آخرین وداع یاران یادته ؟
مادری با چشم گریان یادته؟
سر راه گریه همسر یادته؟
اشک دلشکسته دختر یادته؟
رو سرش گرفتی قرآن یادته؟
چشما موج میزد از ایمان یادته؟
عود و اسپندو آووردی یادته؟
اونو دست حق سپردی یادته؟
یادته سینه پر خون یادته ؟؟
یادته چفیه گلگون یادته؟؟
اون شبای پر احساس یادته؟؟
تو جبهه ها عطر گل یاس یادته؟؟
آخرین وداع دختر یادته؟؟؟
وداع با پیکر پدر یادته؟؟؟؟
بدنم خسته و سرده بابایی
سینه من پر درده بابایی
مادرم میگفت که بابات رفته سفر
اون دیگه برنمیگرده بابایی
اومدی از سفر دور بابایی
به کنار منه رنجور بابایی