نمایش نتایج: از 1 به 8 از 8

موضوع: فکر طلاق

1305
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17138
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    Unhappy فکر طلاق

    با سلام
    من ۲۲سالمه و چهارسال پیش با شخصی ۲۳ازدواج کردم سه سال اول ازدواجمون رو خوب سپری کردیم ولی با شروع سال چهارم زندگی نمیدونم چی شد که من و همسرم این همه تغییر کردیم و مدام درحال قهر کردنیم سر هر موضوع الکی باهم قهر میکنیم طوری که وقتی یک ساعت باهم اشتی هستیم هم هیچ حرفی برای گفتن به هم نداریم .اوایل طاقت دوری همدیگه رو نداشتیم اما الان وقتی اسممون رو روی گوشی های همدیگه میبینیم تعجب میکنیم !شوهرم ادم خود رای هست واصلا مشاوره براش معنایی نداره همه فکر و ذهنش شده پول .حتی توی قهر هم مدام به من میگه من دارم برای تو پول میارم اما بیشتر پولاشو معلوم نیست خرج چی میکنه .عاشق خانواده اشه و از اونا خیلی میترسه جوری که اگر بهش بگن زنت رو طلاق بده بدون چون و چرا اینکارو میکنه .فکر میکنه فقط خودش خانواده داره و مدام به خانواده من توهین میکنه جوری که اگر ماشینش رو دراختیار خانواده من قرار بده پولشو ازشون میگیره اما برعکس برای خانواده خودش جونش رو هم میده .همش به فکر طلاقه مدام به من میگه به راحتی میزارمت کنار .من چندمدت پیش یه مزاحم تلفنی داشتم درحد چندتا پیام.و همسرم متوجه شد تصمیم به طلاق گرفت .اما من گفتم زندگیمو دوس دارم و اون درحد چندتا پیام بوده.بعد از اون مدام منتظر یه بهونه برای طلاقه.زیاد کار میکنه که نیاد خونه و اگر بیاد خونه سریع میگه پاشو بریم منزل خانواده ام.مدام فکر میکنه منو از دست میده .درضمن خانواده اش خیلی ظاهری بهش محبت میکنن اما اون نمیبینه اینارو .وقتی بهش ابراز محبت میکنم اون هیچ عکسالعملی نشون نمیده انگار اونلحظهمنو نمیبینه یا حرف منو نمیشنوه .خیلی صبر کردم اما اون بیشتر لج میکنه
    دیگه حوصله جنگیدن ندارم .برای بچه هم اقدام کردیم اما نشده همسرم به من میگه شاید حکمت خداست که من از تو بچه گیرم نیاد .با این حرفش صدای شکسته شدن قلبم تا هفت اسمون رفت ولی دیگه تحمل ندارم .وقتی مریض باشم به جای همدردی اذیتم میکنه .قبلن خوب تر از خودش روی زمین نبود اما حالا دیگه نمیشناسمش.همه ی خودم رو صرف اون کردم .توی این روزها که خیلی تنهام هیچی از خودم برام نمونده.لطفا راهنماییم کنید.شوهرم اصلا اهل مشاوره رفتن نیست.

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,186 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : فکر طلاق

    سلام دوست خوبم
    شاید مشکل شوهرت بخاطره بچه باشه شایدم کس دیگه ای وارد زندگیش شده
    اینکه دنبال هربهونه ای برای طلاق هست یعنی دیگه ادامه این زندگی یعنی فقط وقت تلف کردن
    باهاش صحبت کنید و بهش بگین ک دلیل کارش چیه
    ایا تو زندگی کمبودی گذاشتین براش؟!
    مطمینی ک کس دیگه ای تو زندگیش نیس

  3. 2 کاربران زیر از fateme.68 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5582
    نوشته ها
    375
    تشکـر
    1,578
    تشکر شده 655 بار در 279 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : فکر طلاق

    وقتی با چشم باز و منطق جلو نمیریم میشه این
    شاید افرادی بگن ازدواج تو سن پایین این معضل رو به همراه داره ولی این نطریه کاملا غلطه
    اولش با احساسات جلو میریم و بعد میخوایم با منطق ادامه بدیم دریغ ازاینکه جای این دو از ابتدا باید تغیرمیکرد

    به هر حال گذشته و باید باید درسی بشه برای سایرین که با نگاه درست و شناخت کافی جلو برن

    تو این رابطه شما هم قطعا خانواده هردو شما رو رها کردن و این یه مشکل اساسیه
    همسر شما داره واکنش نشون میده و این راه حل خودش رو میطلبه
    هیچ انسانی یک دفعه تغیر نمیکنه و روانی نمیشه مگر اینکه مشکلی براش پیش بیاد
    و واکنش نشون بده

    چون شما میگید از خانوادشحساب میبره ، قطعا دخالت و وارد شدن خانواده ها دراین قضیه خیلی میتونه موثر باشه تا روند ماجرا رو بهبود ببخشه

    یکی از مشکلات جوانها اینه که از حمایت هر 2 خانواده برخوردار نیستند
    امضای ایشان
    عشق مرکب حرکت است نه مقصد حرکت . امام حسین ( ع )

  5. کاربران زیر از پسرک 22 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6252
    نوشته ها
    287
    تشکـر
    216
    تشکر شده 191 بار در 126 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : فکر طلاق

    شاید یکی وارد زندگیتون شده. امیدوارم این نباشه ولی با تعاریف شما خیلی شبیه به شوهرایی هستن که پاشون لغزیده

  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15305
    نوشته ها
    27
    تشکـر
    2
    تشکر شده 15 بار در 12 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : فکر طلاق

    با سلام دوسا عزیز
    من هم مشکل شما رو تا حدی دارم و توصیه من اینه که حتما پای یه روان پزشک رو به زندگیتون باز کنید که قابل اعتماد برای هردوتون باشه
    این مسئله روان شناس رو سرسری نگیرن به هیچ وجه سراغ کس دیگه ای نرین تنها اگر لازمه از مادرشوهرتون برای بردن هردوتون همزمان پیش روان شناس استفاده کنید
    اگر از طریق مادرشوهرتون نمیشه حالا به هر دلیلی از سمت کسی که فکر میکنید بهترین هستش این کار رو انجام بدید
    شوهر شما باید بفهمه که هرکس دیگه غیر از شما توی زندگیش باشه احتمال این هست که بعد از یه مدت از تب و تاب گذشتتون کم بشه این نباید باعث فکر کردن به طلاق بشه البته من نمیخوام که شما فکر کنید تمام تقصیرها گردن اونه چون برای ساختن یک زندگی خوب همیشه آدمی که داناتره بیشتر از خودش میگذره
    البته اینم بگم هرطرفی از دید خودش این نظر رو نسبت به خودش ممکنه داشته باشه
    من مطمئنم که مشکل شما به یاری خداوند با رفتن پیش یه مشاور و روانپزشک خوب حل خواهد شد نگران نباشید
    من منتظر خبرهای خوش بعدیتون هستم
    یاعلی

  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17138
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : فکر طلاق

    با تشکر از جوابهاتون

    همه جواب هارو خوندم .
    شوهرم اهل خیانت نیست ولی داره خودشو فراموش میکنه دیگه تفریح براش معنایی نداره کل تفریحش شده منزل خانواده اش.نمیدونم چرا بچه دار نمیشیم هردو سالمیم ولی اون منو مقصر میدونه و مدام به من میگه چقدر باید خرج دوا و دکترت کنم تا خوب بشی؟اخه من که چیزیم نیست چرا اون منو مقصر همه چیز میدونه .شاید به خاطر اینکه همیشه سکوت میکنم دربرابرش.امشب با خانواده شوهرم دعوام شد درصورتی که همه خانواده اش ابراز کردن که حق با منه و با زبون خودشون گفتن اما مادرشوهرم قبول نمیکرد و شوهرم از ترس مادرش به من بد و بیراه گفت طوری که پدرش با اون برخورد کرد و گفت حق با زنته چرا بدو بیراه میگی؟ بازم میگم شوهرم اهل مشاوره رفتن نیست.نمیگم همه تقصیرها گردنه اونه ولی اخه چرا پشت منو خالی میکنه؟همه مردها همینجورین؟؟؟جوری رفتار میکنن که انگار بلانسبت یه حیوون رو اوردن تربیتش کنن.من میخوام شوهرم تو چنگ خودم باشه ولی ترس داره از مادرش.

  9. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15305
    نوشته ها
    27
    تشکـر
    2
    تشکر شده 15 بار در 12 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : فکر طلاق

    سلام دوست عزیز
    تا حرف زدنی نباشه پیشنهادی هم وجود نداره
    و تا آدمی نباشه که بتونه پیشنهاد بده پیشنهاد درستی هم داده نمیشه
    نگید حاضر نیست بره پیش مشاور
    اغلب مردم از رفتن به مشاور فرار میکنن چون فکر میکنن با این کار یا قبول کردن که خودشون مقصرن و یا بهشون القا میشه که بقیه در موردشون این فکر رو میکنن که مشکل روانی داره
    من پیشنهاد میکنم اگر شما قبل از اینکه اوضاع بدتر بشه برید پیش یه روان پزشک خوب و مطمئن از تمام راه حل ها بهتر باشه
    شما دو نفر برای لذت بردن از زندگی کافی هستید نیازی نیست بچه وارد زندگیتون بشه تا از زندگی لذت ببرید که اگر نتونید این طوری از زندگی تون لذت ببرید اومدن بچه هم هیچ کمکی نخواهد کرد چراکه بچه در اغلب موارد دارای مشکلاتی هست که به خوبیهاش ممکنه غلبه کنه (مخصوصا در سنین بالاتر) و اونوقت که بعد از بیست سال زندگی تحملتون تموم میشه و اونوقت از هم جدا میشید
    تازه شاید بهتر باشه قبل از بچه دار شدن مشکلتون رو حل کنید.
    یه تجربه برادرانه هم بهتون بگم
    ترجیحا پیش روان پزشک برید نه روان شناس چراکه روان پزشک ها از لحاظ علمی و تجربی در سطح خیلی بالاتری قرار دارند.

  10. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17138
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : فکر طلاق

    با سلام
    من چندبار پیشنهار مشاوره رو به همسرم دادم اما واکنش نشون داده
    خودمم چندبار رفتم اما تلاش یک طرفه فایده ایی نداره

    عین پارو زدن توی یه قایق دونفره است که فقط من دارم پارو میزنم
    همسرم دربرابر مشکلات خیلی سریع و بد واکنش نشون میده و قدرت تصمیم گیری درست رو توی اون شرایط نداره و وقتی هم که راه درست رو نشونش بدی اونو نمیپزیره و ضربه میخوره جالب اینجاست که منو مقصر میدونه

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد