با سلام
لطفا جواب من را بدهید
حدود 11 سال هست که ازدواج کردیم ولی حدودا 6 ماه هست که همسرم خیلی بدجور غرولند می کنه مثلا اگر یه ظرفی صدا تولید کنه شروع می کنه گیر دادن
یا همش میگه زن ها هیچی نیستن فقط مردها آدمن
من خودم کار می کنم و حتی رتبه شغلی من از ایشون بالاتره
اگر حرفی بزنه حتما باید تاییدش کنم وگرنه اخم میکنه
یا جلوی بقیه شروع میکنه به بداخلاقی مثلا اخم میکنه با هیچ کسی هم حرف نمی زنه
نمیدونم چی کار کنم
خب شما میگید 11 ساله ازدواج کردید و 6 ماه اخیر اینجور شدن !!!!!
اگر میگفتید کلا اینجورین راهکارهای رفتاری زیادی بود که میشد پیشنهاد داد !!!
ولی اینکه این 6 ماه اینجور شدن باید ببینید اخیرا چه اتفاقاتی افتاده !؟
مثلا دوستاشون همکاراشون و ..عوض شدن ؟
رفتار خودتون عوض شده اخیرا؟
موقعیت شغلی و تحصیلی شما عوض شده ؟
اتفات بد جدیدی افتاده ؟
یا حتی اتفاق خوب !!
پس علت رو باید توی شرایط جدید جستجو کنید که همسرتون یهو بعد این همه مدت این چنین دیدگاه هایی پیدا کردن و حساس شدن !
خودتون چی فکر میکنید ؟
از ابتدا عصبی بودن و وسواس زیادی داشتن ولی این گیر دادن ها اخیرا زیاد شده است. البته یکی از دلایلش این هست که جدیدا یه موقعیت شغلی میتونست بگیره ولی یه سری از اتفاقات نگذاشت.
فقط لطفا بگید من چه رفتاری داشته باشم.
کلا همیشه از شرایط جامعه ناراضی شدید هستن و روز به روز این نارضایتی بیشتر میشه
خب این زفتارهای همسرتون مکانیزم های دفاعی مختلفی هست که در برابر ناکامی های مختلف از خودش نشون میده .نوشته اصلی توسط simin60
شما تنها میتونی سکوت کنی و حرفاشو نشنیده بگیری تا آرووم بشه !
از طرفی وقتایی که آرومه شیرینی های زندگی و داشته هاتون رو بهش یاداور بشین و از اینکه در کنار شماست خوشحالید و بهش افتخار میکنید .
احساس قدرت و اعتماد به نفس باعث میشه کمتر از مکانیزم های دفاعی استفاده کنه و از زمین و زمان شکایت کنه !
باید خودش رو در همین زمین و زمانی که ازش ناراضیه آدم مهمی بدونه ...ادمی که حداقل خانوادش به وجودش نیاز دارند و بهشون حس امنیت و ارامش میده .
این احساسات مثبت وقتی از طرف شما به مرور بهش وارد بشه کم کم گله هاش کم میشه .
از طرف دیگه هم حتما نیاز به مشاوره های فردی دارن تا دیدگاهو جهان بینیشون به 0الش کشیده بشه .
شما سهم خودت رو به خوبی انجام بده انشالله اوضاع بهتر میشه .
مثلا گاهی وقتی از چیزی گله میکنه بهش حق بده بگو منم دقیقا همین حس رو دارم و ...
از طرف دیگه هم اون کارهای بالا گفتم رو انجام بده ...کم کم میفهمه هم درکش میکنین و هم بهتون حس خولی میده و مهمه براتون .
اجتمال خیلی زیاد از لحاظ این احساسات کمبود احساس میکنه .. البته بصورت ناخوداگاه ...
و شما هم در برابر گله هاش ممکنه گاهی حالت سرزنش میگیرید و ..
ناکامی شغلیش هم بیشتر بهش حس ناکارامدی و بی ارزشی و بر وفق مراد نبودن شراطی رو داده واسه همین سردرگم از عالم و ادم گله داره ..
شما اون روش ها رو امتحان کنید انشالله که موفق میشید .
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
نظرت چیه؟