دوستای گلم.خاطرات شیرین سربازیتونو کوتاه بنویسید...خواهرای عزیز شما هم بخونید و عبرت بگیرید.راستی اقایون بگن کجا خدمت کردن
دوستای گلم.خاطرات شیرین سربازیتونو کوتاه بنویسید...خواهرای عزیز شما هم بخونید و عبرت بگیرید.راستی اقایون بگن کجا خدمت کردن
رزرو
خداحافظ
این ایدی دیگه دست من نیست..خصوصی نفرستید..
اینم از سعید021 ک ب پایان رسید.....
تایپیک اختصاصی پسرونه میزنید چرا؟؟
حالا ما چی بگیم ؟؟
حالا پسرا میان میگم ما تو اموزشی با محمدرضا گلزار هم خدمتی بودیم
نه نه الان پسرا میان همشون میخوان از جنتلمن بازی که با تفنگ در اوردن تعریف کنن
هرپسری میخواد راجب خاطراتش بگه محال پهلوان بازی درنیاورده باشه. اونم با رفیقش
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
من خیلی دلم میخواد از خاطرات سربازیم براتون بگم، اما چشمام ضعیف بود، متاسفانه معاف شدم
من معافیت گرفتم
سربازی نرفتم
قبول میکنم خیلی خر شانسم
ب خاطر کارت معافیت استخدام هم شدم
دوستای دیگه ام همه مث بز نشستن خونشون دارن نبگا میکنن
خداحافظ همه ، حلالم كنين
سلام
خوشحالم خانمها انقدر فعالن
راستي يك طرح 2 فوريتي داره آماده ميشه بره براي مجلس با عنوان طرح دوره ضرورت نسوان(خانمها)
ايشاالله راي مياره
اونوقت آقايون ميتونيد دست دست دختراتونو بگيد باهم دور همي بريد خدمت
پس التماس دعا
من خدمت در نيروي انتظامي بودم.
روز اولي كه اعزام شديم براي آموزشي كه در تهران بود فكر ميكردم روزاي خيلي تلخي جلوي رومه
كوله باره 2 ماهه بستم براي روزاي آموزشي كه اجازه رفتن به خونه نداشتيم.
روز اول دژبان هاي مركز آموزش انقدر به ما گير دادن كه ميخواستيم كلشونو بكنيم
به همه چي گير ميدادن
چرا دره خونه بازه
چرا دومه سگ درازه
چرا گله روي پرده، سرخ و سفيدو زرده
خلاصه به همه چي گير ميدادن
ما كه فاتحه خودمونو خونديم غروب همون روز گفتن بريد خونه
ما انقدر خوشحال شديم كه نگوووو
گفتيم اين ديگه اخرين باره
دگه خونه خبري نيست
روز بعد خدمتم به يك بهونه ديگه مارو فرستادم خونه...
سرتونو درد نيارم
تا اخر آموزشي هر روز 6 صبح پادگان 4 عصر خونه
ي جوري شد ديگه شاكي شده بوديم
اخراي خدمتم خورديم به هفته نيروي انتظامي
هر روز صبح به يكي از پاركهاي تهران ميرفتيم...
ملت ، لاله ، جمشيديه ، چيتگر...
جالب تر اينكه صبح 6 ميرفتيم و 9 صبح برميگشتيم خونه...
تا آموزشي تموم شد
و من بعد از تقسيم افتادم پليس 110 تهران...
و دنيايي از خاطرات كه باعثش همين مردم تهران و ايران بودن
اگه بچه خوب باشيد براتون ميگم
سربازی به سبک دخترانه!!
اگر ما دخترها جایی بریم که نمیریم چی میشه؟
مثال:اگر دخترها هم برند سربازی چی میشه؟
به نظرمن که این کار تو مملکت ما نشدنیه
آخه جنبه و ظرفیت میخواد که این چیزهارو پسرا عمرا ندارند(:
حالا فرض کن که بشه
قضیه فرار از سربازی به کل منتفی میشه و همه"پسرها"می خوان برن سربازی...
حتی اونهایی هم که قبلا رفتن میخواند برند!!!
غذای پادگان ها نسبت به گذشته خیلی بهتر میشه،
دختر ها میخوان هنرهاشون رو نشون بدند
هیچکس دیگه به دنبال معافیت نمیره حتی کورکچل ها هم می خوان بیان سربازی!!!
اضافه خدمت بر داشته میشه...کارایی که قبلا باعث اضافه خدمت می شده،حالا باعث کاهش خدمت میشه.
ازدواج دانشجویی و لاو ترک*ندن توی دانشگاه کم میشه وازدواج در پادگان و
عشق من،هم سنگر من مد میشه!
فرهنگ عمومی پادگان افزایش پیدا می کنه...دیگه سربازها فحش رکیک به هم نمیدن از شوخی های شهرستانی خبری نیست.
حمام و دستشویی های پادگان ها بالاخره روی بهداشت رو هم می بینن.
دیگه رژه هادر پادگان درست انجام میشه...چون دختر ها رو میزارن صف اول.
خاموشی از9شب به12:30-1شب میرسه.
خدمت سربازی از دوسال به 6 ماه کاهش پیدا می کنه...
اگه خواستی می تونی اصلا نری...
چون تا15سال بعدش سرباز نمی خوان از بس داوطلب هس.
بعداز 6ماه ک هاز سربازی بر می گردی اندازه6سال خاطره داری.
خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق
خراش های وجودت بیشتر باشد
خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد
خدایا دردهایم دلنشین می شود
وقتی درمانم " تویی "
و نهايتا اينكه بايد دره مملكتو بست چون همه چي خراب ميشه...
ولي چه ميشه كرد...
مثلا يگان آماده باش ميخوره براي رزم خانمها فكر ميكنيد چي ميگن؟؟؟
ميگن واي حالا چي بپوشم
رژ صورتيه رو بزنم يا نارنجيه رو
اه اه حالم بد شد
دخترها توي خدمتم پوشيدن اين زير پوش هاي جديدو با ساپورت ول نميكنن.جالب اينه فكر ميكنن خوشگلم ميشن
منطقه نظامي رو نيم ساعته دشمن تسخير ميكنه چون 2 دختر نگهبان شدن اون شب
ویرایش توسط خليلي : 07-28-2015 در ساعت 09:11 AM
خوشم میاد تاپیک مردونست ولی باز قرق خانماست
من مدتي اپراتور 110 بودم
ي تماس تلفني رو براتون شرح ميدم كه تماس گيرنده يكم IQ بالا بود..
بعد از سلام و مقدمات ...
تماس گيرنده:من تصادف كردم و مجروح دارم
من :كجا هستيد؟
تماس گيرنده:توي خيابون
يعني جوابش كوبنده بوداااا
من :ميدونم تو خيابونيد.منظورم كجاي تهران هستيد
تماس گيرنده:توي اتوبان چمران
من :چمران رو به كدوم سمت داري ميرد؟
تماس گيرنده:دارم اينوري ميرم دگه...همينجا كه پارك داره
يعني ايشون چرا تيم ملي نرفت من نفهميدم
من دوستان تهراني ميدونن اگه آدرس درست و دقيق نباشه و يه دور برگردونو اشتباه ادرس بده مساويه با حداقل 1 ساعت دير رسيدن.اونوقت ميشه حرفه همتون كه زنگ ميزني پليس نمي)آقا لطفا به سوالم درست جواب بده.من بايد براتون اورژانس بفرستم . چمران رو به شمال ميريد يا جنوب؟
تماس گيرنده:آقا جان دارم مستقيم ميرم...
من :آقا الان داري به سمت بالا ميري يا پاييني ؟
تماس گيرنده:بالا يعني همون شمال؟؟؟؟
راستش انقدر اون روز خنديدم كه يادم نيست بقيه اين تماس چي شد...يارو خيلي باحال بود
من از سربازی داداشم خاطره دارم
یه روز اتفاقی از پشت پادگانی که داداشم خدمت میکرد رد می شدم که دیدم یکی مثل گربه بین سم خاردارها گیر کرده و یه قابلمه دستشه.
چشتون روز بد نبینه منم که عاشق کله پاچه تادیدم داداشمه گفتم قابلمه رو بده تا بکشمت بیرون و یا چیزی به دژبان نگم.هیچی دیگه بنده خدا از ترس اضافه خدمت و توبیخ از خیر کله پاچه گذشت و کشیدمش بیرون
تو عمرم کله پاچه به اون خوشمزگی نخورده بودم
سلام
ممنون از دعوتتون
تاپيک جالبيه.مشتاقم خاطرات عاقايون رو بخونم.:-)
با اینکه دخترم و سربازی نرفتم ولی زندگیم وادارم کرد که سرباز باشم
سرباز باشم تا از خواهران ساده و عزیزم محافظت کنم
سرباز باشم تا در درگیری هایی که با پدر و برادرانم اتفاق می افتدشهامت آن را داشته باشم وارد شوم و از آنها محافظت کنم
سرباز شدم تا برادری را که همه تنهایش گذاشتند و طردش کردند دوست بدارم
حرف های برادری را که حرف هایش را کسی گوش نمیدهد گوش دهم
سرباز شدم تا از حریم خانه ای دفاع کنم که درونش همه آشفته اند
سرباز شدم تا عصای دست پدری باشم که با خشمش هم حمایتمان میکند
سرباز شدم تا وقتی از خانه بیرون میروم ترس پیدا شدن کسی را نداشته باشم
سرم را بالا میگیرم و قدم میزنم
من سرباز شدم تا کسی بخاطر دختر بودنم به خودش اجازه ندهد به من و این خانه و خانواده لطمه ای وارد کند
دخترم ولی دغدغه ی پدری را دارم که با او تهدیدم میکنند
دغدغه ی برادری را که بدون اطلاعش تهدیدم میکنند را دارم
دغدغه ی خواهری را دارم که تا لبه ی پرتگاه میبرندش اما به خواست خدا برمیگردد
دغدغه های کمیست این که هرشب هر روز نگران کسانی باشی که بدترین روز های زندگیشان را میگذرند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دخترم اما از جنگ نمیهراسم
کاش سربازی ما هم شبیه سربازی پسرها بود
ویرایش توسط مرسانا 19 : 07-28-2015 در ساعت 11:08 PM
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)