سلام من دارم از شوهرم جدا میشم و مهریه و نفقه مو بخشیدم و جهیزیمم دیگه نخواستم وقرارشد پسره دوسالمم بدم ب اونا تا توافقی و هرچه سریعتر جداشیم؛ پسرم خیلی بهم وابستس و منم بدون اون واسم مرگه شب و روزم شده گریه.از طرفیم میگم من ی دختر۱۹ساله بانگه داشتن ی بچه بدون حمایت خوانواده و اوضاع مالی افتضاح هم خودم بدبخت میشم هم بچه .فکره از دست دادنشم دیوونم میکنه..هنوز شوهرمو دوس دارم ولی وقتی فکره بلاهایی ک سرم اوورده می افتم میگم هرچی زودتر تموم شه بهتره.کسی مثه من بوده؟؟تونسته دوریه بچشو تحمل کنه؟؟؟