نمایش نتایج: از 1 به 15 از 15

موضوع: مشکلات عدیده من

2791
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16666
    نوشته ها
    128
    تشکـر
    32
    تشکر شده 115 بار در 69 پست
    میزان امتیاز
    0

    مشکلات عدیده من

    با عرض سلام و وقت بخیر
    دوستان من مشکلاتی دارم که چندین سال باهاشون در ارتباطم و راه حل درستی براشون پیدا نکردم
    1-عدم هدف برای زندگی و پوچ دیدن زندگی
    2-بی حالی و بی حوصلگی و عدم شوق و ذوق نسبت به مسایل زندگی حتی روزمره
    3-نیاز عاطفی و روحی و روانی بسیار و عدم شرایط ازدواج(اهل دوستی نیستم شرایط ازدواجم ندارم)
    4-عدم وجود اعتماد به نفس مخصوصا در گفتار و در حضور جمع.
    چندین ساله قیافم هیچ تغییری نمیکنه.احساس میکنم یه مریضی دارم که قیافم این جوریه ولی میترسم برم دنبال درمان
    میترسم 50 سالمم بشه با همین قیافه بچگانه بمونم چون از حرفای اطرافیان و جدی نگرفتنم خسته شدم
    5-با وجود این که زحمت زیادی برای درس خوندن و تحصیل علم کشیدم ولی احساس میکنم اصلا هیچ نتیجه ازش نگرفتم و درس خوندن تو شرایط جامعه و وجود بیکاری های مختلف هیچ فایده ای نداره با وجود این که امتحان ارشدو خوب پشت سر گذراندم
    6-روز به روز عدالت خدا برام نامفهوم تر و گنگ تر میشه و احساس میکنم دارم بعضی چیزارو گم میکنم
    7-با وجود این که خیلی بااستعداد بودم ولی اصلا امیدی برای ادامه زندگیم ندارم و دارم به مرز جنون و خودکشی و ....... میرسم
    چیکار کنم؟

  2. کاربران زیر از سعید 24 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17587
    نوشته ها
    1,663
    تشکـر
    480
    تشکر شده 1,427 بار در 770 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکلات عدیده من

    سلام
    اولا این که قیافه ی شما هیچ تغییری نکرده میتونه ریشه ی ارثی داشته باشه
    ثانیا هر انسانی خودش بهتر از انسان های اطرافش میتونه هدف و مقصد زندگی خودش رو پیدا کنه
    اول از همه من ازتون میخوام که هویت واقعی خودتون رو پیدا کنید...شما کی هستید؟خدا هدفش از
    خلقت شما چی بوده؟بعد از اینکه خودتون رو پیدا کردید از مرحله ی خود شناسی به خداشناسی میرسید
    هیچ آدمی تا زمانی که خودش رو نمیشناسه نمیتونه خداش رو بشناسه...البته منظورم از شناخت خدا
    شناخت اوصاف خداست...تو شناختن هویت خودتون ممکنه به مشاور احتیاج داشته باشید پس کوتاهی نکنید
    در ضمن بعد از این مراحل جویای کار باشید...(عاقبت جوینده یابنده است)
    اگه واقعا کارهایی که میتونید انجام بدید درآمد مناسبی ندارند میتونید فعال تر باشید و چند جای دیگه هم کار کنید
    یه نکته ی دیگه هم بگم خودکشی کردن شما نشون میده که نمیتونید درمقابل زندگی نرمش و انعطاف داشته باشید
    یعنی در واقع شما برای رسیدن به خواسته هاتون نجنگیدید...یعنی نتوستید اولویت های مناسب رو جایگزین اولویت های نامناسب زندگیتون کنید
    یعنی برای خودتون کوچکترین قدمی بر نداشتید که حالتون بهتر شه...یعنی اعتراف به ضعیفیتون و ناتوانیتون...اعتراف به اینکه لایق زندگی کردن نیستید
    شما باید به زندگیتون ادامه بدید ولی درست زندگی کنید
    و بعضی اوقات ممکنه اولویت هاتون رو اشتباه تعیین کرده باشید پس از سر برنامه های زندگیتون رو اولویت بندی کنید
    نیاز شما به ازدواج کاملا منطقی و طبیعیه اما اگر صرفا از ازدواج هدفتون رفع نیاز های عاطفی تون باشه اشتباهه چون شما باید با یک دیدگاه واقعی از زندگی مشترک ازدواج کنید
    درک کنید که ازدواج هم مسولیت های خودش رو داره و ممکنه محدودیت هایی هم براتون به وجود بیاره و انتظار نداشته باشید که با ازدواج کردنتون همه چی حل بشه و یک دیدگاه رویا پردازانه
    از زندگی مشترک داشته باشید...این که با ازدواج کردن تمام نیاز های عاطفی شما رفع بشه زمانی ممکنه که خودتون بخواید و برای بهبودی حالتون و رفع حداقل گوشه ای از نیازهای عاطفیتون قدمی
    برداشته باشید
    و اینکه شما خودتون رو دوست ندارید و چهره تون رو دوست ندارید باعث میشه که فرکانس افکارتون به دیگران هم منتقل بشه و دیگران هم درموردتون همان فکرها رو داشته باشند
    پس اگر میخواهید ازدواج کنید باید قبل از اون خودتون و همه چیزتون رو دوست داشته باشید
    شما و همه ی آدم های دیگه هاله ای به دور خودتون دارید که تمام حس های درونی و افکارتون رو به دیگران منتقل میکنه_زمانی که شما احساس کنید فرد زیبایی هستید هاله ی شما به اطرافیان منتقل میشه
    و برعکس و درضمن عدالت خدا گنگ نیست و درواقع قصور از خودتونه_خداوند فرمودند از تو حرکت از من برکت

  4. 3 کاربران زیر از مرسانا 19 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    20605
    نوشته ها
    431
    تشکـر
    132
    تشکر شده 251 بار در 163 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : مشکلات عدیده من

    منم همه اینارو دارم.....مورد ظاهر هم رو اعصابمه.....من23 سالمه ولی خیلیا فکر میکنن من 18 سالمه.....و از این مورد ضربه خوردن و خیلی حساس شدم.....من واقعا هیچ راه حلی تاحالا واسش پیدا نکردم جز اینکه روزبه روز دارم حساستر میشم......الان که اینارو تایپ میکنم ناخوداگاه اشک از چشام میاد.....در کنار همه اینایی که شما کفتی من فکر میکنم اونجوریم که میخوام زندگی نمیکنم و اینم باز اذیتم میکنه.....من دیگه ولش کردم ولی این حال و احوال منو ول نمیکنه....

  6. 2 کاربران زیر از delaram1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17587
    نوشته ها
    1,663
    تشکـر
    480
    تشکر شده 1,427 بار در 770 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکلات عدیده من

    نقل قول نوشته اصلی توسط delaram1 نمایش پست ها
    منم همه اینارو دارم.....مورد ظاهر هم رو اعصابمه.....من23 سالمه ولی خیلیا فکر میکنن من 18 سالمه.....و از این مورد ضربه خوردن و خیلی حساس شدم.....من واقعا هیچ راه حلی تاحالا واسش پیدا نکردم جز اینکه روزبه روز دارم حساستر میشم......الان که اینارو تایپ میکنم ناخوداگاه اشک از چشام میاد.....در کنار همه اینایی که شما کفتی من فکر میکنم اونجوریم که میخوام زندگی نمیکنم و اینم باز اذیتم میکنه.....من دیگه ولش کردم ولی این حال و احوال منو ول نمیکنه....
    پس لطفا نکاتی رو که گفتم بخونید...ان نکات کاربردیه و من در آوردی نیست

  8. کاربران زیر از مرسانا 19 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    20605
    نوشته ها
    431
    تشکـر
    132
    تشکر شده 251 بار در 163 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : مشکلات عدیده من

    نقل قول نوشته اصلی توسط من خاص نمایش پست ها
    پس لطفا نکاتی رو که گفتم بخونید...ان نکات کاربردیه و من در آوردی نیست
    ممنون خوندم.....ولی وقتی ذهن ادم درگیره اجرایی کردن بعضی چیا واقعا سخته.....من هرروز کلی جمله مثبت میخونم شاید حالمم خوب شه ولی هیچوقت دوام نداشته

  10. کاربران زیر از delaram1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16666
    نوشته ها
    128
    تشکـر
    32
    تشکر شده 115 بار در 69 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکلات عدیده من

    نقل قول نوشته اصلی توسط من خاص نمایش پست ها
    سلام
    اولا این که قیافه ی شما هیچ تغییری نکرده میتونه ریشه ی ارثی داشته باشه
    ثانیا هر انسانی خودش بهتر از انسان های اطرافش میتونه هدف و مقصد زندگی خودش رو پیدا کنه
    اول از همه من ازتون میخوام که هویت واقعی خودتون رو پیدا کنید...شما کی هستید؟خدا هدفش از
    خلقت شما چی بوده؟بعد از اینکه خودتون رو پیدا کردید از مرحله ی خود شناسی به خداشناسی میرسید
    هیچ آدمی تا زمانی که خودش رو نمیشناسه نمیتونه خداش رو بشناسه...البته منظورم از شناخت خدا
    شناخت اوصاف خداست...تو شناختن هویت خودتون ممکنه به مشاور احتیاج داشته باشید پس کوتاهی نکنید
    در ضمن بعد از این مراحل جویای کار باشید...(عاقبت جوینده یابنده است)
    اگه واقعا کارهایی که میتونید انجام بدید درآمد مناسبی ندارند میتونید فعال تر باشید و چند جای دیگه هم کار کنید
    یه نکته ی دیگه هم بگم خودکشی کردن شما نشون میده که نمیتونید درمقابل زندگی نرمش و انعطاف داشته باشید
    یعنی در واقع شما برای رسیدن به خواسته هاتون نجنگیدید...یعنی نتوستید اولویت های مناسب رو جایگزین اولویت های نامناسب زندگیتون کنید
    یعنی برای خودتون کوچکترین قدمی بر نداشتید که حالتون بهتر شه...یعنی اعتراف به ضعیفیتون و ناتوانیتون...اعتراف به اینکه لایق زندگی کردن نیستید
    شما باید به زندگیتون ادامه بدید ولی درست زندگی کنید
    و بعضی اوقات ممکنه اولویت هاتون رو اشتباه تعیین کرده باشید پس از سر برنامه های زندگیتون رو اولویت بندی کنید
    نیاز شما به ازدواج کاملا منطقی و طبیعیه اما اگر صرفا از ازدواج هدفتون رفع نیاز های عاطفی تون باشه اشتباهه چون شما باید با یک دیدگاه واقعی از زندگی مشترک ازدواج کنید
    درک کنید که ازدواج هم مسولیت های خودش رو داره و ممکنه محدودیت هایی هم براتون به وجود بیاره و انتظار نداشته باشید که با ازدواج کردنتون همه چی حل بشه و یک دیدگاه رویا پردازانه
    از زندگی مشترک داشته باشید...این که با ازدواج کردن تمام نیاز های عاطفی شما رفع بشه زمانی ممکنه که خودتون بخواید و برای بهبودی حالتون و رفع حداقل گوشه ای از نیازهای عاطفیتون قدمی
    برداشته باشید
    و اینکه شما خودتون رو دوست ندارید و چهره تون رو دوست ندارید باعث میشه که فرکانس افکارتون به دیگران هم منتقل بشه و دیگران هم درموردتون همان فکرها رو داشته باشند
    پس اگر میخواهید ازدواج کنید باید قبل از اون خودتون و همه چیزتون رو دوست داشته باشید
    شما و همه ی آدم های دیگه هاله ای به دور خودتون دارید که تمام حس های درونی و افکارتون رو به دیگران منتقل میکنه_زمانی که شما احساس کنید فرد زیبایی هستید هاله ی شما به اطرافیان منتقل میشه
    و برعکس و درضمن عدالت خدا گنگ نیست و درواقع قصور از خودتونه_خداوند فرمودند از تو حرکت از من برکت


    ممنون از وقتی که گذاشتین برای مشکلم.
    در مورد قیافم فکر نکنم ارثی باشه ولی داره اذیتم میکنه چون حدود 10 ساله همین جوریه قیافم و همین جوری پیش بره واقعا نمیتونم ادامه بدم
    مشکل من اینه که واقعا دیگه هیچی خوشحالم نمیکنه.هیچ هدفی نمیتونه منو به پیش برونه
    احساس میکنم همه هدفا الکیه.به دست آوردن موقعیت،مادیات،سطح رفاهی بهتر ،علم و پیدا کردن حقیقت و .....
    تنها راهی که امتحان نکردم و واسم باقی می مونه پیدا کردن آرامش از طریق جنس مخالفه که اونم با یه بار تجربه دوستی (هر چند محدود) فهمیدم که آرامشو کمتر کرد به جای بیشتر
    حالا نمیدونم اگه ازدواج کنم واقعا این همه سستی و بی انگیزگی و عدم آرامشم از بین میره یا نه
    با توجه به این که شرایط ازدواجو ندارم پس این موردم نمیتونه کمکم کنه
    واقعا دیگه نمی کشم.بقیه مردم چه جوری و به چه هدفی این همه می دوند و تلاش می کنند؟
    مگه تو این زندگی چی دیدند که این همه واسش اشتیاق دارند

  12. کاربران زیر از سعید 24 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17587
    نوشته ها
    1,663
    تشکـر
    480
    تشکر شده 1,427 بار در 770 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکلات عدیده من

    نقل قول نوشته اصلی توسط سعید 24 نمایش پست ها
    ممنون از وقتی که گذاشتین برای مشکلم.
    در مورد قیافم فکر نکنم ارثی باشه ولی داره اذیتم میکنه چون حدود 10 ساله همین جوریه قیافم و همین جوری پیش بره واقعا نمیتونم ادامه بدم
    مشکل من اینه که واقعا دیگه هیچی خوشحالم نمیکنه.هیچ هدفی نمیتونه منو به پیش برونه
    احساس میکنم همه هدفا الکیه.به دست آوردن موقعیت،مادیات،سطح رفاهی بهتر ،علم و پیدا کردن حقیقت و .....
    تنها راهی که امتحان نکردم و واسم باقی می مونه پیدا کردن آرامش از طریق جنس مخالفه که اونم با یه بار تجربه دوستی (هر چند محدود) فهمیدم که آرامشو کمتر کرد به جای بیشتر
    حالا نمیدونم اگه ازدواج کنم واقعا این همه سستی و بی انگیزگی و عدم آرامشم از بین میره یا نه
    با توجه به این که شرایط ازدواجو ندارم پس این موردم نمیتونه کمکم کنه
    واقعا دیگه نمی کشم.بقیه مردم چه جوری و به چه هدفی این همه می دوند و تلاش می کنند؟
    مگه تو این زندگی چی دیدند که این همه واسش اشتیاق دارند
    من به شما گفتم که اول باید خودتون رو بشناسید در ضمن من خودم دیدم دخترایی رو که اصلا زیبایی براشون ملاک نیست
    اصطلاحی که این روز ها بین دخترها میپیچه اینه که پسر خوشگل مال دیگرونه و اصلا راضی نیستند که همسرشون زیبا باشه...درمورد ارتباط با جنس مخالف هم بهتره بگم که واقعا این دوستی ها سرانجامشون افسردگی و دلسردی از زندگی هست...شما برید مشاوره و برای ظاهرتون اگه درمان لازمه پی گیر باشید و فراموش نکنید شما در افکار دیگران همونجوری ظاهر میشید که در مورد خودتون فکر میکنید

  14. 2 کاربران زیر از مرسانا 19 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17587
    نوشته ها
    1,663
    تشکـر
    480
    تشکر شده 1,427 بار در 770 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکلات عدیده من

    نقل قول نوشته اصلی توسط delaram1 نمایش پست ها
    ممنون خوندم.....ولی وقتی ذهن ادم درگیره اجرایی کردن بعضی چیا واقعا سخته.....من هرروز کلی جمله مثبت میخونم شاید حالمم خوب شه ولی هیچوقت دوام نداشته
    ولی شدنیه

  16. کاربران زیر از مرسانا 19 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27442
    نوشته ها
    1,301
    تشکـر
    2,179
    تشکر شده 2,242 بار در 1,070 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکلات عدیده من

    سلام آقا سعید به نظرم این تاپیک ها به دردتون بخوره یه نگاهی بهشون بندازید
    بحث آزاد : پوچی چیست؟

    بیایید مثبت اندیش باشیم
    امضای ایشان

    Don't GIVE UP
    if you wait for the perfect time you will never get anything done

  18. 3 کاربران زیر از miss eli vrn بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  19. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17587
    نوشته ها
    1,663
    تشکـر
    480
    تشکر شده 1,427 بار در 770 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکلات عدیده من

    نقل قول نوشته اصلی توسط من خاص نمایش پست ها
    سلام
    اولا این که قیافه ی شما هیچ تغییری نکرده میتونه ریشه ی ارثی داشته باشه
    ثانیا هر انسانی خودش بهتر از انسان های اطرافش میتونه هدف و مقصد زندگی خودش رو پیدا کنه
    اول از همه من ازتون میخوام که هویت واقعی خودتون رو پیدا کنید...شما کی هستید؟خدا هدفش از
    خلقت شما چی بوده؟بعد از اینکه خودتون رو پیدا کردید از مرحله ی خود شناسی به خداشناسی میرسید
    هیچ آدمی تا زمانی که خودش رو نمیشناسه نمیتونه خداش رو بشناسه...البته منظورم از شناخت خدا
    شناخت اوصاف خداست...تو شناختن هویت خودتون ممکنه به مشاور احتیاج داشته باشید پس کوتاهی نکنید
    در ضمن بعد از این مراحل جویای کار باشید...(عاقبت جوینده یابنده است)
    اگه واقعا کارهایی که میتونید انجام بدید درآمد مناسبی ندارند میتونید فعال تر باشید و چند جای دیگه هم کار کنید
    یه نکته ی دیگه هم بگم خودکشی کردن شما نشون میده که نمیتونید درمقابل زندگی نرمش و انعطاف داشته باشید
    یعنی در واقع شما برای رسیدن به خواسته هاتون نجنگیدید...یعنی نتوستید اولویت های مناسب رو جایگزین اولویت های نامناسب زندگیتون کنید
    یعنی برای خودتون کوچکترین قدمی بر نداشتید که حالتون بهتر شه...یعنی اعتراف به ضعیفیتون و ناتوانیتون...اعتراف به اینکه لایق زندگی کردن نیستید
    شما باید به زندگیتون ادامه بدید ولی درست زندگی کنید
    و بعضی اوقات ممکنه اولویت هاتون رو اشتباه تعیین کرده باشید پس از سر برنامه های زندگیتون رو اولویت بندی کنید
    نیاز شما به ازدواج کاملا منطقی و طبیعیه اما اگر صرفا از ازدواج هدفتون رفع نیاز های عاطفی تون باشه اشتباهه چون شما باید با یک دیدگاه واقعی از زندگی مشترک ازدواج کنید
    درک کنید که ازدواج هم مسولیت های خودش رو داره و ممکنه محدودیت هایی هم براتون به وجود بیاره و انتظار نداشته باشید که با ازدواج کردنتون همه چی حل بشه و یک دیدگاه رویا پردازانه
    از زندگی مشترک داشته باشید...این که با ازدواج کردن تمام نیاز های عاطفی شما رفع بشه زمانی ممکنه که خودتون بخواید و برای بهبودی حالتون و رفع حداقل گوشه ای از نیازهای عاطفیتون قدمی
    برداشته باشید
    و اینکه شما خودتون رو دوست ندارید و چهره تون رو دوست ندارید باعث میشه که فرکانس افکارتون به دیگران هم منتقل بشه و دیگران هم درموردتون همان فکرها رو داشته باشند
    پس اگر میخواهید ازدواج کنید باید قبل از اون خودتون و همه چیزتون رو دوست داشته باشید
    شما و همه ی آدم های دیگه هاله ای به دور خودتون دارید که تمام حس های درونی و افکارتون رو به دیگران منتقل میکنه_زمانی که شما احساس کنید فرد زیبایی هستید هاله ی شما به اطرافیان منتقل میشه
    و برعکس و درضمن عدالت خدا گنگ نیست و درواقع قصور از خودتونه_خداوند فرمودند از تو حرکت از من برکت
    چقدر گناه دارم...این همه نوشتم هیچکی عمل نکرد

  20. 2 کاربران زیر از مرسانا 19 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  21. بالا | پست 11


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : مشکلات عدیده من

    در مورد کاری که استعداد و علاقه دارین فعال باشین، حتی اگه شده روزی یه ساعت، حتی هفته ای یه ساعت.

    هر چقدم آروم باشه جلو رفتنتون بازم پیشرفت حساب میشه.

    اگه نیاز به یادگیری باشه خدا منبع یادگیریشو میرسونه.

  22. کاربران زیر از Experience بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  23. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17587
    نوشته ها
    1,663
    تشکـر
    480
    تشکر شده 1,427 بار در 770 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکلات عدیده من

    مهمترین علت بی انگیزه شدن افراد

    البته ببخشید لینک گذاشتم

  24. کاربران زیر از مرسانا 19 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  25. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17587
    نوشته ها
    1,663
    تشکـر
    480
    تشکر شده 1,427 بار در 770 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکلات عدیده من

    واضح بگم
    انتظاراتتون بدون خواست شما برآورده نمیشن
    شما انتظار دارید بدون اینکه قدم اول رو بردارید به اهدافتون برسید
    اما برای خودتون کاری نمیکنید
    درحق خودتون ظلم میکنید و برای رفع نیازهاتون قدم برنمیدارید
    از طرفی احساس بی انگیزگی و روزمرگی دارید که ممکنه دلیلش همون فعال نبودن شما باشه چون شما هیچ کدوم از اهدافتون رو پیگیری نمیکنید
    هیچکس حتی مشاوران و روانشناسان مجرب نمیتونند کمکتون کنند چون خودتون نمیخواید
    قدم اول با خودتونه...در قدم های بعدی مشاوره هم میتونه کمکتون کنه
    شما هدف و نیاز دارید تو زندگیتون اما واقعا برای رفع نیازها و تحقق اهدافتون قدمی برداشتید؟
    تکلیفتون رو با خودتون مشخص کردید؟
    واضح بگم شما در برابر حرف ها و مشاوره ها ممکنه مقاومت کنید و همین باعث میشه نتونیم بهتون کمک کنیم
    پس اگه میخواید حالتون بهر بشه بدون خواست خودتون نشدنیه
    برای ظاهرتون هم میتونید برید گیاه درمانی کنید
    و از طریق داروهای گیاهی درمانش کنید
    ویرایش توسط مرسانا 19 : 06-02-2016 در ساعت 11:22 PM

  26. کاربران زیر از مرسانا 19 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  27. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16666
    نوشته ها
    128
    تشکـر
    32
    تشکر شده 115 بار در 69 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکلات عدیده من

    نقل قول نوشته اصلی توسط من خاص نمایش پست ها
    واضح بگم
    انتظاراتتون بدون خواست شما برآورده نمیشن
    شما انتظار دارید بدون اینکه قدم اول رو بردارید به اهدافتون برسید
    اما برای خودتون کاری نمیکنید
    درحق خودتون ظلم میکنید و برای رفع نیازهاتون قدم برنمیدارید
    از طرفی احساس بی انگیزگی و روزمرگی دارید که ممکنه دلیلش همون فعال نبودن شما باشه چون شما هیچ کدوم از اهدافتون رو پیگیری نمیکنید
    هیچکس حتی مشاوران و روانشناسان مجرب نمیتونند کمکتون کنند چون خودتون نمیخواید
    قدم اول با خودتونه...در قدم های بعدی مشاوره هم میتونه کمکتون کنه
    شما هدف و نیاز دارید تو زندگیتون اما واقعا برای رفع نیازها و تحقق اهدافتون قدمی برداشتید؟
    تکلیفتون رو با خودتون مشخص کردید؟
    واضح بگم شما در برابر حرف ها و مشاوره ها ممکنه مقاومت کنید و همین باعث میشه نتونیم بهتون کمک کنیم
    پس اگه میخواید حالتون بهر بشه بدون خواست خودتون نشدنیه
    برای ظاهرتون هم میتونید برید گیاه درمانی کنید
    و از طریق داروهای گیاهی درمانش کنید


    ممنون از وقتی که برام گذاشتین
    سعی میکنم راهی برای عملی کردن حرفاتون پیدا کنم و حالمو با این روشایی که گفتین بهتر کنم

  28. کاربران زیر از سعید 24 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  29. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16666
    نوشته ها
    128
    تشکـر
    32
    تشکر شده 115 بار در 69 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکلات عدیده من

    نقل قول نوشته اصلی توسط من خاص نمایش پست ها
    مهمترین علت بی انگیزه شدن افراد

    البته ببخشید لینک گذاشتم
    خوندمش.ممنون

  30. کاربران زیر از سعید 24 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد