـر
    11
    تشکر شده 94 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : تنهایی و وابستگی 2

    فعلا تصمیم دارم قهر باشم تا خودش پیش قدم شه خیلی حالم بده دلم نميخاد به خودم سختی الکی بدم ولی مجبورم کمک م کنید موندم چیکار کنم

  36. بالا | پست 33

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21877
    نوشته ها
    2,577
    تشکـر
    2,345
    تشکر شده 1,788 بار در 1,138 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تنهایی و وابستگی 2

    چی بگم!! بعضی وقت ها ادم ها چرا اینجوری میشن !! دختری که اینقدر بهش وفادار و دوسش داره وخودش هم دختر دوست داره فراری میده ودلخوری...

    اگر به دعا واینا اعتقاد داشتی میگفتم چیز خورش کردند...

    ممکنه از دوست داشتن زیاد باشه و ترس اینکه شما هم مثل خواهرت رفتار کنی و طلاق بگیری...

    توکل ات به خدا باشه.

  37. بالا | پست 34

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27428
    نوشته ها
    121
    تشکـر
    11
    تشکر شده 94 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : تنهایی و وابستگی 2

    چی بگم بخدا خستم فقط مرگ ارومم میکنه اینهمه زجر.. چرا آخه باید پشت سرم اونم جلو پدرم بدمو بگه مگه چیکارش کردم رفته به پدرم گفته اون مدام پیام میده مدام بهم زنگ میزنه نمی ذاره با مامان و دوستام برم سفر.. همه میگن حیف شدی همه چی داری گیر چه آدمی افتادی خواهرم خراب شدن زندگیش و ميندازه گردن اون پدرمم باهاش موافقه همه میگن می ره پشت سر خانوادمون حرف میزنه موندم بخدا چیکار کنم چجوری باهاش رفتار کنم سه ساله نون ونمک این خونه رو میخوره اون وقت ببین به پدرم که یه فرشته هس هیچ وقت بهش توهین نکرده بدشو میگه مدام بنظر ت برم محل کارش آبروش و ببرم خوبه

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پسرهایی که خواستگاری رفتن راهنمایی کنند
    توسط خوش اخلاق در انجمن خواستگاری
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 10-23-2015, 10:48 AM
  2. رهایی از وابستگی به عشقی بی سرانجام
    توسط s1635 در انجمن عشق و دوست داشتن
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 03-09-2015, 03:40 PM
  3. تکنیک رهایی از وابستگی عاطفی
    توسط naghme در انجمن روانشناسی ازدواج
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 10-27-2014, 09:19 PM
  4. رهایی از استمنا
    توسط پسر بد در انجمن تجاوز یا سوء رفتار جنسی
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 09-19-2014, 12:58 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد