عذاب وجدان و سردرگمى در رابطه

[Melika.g]

سلام..
من ١٠ ماهه با يك نفر رابطه دارم و عشق توي رابطمون دو طرفس. ولى من چند وقت يه بار كارايى ازم سر ميزنه و حرفايى ميزنم كه در همون لحظه حق رو به خودم ميدم ولى وقتى زمان ميگذره يا حرفاى اونم ميشنوم دچار عذاب وجدان بدى ميشم. با اين حال هيج وقت از دستم ابراز ناراحتى نكرده و هميشه سعى كرده يا حقو به من بده يا با آرامش تمام مشكلو حل كنه..
هرچى بيشتر ميگذره بيشتر حس ميكنم كه من توى اين رابطه خودخواهم و دارم اذيتش ميكنم.
براي مثال هميشه وقتايى كه سرش شلوغه و ارتباطمون به حداقل ميرسه كلافه ميشم. يكي دو روز يا ساعتاى اول تحمل ميكنم و ميدونم نبايد حرفى بزنم چون كار داره. ولى هرچى ميگذره حس ميكنم خب حتى اگه انقدم مار داشته باشه باز بايد وقت برا من بذاره. همين ميشه كه اخر روز تحملم تموم ميشه و شرو ميكنم گلايه كردن. گاهي انقد شدت گلابه زياد ميشه كه براي اينكه از دل من در بياره همه كارش ميمونه.
آخرين بار شدت ناراحتى جفتمون طورى شد كه امتحان دانشگاهشو حسابي خراب كرد. ديشب فهميدم چون ميان ترم اون امتخانشو ١٠ شده پاس كردن براش سخت شده. خيلى عذاب وجدان گرفتم.
توى تمام اين مواقع هم حق و به خودم ميدم چون من با هزارتا كارى هم كه داشته باشم بازم براش وقت ميذارم و شايد خودخواهى باشه ولى دلم مى خواد اونم همين قد برام وقت بذاره، هم از عذاب وجدان بعدش نميتونم خلاص شم. همش مى خوام ازش معذرت خواهى كنم ولى آه و ناله زيادى اعصاب هركسيو خورد ميكنه. مى خوام يه كارى كنم همه چيو براش جبران كنم ولى نميدونم چه كارى..
و در آخر اينكه ميدونم چقد خوبه و اگه الان كسى ازم بپرسه نه تنها گله اى ندارم بلكه ميگم بهترين پسر عالم رو دوس دارم.
مرسى كه وقت گذاشتين و خوندين..
اميدوارم با جواب هاتون بتونم از اين عذاب وجدان و سردرگمى خلاص بشم
با آرزوى بهترينا واستون������

[ehsan1966]

اینو بدونید ایشون هم صبرشون یه حدی داره ، از کسی که عصبانیتشو زود بروز میده خیلی نترسید و فکر نکنید آدم بدیه ، کسی که عصبانیتشو بروز میده ، دیگه بعد ها نمیاد بگه فلان روز فلان کارو کردی هیچی نگفتم ، فلان موقع جلوی فلانی مسخرم کردی هیچی نگفتم ، کسی که زود عصبانیتشو بروز میده ، خوبی شخصیتش اینه که کینه اصلا به دل نمیگیره و بعدها نمیاد کارای بدتو بکوبه تو سرت چون همونجا خودشو تخیله کرده ، ایشونم صبرش حد ی داره ، و از اونجایی که فروبردن خشم و ناراحتیو خوب بلده ، ازونطرف ، اگه فشار روحی زیادی به خاطر این گیر دادنتون بهش وارد بشه ، به سیم آخر میزنه و گند میزنه توی همه چی و به راحتی از دستش میدید .

حالا خود دانید ، اگه میخواید رابطتتون پایدار بمونه ، شرایط ایشونو در نظر داشته باشید ، ایشون غلام حلقه به گوش شما نیستن که همش در دسترستون باشن (همونجور که شما نباید اینجوری باشید و نباااااید همیشه در دسترس باشید )

چندتا از ارکان مهم رابطه مشترک ، صبر و گذشت و فداکاری هستش ، که با خودخواهی و منت گذاشتن (که شما میگید برای ایشون از بعضی کاراتون میزنید ) سنخیتی ندار ه و به هیییییچ وجه توی رابطه عاشقانه جایی نداره .

و اینکه هر آدمی نیاز به استراحت و تنها بودن داره ، اگر هم بعدها رابطتتون به ازدواج ختم شد ، فکر نکنید که ایشون 24 ساعته در دسترس شماست ، قشنگیش اینه که شما دلتنگش بشید و نتونید بهش دسترسی داشته باشید ! اون حس تشنگی باید توی هر دو طرف بمونه ...

پ.ن : رابطتتون اگه علنی نیست و با خونواده در میون نذاشتید ، حتما تا آخر تابستون این کارو بکنید .

[Melika.g]

اینو بدونید ایشون هم صبرشون یه حدی داره ، از کسی که عصبانیتشو زود بروز میده خیلی نترسید و فکر نکنید آدم بدیه ، کسی که عصبانیتشو بروز میده ، دیگه بعد ها نمیاد بگه فلان روز فلان کارو کردی هیچی نگفتم ، فلان موقع جلوی فلانی مسخرم کردی هیچی نگفتم ، کسی که زود عصبانیتشو بروز میده ، خوبی شخصیتش اینه که کینه اصلا به دل نمیگیره و بعدها نمیاد کارای بدتو بکوبه تو سرت چون همونجا خودشو تخیله کرده ، ایشونم صبرش حد ی داره ، و از اونجایی که فروبردن خشم و ناراحتیو خوب بلده ، ازونطرف ، اگه فشار روحی زیادی به خاطر این گیر دادنتون بهش وارد بشه ، به سیم آخر میزنه و گند میزنه توی همه چی و به راحتی از دستش میدید .

حالا خود دانید ، اگه میخواید رابطتتون پایدار بمونه ، شرایط ایشونو در نظر داشته باشید ، ایشون غلام حلقه به گوش شما نیستن که همش در دسترستون باشن (همونجور که شما نباید اینجوری باشید و نباااااید همیشه در دسترس باشید )

چندتا از ارکان مهم رابطه مشترک ، صبر و گذشت و فداکاری هستش ، که با خودخواهی و منت گذاشتن (که شما میگید برای ایشون از بعضی کاراتون میزنید ) سنخیتی ندار ه و به هیییییچ وجه توی رابطه عاشقانه جایی نداره .

و اینکه هر آدمی نیاز به استراحت و تنها بودن داره ، اگر هم بعدها رابطتتون به ازدواج ختم شد ، فکر نکنید که ایشون 24 ساعته در دسترس شماست ، قشنگیش اینه که شما دلتنگش بشید و نتونید بهش دسترسی داشته باشید ! اون حس تشنگی باید توی هر دو طرف بمونه ...

پ.ن : رابطتتون اگه علنی نیست و با خونواده در میون نذاشتید ، حتما تا آخر تابستون این کارو بکنید .

خيلي برام كار سختيه كه بخوام از قصد هميشه در دسترس نباشم.. چون همونجورى كه به كارام ميرسم هميشه حواسم به گوشيم هست كه اگه كارم داشت سريع جوابشو بدم. با اين حال اين حرفو هميشه همه بهم زدن. بازم هميشه سعي ميكنم عمل كنم به اين حرف..
مشكل بزرگ من اينه كه پدر مادرم اجازه به همچين رابطه اي رو به من نميدن و نميتونم اين رابطه رو باهاشون در ميون بذارم چون جلومو ميگيرن. و حتى اگه بگيد از جهت اشنايي خانواده ها و ازدواج و اينا بحث و باز كنم بازم به نتيجه نميرسم چون از نظرشون هم خيلي زوده و هم هيچ وقت به انتخاب من اعتماد نداشتن. (يكم تو اين موارد و اين بحثا قبلا باهاشون صحبت كردم و اين چيزارو از روي تجربم باهاشون ميگم..)

[ehsan1966]

خيلي برام كار سختيه كه بخوام از قصد هميشه در دسترس نباشم.. چون همونجورى كه به كارام ميرسم هميشه حواسم به گوشيم هست كه اگه كارم داشت سريع جوابشو بدم. با اين حال اين حرفو هميشه همه بهم زدن. بازم هميشه سعي ميكنم عمل كنم به اين حرف..
مشكل بزرگ من اينه كه پدر مادرم اجازه به همچين رابطه اي رو به من نميدن و نميتونم اين رابطه رو باهاشون در ميون بذارم چون جلومو ميگيرن. و حتى اگه بگيد از جهت اشنايي خانواده ها و ازدواج و اينا بحث و باز كنم بازم به نتيجه نميرسم چون از نظرشون هم خيلي زوده و هم هيچ وقت به انتخاب من اعتماد نداشتن. (يكم تو اين موارد و اين بحثا قبلا باهاشون صحبت كردم و اين چيزارو از روي تجربم باهاشون ميگم..)

خب اگه قبول نمیکنن خونوادتون دارید واسه چی زور میزنید ؟ اگه به هم نرسید جفتتون داغون میشید و تا چند سال مستقیم یا غیر مستفیم تاثیر میذاره روی زندگیتون ، از ما گفتن بود و از شما نشنیدن ! سر زندگیت قمار نکن دختر خوب ، پس لرزه هاش خیلی سنگینه اگه به هم نرسید .

[Melika.g]

خب اگه قبول نمیکنن خونوادتون دارید واسه چی زور میزنید ؟ اگه به هم نرسید جفتتون داغون میشید و تا چند سال مستقیم یا غیر مستفیم تاثیر میذاره روی زندگیتون ، از ما گفتن بود و از شما نشنیدن ! سر زندگیت قمار نکن دختر خوب ، پس لرزه هاش خیلی سنگینه اگه به هم نرسید .

كي گفته به هم نرسيم؟.. من نگفتم خانوادم قبولش نميكنن چرا اتفاقا انقد پسر خوبي هست كه مورد قبول هم واقع بشه. ما هم صبر ميكنيم به موقعش اگه لازم بشه حتي به خاطرش اصرار هم ميكنم