نمایش نتایج: از 1 به 11 از 11

موضوع: میخوان دوسش نداشته باشم

2320
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    22831
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    1
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    میخوان دوسش نداشته باشم

    سلام باکسی دوساله رابطه دارم ازاین دوسال خاطرات شیرین وبدزیادی دارم وگذشتن ازاوناغیرممکنه فکراینکه بعدابایکی دیگه بخوادازدواج کنه دیوونه ام میکنه اماخانوادم درکم نمیکنن ومیگن محل زندگیش خیلی بده وفسادزیاده اینوقبول دارم اماخودش واقعاخوبه پدرنداره وخیلی زندگی براش سخته صبح میره سرکارشب برمیگرده توی تمام مشکلاتم پشتم بوده من قبل ازرابطه درموردش تحقیق کذدم وهمه خیلی ازش تعریف کردن وبامشورت خواهرای بزرگترم پیشنهادازدواجش روقبول کردم بعدازاینکه دوبارفرستادخواستگاری پدرش فوت کرد والان ک یکسال ازفوتش میگذره دوباره اومدن ولی خانوادم ب شدت مخالفن من چیکارکنم میدونم جدایی از اون باعث مرگم میشه

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21119
    نوشته ها
    255
    تشکـر
    252
    تشکر شده 188 بار در 121 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : میخوان دوسش نداشته باشم

    یعنی دلیل خانواده شما برای مخالف فقط محل زندگی ایشونه؟
    امضای ایشان

    تنها کسی که با من درست رفتار می کند، خیاط من است
    که هربار اندازه های جدیدم را می گیرد. بقیه به همان اندازه های قبلی چسبیده اند
    و توقع دارند من خودم را با آنها جور کنم.


    جرج برنارد شاو



  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    22831
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    1
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : میخوان دوسش نداشته باشم

    بله فقط محیط زندگیشه میگم ازخودش تحقیق کنیداگه پسربدی باشه منم راضی نیستم زندگیم خراب بشه یک عمرزندگیه اما میگن ن ب هیچ وجه محیط زندگیش بده پس حتماخودش هم بده موندم چیکارکنم

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21172
    نوشته ها
    125
    تشکـر
    13
    تشکر شده 203 بار در 81 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : میخوان دوسش نداشته باشم

    نقل قول نوشته اصلی توسط faeze hastam نمایش پست ها
    سلام باکسی دوساله رابطه دارم ازاین دوسال خاطرات شیرین وبدزیادی دارم وگذشتن ازاوناغیرممکنه فکراینکه بعدابایکی دیگه بخوادازدواج کنه دیوونه ام میکنه اماخانوادم درکم نمیکنن ومیگن محل زندگیش خیلی بده وفسادزیاده اینوقبول دارم اماخودش واقعاخوبه پدرنداره وخیلی زندگی براش سخته صبح میره سرکارشب برمیگرده توی تمام مشکلاتم پشتم بوده من قبل ازرابطه درموردش تحقیق کذدم وهمه خیلی ازش تعریف کردن وبامشورت خواهرای بزرگترم پیشنهادازدواجش روقبول کردم بعدازاینکه دوبارفرستادخواستگاری پدرش فوت کرد والان ک یکسال ازفوتش میگذره دوباره اومدن ولی خانوادم ب شدت مخالفن من چیکارکنم میدونم جدایی از اون باعث مرگم میشه

    سلام دوست عزیز
    بنظر میرسد شرایط سختی را میگذرانید از یک طرف حس دوست داشتن و علاقه زیاد وجود دارد از طرفی با مخالفت والدینتان مواجه هستید.
    اگر فکر میکنید انتخاب درستی دارید بهتر است از یک مشاور متخصص در امر ازدواج کمک بگیرید .
    چرا که رضایت والدین یکی از عوامل مهم در خوشبختی زوجین میباشد و مساله کوچکی نیست.
    از مشاور بخواهید که جلسه ای با والدینتان داشته باشد و دلایل مخالفت بدرستی بررسی شود.
    اینکه کسی ساکن محله ی خوبی نباشد دلیل توجیه کننده مخالفت نمیتواند باشد.
    اگر تصمیم شما بر پایه منطق باشد نه احساس، والدین شما انرا خواهند پذیرفت. هر پدر و مادری خوشبختی فرزندش را میخواهد.
    از طریق همین سایت جهت مشاوره حضوری اقدام نمایید.
    موفق و سربلند باشید
    تصاوير کوچک فايل پيوست تصاوير کوچک فايل پيوست ra4788.jpg  
    امضای ایشان
    نیازی نیست انسانها را امتحان کنید کمی صبر کنید خودشان امتحانشان را پس میدهند.

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21172
    نوشته ها
    125
    تشکـر
    13
    تشکر شده 203 بار در 81 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : میخوان دوسش نداشته باشم

    نقل قول نوشته اصلی توسط faeze hastam نمایش پست ها
    سلام باکسی دوساله رابطه دارم ازاین دوسال خاطرات شیرین وبدزیادی دارم وگذشتن ازاوناغیرممکنه فکراینکه بعدابایکی دیگه بخوادازدواج کنه دیوونه ام میکنه اماخانوادم درکم نمیکنن ومیگن محل زندگیش خیلی بده وفسادزیاده اینوقبول دارم اماخودش واقعاخوبه پدرنداره وخیلی زندگی براش سخته صبح میره سرکارشب برمیگرده توی تمام مشکلاتم پشتم بوده من قبل ازرابطه درموردش تحقیق کذدم وهمه خیلی ازش تعریف کردن وبامشورت خواهرای بزرگترم پیشنهادازدواجش روقبول کردم بعدازاینکه دوبارفرستادخواستگاری پدرش فوت کرد والان ک یکسال ازفوتش میگذره دوباره اومدن ولی خانوادم ب شدت مخالفن من چیکارکنم میدونم جدایی از اون باعث مرگم میشه

    سلام دوست عزیز
    بنظر میرسد شرایط سختی را میگذرانید از یک طرف حس دوست داشتن و علاقه زیاد وجود دارد از طرفی با مخالفت والدینتان مواجه هستید.
    اگر فکر میکنید انتخاب درستی دارید بهتر است از یک مشاور متخصص در امر ازدواج کمک بگیرید .
    چرا که رضایت والدین یکی از عوامل مهم در خوشبختی زوجین میباشد و مساله کوچکی نیست.
    از مشاور بخواهید که جلسه ای با والدینتان داشته باشد و دلایل مخالفت بدرستی بررسی شود.
    اینکه کسی ساکن محله ی خوبی نباشد دلیل توجیه کننده مخالفت نمیتواند باشد.
    اگر تصمیم شما بر پایه منطق باشد نه احساس، والدین شما انرا خواهند پذیرفت. هر پدر و مادری خوشبختی فرزندش را میخواهد.
    از طریق همین سایت جهت مشاوره حضوری اقدام نمایید.
    موفق و سربلند باشید
    امضای ایشان
    نیازی نیست انسانها را امتحان کنید کمی صبر کنید خودشان امتحانشان را پس میدهند.

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    22831
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    1
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : میخوان دوسش نداشته باشم

    من شرایط اینکه ب مشاورمراجعه کنم روندارم چطوری بگم والدین من طرزفکرهاشون بسیارقدیمی هستش واگرمن ب مشاورمراجعه کنم ب احتمال زیاد فحش ودعواخواهم شنید پدرم هم باچندنفررابطه داره و ازدواج مجددهم داشت ک ب روحیه ام ضربه واردشد من بخاطرکمبودمحبت اینکاروکردم و اون از همه لحاظ توی شرایط سخت خیلی سخت همراهیم کرده ولی باعلاقه شدید ب اون پسربازهم نمیتونم دل والدینم روبشکنم ب مادرم گفتم اگه شماراضی ب زجرکشیدن من هستیدولی من راضی ب زجرکشیدن شمانیستم اگر میخواهیدبااون ازدواج نکنم پس بذاریدتااخرعمر مجردبمونم و اونا ب این راضی شدن ...نمیدونم چرا ارزشی براشون ندارم من وقتی پدرم ازدواج مجددکردن توی دلم ریختم وخم ب ابرونیاوردم خیلی چیزهاروتوی دلم ریختم وحالامشکل اعصاب و مشکل قلبی دارم من والدینم رودوست دارم خیلی درشرایط بدی ام لب هام خشک شدن نمیتونم چیزی بخورم وشبا اصلاخواب ندارم

  7. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    22831
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    1
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : میخوان دوسش نداشته باشم

    من ب راهنمایی بیشتری نیازدارم لطفاهرکسی ازتجربه ها وشنیده هاش بهم بگه

  8. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21119
    نوشته ها
    255
    تشکـر
    252
    تشکر شده 188 بار در 121 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : میخوان دوسش نداشته باشم

    اگه واقعا این اقا پسری هیچ مشکل دیگه ای جز شرایط بد محل زندگی ندارند نمی تونه دلیل منطقی دال بر بد بودن ایشون باشه. شما با خانوادت صحبت کن و بگو شاید توانایی زندگی در جای بهتر رو نداشته باشند و بدون تحقیق که نمیشه راجع به کسی قضاوت کرد. چه بسا کسانی هستند که در جاهای خوشنام و با کلاس زندگی می کنند اما زندگیشون غرق منجلابه.
    امضای ایشان

    تنها کسی که با من درست رفتار می کند، خیاط من است
    که هربار اندازه های جدیدم را می گیرد. بقیه به همان اندازه های قبلی چسبیده اند
    و توقع دارند من خودم را با آنها جور کنم.


    جرج برنارد شاو



  9. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    22831
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    1
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : میخوان دوسش نداشته باشم

    کرانه اسمان درسته اون الان دوبرادرکوچیکترویک مادرداره وازطرف دیگه دانشگاهش...واقعاامکان اینکه یک جای دیگه خونه بگیره وزندگی کنیم نیست من همیشه توی اولویت هام این بودکه همسراینده ام وضع مالیش خوب نباشه ب مادرم هم همیشه گفتم باکسی ازدواج خواهم کردکه خودش کارکنه وزحمت بکشه الان نامردیه ک حتی ب احساسات من توجه نمیکنن میبینن دارم زجرمیکشم اماحاضرنمیشن تحقیق کنن

  10. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21119
    نوشته ها
    255
    تشکـر
    252
    تشکر شده 188 بار در 121 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : میخوان دوسش نداشته باشم

    نقل قول نوشته اصلی توسط faeze hastam نمایش پست ها
    کرانه اسمان درسته اون الان دوبرادرکوچیکترویک مادرداره وازطرف دیگه دانشگاهش...واقعاامکان اینکه یک جای دیگه خونه بگیره وزندگی کنیم نیست من همیشه توی اولویت هام این بودکه همسراینده ام وضع مالیش خوب نباشه ب مادرم هم همیشه گفتم باکسی ازدواج خواهم کردکه خودش کارکنه وزحمت بکشه الان نامردیه ک حتی ب احساسات من توجه نمیکنن میبینن دارم زجرمیکشم اماحاضرنمیشن تحقیق کنن
    می دونم چی می گی عزیزم. من کلا همیشه برای ازدواج معتقد بودم که ادم باید با هم سطح خودش ازدواج کنه‌ من خودمم قبلش ادم پولدار تر از خودمون میومد رد می کردم نه که حرف مردم برام مهم باشه اما همین که یکی تو ذهنشم بگذره و بگه طرف برا پولش قبول کرده عذابم می داد و دلم می خواد ادم دست رنج خودشو بخوره نه چشمش به پول پدر شوهر باشه. اتفاقا این نشون دهنده فهم و شعور شماست.
    امضای ایشان

    تنها کسی که با من درست رفتار می کند، خیاط من است
    که هربار اندازه های جدیدم را می گیرد. بقیه به همان اندازه های قبلی چسبیده اند
    و توقع دارند من خودم را با آنها جور کنم.


    جرج برنارد شاو



  11. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    22831
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    1
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : میخوان دوسش نداشته باشم

    حرف زدنم هم باوالدینم فایده نداره بخداموندم چیکارکنم اون اقایهم خیلی لطف کردخیلی دنبالم بودتابالاخره بامشورت خواهرام قبولش کردم وتوی این دوسال رابطه همیشه منودرک کرده چون من ازلحاظ روحی توی موقعیت بدی بودم وتجربه هاازارم میدادسرایشون درمیاوردم وایشون باارامش میگفت عزیزم میدونم حالت بده توهرچی دوست داری بگوفقط خوب شواین چیزای ک یادم میفته بیشتربرام سخت میشه اونیکه باتمام بدی های من ساخت چطوری ازش بگذرم میدونم تنهاش بذارم برای هردومون بدتموم میشه

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. وسایل مورد نیاز خوابگاه
    توسط amin sanei در انجمن مشاوره تحصیلی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 09-17-2015, 01:30 PM
  2. دوسش دارم ولی..
    توسط rebeka در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 29
    آخرين نوشته: 05-03-2015, 03:11 PM
  3. دوسش دارم اما دارم از بین میرم
    توسط هادیh4 در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 5
    آخرين نوشته: 03-28-2015, 03:07 PM
  4. طلاق بعد از دوسال
    توسط صدف جان در انجمن مشاوره طلاق
    پاسخ: 5
    آخرين نوشته: 03-09-2015, 03:19 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد