سلام
یکی از دوستام ازم مشورت خواست منم قول دادم اینجا مطرحش کنم
حقیقتش یکی از همکلاسی های دوستم اینطور نشون میده که خیلی دوسش داره و گویا برا ازدواج می خوادش اما دوستم میگه وقتی باش حرف میزنه پسره اصلا تو یه عالم دیگس سوالاشو جواب نمیده و چشاش فقط زیر گردنشو میبینه دوستمم معذبه همش ازش فرار میکنه البته این درسته که عامل اصلی ازدواج پسرا میل و نیاز جنسی هست و راه پاسخشم ازدواجه اما دوستم میترسه تنها عامل اون پسره این موضوع باشه و بعد از ازدواج و برطرف شدن این میل اون آقا سرناسازگاری بزاره پسره حتی از یکی از پسرای متاهل کلاس که خانمشم از همون کلاسه خواسته خانومشو بفرسته در مورد اون مسائل زیر زبون دوستم بره حتی دوستم میگه یکبار به همین خانم گفته دوران عقد نباید رابطه باشه که دیده پسره پشت سرشه و دوست پسره به پسره گفته پس حالا حالا ها باید صبر کنی!!!
پسره آخر یکی از کلاسا که هنوز استاد و بچه ها کلاسو ترک نکردن اومده با گردن کج با دوستم حرف بزنه . دوستمم خودشو سرگرم نشون داده تا اینکه استاد بش گفته مثل اینکه این آقا با شما کار دارن اما دوستم از زیرش در میره بعد استاد بهش گفته ایشون حتما قصدشون ازدواجه وگرنه در حضور من نمیومد با شما صحبت کنه .
در هر صورت من نمیدونم چطور راهنماییش کنم به نظر شما پسره قصدش ازدواجه یا تب و تاب جنسی اونو به این سمت کشونده ؟ضمنا دوستم و پسره هردو 22 ساله هستن
اگه نظرتونو بگید ممنون میشیم