علاقه شدید بنده و سرد شدن عشقم

بنده حدود سه سال هست با دختری از دانشگاه در ارتباط هستم
یه مدت با هم رابطه صمیمی و دوسی داشتیم
کم کم بهش علاقه مند شدم عاشقش شدم
حدود یک سال و نیم هست که بهم گفته هیچ حسی بینمون نباشه
در مورد حالی که خودش بارها بهم ابراز علاقه کرده بود
من همه احساسم همه وجودم رو خرجش کردم ولی مدام داره اذیتم میکنه

به هیچ وجه توان جدا شدن ازش ندارم

داغون میشم وقتی نیس یا دوری میکنه بی مهری میکنه

با هم ی مشکل اساسی داریم که اینه
قدم ازش یه سه چار سانتی کوچیک تره

خیلی با هم بحث میکنیم
خیلی بی احترامی شده به هردو

الانم هرچی میشه بلاکم میکنه

من پسری نبودم که دلم بشکنه با چیزی
هیچ چیزی قدرت اذیت کردن منو تا این حد نداشته

ولی با کوچکترین اشتباه منو میشکنه

قبلا میتونستم بی توجهی کنم کم توجهی کنم بهش

ولی فی الحال توان دوری هم ندارم

وقتی نیس یه چیزی منو از تو میخوره آروم و قرار ندارم

به خاطر چیزایی که پیش اومده و بی احترامی ها

تازگی ها زده زیر همه چی و بهم میگه نمیخامت

ولی من نمیتونم کنار بیام

یه سری 45 روز از هم جدا شدیم
یه سری دو هفته
این سری ده روز

ولی من طاقت نیاوردم نتونستم

بهم میگفت دوست دارم ولی عاشقت نیستم
حتی گف وقتی نیستی دلم برات تنگ میشه و....

غرورم برام جزو مهم ترین چیزا بود

به خاطرش گذاشتم زیر پام

الان هیچ غروری برام نمونده

باهام خیلی بد حرف میزنه خوردم میکنه

فقط میخاد فرار کنه دوری کنه

تازگی ها میگه نیستی ارومم
برو
نباش

هرچی بدی میکنه هم نمیتونم کوتاه بیام ازش
نمیتونم دل بکنم ازش

اصن هرچی فاصله میگیره میلم کششم بهش بیشتر میشه
نمیتونم ازش دست بکشم
نمیدونم چیکار کنم

برای رسیدن بهش تلاش کن

چیزی عایدت نمیشه ازین رابطه
واسه خودت ارزش قائل شو و انقدر محبت گدایی نکن
از رابطه باهاش بیا بیرون و وقتی انقدر احساساتی هستی انقدر خودت درگیر نکن نگه دار احساستو واسه همسر ایندت
دانشگا جای دوست دختر بازی نیست جای درس خوندنه داداش

من نمیدونم دخترا فازشون چیه وقتی بهشون خوبی میکنی و ابراز علاقه میکنی ازت دور میشن به جا اینکه بهت نزدیک بشن ولی وقتی بی محلی میکنی بهشون به شدت بهت نزدیک میشن


به شدت هردوش تجربه شده

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sam127

من نمیدونم دخترا فازشون چیه وقتی بهشون خوبی میکنی و ابراز علاقه میکنی ازت دور میشن به جا اینکه بهت نزدیک بشن ولی وقتی بی محلی میکنی بهشون به شدت بهت نزدیک میشن


به شدت هردوش تجربه شده

---

ادما

همشون همین مدلن

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط nazanin1371

ادما

همشون همین مدلن

---

آدمارو
نمیدونم من تجربم درمورد جنس مخالف بود و به عینه دیدم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Hossein.l

بنده حدود سه سال هست با دختری از دانشگاه در ارتباط هستم

---

سلام دوست عزیز

حقیقت سرایی است آراسته / هوا و هوس گردی برخاسته
نبینی هر کجا برخاست گرد/ نبیند نظر گرچه بیناست مرد

بگذارید برایتان آینده نگری کنم. انتخاب با شماست !

دو حالت زیر را داریم :
1) یک دانشجو که ترم هایی رو مشروط شده، اعصابش به شدت بهم ریخته هست. فکرش در پی کسیه که او با کسی دیگه خوشه ولی این دانشجو در رنجه. غرورش شکسته شده. فکره مشوشی داره. تحت فشار خانواده است .احتمالا سیگار آنهم زیاد میکشه. در نهایت کژدار و مریض دانشگاه و رو تمام میکنه. البته با یه معدل به شدت پایین که هر کجا میره و میبینه چقدر معدلش مهمه، یاد گذشته می افته و آهی بلند می کشه. البته اعصابشم تعریفی نداره- تازه اونم به خاطر کسی که الان صدای خندش تا هفت آسمان میره.

2) یک دانشجو که هر چه مر بوط به گذشته بوده را همین جا، اکنون دفن میکنه. غرور خودشو فدای کسی دیگه نمیکنه. بهترین سال های عمرش رو به پای کسی که بهش محل نمیذاره نمیریزه . با قدرت درس و کارش رو ادامه میده. بر خدا توکل میکنه (انی توکلت علی الله و هو حسبه) و در آینده حسرت نمیخوره و مطمئن که خدا بهترین همسر رو براش قرار داده. چرا که میدونه بهای وجودیه یک انسان برابر روح خداست.

من آنچه شرط بلاغ است با تو بگویم/توخواه ازسخن من پند گیر خواه ملال

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sam127

آدمارو
نمیدونم من تجربم درمورد جنس مخالف بود و به عینه دیدم

---

اخه
من هم برای هم جنس هام و هم جنس مخالف اینو دیدم

یکم زمان بگذره فراموش میشه

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sam127

من نمیدونم دخترا فازشون چیه وقتی بهشون خوبی میکنی و ابراز علاقه میکنی ازت دور میشن به جا اینکه بهت نزدیک بشن ولی وقتی بی محلی میکنی بهشون به شدت بهت نزدیک میشن


به شدت هردوش تجربه شده

---

ای دمت گرم
کل ماجرا همینه.الباه در کل ذات ادمیزاد همینه و مردا هم همینطورن.ولی خانوما دیگه ع...شو دراوردن.
من هم یه زمانی واقعأ واسم سوال بود که چرا یه نفرو زیادی ادم حساب میکنم دگرگون میشه و به این نتیجه رسیدم که حتی توی ابراز علاقه ادم باید حسابگر باشه و عشق و توجه و اهمیت زیاد خرج نکنه.متاسفانه ما خرج کردن رو فقط به مادیات نسبت میدیم و این مسائل چون هزینه ریالی نداره توشون لارج بازی درمیاریم.
دوست عزیز بدون اگه فقط یه شانس داشته باشی واس اینکه طرف رو بدست بیاری اینه که بهش اهمیت ندی.البته این توصیه رو کردن دقیقن مثل همون ضرب المثل بیرون گود نشستی و میگی لنگش کن.ولی حقیقت محضه.
دو تا حالت داره
1نمیشه
2میشه که تنها راه برای شدنش بی محلی کردنه و اینکه بدون اون خودت رو خوشحال نشون بدی خیلی به ماجرا کمک میکنه

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط AmirAli65

سلام دوست عزیز

حقیقت سرایی است آراسته / هوا و هوس گردی برخاسته
نبینی هر کجا برخاست گرد/ نبیند نظر گرچه بیناست مرد

بگذارید برایتان آینده نگری کنم. انتخاب با شماست !

دو حالت زیر را داریم :
1) یک دانشجو که ترم هایی رو مشروط شده، اعصابش به شدت بهم ریخته هست. فکرش در پی کسیه که او با کسی دیگه خوشه ولی این دانشجو در رنجه. غرورش شکسته شده. فکره مشوشی داره. تحت فشار خانواده است .احتمالا سیگار آنهم زیاد میکشه. در نهایت کژدار و مریض دانشگاه و رو تمام میکنه. البته با یه معدل به شدت پایین که هر کجا میره و میبینه چقدر معدلش مهمه، یاد گذشته می افته و آهی بلند می کشه. البته اعصابشم تعریفی نداره- تازه اونم به خاطر کسی که الان صدای خندش تا هفت آسمان میره.

2) یک دانشجو که هر چه مر بوط به گذشته بوده را همین جا، اکنون دفن میکنه. غرور خودشو فدای کسی دیگه نمیکنه. بهترین سال های عمرش رو به پای کسی که بهش محل نمیذاره نمیریزه . با قدرت درس و کارش رو ادامه میده. بر خدا توکل میکنه (انی توکلت علی الله و هو حسبه) و در آینده حسرت نمیخوره و مطمئن که خدا بهترین همسر رو براش قرار داده. چرا که میدونه بهای وجودیه یک انسان برابر روح خداست.

من آنچه شرط بلاغ است با تو بگویم/توخواه ازسخن من پند گیر خواه ملال

---

چقدر زیبا گفتی رفیق

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Hossein.l

بنده حدود سه سال هست با دختری از دانشگاه در ارتباط هستم
یه مدت با هم رابطه صمیمی و دوسی داشتیم
کم کم بهش علاقه مند شدم عاشقش شدم
حدود یک سال و نیم هست که بهم گفته هیچ حسی بینمون نباشه
در مورد حالی که خودش بارها بهم ابراز علاقه کرده بود
من همه احساسم همه وجودم رو خرجش کردم ولی مدام داره اذیتم میکنه

به هیچ وجه توان جدا شدن ازش ندارم

داغون میشم وقتی نیس یا دوری میکنه بی مهری میکنه

با هم ی مشکل اساسی داریم که اینه
قدم ازش یه سه چار سانتی کوچیک تره

خیلی با هم بحث میکنیم
خیلی بی احترامی شده به هردو

الانم هرچی میشه بلاکم میکنه

من پسری نبودم که دلم بشکنه با چیزی
هیچ چیزی قدرت اذیت کردن منو تا این حد نداشته

ولی با کوچکترین اشتباه منو میشکنه

قبلا میتونستم بی توجهی کنم کم توجهی کنم بهش

ولی فی الحال توان دوری هم ندارم

وقتی نیس یه چیزی منو از تو میخوره آروم و قرار ندارم

به خاطر چیزایی که پیش اومده و بی احترامی ها

تازگی ها زده زیر همه چی و بهم میگه نمیخامت

ولی من نمیتونم کنار بیام

یه سری 45 روز از هم جدا شدیم
یه سری دو هفته
این سری ده روز

ولی من طاقت نیاوردم نتونستم

بهم میگفت دوست دارم ولی عاشقت نیستم
حتی گف وقتی نیستی دلم برات تنگ میشه و....

غرورم برام جزو مهم ترین چیزا بود

به خاطرش گذاشتم زیر پام

الان هیچ غروری برام نمونده

باهام خیلی بد حرف میزنه خوردم میکنه

فقط میخاد فرار کنه دوری کنه

تازگی ها میگه نیستی ارومم
برو
نباش

هرچی بدی میکنه هم نمیتونم کوتاه بیام ازش
نمیتونم دل بکنم ازش

اصن هرچی فاصله میگیره میلم کششم بهش بیشتر میشه
نمیتونم ازش دست بکشم
نمیدونم چیکار کنم

---

چه درد مشترکیه منم دچارش شدم...عجیبترش اینجاست حتی روزای جداییتون هم ب من شباهت داره.بهترین کار فاصله است....
بهترین کار فاصلست...

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sam127

من نمیدونم دخترا فازشون چیه وقتی بهشون خوبی میکنی و ابراز علاقه میکنی ازت دور میشن به جا اینکه بهت نزدیک بشن ولی وقتی بی محلی میکنی بهشون به شدت بهت نزدیک میشن


به شدت هردوش تجربه شده

---

همیشه ی استثناهایی هم وجود داره همرو زیر پانذاریم بهتره

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sam127

من نمیدونم دخترا فازشون چیه وقتی بهشون خوبی میکنی و ابراز علاقه میکنی ازت دور میشن به جا اینکه بهت نزدیک بشن ولی وقتی بی محلی میکنی بهشون به شدت بهت نزدیک میشن


به شدت هردوش تجربه شده

---

همیشه ی استثناهایی هم وجود داره همرو زیر پانذاریم بهتره

واقعا من خودم رل داشتم خیلی هم باهاش اوکی بودم بهش میگفتم دوست دارمو و فلان و .....
باهام خیلی سرد شده بود
منم ی چن وقت بهش بی محلی کردم
بعد ی مدت خودش سراغمو میگرفت و دوباره رابطمون جون گرفت
ب نظر من تو هم همین کارو بکن داداش