نمایش نتایج: از 1 به 16 از 16

موضوع: خاطرات شیرین سربازی

1565
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    10395
    نوشته ها
    1,018
    تشکـر
    1,130
    تشکر شده 1,749 بار در 636 پست
    میزان امتیاز
    11

    خاطرات شیرین سربازی

    دوستای گلم.خاطرات شیرین سربازیتونو کوتاه بنویسید...خواهرای عزیز شما هم بخونید و عبرت بگیرید.راستی اقایون بگن کجا خدمت کردن

  2. 7 کاربران زیر از خليلي بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15277
    نوشته ها
    1,816
    تشکـر
    345
    تشکر شده 2,644 بار در 1,053 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : خاطرات شیرین سربازی

    رزرو
    امضای ایشان
    خداحافظ
    این ایدی دیگه دست من نیست..خصوصی نفرستید..
    اینم از سعید021 ک ب پایان رسید.....

  4. 4 کاربران زیر از saeed021 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11159
    نوشته ها
    2,325
    تشکـر
    4,306
    تشکر شده 2,986 بار در 1,492 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خاطرات شیرین سربازی

    تایپیک اختصاصی پسرونه میزنید چرا؟؟
    حالا ما چی بگیم ؟؟
    حالا پسرا میان میگم ما تو اموزشی با محمدرضا گلزار هم خدمتی بودیم

  6. 6 کاربران زیر از ملکه شیشه ای بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,741 بار در 6,989 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : خاطرات شیرین سربازی

    نه نه الان پسرا میان همشون میخوان از جنتلمن بازی که با تفنگ در اوردن تعریف کنن

    هرپسری میخواد راجب خاطراتش بگه محال پهلوان بازی درنیاورده باشه. اونم با رفیقش
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  8. 6 کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6459
    نوشته ها
    1,228
    تشکـر
    5,007
    تشکر شده 3,611 بار در 1,092 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : خاطرات شیرین سربازی

    من خیلی دلم میخواد از خاطرات سربازیم براتون بگم، اما چشمام ضعیف بود، متاسفانه معاف شدم
    امضای ایشان



  10. 3 کاربران زیر از naghme بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11159
    نوشته ها
    2,325
    تشکـر
    4,306
    تشکر شده 2,986 بار در 1,492 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خاطرات شیرین سربازی

    نقل قول نوشته اصلی توسط پریماه. نمایش پست ها
    نه نه الان پسرا میان همشون میخوان از جنتلمن بازی که با تفنگ در اوردن تعریف کنن

    هرپسری میخواد راجب خاطراتش بگه محال پهلوان بازی درنیاورده باشه. اونم با رفیقش
    این پسرارو باید مجبور کنی جلو فرمانده پادگانشون خاطره هاشونو تعریف کنن

  12. 6 کاربران زیر از ملکه شیشه ای بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6769
    نوشته ها
    517
    تشکـر
    631
    تشکر شده 706 بار در 360 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : خاطرات شیرین سربازی

    من معافیت گرفتم

    سربازی نرفتم

    قبول میکنم خیلی خر شانسم

    ب خاطر کارت معافیت استخدام هم شدم

    دوستای دیگه ام همه مث بز نشستن خونشون دارن نبگا میکنن
    امضای ایشان
    خداحافظ همه ، حلالم كنين

  14. 3 کاربران زیر از bahram.a بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    10395
    نوشته ها
    1,018
    تشکـر
    1,130
    تشکر شده 1,749 بار در 636 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : خاطرات شیرین سربازی

    سلام
    خوشحالم خانمها انقدر فعالن
    راستي يك طرح 2 فوريتي داره آماده ميشه بره براي مجلس با عنوان طرح دوره ضرورت نسوان(خانمها)
    ايشاالله راي مياره
    اونوقت آقايون ميتونيد دست دست دختراتونو بگيد باهم دور همي بريد خدمت
    پس التماس دعا
    من خدمت در نيروي انتظامي بودم.
    روز اولي كه اعزام شديم براي آموزشي كه در تهران بود فكر ميكردم روزاي خيلي تلخي جلوي رومه
    كوله باره 2 ماهه بستم براي روزاي آموزشي كه اجازه رفتن به خونه نداشتيم.
    روز اول دژبان هاي مركز آموزش انقدر به ما گير دادن كه ميخواستيم كلشونو بكنيم
    به همه چي گير ميدادن
    چرا دره خونه بازه
    چرا دومه سگ درازه
    چرا گله روي پرده، سرخ و سفيدو زرده
    خلاصه به همه چي گير ميدادن
    ما كه فاتحه خودمونو خونديم غروب همون روز گفتن بريد خونه
    ما انقدر خوشحال شديم كه نگوووو
    گفتيم اين ديگه اخرين باره
    دگه خونه خبري نيست
    روز بعد خدمتم به يك بهونه ديگه مارو فرستادم خونه...
    سرتونو درد نيارم
    تا اخر آموزشي هر روز 6 صبح پادگان 4 عصر خونه
    ي جوري شد ديگه شاكي شده بوديم
    اخراي خدمتم خورديم به هفته نيروي انتظامي
    هر روز صبح به يكي از پاركهاي تهران ميرفتيم...
    ملت ، لاله ، جمشيديه ، چيتگر...
    جالب تر اينكه صبح 6 ميرفتيم و 9 صبح برميگشتيم خونه...
    تا آموزشي تموم شد
    و من بعد از تقسيم افتادم پليس 110 تهران...
    و دنيايي از خاطرات كه باعثش همين مردم تهران و ايران بودن
    اگه بچه خوب باشيد براتون ميگم

  16. 4 کاربران زیر از خليلي بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17322
    نوشته ها
    3,619
    تشکـر
    3,638
    تشکر شده 6,747 بار در 2,688 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : خاطرات شیرین سربازی

    سربازی به سبک دخترانه!!
    اگر ما دخترها جایی بریم که نمیریم چی میشه؟
    مثال:اگر دخترها هم برند سربازی چی میشه؟
    به نظرمن که این کار تو مملکت ما نشدنیه
    آخه جنبه و ظرفیت میخواد که این چیزهارو پسرا عمرا ندارند(:



    حالا فرض کن که بشه





    قضیه فرار از سربازی به کل منتفی میشه و همه"پسرها"می خوان برن سربازی...
    حتی اونهایی هم که قبلا رفتن میخواند برند!!!
    غذای پادگان ها نسبت به گذشته خیلی بهتر میشه،
    دختر ها میخوان هنرهاشون رو نشون بدند
    هیچکس دیگه به دنبال معافیت نمیره حتی کورکچل ها هم می خوان بیان سربازی!!!
    اضافه خدمت بر داشته میشه...کارایی که قبلا باعث اضافه خدمت می شده،حالا باعث کاهش خدمت میشه.
    ازدواج دانشجویی و لاو ترک*ندن توی دانشگاه کم میشه وازدواج در پادگان و
    عشق من،هم سنگر من مد میشه!
    فرهنگ عمومی پادگان افزایش پیدا می کنه...دیگه سربازها فحش رکیک به هم نمیدن از شوخی های شهرستانی خبری نیست.
    حمام و دستشویی های پادگان ها بالاخره روی بهداشت رو هم می بینن.
    دیگه رژه هادر پادگان درست انجام میشه...چون دختر ها رو میزارن صف اول.
    خاموشی از9شب به12:30-1شب میرسه.
    خدمت سربازی از دوسال به 6 ماه کاهش پیدا می کنه...
    اگه خواستی می تونی اصلا نری...
    چون تا15سال بعدش سرباز نمی خوان از بس داوطلب هس.
    بعداز 6ماه ک هاز سربازی بر می گردی اندازه6سال خاطره داری.
    امضای ایشان
    خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق

    خراش های وجودت بیشتر باشد

    خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد

    خدایا دردهایم دلنشین می شود

    وقتی درمانم " تویی "

  18. 2 کاربران زیر از ستیلا بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  19. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    10395
    نوشته ها
    1,018
    تشکـر
    1,130
    تشکر شده 1,749 بار در 636 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : خاطرات شیرین سربازی

    نقل قول نوشته اصلی توسط ستیلا نمایش پست ها
    سربازی به سبک دخترانه!!
    اگر ما دخترها جایی بریم که نمیریم چی میشه؟
    مثال:اگر دخترها هم برند سربازی چی میشه؟
    به نظرمن که این کار تو مملکت ما نشدنیه
    آخه جنبه و ظرفیت میخواد که این چیزهارو پسرا عمرا ندارند(:



    حالا فرض کن که بشه





    قضیه فرار از سربازی به کل منتفی میشه و همه"پسرها"می خوان برن سربازی...
    حتی اونهایی هم که قبلا رفتن میخواند برند!!!
    غذای پادگان ها نسبت به گذشته خیلی بهتر میشه،
    دختر ها میخوان هنرهاشون رو نشون بدند
    هیچکس دیگه به دنبال معافیت نمیره حتی کورکچل ها هم می خوان بیان سربازی!!!
    اضافه خدمت بر داشته میشه...کارایی که قبلا باعث اضافه خدمت می شده،حالا باعث کاهش خدمت میشه.
    ازدواج دانشجویی و لاو ترک*ندن توی دانشگاه کم میشه وازدواج در پادگان و
    عشق من،هم سنگر من مد میشه!
    فرهنگ عمومی پادگان افزایش پیدا می کنه...دیگه سربازها فحش رکیک به هم نمیدن از شوخی های شهرستانی خبری نیست.
    حمام و دستشویی های پادگان ها بالاخره روی بهداشت رو هم می بینن.
    دیگه رژه هادر پادگان درست انجام میشه...چون دختر ها رو میزارن صف اول.
    خاموشی از9شب به12:30-1شب میرسه.
    خدمت سربازی از دوسال به 6 ماه کاهش پیدا می کنه...
    اگه خواستی می تونی اصلا نری...
    چون تا15سال بعدش سرباز نمی خوان از بس داوطلب هس.
    بعداز 6ماه ک هاز سربازی بر می گردی اندازه6سال خاطره داری.
    و نهايتا اينكه بايد دره مملكتو بست چون همه چي خراب ميشه...
    ولي چه ميشه كرد...
    مثلا يگان آماده باش ميخوره براي رزم خانمها فكر ميكنيد چي ميگن؟؟؟
    ميگن واي حالا چي بپوشم
    رژ صورتيه رو بزنم يا نارنجيه رو
    اه اه حالم بد شد
    دخترها توي خدمتم پوشيدن اين زير پوش هاي جديدو با ساپورت ول نميكنن.جالب اينه فكر ميكنن خوشگلم ميشن
    منطقه نظامي رو نيم ساعته دشمن تسخير ميكنه چون 2 دختر نگهبان شدن اون شب
    ویرایش توسط خليلي : 07-28-2015 در ساعت 09:11 AM

  20. 2 کاربران زیر از خليلي بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  21. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15518
    نوشته ها
    117
    تشکـر
    98
    تشکر شده 77 بار در 54 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : خاطرات شیرین سربازی

    خوشم میاد تاپیک مردونست ولی باز قرق خانماست

  22. 2 کاربران زیر از mary.aylin بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  23. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    10395
    نوشته ها
    1,018
    تشکـر
    1,130
    تشکر شده 1,749 بار در 636 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : خاطرات شیرین سربازی

    نقل قول نوشته اصلی توسط mary.aylin نمایش پست ها
    خوشم میاد تاپیک مردونست ولی باز قرق خانماست
    بله هميشه پاي يك زن در ميان استتتت

  24. 4 کاربران زیر از خليلي بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  25. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    10395
    نوشته ها
    1,018
    تشکـر
    1,130
    تشکر شده 1,749 بار در 636 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : خاطرات شیرین سربازی

    من مدتي اپراتور 110 بودم
    ي تماس تلفني رو براتون شرح ميدم كه تماس گيرنده يكم IQ بالا بود..
    بعد از سلام و مقدمات ...

    تماس گيرنده:من تصادف كردم و مجروح دارم
    من :كجا هستيد؟
    تماس گيرنده:توي خيابون
    يعني جوابش كوبنده بوداااا
    من :ميدونم تو خيابونيد.منظورم كجاي تهران هستيد
    تماس گيرنده:توي اتوبان چمران
    من :چمران رو به كدوم سمت داري ميرد؟
    تماس گيرنده:دارم اينوري ميرم دگه...همينجا كه پارك داره
    يعني ايشون چرا تيم ملي نرفت من نفهميدم
    من دوستان تهراني ميدونن اگه آدرس درست و دقيق نباشه و يه دور برگردونو اشتباه ادرس بده مساويه با حداقل 1 ساعت دير رسيدن.اونوقت ميشه حرفه همتون كه زنگ ميزني پليس نمي)آقا لطفا به سوالم درست جواب بده.من بايد براتون اورژانس بفرستم . چمران رو به شمال ميريد يا جنوب؟
    تماس گيرنده:آقا جان دارم مستقيم ميرم...
    من :آقا الان داري به سمت بالا ميري يا پاييني ؟
    تماس گيرنده:بالا يعني همون شمال؟؟؟؟
    راستش انقدر اون روز خنديدم كه يادم نيست بقيه اين تماس چي شد...يارو خيلي باحال بود

  26. 6 کاربران زیر از خليلي بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  27. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16694
    نوشته ها
    39
    تشکـر
    25
    تشکر شده 34 بار در 19 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خاطرات شیرین سربازی

    من از سربازی داداشم خاطره دارم
    یه روز اتفاقی از پشت پادگانی که داداشم خدمت میکرد رد می شدم که دیدم یکی مثل گربه بین سم خاردارها گیر کرده و یه قابلمه دستشه.
    چشتون روز بد نبینه منم که عاشق کله پاچه تادیدم داداشمه گفتم قابلمه رو بده تا بکشمت بیرون و یا چیزی به دژبان نگم.هیچی دیگه بنده خدا از ترس اضافه خدمت و توبیخ از خیر کله پاچه گذشت و کشیدمش بیرون
    تو عمرم کله پاچه به اون خوشمزگی نخورده بودم

  28. 6 کاربران زیر از نسرین11 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  29. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15307
    نوشته ها
    249
    تشکـر
    1,185
    تشکر شده 204 بار در 134 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : خاطرات شیرین سربازی

    سلام
    ممنون از دعوتتون
    تاپيک جالبيه.مشتاقم خاطرات عاقايون رو بخونم.:-)

  30. کاربران زیر از atoosa66 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  31. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17587
    نوشته ها
    1,663
    تشکـر
    480
    تشکر شده 1,427 بار در 770 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : خاطرات شیرین سربازی

    با اینکه دخترم و سربازی نرفتم ولی زندگیم وادارم کرد که سرباز باشم
    سرباز باشم تا از خواهران ساده و عزیزم محافظت کنم
    سرباز باشم تا در درگیری هایی که با پدر و برادرانم اتفاق می افتدشهامت آن را داشته باشم وارد شوم و از آنها محافظت کنم
    سرباز شدم تا برادری را که همه تنهایش گذاشتند و طردش کردند دوست بدارم
    حرف های برادری را که حرف هایش را کسی گوش نمیدهد گوش دهم
    سرباز شدم تا از حریم خانه ای دفاع کنم که درونش همه آشفته اند
    سرباز شدم تا عصای دست پدری باشم که با خشمش هم حمایتمان میکند
    سرباز شدم تا وقتی از خانه بیرون میروم ترس پیدا شدن کسی را نداشته باشم
    سرم را بالا میگیرم و قدم میزنم
    من سرباز شدم تا کسی بخاطر دختر بودنم به خودش اجازه ندهد به من و این خانه و خانواده لطمه ای وارد کند
    دخترم ولی دغدغه ی پدری را دارم که با او تهدیدم میکنند
    دغدغه ی برادری را که بدون اطلاعش تهدیدم میکنند را دارم
    دغدغه ی خواهری را دارم که تا لبه ی پرتگاه میبرندش اما به خواست خدا برمیگردد
    دغدغه های کمیست این که هرشب هر روز نگران کسانی باشی که بدترین روز های زندگیشان را میگذرند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    دخترم اما از جنگ نمیهراسم
    کاش سربازی ما هم شبیه سربازی پسرها بود
    ویرایش توسط مرسانا 19 : 07-28-2015 در ساعت 11:08 PM

  32. 4 کاربران زیر از مرسانا 19 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ارجحیت عروسک بازی نسبت به ماشین بازی برای پسرها!
    توسط Artin در انجمن روانشناسی کودک و نوجوان
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 04-29-2022, 02:21 PM
  2. بازی کردن فرزندم
    توسط سيدطاهر در انجمن بازی فرزند
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 05-30-2015, 11:12 AM
  3. کشاورزی
    توسط c12au6 در انجمن مشاوره شغلی
    پاسخ: 15
    آخرين نوشته: 09-09-2014, 12:57 AM
  4. لجبازی نامزدم
    توسط عباس رمضانی گهروئی در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 28
    آخرين نوشته: 07-12-2014, 05:32 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد