روانشناسی متحیر کننده

[aida68]

سئوالی که در پایین مشاهده می کنید یک تست روانشناسی مخصوص و ویژه است

متن را با دقت بخوانید تک تک کلمات در جواب نهایی تأثیر دارند.جواب تست رو اول خودتون فکر کنید بعد جواب واقعیشو ببینید.

یک زن در مراسم ختم مادر خود مردی را می بیند که

قبلا او را نمی شناخت . او باخود اندیشید که این مرد

بسیار جذاب است . او با خود گفت او همان مرد

رویایی من است و در همان جا عاشق او می شود .

اما هیچکاه از او تقاضای شماره نمی کند و دیگر آن

مرد را نمی بیند . چند روز بعد او خواهر خود را

می کشد .

به نظر شما انگیزه او از قتل خواهر خود چه بوده است ؟

چند دقیقه با خود فکر کنید و پاسخ صحیح :
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
. و اما پاسخ :

.

.

.

.این زن امید داشت که در مراسم خواهرش شاید آن مرد را دوباره ببیند.



اگر توانسته باشید به این سئوال پاسخ صحیح بدهید احتمالا شما یک بیمار روانی هستید.

خخخخخخخخخخخخخخخ خیلی باحال بود

[reza1]

من فکر کردم که خواهره شو کشته ، چون خواهرش با مرده ازدواج کرده

فکر نکنم کسی به این جواب شما برسه

[دریا071]

شش سال پیش مدرسه که میرفتیم یکی از بچه این معما را گفت هیچکس نتونست جواب بده در اخر که گفت ،همگی خندیدیم چون به نظر ساده بود

[aida68]

آره واقعا جالب بود. آقا رضا جوابتون تقریبا درست بود توی ناخوداگاهتون میل به خشونت دارین ها!!!!

[ملکه اسمان]

من خوندنش با خودم فک کردم احتمال اینکه مرگ خواهرش ب اون اقاهه ربط داشته باشه خیلی کمه.

[m*i*n*a74]

یعنی من بیمار روانیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

[بهشت]

خیلی جالب بود
من فکر کردم از ترس حسادت خواهرش در آینده اونو کشته
تازه تو دلم بهش گفتم (خر نخریده رو آخور نمیبندن) خخخخخ

[fateme.68]

خخ من فک کردم پسره خواهرش را کشته و ازاین سوال انحرافی هاس.

[رزمریم]

جالب بود

من فک کردم حتما مرده با خواهرش در ارتباط بوده که اومده مراسم مامانشون

اونم خواهرشو کشته که هم خواهرش تنبیه بشه و هم خودش به وصال برسه

[aida68]

رنگ ها، روی سیستم عصبی، قدرت بینایی، سیستم گوارشی و تمام جسم، حتی حالات روحی و روانی و اخلاق فرد تاثیر مستقیمی دارند. نشاط اجتماعی و در نقطه مقابل آن، افسردگی هم به عنصر رنگ بستگی دارد.

رنگ، عاملی است نیرومند که می تواند احساسات و حالات درونی فرد را تحریک کرده یا تسکین داده، به هیجان آورده و آرامش بخشد و احساسی از گرمی و سردی و شادی و غم یا سرعت و س************ را ایجاد کند و حتی گرایش مادی یا معنوی پدید آورد. رنگ هم درست مثل موسیقی می تواند کاهش خوشایند و گاهی ناخوشایند باشد، آرامش یا هیجان ایجاد کند، مفید یا مضر واقع شود.

همه ما معتقدیم خداوند هرچیزی را بنا بر حکمتی آفریده است، اما متاسفانه درباره رنگ ها و فسلفه وجودی آن ها کمتر تحقیق و بررسی انجام شده است. از صاحب نظران مقوله «روان شناسی رنگ» می توان به افرادی مانند ماکس لوشر، ماکس فایفر، ای. آر. یانش و در کشورمان، مهندس ناظر فرزان، اشاره کرد.

از ترکیب هفت رنگ تجزیه شده نور سفید (که نخستین بار نیوتن آن را کشف کرد) با رنگ های سیاه و سفید (خنثی) می تواند بیش از هفده میلیون رنگ شناخته شده پدید آورد که هر یک از آن ها می توانند انرژی و قدرتی نهفته در خود داشته باشند و رازی را در خود جای دهند که دانش امروز در پی شناخت آن هاست.

کودکان از بدو تولد مورد تاثیر مستقیم منفی یا مثبت رنگ ها قرار می گیرند.رنگ، عنصری موثر است که از سه دیدگاه قابل بررسی است:
1- امپرسیون یا خاصیت بصری رنگ ها؛
2- کنستراکسیون یا خاصیت مادی رنگ ها؛
3- اکسپرسیون

[aida68]

مورد سوم که در مسائل عادی اجتماع و مردم نقش بیشتری دارد، متاسفانه اغلب مورد بی توجهی قرار گرفته و فراموش شده است. بسیاری از افراد آگاهی چندانی درباره آن ندارند.

با توجه به اهمیت «رنگ ها» و نقش آن در زندگی ما، بد نیست در این باره آگاهی بیشتری کسب کنیم. برای شروع مباحث رنگ ها بهتر است آن ها را به گروه های خاص و تفکیک شده تقسیم کنیم و در هر شماره به یک موضوع بپردازیم. موضوع این شماره «رابطه رنگ و لباس» به خصوص برای جوانان است.

رنگ ها، مانند یک آینه یا تابلو ظاهر و پوشش بیرونی ما را انعکاس می دهند، چهره و اندام ما را جذاب یا زشت، چاق تر یا لاغرتر و جوان تر یا مسن تر نشان می دهند. به متانت و وقار فرد می افزایند یا در وی نوعی ناپختگی ایجاد می کنند. رنگ ها به دو گروه «سرد» و «گرم» تقسیم می شوند. بیشتر رنگ های سرد، متمایل به مردان و بنگ های گرم، متمایل به زنان و دختران هستند.

ولی این موضوع قطعی نیست و می تواند به صورت عکس هم استفاده شود. رنگ های زرد، نارنجی روشن، ارغوانی، صورتی، سبز روشن، آبی آسمانی، گل بهی و مانند آن ها در کودکان تاثیرات مثبتی را ایجاد می کنند و تاثیر آن ها در بزرگسالی افراد به خوبی نمایان است. رنگ ها روی بزرگسالان هم تاثیری مستقیم دارند. دختران دارای سنین 14 تا 25 سال، اغلب به رنگ های قرمز، نارنجی، زرد، آبی، سبز روشن، سفید و سیاه گرایش خاصی دارند. این رنگ ها تاثیر مثبتی بر شادی و نشاط آن ها خواهندداشت. این رنگ ها در مردان کمتر به چشم می خورد ولی اگر استفاده شوند، تاثیرات هیانی و پرنشاطی را برای آقایان به ارمغان خواهدآورد.

گاهی محدودیت هایی که خود انسان وضع می کند، کاربرد برخی عناصر مثبت و اثرگذار را در بین اجتماع به حداقل می رساند که استفاده صحیح از رنگ در لباس نوعی از آن است. برای روشن تر شدن مطلب به چند مثال توجه کنید.

1. کاربرد رنگ سبز و آبی در تقویت بینایی و تقویت سیستم تنفسی فرد است.
2. کاربرد رنگ بنفش در آرامش اعاصب و کنترل روحیات فرد است.
3. کاربرد رنگ قرمز و نارنجی در ایجاد نشاط و بالابردن فشار خون و ایجاد هیجانات جنسی و افزایش تحرک و قدرت است.
4. کاربرد رنگ آبی آسمانی و سورمه ای در انسان، افزایش وقار، قدرت و اعتماد به نفس است.
5. کاربرد رنگ زرد در انسان ایجاد حس اصلاح طلبی، گرمی و لذت، نشاط و میل به مطالعه، روشنفکری و تخیل است.
6. کاربرد رنگ نارنجی ایجاد ارتباط اجتماعی و جلب توجه است. نارنجی، رنگ شاد و هیجان آور بوده و شیرینی و لخند را تداعی می کند.

[naghme]

سئوالی که در پایین مشاهده می کنید یک تست روانشناسی مخصوص و ویژه است

این تست توسط یه روانشناس آمریکایی طرح شده و طبق تخقیقات 70درصد قاتلان سریالی جواب درست رو میدن!
و نتیجه گرفت کسی که میتونه پاسخ بده استعداد داره در آینده قاتل سریالی بشه!

کلاس دوم دبیرستان که بودیم یکی از بچه های کلاس این سوال رو مطرح کرد...
من اون موقع به شدت خجالتی بودم و هیچ وقت برای جواب دادن به سوالی داوطلب نمیشدم
اما اینقدر این جواب به نظرم بدیهی میومد و جواب بقیه پرت به نظرم میرسید که دست گرفتم و گفتم!
تنها کسی که این جواب رو داد
(خلاصه حواستون باشه با کی طرفین دیگه)

اما هرکی منو میشناسن میدونه ذره ای خشونت در اینجانب موجود نیست، فک کنم خشونت درونیم از حد نرمال هم کمتر باشه
اصن خدارو چه دیدی شاید استعداد دارم ذهن مجرما رو بخونم و کاراگاه جنایی بشم! بیخود نیست سعید میگه برم اف بی آی کار کنم

[reza1]

[/RIGHT]
[/B]
این تست توسط یه روانشناس آمریکایی طرح شده و طبق تخقیقات 70درصد قاتلان سریالی جواب درست رو میدن!
و نتیجه گرفت کسی که میتونه پاسخ بده استعداد داره در آینده قاتل سریالی بشه!

کلاس دوم دبیرستان که بودیم یکی از بچه ها تو کلاس این سوال رو مطرح کرد...
من اون موقع به شدت خجالتی بودم و هیچ وقت برای جواب دادن به سوالی داوطلب نمیشدم
اما اینقدر این جواب به نظرم بدیهی میومد و جواب بقیه پرت به نظرم میرسید که دست گرفتم و گفتم!
تنها کسی که این جواب رو داد
(خلاصه حواستون باشه با کی طرفین دیگه)

اما هرکی منو میشناسن میدونه ذره ای خشونت در اینجانب موجود نیست، فک کنم خشونت درونیم از حد نرمال هم کمتر باشه
اصن خدارو چه دیدی شاید استعداد دارم ذهن مجرما رو بخونم و کاراگاه جنایی بشم! بیخود نیست سعید میگه برم اف بی آی کار کنم

اوه مای گاد

برو بینم بابا تو خون میبی از حال میری

قاتل

ولی شرلوک همز رو هستی

[reza1]

آره واقعا جالب بود. آقا رضا جوابتون تقریبا درست بود توی ناخوداگاهتون میل به خشونت دارین ها!!!!

دست شما درد نکنه ! ، اصلاً به من میاد درونم خشن باشه

من آزارم به موچه نمیرسه

[naghme]

اوه مای گاد

برو بینم بابا تو خون میبی از حال میری

قاتل

ولی شرلوک همز رو هستی

آقاجون تست روانشناسی معتبر اینو میگه من چیکا کنم؟؟؟ شاید اول طرفو بکشم بعد که خونش در اومد از حال برم!
شایدم به یه روش های خاص خودم که بدون اینکه خونش در بیاد بکشم!
مثلا خفه شون میکنم... یا اول طرفو منجمد میکنم بعد میکشم، خونش در نمیاد دیگه

دست شما درد نکنه ، اصلاً به من میاد درونم خشن باشه

من آزارم به موچه نمیرسه

جوووون خودت!
پس کی بود تا همین چند وقت پیش عشق شکار بود؟؟؟ اصن قاتل خود شمایی بعله

[reza1]

آقاجون تست روانشناسی معتبر اینو میگه من چیکا کنم؟؟؟ شاید اول طرفو بکشم بعد که خونش در اومد از حال برم!
شایدم به یه روش های خاص خودم که بدون اینکه خونش در بیاد بکشم!
مثلا خفه شون میکنم... یا اول طرفو منجمد میکنم بعد میکشم، خونش در نمیاد دیگه



جوووون خودت!
پس کی بود تا همین چند وقت پیش عشق شکار بود؟؟؟ اصن قاتل خود شمایی بعله

شکار قضیه اش فرق میکنه ، الانم هنوز عاشقشم ، فقط دیگه گذاشتیم کنار ، تو ترک هستم ( شکار کجا ؟؟!! قتل کجا؟؟!! )


چطور میشه آدمی که خون میبینه از حال میره ، میتونه قاتل بشه ؟؟!!

نه اصلاً قبول نیست ! ، خفه کردن غرق کردن و... نداریم ، باید خون بچیکه ، شما بازی نیستی

این تست معتبر نیست ، من باطل اعلامش میکنم !

[aida68]

خب تقصیر من چیه جواب این تسته میگه اصلا کی میدونه شاید شما هم توی چنین موقعیتی اینکارو کنید کسی چه میدونه والاااا

[aida68]

۵ دلیل برای داشتن نگرش مثبت

---

اشتراک گذاری در:

نگرش مثبت یکی از قدرتمندترین ابزارها برای کسب موفقیت است. افراد مثبت برای زندگی کردن و بودن در کنار دوستان و خانواده ی خود نسبت به دیگران از هیجان بیشتری برخوردارند. مهم نیست چه وضعیتی دارند ، همیشه به دنبال پیروزی و رسیدن به عزت و سربلندی هستند. در طی سال های اخیر پس از مطالعه کتب روانشناسی و تجربیات خودم در زندگی به این نتیجه رسیده ام گه نگرش مثبت نتایج مثبت به بار می آورد . در مقابل ، نگرش منفی موجب کسب نتایج منفی و ناامیدکننده خواهد شد.
افکار شما تنها سیگنال هایی الکتریکی بین سیناپس های شما نیستند. آن ها شکل دهنده های اصلی زندگی و شرایط شما هستند.افکارتان نه تنها شما را بلکه انسان های اطرافتان را نیز تحت تاثیر قرار می دهند.

نگرش مثبت نقش بسزایی در زندگی انسان ها برای کسب موفقیت و رسیدن به اهداف بازی می کند. چرا؟ دلایل زیر را بخوانید:
با نگرش مثبت می توانید شادی ، موفقیت ، سلامت و روابط خوب را به زندگی خود جذب کنید.
زمانی که مثبت باشید از نیروی شگفت انگیزی برای جذب شادی ، موفقیت ، سلامت و روابط خوب برخوردار خواهید بود. به هر آنچه که به داشتن آن امید دارید خواهید رسید. لحظه ای که فکری در وجود ما نفوذ کند ، مغز ما برای عملی کردن آن شروع به فعالیت و اقدام می کند. پس هرچه بیشتر درباره موفقیت فکر کنید ، شانس شما برای رسیدن به پیروزی بیشتر خواهد شد.

تفکر مثبت مسری ست.
مردم دوست دارند با افراد مثبت معاشرت کنند. دقت کردید بعد از شرکت درسمیناری که سخنران آن مثبت است چقدر انگیزه و شور و اشتیاق شما افزایش می یابد؟ احساس می کنید هیچ چیز غیرممکن نیست. این احساس انرژی خاصی ست که آن سخنران الهام بخش به شما انتقال داده است. اگر بتوانید این انرژی را همیشه با خود داشته باشید ، افراد بیشتری علاقه مند به بودن در کنار شما خواهند بود و به همین دلیل ، فرصت های بی نظیر یکی پس از دیگری در مقابل شما پدیدار خواهند شد.

جسم تان توسط مغز کنترل می شود.
اگر ذهن شما مثبت فکر کند ، همین انرژی به جسم شما نیز تابیده می شود. مطالعات و تحقیقات بسیاری به دفعات این موضوع را ثابت کرده اند که احتمال ابتلا به بیماری و درد در افراد منفی بیش از افراد مثبت است. بهتر است که این تساوی با معنی را همیشه به یاد داشته باشید :

نگرش مثبت = سلامت بیشتر
نگرش مثبت اعتماد به نفس شما را افزایش می دهد.
هنگامی که درباره خود و توانایی هایتان نگرشی منفی داشته باشید اعتماد به نفس تان کم می شود و کاهش اعتماد به نفس یکی از دلایلی ست که احتمال شکست افراد را دو چندان می کند.

به عنوان مثال ، فرض کنید می خواهید با فردی تجارت کنید. یکی اعتماد به نفس پایینی دارد . اصلا درباره چیزی که می خواهد به شما بفروشد مطمئن نیست.
از سوی دیگر ، نفر دوم فردی با اعتماد به نفس بالاست که بر همه جوانب تجارت تسلط دارد و[replacer_a]کدام یک را برای تجارت انتخاب می کنید؟ جواب کاملا مشخص است. هیچ کس دوست ندارد با فردی بی اعتماد به نفس کار کند.
نگرش مثبت احتمال ابتلا به بیماری های مختلف را کاهش می دهد.

در سال ۱۹۶۸ ، ۲۲۸۰ فرد از نظر بدبین یا خوش بین بودن مورد مطالعه قرار گرفتند. همان افراد را در سال ۱۹۸۶ بار دیگر از نظر ابتلا به بیماری های قلبی آزمایش کردند. نتایج به نحوی عجیب نشان می داد که احتمال ابتلای افراد بدبین به بیماری های قلبی ۵۰ درصد بیش تر از افراد خوش بین است.
زندگی تنها انتخاب های ماست. شادی را انتخاب کنید. شکرگذار باشید، مثبت باشید و نگرش مثبت را در خود عادت کنید.
شک ندارم که شما انسانی خوش بین هستید و از نگرشی مثبت و عالی برخوردارید.
نظر شما چیست ؟ نگرش مثبت چه مزایای دیگری دارد؟
لطفا نظرات خود را با من به اشتراک بگذارید....

[aida68]

افسردگی چیست و چگونه می توان با آن مقابله کرد؟

همه در دوره‌هایی از عمر افسردگی را تجربه می‌كنند .این احساس معمولا بدنبال فقدان یا ناكامی ایجاد می‌شود و د رشرایط طبیعی پس از چند ساعت یا چند روز از بین می رود. بهرحال هرگاه احساسهای افسرده وار تداوم یافت و در سلامت و بهزیستی اجتماعی شخصی مداخله نمود، در آن صورت مداخله و یا كمك حرفه‌ای الزامی خواهد بود. ● افسردگی چیست ؟ افسردگی یك حالت خلقی و پایدار است كه می‌تواند جنبه‌های مختلفی از زندگی فرد را در بر گرفته و در آنها تداخل نماید. افسردگی با اجساس بی‌ارزشی، گناه افراطی، تنهایی، غمگینی، نا امیدی، تردید در( كفایت ) خود و احساس گناه مشخص می‌گردد. افكار خودكشی نیز ممكن است وجود داشته باشد. افسردگی معمول ممكن است از چند دقیقه تا چند روز طول بكشد. همه ما گاهی احساس دلتنگی و غم می‌كنیم. این احساسها جزء طبیعی موجود انسانی است. از سوی دیگر، نوعی از افسردگی كه تشدید یافته و برای دوره‌های زمانی بیشتری تداوم می‌یابد، می‌تواند شكل ناسازگارانه ای از افسردگی بوده و متفاوت با افسردگی " روزمره "باشد. برای این نوع خیلی شدید افسردگی می توان از طریق یك متخصص بهداشت روانی، چاره‌ای اندیشید. ● علل افسردگی ▪ فقدان‌های قابل توجه ▪ انتظارات غیر واقع گرایانه ▪ یأس ▪ فقدان كنترل بر محیط . شخص فكر می كند كه نمی تواند كاری برای تغییرحوادث نامناسب زندگی اش انجام دهد ▪ تفكر منفی كه به صورت تدریجی خود تخریب گر می گردد . ▪ ناكامی درك شده ● نشانه‌های افسردگی ۱ـ نشانه‌های عاطفی ▪ غمگینی ▪ احساس گناه ▪ نوسانات خلقی ▪ ناامیدی ▪ اضطراب ▪ خشم ▪ درماندگی ۲ـ نشانه‌های جسمانی ▪ خواب بیش از حد زیاد یا بیش از حد كم. ▪ خوردن افراطی یا فقدان اشتها ▪ یبوست ▪ كاهش یا افزایش وزن ▪ چرخه‌های نامنظم قاعدگی ▪ فقدان تدریجی میل جنسی ۳ـ نشانه‌های رفتاری ▪ گریه‌های بدون دلیل واضح ▪ كناره‌گیری از سایر مردم وموقعیت‌های جدید ▪ به آسانی دستخوش خشم شدن ▪ فقدان انگیزه جهت پیگیری اهداف ▪ عدم علاقه به آرایش ظاهر شخصی ▪ مصرف مجدد داروهای (مخدر) یا الكل ۴ـ افكار و ادراكات خود تخریب‌گرانه ▪ احساس بازنده بودن ▪ انتقاد مكرر از خود ▪ یاس ▪ احساس درماندگی وناامیدی ▪ سرزنش خود به خاطر اتفاقات ناخوشایند ▪ بد بینی نسبت به آینده ● چگونه برافسردگی غلبه كرده و نگرشی مثبت پیدا كنید ▪ از علت افسردگی خود آگاه بوده وسعی كنید نسبت به آینده خوش بین باشید. افكار منفی خود را شناخته و آنها را با افكار مثبت تعویض كنید . بر تجارب مثبت تمركز كنید. ▪ فهرستی از تكالیف مثبت هفتگی تهیه كنید. ▪ از نظر اجتماعی فعال باشید. ▪ جدولی از فعالیت‌های روزمره هفتگی تهیه كنید وافزودن فعالیت‌های اجتماعی را فراموش نكید. ▪ تفریحاتی برای خود پیدا كنید. ▪ بطور روزانه ورزش كنید. ▪ هرگاه احساس تنش می كنید، از روشهای خود آرام‌بخشی استفاده كنید. به عنوان مثال، برای چنیدین دقیقه و تا زمان ایجاد آرامش در كل بدنتان بطور آرام و آهسته نفس بكشید. ▪ اهداف واقع گرایانه‌ای انتخاب كنید. ▪ برای فعال نگهداشتن خود، كاری داوطلبانه انجام دهید. ▪ بپذیرید كه هركسی توانایی‌های متفاوت خود را دارد وشما بر ویژگی‌ها واعمال مثبت خودتان تمركز كنید. ▪ به هنگام بیان خشم، جرأتمند باشید. ▪ سعی كنید نقاط قوت خود را شناخته و توسعه دهید. ▪ اگرعلایم افسردگی تداوم یافت از كمك‌های حرفه‌ای وتخصصی استفا ده كنید. ● چگونه می‌توانم به یك فرد افسرده كمك كنم ؟ ▪ به فرد افسرده نگوئید كه می دانید او چه احساسی دارد. زیر ممكن است كه این امر او را نسبت به شما خشمگین كند. ▪ حمایت كننده وشكیبا باشید ▪ اجازه دهید كه شخص افسرده ا زعلاقه ونگرانی شما نسبت به خودش آگاه شده ودریابد كه شما در مواقع لازم جهت كمك به او در دسترس هستید. ▪ شخص افسرده را تشویق كنید كه بدنبال كمك حرفه‌ای باشد. البته اگر علایم افسردگی پایدار بوده و در عملكردهای روزمره ایجاد اشكال كرده باشد.

[شهلام]

[پریماه.]

ایدا این مطلب اخری رو جدا میذاشتی