چرا راهنمایی نمیکنید اصلا حالم خوب نیس-خودم دربه در دنبال کارم ارشد کامپیوتر دارم و اگه سرکار بودم نمیزاشتم خانوادم بهم ترحم کنن و از اون ور بی احترامی-قبل از اینکه خانوادمم بیاد شوهرم هر روز دعوامون بود که مهمون یه روز دو روز مگه خواهرت خابگاه نداره چرا میاد اینجا چرا مامان و بابات فکر اونو میکنن درساش خوب شن فکر آرامشتو نیستن چرا مرغ و برنج و.... میارن که بی منت کنن تورو-چرا چرا و......خستم از طرفی باید بریزم تو خودم و از طرفی باید شوهرمموآرومکنم باید نزارم همسرم با خانوائم طرف بشه حرفی هست خودم بزنم-اینو هم بگن رابطه خانوادم من با پدر شوهرم که داییمه رابطه زیاد خوبی ندارن تو کل فامیل فقط خانوادم حواهرامو و دامادامون استخدامنن و وضعشون خوبه اونام حسادت دارن-
اینو هم بگم همخه سیاست دارن جز من-همه از سادگیم سواستفاده میکنمن
دیگه نمیکشه خستم کمکم کنید
نظرت چیه؟
نوشته اصلی توسط ppayar
