نمایش نتایج: از 1 به 8 از 8

موضوع: سرد شدن نسبت به دختر

1408
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    15749
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    سرد شدن نسبت به دختر

    سلام.من ی پسر 25 ساله هستم.22 سالگی عاشق شدم. با تلاش زیاد تونستم دخترو راضی کنم ک باهام ازدواج کنه بعد دوسال ک باهم بودیم دختره تحت فشار خونوادش ب ازدواج با پسرعموش تن داد دو ماه بعد تو ی تصادف پدر و برادرشو از دس داد. با گذشت تقریبا دوسال چن وقت پیش ب من زنگ زد و گفت نامزدیشو بهم زده و از من خواست تا مث روز اول با هم باشیم و ازدواج کنیم تو این مدت من خیلی عوض شدم اول بهش گفتم نمیشه چون خونوادم اگه بفهمن تو نامزد بودی ی بار. قبول نمیکنن.هرچن ته دلم دوس دارم که بازم داشته باشمش اما میترسم باز بخواد ول کنه.ب قول خودش هیچ علاقه ای ب پسرعموش نداره و همون اوایل ک منو قبول کرد این موضوع رو بهم گف ک پسرعموم سه ساله منو میخواد و بهش علاقه ندارم .الان ک میخواد برگرده ب شدت التماس میکنه.و دوستاشو فرستاده با من حرف زدن.ب نظرتون من باید چیکار کنم. میتونم دوباره بهش اعتماد کنم.اگه امکانش هس راهنماییتونو برام ایمیل کنید.ممنون میشم.mim.zartosht11@yahoo.com

  2. کاربران زیر از zartosht11 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    15942
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    13
    تشکر شده 9 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : راهنمایی

    نقل قول نوشته اصلی توسط zartosht11 نمایش پست ها
    سلام.من ی پسر 25 ساله هستم.22 سالگی عاشق شدم. با تلاش زیاد تونستم دخترو راضی کنم ک باهام ازدواج کنه بعد دوسال ک باهم بودیم دختره تحت فشار خونوادش ب ازدواج با پسرعموش تن داد دو ماه بعد تو ی تصادف پدر و برادرشو از دس داد. با گذشت تقریبا دوسال چن وقت پیش ب من زنگ زد و گفت نامزدیشو بهم زده و از من خواست تا مث روز اول با هم باشیم و ازدواج کنیم تو این مدت من خیلی عوض شدم اول بهش گفتم نمیشه چون خونوادم اگه بفهمن تو نامزد بودی ی بار. قبول نمیکنن.هرچن ته دلم دوس دارم که بازم داشته باشمش اما میترسم باز بخواد ول کنه.ب قول خودش هیچ علاقه ای ب پسرعموش نداره و همون اوایل ک منو قبول کرد این موضوع رو بهم گف ک پسرعموم سه ساله منو میخواد و بهش علاقه ندارم .الان ک میخواد برگرده ب شدت التماس میکنه.و دوستاشو فرستاده با من حرف زدن.ب نظرتون من باید چیکار کنم. میتونم دوباره بهش اعتماد کنم.اگه امکانش هس راهنماییتونو برام ایمیل کنید.ممنون میشم.mim.zartosht11@yahoo.com
    سلام
    با تجربه قبلی که داشتید و به اجبار و تحت فشار شما را رها کرده ممکن است باز هم این تجربه را داشته باشید.ممکن است فردی که از شما دارای شرایط اقتصادی و یا هر چیز دیگری باشد به او متمایل شود!
    نظرمن این است که او را ها کنید و دیگر به او فکر نکنید برگشتن به سمت او با شرایطی که گفتید اشتباهمحض است.منطقی تصمیم بگیرید.
    من بودم اصلا توجهی نمی کردم.در این مدت زمانی که از شما جدا شده ممکن است مسیر زندگی و تفکراتش به کلی نسبت به قبل عوض شده باشد.

  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    13463
    نوشته ها
    651
    تشکـر
    204
    تشکر شده 881 بار در 415 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : راهنمایی

    درود اینم مشه گفت دوست عزیز بهرحال شما بهتر روحیات و خلقیا مخاطبتون رومیشناسید .شاید با فشار خانواده تن به این وصلت و نامزدی دادهیا ...
    ولی میطلبه بازم یه تحقیق مفصل درمورد ایشون داشته باشید تابقول دوستمون دراین مدت تغییرات زیادی ممکنه درزندگی فردیشون رخ داده باشه .
    درکل ارتباط پنهانی ودوستی دونفر خیلی کم منجر به وصلت میشه چون ی شک وبی اعتمادی دارند وهردوطرف درشبهه فکری هستن که خیانت بشه چشماتون روباز کنید ازدواج معامله یکی دو روز نیست ایشونم میتونس پای شما پافشاری و شما میرفتید جلو وحمایتتون دراون موقعیت زمانی یا هرچی.
    بهترین گزینه جمع اوری اطلاعات هست همه جوانب رودرنظر بگیرید ببینید ایده ال هستند یا مشکلاتی دوباره ایشون رو بی ثبات و به شما رجوع کرده تا خلایی روپرکنه یاحق.

  5. کاربران زیر از Dr . Security بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6769
    نوشته ها
    517
    تشکـر
    631
    تشکر شده 706 بار در 360 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : راهنمایی

    من اگ جات بودما همی الان بهش ز میزدم میرفتیم ی جا قشنگ دوباره حرفاشو گوش میکردم جیگرشم میخوردم ضرر ک نداره!!! ,الان ۲۵ سالتم هست دیوونه دختر کمه خخخخ لج بازی کردن بده برو سراغش
    امضای ایشان
    خداحافظ همه ، حلالم كنين

  7. کاربران زیر از bahram.a بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6231
    نوشته ها
    374
    تشکـر
    1,518
    تشکر شده 566 بار در 230 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : راهنمایی

    سلام
    به نظرم فراموشش کن ارزش نداره بخوای ایندتو خراب کنی
    به خاطر کسی که حاضر نشده از اول پات وایسه و حالا که همه رو از دس داده و گزینه ای براش نمونده بیاد سمت تو
    الان که داره خودشو به اب و اتیش میزنه و حتی دوستاشو میفرسته جلو فک نکن به خاطر اینه که دوستت داره
    بلکه به خاطر اینه که تنها مونده و دنبال یه سرپناهه واسه خودش
    زندگیتو نده دست دلت اشتباه نکن
    اون اگه میخواستت از همون اول انتخابت میکرد نه الان که با شکست روبرو شده
    امضای ایشان
    اگر میخواهی محال ترین اتفاق زندگیت رخ بدهد
    باور محال بودنش را عوض کن


  9. کاربران زیر از naz gol بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : راهنمایی

    ببین اون دختره به اجبااار پدرش ازدواج کرده
    پس دست خودش نبوده
    به نظر من اگه بهش علاقه داری یه بار حضوری به حرفهاش گوش کن پیش مشاور برید
    مشاور بهتر راهنمایتون میکنه
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  11. کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12584
    نوشته ها
    271
    تشکـر
    737
    تشکر شده 206 بار در 120 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : راهنمایی

    کاملا با پریماه موافقم
    امضای ایشان

  13. کاربران زیر از m:gh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  14. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    15893
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    7
    تشکر شده 11 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : راهنمایی

    دوست عزیز همه چی بستگی به خود شما داره... باید ببینید میتونید باخودتون کنار بیاید؛ شما گفتید عوض شدین .شاید دیگه ایشون ملکهایی رو که قبلا واسه شما داشته و بهش علاقمند شدید نداشته باشه. پس بهتره باهم ملاقاتی داشته باشید و یه خورده بیشتر باهاش باشید نه سرد و نه صمیمی بشید.
    بانظر دوستای دیگه موافقم که الپیش مشاور برید البته اول خودتون تنهابی برید و شرح حال خودتونو بدید...
    به امید خدا و تصمیم عاقلانه شما مشکلتون حل میشه. البته با خانوادتون هم درمیان بذارید

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد