گذشته دوست دخترم

سلام من رامین 27سالم هست.نزدیک دو ماه هست با ی دختر هم سن خودم اشنا شدم.خیلی بهش وابسته شدم .چی بگم بدجور عاشقش شدم اونقدر دوسش دارم که تو این دو ماه که با هم همه جا رفتیم دلم نیمد حتی با هم رابطه داشته باشیم خلاصه با همه برام فرق داشت.ی جوراییی دنیام شده نبودش یعنی نبودم.تا اینکه یکی از دوستاش زنگم زد گفت این قبل تو با کس دیگه رابطه داشته.رفتم دنبالش تو گذشتش طرفو پیدا کردم غریبه نبود دوست دور بود.ازش پرسیدم گفت حقیقت داره این کارا هم با هم کردیم.دنیا رو سرم خراب شد .همیشه فکر میکردم چرا ادما خو د کشی میکنن ولی اون روز فهمیدم اگر از خدا نمیترسیدم خودمو میکشتم زنگش زدم اومد گفتم از گذشتت ی چیزایی میدونم .خودش گفت نیاز نیست من تو گذشته با فلانی بودم همه غلطی هم کردم ولی از ترس رفتنت نمیتونستم بگم ولی رو شونه هام سنگینی میکرد و همه چیز برام گفت.گفت حالا یا ترکم کن یا مثل مرد باش بالا سرمو ایندم بساز من میشم کسی که تو میخای قبلا تو نبودی حالا که هستی اگر خطایی کردم حق با تو هست.از اون روز یک ماه میگذره کلا پوشش عوض شده بیرون اومدنش.حتی نماز خون شده بد، یک بار نشده حتی بعد اذان نماز بخونه تو هر شرایطی صبح ها به زور من بیدار میکنه.الان بیشتر از هر زمانی دوسش دارم ولی بعضی وقتا که گذشتشو تصور میکنم دلم میریزه دوست دارم بمیرم.هر بار اومدم بهم بزنم میبینم نمیتونم.واقعا دوسش دارم ولی ای کاش پاک بود.نمیدونم چیکار کنم کمکم کنید

تورو خدا راهنماییم کنید خیلی منتظرم اروم قرار ندارم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ramin27

تورو خدا راهنماییم کنید خیلی منتظرم اروم قرار ندارم

---

شما دوتا تاپیک با همین عنوان زدید

دوستان تو اون یکی تاپیک راهنمایی کردند

داداچ شما 27 سالته
ناموسا توی این 27 سال به غیر از این دختر با کس دیگه ای نبودی ؟!
حتی از طریق مجازی و .....
خدا رحمت کنه شیخ دولابی رو میگفت تو گذشته ادما کاری نداشته باشین توی گذشته هرکسی یه کرم هست
اگه میخای ایندتو باهاش بسازی که بساز بسم الله
ولی طوری نباشه در اینده سرکوفت با یکی بودن رو بهش بزنی |blushsmiley|

سلام
اگه میتونید با این قضیه کنار بیاید که خب باهاش بمونید.
دوما از نظر من اگه ایشون رابطه داشتن دلیل نمیشه که ناپاک باشن. حداقل الان ملاک خوب بودن داشتن و یا نداشتن رابطه نیست. من تو نتخاب هام اینطوری رفتار می کنم
شما اگه بخاین بعد ایشون با کس دیگه ای باشین ، چطوری میتونید مطمئن باشین که اون شخص با کس دیگه ای هم نبوده؟
چه بسا ممکنه که فرد جدید مث ایشون اخلاقش خوب نباشه!!
کسی که از گذشتش پشیمونه و دیگه کارهای گذشتشو انجام نمیده و توبه کرده ، خدا اونو میبخشه ، ما که بنده خداییم.|heart|

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط abolfazl-fth

سلام
اگه میتونید با این قضیه کنار بیاید که خب باهاش بمونید.
دوما از نظر من اگه ایشون رابطه داشتن دلیل نمیشه که ناپاک باشن. حداقل الان ملاک خوب بودن داشتن و یا نداشتن رابطه نیست. من تو نتخاب هام اینطوری رفتار می کنم
شما اگه بخاین بعد ایشون با کس دیگه ای باشین ، چطوری میتونید مطمئن باشین که اون شخص با کس دیگه ای هم نبوده؟
چه بسا ممکنه که فرد جدید مث ایشون اخلاقش خوب نباشه!!
کسی که از گذشتش پشیمونه و دیگه کارهای گذشتشو انجام نمیده و توبه کرده ، خدا اونو میبخشه ، ما که بنده خداییم.|heart|

---

چی میگی؟
ملاک پاک بودن نداشتن یا داشتن رابطه نیست؟
پس چیه؟
بریم لباساشو بو کنیم اگر بو صابون میداد پاکه؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ناراحتم

چی میگی؟
ملاک پاک بودن نداشتن یا داشتن رابطه نیست؟
پس چیه؟
بریم لباساشو بو کنیم اگر بو صابون میداد پاکه؟

---

بله که ملاک پاکی فقط همین نیست
اخلاق-شعور و کلی چیزای دیگه.
اگه یکی رابطه داشته دیگه خیلی آدم بدیه از نظر شما؟
اون آدمم بالاخره تو یه برهه ای از زمان عاشق شده ، گول خورده و شایدم اصلا مجبور شده.
مهم الان و آیندست.
نه گذشته کرم خورده.
شما اگه میخواین با گذشته آدما زندگی کنین که قضیه فرق میکنه

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط abolfazl-fth

بله که ملاک پاکی فقط همین نیست
اخلاق-شعور و کلی چیزای دیگه.
اگه یکی رابطه داشته دیگه خیلی آدم بدیه از نظر شما؟
اون آدمم بالاخره تو یه برهه ای از زمان عاشق شده ، گول خورده و شایدم اصلا مجبور شده.
مهم الان و آیندست.
نه گذشته کرم خورده.
شما اگه میخواین با گذشته آدما زندگی کنین که قضیه فرق میکنه

---

اگر لینجور که شما میگی درست باشه
پس چیز زیاد مهمی نیست همه دختر پسرا رابطه برقرار میکنن آخرشم میگم مجبور بودیم یا شیطون گولمون زد مهم آیندس
نمیشه که
پاک بودن خیلی مهمه
پسر پاک برای دختر پاک و پسران ناپاک با دختران ناپاک وصلت میکنن

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ناراحتم

اگر لینجور که شما میگی درست باشه
پس چیز زیاد مهمی نیست همه دختر پسرا رابطه برقرار میکنن آخرشم میگم مجبور بودیم یا شیطون گولمون زد مهم آیندس
نمیشه که
پاک بودن خیلی مهمه
پسر پاک برای دختر پاک و پسران ناپاک با دختران ناپاک وصلت میکنن

---

نگفتم چیز مهمی نیست ، گفتم تنها این ملاک برای تایید یا رد کسی نیست.
دوما خودم گفتم تو پست قبلیم :

کسی که از گذشتش پشیمونه و دیگه کارهای گذشتشو انجام نمیده و توبه کرده ، خدا اونو میبخشه ، ما که بنده خداییم.

http://cdn.moshaver.co/forum/images/...aver/heart.gif
حالا این که شما دارین خیلی تعصبی برخورد می کنید.
کسی با یک گناه ناپاکه میشه اما بعد توبه میکنه ، ناپاک میمونه؟
طوری میگید که انگار این خانم فاحشست.
بین کسی که گناه کرده و بعد توبه کرده و کسی که گناهش ادامه داره تفاوت نمیذارید؟
شما رو دست خدا آومدی دیگه!!!

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط abolfazl-fth

نگفتم چیز مهمی نیست ، گفتم تنها این ملاک برای تایید یا رد کسی نیست.
دوما خودم گفتم تو پست قبلیم :

کسی که از گذشتش پشیمونه و دیگه کارهای گذشتشو انجام نمیده و توبه کرده ، خدا اونو میبخشه ، ما که بنده خداییم.

http://cdn.moshaver.co/forum/images/...aver/heart.gif
حالا این که شما دارین خیلی تعصبی برخورد می کنید.
کسی با یک گناه ناپاکه میشه اما بعد توبه میکنه ، ناپاک میمونه؟
طوری میگید که انگار این خانم فاحشست.
بین کسی که گناه کرده و بعد توبه کرده و کسی که گناهش ادامه داره تفاوت نمیذارید؟
شما رو دست خدا آومدی دیگه!!!

---

خدا ببخشه؟
اون دختری که قبلا بغل کسی بوده چجوری بیام بگیرمش در اغوشم و لذت ببرم
چجوری بهش اعتماد کنم؟
زندگی که با شک و تردید شروع بشه به دردی نمیخوره

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ناراحتم

خدا ببخشه؟
اون دختری که قبلا بغل کسی بوده چجوری بیام بگیرمش در اغوشم و لذت ببرم
چجوری بهش اعتماد کنم؟
زندگی که با شک و تردید شروع بشه به دردی نمیخوره

---

بله که می بخشه.
دوما گفتم که اون بستگی به خود شخص داره که میتونه باهاش کنار بیاد یا نه.
همچنین شما نمیدونم چرا حرفامو دقیق نمیخونید.
وقتی میگم شخصی توبه کرده و قصد داره این کار رو تکرار نکنه. پس شک و تردیدی وجود نداره که بعد انجامش میده یا نه.
اگه بنا به شک باشه. همه زندگی های مشترک که باید تو شک باشه.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط abolfazl-fth

بله که می بخشه.
دوما گفتم که اون بستگی به خود شخص داره که میتونه باهاش کنار بیاد یا نه.
همچنین شما نمیدونم چرا حرفامو دقیق نمیخونید.
وقتی میگم شخصی توبه کرده و قصد داره این کار رو تکرار نکنه. پس شک و تردیدی وجود نداره که بعد انجامش میده یا نه.
اگه بنا به شک باشه. همه زندگی های مشترک که باید تو شک باشه.

---

وقتی اینهمه تحمل کردیم و پاک موندیم چه دلیلی داره با دختر ناپاک ازدواج کنیم؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ناراحتم

وقتی اینهمه تحمل کردیم و پاک موندیم چه دلیلی داره با دختر ناپاک ازدواج کنیم؟

---

یه چیزایی وجو داره به نام عشق ، تفاهم و...
من نمیخوام بیشتر از این بحث رو به حاشیه ببرم و استارتر تاپیک رو ناراحت کنم|heart|

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ناراحتم

خدا ببخشه؟
اون دختری که قبلا بغل کسی بوده چجوری بیام بگیرمش در اغوشم و لذت ببرم
چجوری بهش اعتماد کنم؟
زندگی که با شک و تردید شروع بشه به دردی نمیخوره

---

کاری به خوب یا بد بودن رابطه ندارم.ولی آیا واقعا شمانمیدونید که کسی که توبه کنه خدااونو میبخشه؟🤔🤔

یادش بخیر چه روزایی داشتم اینجا
سلام
گرچه امدم فقط ی سر بزنم و ببینم بعد از یکی دوسال
ولی خوب بد نیست نظرخودم بگم
والا بخوام صادق باشم (وقتی گفتی همه دنیا سرم خراب شده ) حقیقتا وقتی ک اولین بار راجب دوست دختر خودم همین موضوع رو فهمیدم همین حال و داشتم
ولی بعدش با راه امدن های خودم در مسیر فهم و هضم ماجرا و صد البته منطق اون در توضیح اون قضیه مسئله کلا توی رابطه ما پاک شد (انقدر ک اصلا یادمون رفت ی همچین سو تفاهمی و داشتیم و....)

حالا این بعد احساسی ماجراست

(که بخاطر علاقه شدیدی که داشتم کمک کردم ک نادیده بگیرم قضیه رو چون اینده خودم در کنار ایشون برام مهمتر از گذشته ایشون بود )

که صد البته ی ماجرا چندین و چند بعد داره .ووو...
بعد منطقی رو بخوایم بهش فکرکنیم
شما الان رسما زدی توی جاده خاکی
ی گذشته ای بود ی اتفاقی افتاده و رد شده رفته اتفاقی ک گناه نیست اگرهم باشد به شما مربوط نیست (چون اون زمان ک ایشون رفیق بودن با اون طرف شما اصلا باهاش اشنا هم نشده بودی )
فرض هم میگیریم ایشون هر غلطی با اون یکی کردن در این صورت هم به شما مربوط نیست (ی موضوع شخصیه بین ایشون و خدایشان)
خوب این ی طرف ماجرا
مسئله بعدی شما میگی کسی ک قبلا با کسی بوده چجوری بهش اعتماد کنم ؟
خوب داداش من اگر قرار باشه با اولین نفر ک اشنا میشیم بریم زیر ی سقف که سنگ رو سنگ بند نمیشه ( جدا از روابط پنهان از خانواده حتی نامزدیم فلسفه اش برای شناخت طرف مقابله نه صرفا ازدواج )
این حرف شمام غیر منطقیه
شما اگر میترسی پس فردا به شما خیانت کنه بهتر به این فکر کنی ک کاری نکنی بهت خیانت کنه
وگرنه هیچکس الکی خیانت نمیکنه

بعد بعدی قضیه مسئله جامعه امروز کشور ماست و توصیه های پدر ها و مادر های ما برای ما در مواجه با این رفاقت هاست
که واقعا گل کاشتن در این مسئله
این جور سو تفاهم ها توی کشور ما خیلی زیاده
چون نه طرف دختر بلده قضیه رو درست و سر زمان مناسب بیان کنه نه طرف پسر بلده چجوری بااین قضیه رو به رو بشه


الان هم دوست شما اشتباه کرده ک گذاشته شما از طرف یکی دیگه قضیه رو بفهمید
هم اینکه به شما نگفته این قضیه رو ....بالاخره شما حق داری بدونی چه گذشته ای داشتن ( واقعا جا داره از دختر پسرای اروپایی تشکر کرد ک همون روزای اول اشنایی همه این مسائل رو قبل از شکل گیری وابستگی بیان میکنن تا هضمش راحتر باشه )
شما هم در این برهه از رابطه که باید به فکر نحوه شروع زندگیتون باشید یه همچین چالشی پیش روتون قرار گرفته
بازم میگم چون تجربه این شرایط داشتم متاسفانه نمیدونم چی بگم تا کمک کنه از این مرحله رد بشی
اما فکرمیکنم تنها کسی ک کمکت میکنه از این موضوع رد بشی همون دختر خانومه
که حرف قشنگیم زد "اگر قرار بهم بزنید مثل ی مرد باهاش بهم بزن بدون هیچ بی ادبی یا بی احترامی ..."
بازم جا داره یاداوری کنم اشتباه ایشون که نمیشه گفت اشتباه چون مارو در مقام قاضی نشون میده به شما هیچ ربطی نداره چون در اون زمان ایشون ی خانم ازاد بودن (قضاوت بین خدای ایشون و خودشونه )

امیدوارم تجریباتم کمکت کنه

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ramin27

سلام من رامین 27سالم هست.نزدیک دو ماه هست با ی دختر هم سن خودم اشنا شدم.خیلی بهش وابسته شدم .چی بگم بدجور عاشقش شدم اونقدر دوسش دارم که تو این دو ماه که با هم همه جا رفتیم دلم نیمد حتی با هم رابطه داشته باشیم خلاصه با همه برام فرق داشت.ی جوراییی دنیام شده نبودش یعنی نبودم.تا اینکه یکی از دوستاش زنگم زد گفت این قبل تو با کس دیگه رابطه داشته.رفتم دنبالش تو گذشتش طرفو پیدا کردم غریبه نبود دوست دور بود.ازش پرسیدم گفت حقیقت داره این کارا هم با هم کردیم.دنیا رو سرم خراب شد .همیشه فکر میکردم چرا ادما خو د کشی میکنن ولی اون روز فهمیدم اگر از خدا نمیترسیدم خودمو میکشتم زنگش زدم اومد گفتم از گذشتت ی چیزایی میدونم .خودش گفت نیاز نیست من تو گذشته با فلانی بودم همه غلطی هم کردم ولی از ترس رفتنت نمیتونستم بگم ولی رو شونه هام سنگینی میکرد و همه چیز برام گفت.گفت حالا یا ترکم کن یا مثل مرد باش بالا سرمو ایندم بساز من میشم کسی که تو میخای قبلا تو نبودی حالا که هستی اگر خطایی کردم حق با تو هست.از اون روز یک ماه میگذره کلا پوشش عوض شده بیرون اومدنش.حتی نماز خون شده بد، یک بار نشده حتی بعد اذان نماز بخونه تو هر شرایطی صبح ها به زور من بیدار میکنه.الان بیشتر از هر زمانی دوسش دارم ولی بعضی وقتا که گذشتشو تصور میکنم دلم میریزه دوست دارم بمیرم.هر بار اومدم بهم بزنم میبینم نمیتونم.واقعا دوسش دارم ولی ای کاش پاک بود.نمیدونم چیکار کنم کمکم کنید

---

اینکه شما ایشون رو پاک نمیبینی به خاطر ضعف بینایی شماست ( استعاره است به ناتوانی انسان ها در فهمیدن )
وگرنه خدا مورد های به شدت بدتر از ایشون رو بخشیده (پیش اون افراد دوست دختر شما مریم قدیسه)
نمونش داستان نماز خوندن پیغمبر سر قبر زن بد کاره که ی جستجو بکنید دقیق و کامل توی نت هست ....

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Reepaa

یادش بخیر چه روزایی داشتم اینجا
سلام
گرچه امدم فقط ی سر بزنم و ببینم بعد از یکی دوسال
ولی خوب بد نیست نظرخودم بگم
والا بخوام صادق باشم (وقتی گفتی همه دنیا سرم خراب شده ) حقیقتا وقتی ک اولین بار راجب دوست دختر خودم همین موضوع رو فهمیدم همین حال و داشتم
ولی بعدش با راه امدن های خودم در مسیر فهم و هضم ماجرا و صد البته منطق اون در توضیح اون قضیه مسئله کلا توی رابطه ما پاک شد (انقدر ک اصلا یادمون رفت ی همچین سو تفاهمی و داشتیم و....)

حالا این بعد احساسی ماجراست

(که بخاطر علاقه شدیدی که داشتم کمک کردم ک نادیده بگیرم قضیه رو چون اینده خودم در کنار ایشون برام مهمتر از گذشته ایشون بود )

که صد البته ی ماجرا چندین و چند بعد داره .ووو...
بعد منطقی رو بخوایم بهش فکرکنیم
شما الان رسما زدی توی جاده خاکی
ی گذشته ای بود ی اتفاقی افتاده و رد شده رفته اتفاقی ک گناه نیست اگرهم باشد به شما مربوط نیست (چون اون زمان ک ایشون رفیق بودن با اون طرف شما اصلا باهاش اشنا هم نشده بودی )
فرض هم میگیریم ایشون هر غلطی با اون یکی کردن در این صورت هم به شما مربوط نیست (ی موضوع شخصیه بین ایشون و خدایشان)
خوب این ی طرف ماجرا
مسئله بعدی شما میگی کسی ک قبلا با کسی بوده چجوری بهش اعتماد کنم ؟
خوب داداش من اگر قرار باشه با اولین نفر ک اشنا میشیم بریم زیر ی سقف که سنگ رو سنگ بند نمیشه ( جدا از روابط پنهان از خانواده حتی نامزدیم فلسفه اش برای شناخت طرف مقابله نه صرفا ازدواج )
این حرف شمام غیر منطقیه
شما اگر میترسی پس فردا به شما خیانت کنه بهتر به این فکر کنی ک کاری نکنی بهت خیانت کنه
وگرنه هیچکس الکی خیانت نمیکنه

بعد بعدی قضیه مسئله جامعه امروز کشور ماست و توصیه های پدر ها و مادر های ما برای ما در مواجه با این رفاقت هاست
که واقعا گل کاشتن در این مسئله
این جور سو تفاهم ها توی کشور ما خیلی زیاده
چون نه طرف دختر بلده قضیه رو درست و سر زمان مناسب بیان کنه نه طرف پسر بلده چجوری بااین قضیه رو به رو بشه


الان هم دوست شما اشتباه کرده ک گذاشته شما از طرف یکی دیگه قضیه رو بفهمید
هم اینکه به شما نگفته این قضیه رو ....بالاخره شما حق داری بدونی چه گذشته ای داشتن ( واقعا جا داره از دختر پسرای اروپایی تشکر کرد ک همون روزای اول اشنایی همه این مسائل رو قبل از شکل گیری وابستگی بیان میکنن تا هضمش راحتر باشه )
شما هم در این برهه از رابطه که باید به فکر نحوه شروع زندگیتون باشید یه همچین چالشی پیش روتون قرار گرفته
بازم میگم چون تجربه این شرایط داشتم متاسفانه نمیدونم چی بگم تا کمک کنه از این مرحله رد بشی
اما فکرمیکنم تنها کسی ک کمکت میکنه از این موضوع رد بشی همون دختر خانومه
که حرف قشنگیم زد "اگر قرار بهم بزنید مثل ی مرد باهاش بهم بزن بدون هیچ بی ادبی یا بی احترامی ..."
بازم جا داره یاداوری کنم اشتباه ایشون که نمیشه گفت اشتباه چون مارو در مقام قاضی نشون میده به شما هیچ ربطی نداره چون در اون زمان ایشون ی خانم ازاد بودن (قضاوت بین خدای ایشون و خودشونه )

امیدوارم تجریباتم کمکت کنه

---

سلام همگی .بین کسی ک این همه سال خودشو نگه داشته و اون کسی ک نگه نداشته مطلقا ی تفاوتی هست .ممگمه ی ادمی خرابکاره باشه ولی ی جایی تو زندگیش دگ مسیرشو عوض کنه و ادم خوبی بشه وباش بشه زندگیه خیلی خوبیو داشت .دلیل نمیشه نشه خوشبخت شد با اون طرف . شوهر خالم ی حرف خیلی قشنگی زد .کسی ک قبل ازدواج لنگاش بره بالا با کسی ک لنگاش نره بالا خیلی فرق میکنه .یکی خودشو نگه داشت تو شراییط الوده .اون یکی نگه نداشت .من پسرم .25 سالمه .عذر میخام .تو محیط ************ بودمو خودمو نگه داشتم با چنگو دندون .دوستای من مسخرم میکردن .عشقو حالشونو میکردن . مطلقا تجربه ی من با همسرم ک اولین باره ************ میکنیم با تجربه ی اونا با همسرشون ک برا بار چندمه ک اینکارو میکنن فرق میکنه .من تو ذهنم فقط یکیه .هرگز کسی نیس ک بخام بش فک کنم .اونا هست .حتی همین الانم ک در مورد رابطشون صحبت میکنن تو عصبانیت . در مورد روابط قبلیشون میگن .مقایسه میکنن .خب طبیعیه .خاطرات فراموش نمیشن .فقط کم رنگ میشن . اما در مورد مشکل شخص شما باس بگم ک ی بار برا همیشه .یا تموم کن رابطتو یا اگه باش هستی دگ بش یاداوری نکن .اون خودش ب اندازه کافی تو فشار هست .تکیه گاه میخاد .اونم نه هر تکیه گاهی.تکیه گاه خیلی محکم .پیروز باشید

زندگی دیگران و گذشته اشون نه از نظر عقلی نه شرعی به شما مربوط نیست و اجازه دخالت داخلش یا هم زدنش رو نداری حتی فکر کردن بهش...
از زمانی ک یکی با شما وارد رابطه احساسی یا...شد اگر متعهد بود که دمش گرم اگر نبود ی لحظه هم مکث نکن دکمه پایان رابطه رو بزن وگرنه سخت تاوان میدی فرداش...

داستان همون دیوار صافیه که یه میخ میخ میزنن بهش بعدش اون میخ رو در میارن...درسته میخ نیست ولی آیا اون دیوار همون دیوار صاف قبلیه؟

سلام به شما دوست عزیز
احساسات شما قابل احترام می باشد اما دقت کنید که نمی توان بر اساس گذشته افراد در مورد آنها قضاوتی انجام داد و بهتر است شما سعی کنید که براساس شناخت خودتان در زمان فعلی نسبت به ایشان تصمیم گیری کنید و دقت داشته باشید که بهتر است روابط خود را مدیریت کنید تا دیگران نتوانند به راحتی در مورد روابط شما نظر بدهند و دقت داشته باشید که شما در زمان فعلی با سردرگمی مواجهه هستید و این کاملا طبیعی می باشد اما با شناخت بهتر می توانید در مورد این رابطه تصمیم گیری کنید .
دیدگاهای شما در مورد گذشته این خانم از اهمیت زیادی برخودار می باشد چون اگر شما فکر کنید که ایشان می توانند گذشته خود را تغییر بدهند و یا انتظار داشته باشید که ایشان سبک شخصیتی خود را بخاطر شما تغییر بدهند ممکن است با مشکلات بیشتری مواجهه شوید .
ایشان اگر پوشش خود و یا عبادت دینی و عقاید خود را تغییر می دهند دلیل آن کاملا می تواند در ادامه مسیر تاثیر داشته باشید ایشان با بینش این تصمیم را گرفته اند و یا تنها برای رضایت شما این دو با یکدیگر متفاوت می باشد پس بهتر است سعی کنید در اول خودتان سعی کنید که افکار و احساساتی که تجربه می کنید را بررسی کنید و در کنار آن به خودتان و این خانم فرصت بدهید تا با شناخت در زمان فعلی تصمیم گیری کنید.
در این مسیر بهتر است در کنار شناخت برای مشاوره پیش از ازدواج نیز هردویتان اقدام کنید تا بتوانیم در این زمینه به تصمیم گیری بهتر هردوی شما کمک کنیم.
درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
021-88472864

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ravanshenas-therapy

سلام به شما دوست عزیز
احساسات شما قابل احترام می باشد اما دقت کنید که نمی توان بر اساس گذشته افراد در مورد آنها قضاوتی انجام داد و بهتر است شما سعی کنید که براساس شناخت خودتان در زمان فعلی نسبت به ایشان تصمیم گیری کنید و دقت داشته باشید که بهتر است روابط خود را مدیریت کنید تا دیگران نتوانند به راحتی در مورد روابط شما نظر بدهند و دقت داشته باشید که شما در زمان فعلی با سردرگمی مواجهه هستید و این کاملا طبیعی می باشد اما با شناخت بهتر می توانید در مورد این رابطه تصمیم گیری کنید .
دیدگاهای شما در مورد گذشته این خانم از اهمیت زیادی برخودار می باشد چون اگر شما فکر کنید که ایشان می توانند گذشته خود را تغییر بدهند و یا انتظار داشته باشید که ایشان سبک شخصیتی خود را بخاطر شما تغییر بدهند ممکن است با مشکلات بیشتری مواجهه شوید .
ایشان اگر پوشش خود و یا عبادت دینی و عقاید خود را تغییر می دهند دلیل آن کاملا می تواند در ادامه مسیر تاثیر داشته باشید ایشان با بینش این تصمیم را گرفته اند و یا تنها برای رضایت شما این دو با یکدیگر متفاوت می باشد پس بهتر است سعی کنید در اول خودتان سعی کنید که افکار و احساساتی که تجربه می کنید را بررسی کنید و در کنار آن به خودتان و این خانم فرصت بدهید تا با شناخت در زمان فعلی تصمیم گیری کنید.
در این مسیر بهتر است در کنار شناخت برای مشاوره پیش از ازدواج نیز هردویتان اقدام کنید تا بتوانیم در این زمینه به تصمیم گیری بهتر هردوی شما کمک کنیم.
درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
021-88472864

---

سلام خداییش بیخیال شو منم این مشکل رو دارم و نمیشه که روز و شب به گذشته و خطاهای عشقم فکر نکنم مخصوصا همخوابیهاش ، مرد ایرانی به خاطر غیرتش نمیتونه خیلی از مسائل رو نادیده بگیره ممکنه جلو عشقش ادا سیب زمینی و جو بی‌غیرتی بگیره ولی از داخل متلاشی میشه

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط سیدعلی

سلام خداییش بیخیال شو منم این مشکل رو دارم و نمیشه که روز و شب به گذشته و خطاهای عشقم فکر نکنم مخصوصا همخوابیهاش ، مرد ایرانی به خاطر غیرتش نمیتونه خیلی از مسائل رو نادیده بگیره ممکنه جلو عشقش ادا سیب زمینی و جو بی‌غیرتی بگیره ولی از داخل متلاشی میشه

---

تو این دوره زمونه ازدواج کردن خودش از بزرگترین گناه هاست این تفاوت قدیم و الان .زمان قدیم ازدواج میکردن گناه نکنن ولی الان اگه ازدواج کنی گناه بزرگی کردی

نظر منو بپرسید میگم کلا ازدواج نکنید چون این همه وقت و پولی که صرف اون دختر خانوم میکنید ارزششو نداره هم پولتون به باد میبره هم ابروتون هم وقتتون