نوشته اصلی توسط
neda26
سلام وقت بخیر
من دختری 26 ساله هستم که دو ساله با پسری از همکلاسی هام آشنا شدم که سنی هست برخلاف خودم که شیعه مذهب هستم. در ابتدا من علاقه زیادی بهش داشتم ولی در ابتدای رابطه اشاره کرد که من هیچوقت با یه شیعه ازدواج نمیکنم پس لطفا فقط دوست هم باشیم نه برای عاشقی و ازدواج. من به دلیل علاقم بهش قبول کردم. رفته رفته خیلی باهم صمیمی شدیم و از روی رفتاراش میتونستم بفهمم که اونم علاقه داره بهم ولی بخاطر پدرش و فک و فامیلاشون نمیتونه به ازدواج فکر کنه چون میگه ازدواج با یه شیعه باعث سرافکندگی پدرم بین فامیل میشه. نمیدونم اینا بهونه برا ازدواج هستن یا واقعا همچین دلیلی میتونه مانع ازدواج بشه؟
دلایل دیگشم میگه فعلا سرباز نرفتم کار ندارم پول ندارم و نمیتونم بهت قول ازدواج در آینده رو بدم چون ممکنه شرایط بهتری برات پیش بیاد تو این مدت.
من دوسش دارم ولی نمیدونم چیکار کنم. من حتی به علاقه و عشقش شک دارم چون به این معتقدم که یه نفر که کسی دیگه رو بخواد هرجوری شده سعی میکنه بهش یرسه نه اینکه بهونه های جور واجور بیاره. لطفا کمکم کنین من چیکار کنم؟؟؟؟؟؟
یه چیز دیگه هم که این وسط آزارم میده خشکی رفتارش هست که نه کلمات احساسی به لب میاره نه چیزی. واقعا نمیفهمم